“لعنت به این زندگی” یا “زنده باد زندگی”؟
چکیده :اصولگراها وضع بدتری دارند. لعنت به این زندگی در درون آنها بیشتر باید طنین بیاندازد. اصلاح طلبان داعیه عدالت و فرودستان نداشته و ندارند. اما اصولگرایان سالهاست در مقابل هجوم اصلاح طلبان سنگری ساختهاند از دین و عدالت علی و رسیدگی به امور فرودستان. اما نمیتوانند از اسماعیل بخشی حمایت...
محمدجواد غلامرضاکاشی
قلمرو به رسمیت شناخته شده سیاسی را «لعنت به این زندگی» اسماعیل بخشی نامشروع میکند.
همه مشارکت کنندگانش در مقابلناله او ساکتاند. لااقل بگویید کتکش نزنند. بگویید در یک سلول انفرادی حبساش کنند تا دیگر خبری از او نباشد. شاید فراموش شود. دست کم تا موعد انتخابات.
اصلاح طلبان اصلاح طلباند. دلیلاش اخلاقی است به مخاطرات ناشی از فروپاشی میاندیشند. شاید دلیلش این باشد که در تداوم وضع موجود منافعی دارند. شاید هیچ کدام، عاجز از هر نوع دیگر از زندگی سیاسیاند. اما نمیدانند با اسماعیل بخشی چه کنند. وجودشان را به پرسش میگیرد. بغض که میکند و از خودسوزی چهارکارگر برای یک میلیون و دویست هزارتومان سخن میگوید، وحشت میکنند. وقتی میگوید لعنت بر این زندگی، آنها هم در دل همان را تکرار میکنند. او از بخت شوم خود، آنها از خون شدن وجدانشان.
خوب شد بازداشتش کردند و الا اگر قرار بود همینطور سخن بگوید، چیزی نمیماند. اما کاش کتکش نزده بودند. اینطوری لعنت بر این زندگی، طنینی بی پایان پیدا میکند. همه جا در همه لحظات. فردا که قرار بر حضور در پای صندوقهای انتخاباتی باشد، انتظار دارند اسماعیل بخشی و دوستانش پای صندوق رای حاضر شوند. چقدر دلشان میخواهد اعلام کند همه در انتخابات شرکت کنید و اصلاح طلبان را شایسته رای بداند. نمیدانند خواهد آمد یا نه. اگر آمد، با وجدانشان چه کنند؟ اگر نیامد چه؟
اصولگراها وضع بدتری دارند. لعنت به این زندگی در درون آنها بیشتر باید طنین بیاندازد. اصلاح طلبان داعیه عدالت و فرودستان نداشته و ندارند. اما اصولگرایان سالهاست در مقابل هجوم اصلاح طلبان سنگری ساختهاند از دین و عدالت علی و رسیدگی به امور فرودستان. اما نمیتوانند از اسماعیل بخشی حمایت کنند.
نمیدانند میان حمایت از او، و سایر سیاستهایی که از آنها جانبداری میکنند، چگونه جمع کنند. پس سکوت کردهاند. ولی صدای بغض آلود بخشی در درونشان طنین میاندازد: لعنت بر این زندگی.
حیات سیاسی تنها زمانی رونق دوباره پیدا خواهد کرد که بتوان گفت زنده باد زندگی. سیاست اصولاً قلمرو جمعی تداوم زندگی آزاد و عادلانه جمعی است. اسماعیل بخشی، بد شعاری انتخاب کرده است. شعاری است از درون عسرتهای ناگریز زندگی. او قلمرو به رسمیت شناخته شده زندگی را ویران کرده است.
هر وقت اسماعیل بخشی با لبخند فریاد زد زنده باد زندگی، قلمرو حیات سیاسی مان دوباره بازآفرینی شده است. به امید آن روز.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085