اجرای حکم سعید مرتضوی؛ نمایش یا پایانی بر پروندههای فساد و جنایت مرتضوی؟
چکیده : روز گذشته بالاخره حکم جلب سعید مرتضوی صادر شد. وکیل مدافع خانواده محسن روحالامینی از قربانیان بازداشتگاه کهریزک از صدور حکم جلب سعید مرتضوی برای اجرای محکومیت دوسال حبس به اتهام معاونت در قتل خبر داده است. خرداد سال ۸۸، بدنبال اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات، بسیاری از جوانانی که در خیابان بازداشت شده بودند به زندان کهریزک منتقل شدند، زندانی که تا آن زمان کمتر کسی اسم آن را شنیده بود. تا مدتها کسی نمی دانست که بازداشتیها در کجا هستند و خانوادههای نگران آنان بین اوین و دادستانی و دیگر زندانها در رفت و آمد...
کلمه – گروه خبر: روز گذشته بالاخره حکم جلب سعید مرتضوی صادر شد. وکیل مدافع خانواده محسن روحالامینی از قربانیان بازداشتگاه کهریزک از صدور حکم جلب سعید مرتضوی برای اجرای محکومیت دوسال حبس به اتهام معاونت در قتل خبر داده است.
خرداد سال ۸۸، بدنبال اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات، بسیاری از جوانانی که در خیابان بازداشت شده بودند به زندان کهریزک منتقل شدند، زندانی که تا آن زمان کمتر کسی اسم آن را شنیده بود. تا مدتها کسی نمی دانست که بازداشتیها در کجا هستند و خانوادههای نگران آنان بین اوین و دادستانی و دیگر زندانها در رفت و آمد بودند.
به گزارش کلمه، بازداشتگاه کهریزک در نزدیکی شهرری در دوران فرماندهی محمدباقر قالیباف بر نیروی انتظامی در سال ۸۰ تأسیس و طی چندین سال در عملیاتهای مختلف از جمله تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت. اما پس از اعتراضات مردمی در خرداد ۸۸ این زندان به محل نگهداری جوانان معترض در کنان مجرمانی با محکومیتهای سنگین و خطرناک تبدیل شد.
قصه از کجا شروع شد؟
١٨ تیر ٨٨ بود؛ روزهای پر التهاب پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ٨٨، عدهای از بازداشتشدگان آن روز به بازداشتگاه کهریزک منتقل میشوند. نام کهریزک نخستین بار در سال ۸۶ زمانی در اذهان عمومی مطرح شد که در دولت اول محمود احمدینژاد منطقه خاکسفید در شرق تهران از وجود قاچاقچیان مواد مخدر پاکسازی شد و افراد مقیم در این منطقه را که سابقه شرارت یا پخش مواد مخدر داشتند به آن مکان که در واقع چند کانکس بزرگ بود، منتقل کردند. در این مکان با افراد بازداشتی به عنوان اراذل و اوباش برخوردهایی شد که همان زمان مورد اعتراض سازمانهای مردمنهاد، از جمله انجمن دفاع از حقوق زندانیان واقع شد. این کار با توجه به این که با اعتراضاتی همراه بود، باعث شد با دستور ریاست وقت قوه قضائیه بازداشتگاه کهریزک تعطیل و مقرر شد از این محل تنها برای نگهداری افراد شرور و سابقهدار و خطرناک استفاده شود.
در روز ١٨ تیر ٨٨ عدهای از جوانان معترض به نتیجه انتخابات را که در سطح شهر بازداشت شده بودند، به ستاد پلیس امنیت در محل ستاد ژاندارمری سابق منتقل کرده و در روز جمعه ١٩ تیر به کهریزک منتقل کردند. این کار به اصرار دادستان وقت تهران و به دستور علیاکبر حیدریفر، دادیار دادسرای انقلاب تهران و بدون انجام تحقیق لازم از آنان صورت گرفت؛ به گونهای که بر اساس فرم کلیای که از قبل آماده شده بود، برای حدود ١۴٠ نفر از این افراد قرار بازداشت موقت صادر شد و آنان به کانکسهایی با فضای محدود و شرایط غیرعادی که محل نگهداری افرادی به نام اراذل و اوباش خوانده میشد، منتقل شدند.
محسن روحالامینی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر از جمله دستگیرشدگان تظاهرات جنبش سبز در ۱۸ تیر ۱۳۸۸ بودند که پس از بازداشت به بازداشتگاه کهریزک انتقال داده و کشته شدند. رامین قهرمانی نیز از دیگر کشته شدگان این بازداشتگاه است.
شاهدان عینی و بازداشتیهای آزاد شده از کهریزک، وضعیت این بازداشتگاه غیرقانونی را اینگونه توصیف کردهاند: “در یک سولهٔ ۲۰۰ متری بدون وجود دستگاههای تهویهٔ هوا، چندین معتاد کراکی که امیدی به زنده ماندن آنها نیست و بدنهایشان کرم گرفته، دراز به دراز بر روی زمین افتادهاند؛ و در کنار آنها، بازداشت شدگان نگهداری میشوند. بازداشتشدهها حدود ۱۰۰ نفرند که به این محیط غیر بهداشتی با هوای نامطبوع منتقل شدهاند. آنها صف میکشند تا بتوانند از زیر در، ولو برای دقیقهای از هوای بیرون تنفس کنند. یکی از بازداشتیها در اثر برخورد باتوم به سرش، کمکم بینایی خود را از دست داد؛ ولی با وجود اطلاع شکنجهگران کهریزک از وضعیت وی، او را از این محل غیر بهداشتی خارج نکردند. دو روز قبل از آزادی، بازداشتشدهها به اوین منتقل میشوند و فردی که بینایی خود را از دست داده بود، در اتوبوسی که به سمت اوین در حرکت بود، بر روی پای یکی دیگر از بازداشت شدگان جان میسپارد. از دیگر شکنجهها در کهریزک آن است که بدنها را خیس میکنند و بعد با شلنگ و سیم، بازداشتشدهها را کتک میزنند تا درد تا عمق جان آنها نفوذ کند.”
فریادهایی که شنیده نشد
محمد داوری، روزنامه نگار محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در سال ۹۱ در نامهای از درون زندان اعلام آمادگی کرده است که بعنوان یکی از افراد مطلع در دادگاه متهمان جنایت کهریزک به عنوان شاهد حاضر شود. به گزارش کلمه، سردبیر سابق سایت سحام نیوز که با نظارت و اطلاع شخصی آقای کروبی با ۱۰ تن از بازداشتیهای کهریزک و خانوادههای کشته شدگان این جنایت مصاحبه کرده بود و پیش از نیز در نامهای از فعالیت های خود در دفتر مهدی کروبی و همچنین ملاقات و مصاحبه با شکنجه شدههای زندان کهریزک و کسانی که در این زندان و دیگر زندانها مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، پرده برداشته و تاکید کرده بود که طی بازجوییها و زندان، هیچ یک از مقامات مسوول نتوانستهاند صحت این مستندات را زیر سوال ببرند.
در آن زمان مهدی کروبی پس از نوشتن نامهای در ارتباط با شکنجه بازداشت شدگان پس از انتخابات به هاشمی رفسنجانی، با ارائه مستنداتی نظیر فیلم، CD، نظرات پزشکان و اسناد گواهی پزشکی قانونی از بازداشت شدگان آسیب دیده پس از انتخابات به صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، خواستار تشکیل کمیتهای ویژه جهت رسیدگی به تخلفات صورت گرفته پس از انتخابات در زندانهای ایران به ویژه بازداشتگاه کهریزک شد. او هم چنین از ملاقات یکی از بازداشت شدگان آسیب دیده پس از انتخابات با علی مطهری خبر داد.
مهدی کروبی، شیخ محصور در سال ۸۸ ، در نامهای به عزت الله ضرغامی، رئیس وقت سازمان صدا و سیما خواستار تخصیص یک برنامه تلویزیونی برای ارائه مستندات خود در خصوص کهریزک شد. نامه کروبی در واکنش نسبت به پخش تلویزیونی اظهارات قاضی مقدمی، رئیس بازپرسی شعبه سیزدهم دادسرای دولت و مامور رسیدگی به آزار بازداشت شدگان، ارسال شد. کروبی در نامه خود به عزت الله ضرغامی گفت که “قاضی مقدمی از سوی سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، به عنوان مامور رسیدگی به مستندات مربوط به آزار بازداشت شدگان حوادث اخیر به وی معرفی شده بود اما اخیرا در بخش های مختلف خبری شبکه رادیو و تلویزیون دولتی، به نقل از این شخص آمده است که مستندات ارائه شده مهدی کروبی غیرقابل استناد بوده است.”
دبیرکل حزب اعتماد ملی در نامه خود تلویحا به وجود اقداماتی توسط برخی مقامات مسئول برای جلوگیری از افشای واقعیات مربوط به آزار بازداشتیان، از جمله تجاوز جنسی به تعدادی از زنان و مردان بازداشتی، اشاره کرده بود.
همچنین در مرداد ۸۸ کروبی در نامهای به هاشمی رفسنجانی به جنایات رخ داده در کهریزک اشاره کرد و نوشت: “دستگیریهای بیحساب و کتاب، ضرب و شتم و وارد کردن جراحات تا جانباختن فرزندان این کشور، حمله به خانههای مردم تا فاجعه خونین کوی دانشگاه و برخوردهای خشن و وحشتانگیز حتی با خانمها در سطح خیابانهای شهر که تاکنون سابقه نداشته است.”
در بخش دیگری از نامه آورده است: “آنچه در این میان مطرح است در خصوص برخی از رفتارهای […] است که اگر بهطور متواتر از افراد مختلف که در روزهای اخیر آزاد شدهاند، نشنیده بودم، باورشان حداقل برای من و شما که در طول قریب به نیم قرن سردی و گرمی روزگار را چشیدهایم سخت بود. از برخوردهای خشن و بیمحابا، آنچنان که بعد از گذشت قریب به ۴۰ روز همچنان اوضاعشان غیرعادی است و عوارض آن روی بدنشان قابل مشاهده است. هتاکی و ابراز دشنام و فحاشی رکیک به افراد و نوامیس بازداشتشدگان و مردمی که برای نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. رفتارهایی که در فرهنگ دینی و اسلامی هیچ یک از گروهها جایی ندارد و نشاندهنده آن است که افرادی برای این کار استخدام شدهاند که حتی با اصول بدیهی اسلام آشنایی ندارند و البته شایعاتی نیز مطرح شده که فعلا به آن نمیپردازم.”
در همان زمان جبهه مشارکت ایران اسلامی در بیانیهای در تشریح بخشی از آنچه که در بازداشتگاهها علیه بازداشتشدگان انجام میشود، آوردهاست که در برخی موارد بازداشتشدگان “با کتک و شلاق در صفهای منظم حتی مجبور به فحاشی به خود و ناموس خود نیز میشدند یا روی بدن آنها بنزین ریخته و ساعتها در هوای گرم تابستانی در زیر آفتاب نگه میداشتند یا مجبور به لیس زدن کاسه توالت کلانتری شدهاند.”
محمد داوری روزنامهنگار و سردبیر سایت سحام به همراه محمدحسین سهرابی راد عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی و مهدی محمودیان عضو جبهه مشارکت از افشا کنندگان کشتار و شکنجههای بازداشتگاه کهریزک بودند که پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران دستگیر و زندانی شدند. این در حالی است که پنجاه و هفت تن از نمایندگان مجلس به دنبال گزارش کمیته حقیقت یاب در نامهای خطاب به رؤسای دو قوه مجریه و قضائیه، خواستار برخورد جدی و بدون ملاحظه با عاملین و مسببین حوادث بازداشتگاه کهریزک به ویژه سعید مرتضوی دادستان وقت تهران شده بودند.
مرگ مشکوک پزشک وظیفه بازداشتگاه
رامین پوراندرجانی پزشکی که دوران خدمت وظیفه خود را در این بازداشتگاه میگذراندهاست در ۱۹ آبان ۱۳۸۸ درگذشت. وی پس از رسوایی شکنجه در کهریزک و مرگ چند تن از زندانیان خصوصاً محسن روح الامینی به قصور در انجام وظایف متهم و بازجویی شده بود. مقامات حکومتی علت مرگ وی را مسمومیت دارویی و فرمانده پلیس خودکشی عنوان کرد، اما خانواده وی این موضوع را به شدت تکذیب کرده و رسانههای نزدیک به جنبش سبز معتقد به قتل وی بودند.
سایت موج سبز آزادی در گزارشی نوشت که علت مرگ وی شهادت در دادگاه علیه مجریان کهریزک بودهاست. او پس از دیدار و ارائه اطلاعاتی پیرامون جزئیات شکنجهها و عوامل آن در کهریزک نگران جان خود بودهاست. به نوشته این سایت او در کمیته ویژه مجلس گفته بود: محسن را با وضعیت اسفباری بعد از شکنجههای جسمی شدید دو روز قبل از مرگش نزد من آورده بودند. حال جسمی او بسیار وخیم بود و امکانات پزشکی من هم بسیار محدود، ولی آنچه توانستم برای نجات وی کردم. در همان زمان بود که از سوی مسوولان کهریزک تهدید شدم که در صورت توضیح علت جراحتهای وارده بر مجروحان کهریزک از ادامه زندگی باز خواهم ماند.
مسئولان نیروی انتظامی در ابتدا ادعا کرده بودند که روح الامینی بر اثر مننژیت در گذشتهاست، دروغی که از سوی سایر سازمانهای مسئول نیز رد شد.
مسئولان همچنین از کالبد شکافی جسد وی نیز جلوگیری کردند که شائبه قتل وی را قوت میبخشد.
عبدالرضا سودبخش پزشک دیگری بود که در ۳۰ شهریور ۱۳۸۹ در تهران کشته شد. گفته میشود او نیز از پزشکان مرتبط با بازداشتگاه کهریزک بود که قربانیان تجاوز را معاینه کرده بود و برای اعلام مننژیت به عنوان دلیل مرگ کشته شدگان بازداشتگاه مورد فشار قرار گرفته بود.
گزارش کمیته ویژه مجلس از فاجعه
پس از درز اخباری مبنی بر به وقوع پیوستن جنایاتی عظیم در بازداشتگاه کهریزک، کمیته ویژه مجلس گزارش خود از اتفاقات این بازداشتگاه را در تاریخ ٢٠ دی ٨٨ منتشر کرد. در بخشی از این گزارش آمده بود: “کهریزک یک بازداشتگاه رسمی بوده و همه مسئولان قضایی از بالاترین رده از آن مطلع و حتی بازدیدهایی نیز داشتهاند. لذا این که برخی مسئولان قضائی طی مصاحبههایی از خود سلب مسئولیت نمودهاند به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و امروز بیش از همه دستگاه قضایی باید پاسخگوی ضعفها و خللهای این بازداشتگاه باشد.”
این گزارش میافزاید بازداشتشدگان را در سالن کوچک قرنطینه به مساحت ٧٠ متر جا میدهند و در چهار روز حضور آنان شرایط بسیار سخت و بد آب و هوا در گرمای تابستان، نبود تهویه و امکانات بهداشتی، غذایی و آشامیدنی و همچنین ضرب و شتم و توهین و تحقیر به وسیله مأموران و نگهداری آنان در کنار ٣٠ نفر از اراذل و اوباش باعث بروز چنین فاجعهای شده و طرح مسئلهای به عنوان “مننژیت” رد شده است. در گزارش این کمیته، سعید مرتضوی به عنوان صادر کننده دستور انتقال بازداشتشدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک معرفی شد؛ در حالی که او در جلسهای با اعضای این کمیته گفته بود دلیل انتقال برخی از بازداشتشدگان به کهریزک “فقدان ظرفیت زندان اوین” بوده است. همچنین این کمیته مرگ سه نفر از بازداشتشدگان به دلیل بیماری مننژیت را خلاف واقع دانست.
وکیل خانواده امیر جوادیفر پیش از این در همین باره به “شرق” گفته بود: “مرتضوی در همان زمان، مدیر کل بازرسی نیروی انتظامی و فرمانده نیروی انتظامی را به دفتر خود احضار کرده و به دستور او نامهای را به آنها دیکته میکند تا اعلام کنند این افراد بر اثر بیماری مننژیت فوت کردهاند.”
بالاخره دادگاه
بالاخره دادگاهی برای بررسی پرونده این بازداشتگاه زیر نظر قاضی محمد مصدق در سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران و با جلساتی غیر علنی تشکیل شد. ۱۲ نفر از ردههای مختلف نظامی نظیر سرتیپ و سرهنگ از متهمان در این دادگاه بودند. این دادگاه با برگزاری هشت جلسه تا تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۸۹، به کار خود پایان داد و در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۹، حکم دادگاه مبنی بر قصاص دو متهم، حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق برای ۹ تن دیگر و تبرئه یکی از متهمان صادر شد.
در پی صدور این حکم مادر محسن روحالامینی خواستار محاکمه آمران این حادثه شد.
اعترافات احمدی مقدم
سردار احمدی مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی گفت: “ما در برابر این حادثه زبانی جز عذرخواهی نداریم و تنها قادر به جبران بخشی از آثار تلخ آن هستیم.” احمدیمقدم آبان ٩٢ و در گفتوگو با “ایسنا” درباره کهریزک گفت: “صبح روز جمعه جلسهای پیرامون اتفاقات آن زمان برگزار شد و آقای مرتضوی اصرار داشت افراد دستگیر شده به کهریزک منتقل شوند. من مخالفتم را به صراحت اعلام کردم و گفتم آنجا نه تنها جا نداریم، بلکه آن مکان جای خطرناکی است اما مرتضوی اصرار داشت این افراد دستگیر شده چاقو، قمه و زنجیر داشتهاند و از همین حیث اراذل و اوباش محسوب میشوند که من در آن جلسه عنوان کردم ضبط کنید و بنویسید که من مخالف هستم و مخالفت ناجا نیز ثبت شد… آمده بودند در هر بند که ظرفیت ۵٠ نفر را داشت، ١٧٠ نفر را جا دادند و قبول کنید در گرمای تابستان کهریزک آن هم در یک مکانی که استاندارد نیست، اگر کاری هم صورت نگیرد، این تراکم آدم در این محل کم امکانات دارای مسئله است.”
اما احمدیمقدم در ١۵ مهر ٨٨ و در جمع خبرنگاران موضوع تجاوز به بازداشتشدگان در کهریزک را تکذیب کرده و علت جان باختن کامرانی، جوادیفر و روحالامینی را ناشی از ضرب و شتم ندانسته بود.
اما در نهایت سردار عذرخواهی کرد. احمدیمقدم در مراسم تودیع خود از فرماندهی نیروی انتظامی در روز ١٢ اسفند ٩٣ گفت: “ما باید از حوادث تلخ پیش آمده همچون داستان کهریزک عبرت گیریم و امروز در برابر آن حادثه زبانی جز عذرخواهی نداریم و تنها قادر به جبران بخشی از آثار تلخ آن هستیم.” عذرخواهی او هم شاید پنج سال دیر انجام شد. حرفهای احمدیمقدم با واکنشهای مختلف مواجه شد. سعید مرتضوی حرفهای احمدیمقدم را تکذیب کرد و نیروی انتظامی را مسئول برخورد تند با تظاهرکنندگان دانست. پدر مرحوم محمد کامرانی هم به روزنامه “شرق” گفت: “کاش فرمانده نیروی انتظامی این اظهارات را قبل از برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده آقای مرتضوی مطرح کرده بود.” پدر مرحوم امیر جوادیفر نیز گفته بود از احمدیمقدم باید بپرسید چرا چهار سال پیش این حرفها را نزد!
نقش قاضی مرتضوی
بیستودوم تیر ٨٨ وقتی خبر “نگهداری بازداشتشدگان در کنار اراذل و اوباش و ضرب و شتم بازداشتشدگان” به رهبری میرسد، او به سعید جلیلی که آن زمان، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، دستور میدهد همان روز بازداشتگاه کهریزک تعطیل شود و در صورت نیاز بازداشتشدگان همگی به زندانهای رسمی منتقل شوند. هفتهنامه پنجره که به بهانه این حادثه ویژهنامهای منتشر کرده بود، ماجرای آن روز را این گونه روایت میکند: “سعید جلیلی با سعید مرتضوی که دادستان تهران بود، تماس میگیرد و دستور رهبر انقلاب را به او ابلاغ میکند اما مرتضوی با این استدلال که در زندانهای دیگر جا وجود ندارد، از اجرای این کار طفره میرود اما سعید جلیلی تأکید کرده در صورت نداشتن جا در سایر زندانها بازداشتشدگان همین امروز آزاد شوند.”
سعید مرتضوی روایت جلیلی را ناصحیح میداند. او در آن زمان گفته بود: “سعید جلیلی ساعت هفتونیم تا هشت عصر بیستودوم تیر با تلفن سیاسی دفتر این جانب تماس گرفته، ولی در این تماس تلفنی اساسا بحث تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را نداشته و چنین امری اصلا در تیر ماه رخ نداده است. ابلاغ این امر در مرداد صورت گرفت و از طریق صداوسیما و سایر رسانهها منتشر شد.”
مرتضوی گفته جلیلی در تماس با او بدون ذکر هیچ علتی خواسته بازداشتشدگان را به زندان اوین منتقل کند. او هم فردای آن روز دستور انتقال بازداشتیها را از کهریزک به اوین داده و آنها هم در زندان اوین پذیرش شدند. در این باره روایتهای دیگری نیز موجود است. وکیل مدافع خانواده مرحوم امیر جوادیفر در تیر ٩۵ در همین رابطه به شرق گفته بود: “در تاریخ یکشنبه ٢١ تیر جلسهای در ساعت شش بعدازظهر در محل وزارت اطلاعات تشکیل میشود و وزیر وقت اطلاعات در آنجا دستورات مقامات عالی کشور را به دادستان وقت تهران ابلاغ میکند مبنی بر این که هر چه زودتر بازداشتگاه بسته شود و بازداشتشدگان به اوین منتقل شوند که شخص سعید مرتضوی، دادستان وقت، در تحقیقات خود بارها بیان کرده است. با این حال با آن که در آن جلسه حضور داشته است، نه تنها به این امر اقدام نمیکند، بلکه به گفته خود فردای همان روز سعید جلیلی، دبیر وقت شورای امنیت ملی، در ساعت ٩ صبح به او دستور میدهد بلافاصله به دستور مقامات عالی کشور باید این بازداشتگاه تعطیل شود و همه بازداشتشدگان به جای دیگری منتقل شوند و در دستوری که ایشان ابلاغ میکنند، حتی گفته شده است اگر جایی هم نباشد، آزادشان کنید. متأسفانه در این روز هم دادستان وقت تهران، برای انتقال آنان به اوین یا به جای دیگر اقدام نمیکند؛ در حالی که اگر در آن روز این انتقال صورت میگرفت، آن فجایع به وجود نمیآمد. به هر صورت پس از اخذ این دستورات در بعدازظهر روز یکشنبه، صبح روز سهشنبه، ٢٣ تیر، بازداشتشدگان با دو اتوبوس به زندان اوین منتقل میشوند. در انتقال و بعد از آن، سه نفر از بازداشتشدگان فوت میکنند.”
در همان روزها محمود احمدینژاد که تلاش میکرد خود را از آتش ماجرا دور نگه دارد و مسئولیتی را نپذیرد، موضع عجیبتری حتی نسبت به مرتضوی داشت. به گزارش «تابناک»، محمود احمدینژاد در خطبههای پیش از نماز جمعه ششم شهریور ٨٨ درباره عاملان حمله به کوی دانشگاه و جریانات بازداشتگاه کهریزک اظهارنظر جالبی کرد: «حوادث بدی اتفاق افتاد. جمعی از مردم آسیب دیدند. حوادث بسیار تلخ بود. عدهای به کوی دانشگاه حمله و کارهای زشتی کردند. در برخی بازداشتگاهها (کهریزک) اقدامات زشتی انجام شد. میخواهم اعلام کنم این کارهایی که در کوی دانشگاه و بازداشتگاه و امثال این انجام شد، اینها هم اجزای سناریوی دشمن بود. اینها به دست وابستگان به جریان براندازی انجام شد.»
در همین حال پرویز سروری هم که آن زمان رئیس کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان حوادث بعد از انتخابات بود، در روز ١٢ شهریور ٨٨ به مهر گفته بود: «متأسفانه در مسئله کهریزک برای نظام جوسازی شد؛ به گونهای که چهره پاک نظام را مخدوش کرد.»
البته مرتضوی در دیماه ٨٨ از سوی محمود احمدینژاد به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شد، علیاکبر حیدریفرد، دادیاری را که دستور انتقال بازداشتشدگان به بازداشتگاه کهریزک را داده بود، به عنوان مشاور خود در این ستاد منصوب کرد. این اولین انتصاب مرتضوی در یک پست دولتی پس از عزل از دستگاه قضائی بود اما با اعتراض نمایندگان مجلس هشتم مواجه شد. ۵۷ نفر از نمایندگان مجلس در نامهای به آیتالله آملی لاریجانی و محمود احمدینژاد خواستار برکناری مرتضوی از هر گونه منصب دولتی شدند. همچنین مرتضوی اسفند ٩٠ به ریاست سازمان تأمین اجتماعی منصوب شد. در نهایت همین موضوع باعث استیضاح وزیر کار دولت دهم در ١۵ بهمن ٩١ شد؛ روزی که از آن به عنوان «یکشنبه سیاه» یاد شده است. احمدینژاد در این جلسه فیلمی را که سعید مرتضوی به صورت مخفیانه از جلسهای محرمانه گرفته بود، نشان داد. سرانجام وزیر کار برکنار شد و دو روز بعد سعید مرتضوی دستگیر شد که البته بازداشت او یک روز بیشتر طول نکشید.
از سوی دیگر علی اکبر حیدری فر، دادیار سابق تهران در زمان فاجعه کهریزک و همراه قاضی مرتضوی که در حال حاضر در زندان اوین دوران محکومیت خود را سپری می کند تلاش کرد که مرتضوی را از اتهام نقش داشتن در جنایات کهریزک تبرئه کند و در گفت و گویی مدعی شد: واضح است؛ چنانچه ایشان بنا بر اظهارات خود در تاریخهای ١٨ و ١٩ تیر در مرخصی بوده و با تأیید بنده و اظهارات خودش هیچ نقشی در اعزام متهمان دستگیرشده به کهریزک نداشته، پس توبه یا عذرخواهی درباره عملکرد دیگران فاقد معنی و آثار شرعی و حقوقی است، بنده تمامی مسئولیتهای اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و میپذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است.”
او همچنین از روح الامینی عصبانی است که چرا جنایات رخ داده در کهریزک را رسانهای کرده اقدام او را مصداق تبلیغ علیه نظام میداند و اعتراف میکند که سه سردار سپاه از جمله جانشین طایب را واسطه کرده تا از پدر محسن روح الامینی رضایت بگیرند.
اما پدر محسن روح الامینی رضایت نداد و کماکان پیگیر پرونده باقی ماند. حتی سعید مرتضوی سعی کرد با نوشتن یک نامه و طلب عفو خود را از این مهلکه نجات دهد. او پیش از نوشتن این نامه کهریزک را بازداشتگاهی رسمی و قانونی و دارای امکانات لازم معرفی کرده و هرگونه شکنجه و تجاوز در آن را تکذیب میکند و حداکثر شکایت زندانیان را این میدانست که “مثلاً مسئول بند یا زندانبان در ورزش اجباری آنان را بسیار اذیت کردهاست.”
اما او وقتی که دید شاکیان پرونده کهریزک به هیچ وجه کوتاه نمی آیند نامه ای نوشت. مرتضوی در این نامه که یکشنبه ۲۱ شهریور همزمان با برگزاری سومین جلسه محاکمهاش به دادگاه داد، از وقایع پیشآمده در تیرماه ۸۸ از رهبری، خانواده جانباختگان و ملت ایران عذرخواهی کرد.
به هرحال وکلای خانوادههای شاکیان کهریزک پس از دوندگیهای بسیار و پیگیری شکایت توانستند حکم بازداشت سعید مرتضوی را بگیرند. هرچند که او فقط به ۲ سال حبس محکوم شده است و به قولی باید بابت تمام کارهایی که مرتکب شده مجازات شود و ۲ سال حبس نیز برای جنایات کهریزک تقریبا هیچ محسوب می شود.
هفتهی گذشته شایعهای مبنی بر انتقال مرتضوی به زندان اوین مطرح شد که او آن را تکذیب کرد و گفت در خانهی خود هستم اما دیروز بالاخره پدر محسن روح الامینی توانست حکم بازداشت او را بگیرد هرچند که او هنوز به اوین منتقل نشده است.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085