آذر منصوری: مشارکت سیاسی زنان در انتخابات نیازمند تغییر قوانین است
چکیده : وقتی نرخ مشارکت سیاسی زنان ایران را در مجلس با میانگین دنیا مقایسه میکنیم، متوجه فاصله معنیداری میشویم. سالهاست که میانگین حضور زنان در مجالس دنیا از 25 درصد بالاتر رفته است. همه جوامع با این چالش روبرو بودهاند و سعی کردند آن را برطرف کنند، اما حداکثر حضور زنان در مجلس ایران چیزی حدود 13 یا 14 نفر بوده است. یعنی در خوشبینانهترین حالت شاهد 4.5 درصد از جمعیت زنان در مجلس هستیم؛ بنابراین قدم اول این است که در کشور احساس نیاز به مشارکت زنان ایجاد شود. فارغ از کیفیت، در بحث کمیت این رقم حضور زنان در مجلس شورای اسلامی برای نظام و انقلابی که رهبرش تأکید داشته است که زنان باید در مقدرات اصلی کشور و در سند چشمانداز 20 ساله حضور داشته باشند، تعداد قابل دفاعی نیست...
یک فعال زن اصلاح طلب، درباره ضرورت افزایش مشارکت زنان در انتخابات گفت: قوانین انتخابات برای ورود زنان به کارزار انتخاباتی باید تغییر کند، میزان مشارکت زنان در فعالیت های سیاسی کشور اصلا قابل دفاع نیست.
آذر منصوری در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا, اظهار کرد: با انتخاباتی که سال ۹۲ پشت سر گذاشتیم و کسب نتیجهای که دلیل عمدهاش اجماع و ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات بود، تجربهای مغتنم در زمینه اتحاد اصلاح طلبان را به دست آوردیم. البته میدانیم که انتخابات مجلس با توجه به پیچیدگیها، جنس ، رویکرد و کارکردها با انتخابات ریاست جمهوری تفاوتهایی دارد.
وی ادامه داد: توجه اجماع اصلاحطلبان بر موضوعاتی مثل تعداد نمایندگان منتخبی که به مجلس راه پیدا میکنند، بحث استانی شدن انتخابات در صورت به نتیجه رسیدن و افزایش تعداد نمایندگان در مجلس آینده است.
وی درپاسخ به دلیل تشکیل و کارکرد کمیته راهبردی گفت: در واقع دلیل اصلی تشکیل کمیته راهبردی داشتن دغدغه برای اجماع در انتخابات آینده، ائتلاف بین مجموعه اصلاحطلبان، تحقق سازوکار روشن، مشخص و دست یافتنی، است
این فعال سیاسی افزود: این کمیته متشکل از افراد حقیقی و نمایندگان احزاب است که تجربه کار در انتخابات و کار در احزاب را دارند؛ چراکه دیدگاههایی که در جریان سیاسی اصلاحطلب وجود دارد از نمایندگان احزاب شورای اصلاحطلب به وجود آمده است. سازوکاری را هم که این کمیته در نظر دارد این است که در هر استان شورایی متشکل از اصلاحطلبان پا بگیرد، که این شورا برآیند و منتخب چهرههای حقیقی و حقوقی اصلاحطلب هر استان اعم از فعالین احزاب که قاعدتاً نقش اصلی را ایفا میکنند، چهرههای حقیقی که در استانهای خود شناخته شده هستند و ممکن است عضو احزاب هم نباشند همچنین مدیرانی که در دولت اصلاحات تجربه کار را دارند و نیز نمایندگان اصلاحطلب هستند و میتوانند این اجماع را در سطح هر استان اجرا کنند، است. اما نقش اصلی را قاعدتا احزاب به عهده خواهند داشت و اتفاقا فرصت انتخابات برای احزاب فرصت بیبدیلی است و باید از این فرصت برای معرفی چهرههای خود به مردم، گسترش سپهر اجتماعی و نیز توسعه تشکیلاتی بهره گیرند.
وی با بیان اینکه «تاکنون این کمیته موفق عمل نموده است» تصریح کرد: هر استان بدون اعمال نفوذ مرکز کاملاً دموکراتیک برای خودش تصمیم میگیرد. من فکر میکنم این روش که هر استان برای خودش تصمیمگیری میکند دموکراتیکترین سازوکاری بود که با توجه به فضای سیاسی کشور، فعلا قابلیت اجرا دارد. این سازوکار مورد توافق و اجماع اصلاحطلبان در انتخابات آینده است و امیدواریم که به نتیجه برسد. حدوداً از شهریورماه سال گذشته مقدمات شکلگیریاش فراهم شده است. با توجه به نزدیک شدن به انتخابات قاعدتاً باید در مدت زمان در دیگر استانها نیز با همین سازوکار، شوراهایشان را فعال کنند.
وی در ارتباط با حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتی مجلس، اظهار کرد: بنای اصلاحطلبان با توجه به رویکردی که در سال ۹۲ نتیجه داد، شرکت در انتخابات است. با توجه به همه مفروضات، محدودیتها و موانعی که قابل پیشبینی است فارغ از جنسیت ، که زنان بیشتر میخواهند نامزد انتخاباتی شوند یا مردها و یا اینکه زنان چه درصدی را میخواهند در مجلس به خود اختصاص دهند، بنای ما بر شرکت در انتخابات است. اما آن چیزی که باید در مورد حضور زنان در مجلس مدنظر قرار گیرد، این است که فارغ از تعلقمان به هر جناح سیاسی بپذیریم، این میزان از مشارکت زنان ایران در مجلسی که قرار است برای آحاد ملت ایران اعم از زنان و مردان در حوزه وظایف و اختیارات خودشان برنامهریزی کند ، سیاستگذاری کند و نظارت بر اجرای قوانین را بر عهده داشته باشد، قابل دفاع نیست.
منصوری با اشاره به مشارکت زنان در انتخابات گفت: وقتی نرخ مشارکت سیاسی زنان ایران را در مجلس با میانگین دنیا مقایسه میکنیم، متوجه فاصله معنیداری میشویم. سالهاست که میانگین حضور زنان در مجالس دنیا از ۲۵ درصد بالاتر رفته است. همه جوامع با این چالش روبرو بودهاند و سعی کردند آن را برطرف کنند، اما حداکثر حضور زنان در مجلس ایران چیزی حدود ۱۳ یا ۱۴ نفر بوده است. یعنی در خوشبینانهترین حالت شاهد ۴.۵ درصد از جمعیت زنان در مجلس هستیم؛ بنابراین قدم اول این است که در کشور احساس نیاز به مشارکت زنان ایجاد شود. فارغ از کیفیت، در بحث کمیت این رقم حضور زنان در مجلس شورای اسلامی برای نظام و انقلابی که رهبرش تأکید داشته است که زنان باید در مقدرات اصلی کشور و در سند چشمانداز ۲۰ ساله حضور داشته باشند، تعداد قابل دفاعی نیست.
اصلاحطلبان باید به عنوان جریان سیاسی مدافع اصلاحات و به عنوان جریان سیاسی که رویکردش توسعهمحور است و به نقش برابر همه افراد جامعه فارغ از جنسیت، قومیت و گرایشهای مختلف تأکید دارد، با نگاه واقعبینانه به این چالش برنامههای خود را برای انتخابات آینده مشخص کنند. باید مشخص شود که سازوکار اصلاحطلبان برای افزایش میزان مشارکت سیاسی زنان، به خصوص مشارکت زنان در مجلس آینده چیست.
وی فراهم بودن زمینه مشارکت برای آحاد افراد جامعه در سیاست را لازمه توسعهیافتگی دانست و یادآورشد: خالی بودن نقش زنان به عنوان کسانی که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل داده و به تعبیری قرار است، تربیت کننده نسل آینده این کشور باشند، نمیتواند تأمین کننده اهداف انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و رویکردی باشد که امام(ره) هم بر آن تأکید داشتند. اتفاقاً ایشان برای حضور زنان لفظ باید را به کار بردند. توجه به سازوکاری که این روند مشارکت را گسترش دهد، باید در دستور کار همه جریانهای سیاسی قرار بگیرد. اینکه زنان فقط در خانه بنشینند، خانهداری بکنند و محدود به خانه باشند به نظر میرسد با آنچه که حضرت امام (ره) گفتهاند در تعارض است.
وی ادامه داد: این آمار و ارقام با روند توسعه یافتگی و همچنین مبانی اعتقادی ما که بر مشارکت اجتماعی انسان ها فارغ از آنکه این انسان زن است یا مرد تأکید میکند، متفاوت است. الگوهایی که در صدر اسلام از این مبانی اعتقادی تبعیت کردند، بیانگر آن است که زن صرفاً برای محدود شدن به خانه و خانواده آفریده نشده است. با توجه به آمار مجمع جهانی اقتصاد در خصوص شکافی که در میان فعالیت زنان و مردان در ایران وجود دارد، اصلاحطلبان باید به عنوان جریان سیاسی مدافع اصلاحات و به عنوان جریان سیاسی که رویکردش توسعهمحور است و به نقش برابر همه افراد جامعه فارغ از جنسیت، قومیت و گرایشهای مختلف تأکید دارد، با نگاه واقعبینانه به این چالش برنامههای خود را برای انتخابات آینده مشخص کنند. باید مشخص شود که سازوکار اصلاحطلبان برای افزایش میزان مشارکت سیاسی زنان، به خصوص مشارکت زنان در مجلس آینده چیست.
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین افزود:۳۶ سال از انقلاب اسلامی گذشته است، ۹ مجلس شکل گرفته و در خوشبینانهترین حالت تنها ۱۳، ۱۴ نفر خانم وارد مجلس شدند و اگر قرار بود که این درصد خود به خود افزایش پیدا کند، تا به حال اتفاق افتاده بود. تا ضرورتی برای گنجاندن زنان در لیستهای انتخاباتی نباشد، یعنی تا این ضرورت برای معرفی و عرضه شدن زنان در لیستهای انتخاباتی وجود نداشته باشد، رشدی اتفاق نخواهد افتاد. زنان از تجربه کافی برای حضور در رقابتهای سیاسی برخوردار نیستند، از قدرت لابیگری که بتوانند با استفاده از این قدرت خودشان را در لیستهای انتخاباتی جای دهد نیز برخوردار نیستند، در کارزاری مثل انتخابات مجلس کسانی که وارد انتخابات میشوند باید از یک بنیه اقتصادی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی برخوردار باشند.
وی با بیان اینکه فاصله قدرت اقتصادی زنان و مردان در ایران با توجه به آن چیزی که آمارها میگوید زیاد و غیر قابل انکار است، تصریح کرد: این فاصله نشان می دهد که باید برای حضور زنان ظرفیت سازی شود. به نوعی لازم است تا برای حضور زنان در انتخابات تبعیض مثبت در نظر گرفته شود. کشورهای دیگر این موضوع را پذیرفتهاند و در انتخاباتشان برای زنان سهمیه در نظر گرفتهاند. به عنوان مثال اگر خیلی دور نخواهیم برویم در کشور افغانستان زنان در انتخابات به طور مشخص سهیمه ای دارند. یعنی فعالین سیاسی زن این کشور فارغ از اینکه بتوانند رأی لازم را کسب کنند یا نه،می دانندکه ۲۵ درصد از آنان به مجلس راه پیدا میکنند. این میزان از حضور زنان کاملاً پذیرفته شده است. امیدواریم که در قانون انتخابات کشور ما هم با توجه به تعهد ایران به اتحادیه بینالمجالس در سال ۷۶ ،چنین موضوعی لحاظ شود. اگر این اتفاق بیفتد افزایش درصد از مشارکت زنان تأمین میشود.
وی افزود: تا زمانی که ضرورت این مسأله در انتخابات ما دیده نشود و مسئولین دست به اصلاح آن بزنند، باید از دل جریانهای سیاسی فعال کشور این ظرفیتسازی به وجود بیاید. تجربه ۳۶ سال گذشته نشان داد این که ما بگوییم برای حضور زنان در انتخابات هیچ منع و تبعیضی وجود ندارد کافی نیست. برای تغییر این موضوع جریانهای سیاسی و احزاب سیاسی باید به سازوکاری بیاندیشند که بتوانند صورت مسأله را تغییر دهند.
وی ادامه داد: مبنایی که بر آن پیشنهاد و تأکید شد و امیدواریم با اجرای آن، تا آرایش حضور زنان در انتخابات آینده را تغییر دهیم، این است که اصلاحطلبان از ابتدا برای زنان در لیستهای انتخاباتی سهمیهای را مشخص کنند. به عنوان مثال مشهد باید لیستی ۶نفره را به شورای اصلاح طلبان معرفی کند؛از این ۶ نفر۲ سهمیه باید به خانمها اختصاص داده شود. دراستانهایی که امکان ارائه لیست انتخاباتی وجود دارد مثل تهران و کلانشهرها باید تلاش شود این ظرفیت دیده و پر شود. در غیر این صورت پیشبینی میشود که در این انتخابات هم از حیث اینکه رقم حضور زنان تغییر کند، اتفاقی نخواهد افتاد.
این فعال سیاسی با تاکید بر «ضرورت واقعگرایی اصلاحطلبان در انتخابات آتی مجلس»، تصریح کرد: مشخص شدن این موضوع که انتظار ما از مجلس آینده چیست ما را در پیدا کردن رویکردها و مصداقها کمک میکند. باید نگاه واقعبینانهای به شرایط موجود کشور داشته باشیم. با توجه به موانعی که وجود دارد، اصلاحطلبان تلاششان را به کار میگیرند تا قاعده رقابت در انتخابات را رعایت کنند و تلاش میکنند تا اکثریت نهاد دموکراتیک را از آن خود کنند. این قاعده رقابتهای انتخاباتی است. اما با توجه به محدودیتها و موانع، اصلاحطلبان در چشمانداز خود، مجلس آینده را مجلسی میخواهند تا افرادی به عنوان نمایندگان ملت بتوانند آرای به واقعیت نزدیک مردم و مطالباتشان را در مجلس آینده نمایندگی کنند.
وی ادامه داد: این موضوع که مجلس آینده با حداکثر تعداد اصلاح طلب شکل میگیرد، نه قابل پیشبینی است و نه میتوان روی این انتظار سازوکار مشخص کرد. با این حال با توجه به سیستمی که اصلاحطلبان در انتخابات استفاده خواهند کرد، امید دارند به موفقیت برسند. از طرفی نیز با توجه به موضوع رد صلاحیتها باید دید که ممکنترین گزینه برای حضور اصلاحطلبان چه کسانی خواهند بود. مسلم است که جریان اصولگرا با محدودیتهایی که اصلاحطلبان برای تعیین صلاحیت روبرو هستند، مواجه نیست. ما تجربه انتخابات سال ۹۲ را پشت سر گذاشتیم. حداکثر تلاش این است که گروههایی به عنوان نمایندگان اصلاحطلب حضور پیدا کنند که آن گروهها نسبتشان با جریان اصلاحطلب روشن و مشخص باشد.
وی با بیان اینکه «نزدیکتر شدن به زمان انتخابات، شکلبندی ائتلافهای اصلاح طلبان را مشخصتر میکند»، اظهار کرد: همان سازوکاری که در رابطه با استانها مشخص شده ، لیستهای انتخاباتی را به سمتی میبرد تا شاهد رفتارهایی که در دورههای گذشته بودیم، نباشیم. اما نکته غیرقابل انکاری که هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان با آن مواجه هستند این است که رقابت حزبی در کشور وجود ندارد.
منصوری در ادامه گفتوگو با ایسنا خاطرنشان کرد: باید از روشهایی استفاده کنیم که بتواد کسانی که به عنوان نماینده یک جریان سیاسی وارد یک نهاد منتخب میشوند مشخص باشد که آن افراد میتوانند با ایجاد تعهدات لازم، آن جریان سیاسی را در نهاد مسئولیتش نمایندگی کنند. امروز فاصله ما تا رسیدن به چنین چشماندازی زیاد است. من فکر میکنم چنانچه فعالیت حزبی در کشور و در بزنگاههای انتخابات فراگیر شود، آسیبهایی که با آن مواجه هستیم پس از انتخابات و راهیابی منتخبین به مجلس به نوعی کاهش پیدا میکند. حداقل میدانیم نمایندگانی به مجلس راه پیدا کردهاند که از تعهد لازم در اجرای وعدههایی که به مردم در انتخابات دادهاند، برخوردار هستند و میتوانیم امید داشته باشیم که شاهد عهدشکنیها نباشیم.
وی همچنین گفت: وقتی که احزاب نتوانند در فضای سیاسی کشور نقش خودشان را ایفا کنند، نمایندگان نسبت به وعدههای خود عهدشکنی میکنند. چند سال اخیر با موارد مصداقی عهدشکنیها مواجه بودیم. از طرفی به دلیل موانع حقوقی وآن که اساساً نقش فعالیت احزاب تا صندوق رأی است و بعد از آن هیچ اختیار و نقشی از خود ندارند، باعث میشود تا احزاب به طور جدی در خصوص توسعه تشکیلاتی، توانمندسازی، تقویت نیروی انسانی و معرفی چهرههای موثر به جامعه و به فضای عمومی جامعه نتوانند نقش موثر خود را ایفا کنند. توجه به این مسئله اهمیت دارد که البته به پیشینه کارکرد خود احزاب نیز باز میگردد. به هر حال این موضوع که مسئولین کشور ما با افتخار بگویند من مستقل هستم و وابسته به هیچ حزبی نیستم خودش در فضای عمومی جامعه برای فعالیت حزبی تأثیر منفی دارد. همه این عوامل باعث میشود تا احزاب ما از سپهر اجتماعی لازم برخوردار نباشد.
فارغ از اینکه فعالین احزاب ما اصلاحطلب باشند یا اصولگرا متاسفانه باوری به مشارکت سیاسی زنان ندارند و این واقعتی تلخ است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین درپاسخ به این پرسش که آیا احزاب سازوکاری برای معرفی چهرههای زن و توانمندسازی آنان دارند؟ ابراز عقیده کرد: واقعیت آن است که اساساً کار سیاست در جامعه ما یک امر مردانه است. طبیعتاً احزابی هم که شکل گرفتند احزابی با بافت کاملاً مردانه هستند. شما از بین احزاب موجود در هیچ کدام از احزاب نمیبینید که در رأس حزب خود، کادر رهبریاش از زنان استفاده کرده باشد. منظورم از کادر رهبری شورای اصلی، موثر و تصمیمگیر است. به طور واقع حزبی وجود ندارد که در تقسیم مسئولیتهای کادر رهبری، مسئولیتی را برای زنان اختصاص داده و ظرفیتی را ایجاد کرده باشد که زنان بتوانند خودشان را به فضای سیاسی جامعه عرضه کنند. به همین علت نیز در ایران احزاب زنانه شکل میگیرد. فارغ از اینکه فعالین احزاب ما اصلاحطلب باشند یا اصولگرا متاسفانه باوری به مشارکت سیاسی زنان ندارند و این واقعتی تلخ است. من به عنوان کسی که سالها فعالیت سیاسی کردهام و با خیلی از احزاب نیز گفتوگو کردهام و میگویم که ما در پذیرش این مسأله همچنان با مشکل مواجه هستیم.
وی در تبیین این موضوع افزود:از بین احزاب موجود کدام حزب را میشناسید که زنی را به عنوان دبیرکلی خود انتخاب کرده باشد یا رکنی بسازد که بدون نقش فرمایشی و نمایشی، بتواند سازوکار توانمندسازی و حضور موثر زنان را در آن تشکیلات سیاسی در دستور کار خودش قرار دهد و به نوعی برای مشارکت سیاسی برابر، جریانسازی کند. به نظر میرسد که همین صورت مسأله تا حدودی خودش مانع کار است. اگر احزاب ما در این زمینه فعال شوند، برنامه جدی در ارتباط با این موضوع داشته باشند، ضرورت مشارکت سیاسی زنان را بپذیرند و فقط در حد حرف و شعار باقی نماند قاعدتاً این درصد مشارکت سیاسی زنان تا حدودی میتواند تغییر پیدا کند. راه ورود زنان به نهادهای منتخب دموکراتیک از مسیر احزاب میگذرد. به همین دلیل است که میگویم احزاب وقتی لیست انتخاباتی خودشان را ارائه میدهند باید سهمیه حضور زنان را هم در نظر بگیرند.
وی همچنین تصریح کرد: جدا از اینکه شما زن هستید یا مرد همه می دانند که کار سیاسی کردن درکشور ما به ویژه اگر در جایگاه جریان منتقد نسبت به وضع موجود باشد، کاری هزینهبر است. موضوع هزینه دادنها خودش مانعی برای تمایل زنان و مشارکت سیاسی است. این موضوع به اعتقاد من تأمل برانگیز است که میتواند به عنوان موانع رشد سیاسی در نظر گرفته شود.
منصوری در ادامه با اشاره به شعار سال ۹۴ و ضرورت بسط همدلی و همزبانی میان دولت و مردم، گفت: این شعار بهترین نامگذاری بود که میتوانست برای امسال وجود داشته باشد. توجه به شعار و نام سال نشان میدهد که موضوع همدلی و همزبانی در جامعه یک ضرورت است و جایش امروز خالی است. هر عنوان یا نامی که برای سال انتخاب میشود، دلیلی بر ضرورت آن موضوع برای آن سال است. همدلی و همزبانی خود به خود محقق نمیشود. زمانی به مرحله ی ظهور میرسد که ما از ظرفیتهای جامعه برای توسعه ملی و همزبانی و تعمیق آن استفاده کنیم .این گفته محقق نمیشود مگر آنکه دولت، به معنای عام کلمه، یعنی هر سه قوه و تمام نهادهایی که نقش اصلی را در قدرت کشور ایفا میکنند، فارغ از اینکه این نهادهای انتخابی یا انتسابی هستند به آن عمل کنند.
وی ابراز عقیده کرد: به اعتقاد من برای اینکه بخواهیم همدلی و همزبانی را افزایش دهیم و مانع شکاف میان دولت و ملت در فضای سیاسی کشور شویم، باید به سازوکارهایی بیاندیشیم و در دستور کار قرار دهیم؛ که این سازوکارها بتواند زمینه اعتماد عمومی را در جامعه افزایش دهد. گسترش فضای اعتمادسازی، اطلاعرسانی، پاسخگویی، عملکرد شفاف، رفع محدودیتهای ارتباط با مسئولین میتواند به همدلی و همزبانی کمک کند. نگاه به موقعیت منطقهای و توجه به موقعیت بینالمللی کشور و نیز تلاشی که دولت آقای روحانی برای اعتمادسازی در منطقه و جامعه بینالمللی انجام میدهد به همدلی و همزبانی کمک میکند. این دولت تلاش میکند تا فضا را به سمتی ببرد که از کینهتوزیها و رفتارهایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران به کار میبرند کاسته شود و میخواهد حلقه دشمنان استراتژیک را محدودتر کند.
وی از دولت خواست تا همدلی و همزبانی را در راس کارهای خود قرار دهد و همچنین تصریح کرد: با توجه به تلاشهایی که صورت میگیرد اولین و ضروریترین پشتوانه دولت ایجاد فضای همدلی و همزبانی در میان مردم است. اگر قرار بر تحقق این شعار باشد باید لوازم نهادینه کردن آن در جامعه فراهم شود. در درجه اول همدلی و همزبانی باید در دستور کار خود دولت قرار گیرد. اقداماتی انجام دهد تا حس مسئولیتپذیری در جامعه را تقویت شود. این اتفاق به صورتی باید باشد که من شهروند بدانم سهم فعالیتهایم در تعیین سرنوشتم، در تغییر و اصلاح رفتار مسئولین به چه صورت است. به طور قطع همدلی و همزبانی با تعارف به دست نخواهد آمد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با تاکید بر «ضرورت اجرایی شدن قانون حقوق شهروندی» اظهار کرد: همه مسئولین به ویژه دولت به عنوان قوه مجریه باید برای رسیدن به این شعار، بحث حقوق شهروندی را به صورت جدی پیبگیرند. در مقطعی این موضوع مطرح شد و روزنههایی در جامعه ایجاد کرد، اما به نظر میرسد که دیگر پیگیری مثبتی نداشته است. تقویت و توسعه و همچنین گسترش جامعه مدنی باید در دستور کار دولت قرار بگیرد ، با توجه به رویکرد دولت برای ایجاد تفاهم و گسترش گفتوگو ،همان رویکردی که در سیاست خارجی مبنی بر تفاهم، تعامل و گفتوگو استفاده می شود،در سیاست داخلی نیز باید به عینیت برسد.
وی همچنین گفت: ایجاد بستر گفتوگو در جامعه از طرف دولت میتواند بسیار موثر باشد. فضای دوقطبی که طیفی افراطی به دنبال ایجاد آن هستند، باعث میشود که هیچ وقت همدلی و همزبانی تحقق پیدا نکند. دولت در کاهش این فضا هم میتواند موثر واقع شود. تا زمانی که این مسائل در دستور کار دولت قرار نگیرد و از وظایفی که به عهده دولت گذاشته شده استفاده نشود، نمیتوان انتظار داشت که همدلی و همزبانی در جامعه به عینیت برسد.
وی با اشاره به مذاکرات هستهای و با بیان اینکه «به نتیجه این مذاکرات بسیار خوشبین هستم» ، یادآور شد: مسیری که تاکنون تیم هستهای طی کرده است عقلانیترین، مدبرانهترین و کارشناسیترین و ممکن ترین روشی بوده است که باید طی می شده است. دو راه پیش رو نداریم؛ یا راهی را که تیم مذاکره کننده قبلی طی میکرده را پیش بگیریم یا اینکه به سمتی برویم که مسیر طی شده ما اعتماد جامعه جهانی، ۱+۵ را به دست آورد. بالأخره ما درگیر قطعنامههای شورای عالی امنیت هستیم. میتوانیم با مذاکرات کاری کنیم که دیگر دشمنان ایران فرصت ضربه زدن به ما را نداشته باشند. با توجه به مدتی که دولت روحانی بر سر کار است و با توجه به روند مذاکرات، بیانیه لوزان بهترین دستاوردی بوده که جمهوری اسلامی ایران میتوانست به دست آورد. اینکه بخشی از دولتمردان آمریکا به سمتی میروند که این توافق شکل نگیرد هم از روز اول قابل پیشبینی بود که ما این اصل را به عنوان واقعیت پذیرفتهایم. فشارها، بهانهجوییها و تحریمها نمیتواند نتیجهای را که آنها به دنبالش هستند را حاصل کند.
وی مخالفت کنگره آمریکا با مذاکرات هستهای را نیز قابل پیشبینی دانست و ادامه داد: به اعتقاد من اتفاقاتی که بین کنگره آمریکا و دولت آمریکا رخ داد قابل پیشبینی بود و رفتارهای آینده آنها نیز قابل پیشبینی است، اما نکتهای که باید روی آن تأکید کرد تفاهمی است که در پس بیانیه صادر شده قرار دارد. این بیانیه مبنای کار مذاکره کنندگان ایرانی و گروه ۱+۵ است. من پیشبینی میکنم چنانچه این روند ادامه پیدا کند ، با توجه به قدرت نفوذ رئیسجمهور آمریکا و نگاهی که به این مذاکرات دارد، فرآیند مذاکرات به توافق نهایی برسد. اتفاقاً رسیدن به توافق نهایی ممکنترین حالت شرایط فعلی است.
دولت آقای روحانی نشان داد که از توان مدیریت کشور پس از تحریم ها نیز برخوردار است؛ چرا که کارگزارانش از تخصص و تجربه کافی برخوردار هستند.
منصوری همچنین گفت: ایستادگی تیم مذاکره کننده ایران در دفاع از حقوق مردم ایران، در دفاع از حق ایران برای رسیدن به انرژی هستهای قابل انکار نیست و طولانی شدن مذاکرات اخیر نیز دلیل بر توانایی چانهزنی تیم مذاکره کننده ما بوده است. فراموش نکنیم که پرونده ایران به شورای عالی امنیت رفت و قطعنامههای متعددی علیه ایران صادر شد که مشخص است قطعنامهها زمینه بسیاری از تحریم را فراهم کرده است. یکی از دستاوردهای قابل توجه این بیانیه این است که کشورهای درگیر تعهد دادهاند تا پرونده ایران از شورای عالی امنیت خارج شود. این روند برای دستیابی ایران به انرژی صلحآمیز هستهای ادامه پیدا خواهد کرد. در این میان ایجاد اعتمادسازی و تعامل تفاهم و گفتوگو بسیار مهم است. زمانی که قطعنامهها کاغذپاره و تحریمها بیاثر خوانده میشد، نگرانیها مطرح شد اما متأسفانه بیتوجهی به آن و طرح شعارهای تنشزا در فضای بینالمللی بهانه را برای دشمنان ایران فراهم کردند تا بیشترین فشار را بر ایران وارد کنند.
وی فعالیتهای اقتصادی دولت یازدهم را نیز موفقیتآمیز خواند و افزود: درست است که تحریمها تا حدی در اقتصاد کشور، در بحث بهداشت، درمان و دارو موثر بوده و بر گرده مردم سنگینی خودش را نشان داد است. اما عمده وضعیت نابسامانی که از دولت گذشته بر جای ماند به بیتدبیری و سوءمدیریت آن دولت بازمیگردد. دلیل روشنش هم عملکرد اقتصادی دولت در سال ۹۲ به بعد است. شما ببینید هر روز لایه جدیدی از فساد شکل گرفته در دولت گذشته آشکار میشود. فارغ از اینکه این فساد سیستماتیک چه تاثیرات منفی بر اعتماد مردم نسبت به دولت به معنی عام خود به جای میگذارد. اما دولت یازدهم با همین تحریمها و نابسامانیها و حجم بدهیهای به جای مانده از دولت قبل، کاهش یک باره قیمت نفت توانست تورم را کنترل کند. دولت آقای روحانی نشان داد که از توان مدیریت کشور پس از تحریم ها نیز برخوردار است؛ چرا که کارگزارانش از تخصص و تجربه کافی برخوردار هستند.
وی با اشاره به بازگشت سرمایه گذاران خارجی پس از تفاهم نامه لوزان گفت: بعد از این بیانیه و توافق هم اخباری مبنی بر بازگشت سرمایهگذاران به ایران به گوش رسید. این سرمایهگذاری فرصتی برای اقتصاد ایران است که میزان اشتغال و ارز کشور را افزایش دهد. این فرآیند به خارج شدن اقتصاد کشور از اقتصاد نفتی هم کمک میکند. کشور ما از ظرفیتهای بسیار بالایی در حوزههای مختلف اقتصادی برخوردار است. دولت به طور جدی میتواند از این حوزهها برای جذب سرمایهگذاران خارجی بهره بگیرد. دولت باید بتواند صنعت توریسم را در کشور بهبود بخشد و آن را توسعه دهد جاذبه تاریخی ایران به تصور من و با توجه به پژوهشهایی که داشتهام به حدی است که میتواند به یکی از قطب های توریسم در جهان تبدیل شود،مشروط بر اینکه از این فرصت استفاده کنیم .این دولت می تواند از این صنعت از یک سو برای بهبود رشد اقتصادی در کشور استفاده کند و از طرف دیگر وابستگی به نفت کاهش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر در مجموع فرصت بسیار مغتنمی پیش روی کشور است.
منصوری خطاب به مسئولان دولتی گفت: در این زمینه دولت باید از نیروهای صاحب فکر، نظر و متخصص استفاده کند تا وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشد و به همین ترتیب که تورم را به بهترین شکل کنترل کرد، رکود را هم سامان بخشد. در حوزه اقتصادی اگر دولتی بتواند تورم را مهار کند اولین گام و اساسیترین گام در بهبود وضعیت اقتصاد را برداشته است. از همین طریق است که دولت میتواند به آن رشد اقتصادی که در سند چشمانداز وجود دارد برسد. توجه به تجربه کشورهایی که مثل ما منابع انرژی لایزال ندارند میتواند موثر باشد. اگر کاهش قیمت نفت بتواند دولت را به طور جدی به فکر برنامهریزی در حوزههای دیگر بیاندازد، میتواند به گسترش سرمایه اجتماعی و سرمایه ملی در کشور بیانجامد. فرصتی که دولت پس از این توافق خواهد داشت بسیار مغتنم است پس ما امیدواریم تا توافق نهایی حاصل شود.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تعلیق حج نیز ابراز عقیده کرد: اینکه این تعلیق در رفتار آل سعود و عربستان تا چه حد میتواند تأثیر گذار باشد و آنها را با چه چالشی روبرو میکند این است که در حالت واقعبینانه خیلی تأثیرگذار نخواهد بود. اما به لحاظ دیپلماتیک و ارائه چهره قابل تصور دولتی اسلامی، میتواند با تأثیرات منفی برای دولت عربستان همراه باشد. ما همچنان در مورد مشکلاتی مثل اتفاق اخیر در حج عمره، با عدم شفاف سازی روبرو هستیم. جریانهایی با فضاسازی سعی میکنند افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند و این اتفاق به دلیل فقدان اطلاعرسانی لازم صورت میگیرد. این تعلیق اگر بتواند آن فضای مثبت را در کشور بر جای بگذارد و رویکردی را که در ارتباط با حج عمره وجود دارد را جهتدهی بکند مثبت خواهد بود.
وی با انتقاد از موج عربستیزی که در فضای مجازی ایجاد شد، خاطرنشان کرد: متأسفانه پس از این اتفاق ادبیات و شعارهای عربستیز و تقابل نژاد آریایی با عرب مطرح شد که با توجه به قومیتها و گویشهای عربی به هیچ وجه متناسب فضای عمومی کشور نیست. بخش قابل توجهی از مردم کشور ما عرب زبان هستند و این تقابل اصلاً به نفع جامعه نیست. خلا حضور کنشگران اجتماعی و طبقه روشنفکر جامعه در جلوگیری از چنین فضاسازیهایی بسیار موثر است.
منصوری در پایان سیاست آل سعود در مواجهه با یمن را افزایش تشنج در منطقه دانست و گفت: حملات اخیر و نیز توانایی عربستان در همراه کردن مجموعهای از کشورهای منطقه قابل پیشبینی بود. اما جمهوری اسلامی ایران با توجه به رویکردی که از ابتدای مواجهه با کشورهای منطقه و توجه به نقش استراتژیک خود که میتواند از مناقشههای موجود کم کند و همچنین استفاده از ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران که در فضای بینالمللی به دست آورده است اگر از این ظرفیتها به درستی بهره گرفته شود میتواند از این تنشها و مناقشهها کم کند. از طرفی هم با این حرکات میخواهند به نوعی بر مذاکرات ایران تأثیر بگذارند.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085