سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » پیروی مصباح یزدی از خوارج برای توجیه حصر: لا حکم الا لله؛ هرچه ولی‌فقیه بگوید...
» پس از برادر رهبری، «مطهری زمان» هم به شهید بهشتی حمله کرد

پیروی مصباح یزدی از خوارج برای توجیه حصر: لا حکم الا لله؛ هرچه ولی‌فقیه بگوید

چکیده :تئوریسین خشونت دینی با بیانی عیان و تحجری عریان، شعار خوارج را برای توجیه حصر به کار گرفته و بدین ترتیب با صراحتی تمام اعتراف کرده که هیچ توجیه قانونی، روند حقوقی و حکم قضایی برای این حصر وجود ندارد و هرچه هست، اراده ملوکانه است. غافل از اینکه شعار «لا حکم الا لله» را چهارده قرن قبل تر، کسانی با پیشانی های برآمده تر و ریش های انبوه تر از آقای مصباح، مقابل علی(ع) علم کردند....


کلمه – سید حسین ناصری نیا:

بازی چند روزه اقتدارگرایان که توپ سرگردان توجیه حصر را هر روز به سمتی پرتاب می کردند، با حرکت آخر مصباح یزدی وارد مرحله جدیدی شده است.

تئوریسین خشونت دینی با بیانی عیان و تحجری عریان، شعار خوارج را برای توجیه حصر کروبی، موسوی و رهنورد به کار گرفته و گفته است: «مشروعیت این حکم (حصر) به رأی حاکم اسلامی است. ارزش حکم و تصمیم شورایعالی امنیت هم به امضای ولیّ فقیه است. این حکم ولیّ فقیه یعنی حکم حکومتی و حکم حکومتی، حاکم بر احکام اولیه است. اعتبار سایر احکام هم به امضای ولیّ فقیه است حتی اگر اجماع نمایندگان مجلس باشد تا ولیّ فقیه امضا نکند ما آن را قانون واجب الطاعه نمی‌دانیم. حکم، مخصوص خداست و مخصوص پیغمبر و مخصوص امام و جانشین امام.»

او بدین ترتیب با صراحتی تمام اعتراف کرده که هیچ توجیه قانونی، روند حقوقی و حکم قضایی برای این حصر وجود ندارد و هرچه هست، اراده ملوکانه است. غافل از اینکه شعار «لا حکم الا لله» را چهارده قرن قبل تر، کسانی با پیشانی های برآمده تر و ریش های انبوه تر از آقای مصباح، مقابل علی(ع) علم کردند و عاقبت کار را به آنجا رساندند که علی بگوید چشم فتنه را کور کردم و کسی جز من نمی توانست چنین کند.

مصباح یزدی که رهبری چد سال قبل او را «مطهری زمان» نامید و در بودجه سال آینده برای موسسه اش ۱۴ میلیارد تومان در نظر گرفته شده، این موسسه را با نام امام خمینی(ره) اداره می کند، اما دست پروردگان او و شاگردانش در این موسسه، افکاری یکسره مخالف با افکار امام را می آموزند و ترویج می کنند.

او که با هفته نامه ۹ دی متعلق به حمید رسایی نمایده افراطی مجلس گفت و گو کرده، تلاش ناکام دیگری را برای توجیه حصر آغاز کرده است؛ اما این بار نه همچون علم الهدی با ادعای دروغ وجود حکم قضایی و یا همچون طائب با ادعای دروغ تفهیم اتهام در شورای امنیت ملی!

مصباح که به نظر می رسد فهمیده تر از همفکران خود است، به خوبی می داند حصر آنقدر آشکارا مخالف قانون است که حتی با نگاه ابزاری به قانون هم راهی برای توجیه آن نیست. از همین رو مثل همیشه قانون را کنار می گذارد و به ولایت فقیه متوسل می شود؛ ولایت فقیهی که بنیان گذار جمهوری اسلامی می گفت نمی خواهد دیکتاتوری کند و اگر از عدالت خارج شود از ولایت ساقط است. مصباح می گوید: «مشروعیت این حکم به رأی حاکم اسلامی‌است.»

پیش از این، دیگر توجیه گران همچون علم الهدی و احمد خاتمی و نمایندگان رهبری در سپاه و اعضای شورای نگهبان و … تلاش می کردند حصر را به نحوی به شرع و قانون نسبت دهند؛ بلکه بتوانند مواضع صریح مراجع تقلید در غیرشرعی و غیرقانونی خواندن حصر را خنثی کنند.

مصباح اما درباره موسوی و کروبی مدعی شده: «اگر حکم حکومتی نبود، هم طبق شرع و هم قوانینی که ما داریم این‌ها باید مجازات بشوند و حکمشان هم اعدام است. چه کسی این‌ها را از اعدام نجات داد؟ اگر حکم و نظر ولیّ فقیه نبود، این‌ها باید اعدام می‌شدند. برای توبه هم شرایط به حکم حکومتی بستگی دارد. آن مصلحتی که ایجاب می‌کند تا از حکم اولیه اعدام صرف نظر شود، مصلحت جامعه اسلامی‌است که ولیّ فقیه تشخیص می‌دهد. هرچه تشخیص دهد نظر او معتبر است. اگر مصلحت نبود طبق روال عادی این‌ها باید دادگاهی می‌شدند و بدون شک محکوم به اعدام بودند. حتی نه یکبار اعدام بلکه به دلایل مختلف باید اعدام شوند.»

او در حالی حکمی در قواره «چند بار اعدام» را برای سران جنبش سبز صادر کرده که توضیح نداده وقتی موافق و مخالف می خواهند موسوی و کروبی محاکمه شوند تا حقایق روشن شود، کدام مصلحت (بخوانید نگرانی) باعث شده که رهبری جلوی این حق و تکلیف قانونی بایستد و شخصا تصمیم بگیرد که با محصوران ملاطفت کند!

مصباح یزدی در بخش دیگری از این مصاحبه نیز تلاش کرده کناره گیری خود از مبارزه با رژیم شاه را با توسل همیشگی به ابزار دین توجیه کند. او بدون توضیح درباره مخالفتش با دستور امام برای چراغانی نکردن نیمه شعبان، مدعی شده که فعالیت اجتماعی و سیاسی را از امام آموخته است.

او سپس، همانند محمد خامنه ای، بدون ذکر نام به شهید بهشتی تاخته و گفته است: «یادم نمی‌رود یکی از کسانی که بعد‌ها در انفجار‌ها به شهادت رسید در مجلسی – که الان حتی به یاد دارم در کجا و چه اشخاصی از بزرگان و علمای امروز هم حاضر بودند – ایشان می‌گفت ما و مارکسیست‌ها هرکدام نصفی از اسلام را داریم، از نگاه آن آقا اسلام به معنی خدا پرستی و عدالت بود! بعد معتقد بود که ما خداپرستی‌اش را گرفته‌ایم و مارکسیت‌ها عدالتش را گرفته‌اند! بعد می‌گفتند چرا به مارکسیست‌ها بد می‌گویید، آن‌ها هم حق دارند به ما بد بگویند. این را یک روحانی می‌گفت که بعد‌ها شهید شد!»



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.