سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » چرا «مردم خود رسانه و خود رهبران‌اند»؟...

چرا «مردم خود رسانه و خود رهبران‌اند»؟

چکیده : قدرت کمپین روحانی نه در ستادهای رسمی ای که بسیار دیر و کند آغاز به کار کردند، که به «بسیج میلیونی مجازی» ای بود که عملا در حکم ستاد گسترده ی او عمل می‌کردند. میلیون‌ها ایرانی دردمند و خلاق و خوش‌ذوق و قریحه، ۲۴ ساعته نقد می‌کردند و پیشنهاد می‌دادند، شور و شعار می‌ساختند و شعر و طنز می‌آفریدند، و با ضعف کاندیداهای شان نگران می‌شدند و با درخشیدن شان روشن می‌شدند ...


کلمه-گروه سیاسی:

انتخابات ۹۶ از جهتی جدید بود: شاید اولین انتخاباتی بود که هم رسانه و هم پیام از آن مردم بود.

به مدد زیرساختارهای ارتباطی که دولت فراهم آورده بود، فضای مجازی به اصلی‌ترین معرض و میدان بحث عمومی تبدیل شد. در نتیجه، رسانه از انحصار صاحبان «سرمایه‌ی رسانه‌ای» بیرون آمد و امری عمومی شد: به سادگی در دست داشتن یک موبایل متصل به اینترنت. دیگر این انحصار خود رسانه نبود که تعیین‌کننده ی «پیام غالب» بود، بلکه نیروی خود پیام بود که اگر قدرتی داشت و پذیرشی، با سازوکارهای مردمی انتخاب و پخش می‌شد.

نتیجه این شد که فرآیندی دموکراتیک پدید آمد که در آن میلیون‌ها نفر شهروند در فضایی عمومی تبادل پیام می‌کردند و بهترین «حرف‌»های شان انتخاب و گزیده می‌شد. قدرت کمپین روحانی نه در ستادهای رسمی ای که بسیار دیر و کند آغاز به کار کردند، که به «بسیج میلیونی مجازی» ای بود که عملا در حکم ستاد گسترده ی او عمل می‌کردند. میلیون‌ها ایرانی دردمند و خلاق و خوش‌ذوق و قریحه، ۲۴ ساعته نقد می‌کردند و پیشنهاد می‌دادند، شور و شعار می‌ساختند و شعر و طنز می‌آفریدند، و با ضعف کاندیداهای شان نگران می‌شدند و با درخشیدن شان روشن می‌شدند. کلید این انتخابات کلیدواژه‌هایی بود که شهروند-رسانه‌ها در فضای بین‌الاذهانی زنده و به‌روز می‌آفریدند — وقتی که رقیب غافل از قدرت مردم، هنوز در کار کپی کردن ایده‌ها و شعارهایی بود که آنان سال‌ها پیش آفریده و از ‌آن‌ها گذر کرده بودند.

ده‌ها و صدها اتاق فکر کوچک و بزرگ، متشکل از جوانانی پخته و پیرانی جوان‌دل، هم‌فکری و هم‌دلی و تولید فکر و ایده می‌کردند و مشاوران دولت را تغذیه می‌کردند. بسیاری از اینان همان‌هایی بودند که در جنبش سبز به تعبیر میرحسین تجربه اندوختند و پخته شدند، و حالا، هر کدام با تجربه ای معادل چند ده سال، برای پیروزی و پویایی ایران ثمر می‌دادند. اگر کسی تصویری از این موجود از بیرون می‌داشت ماشین عظیم و ارگانیسم پیچیده ای را می‌دید که قدرت اش در گستردگی و تکثر و جنب‌وجوش و خلاقیت شعبه‌ها و شاخه‌های آن است؛ تکثری که در نهایت به تولید و انتخاب بهترین ثمرات برای پروردن «سر» این جمهور می‌انجامد.

و البته حسن روحانی سر هوشمندی برای این بدن بود. او گرچه قدری با تانی آغازید، اما با هوش و به سرعت آموخت و تولیدات این درخت تناور جمهور را جذب کرد، چنان که گویی در عرض چند هفته پوست انداخت و به ترازی نوین و بالاتر ره‌نمون شد، طوری که خود بدن هم از این سر جدید متعجب شد. اما این خود بدن بود که در سر متجلی می‌شد؛ این بدن بود که آن سر را در خود و از خود باز می‌آفرید. مردمی که رسانه بودند و پیام بودند، حالا خود رهبر می‌شدند و رهبران تراز خود را می‌آفریدند. اگر مقتضای جوامع بسته و سرکوب‌شده ی پیشین «الناس علی دین ملوکهم» بود، که پادشاهان و صاحبان قدرت و رسانه مردمان را به شیوه و آئین خویش برمی‌ساختند، آئین این جامعه ی جدید چنان که در انتخابات ۹۶ به اوج رسید تعامل دوسویه با سر و برساختن رهبران و رئیسان به سیمای خویش بود.

و در این تعامل دوسویه و در این برساختن رازی است که معنای انتخابات را تغییر می‌دهد. انتخابات دیگر مناسک استاتیک و یک‌سویه ی انتخاب فردی از میان گزینه‌‌های محدود و فیلتر شده ی موجود نیست؛ انتخابات فرآیندی است دوسویه و دینامیک که در آن ما از میان فرصت‌های محدود گزینه ی مطلوب خود را می‌آفرینیم. مساله ی انتخابات اینک یافتن اندک روزنه‌ها برای بروز و تجلی عاملیت ما است. ما خود را در نمایندگان خود می‌نماییم. مساله این است که از مستعدترین گزینه‌ها، ایدئال‌ترین نماینده‌ها را برسازیم.

شاید به همین معنی است که میرحسین موسوی مردم را هم رسانه و هم رهبران خوانده است. چه او می‌داند که قدرت واقعی کجاست، رسانه ی واقعی کجاست، و رهبر واقعی کجا ساخته می‌شود. شعاری که او در ۸۸ آغاز کرد — «هر شهروند، یک ستاد» — اینک به اوج و تکامل و بلوغ خود رسیده است: شهروندان ستاد، رسانه و رهبران واقعی اند. و آن‌ها که می‌خواهند سر و رهبر چنین جامعه ای باقی بمانند، باید این قدرت عظیم و گسترده را در بدنه ی جامعه درک کنند: اگر با آن همراه شوند، بزرگتر و نیرومندتر و عزیزتر می‌شوند؛ و اگر در مقابل آن بایستند، لاجرم محتوم به زوال و رفتن اند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.