دروغگو کمحافظه است؛ بازنشر جلسه شورایعالی راهبردی ستاد میرحسین موسوی
چکیده :در آستانه سالگرد تجمع فرمایشی و اتوبوسی ۹ دیماه ۱۳۸۸ که در پی سرکوب شدید معترضان به کودتای انتخابات ریاست جمهوری که همراه با کشتار، ضرب و جرح و بازداشت چندین هزار نفر در سراسر کشور بود، رسانههای وابسته به سپاه بار دیگر فعال شدهاند تا مشروعیت بربادرفته آن انتخابات را بازسازی کنند. از جمله، گزارش جلسه دیدار نمایندگان ستادهای نامزدهای ریاست جمهوری با رهبری را به قول خودشان «برای اولین بار» منتشر کردهاند. از آنجا که دروغگو کمحافظه است، امپراتوری دروغ فراموش کرده که پیش از این نیز در سایتهای خود (که با پشتوانه بیتالمال اداره میشوند) دست به چنین اقدامی زدهاند. ما نیز برای «دومین» بار اقدام با بازنشر گزارش جلسه شورایعالی راهبردی ستاد میرحسین موسوی که پس از دیدار مذکور انجام گرفته مینماییم تا شهروندان ایرانی در جریان واقعیت ماجراهای آن جلسه قرار...
کلمه_گروه سیاسی: در آستانه سالگرد تجمع فرمایشی و اتوبوسی ۹ دیماه ۱۳۸۸ که در پی سرکوب شدید معترضان به کودتای انتخابات ریاست جمهوری که همراه با کشتار، ضرب و جرح و بازداشت چندین هزار نفر در سراسر کشور بود، رسانههای وابسته به سپاه بار دیگر فعال شدهاند تا مشروعیت بربادرفته آن انتخابات را بازسازی کنند. از جمله، گزارش جلسه دیدار نمایندگان ستادهای نامزدهای ریاست جمهوری با رهبری را به قول خودشان «برای اولین بار» منتشر کردهاند. از آنجا که دروغگو کمحافظه است، امپراتوری دروغ فراموش کرده که پیش از این نیز در سایتهای خود (که با پشتوانه بیتالمال اداره میشوند) دست به چنین اقدامی زدهاند. ما نیز برای «دومین» بار اقدام با بازنشر گزارش جلسه شورایعالی راهبردی ستاد میرحسین موسوی که پس از دیدار مذکور انجام گرفته مینماییم تا شهروندان ایرانی در جریان واقعیت ماجراهای آن جلسه قرار بگیرند.
صورتجلسه شورایعالی راهبردی مورخ ۲۷خرداد ۱۳۸۸
جلسه با حضور اکثریت اعضاء و آقای مهندس موسوی تشکیل شد. پس از تبادل اخبار و گزارش هایی از حواشی راهپیمایی روز دوشنبه، افراد شرکت کننده در جلسه دیدار با رهبری، گزارش ماوقع را به جلسه ارایه کردند.
در تماس تلفنی در صبح روز سه شنبه آقای وحید حقانیان از دفتر رهبری با رئیس ستاد انتخاباتی آقای موسوی گفته شد آقایان بهزادیان، فاتح، عابدجعفری، سیدمحمدرضا بهشتی و بیژن نامدارزنگنه برای حضور در جلسه بعد از ظهر در حضور رهبری دعوت می شوند. آقای وحید حقانیان تأکید داشت به افراد بگویید هر جا هستند حتما در جلسه حضور یابند و اگر در شهرستان هستند بلیط تهیه کنند و بیایند.
به منظور هماهنگی، به دعوت ریاست ستاد در ساعت ۱۱ جلسه ای با افراد نامبرده توسط ریاست ستاد تشکیل شد. ابتدا دیدار کوتاهی با آقای موسوی انجام شد. سپس مطرح شد که ترکیب افراد دعوت شده به دفتر رهبری تعجببرانگیز است، چون اگر قرار است درباره مشکلات مربوط به انتخابات صحبت شود، جا داشت از افراد دیگری مثل آقایان محتشمی پور و علیرضا بهشتی و برخی از دست اندرکاران کمیته صیانت از آراء دعوت شود. بر این اساس، تلقی جمع این بود که ترکیب این جمع نشان می دهد که نخواستهاند گروهی به نمایندگی از آقای موسوی در جلسه مذکور حضور یابند. پیش بینی میشد که رهبری طی این صحبت که علیالقاعده صحبتی خصوصی است، گلایههایی را مطرح خواهند کرد. قرار شد مجال داده شود ابتدا ایشان گلایههای خود را بکنند و بعد هر یک از افراد در حد ۲ دقیقه، اشکالهای بنیادین انتخابات در سه مرحله پیش از رأیگیری، روز رأیگیری (نحوه برگزاری)، و پس از رأیگیری (اعلام نتایج و برخوردها و بازداشتهایی که صورت گرفته) مطرح کنند.
ساعت ۵/۵ بعد از ظهر همان روز افراد در دفتر رهبری حاضر شدند که در بدو ورود با سه مسئله غیرمترقبه مواجه شدند:
حضور افرادی از جمعهای دیگر که بسیاری از آنها هم تصور شرکت در جلسه خصوصی داشتند.
ملحق شدن آقای آخوندی (مسئول ستاد اصولگرایان حامی آقای مهندس موسوی) که به طور جداگانه دعوت شده بود.
برگزاری جلسه در یک سالن بزرگ که تعداد زیادی صندلی دور تا دور آن چیده شده بود و دوربین های متعددی هم برای ضبط قرار داده شده بود.
یکی از افراد گروه با دیدن این منظره که همه از مشاهد آن یکه خورده و متحیر بودند و نمایشی بودن جلسه را القاء میکرد تصمیم به عدم حضور گرفت، اما پس از تبادل نظر قرار شد با آقای مهندس موسوی تماس تلفنی گرفته و درباره تصمیم خود با ایشان مشورت کند. وی خارج شد و بعد از چند دقیقه آمد و گفت مهندس به ایشان گفته چون جمع شما بطور شخصی دعوت شدهاید و نمایندگی کسی را ندارید، هر کدام تصمیمتان به خودتان مربوط میشود و من چیزی را بر شما تحمیل نمیکنم و نمیتوانم اظهارنظری بکنم. قرار شد فرد مذکور هم همراه دیگران در جلسه شرکت کند.
به تدریج جمعهای دیگر هم وارد سالن شدند. از جمله آقایان الویری و منتجب نیا و سرکار خانم کروبی بهلحاظ انتساب به آقای کروبی، آقایان دانش جعفری و … از طرف آقای رضایی، آقایان کلهر، هاشمی ثمره و … از طرف آقای احمدینژاد، کامران دانشجو از طرف وزارت کشور و آقایان صادق لاریجانی و کدخدایی از طرف شورای نگهبان. رهبری وارد شدند و نگاهی به یکایک افراد کردند و صحبت را شروع کردند. ایشان ابتدا گفتند «خوب رفقای دیروز و رقبای امروز! ما اکثر آقایان را سال هاست میشناسیم.» وقتی نگاه ایشان به جمع احمدینژاد رسید کوتاه بود چون این سخن درباره آنها مصداق نداشت. بعد گفتند «شنیده شده که برخی کاندیداها نسبت به انتخابات ایرادهایی دارند. من امروز اُذُن (گوش شنوا) هستم و میخواهم گوش بدهم. جلسه را خودم اداره میکنم و هر جمعی ۵ دقیقه فرصت برای ارایه مطالب خود دارد. ترتیب هم این است که یک نفر از هر جمعی به ترتیب سن کاندیداها صحبت خواهد کرد. بنابراین با جمع آقای کروبی، بعد آقای موسوی، بعد آقای رضایی و بعد آقای احمدی نژاد شروع خواهیم کرد.»
آقای الویری از جانب آقای کروبی شروع به صحبت کرد. ایشان مجموعا (با یک تذکر وقتی) حدود ۸ دقیقه صحبت کرد. ابتدا برای آن که فضای سنگین و تلخ جلسه تلطیف شود، اشاره کرد که قبل از انقلاب، صیغه عقد ایشان را رهبری خوانده است و از پدرخانم خود نام برد و مطالبی را با سرعت بیان کرد. در پایان سخن خود گفت «من در راهپیمایی های روزهای تاسوعا و عاشورا در سال ۵۷ مسئول فنی بلندگوها بودم. درباره راهپیمایی دیروز (دوشنبه ۲۵ خرداد) جمعیت بیش از دو برابر آن زمان بود.»
سپس نوبت به جمع آقای موسوی رسید که چون قبلا هماهنگی نشده بود، همانجا تصمیم گرفته شد آقای محمدرضا بهشتی صحبت کند. او پس از سلام گفت «راستش من نمی خواستم در این جمع صحبتی بکنم و قراری از قبل در این باره نداشتیم، ولی شما گفتید حرف دلتان را بزنید و من هم حرف دلم را میزنم. شما به تأسی از پیامبر اکرم گفتید که اُذُن هستید و امیدواریم که برای همه، اُذُن خیر باشید. اما درباره انتخابات نمیدانیم چه بگوییم، چون معتقدم با این شکلی که انتخابات برگزار شد، جمهوریت نظام ما مورد سؤال قرار گرفت و اگر قرار بر این بود که همه ماجراها به تعبیر پیامبر اکرم در نهایت برای تتمیم مکارم اخلاق باشد، اسلامیت ما هم زیر سؤال رفت. ما نسبت به همه مراحل انتخابات از قبل از انتخابات، خود برگزاری و بعد شمارش آراء و اعلام آنها ایرادهای اساسی داریم. از تخلف در مناظرهها، تبلیغات، اعضای شورای نگهبان و رسانهها در حمایت صریح نسبت به یکی از نامزدها گرفته تا حوادث و ماجراهای روز انتخابات و بعد از آن در این چند روزه. شما در صحبتهای خودتان گفتهاید که پرونده شکایتهای خود را به شورای نگهبان بدهند که داده شد. ولی ما از خود شورای نگهبان شکایتهای زیادی داریم. این شکایتها را پیش چه کسی ببریم؟ نمیشود که خود آنها درستی و نادرستی آنها را بررسی کنند. اما در مورد آقای مهندس موسوی که شما نظر ایشان را میدانید. پیشنهاد ایشان این بود که یک بررسی دقیق صورت بگیرد و اگر واقعا، همانطور که ما معتقدیم، اشکالها وارد هستند، این انتخابات مخدوش اعلام و ابطال گردد و تجدید شود.»
در اینجا، با این که هنوز فرصت ۵ دقیقه به اتمام نرسیده بود، رهبری تذکر وقتی دادند که آقای بهشتی در پاسخ گفت دیگر عرضی ندارم.
سپس آقای دانشجعفری به نمایندگی از جمع آقای رضایی صحبت کرد و ضمن تکمیل برخی از ایرادهایی که آقای الویری مطرح کرده بود و چند ایراد جدید، اشاره کرد که بعضی افراد صحبتهای رهبری در کردستان در ایام قبل از انتخابات و همچنین تأکید بر ادامه کار دولت در دوره بعد را حمل بر جانبداری ایشان از یک نامزد خاص کردهاند. به علاوه، اشارهای هم به اعلام زودهنگام نتایج کرد که متوجه رهبری هم بود. صحبت های آقای دانش جعفری هم مستدل و هم در نکته اخیر شجاعانه بود و با تکیه بر مطالبی که از جلسه صبح آن روز با شورای نگهبان در ذهن داشت ارایه شد که در مجموع ۸ تا ۱۰ دقیقه طول کشید.
نوبت به جمع آقای احمدی نژاد رسید که آقای هاشمی ثمره صحبت کرد و سخن خود را با دعا به امام زمان (عج) آغاز کرد، ولی چون در بر دارنده ایرادی نبود، بیشتر تشریفاتی بود. بعد از آن آقای دانشجو از روی نوشتهای، همان مطالبی که در رسانه ها هم قرائت شده بود را خواند و آقای کدخدایی هم همان چیزهایی که در مصاحبههای رسمی گفته بود را تکرار کرد.
سپس رهبری صحبتی کردند که آنچه در تلویزیون آمد فقط همان صحبتها بود. از جمله در پاسخ به صحبت های آقای موسوی، بدون ذکر نام، گفتند که ما نمیآییم توی دهن ۴۰ میلیون نفر بزنیم. در این هنگام به نظر رسید که جلسه تمام شده است. اما برخی از افراد اظهار داشتند که هنوز حرفهایی دارند. رهبری اشاره کردند که دوربینها را بیرون ببرند. بعد از چند دقیقه، آقای زنگنه چند ایراد مهم ایراد کرد و (برخلاف قرار قبلی) نام اعضای متخلف شورای نگهبان و وزرا را ذکر کرد. بعد به طنز گفت «میدانید چه شده است؟ مثل این است که در یک بازی فوتبال، داور وسط بازی را قطع کند، چراغ های استادیوم را هم قطع کند و بعد از یک دفعه بگوید نتیجه ۳ بر هیچ!»
سپس آقای آخوندی قصد شروع به سخن کرد که رهبری همراه با تعجب پرسیدند: «شما؟» ایشان با تعجب از این که او را به جا نیاوردند پاسخ داد «من آخوندی هستم.» بعد شروع کرد به ذکر جریان انتخابات سال ۷۶ و گفت «من در آن موقع در جریان کامل انتخابات بودم و حوالی شب فهمیدم که تفاوت فاحشی میان آراء نامزدهاست. لذا مینوتی تهیه کردم و صبح اول وقت رفتم منزل آقای ناطق نوری. به ایشان گفتم نتیجه انتخابات معلوم است. آقای ناطق نوری گفت هنوز که شمارش آراء تمام نشده، ولی من گفتم با این حال نتیجه معلوم است و شما خوب است طی نوشتهای، پیروزی نامزد مقابل را تبریک بگویید. ایشان هم این کار را کرد و خیلی هم خوب شد. راستش این بار هم مصمم بودیم چنین کاری بکنیم، اما نمیشود، چون تخلفها زیاد است. البته من خودم در برگزاری انتخاباتها بوده ام و فکر نمی کنم بشود آراء را طی روال معمول تا این اندازه تغییر داد. (این نظر شخصی ایشان و خلاف اطلاعات و جمع بندیهای کمیته صیانت از آراء بود) اما همانطور که از باب مقدمه واجب، چیزی واجب میشود و اگر فاسد باشد، نتیجه را هم فاسد میکند، در مقدمات این انتخابات تخلفهای زیادی بوده است که آن را مخدوش می کند.»
نماینده آقای رضایی مجددا نکات اعتراض دیگری را مطرح کرد و مشکل شورای نگهبان در این که میگوید از شورا نمی توان شکایت کرد.
آقای الویری پیشنهاد داد که «با توجه به این که چنین اختلاف نظری در زمان امام سابقه داشته، میشود یکی از مراجع قضایی موجود یا یک جمع مرضیالاطراف شکل داد که به این مسئله رسیدگی کند.» رهبری پرسیدند «مثلا کدام مرجع موجود؟» که ایشان پیشنهاد داد «مثلا مجمع تشخیص مصلحت نظام» که با خنده تلخی از سوی رهبری روبرو شد.
بعضی افراد دیگر از جمله خانم کروبی هم صحبت کردند. ایشان در سخنانشان گفت «بسیاری از فرزندان و خانوادههای شهدایی که انقلاب مدیون همه آنهاست به این وضع معترض هستند و آقای کروبی فقط تعداد اعضای ستادهایش در شهرستانها و تهران نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر بوده و حالا چطور میشود که دفعه قبل که بیش از ۵ میلیون رأی آورده، حالا ۷۰۰ هزار رأی بیاورد؟» سخن ایشان هم با چهره تند و تغیر رهبری مواجه شد.
در این حال رهبری یک دفعه از صندلی بلند شدند و گفتند که خسته شدهاند و باید بروند. افراد بلند شدند و برخی دور رهبری ایستاده بودند. کسی از میان جمع آقای کروبی گفت که آقای ابطحی را دستگیر کردهاند که رهبری هم جواب دادند من هم شنیدهام. از جمع آقای احمدینژاد هم برای دستبوسی و چفیه گرفتن دور رهبری جمع شده بودند. جمع منسوب به آقای موسوی قصد خروج داشتند که به توصیه آقای محمدرضا بهشتی قرار شد بایستند و هنگام خروج رهبری با ایشان خداحافظی کنند که البته رهبری هنگام خروج اساسا نگاه خود را متوجه این جمع نکردند. بعد از جلسه، آقای وحید حقانیان سراغ آقای بهشتی آمد، چون از چهره او احساس ناراحتی آشکار بود. آقای بهشتی به او گفت «آقای وحید، هم ما میدانیم که در کشور چه گذشته است و هم شما. آیا این رسم جوانمردی است؟» بعد از خروج، در طول مسیر که بعضی ها خارج شده بودند، آقای کلهر به دلیلی نامعلوم دوباره داشت به سالن بر میگشت که با آقای بهشتی روبرو شد و سلام کرد. آقای بهشتی گفت: « آقای کلهر! یادتان می آید که بعد از پیروزی انقلاب وقتی عکسهای شاه را از ادارات جمع کردند آمدید سراغ مرحوم شهید بهشتی مشورت کنید که چه چیزی جایگزین آن عکسها شود؟» گفت «بله». آقای بهشتی گفت: «چه چیزی بود؟» و آقای کلهر پاسخ داد: «کلمه الله هی العلیا». در این موقع آقای بهشتی خداحافظی کرد و رفت.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085