گامی بلند برای تثبیت حق تحصیل
چکیده :اصلاً حتی اگر همه فروض درست بالا را نقض کنیم و بپذیریم که نه تحصیل حق اساسی است و نه آن دانشجویان بیگناهند و نه محرومیت از تحصیل یک مجازات متناقضنما باز هم جای یک سؤال اساسی خالی میماند و آن اینکه بهراستی وقتی فردی را به خاطر باورها و رفتارهای سیاسی و مذهبیاش محکوم مینماییم و به زندان میافکنیم، به چه حقی و با چه توجیهی یکبار دیگر او را مجازات مضاعف میکنیم و از امکان تحصیل هم منع میکنیم! محروم کردن شهروندان از تحصیل، ظلم بزرگیست؛ هر چقدر هم که متولیانش به دیده تحقیر در آن بنگرند یا از انکارش...
ضیا نبوی/ دانشجوی ستارهدار
مصوبه هیأت وزیران در مورد اساسی دانستن حق تحصیل، بزرگترین تلاش حقوقی و قانونی است که برای تثبیت حق تحصیل شهروند ایرانی در تاریخ پساانقلاب صورت گرفته است.
متأسفانه از آغاز انقلاب فرهنگی که تصفیه سیاسی و عقیدتی دگراندیشان در دانشگاه کلید زده شد تا کنون بسیاری از شهروندان ایرانی به واسطه باورهای سیاسی یا عقیدتی متفاوتشان از امکان ادامه تحصیل محروم شدهاند و از طی نمودن مدارج عالی تحصیلی بازماندهاند.
حتی بسیاری از آنها که درصدد پیگیری حق طبیعی خود برآمدند با برخوردهای امنیتی و قضایی مواجه شدند و به جای دانشگاه سر از زندان درآوردند.
این در حالی است که نهادهای متولی گزینش دانشجویان هیچ گاه خود را ملزم ندیدند که حتی دلایل خود برای محروم نمودن شهروندان از تحصیل را ارائه کنند و در بسیاری از اوقات نیز با بیمسئولیتی وجود چنین افرادی را انکار کردهاند.
این نهادها و متولیانش هیچ گاه توضیح ندادند که با کدام حجت عقلی حق تحصیل یک شهروند را که در قانون اساسی تصریح شده از او سلب نمودهاند. هیچ وقت نگفتند که محروم شدگان از تحصیل در کدام محکمه حقوقی و قانونی و با چه مستنداتی به مجازات محرومیت از تحصیل محکوم شدهاند.
هیچ زمانی هم استدلال نکردند که چگونه میتوان محروم شدن از تحصیل را به عنوان گونهای از مجازات تلقی کرد.
راستی اگر هدف نهایی هر مجازاتی جامعه پذیر کردن فرد خاطی و بهنجار نمودن رفتار او باشد، چگونه میتوان محرومیت از تحصیل خاطیان را توجیه کرد؟ واقعاً منطقیتر این نیست که برای بهنجار نمودن رفتار متخلفان آنها را به تحصیل اجباری وا بدارند؟
اصلاً حتی اگر همه فروض درست بالا را نقض کنیم و بپذیریم که نه تحصیل حق اساسی است و نه آن دانشجویان بیگناهند و نه محرومیت از تحصیل یک مجازات متناقضنما باز هم جای یک سؤال اساسی خالی میماند و آن اینکه بهراستی وقتی فردی را به خاطر باورها و رفتارهای سیاسی و مذهبیاش محکوم مینماییم و به زندان میافکنیم، به چه حقی و با چه توجیهی یکبار دیگر او را مجازات مضاعف میکنیم و از امکان تحصیل هم منع میکنیم! محروم کردن شهروندان از تحصیل، ظلم بزرگیست؛ هر چقدر هم که متولیانش به دیده تحقیر در آن بنگرند یا از انکارش درآیند.
به همین سان مصوبه هیأت وزیران در تثبیت حق تحصیل به مثابه حق اساسی گام بسیار بزرگی است؛
اگر چه افکار عمومی آن را به جد نگیرند و از کنار خبرش به سادگی بگذرند. زخم خوردگان این مکانیزم حذف و طرد اما شاید اهمیت این نکته را بهتر از دیگر شهروندان دریابند و بر آنهاست که برای به کرسی قانون نشستن این مصوبه و عبور سالم و سلامتش از مجلس و شورای نگهبان تلاششان را به کار گیرند.
البته این مصوبه نیز خالی از اشکال نیست؛ چرا که برخی محکومین را از حق تحصیل مستثنی دانسته که شایسته بود این اتفاق نمیافتاد. لیکن با همه این احوال اگر همین مصوبه نیز اجرایی شود، به طور قطع میتوان گفت بیشتر از ۹۰ درصد محرومین از تحصیل مشکلشان حل خواهد شد و به دانشگاه راه مییابند. خاصه اینکه در این مصوبه هیچ اشارهای به مستثنی بودن اقلیتهای دینی و مذهبی از حق تحصیل نشده است و این در کنار حل مسأله عمده ستارهدارها موفقیت بسیار بزرگی برای مدافعان حقوق شهروندی و دلواپسان عیار آکادمی و دانشگاه است.
این مصوبه از آن دست لوایح است که نمیبایست فراموشش کرد و نباید مشمول گذر زمان شود. نمایندگان موافق و همراه فراکسیون امید و احیاناً مستقلین باید این لایحه را جدی بگیرند و دولتیان نیز پای مصوبه خود بایستند.
افکار عمومی و رسانهها نیز تا به فرجام نیک نرسیدن این مصوبه رهایش نکنند. تردید نکنیم که در قامت قانون درآمدن این لایحه، قدمی اگرچه کوچک اما اساسی برای تثبیت حقوق شهروندی در ایران است.
منبع: روزنامه ایران
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085