زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست ( تذکاری درباره حصر)
چکیده :این حصر پایان خواهد یافت، امروز یا فردا، ننگ آن از دامان عده ای که ارزشها و آرمانها را فدای هوای نفس و رسیدن به قدرت کردند پاک نخواهد شد، این لکه برای همیشه بر پیشانی حاکمیت ثبت است. بهتر است هر چه زودتر تمامش کنند و خود را از حصر خارج...
علیرضا کفایی
به نام خدا
خبر رفع حصر مجدداً تازه شده و در تازه ترین آن آقای حسین کروبی گفته اند که رفع حصر در شورای عالی امنیت ملی تصویب شده و منتظر تائید رهبری هستند، بعضی از سایتها هم گزارش کرده اند که حصر در عید قربان شکسته می شود.
این خبر صحت داشته باشد یا نه، حجم واکنشها و پرداختن احزاب و سیاسیون و درگیر شدن بخشهایی از جامعه و مردم و بازتابی که در فضای پرتنش سیاسی، اجتماعی و اوضاع نابسامان اقتصادی این روزهای ایران دارد نشان می دهد که یکی از دغدغه های بزرگ حاکمیت و مردم رفع حصر است.
حاکمیت خود را در برابر عمل و رفتاری که غیر قانونی مرتکب شده و بیش از هفت سال با سماجت و لجاجت و بدون در نظر گرفتن خواسته های مردم ادامه داده؛ می بیند و در طول این مدت بدنبال راهی و یا روزنه ای است که خود را از این بند خلاصی دهد، آنانکه تصور می کردند با حصر غیرقانونی می توانند به نتایج دلخواه خود برسند عملاً با عکس المل مستمر و دامنه دار مردم مواجه شدند و خود در حصر قرار گرفتند، در واقع این حصر، حصر حاکمیت بود، آنان با تصمیم اشتباه و با خودکامگی و از روی کین خود را در حصر قرار دادند.
آنانکه در حصار قرار گرفته اند، از همان روز اول ورای حصارها؛ در همه جا از دانشگاه تا بازار و در همه زوایای زندگی مردم حضور داشتند و بخشی از جامعه را رهبری می کردند، رای مردم را جهت می دادند، فضاهای سیاسی و اجتماعی را کنترل می کردند و اتفاقاً در این مدت پس از حصر؛ بیشتر مورد توجه بودند و در موارد متعدد در انتخابات موجب پیروزی یاران و همفکران خود شدند. حاکمیت هم باید ممنون و منت دار این فرزانگان باشد که با تمام سختی ها و در عین بیماریها و با وجود بی مهری ها و لجبازی ها، حتی یک لحظه از مسیر حق خواهی و جمهوری اسلامی نه تنها خارج نشدند بلکه هدایتگر در مسیر راستین انقلاب بودند و حال آنکه، افرادی با حمایتهای بی دریغ حاکمیت به قدرت رسیدند و مصیبتها پدید آوردند و غارت کردند و چون افشا شدند، راه ضدیت پیش گرفتند و عین ضدانقلاب عمل کردند در حالی که محصورین دلسوزی می کردند.
این حصر پایان خواهد یافت، امروز یا فردا، ننگ آن از دامان عده ای که ارزشها و آرمانها را فدای هوای نفس و رسیدن به قدرت کردند پاک نخواهد شد، این لکه برای همیشه بر پیشانی حاکمیت ثبت است. بهتر است هر چه زودتر تمامش کنند و خود را از حصر خارج کنند.
اما در همین مدتی که خبر رفع حصر مخابره میشود شاهد پیش کشیدن برخی مسائل حاشیه ایی هستیم و عده ای می خواهند جلوی کار را بگیرند، عده ای هم ظاهراً خوراک تبلیغاتی خود را از دست می دهند و انتظارات دیگری را از حصریان مطرح می کنند. لشکر فیک و رباتها را راه انداخته اند و به شکلی موضوع را مطرح می کنند تا شاید رفع حصر صورت نپذیرد و یا اگر شد لااقل از هم اکنون شخصیت حصریان را ترور کرده باشند و نظر مردم را از آنها برگردانند.
در این باب چند نکته کلیدی لازم به یادآوری است.
۱- حصریان در درون نظام و با اعتقاد کامل به انقلاب و جمهوری اسلامی و قانون اساسی مانند دوران حصر خواهند بود. شناختی که از این بزرگان است نشان می دهد که در اعتقاد راسخ آنها امکان خلل و یا راه نفوذی نخواهد بود.
۲- حصریان فراتر از مسائل جناحی به سرنوشت مردم و انقلاب می اندیشند.
۳- حصریان با بیگانگان و استکبار خصوصاً ترامپ موضع مشخص و مبتنی بر منافع ملی خواهند داشت.
۴- حصریان بر حفظ تمامیت ارضی و استقلال ایران تاکید می کنند.
۵- حصریان همچنان تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون را خواستارند.
۶- حصریان به حفظ جمهوری اسلامی، تقویت وحدت ملی، احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی خواهند پرداخت.
این نکات کلیدی ترین بخش از مواضع محصورین خواهد بود و اصل و اساس اندیشه و عملکرد آنان حفظ جمهوری اسلامی و لحاظ منافع ملی و عبور دادن کشور از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی امروز است.
کسانی بر این تصورند که با رفع حصر تقابلی میان نیروهای انقلاب حادث شود، عدهای قلیل هم تا امروز اگر رفع حصر را می خواستند، صداقت نداشتند و فقط با نظام به تقابل برخاسته بودند اکنون که می بینند حصر رو به اتمام است ساز دیگری می زنند و شروع کرده اند به ترور شخصیت محصورین، عده ای هم تلاش می کنند آزادی محصورین را به مشکلات اقتصادی گره بزنند که اگر اینان آزاد شدند دلار پایین می آید و اقتصاد بسامان می شود و یا بات آزاد شدن اینان چه مشکلی از مردم حل میشود و ……و پس از مدتی هم تبلیغات سوء خود را علیه اصلاحات تشدید نمایند.
پایان حصر خود بخود فضایی از آرامش و اعتماد را پدید می آورد و در بسیاری از مسائل و مشکلات هم راهگشا است، همین که اعتماد عمومی بازسازی شود و بسوی وحدت و همبستگی ملی گام برداشته شود مهم است و می تواند طلیعه حل برخی از معضلات باشد.
فرازهایی از بیانات مهندس میرحسین موسوی که در زیر می آید می تواند پاسخی به برخی از کارشکنان و تندروهای موافق حصر باشد که عادت دارند با جار و جنجال و هوچی گری کار خود را پیش برند.
«ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش میکند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بودهاند. نمونهای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن ۵۷ تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود میدانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بیهراس از حاکمان بودهاست
ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج ومرج طلب میشناسیم که با بهانه و بیبهانه از موازین اسلامی عدول میکنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست میزنند
تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و… هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود
ما خواستههایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را میخواهیم، و تقویت وحدت ملی، و احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی به عنوان اصلیترین مولفه قدرت ساختار سیاسی کشور جز با پذیرش حق حاکمیت مردم و کسب رضایت نهایی آنان از نتایج اقدامات حکومت، و شفافیت در تمامی اقدامات از طریق اطلاعرسانی مستمر ممکن نیست. در نهضت سبزی که آغاز شدهاست ما امر غیرمتعارف و نابهنگامی نمیخواهیم. آنچه ما میخواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است
ایران این موجود آسمانی متعلق به ایرانیان است و نه متقلبان، این آنان هستند که باید با هوشیاری خود از آن حفاظت کنند. خائنین به آراء مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود
ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد
نخستین اصلی که باید آن را نهادینه کنیم پایبندی به قانون است
راه ما به عنوان مسیری که تجدید و تقویت هویت ملی را هدف گرفته، بر وحدت حول حداقل نکات مشترک تکیه میکند؛ مجموعهای پیاممحور و متشکل از تمامی سازوکارهای مدنی کوچک و بزرگ که در مسیر خود هدفی مشترک را انتخاب کردهاند
تضمین آزادی مطبوعات، تغییر رفتار جانبدارانه صدا و سیما، رفع محدودیتهای اعمال شده برای برخورداری احزاب، گروههای سیاسی و نگرشهای مختلف از ارائه دیدگاههای خود در رسانهها، به ویژه صدا و سیما و اصلاح قانون رسانه ملی به صورتی که رسانه ملی نسبت به اعمال خلاف قانون خود پاسخگو قرار گیرد.
به مردم بازگردیم. چرا هر گرهٔ سهلی را با دندانهای امنیتی باز میکنیم؟ چرا به کوچکترین بهانه، هر کسی را از دایره خودیهایمان دور میکنیم؟ این یکی بیش از اندازه جوان است، آن یکی بیش از اندازه هنرمند است، آن یکی روشنفکر است، این یکی با ما اختلاف سلیقه دارد، آن یکی دانشجوست، این یکی از کار ما ایراد میگیرد، آن یکی به گروه ما تعلق ندارد، این یکی قدش بلند است، آن یکی خیلی شیکپوش است. آنقدر از دور خود میرانیم تا این که تنها میمانیم. این شیوهٔ انقلاب اسلامی نیست، و شیوهٔ اسلامی نیست که آغوشش را به روی همه باز میکند و به صرف شهادت زبانی، انسانها را در دایرهٔ خود میآورد.»
بزرگترین دروغ آن است که خواست طبیعی مردم برای اصلاح را به بیگانگان نسبت دهند.
بهرغم ادعای مخالفان، این جنبش حقطلبانه و معنوی کوچکترین ارتباطی با خارج ندارد و کاملا داخلی است و ملت ما به خوبی نسبت به اهمیت این فاصلهگذاری با بیگانگان آگاه است و بر اساس تجربیات دویستساله خود نسبت به نیات اجانب با سوءظن برخورد میکند.
این اتهامات بیپایه در حالی ایراد میشود که ما دائم تأکید میکنیم که مسائل ما مسأئل ملی و داخلی است و ربطی به بیگانگان ندارد حتی ایرانیان خارج از کشور هم در حمایتی که از حرکت مردم در داخل کشور کردند به خارجیها پیوند نخوردند. این حس در حرکت مردم ما خیلی قوی بود و باید این رویکرد را تشدید کنیم. چرا که درونمایه این حرکت تقویت هویت ملی ماست که در ذات خود نمیتواند بدون اجتناب از بیگانه شکل بگیرد. مسأئل ما در پیوند با بیگانه حل نمیشود و این را به عنوان یک اصل بایستی بپذیریم. مخصوصاً تجربیات ۲۰۰ ساله گذشته ما نشان میدهد که لازم است ما در این زمینه مراقبت داشته باشیم.
ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد.
آیا آمریکا ترجیح میدهد صدا و سیمای ما یک رسانه منصف و مورد اطمینان باشد یا با دروغگوییهای پیدرپی اعتماد مردم را از دست بدهد؟ آیا کسانی که باعث شدهاند مردم برای گرفتن خبر به رسانههای خارجی مراجعه کنند به دنبال منافع بیگانگان هستند یا کسانی که میگویند رسانه ملی بیطرف باشد و اخبار را شفاف بیان کند؟ آیا اهانت به آقای کروبی که توان بسیج جمعهای مؤمن و دلسوز به نظام و کشور را دارد خدمت به منافع بیگانه نیست؟
امروز کسانی که در سوابق عملکردشان شواهد روشنی از گرایش به غرب و بیگانگان وجود دارد ما را متهم به همسویی با منافع بیگانگان میکنند.
حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی و صیانت از کیان کشور در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از اصل نظام جمهوری اسلامی در روند شتابزده حوادثی که پیدر پی رخ میدهند چارهچویی برای خروج از شرایط موجود را بیش از پیش ضروری ساختهاست.»
به امید رفع حصر
ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت
آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت
آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت
وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت
زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب
گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت
هر سروقد که بر مه و خور حسن میفروخت
چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت
زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت
حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت
تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085