بازنشر/ شهدای خیبر ۳۳ ساله شدند؛ میراثخواران آنها در قدرت چه میکنند؟
چکیده : آنان که خیبری بودند، خیبری ماندند و همچنان با عوارض به یادگار مانده از آن عملیات روزگار میگذرانند. آنانی هم که جان سالم به در بردند یا حسینی شدند یا در سکوتاند زیرا دیدن آن صحنهها نمیتواند باعث شود تا به دنیا و قدرت چنگ بزنند. اما آنان که میراثخوار خیبریان شدند در مسند قدرتاند. از جنگ و خون شهدا ارتزاق میکنند و آن مردمی که خیبریان برای آزادی و آزادگیشان جنگیدند را به عقب میرانند و صلاحیت برایشان تعریف میکنند و ... ...
کلمه – گروه دفاع مقدس: دستش را جلو آورد، لکههایی روی پوست، رنگ را تغییر داده بود اما خودش میگفت این در مقابل درد سینهام چیزی نیست. دیگر بدون کپسول اکسیژن، تنفس برایش امکان نداشت.
میگفت نصف سال را بیمارستانم. این بیمارستان ساسان شده خانه دوم من. از دربان و پرستار همه مرا میشناسند. میگفت نفس کم میآورم. آقا مصطفی ریههایش را جایی میانه جزیره مجنون جاگذاشته بود و کپسول سنگین اکسیژن شده بود یادگار نفس کشیدن آن روز صبح گاز خردل در بیست و چند سال پیش. خیبری بود. وقتی از خیبر میگفت و مجنون چشمانش برق میزد. همان چشمانی که حال برای باز نگهداشتنش باید به خود فشار میآورد. میگفت تا همینالان هم قاچاقی زندهام. عزراییل یادش رفته سراغم بیاید.
آقا مصطفی میگفت صدام هر چی برای ما فرستاد ما دست رد به سینهاش نزدیم و قبول کردیم. از گاز خردل و گاز تاولزا بگیر تا ترکش خمپاره. باید اینچنین میشدی تا دل از مجنون بکنی و برگردی عقب. حالا او سالها بود که زمینگیر پشت جبهه شده بود.
آقا مصطفی ریههایش را در جزیره مجنون جا گذاشت
او در میانه دهه هشتاد بیست و چند سال پس از عملیات خیبر در بیمارستان ساسان دیدم. با تنی که دیگر تحمل هیچچیز را نداشت حتی سوزن سرم. روی کارتابل پایین تختاش اصطلاحی نوشتهشده بود که بعدها فهمیدم یعنی سرطان.
دکترها معتقد بودند که اینیکی از عوارض بهجامانده از استنشاق گازهای شیمیایی است اما کمیسیون پزشکی بنیاد شهید دوران دولت پاکدست محمود احمدینژاد خلاف این نظر را داشت ازهمینرو تأمین مالی درمان سرطان را از وظایف بنیاد شهید نمیدانستند.
آقا مصطفی تنها حرفاش این بود که از روی زن و بچهام خجالتزدهام که حال با این وضیع خراب باید هزینههای سرطان را هم بپردازند.
همسرش تنها یک کلام میگفت از ما خجالت نمیکشند از کپسول اکسیژنی که همیشه باید با او حمل شود خجالت بکشند.
دیگر اجازه ورود به طبقه سوم بیمارستان ساسان را ندادند. ارتباط جایی در همان طبقات و مقابل بیمارستان قطع شد.
امروز ۳۳ سال از خیبر ۶۲ گذشته است. اولین عملیات استراتژیک تهاجمی نیروهای ایرانی در جنگ ایران و عراق. تنها نیزارهای هویزه میتوانند شهادت دهند که رزمندگان در آن هور چه کردند. در سالی که بیشتر عملیاتهای ایران با شکست همراه بود و باید نیروهای ایران کاری میکردند تا سرنوشت جنگ را از محتومیت در بیاورند.
پس از فتح خرمشهر و عقبنشینی سراسر ارتش عراق، دشمن برای دستیابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونهای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت و در مناطق پست، با به کارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید. درعینحال، دشمن از موانع طبیعی نیز بهمنظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره میگرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، بهطوری که دشمن هیچگونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمیپنداشت آبگرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابلعبور باشد و نیز گمان نمیکرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند.
همچنین عراق در سالهای سوم و چهارم جنگ تاکتیکهای جدیدی اتخاذ کرد که طبعاً نیازمند به کارگیری تاکتیکها و تدابیر جدید بود. بهمنظور برهم زدن معادله نظامی جنگ به نفع ایران و بهدست گرفتن ابتکار عمل، منطقه هور با سه ویژگی انتخاب شد: ضعف و ناتوانی دشمن در عملیات آبیخاکی، سرعت عمل، غافلگیری.
هدف از عملیات خیبر عبارت بود از انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی، ادامه تک از جزایر و محور طلاییه به سمت نشوه و الحاق به نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله میکردند. در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقویت کند.
شرح عملیات
نکته قابلتوجه قبل از آغاز تک، حضور گسترده نیروهای مانور قدس در مناطق عملیاتی، پس از انجام مانور در مراکز مختلف شهرستانها بود. علاوه بر این، با توجه به مانور قدس و تهدید و اقدامات جنونآمیز دشمن و حمله موشکی به دزفول و بمباران شهرهای کرمانشاه، ایلام، رامهرمز و …، جو کلی جنگ در کشور، شکل خاصی به خود گرفته بود.
عملیات خیبر در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۱۳۶۲/۱۲/۳ با رمز «یا رسولالله» آغاز شد. در مرحله اول نیروهای قرارگاه نجف با تهاجم سراسری در مناطقی همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون استقرار یافتند. در این میان، قرارگاه کربلا که در محور زید وارد عمل شده بود، با بهدست آوردن کمترین موفقیت موجب بازگشت یگانهای ارتش به مواضع قبلی خود شد.
در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر مجنون و طلاییه بهمنظور الحاق و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد؛ بنا به عللی پیشروی انجام نشد. در مقابل، دشمن بهتدریج خود را بازیافته و پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره گذارد و سپس روی طلاییه متمرکز شد.
در ادامه عملیات، پس از آن که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، لشکر ۱۴ سپاه پاسداران که تحت امر قرارگاه کربلا (ارتش) بود، آزاد شده و به همراه لشکر ۲۷ ماموریت طلاییه را به عهده گرفت. در آن شب نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید . در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول ۶ کیلومتر– در اختیار نیروهای خودی بود، لیکن وسعت کم منطقه مانور از یک سو و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از سوی دیگر، امکان پیشروی الحاق با محور جزایر مجنون را ناممکن ساخته بود. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد.
بر همین اساس و با توجه به فشارهای دشمن، مرحله سوم عملیات بهمنظور تثبیت موفقیت خودی در جزایر انجام شد. دشمن که هرگونه حضور نیروهای ایرانی در هور را خطری برای جاده بصره – العماره میدانست با اجرای آتش شدید و توان پیاده و زرهی میکوشید جزایر مجنون را باز پسگیرد. این در حالی بود که نیروهای خودی خسته از چند روز جنگ، نداشتن عقبه نزدیک و نیز عدمحمایت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه میدادند. متقابلاً، دشمن با تمرکز صدها قبضه توپ روی جزایر و بمباران مداوم آنها با هواپیما و نیز در اختیار داشتن عقبه خشکی با واحدهای زرهی خود فشارهای متعدد و طاقتفرسایی را وارد میساخت.
بهرغم وضعیت یادشده، نیروهای خودی میکوشیدند به هر صورت ممکن جزایر را حفظ کنند. به راین اساس، سپاه با تمام استعداد خود جهت دفع تهاجم دشمن و حفظ جزایر در آنجا استقرار یافت.
نهایتاً دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیرقابلتصور و پیشبینی مشاهده میکرد، بهتدریج از بازپسگیری جزایر ناامید شد و به تحکیم مواضع پدافندی خود مبادرت ورزید.
جنگ نابرابر با گازهای شیمیایی
عراق در این جنگ بینظیر شیمیایی به مدت ۴۰ روز از ۶ اسفند ۱۳۶۲ تا ۱۶فروردین۱۳۶۳، در سه مرحله با انواع عوامل و گازهای شیمیایی کشنده شامل تاولزاهای شدید و از بین برنده بافتهای پوست بدن، ریه و ضایعات شدید چشمی منجر به کوری، چون گاز خردل سولفورموستار (Solphor Mustard) با مشخصه HD، که به دلیل غلظت بالای آن، خردل غلیظ یا خردل کثیف نیز نامیده میشود، گاز مخرب سیستم اعصاب «تابن» (GA) و گاز خفهکنندهی «فسژن» و در مواردی با بمبهای آتشزا (ناپالم) و فسفری نیز نیزارهای منطقه را به آتش کشید.
حاصل این جنگ ممنوعه شیمیایی صدمات جبرانناپذیر از جمله پنج هزار مصدوم و حدود هزار شهید بود و علاوه بر خسارتهای معنوی و مادی فراوان، سبب آلودگی محیط زیست نیز شد.
عراق در عملیات خیبر با اجرای حدود یکصد حمله شیمیایی، نزدیک به هزار بمب و راکت حامل عوامل شیمیایی و بیش از ۳هزار گلولهی توپ شیمیایی علیه مواضع ایران پرتاب و شلیک کرد. حملات شیمیایی و غیر متعارف عراق همزمان با حملات کلاسیک و متعارف، سبب میشد تا یک رزمنده ابتدا با ترکش بمبها و گلولهها مجروح شود، سپس دچار مصدومیت مضاعف شیمیایی شود یا بالعکس.
ارتش عراق در این حملات همچنین با به کارگیری هواپیماهایPC7 با قدرت مانور بیشتر در ارتفاع کم و بالگردهای مجهز به مخازن گازهای با قابلیت آئروسل(Aerosol) یا اسپری، ذرات و بخار باران شیمیایی رنگارنگ را روی مواضع و رزمندگان منتشر میکرد که همین از عوامل افزایش قربانیان به شمار میرود. وزن تقریبی هر بمب و راکت شیمیایی ۲۵۰ کیلوگرم حاوی بیش از ۲۵ لیتر و هر گلوله توپ، حاوی سه لیتر و هر خمپاره حاوی یک تا لیتر از عوامل شیمیایی بود. در این حملات از بمبهای ۵۰۰ کیلویی نیز به تعداد کمتر استفاده شد.
نتایج عملیات
عملیات خیبر که به آزاد سازی منطقه ای به وسعت ۱۰۰۰ کیلومتر مربع در هور، ۱۴۰ کیلومتر مربع در جزایر مجنون و ۴۰ کیلومتر مربع در طلاییه انجامید، موجب افزایش عزم بین المللی در جهت کنترل ایران و جلوگیری از شکست عراق گردید؛ به گونهای که از تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۳ (زمان آغاز عملیات خیبر) تا تاریخ ۱۳۶۳/۷/۳۰ تعداد ۴۷۴ طرح صلح از سوی ۵۴ کشور مختلف جهان ارایه شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در تاریخ ۱۳۶۳/۳/۱۱ قطعنامه ۵۵۲ خود را در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق تصویب کرد. این در حالی بود که هیچ یک از قطعنامه و طرح های مذکور نظر ایران را تامین نمیکرد.
نتایج پس از جنگ
آنان که خیبری بودند، خیبری ماندند و همچنان با عوارض به یادگار مانده از آن عملیات روزگار میگذرانند. آنانی هم که جان سالم به در بردند یا حسینی شدند یا در سکوتاند زیرا دیدن آن صحنهها نمیتواند باعث شود تا به دنیا و قدرت چنگ بزنند.
اما آنان که میراثخوار خیبریان شدند در مسند قدرتاند. از جنگ و خون شهدا ارتزاق میکنند و آن مردمی که خیبریان برای آزادی و آزادگیشان جنگیدند را به عقب میرانند و صلاحیت برایشان تعریف میکنند.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085