درباره برند دلواپسی
چکیده :دلواپسان در مدت کوتاهی پرچمدار بگیر و ببند و مخالفت با برگزاری کنسرت ها، اکران فیلم ها، چاپ کتب، گسترش پهنای باند اینترنت، مراسم و میتینگ های حامیان دولت و افشای اسامی دریافت کننده وجه از رحیمی و مرتضوی شدند و به دفاع از تفکیک جنسیتی تحمیلی، لغو امتیاز مطبوعات مستقل و اصلاح طلب، فیلترینگ شبکه های اجتماعی و تلفن همراه، بورسیه های غیرقانونی نورچشمی ها، اسلام داغ و درفشی و مخالفت با تنظیم خانواده شهره شدند. ...
سید مصطفی تاج زاده:
هنگامی که تکفیری ها گردهمایی های «ما دلواپسیم» را برای مقابله با توافق ژنو علم کردند، هرگز گمان نمی بردند که این واژه چنین سریع به یکی از مشهورترین و در عین حال بدنام ترین برندهای سیاسی این سرزمین تبدیل شود. دلواپسان در مدت کوتاهی پرچمدار بگیر و ببند و مخالفت با برگزاری کنسرت ها، اکران فیلم ها، چاپ کتب، گسترش پهنای باند اینترنت، مراسم و میتینگ های حامیان دولت و افشای اسامی دریافت کننده وجه از رحیمی و مرتضوی شدند و به دفاع از تفکیک جنسیتی تحمیلی، لغو امتیاز مطبوعات مستقل و اصلاح طلب، فیلترینگ شبکه های اجتماعی و تلفن همراه، بورسیه های غیرقانونی نورچشمی ها، اسلام داغ و درفشی و مخالفت با تنظیم خانواده شهره شدند. دلواپسان که در این مدت تا توانستند به بازی برد – برد تاختند و به تئوریزه سازی راهبرد برد – باخت پرداختند. هنوز هم متوجه نشده اند که در خاورمیانه کنونی ملت ها در دو عرصه درونی و بیرونی دو انتخاب استراتژیک بیشتر ندارند باخت – باخت و یا بازی دو سر برد. به بیان روشن ملت ها بین استقرار دموکراسی مشارکتی و حضور همه جناح ها در حکومت به میزان پایگاه اجتماعی شان و یا جنگ داخلی و تجزیه کشور گزینه دیگری ندارند. چراکه حاکمیت استبدادی یکی از طرف ها و سکوت و تمکین سایرین ناممکن شده است. هم چنان که در روابط خارجی نیز سلطه یک کشور بر دیگران منتفی است و توهم خطرناکی بیش نیست. به باور من و البته به دلایل زیر باید خشنود بود از این که پرورش یافتگان مکتب مصباح چنین سریع و وسیع به مصاف دولت تدبیر و امید آمده اند و بدون آن که خود بخواهند، منشأ آثار مثبت فراوانی شده اند. قرآن به ما آموخته است که «عسی ان تکرهوا شیأ و هو خیر لکم» چه بسا پدیده ها و رخدادهایی که انسان نمی پسندد اما در حقیقت سود بسیار دارند و دلواپسان از مصادیق امروزین آن به شمار می روند. کاش جلسات بیشتری تشکیل می دادند تا ایرانیان بیشتری با دیدگاه های ایشان آشنا می شدند و همگان اعم از مخالف و موافق درمی یافتند که موضع ایشان چیزی جز «استبداد در میهن و جنگ با جهان نیست».
١- مخالفت آشکار و مستمر دلواپسان با دیپلماسی هسته ای کشور انتقاد را از اقدامی مجرمانه، البته از دید جناح اصولگرا، به عنصری ضروری و تعالی بخش برای نظام ارتقاء داده است. درست است که آنان می کوشند انتقاد را به دولت روحانی منحصر کنند اما رفتار و گفتار شدیدا انتقادی شان پیامدهای ناخواسته زیادی دارد که از نیت و هدف ایشان فراتر می رود. آنان نمی دانند که وقتی نقد عملکرد تیم هسته ای را آن هم در بحبوحه مذاکرات، مجاز و بلکه واجب می خوانند، نگاه و روش انتقادی دیر یا زود به سایر نهادها و نیز موضوعات مهم دیگر تعمیم می یابد و گذشته و آینده را نیز در بر می گیرد. هم چنان که وقتی صدا و سیما از موافقان و مخالفان توافق ژنو و بیانیه سوئیس یا طرفداران و منتقدان سخنرانی آقای هاشمی در امیرکبیر سخن می گوید، دور نخواهد بود که تحت فشار افکار عمومی مجبور شود از مخالفان و موافقان عملکرد آقایان جنتی و یزدی و صادق لاریجانی یا حکم فلان قاضی و … سخن گوید. این پدیده به سود تکثرگرایی و چند صدایی در جامعه است.
٢- تلاش مستمر برای به شکست کشاندن مذاکرات با ۵+۱ ثابت می کند که دلواپسان نگران تداوم و حتی تشدید تحریم ها نیستند و بعضا آن را اجتناب ناپذیر و گاه مفید می خوانند. ما پیش از این نتوانسته بودیم به این وضوح به ایرانیان نشان دهیم که مریدان مصباح معتقد به روابط خارجی تقابل بنیان هستند و دیپلماسی تعامل بنیان را شکست خورده و نافرجام ارزیابی می کنند. افزون بر آن جدیت جبهه پایداری در جلوگیری از دست یابی به توافق نهایی این فرضیه را تقویت می کند که درگذشته نیز تنها عمل مقامات حکومت یک دست، فرصت و بهانه به کاخ سفید داد تا پرونده کشورمان را به شورای امنیت بفرستند. آیا به راستی عده ای از ابتدا درصدد نبودند که با صدور قطع نامه در آن شورا و شکل گیری فضای امنیتی علیه کشورمان خود امکان یابند فضای پلیسی و امنیتی را در کشور حاکم کنند و به سرکوب هر ندای مخالف و حتی منتقد به اتهام همراهی با دشمن بپردازند؟ و در هر حال نباید تلاش هدفمند کسانی را نادیده گرفت که خود در صحنه کارزار حضور نمی یابند اما با تأثیرگذاری و گاه هدایت امور از پشت صحنه سودهای نجومی از افزایش تنش و رویارویی به جیب می زنند. منظورم کاسبانی است که به اعتراف آقای آل اسحاق در ماجرای تحریم ٢۵ میلیارد دلار (هشتاد هزار میلیارد تومان، معادل سه سال بودجه عمرانی کشور) حرام خواری کرده اند. فراموش نکنیم که درصدراسلام نیز فرقه خوارج در بسیاری مواقع آلت دست منافقان زیرک قرار می گرفتند بدون آن که خود بفهمند.
٣- مخالفت شدید نتانیاهو و جناح جنگ طلب آمریکا با توافق هسته ای، دلواپسان را در بن بست قرار داده است. زیرا یا باید اتهام هم نوایی و همراهی با جنگ افروزان آمریکایی و اسرائیلی را بپذیرند و یا بعد از این انتقاد و اعتراض رقبای سیاسی خود را به موضوعاتی مانند توقیف فله ای نشریات تهدید کنند یا به دلیل آنکه دولت آمریکا نیز این اقدام ها را محکوم می کند، هماهنگی و هم سویی با کاخ سفید عنوان کنند.
۴- پرچمی که دلواپسان علیه دولت و بویژه علیه تیم مذاکره کننده علم کرده اند به انشقاق اصولگراها و انسجام حامیان دولت دامن زده است. من البته به لحاظ استراتژیک وحدت اصولگراها را در مجموع به سود حزبی، مسئولانه و حرفه ای شدن سیاست ورزی می دانم و آن را به نفع اتحاد اصلاح طلبان ارزیابی می کنم. اما در شرایطی که جناح مزبور با سوء استفاده از امکانات نهادهای انتصابی مانند شورای نگهبان، قوه قضائیه، صدا و سیما و امپراتوری رسانه ای سپاه هم به رانت خواری نظام مند سیاسی مشغول است و هم می کوشد تمام رقبای خود را از حقوق و آزادی های اساسی خویش محروم سازد و رقابتی نابرابر را بر سپهر سیاست میهن حاکم کند، تشتت در جناح مزبور را در جهت تضعیف تک صدایی و به سود گذار به دموکراسی و پلورالیزم سیاسی می بینم و تأکید می کنم سالم و عادلانه شدن فضای رقابت سیاسی در گرو برچیده شدن سفره حرام خواری سیاسی و پایان دادن به دوپینگ سیاسی است.
۵- مخالفت خوانی های دلواپسان جو جامعه را تاحدود زیادی هم چنان زنده و سیاسی نگاه داشته، به بحث عمومی درباره یکی از مهم ترین مسائل کشور منجر شده و آگاهی های ملی را در این زمینه افزایش داده است. تداوم موضع گیری آنان نیز می تواند همین اثر را داشته باشد.
۶- مساعی دلواپسان در نفی توافق با ۵+١ دست مذاکره کنندگان ایرانی را نمی بندد و حتی در شرایط خاص می تواند مفید واقع شود. چنانچه طرف آمریکایی با استناد به موضع و پایگاه جنگ طلبان هم وطنش خواهان انعطاف بیشتر طرف ایرانی شود، دکتر ظریف نیز می تواند متقابلا با اشاره به دیدگاه ها و جایگاه دلواپسان در کانون های قدرت امتیازات بیشتری از غرب طلب کند. روشن است که جنگ سالاران در دو سوی آب ها می توانند به کمک یکدیگر بشتابند و به تقویت یکدیگر بپردازند اما اگر صلح طلبان و طرفداران بازی برد – برد در دو طرف میز مذاکره به هوش باشند نه تنها مانع شکل گرفتن چنین رابطه ای خواهند شد بلکه قادر خواهند بود نیرو و توان آن ها را توسط یکدیگر خنثی کنند.
٧- برپایی همایش «فتنه ٢۵ لوزان» در نقد و حتی نفی بیانیه سوئیس حق شهروندی دلواپسان است حتی اگر از جنبه های مختلف به سود دولت و ملت نباشد. پس کسی حق ندارد و نباید مانع برگزاری آن و هر نوع اجتماع انتقادی دیگر علیه دولت و دیپلماسی آن شود. دولت موظف است امنیت و آزادی منتقدان و مخالفان خود را تأمین کند و صد البته به دفاع از حقوق، آزادی و امنیت حامیان خود نیز بپردازد تا از تعاطی افکار مخالف و موافق مردم فرصت بهتری برای تشخیص مصالح و منافع خود و داوری درباره موضوعات اختلافی پیدا کنند.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085