شمشیر کشیده عدالت به سبک لاریجانی/ از احکام مرتضوی و طوسی و احمدی‌نژاد چه خبر؟

چکیده :کماکان فعالان سیاسی و مدنی توسط اطلاعات سپاه و قوه قضاییه احضار و مورد بازجویی قرار گرفته و با تهدید و ارعاب مواجه می‌شوند و اگر سر خم نکرده و سکوت اختیار نکنند احکام سنگین و محرومیت‌های مضاعف در انتظارشان خواهد بود، به طوریکه عبدالله ناصری، محسن امین زاده، فیض الله عرب سرخی، بهزاد نبوی و تعداد دیگری از فعالان سیاسی طی دو سال گذشته به دادگاه رفته و حکم گرفته‌اند. دلیل صدور چنین احکامی از یک سو ارعاب و تهدید و زمین گیر کردن فعالان سیاسی است و از سوی دیگر پیش بینی روز مبادا است تا اگر نهادهای امنیتی و سرکوب‌گر خواستند ۸۸ دیگری را رقم زنند از قبل احکام زندانی کردن فعالان سیاسی را در دست داشته باشند و با هزینه‌ی کمتری تاثیر گذاران عرصه سیاست را راهی زندان...

کلمه – نرگس مستوفی: روز گذشته خبر از محکومیت هفت اصلاح طلب منتشر شد. آذر منصوری، علی شکوری راد، محمد نعیمی پور، حسین کاشفی، محسن صفایی فرهانی، محمد رضا خاتمی و حمیدرضا جلایی پور هفت اصلاح طلبی هستند که به تازگی مورد محاکمه قرار گرفته و نهایتا با احکام زندان و محرومیت از فعالیت سیاسی و مدنی مواجه شده‌اند.

حکم این هفت نفر در مرحله دادگاه بدوی است و با تصمیم قاضی تجدید نظر ممکن است تغییر کند اما آن چیزی که مهم تر است، نفس صدور چنین احکامی است.
نگاه سیستم امنیتی و قضایی کماکان به فعالیت‌های سیاسی جریان‌های اصلاح طلب و تحول خواه امنیتی و سرکوب گرایانه است.

همچنین خبر دیگری روز گذشته منتشر شد مبنی بر حکم حبس ابد به محمدعلی شمشیرزن از دراویش گنابادی. محمدعلی شمشیرزن، کاظم دهقان و حمید آرایش بر اساس حکم دادگاه انقلاب شیراز به اتهام محاربه، برای مادام‌العمر به ترتیب به شهرهای بندرعباس، زاهدان و اهواز تبعید شده‌اند. محمدعلی صادقی، ابراهیم بهرامی و محمدعلی دهقان به مدت هفت سال هرکدام و به ترتیب به شهرهای دزفول، زابل، مراغه و سردشت تبعید شده‌اند. این حکم در دیوان عالی کشور هم تأیید شده ‌است.

از طرفی دیگر خبر آمده است که با اعاده دادرسی اسماعیل عبدی مخالف شده و کماکان رضا شهابی، محمود بهشتی، باغانی در زندان هستند و اعتصاب غذا و حکم‌های جدید برای چندتن از آنها صادر شده است.

روز گذشته جلال محمد لو فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو حزب اتحاد ملت برای یک سال راهی زندان اوین شد. از آن سو روزنامه نگاران منتقدی چون ساسان آقایی با اتهامات واهی پیش از پنجاه روز است که در انفرادی قوه قضاییه روزگار سپری می‌کنند.

کماکان فعالان سیاسی و مدنی توسط اطلاعات سپاه و قوه قضاییه احضار و مورد بازجویی قرار گرفته و با تهدید و ارعاب مواجه می‌شوند و اگر سر خم نکرده و سکوت اختیار نکنند احکام سنگین و محرومیت‌های مضاعف در انتظارشان خواهد بود، به طوریکه عبدالله ناصری، محسن امین زاده، فیض الله عرب سرخی، بهزاد نبوی و تعداد دیگری از فعالان سیاسی طی دو سال گذشته به دادگاه رفته و حکم گرفته‌اند.

دلیل صدور چنین احکامی از یک سو ارعاب و تهدید و زمین گیر کردن فعالان سیاسی است و از سوی دیگر پیش بینی روز مبادا است تا اگر نهادهای امنیتی و سرکوب‌گر خواستند ۸۸ دیگری را رقم زنند از قبل احکام زندانی کردن فعالان سیاسی را در دست داشته باشند و با هزینه‌ی کمتری تاثیر گذاران عرصه سیاست را راهی زندان کنند.

فعالانی چون سعید مدنی، مرحوم هدی صابر، تقی رحمانی، علیرضا رجایی و چند تن از چهره‌های سرشناسی از اوایل دهه ۸۰ توسط سپاه بازداشت شده و دارای احکام سنگین شدند احکامی که در سرکوب‌های پس از سال ۸۸ به کمک نهادهای سرکوب گر آمد تا بدان وسیله بتوانند فعالان ملی و مذهبی را راهی زندان کنند. هرچند که این بازی نخ نما شده و دستشان رو شده است.

از سوی دیگر نهادهای چون سپاه و قوه قضاییه پیش از گذشته فعال شده‌اند چرا که دیگر دولت در سرکوب منتقدین همراه و همپای آنان نیست. احزاب جدید اجازه فعالیت پیدا کرده و از آنجا که دولت مانع فعالیت آنها نشده باید با دادن حبس و محرومیت برای اعضای این احزاب فعالیت سیاسی آنها را محدود سازند. اکنون که وزارت اطلاعات کمتر از گذشته مزاحم فعالیت مدنی و سیاسی چهره‌های فعال کشور می شود این وظیفه را تمام و کمال باید اطلاعات سپاه و قوه قضاییه انجام دهند.

اما تمام داستان این نیست، در آن سوی عدالت قوه قضاییه سعید طوسی، سعید مرتضوی، جواد لاریجانی و مداحانی ایستاده‌اند که هنوز قلدری می‌کنند و برای دیگران خط و نشان می‌کشند. به پرونده‌های منتقدین به سرعت رسیدگی می‌شود و راهی زندان می‌شوند، اما به این پرونده‌ها نیم نگاهی نیز انداخته نمی‌شود.

اسم قاضی معروف پرونده‌های امنیتی به دلیل فساد مالی برسر زبان‌ها افتاده است اما او کماکان بر مسند قضا تکیه زده و منتقدین را محاکمه می‌کند و حکم صادر می‌کند. مشخص نشد بالاخره پول‌های قوه قضاییه از کجا آمده و به کجا می‌رود و اتهامات جدی متوجه رییس این نهاد، برادرش و زیردستهایش جاری است اما همچنان فریاد کورباش و کر باش در شهر سرداده و کسی را جرات سوال از آنها نیست؟

اسکله‌های غیر مجاز فعالیت می‌کنند و کانترهای قاچاق به راحتی در جاده‌ها رفت و آمد می‌کنند و سردارهای حامی آنها برای محصورین و فعالان سیاسی و مدنی خط و نشان می‌کشند و دستگاه امنیتی‌شان روزنامه نگاران را بازداشت می‌کند و فعالین سیاسی را تحت فشار قرار می‌دهد تا مبادا تشت رسواییشان بیش از این از بام بی‌افتد.

مداحان متهم به جاسوسی و هفت تیر به دست به راحتی مداحی می‌کنند و کماکان منبرشان منبر لعن و نفرین مخالفانشان است، اما دانشجویان منتقد هنوز به دلیل فشارهای نهادهای امنیتی راهی به دانشگاه ندارند، معلمان در زندان  و مهر دیگری را بی کلاس درس آغاز کرده‌ و روشنفکران دینی و واعضان حقیقی دین بی‌منبر اجازه سخنرانی ندارند که مبادا مردم روشن شوند و حقیقت قیام عاشورا آشکار شود.

محمود احمدی نژاد با وجود چندین پرونده تخلف مالی و اعتراف صریح قاضی‌های دیوان عادلت اداری همچنان خط و نشان می‌کشد و تهدید می‌کند و از سرنگونی می‌گوید و میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنور کماکان در حصر هستند و هر روز با یک تهدید تازه مواجه می‌شوند و از سوی دیگر سید محمد خاتمی همچنان ممنوع التصویر است.

ترازوی قوه قضاییه به یک سمت سنگینی می‌کند و فرشته‌ی عدالت میزان نیست. دستگاه عدالت در اختیار یک جریان سیاسی خاص قرار گرفته که شمشیرش برای منتدقین دلسوز نظام و وفاداران حقیقی به انقلاب و کشور تیز است. هرکس که کلامی و یا گامی در راه افشای فساد و ظلم بردارد، خواستار اصلاحی در این سیستم باشد به سرعت با او برخورد می‌شود و هرکس که برعکس آن عمل کند و خود عامل فساد و ظلم باشد در امنیت قضایی به سر می برد و دیگران را نیز تهدید می‌کند.

قوه قضاییه‌ایی که آیت الله بهشتی بنیان گذارش بود قرار نبود به این شکل و شمایل در آید. عدالت محور رفتار و کردار معمار دستگاه قضایی در جمهوری اسلامی بود و امروز این دستگاه از عدالت خارج شده است. صبوری شاخصه بارز بهشتی بود و امروز رییس این دستگاه با کوچک ترین انتقادی بر آشفته می شود و با منتقدینش به سختی برخورد می شود.