پدر دربند

چکیده :در این مدت دولتی که برای شکل گیریش تلاش کردیم و به رغم هزینه زیاد آن پشیمان هم نیستیم حتی دلجویی کوچکی هم نکرده. آقای ظریف انتظار دلجویی نداریم حداقل نمک بر زخم های ما نپاشید....

پرستو سرمدی:

جناب آقای ظریف
با سلام

چند روز قبل از توافق هسته ای بود که خبر دادند حسین همسرم برای اجرای حکم باید خود را به اوین معرفی کند. اولین کاری که کردیم گرفتن آغوش پدر از پسر ۱۵ ماهه ام بود که عادت داشت شب ها با لالایی پدر بخوابد.خواستیم قبل از رفتن پدر عادتش به او را تغییر دهیم. روزهای سختی بود تا این که توافق هسته ای حاصل شد، حسین می گفت احساس می کنم همه رنج هایمان به نتیجه رسیده است و حالا با انرژی بیشتر دوران حبس را تحمل می کنم.

دور کردن سایه جنگ و تحریم از سر کشور کار بزرگی بود که گمان می کنم شما تصور می کنید به تنهایی آن را انجام داده اید. این گونه نیست برای جلوگیری از روندی که دولت گذشته پیش می برد هزینه های زیادی پرداخت شده. همسرم حسین نورانی نژاد به زندان رفته است به دلیل فعالیت هایی که در دوران انتخابات سال ۹۲ برای دفاع از شرکت در انتخابات و حمایت از آقای روحانی انجام داد، آن زمان که همه خواهان تحریم بودند او صدای اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات بود. بسیاری دیگر از دوستانم نیز به همین دلیل در انتظار گرفتن حکم و رفتن به زندان هستند.

در این مدت دولتی که برای شکل گیریش تلاش کردیم و به رغم هزینه زیاد آن پشیمان هم نیستیم حتی دلجویی کوچکی هم نکرده. آقای ظریف انتظار دلجویی نداریم حداقل نمک بر زخم های ما نپاشید.

فردا روز پدر است، حسین همسرم به دلیل فعالیت های تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری به دنیا آمدن پسرمان را نتوانست ببیند، سهراب را اولین بار در ۴ ماهگی دید فقط برای یک ماه، پس از آن ۲ ماه زندان بود. و حالا بار دیگر در زندان است، در حالی که پدر شدن و بودن در کنار سهراب بزرگترین آرزوی او بوده و هست.

منبع: فیس بوک نویسنده