کوچ صدا (به یاد زنگشاهی ها)
چکیده :وقتی کارآمدی کلام و رفتار به انتها می رسد، موسیقی پای به میانه می گذارد. موسیقی، زبانی جهانی با تاثیر گذاری فراگیر و استثنائی است. هیچ وجودی نیست که در برابر نفوذ شگفت انگیز موسیقی، تسلیم نشود. موسیقی، تصدیق مفهوم رؤیایی ناشناخته ولی واقعی، در وجود هر ذی روح...
علی شعبانی
وقتی هنرمند رخت بر می چیند و به ابدیت پرواز می کند، امواج غربتی سنگین بر جامعه آوار می شود. سفر بی بازگشت همگان، بر جا ماندگان، اندوهناک است و سفر هنرمندان، دردناک تر؛ ناگهان گویی ظرف هستی تهی می شود.
هنرمند، آینه ی روح بودن است و نو به نو، معنای جریان بودن را در منظر هستی، بازتاب می دهد.
هنر، بیان هارمونیک فطرت انسان است و آن گاه که کلام، کشش تبیین حقیقت این احساسات و زیبایی ها را ندارد- ناتوان است از بازنمون خود بدان سان که هست- موسیقی به یاری اش می آید.
وقتی کارآمدی کلام و رفتار به انتها می رسد، موسیقی پای به میانه می گذارد. موسیقی، زبانی جهانی با تاثیر گذاری فراگیر و استثنائی است. هیچ وجودی نیست که در برابر نفوذ شگفت انگیز موسیقی، تسلیم نشود. موسیقی، تصدیق مفهوم رؤیایی ناشناخته ولی واقعی، در وجود هر ذی روح است.
موسیقی، صدای آفریدگار است، با هر نام و نشان و نمایه ای که انسان ها آن را می فهمند و می شناسند.
موسیقی، فریاد و حرف دل است از نقطه ای که سخن رسایی دلخواه را ندارد. گرچه آهنگ( موسیقی) در جان شعر جاری و مستتر است، موسیقی از تنگنای کلام آغاز می شود، چنان فوران نفسی محصور در سینه ی زمان. عمیق ترین پیوندها با دو رشته برقرار می شوند: موسیقی و سکوت!
سیستان و بلوچستان – خاصه موسیقی بلوچی- در مدتی کوتاه، چند هنرمند از خاندان زنگشاهی، استاد موسی، دین محمد و اینک رسولبخش، را از دست داد. اندوه بزرگی است خاموش شدن ساز روح در گوشه ای از سرزمین فرهمند و فرهنگمند ایران، صدایی که از اعماق تاریخ و بی کرانه ی کویر، رشته ی سکوت را در پیچ و خم پر هیاهوی زمان می گسست.
موسیقی بلوچی، جستجوی مهربانی و هم آوایی در گذر زمان است. صدای شکستن تنهایی فاصله هاست.
آنان که با موسیقی بلوچ الفت دارند، گفتگوی عناصر هستی را در آن درک می کنند: گفتگوی صحرا و دشت و کوه و گیاه و رود و شن و باد و پرنده و گز و نخل و آفتاب و… با ژرفای روح آدمی!
به گمانم آشنایی نخستین ام با استاد موسی زنگشاهی به برگزاری همایش فرهنگی- اجتماعی معتمدین و علما و نخبگان و بزرگان عشایر در سال ۶۸ در دامنه های تفتان باز می گردد که از وی و برخی هنرمندان موسیقی سنتی نیز دعوت شده بود. پس از آن در برنامه و مناسب های مختلف از هنر زنگشاهی ها، دین محمد و رسولبخش و… بهره مند شدم.
در ادراک من، نوای ساز زنگشاهی ها، روایتگر نوعی عشق دیرینه در انزوا را تداعی می کرد که حماسه ای از صبر و پرتوی از امید را در فحوای متن داشت. گویی کسی در شبی دیر، چشم بر طلوع از افقی دور، دوخته باشد.
یاد و خاطره استاد رسولبخش و نیز اساتید سلف از خاندان زنگشاهی: موسی و دین محمد را، گرامی میداریم و رضوان الهی را برایشان درخواست می کنیم. روح شان شادان و نام شان مانا باد.
خوشبختانه به همت فرهنگ و ارشاد اسلامی و گوهرشناسان هنر و برکت اینترنت(رکن جهانی شدن)، آثار ارزشمندی از ایشان بجاست. لکن تا هنرمندان هستند باید با هنر زندگی کرد.
چشم داریم ندیم و سهیل و دیگر جوانان برومند از این سلسله ی هنر، شوری و بانگی رساتر در موسیقی بلوچی باشند. چنین باد انشاءالله.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085