سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » صدای رجزخوانی‌ها بلند، اما گوشت قربانی همان عباس آژانس شیشه‌ای است...

صدای رجزخوانی‌ها بلند، اما گوشت قربانی همان عباس آژانس شیشه‌ای است

چکیده : عجبا که برای مدیریت بحرانِ یک ساختمان هفده طبقه در وسط پایتخت، (آن هم با فرماندهیِ یک سردار محترم جنگ) چنین آویزانِ عالم و آدم‌اند حالا زلزله‌ی تهران پیشکش! صدای رجزخوانی‌شان هم بلند است و با دشمن‌تراشیِ مدام، شیطان بزرگ و کوچک و متوسط را به مبارزه می‌طلبند... هرچند، خدای ناکرده اتفاقی اگر بیفتد باز هم نرگس است که با لهجه‌ی مشهدی‌اش پشت درِ «آژانس شیشه‌ای» زار می‌زند: مُو که می‌دونُم این وسط گوشتِ قربونی عباسِ مُویه...


محمدجواد اکبرین

دیروز وقتی سرپرست اورژانس کشور در نخستین خبر رسمی، شهادت یک آتش‌نشان را (به علت شدت جراحات در بیمارستان) تایید کرد تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد با لوگوی «شهدای مدافع مردم».

در واکنش به این کنایه، ناگهان خبرگزاری فارس (ارگان سپاه) خبر داد که بهنام میرزاخانی (نخستین شهید آتش‌نشان) به رفقای این خبرگزاری گفته بود که آرزو دارد «مدافع حرم» باشد! یعنی دقیقا نخستین آتش‌نشانی را که مطمئن شدند جان داده «مدافع حرم» کردند و تیتر برخی روزنامه‌های امروز هم شد؛ اما و هزار اما که جعل خبر، دردی علاج نمی‌کند از این جامعه‌ی دوپاره که از سر «ناچاری» ترجیح می‌دهد به «خبرگانِ مردم» رأی دهد تا «خبرگان رهبری»… و از سر اعتراض به «آیت‌الله»های منصوب، وقتی یکی از انتخاب‌هایش می‌میرد او را «آیت‌اللهِ مردم» می‌خواند… و از سر نگرانی که مبادا فردا متهمان اصلی، در لباس شاکی با تابوتِ قربانیان عکس یادگاری بگیرند، آتش‌نشانِ خود را «مدافع مردم» می‌خواند…

بگذریم که خبرهای این دو روز هم شگفت‌انگیز است! بالگرد و جرثقیل ندارند؛ برای آوار برداری فراخوان می‌دهند که هر کس «دستگاه هوا برش» دارد با فلان شماره تماس بگیرد؛ خوراک نیروهای خدماتی و امدادرسانی را هم مردم و کسبه‌ی خیابان‌های مجاور داده‌اند! همزمان مشاور رئیس‌جمهور مملکت (حسام‌الدین آشنا) در فیس‌بوک‌اش همرسان می‌کند این نوشته را که «روس‌ها در خاموش کردن آتش مهارت دارند…شخصا دوست داشتم فکر کنم که پلاسکو در مرکز حلب است و کارشناسان روس برای همفکری و اقدام الان در تهران بودند؛ دیپلماسی اگر اجازه میداد دوست داشتم از تجارب آمریکایی‌ها و دیگران هم حداقل بصورت ویدئو کنفرانس استفاده کنیم. زیرا آن کسی که از نظر مدیرش یک “نفر” است در زیرزمین پلاسکو، از نظر فرزند و همسرش “همه چیز” است». اما این دو کلمه حرف حساب هم به مذاق برخی خوش نیامد و گفتند این یعنى سوءاستفاده از فاجعه براى مذاکره با آمریکا!

عجبا که برای مدیریت بحرانِ یک ساختمان هفده طبقه در وسط پایتخت، (آن هم با فرماندهیِ یک سردار محترم جنگ) چنین آویزانِ عالم و آدم‌اند حالا زلزله‌ی تهران پیشکش! صدای رجزخوانی‌شان هم بلند است و با دشمن‌تراشیِ مدام، شیطان بزرگ و کوچک و متوسط را به مبارزه می‌طلبند… هرچند، خدای ناکرده اتفاقی اگر بیفتد باز هم نرگس است که با لهجه‌ی مشهدی‌اش پشت درِ «آژانس شیشه‌ای» زار می‌زند: مُو که می‌دونُم این وسط گوشتِ قربونی عباسِ مُویه.

منبع: کانال نویسنده



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.