چگونه اسم دروغ را «مدیریت بحران» می گذاریم؟
چکیده : در جمعه پاياني فوتبال برتر، جوانمردي جاي خود را به بياخلاقي، نامردي، عقده گشايي و .... مي دهد تا اتفاقات تلخ اجتماعي رخ دهد و بيش از پيش پي به چرايي نزاع هاي هر روزه خياباني، حق خوري و پايمال كردن حقوق يكديگر، اعتراض هاي كوچك قومي و منطقه اي و ... ببريم. تدبيري كه به سخره گرفتن شعور منتج شد...
روزنامه قانون در یادداشتی نوشت:
هشت دقیقه تلخ فوتبال ایران. این تیتر برجسته صحبت های علیرضا منصوریان ، سرمربی نفت تهران پس از اتفاقات دو روز قبل دیدار با تراکتور سازی تبریز بود.هشت دقیقه ای که در جمعه پایانی دوره چهاردهم فوتبال به ظاهر برتر ایران!چندین وچند بار اتفاق افتاد و رویدادی ورزشی را با حواشی تلخ اجتماعی رو به رو کرد. در حالی که همواره از روح پهلوانی و جوانمردی در ورزش سخن گفته می شود، اتفاقات جمعه پایانی لیگ برتر فارغ از هرگونه جوانمردی بود تا دور نمایی باشد از آنچه در آینه اجتماع ایران رخ می دهد. در جمعه پایانی فوتبال برتر، جوانمردی جای خود را به بیاخلاقی، نامردی، عقده گشایی و …. می دهد تا اتفاقات تلخ اجتماعی رخ دهد و بیش از پیش پی به چرایی نزاع های هر روزه خیابانی، حق خوری و پایمال کردن حقوق یکدیگر، اعتراض های کوچک قومی و منطقه ای و … ببریم.
تدبیری که به سخره گرفتن شعور منتج شد!
در حالی که صحنه های تلویزیون، خوشحالی عجیب بازیکنان تراکتور سازی تبریز و هوادارانش پس از کسب رتبه دوم لیگ برتر فوتبال ایران را نشان می داد، برای بسیاری از مردم و علاقهمندان به فوتبال ، نوع خوشحالی هواداران تبریزی و گستردگی آن،که گروه زیادی از هواداران را نیز به زمین فوتبال کشاند، تعجب آور بود. آنهم درحالی که تراکتورسازی تبریز دو بار دیگر در ادوار مختلف فوتبال ایران صاحب عنوان دومی شده بود و اصولا دوم شدن در فوتبال، افتخار چندانی محسوب نمی شود، آن هم برای تیمی که در طی ۴ هفته اخیر بارها در صدر جدول قرار گرفته بود و قهرمان نیم فصل محسوب میشد. با این حال ، تلویزیون خوشحالی زاید الوصف بازیکنان و هواداران تراکتور را برای کسب مقام دومی! نشان می داد و همین امر، زمینه ساز انتشار برخی مطالب و پیام های به دور از اخلاق و به سخره گرفتن هواداران تبریزی در فضای مجازی شد. براساس روایات منتشر شده، یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال در دقایق پایانی بازی به سمت نیمکت تراکتورسازی رفته و گفته که بازی سپاهان و سایپا دو بر دو شده است. از سوی دیگر و بر اساس خبرهای غیر رسمی – آنطور که سایت «انتخاب» نوشت- افرادی به منظور فراهم کردن فضا در جهت انتشار این خبر دروغ در میان تراکتورسازی، سه دقیقه پیش از پایان بازی سپاهان و سایپا تمام شبکههای تلویزیونی، رادیویی و حتی شبکه موبایل را قطع کردند تا هیچ راه ارتباطی برای اطلاع یافتن از نتیجه بازی وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی بود که خبر دروغ تساوی سپاهان و سایپا و البته قهرمانی تراکتورسازی در دهان ها افتاد و همه بی چون و چرا آن را پذیرفتند. تراکتور سازی و هوادارانش که همگی این «دروغ شیرین» را باور کرده بودند، پس از اتمام بازی به وسط زمین چمن آمده و شادمانی کردند. اما این شادی و پایکوبی چندین دقیقه بیشتر دوام نداشت، تماشاگران تبریزی پس از آنکه خبر دار شدند قهرمانی تیم محبوبشان دروغ بوده است، به شدت خشمگین شدند و فضا ملتهب و متشنج شد. حقیقت آنچنان شوکه کننده بود که در تصاویر منتشر شده، تونی اولویرا بهت زده و با شکل و شمایلی نامساعد دیده می شود و تعدادی از هواداران به بیمارستان منتقل شدند.
در این حال اما شماری از کاربران شبکه های اجتماعی تا ساعت ها پس از پایان بازی تراکتور و نفت، در حالی شور و شوق هواداران این تیم را به سخره گرفتند که خبر نداشتند در داخل زمین ، اتفاقی دیگر افتاده و نتیجه بازی همزمان سپاهان و سایپا مساوی اعلام شده و این نتیجه حکم به قهرمانی تراکتوری ها می داد. آنچنان شد که در داخل زمین، هواداران پرشور تبریزی جشن قهرمانی گرفته بودند و در مقابل صحنه های تلویزیون، گروهی از کابران شبکه های اجتماعی به این رفتار می خندیدند. به راستی، در آن هشت دقیقه تلخ که به دروغ و در عین نامردی و بی اخلاقی، به هواداران تراکتور خبر جعلی داده شد، جایی برای سخره گرفتن شادی تراکتوریها وجود داشت؟ و آنها که خبر دروغ دادند هرگز اندیشه ای بر تبعات خبر دروغ خود که فراتر از یک عنوان قهرمانی برای تیم دیگر بود، داشتند؟ آیا آنها که در آن هشت دقیقه، قطعات پازل قهرمانی یک تیم دیگر را با انتشار خبر دروغ در تبریز تکمیل کرده بودند، اندکی فکر کردند که تصمیمشان جدا از هر نتیجه ورزشی، چه آسیب های جدی اجتماعی به دنبال دارد؟ از سخره گرفتن رفتار منطقی طرفداران یک تیم – در صورتی که تراکتور قهرمان شده بود – گرفته تا زیر سوال بردن ارزشهای قومی و روح جوانمردی زندگی در کنار یکدیگر، همه و همه ناشی از رفتاری نا جوانمردانه برای قهرمان کردن یک تیم دیگر بود. به راستی آنها که آش هشت دقیقه تلخ فوتبال ایران را بار کردند، ذره ای به تبعات جدی اجتماعی رفتار خود و آنچه در خطه آذربایجان می گذرد ، فکر کرده اند؟ به راستی ما را چه شده است که برای قهرمان کردن یک تیم حاضر می شویم شعور و فهم هزاران مخاطب فوتبال آن هم در سرزمینی به بزرگی آذربایجان را نادیده بگیریم و اسمش را بگذاریم «مدیریت بحران»؟
درسی که زود فراموش شد
آیا از آنچه که همین چند هفته قبل در دیار مهاباد و اعتراض های اجتماعی به اتفاقی که آنهم اخبارش به دروغ منتشر شد، نگرفته ایم؟ خوش وقت بودیم که مسئولان از اتفاقات هتل تارای مهاباد و اینکه شبکه های اجتماعی چگونه و به سرعت برق یک خبر دروغ را منتشر کرده و زمینهساز آتش گرفتن هتل تارا شدند ، درسی بزرگ گرفته اند. در حادثه مهاباد، جدی گرفته نشدن تئوری شهروند – رسانه و گستره نفوذ شبکه های اجتماعی، التهابی چند ساعته در مهاباد را رقم زد و این بار نیز ، تصمیمات غلط متولیان ورزش، دامن زدن به بیاخلاقی در جامعه شد. اگر چه ساعاتی پس از هشت دقیقه تلخ در تبریز، شهروندان با شعور و فهیم آذری ، با آنچه در مستطیل سبز رخداد کنار آمدند و اتفاق تلخ اجتماعی رخ نداد، اما توجه کردن به همه احتمالاتی که پس از آن هشت دقیقه می توانست به وقوع بپیوندد لازمه پرهیز از رفتارهای ناجوانمردانه در حوزه ورزش و فراتر از آن در گستره جامعه است. به خصوص آنکه در مناطقی از شمالغرب کشور، گروه های معاندی هستند که منتظر استفاده از فرصت ها برای قد علم کردن هستند و نباید اجازه داد اتفاقاتی که می توان از آن بهره برداری سوء سیاسی کرد، رخ دهد. چنانچه در حادثه مهاباد نیز گروههایی دنبال سوء استفاده از جریان احساسی ایجاد شده در منطقه بودند و در ورزشگاه یادگار امام نیز ، گروهی اندک با مقاصد سیاسی و ائتلافی و حتی با پرچم ترکیه، به دنبال استفاده سوء از نارضایتی ورزشی تماشاگران به نفع خود بودند.
عقده گشایی، پدیده تلخ اجتماعی در ورزش
آنجا که بازیکن کم تجربه و پر حاشیه تیم فوتبال پرسپولیس پس از پیروزی در داربی جمعه، در بیان نوع شادی خود، رفتاری می کند که تحریک تماشاگران تیم مقابل و بازیکنان دو تیم را همراه دارد، خود موید رها بودن رفتارهای افراد در جامعه ای دارد که هر کس به طریقی به عقده گشایی، سبقت گرفتن از دیگری، زیر پا گذاشتن ارزش های اخلاقی و اجتماعی و … روی میآورد. لذت به رخ کشیدن بردی فوتبالی – که در دنیای فوتبال امری عادی محسوب میشود– با رفتارهای شنیع و دور از اخلاق یک بازیکن فوتبال که بر سردر باشگاهش عنوان «فرهنگی– ورزشی» حک شده است، گویای عمق بحران اجتماعی در رفتارهای شهروندی ایران دارد. که اگر اینگونه نبود، یک بازیکن که تیمش در رقابت های آسیایی است و در لیگ برتر نیز فاصله یک پله ای با رقیب دارد، به خودش اجازه نمی داد با بی اخلاقی محض، به شادمانی مقابل هوادار شکست خورده پرداخته و وی را سرکوب روانی کند. در چنین فضایی، می توان به آنچه در فضای اجتماعی ایران از رقابت های کاذب در زندگی، سرخوردگی های اجتماعی، مهم نبودن ارزش های اخلاقی و اجتماعی و … رخ میدهد، پی برد و اگر فکری عاجل برای جاماندن اخلاق در زندگی اجتماعی شهروندان نشود، باید آینده ای تاریک برای جامعه ایرانی در نظر داشت. اینگونه عقده گشایی های ورزشی که سابقه بسیار به خصوص در فوتبال دارد، برآیندی اجتماعی در رفتارهای شهروندانی می تواند داشته باشد که در زندگی شخصی و اجتماعی با فشارهای فراوان روبه رو هستند و باید زنگ خطر آن را شنید.
سرمایه های اجتماعی را از دست ندهیم
نزدیک به ۱۰۰ هزار طرفدار حاضر در ورزشگاه یادگار امام تبریز و صدها هزار مخاطب تلویزیونی، پیش از آنکه طرفدار ورزشی به نام فوتبال باشند ، سرمایه گرانقدر اجتماعی محسوب می شوند که همواره در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی حضور داشتهاند. در این حال، رسوخ دادن بی اخلاقی ها و ناجوانمردیهایی از جنس فوتبال به این سرمایه اجتماعی، بیش از قبل خطر از دست دادن این سرمایه را گوشزد می شود که پیش از همه این مسئولان ورزشی هستند که باید حفظ این سرمایه را در اولویت گمارند. نباید این نکته را از قلم انداخت که در هشت دقیقه تلخ فوتبال ایران، اقدام مشکوک و ناشیانه برخی در وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال ، عامل قطعی چنین اتفاق ناخوشایندی است و ای کاش وزیر ورزش (که گزینه چندم رئیس جمهور برای این وزارتخانه بوده) بیش از این فرصت سوزی نکرده و به جای دهان به دهان شدن با سرمربی تیم ملی فوتبال و دخالت در ریز و درشت ترین اتفاقات ورزش، اندکی تدبیر پیشه کند و از ایجاد هزینه و اشکالات مضاعف برای دولت، جلوگیری کند. چنانچه در روزهای آینده، رئیس جمهور و هیات دولت، سفر استانی به تبریز را در پیش دارند و به طور قطع حمایت و استقبال سرمایه های اجتماعی را می طلبند. در چنین فضایی، بی اعتماد سازی افکار عمومی، بروز رفتارهای ناجوانمردانه در فضا و مدیریت ورزش و زمینه سازی برای گستره بیشتر ناهنجارهای جامعه، همه و همه حفظ سرمایههای اجتماعی را با مخاطره بیشتر رو به رو می کند که باید تدبیر شود. از یاد نبریم که ورزش، همواره عاملی در ترویج همبستگی ملی بوده که باید نهایت بهره را از این فرصت مغتنم برد و هر عاملی نیز که در جهت خلاف همبستگی و اتحاد ملی در حوزه ورزش عمل کند، به طور قطع محکوم بوده و باید از عرصه جامعه ورزش حذف شود.
شاید شادی پس از نایب قهرمانی تبریزیها یکی از شوکهکنندهترین اتفاقهای سالهای اخیر فوتبال ایران باشد. برای لحظاتی همه ایران چشم به مانیتور، پایکوبی مردانی را تماشا میکردند که قهرمانی را در خانه از دست داده بودند. انگار مغز نمیتوانست خودش را با چشم وفق بدهد. یک جای کار میلنگید.
همه چیز از دقیقه ۶۳ آغاز شد؛ تراکتورسازی که لحظاتی قبل با گل فرید کریمی سه بر یک از حریف خود پیش افتاده بود یک اخراجی داد و ۱۰ نفره شد. ظاهرا تیموریان که با یک گل و یک پاس گل روز خوبی پشت سر گذاشته بود، در صحنه اخراج در جنگ برای تصاحب یک توپ با سیامک کوروشی و وحید حمدینژاد درگیر میشود، فغانی هم کارت زرد دوم را داده و کاپیتان تیم ملی را اخراج میکند. سرخپوشان تبریزی که تنها ۲۷ دقیقه با نخستین قهرمانیشان فاصله داشتند به دفاع روی آوردند. نفت اما سر تا پا حمله شد و در دقایق ۷۶ و ۸۰ دو گل زد تا همه چیز مساوی شود. گفته میشود در همین لحظات خبری دهان به دهان در ورزشگاه میچرخد که حکایت از تساوی سپاهان و سایپا دارد.
برای ذهن خلاق و قصهساز ایرانیها اما روایتسازی درست چند ثانیه بعد از شنیدن سوت پایان فغانی شروع شد. گفتند:«نمیخواستند تراکتور قهرمانبشود» اما هیچکس نپرسید اگر تراکتور بازی را همانطور که پیش بود میبرد چه کسانی میتوانستند قهرمانی تبریزیها را نخواهند؟ گفتند:«اگر آندو به ناحق اخراج نمیشد…» اما نگفتند کدام تصویر واضح از صحنه اخراج آندو به ما اجازه دادن و گرفتن حق را میدهد؟ این قضاوتهای بیپایه و سند و مدرک شاید تنها یکی از خصوصیات دردآور ما ایرانیها باشد؛ یکی از همین ژستهای «من اطلاعات محرمانهای دارم…» که بعید است تا آخر عمر یکی از آنها قابل اثبات باشد. قضاوت نهایی با شماست و آنچه رسالت رسانه است، تنها دادن فکت و اطلاعات است. هرچند در پایان هر کسی هر چیزی را که خودش بخواهد باور میکند اما بد نیست این روایت را هم بخوانید.
«تا دقیقه ۹۰ بازی تراکتور سراپا حمله بود برای جبران مافات و تونی کنار زمین دستور تاکتیکی میداد برای حمله و گل زدن.» اینها را مهدی ابراهیمی، عکاس «قانون» میگوید. سوال کلیدی ماجرا این است که بدانیم این شادی ناگهانی از زمین به سکو منتقل شد یا از هواداران به بازیکنان و کادرفنی؟ مهدی ابراهیمی میگوید: «درست تا دقیقه ۹۰ تراکتور حمله میکرد برای زدن گل برتری. وقتی تابلوی ۶ دقیقه وقت اضافه بالا رفت، هواداران ناگهان شروع میکنند به پایکوبی. همه متعجب شده بودیم. احتمال میدادیم روی سکو شایعه شده که سایپا گل تساوی را به سپاهان زده. به شما اطمینان میدهم بازیکنان و نیمکت تا آن لحظه فقط حمله میکردند اما بعد از آن به فکر اتلاف وقت افتادند تا جایی که تونی از محدوده مربیان خارج و چند قدمی وارد زمین شد تا بازیکنان را به حفظ توپ دعوت کند. یعنی بعد از شادی بخشهایی از سکوها، نیمکت فکر کرد نتیجه بازی سپاهان تغییر کرده و بعد از بازی آنطور به شادی پرداختند. بخش دیگری از هواداران هم که شایعه را نشنیده بودند و با تعجب به هواداران دیگر خیره شده بودند، پس از اینکه بازیکنان را در حال پایکوبی میبینند، فکر میکنند حتما اتفاقی افتاده که آنها بیخبرند و به تصور قهرمانی به جمعیت شاد و خوشحال اضافه میشوند.» صحبتهای این شاهد زنده ماجرا نشان میدهد شایعات سریالی و نه یک تصمیم فکر شده و حسابشده، چنین سوءتفاهمی را به وجود آورده است. آنهم شایعهای که از سکو به نیمکت منتقل شده، نه بالعکس. حالا اینکه شایعه روی سکوها کار گروه خاصی بوده یا خیر، خودش بحث دیگری را میطلبد. بحث دیگری هم که مطرح شد این بوده که با توجه به روند بازی، تراکتورسازی بازنده بازی بوده و عوامل این تیم تلاش میکنند با این شایعه روحیه را به تیم برگردانده و نایب قهرمانیشان را مسجل کنند. سوال دوم این است: راههای ارتباطی شما با بیرون از ورزشگاه قطع شده بود؟ ابراهیمی پاسخ میدهد: «خیر، بنده خودم چند تماس داشتم. اتفاقا در دقیقه ۹۰ هم با یکی از دوستان رسانهای حرف میزدم که این سروصداها را شنیدم و توجهم به سکوها جلب شد. تلفن خیلی از دوستان قطع و وصل میشد اما اینگونه نبود که کاملا قطع شود. اتفاقی که در همه ورزشگاهها حتی ورزشگاه آزادی هم ممکن است رخ بدهد». بازار شایعات اما همیشه داغ است. بعد از بازی خبرهایی منتشر شد مبنی بر آنکه بلندگوی ورزشگاه با اعلام نتیجه تساوی در بازی سپاهان و سایپا جو را ملتهب می کند. ساعاتی بعد این شایعه هم تکذیب شد. حقیقت آن است که بلندگوی ورزشگاه تنها یکبار و آن هم پس از پایان بازی از هواداران خواست که به جایگاه خود برگردند تا جشن قهرمانی برگزار شود. گویا این موضوع تنها به دلیل حفظ سلامت هواداران بوده و البته قطعا هیچ تاثیری در روند بازی نداشته.
با توجه به تکذیب اعلام نتیجه تساوی بازی سپاهان در ورزشگاه یادگار، که میتوانست مهمترین جرم فدراسیون و سازمان لیگ باشد، به نظر میرسد همه دچار یک سوءتفاهم یا همان توهم توطئه شدهاند.
تنها سوال بی جواب این ماجرا این است که کدام گروه وظیفه شایعه سازی در سکوها را برعهده داشته اند؟!
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085