بازنشر/ پیام میرحسین موسوی به مناسبت روز کارگر و معلم: مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نیست
چکیده :خواسته یک کارگر و یک معلم اگر با زبان حال گفته شود و خواسته طبیعی این دو قشر باشد باید توجه کنیم که خواستههای بسیار اساسی و بنیادی برای کل کشور است. کارگر و معلم چه میخواهد؟ آنها میخواهند کشور توسعه پیدا کند. توسعه کشور به نفع آنها است. عدم توسعه کشور دودش به چشم همه ملت میرود. از همه مهمتر به چشم کارگران چه در بخش صنعتی و چه خدماتی، چه در سطح روستاها یا هر جای دیگر و همینطور به چشم معلمان هم میرود....
میرحسین موسوی اردیبهشت ماه سال ۸۹ به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر و ۱۲ اردیبهشت روز معلم پیام ویدئویی منتشر کرد.
در این پیام ویدئویی میرحسین فعالیتهای قشر کارگر و معلم را جزو مهمترین مولفههای اقتدار ملی کشور عنوان کرد و گفت: تنها راه تحقق خواستههای برحق معلمان، کارگران و همه اقشار ملت رجوع به قانون اساسی است و حقوق مردم که فراموش شدهترین قسمت قانون اساسی است.
به گزارش کلمه متن کامل این پیام به شرح زیر است:
با سلام به همه کارگران و معلمان کشور
من روز معلم و روز کارگر را به شما عزیزان تبریک میگویم. در آستانه این دو روز بسیار مهم هستیم. فعالیتها و جهت گیریهای قشر کارگر و معلم جزو مهمترین مولفههای اقتدار ملی ماست. آنها تولید کنندگان ثروت، علم، فضیلت و اخلاق در کشور هستند و بدون فعالیت آنها نیل به ارزشهای بنیادی در یک نظام امکان پذیر نیست و بعد از به وجود آمدن دولت -ملتها نقش این دو قشر اهمیت فراوانی در همه کشورها پیدا کرده و برای همین توجه به سرنوشت، جهت گیری، مشکلات و مسائل آنها بسیار مهم است و همه کشورها سعی میکنند به سرنوشت این دو قشر اهمیت ویژهای دهند.
روز کارگر که در سراسر دنیا و کشور ما برگزار میشود نشانه توجه به نیروی کار و اهمیت آن است. از اول انقلاب هم رسم بر این بود که به این روز اهمیت داده شود و همینطور روز معلم که اهمیت آن از روز کارگر کمتر نیست و بنده میخواهم دراین پیام مختصر خطاب به شما مسائلی که برای سرنوشت این دو قشر و برای همه مردم ما مشترک هست را عرض کنم.
حقیقت این است که ما در شرایطی به این دو روز مهم نزدیک میشویم که کشور دارای بحران و مشکلات افتصادی، سیاسی و اجتماعی وسیعی است و تک تک این بحرانها در سرنوشت و گذران زندگی این دو قشر منعکس شده و اثرات زیادی دارد.
بازار داخلی کشور به بیگانگان واگذار شده است
ما وضعیت اقتصادی کشور را میبینیم. تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاریها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانهها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانهها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم و همه میدانیم که این مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت، استقلال و آزادی ما و همچنین در سرنوشت کارگران ما اثر میگذارد.
مسائل و مشکلات کارگران و معلمان با مسائل عمده کشور در ارتباط است
از سوی دیگر محدود کردن آزادیها را داریم. بستن دهانها، بستن روزنامهها و پر کردن زندانها و محدود کردن تشکلهای صنفی و سیاسی را داریم که آن ها هم در سرنوشت کارگران و معلمان اثر میگذارد. به همین علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند (گرچه میدانم میدانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک میکنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم است.
خواستههای کارگران و معلمان خواستههای اساسی و بنیادی کشور است
خواسته یک کارگر و یک معلم اگر با زبان حال گفته شود و خواسته طبیعی این دو قشر باشد باید توجه کنیم که خواستههای بسیار اساسی و بنیادی برای کل کشور است. کارگر و معلم چه میخواهد؟ آنها میخواهند کشور توسعه پیدا کند. توسعه کشور به نفع آنها است. عدم توسعه کشور دودش به چشم همه ملت میرود. از همه مهمتر به چشم کارگران چه در بخش صنعتی و چه خدماتی، چه در سطح روستاها یا هر جای دیگر و همینطور به چشم معلمان هم میرود.
معلمان و کارگران دنبال عدالت هم در سطح معیشتی و هم در سطح توزیع منزلت هستند
آنها آزادی میخواهند چرا که آزادی باعث میشود تشکلهای صنفی و سیاسی خود را تشکیل دهند و فعالیت سیاسی کنند. راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلتهای اجتماعی. باعث میشود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و بهتر میتوانند ثروت ایجاد کنند و بهتر میتوانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعالیت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنین در توزیع منزلت آنها موقعیتی پیدا میکنند که از ایدههای مترقی و پیشروانه در سطح کشور حمایت کنند.
منزلت معلمان از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده اما از نظر ملت تنزل نیافته
اول انقلاب با این ایده شروع شد. یادمان باشد که در مجلس اول اکثر نمایندگان معلم بودند. شهید رجایی و شهید باهنر و شهید مطهری معلم بودند. شریعتی را معلم میدانستیم و معلم هم هست. معلمی به گونهای بود که باعث میشد فرد مورد اعتماد ملت قرار گیرد. اضافه کنم که اگر این منزلت از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده از نظر ملت تنزل پیدا نکرده است. وقتی ما به گروههای مرجع رجوع کنیم میبینیم که معلمان و کارگران هنوز در ردههای بالای گروههای مرجع قرار میگیرند و هنوز مورد اعتماد ملت هستند ولی در کشور اتفاقی افتاده که این منزلت آنچنان که اول انقلاب بود نیست. این منزلتی که اول انقلاب بود اجازه میداد که معلمان فضای نورانی و عمیقی را در ملت ایجاد کرده و یک نسل سرافراز را تربیت کنند و خود و کارگران در جبههها فراوان بودند. برعکس هم اکنون میبینیم برخی از معلمان و کارگران در زندان هستند و در آستانه این دوروز خیلی تلخ است که بخواهیم در این مورد صحبت کنیم.
به نفع کارگران و معلمان است که سیاستهای خارجی متعادلی داشته باشیم
طبیعی است که اگر دقت کنیم در مورد آزادی، عدالت، توسعه و یا پیشرفت کشور یا سایر زمینهها میبینیم به طور مثال همین دو قشر به شدت مخالف فساد هستند. آنها میدانند که وقتی بحث درآمدهای عظیم نفتی میشود و صدها میلیارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمیشود و در عوض خبرهایی مبنی بر فساد، ناپختگی و نارسایی در امور اقتصادی کشور میشنوند و میدانند که این به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنیت ملی و آتیه کشور است. به طور طبیعی، هم صورت آگاهانه و هم به صورت زبان حال به نفع معلمان و کارگران هست که سیاستهای خارجی متعادلی داشته باشیم. آنقدر ماجراآفرینی نکنیم. اینقدر بیبرنامه پیش نرویم. اینقدر با بالا و پایین رفتن منافع ملی خود را به خطر نیاندازیم.
اقدامات خلاف تدبیر اثرات خود را سر سفره مردم نشان میدهد
با اسلحه و نیروی نظامی امنیت کشور حفظ نمیشود
بلافاصله این اقدامات خلاف تدبیر، تاثیر خود را روی سفره مردم نشان میدهد. عظمت یک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آینده خودشان است. نگاه و امیدواری که نسبت به آینده دارند. صرفا با اسلحه و نیروی نظامی امنیت یک کشور را نمیشود حفظ کرد. ما در زمان دفاع مقدس نه ارتش داشتیم و نه سپاه. اینها به مرور به وجود آمدند. ارتش که در واقع اول انقلاب از بین رفت و دوباره سازمان داده شد. خود سپاه و بسیج هم بعدا شکل گرفت. آن چیزی که باعث مقاومت ما در آن جنگ هشت ساله شد که یک سانتیمتر از خاک کشور خود را تسلیم دشمن نکردیم یقینا به دلیل اسلحههای زیاد ما نبود. دشمن ما اسلحه بیشتری داشت و بیشتر هم کمک در اختیار داشت و تمام خدمات ابزاری دنیا در اختیارش بود ولی ملت ما از جمله این قشر کارگر و معلم توانست مقاومت کند. این به دلیل دلگرمی مردم نسبت به آتیه نظام بود. ولی وقتی این اعتماد خدشهدار شود و وقتی بحث فساد پیش بیاید که پیگیری هم نشود و در مجلس هم برده شود و هیچ خبری هم نشود و ناگهان بحث آن فروکش کند و همچنین از اینجا و اونجا این مسائل شایع بشود طبیعی است که این باور و این دلگرمی را نسبت به نظام از دست بدهیم.
مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نیست
شما عزیزان و شما کارگران و معلمان بدانید که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نیست. شما اگر در تشکیل شوراهای مستقل صنفی مشکل دارید و هر حرکتی که میکنید با محدودیت و دستگیریها روبرو میشوید و در فعالیت خود دچار مشکل هستید. سر کلاس که میروید با خوف و رجا میروید چون نمیدانید که آیا میتوانید حرف حق را بزنید و در برابر دانشجویان و دانش آموزان از حق دفاع کنید. با سینه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنید و از سفیدی سفید و سیاهی سیاه شهادت دهید و کوتاه نیایید و وقتی در این زمینه دچار تزلزل و خوف میشوید طبیعی است که این مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.
جنبش سبز راهی که در این زمینه در پیش میگیرد بر این اساس است و آن هم اینکه مسائل ما در گرو بستهای از فعالیتها است که مشکل حل شود. اینطوری نیست که مثلا یکبار این موضوع را با وعده و وعید حل کنیم و یک موقع با اقتصاد صدقهای، بالا و پائین آوردن حقوق و یا مثلا موقع انتخابات که میشود فعالیتی کنیم و از این شاخه به اون شاخه بپریم. اینها مشکلات معلمان، کارگران، کارفرمایان و نه کارآفرینان ما را حل نمیکند.
راهی جز بازگشت به قانون اساسی نداریم
بنده اعتقاد دارم تنها راه، بازگشت به قانون اساسی است. برگشتی که برای تحقق بدون تنازل قانون اساسی راهی پیش پای ما نیست. این کم هزینهترین راه است. راهی است که میتوانیم مشکلات خودمان را در سطح ملی حل کنیم. مشکلات بازارهای مسلمانی خودمان را حل کنیم که اینقدر از اجناس بنجل خارجی پر نشود. میتوانیم از صنعت ملی خودمان دفاع کنیم برای اینکه در مقابل هجوم بازاارهای خارجی مدفون نشویم. میتوانیم از حقوق کارگران دفاع کنیم تا روز به روز از کار بیکار نشوند و حقوق معوقه کارمندان روی هم تلمبار نشود. با برگشت به قانون اساسی میتوان از فساد جلوگیری کرد و با احیا حقوق مردم میتوان مشکلات را برطرف کرد. بدون انتخابات آزاد، غیر گزینشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانیها و تشکلها جلوی رویمان راه دیگری وجود ندارد و رفتن به سمت قانون اساسی به نفع همه ملت است. به نفع همه کسانی که دل در گرو ملت خود دارند و عظمت ملت خود را میخواهند.
ما به مردم امضا دادیم قانون اساسی را اجرا کنیم
حقوق مردم فراموش شدهترین قسمت قانون اساسی است
این میثاق ملی ما است و عهدی که مردم و حکومت با هم بستند و هر نوع برگشت از این میثاق یک نوع خیانت در اعتماد مردم است. ما از مردم امضا گرفتیم و امضا دادیم که این قانون را بدون اجتهاد اجرا کنیم. اگر قسمتهایی از آن را ناکارآمد میدانیم باید آن را اصلاح کنیم. قانون اساسی که وحی منزل نیست. ولی باید باز هم از راه قانون اساسی اقدام کنیم و حقوق مردم که فراموش شدهترین قسمت قانون اساسی است را باید رعایت کنیم که مشکلات یکی یکی حل شود و در آن موقعیت جایگاه معلمان و کارگران ما آنچنان که شایسته است در نظام حکومتی ما و جامعه ما انشالله احیا خواهد شد.
موفق باشید و این دوروز هم برشما و هم بر همه ملت ایران مبارک باشد.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085