موزهی عبرت؟
چکیده : فاطمه کروبی (که خود و همسرش از مبارزانِ بهمن انقلاب بودهاند) در نامهای به صادق لاریجانی (که هنگام پیروزی انقلاب، هجدهساله بود) آن تفاوت را چنین روایت میکند: «بیش از شصت نیروی امنیتی به منزل یورش آوردند و بدیهیترین مسائل انسانی و شرعی را در تفتیش رعایت نکردند و برخلاف ساواک که تنها به دنبال اسناد مهم و معتبر بود، به استثنای وسائل، هر آنچه درمنزل بود با خود بردند...دوستانی که پیش از انقلاب سابقهای دارند، میدانند که ساواک هیچگاه بدون حکم قانونی به حریم منزل اشخاص ورود نمیکرد. تجربهی شخصی اینجانب در موارد متعدد و سایر مبارزانِ آن دوران گواهی است بر این ادعا...حتی در زمان بازداشتِ سال پنجاهوسه که نیروهای ساواک مهدی کروبی را به اتهام مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بازداشت کردند...» (شب دوم اسفندماهِ هشتادونُه)...
محمدجواد اکبرین:
در روزهای «دهه فجر» دانشآموزان تهرانی را به «موزهی عبرت» میبرند تا سلولها و عکسهای زندانیان سیاسیِ زمان شاه را ببینند… اما سالهاست که دیگر آنجا موزهی عبرت نیست؛ موزهی خجلت است از چهرههایی که عکسهاشان بر دیوار است اما در هر دو حکومت به زندان رفتهاند هرچند «عبرت سلطنت» از «عبرت ولایت» متفاوت بود!
فاطمه کروبی (که خود و همسرش از مبارزانِ بهمن انقلاب بودهاند) در نامهای به صادق لاریجانی (که هنگام پیروزی انقلاب، هجدهساله بود) آن تفاوت را چنین روایت میکند: «بیش از شصت نیروی امنیتی به منزل یورش آوردند و بدیهیترین مسائل انسانی و شرعی را در تفتیش رعایت نکردند و برخلاف ساواک که تنها به دنبال اسناد مهم و معتبر بود، به استثنای وسائل، هر آنچه درمنزل بود با خود بردند…دوستانی که پیش از انقلاب سابقهای دارند، میدانند که ساواک هیچگاه بدون حکم قانونی به حریم منزل اشخاص ورود نمیکرد. تجربهی شخصی اینجانب در موارد متعدد و سایر مبارزانِ آن دوران گواهی است بر این ادعا…حتی در زمان بازداشتِ سال پنجاهوسه که نیروهای ساواک مهدی کروبی را به اتهام مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بازداشت کردند…» (شب دوم اسفندماهِ هشتادونُه)
دلواپسان میگویند «در صدر اسلام هم طلحه و زبیر داشتیم که تغییر کردند و علی را تنها گذاشتند»! مشکل عکسهای موزهی عبرت این است که نشان میدهد در آستانهی چهلسالگی انقلاب، اکثر همراهان و پرچمدارانش طلحه و زبیر شدند و اینبار علیِ قصه بود که همه را تنها گذاشت! (بماند که بسیاری از این مقایسهها، هم در شکل و هم در محتوا نادرست است و تحلیل تاریخشان هم مثل صداقت و عدالتشان است)
و سرانجام غریبتر از همه، آنانند که اسم و عکسشان بر دیوارهای موزهی عبرت هم نیست؛ رنجکشیدگانی که یا در تبعید مُردند و یا در محکمهها و محاکمههای غیرقانونی زندانی یا اعدام شدند و یا زندهاند و بسیاریشان معلمانِ شکیبایی و زندگیاند…
هنوز اما کسی در گوش خاطراتم میخوانَد:
بگذرد این روزگار تلختر از زهر!
بار دگر روزگار چون شکر آید
منبع: تلگرام نویسنده
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085