تجربه همگانی، شعور همگانی میشود
چکیده : ما نمیتوانیم از مسئولیت خود در بهقدرت رساندن تازه به دوران رسیدههای سیاسی شانه خالی کنیم. ما با عدم شرکت خود و انتخاب نادرستمان در انتخابات ۸۴ عامل بهقدرت رسیدن احمدینژاد بودیم. عامل نطقهای نامربوط و غیرکارشناسی در سازمان ملل و تهدیدها، درشتگوییهای دولت مهرورز نهم بود اما عامل تشکیل دولت نهم ما بودیم و مسئول بروز نتایج آن نیز ما هستیم ...
کلمه- علی شریعتی*:
آنقدر قطعنامه بدهند تا قطعنامه دان شان پاره شود!
گذشته از حس انزجاری که شنیدن این جملات رییس دولت نهم در انسان ایجاد میکند نتایج این دست سخنرانیها چیزی جز تحریم و انزوای کشور نبود. تحریم و انزوایی که مضاف بر سوء مدیریت حاکم بر هشت سال پر خسارت ۸۴ تا ۹۲ موجب افزایش نرخ تورم و بیکاری و آسیبهای اجتماعی و اختلاسها و سقوط اخلاقی جامعه شد. شاید در نگاه اول مقصر و عامل تمام این فجایع شخص محمود احمدینژاد و مسئولین دولتهای نهم و دهم به نظر برسند. کسانی که با تصمیمات و سخنان خود شرایط اقتصادی فرهنگی و سیاسی اجتماعی فاجعه باری در آن هشت سال کذایی را رقم زدند و ویرانهای برای دولت بعد از خود باقی گذاشتند. اما احمدینژاد چگونه به پاستور راه یافت؟ احمدینژادی که تا چندی پیش از آن کسی او را نمیشناخت با کمک چه کسانی توانست بر بزرگانی چون مهندس مهرعلی زاده، دکتر معین، شیخ بزرگوار کروبی و بزرگمرد عرصه سیاست مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی چیره شده و ریاست کابینه نهم را به دست گیرد؟ اینکه سبد آرای محدود اصولگرایان بتواند تنها عامل ورود او به کاخ ریاست جمهوری باشد توهمی بیش نیست چرا که همیشه با حضور حداکثری مردم در انتخابات این نام کاندیدای اصلاحطلب بوده است که از صندوق انتخابات به عنوان فرد پیروز بیرون آمده است. اما در انتخابات سال ۸۴ در دو مرحله دو دلیل برای عدم پیروزی کاندیدای اصلاحطلب و آغاز کابوس هشت ساله وجود داشت که در هر دو حالت عامل شکست نه طرف مقابل بلکه رفتار انتخاباتیِ اشتباه “ما” بود.
ماکه در ابتدا با عدم انسجام و اتحاد بزرگانمان بهترین مردان سیاست ورز خود را با دست خود سوزاندیم. در حالی که مجموع آرای کاندیداهای اصلاح طلب نزدیک به ۱۷ میلیون رای در مقابل مجموع یازده و نیم میلیون آرای اصولگرایان بود اما به دلیل کثرت کاندیداهای اصلاح طلب، احمدی نژاد با کمال خوش اقبالی با اختلاف اندکی از دو کاندیدای اصلاح طلب یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام کروبی، به عنوان نفر دوم به همراه آیت الله به مرحله دوم راه یافت.
اما بزرگترین اشتباه را در مرحله دوم مرتکب شدیم. ما با اطمینان از اینکه قطعا آیت الله هاشمی در مقابل کاندیدای ناشناخته ای همچون احمدی نژاد پیروز است با کاهش حضور در مرحله دوم انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، هفده میلیون رای خود در مرحله اول را به ده میلیون کاهش دادیم. این در حالی بود که اصولگرایان نه تنها از کاندیدای ناشناخته خود حمایت کردند بلکه آرای خود را از یازده و نیم میلیون رای مرحله اول به هفده میلیون در مرحله دوم رساندند. در حالی که ما با عدم حمایت از کاندیدای اصلح خود، با بدیهی دانستن پیروزی وی، هشت سال سیاه خسارت بار تر از دوران جنگ تحمیلی را رقم زدیم.
ما نمیتوانیم از مسئولیت خود در بهقدرت رساندن تازه به دوران رسیدههای سیاسی شانه خالی کنیم. ما با عدم شرکت خود و انتخاب نادرستمان در انتخابات ۸۴ عامل بهقدرت رسیدن احمدینژاد بودیم. عامل نطقهای نامربوط و غیرکارشناسی در سازمان ملل و تهدیدها، درشتگوییهای دولت مهرورز نهم بود اما عامل تشکیل دولت نهم ما بودیم و مسئول بروز نتایج آن نیز ما هستیم. ما با انفعال و تحلیل نادرست ناخواسته موجب بازداشت روزنامهنگاران، توقیف روزنامهها، حذف اصلاحطلبان و میانهروها، مدیریت باریبههرجهت، تخریب محیطزیست، نابودی منابع و تاراج کشور توسط چین و روسیه و خیلی فجایع دیگر از طریق بهقدرت رساندن دولت اختلاس و فساد بودیم.
میراث احمدی نژاد در تبلیغات انتخاباتی و روش مناظره به هر دو کاندیدای اصولگرا رسیده است. بی اخلاقی ها، افترا، دروغ، تهمت به بستگان و نزدیکان رقیب و وعده های شرم آور و مخرب نقدی که مردم را گدا فرض می کند نمونه هایی از این میراث است. با یک احتمال کاندیدایی با وعده های نجومی و غیرقابل اجرا و احتمال کمتر نیز کاندیدایی بی تجربه که ایران را دوباره به آزمایشگاه تصمیمات نامسئولانه اصولگرایان خواهد کرد. هر دو احتمال با چهره ای جدید از مسیر دولت های نهم و دهم خبر می دهند. تجربه های تلخ انتخابات ۸۴ و ۹۰ درس های پر هزینه ای برای مردم ایران داشت. دو انتخاباتی که یکی با بی تفاوتی و یا حتمی دانستن پیروزی و یکی با تحریم گسترده، موفقیت اصولگرایان در انتخاباتی بی فروغ را به دنبال داشت.
سیاستمداران اصلاح طلب به واسطه ترجیح منافع ملی به منافع شخصی و حزبی، با آموختن از اشتباه گذشته خود، در انتخابات ۹۲ و ۹۴ از تکثر کاندیداها جلوگیری کرده و انتخاب را برای مردمی که به کرامت ایران و ایرانی می اندیشیدند ساده نمودند و این راه را در انتخابات پیش رو با حمایت از رییس جمهور موفق، دکتر حسن روحانی، و لیست اصلاح طلبان در شورای شهرها بالاخص لیست ۲۱ نفره شهر تهران، استمرار بخشیدند.
حضور حداکثری در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶، ادامه روند مثبت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فعلی را با تداوم دولت یازدهم و ریاست جمهوری دوباره حسن روحانی در پی خواهد داشت.
گذشته چراغ راه آینده است. سال های ۸۴ و ۹۰ با وجود تاریکی فصل انتخاباتِ آن ها، انتخابات ۲۹ اردیبهشت را روشن تر از آن کرده که جایی برای اشتباه دوباره مانده باشد.
شاید وظیفه ما این باشد که یک تجربه همگانی را به یک شعور همگانی تبدیل کنیم.
*زندانی سبز حامی دولت که به اتهام تجمع علیه «اسیدپاشی به زنان» به پنج سال زندان محکوم شده است.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085