سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » جنبش سبز: دیروز، امروز، فردا/ قسمت سوم: شبکه‌های درهم‌تنیده و ادامه حیات جنبش اجتم...
» درس‌گفتارهای دکتر سعید مدنی در بند ۳۵۰ زندان اوین

جنبش سبز: دیروز، امروز، فردا/ قسمت سوم: شبکه‌های درهم‌تنیده و ادامه حیات جنبش اجتماعی

چکیده :آنچه می‌خوانید، سومین بخش از سلسله مباحثی است که دکتر سعید مدنی در کلاس‌های خود در بند ۳۵۰ زندان اوین با موضوع «جنبش‌های اجتماعی» و تاکید بر وضعیت خاص جنبش سبز در ایران و شرایط دیروز، امروز و فردای آن مطرح کرده است. این درس‌گفتارها به‌طور هفتگی در کلمه منتشر می‌شود. ...


اتاق ۱۱ بند ۳۵۰ زندان اوین محل برگزاری کلاس‌هایی در زمینه مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فکری و همچنین آموزش زبان‌های خارجی و مباحثی درباره علوم پایه بوده است. دکتر سعید مدنی نیز تا پیش از تبعید به سالن ۱۲ زندان رجایی‌شهر کرج، طی یک سالی که در آن بند حضور داشت، کلاس‌هایی در زمینه مسائل اجتماعی به خصوص جنبش‌های اجتماعی برای زندانیان سیاسی برگزار کرد.

تقریر سلسله مباحث ایشان در این کلاس‌ها که توسط سیامک قادری، روزنامه‌نگار و از فعالان جنبش سبز، تهیه شده و برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، از این پس به‌طور هفتگی -و ان‌شاء‌الله منظم-  در کلمه منتشر خواهد شد.

پیش‌تر اولین و دومین قسمت از درس‌گفتارهای ایشان با موضوع «جنبش‌های اجتماعی» و تاکید بر وضعیت خاص جنبش سبز در ایران و شرایط دیروز، امروز و فردای آن در کلمه منتشر شده بود و آنچه می‌خوانید، سومین قسمت از این سلسله مباحث است:

پیش از آنکه بحث درباره مفهوم جنبش اجتماعی را ادامه دهیم، اجازه دهید کمی درباره چهار شاخصه مهم و مشترک در تعریف جنبش‌ها و نسبت آن با جنبش سبز گفت‌و‌گو کنیم.

تجربه پنج سال اخیر یعنی از تولد جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ تاکنون، نشان می‌دهد از همان آغاز و با برآمدن جنبش و حول آن به سرعت شبکه گسترده‌ای از روابط رسمی و غیررسمی در فضای حقیقی و مجازی شکل گرفت که هنوز هم به حیات خود ادامه می‌دهد. شبکه روابط اجتماعی را به تور ماهیگیری تشبیه کرده‌اند که تلاش مخالفان جنبش برای قطع هر رشته آن هرگز مانع تداوم حیاتش نمی‌شود.

فرض کنید از فردای انتخابات مهندس موسوی و آقای کروبی حزب، انجمن یا گروهی رسمی را تاسیس و تلاش می‌کردند ظرفیت‌های جنبش را در آن جا دهند. همه ما به خوبی می‌دانیم که اولا امکان نداشت ظرفیت‌های جنبش، تنوع و تکثر درون آن و در نهایت همه قابلیت‌ها و منابع‌اش، درون ظرف یک حزب یا انجمن جا گیرد و ثانیا به فرض آنکه چنین می‌شد این حزب و گروه نوپا سرنوشتی جز آنچه بر سر احزاب رسمی مثل مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب، ملی‌مذهبی‌ها و اعتماد ملی و دیگر احزاب و گروه‌های سیاسی آمد، در انتظارش نبود.

درباره نکته اول پس از این گفت‌و‌گو خواهیم کرد، اما در مورد دوم یکی از عوامل بقایای جنبش‌ها به خصوص جنبش‌های جدید اجتماعی و عدم سرکوب و قطع حیات آنها همین شبکه‌های اجتماعی درهم تنیده‌اند البته کار این شبکه‌ها تنها تداوم حیات جنبش و روابط آن نیست بلکه چرخش اطلاعات و منابع و معنا که در نهایت به شکل‌گیری هویت جنبش منجر می‌شود، از دیگر کارکردهاست.

گاه برخورداری جنبش‌های اجتماعی و به خصوص جنبش سبز از شبکه روابط در فضای مجازی به اطلاع‌رسانی در اینترنت تقلیل داده می‌شود، درحالی‌که همه کارکردهای حضور گسترده جنبش سبز در فضای مجازی فراتر از این و شامل و کارکردهای شناختی، ترویجی، هویت‌سازی، شبکه‌سازی و سازماندهی است.

درباره کارکردهای شناختی و ترویجی شبکه روابط در فضای مجازی زیاد صحبت شده است. این شبکه نقش زیادی در شناخت کاربران فضای مجازی و حقیقی از جنبش و باورها و اعتقادات آن داشته است.

آیا واقعا اگر جنبش سبز چنین امکاناتی را در اختیار نداشت، یا اجازه دهید سوالم را تصحیح کنم، اگر تکنولوژی در عصر ما چنین امکاناتی را در اختیار جنبش قرر نداده بود، این پروپاگاندا ۵ ساله مخالفان جنبش ذیل ادبیات «فتنه» به این سادگی نقش برآب می‌شد؟ ما که امکانی نداشتیم، ما که صدا و سیما با دهها شبکه را نداشتیم، ما که هزاران واعظ و روحانی رسمی، سازمان تبلیغات، تریبون‌های نماز جمعه و حجم عظیم بودجه تبلیغاتی نداشتیم، پس چگونه با این همه هزینه هنوز کم‌ترین خدشه‌ای متوجه ماهیت جنبش و مشارکت‌کنندگان در آن نشده است؟

پاسخ همه این سوالات شبکه روابط و تعاملات غیررسمی جنبش بود که با وجود همه محدودیت‌ها و کارکرد ضعیف رسانه‌‌‌های جنبش، بار دفاع از حقانیت و سلامت جنبش را بر دوش کشیدند و اجازه ندادند چهره ندا، سهراب و دیگر شهدای جنبش مخذوش شود.

کارکرد دیگر شبکه روابط، کمک به ایجاد و تقویت هویت جنبش بود. برخی صاحب‌نظران معتقدند شبکه روابط به خصوص در فضای مجازی هویت جدید ایجاد نمی‌کند بلکه آنها حافظ و تقویت‌کننده هویت جنبش‌ها هستند. به نظرم این نکته مهمی است. هویت جنبش سبز محصول کنش جمعی آن است، طی سال‌های ۱۳۸۹- ۱۳۸۸ به تناسب رشد و تحول جنبش به تدریج هویتی شکل گرفت که بعدا به کمک شبکه روابط و تعاملات رسمی حفظ شد، تداوم یافت و تعمیق گردید.

هویت رمز ماندگاری و تثبیت جنبش است که درباره آن بحث خواهیم کرد اما در هرحال شبکه روابط و تعاملات رسمی اجازه داد فرآیند دموکراسی گفتگویی درون جنبش بگیرد  و به این ترتیب «ما» ی جنبشی را از «آنها»ی ضد جنبشی متمایز کند.

شبکه روابط از جهت دامنه، وسعت و تنوع ثابت نیست و دائما به کمک اینترنت و روش‌های ارتباطی متفاوت بازتولید و تکثیر می‌شود و چتر جنبش را بزرگ و بزرگ‌تر می‌کند.

شبکه تعاملات غیررسمی، شامل روابط متقابل، پیوند‌های درون سازمانی، باورها و هنجارهای مشترکی هستند که برای ایجاد انسجام در درون جنبش و جذب فعالان و هواداران اهمیت می‌یابند. ایجاد همدلی و حساسیت مشترک و برقراری با افرادی که تا پیش از این به جنبش نپیوسته‌اند راهی برای تداوم شبکه‌سازی است. سازماندهی اعتراضات را در ردیف دیگر کارکردهای شبکه روابط باید قرار داد. جنبش سبز در سال‌های ۸۹- ۱۳۸۸ تجربه‌های زیادی در این زمینه دارد.

تظاهرات ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ از میدان فردوسی تا انقلاب را به یاد آورید. چه کسی یا چه سازمانی می‌توانست در شرایط سخت امنیتی آن زمان آن همه جمعیت را سازماندهی و به تظاهرات دعوت کند. سه‌شنبه‌های سال ۸۹ را به خاطر آورید، آنچه به جنبش سبز امکان می‌دهد تا هنوز هم سبزها یکدیگر را همیابی کنند مگر جز شبکه روابط تعاملات غیررسمی است.

مسئولان سیاسی و امنیتی با اشاره به نقش شبکه روابط اجتماعی به خصوص در فضای مجازی مدعی می‌شوند غربی‌ها این امکان را در اختیار سبزها قرار دادند تا منافع‌شان تامین شود. این ادعاهای سخیف ناشی از جهل به تاثیر شبکه‌های اجتماعی و تعاملات غیررسمی در تحولات سیاسی- اجتماعی دنیای امروز است. در آخرین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شبکه‌های اجتماعی نقش غیرقابل انکاری داشتند و دو رقیب انتخاباتی سرمایه زیادی صرف جلب حمایت آنها کردند.

بنابراین شبکه‌های اجتماعی مشکل نوینی از ارتباطات هستند و در عین حال که همه‌گیر می‌باشند به صورت انفرادی تولید و دریافت می‌شوند و تاثیر می‌گذارند و به ابرازی در خدمت جنیش‌های اجتماعی قرار گیرند.

در همین جنبش «وال استریت» که صدا و سیما دایم آن را پوشش می‌دهد شبکه روابط مجازی نقش و اهمیت بسیار داشت. فعالان این جنبش در همان مرحله اول با تشکیل وب سایت «اشغال» با کمک یکدیگر به عنوان یک قطب مرکزی مشترک از توئیتر و فیس بوک در کنار ایمیل‌ها، وب‌سایت‌ها و دیگر ابزار آن‌لاین برای اعلام، بحث و تبادل نظر و برقراری ارتباط در تظاهرات استفاده کردند، پارک «زاکوتی» به عنوان یکی از مراکز مهم تجمع‌ تظاهر‌کنندگان تبدیل به یک پایگاه فناوری اطلاعات شد.

جاستین ویدز مسئول صفحه تویئتر جنبش وال استریت در این زمینه گفته: این کار درست شبیه یک عملیات پارتیزانی است. ما با استفاده از شبکه‌های اجتماعی صدای جنبش را به تمام نقاط جهان انعکاس می‌دهیم.

یکی از نمادهای قدرت شبکه روابط غیر رسمی به خصوص در فضای مجازی «جنبش زاپاتیستا» در ایالت جیاپاس مکزیک است. این جنبش پس از حمله و اشغال ۷ شهر در ایالت جیاپاس در سال ۱۹۹۴ شدیدترین حملات نظامی دولت مکزیک قرار گرفت و ناچار شد با ۱۴۵ کشته به جنگل عقب‌نشینی کند.

مطالبات مهم این جنبش عبارت بودند از «خود مختاری برای بومیان جیاپاس، توجه به حقوق بومی‌ها و حقوق زنان، اعتراض به اقتصاد لیبرال حاکم بر مکزیک، فراهم کردن تسهیلات برای تامین مسکن، بهداشت، آموزش، اشتغال، و زمین برای روستاییان و برقراری عدالت، آزادی، دموکراسی و مشارکت در سطح ملی. جنبش زاپاتیست‌ها پس از این حمله بلافاصله تجدیدنظرهای مهمی در سازماندهی خود کرد و با حفظ سازمان هرمی، شبکه روابط اجتماعی گسترده‌ای را در سطح محلی، ملی و بین‌المللی ایجاد کرد و از اینترنت و فضای مجازی برای انتقال و اشاعه دیدگاه‌هایش بهره فراوان برد.

همه این اقدامات درحالی بود که مردم فقیر ایالت جیاپاس از حداقل امکانات ارتباطی از جمله  تلفن برخوردار بودند و فقط در شهر مرکز اینترنتی وجود داشت. با این وجود «مارکوس» فرمانده هوشیار شورشیان جمع کثیری از حامیان جنبش را برای رساندن صدای جنبش به اقصی نقاط کشور فراخواند و در یک شبکه اجتماعی گسترده فعال کرد. تظاهرات ۷۵۰ هزار نفری در حمایت از مطالبات جنبش «زاپاتیستا» و علیه فشار و سرکوب دولت مکزیکوسیتی یکی از دستاوردها و کارکردهای شبکه روابطی بود که این جنبش از آن برخوردار شده بود. همین فشارها که به واسطه شبکه‌های اجتماعی در سطوح مختلف به دولت مکزیک وارد شد موجب توقف عملیات و لغو حکم بازداشت رهبران و فعالان جنبش شد و در پی آن در تابستان سال ۱۹۹۹ و به دنبال مذاکرات مفصل دو طرف، دولت وعده داد حقوق بومی‌ها را رعایت کند.

گاه برخی با اشاره به برجسته شدن حضور جنبش‌ها در فضای مجازی و متقابلا کاهش حضور آنها در فضای حقیقی، نقش و اهمیت شبکه روابط اجتماعی را تقلیل می‌دهند. باید توجه داشته باشیم که دو فضای مجازی و حقیقی هرگز مستقل از یکدیگر نیستند، بلکه هردوی آنها از وجود جنبش اجتماعی حکایت می‌کند و نمودهای یک واقعیت بیرونی یعنی اعتراض و کنش جمعی هستند.

البته در طول سال‌های اخیر عده‌ای گمان می‌کردند، شبکه روابط در فضای مجازی همه چیز است. در واقع آنها تصور می‌کردند بدون وجود یک پشتوانه اجتماعی و تجمیع کنش و مطالبه در فضای حقیقی، می‌توان صرفا به اتکای اینترنت و حضور در چند شبکه اجتماعی، تحولاتی را رقم زد. مقاله «کلیک، کلیک، بنگ، بنگ» سعید حجاریان را در نقد گروهی از دوستان که برای اعتراض در فضای مجازی کمپینی به راه انداخته و فراخوان داده بودند، به خاطر دارید. به نظرم اساس نظریه آقای حجاریان آنجا درست بود. یعنی بدون اتکا به یک نیروی پشتیبانی واقعی اجتماعی و حضور در فضای حقیقی و برخورداری از طبقه یا اقشار حامی، نمی‌توان تنها با حضور در فضای مجازی نسبت به اثرگذاری بر تحولات اجتماعی امید داشت. جنبش سبز در فضای حقیقی شبکه ای از روابط را حول مطالبات و هویت خود سازمان و به موازات آن، این شبکه را در فضای مجازی گسترش داد. از این رو هر کنش جمعی در فضای مجازی نمود روشنی در فضای حقیقی دارد و متقابلا هر تلاشی در فضای حقیقی، آثار مشخصی در فضای مجازی.

از این گذشته تفکیک شبکه روابط اجتماعی جنبش در دو فضای حقیقی و مجازی نیز ناممکن است و پیوندی جدی بین این دو وجود دارد. به علاوه شبکه روابط در هر دو بخش کارکردهای متفاوتی دارند و حذف و نادیده گرفتن یکی یا تقلیل نقش و اهمیت هرکدام نه مطلوب و نه ممکن است. گرچه به هرحال همان‌طور که پیش از این توضیح دادم در مرحله تاسیس  و تولد یک جنبش اصالت با فضای حقیقی است، اما پس از آن و در مرحله تحکیم هویت جنبش- به خصوص در دنیای امروز- حضور در فضای مجازی حیاتی و ضروری است.

در همین انتخابات ریاست جمهوری می‌توان هر دو کارکرد جنبش را ملاحظه کرد. از یک سو پس از یک دوره گفتگو، مباحثه و طرح نظرات در فضای مجازی، در نهایت گرایش به حمایت از روحانی در کمتر از دو هفته آخر در میان شبکه‌های اجتماعی سبز- به خصوص پس از تحرکات آقای خاتمی- تقویت شد و در نهایت امکانات ارتباطی در این شبکه‌های اجتماعی، موجب بسیج اجتماعی برای کنش جمعی در روز انتخابات شد که نهایتا به شکل غیرمنتظره‌ای آرای روحانی را با همه اما و اگرها پیرامون او و تیم‌اش افزایش داد. شبکه غیر رسمی روابط و تعاملات اجتماعی یکی از اجزای انکار ناپذیر پدیده‌ای است که از سال ۱۳۸۸ متولد شد و اکنون نیز به عنوان سرمایه و نقطه قوت جنبش بقا و حیات آن را تضمین می‌کند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.