مردم چی میگن/ چرا شهروندان هنوز از علت حادثه پلاسکو می پرسند!؟

چکیده :پای حرف مردم شهر که می نشینی می توانی میزان اعتماد به اخبار رسمی و حکومتی را عیار بزنی، هر کدام از مردم رسانه‌ای هستند با اخبار اختصاصی خود که در هیچ روزنامه، مجله و شبکه خبری منتشر نمی شود. اینجا «رسانه ملی شایعه» از رسانه حکومتی صدا و سیما بسیار قوی تر است....

کلمه-کیان صداقت: پلاسکو که در چشم به هم زدنی دود شد و به هوا رفت هنوز در میان حرف و حدیث‌های روزانه مردم زنده است که از چرایی آن سخن می‌گویند.

خیابان‌های منتهی به جمهوری شاهد مردمی است که در حال خرید آخر سال هستند. بساط دستفروشان هم گسترده ست. ترافیک این روزها در تاکسی و مترو و اتوبوس فرصت بیشتری برای گفت‌گو با مردم فراهم کرده است.

چراغ قرمز طولانی هنوز سبز نشده قرمز می‌شود. راننده تاکسی می گوید: شهرداری این بساط فروشان را می زند و فردا به شرط پول بیشتر اجازه می دهد بساط داشته باشند.

می پرسم یعنی برای بساط خیابانی هم باید پول بدهند؟ می گوید: بله. شهرداری از همه جا کاسبی می کند.

می پرسم می دانید چه مبلغی پرداخت می کنند؟ می گوید: دقیق نمی دانم اما خب باید ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان باشد. می گویم برای یک هفته؟ پاسخ می دهد: نخیر هر روز. حساب کنید چه پولی به جیب می زند.

می گوید: جنسی هم ندارند، مردم هم می خرند. مسافر دیگر اما از کیفیت این اجناس راضیست و می گوید یک بار در سال خرید پوشاک دارد که از همینجاست. بحث بر سر خرید عید امسال بسیاری را به موضوع پلاسکو می کشاند. صحبت از قیمت و کیفیت دستفروشان به پلاسکو و تولیدکنندگان و مغازه داران آن می‌رسد.

وقتی می پرسم از وضعیت شان اطلاعی دارید، راننده تاکسی از گله مندی مغازه داران پلاسکو می‌گوید که پس از آتش سوزی کار و کسب و سرمایه شان در چشم به هم زدنی بر باد رفت.

می پرسم چرا گله مندند؟ اضافه می کند: این همه وعده و وعید دادند هیچ کدام عملی نشد. یکی از همین بنده های خدا می گفت گفتند بروید ساختمان نور. رفتم می گویند اجازه نداری اینجا چرخ بیاری. صدایش بقیه را اذیت می کند گفته‌ام من تولیدی داشتم و کارم همین است…نه بیمه ای نه خسارتی…خواستند ساختمان خودشان را رونق دهند اینها را آنجا بردند.

مسافر دیگر هم اضافه می کند، این همه را بدبخت کردند و حمایت هم نمی کنند. می‌گوید: این هم کار خودشان بود.

می پرسم: خودشان یعنی کی؟ می گوید: شهرداری، سپاه، دولت همه… .

راننده می‌گوید من خودم فیلم انفجار را دارم. معلوم هست که کار خودشان است. آتش سوزی طبقه بالا بود بعد از طبقه دوم سوم انفجار شد.

بحث بر سر عامدانه بودن انفجار پلاسکو، مسافر ساکت را هم به حرف می آورد که به آرامی می‌گوید: اصلا از چند روز قبل دور خیابان آن اطراف حصار کشیده بودند.برنامه داشتند.

با این بحث ها یاد صحبت یکی از آتش نشانان داغدار می افتم که وقتی از علت حادثه سوال کردم، به این جمله اکتفا کرد که هر چی خودشان خواستند گفتند و تمام شد…

پای صحبت بسیاری که می نشینی تازه میفهمی چرایی پلاسکو برای مردم مشخص نیست. به نظر می رسد حجم بالای اخبار منتشر شده از این حادثه هنوز نتوانسته افکار عمومی را قانع کند که هر کدام روایت‌های خاص خود را بدون اعتنا به اخبار رسانه ها دارند.

پای حرف مردم شهر که می نشینی می توانی میزان اعتماد به اخبار رسمی و حکومتی را عیار بزنی، هر کدام از مردم رسانه‌ای هستند با اخبار اختصاصی خود که در هیچ روزنامه، مجله و شبکه خبری منتشر نمی شود. اینجا «رسانه ملی شایعه»  از رسانه حکومتی صدا و سیما بسیار قوی تر است.