۵ سال مقاومت جنبش سبز و آینده آن
چکیده :علی کشتگر، فعال سیاسی و نویسنده، در یادداشتی به مناسبت سالگرد ۲۲ خرداد از نظرگاه خویش به جنبش سبز و آیندهی آن پرداخته است. او معتقد است: زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در این 5 سالی که از کودتای انتخاباتی 22 خرداد 88 می گذرد همراه با تحمل محرومیت ها و رنج های شرایط غیرانسانی اسارت و حصر، روزبه روز بزرگتر شده اند. آنها امروز مورد احترام اکثرایرانیان و اغلب گروههای متفاوت سیاسی و عقیدتی ایران اند....
کلمه – علی کشتگر:
دکتر مصدق در جریان محاکمات نظامی خود یکبار گفت: حالا این حرف مادرم را بهتر درک می کنم: “بزرگی آدم ها به میزان شدائد و رنجهایی است که بخاطر مردم خود تحمل می کنند.” (نقل به معنی) شاید او در دل به این هم می اندیشید که بزرگی ملت ها نیز در ارج گذاری به فرزندان فداکار خویش است.
هیچ ملتی بدون قدرشناسی از شهروندان بزرگواری که سخاوتمندانه از همه چیز، حتی جان خود مایه می گذارند تا اسباب بزرگی ملتی را فراهم سازند، به بزرگی و موفقیت نمی رسد.
زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در این ۵ سالی که از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ می گذرد همراه با تحمل محرومیت ها و رنج های شرایط غیرانسانی اسارت و حصر، روزبه روز بزرگتر شده اند. آنها امروز مورد احترام اکثرایرانیان و اغلب گروههای متفاوت سیاسی و عقیدتی ایران اند.
در برش هایی از حیات هر ملتی، تغییر و تحول درگرو ایفای نقشی است که تاریخ بر دوش بازیگران معینی می گذارد. بدینسان، سرنوشت جنبش ها و تحولات به وفاداری، درایت و صلابت کسانی پیوند می خورد که قرعه فال به نامشان زده شده است.
آنگاه که این بازیگران به قیمت تحمل همه سختی ها بیرق شرف سیاسی و ایستادگی یک ملت در برابر زروزور و ظلم را وانمی نهند، به نقطه امید و حلقه وصل و همبستگی مردم تبدیل می شوند.
سه اسیر در بند جنبش سبز، از روز کودتای انتخاباتی تا به امروز که پنج سال از آن سرقت بزرگ می گذرد، در همه عرصه ها چه آنجا که جنبش سبز شهروندان به همراهی و هدایت آنان نیاز داشت و چه از لحظه حصر که سرنوشت این جنبش به وفاداری و تسلیم ناپذیری آنان در برابر فشار سرکوبگران پیوند می خورد، از عهده کارستانی که تاریخ بر دوش آنان نهاده برآمده اند.
پیروزی اخلاقی امروز این زندانیان سیاسی بر کودتا گران تضمین کننده پیروزی های سیاسی آینده است.
در ۵ سال گذشته، ایستادگی زندانیان و حضور و نفوذ گفتمان جنبش سبز در فضای سیاسی ایران، بر همه کنش های جامعه و حاکمیت اثرات انکارناپذیر داشته است. بدون اعتراضات تاریخی مردم تهران و شهرهای بزرگ کشور علیه کودتاگران، بدون همت و تلاش هزاران زن و مرد جوان این جنبش که با وجود سرکوب خونین کودتاگران، هرگز از پای ننشتند و بدون پایداری همراهان در حصر آن ماندگاری و نفوذ گفتمان جنبش سبز در بافت های اجتماعی و سیاسی جامعه ممکن نبود. و بدون همه اینها پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۴ غیرممکن بود. سهم جنبش سبز و جانباختگان و رهروان زندانی آن در پیدایش امیدهایی که در افق سیاست های خارجی و داخلی ایران پدیدار گشته، انکارناشدنی نیست. در چشم انداز آینده نیز شرط روئیدن امیدهای پدید آمده به پیروزی های ملی و سیاسی تحکیم رشته های پیوند میان مردم و اسیران دربند جنبش دموکراسی خواهی سبز است.
بی جهت نیست که هسته اصلی قدرت و شخص رهبر جمهوری اسلامی در همه سالهای گذشته، پاره کردن همین رشته پیوندها را آماج تلاشهای سیاسی و تبلیغاتی خود قرار داده اند.
البته جنبش دموکراسی خواهی هرچند مدیون ایستادگی سه چهره محصور و سایر زندانیان سیاسی است، اما محدود به آنان نمی شود این جنبش ادامه پروژه انقلاب مشروطه و نهضت ملی است. پروژه نهادینه کردن حقوق شهروندی که نخستین شرط تحقق آن استقرار آزادی های سیاسی و حکومت قانون به روایت ناتمام انقلاب مشروطه و نهضت ملی دکتر مصدق است.
جنبش سبز، جنبشی که پس از کودتای انتخاباتی در اعتراضات میلیونی مردم تهران در برخی از شهرهای بزرگ کشور تجسم پیدا کرد، جنبش مدنی همه ایرانیان علیه دیکتاتوری مذهبی است. از تکرار این حقیقت نباید خسته شد که میلیونها شهروند ایرانی این جنبش که با شعار رای من کو به خیابان آمدند برای حمایت از یک عقیده و مذهب معین و یا یک حزب سیاسی خاص به میدان نیامدند. بلکه برعکس برای برابری همه شهروندان فارغ از هرگونه تبعیض مذهبی،عقیدتی،جنسی و قومی آمدند.اهمیت رفتار و گفتار همراهان زندانی این جنبش بویژه موسوی، کروبی و رهنورد در آن است که:
۱- آنان در همراهی با جنبش دموکراسی خواهی سبز، خط ابطال بر سنت استبدادی فصل الخطاب بودن اوامر ظالمانه ولایت فقیه کشیدند.
۲-از دایراه سیاست ورزی درون حکومتی فراتر رفتند و تکیه اصلی خود را بر فعالیت های سیاسی جامعه محور قرار دادند. به سخن دیگر شرط تغییر رفتار حاکمیت، و موفقیت اصلاحات سیاسی و اجتماعی را در روی آوردن سیاست ورزی جامعه محور اعلام کردند. بدون آن که اهمیت سیاست ورزی از بالا را نفی کنند.
۳- از گفتمان رسمی جمهوری اسلامی عبور کردند و با صراحت به گفتمان دموکراسی خواهی روی آوردند. بیانیه های ۱۵، ۱۶ و بویژه ۱۷ میرحسین موسوی و مواضع مهدی کروبی و رهنورد در ماههای بیش از حصر گواه بر این مدعاست. آنها صریحا خواستار انتخابات آزاد بدون دخالت شورای نگهبان و پذیرش نتیجه آن، هرچه که باشد، بودند.
مهم نیست که آنها شخصا به دنبال چه نوع نظامی هستند؛ مهم نیست که آنها احتمالا در آرزوی اصلاح جمهوری اسلامی و احیای نظام دینی بدون ولایت فقیه اند. مهم این است که پذیرای انتخابات آزاد و ملتزم به قبول نتیجه آن هرچه که باشد هستند. و این خود یعنی اعتقاد به فرهنگ مدارا و پذیرش برابری مخالف در برابر قانون و فرصت های سیاسی. حتی مهم نیست که چه انتقادی به گذشته پیش از ۲۲ خرداد ۸۸ آنها داریم و یا در آینده تا کجا بر مواضع امروزین خود می ایستند، هیچ یک از ما مسوول آنچه که دیگران در آینده انجام می دهند نیستیم و درباره رفتار آینده هیچ کس هم نمی شود پیشگویی پیامبرگونه کرد.
مهم این است که آنها امروز به نماد همبستگی و حلقه پیوند جنبشی تبدیل شده اند که ظرفیت آن را دارد که بسیاری از ایرانیان را در ورای تفاوت های سیاسی و عقیدتی در دفاع از آزادی و حقوق شهروندی متحد نگهدارد. حمایت پیگیر از این زندانیان سیاسی جنبش سبز و مطالبه آزادی آنها لازمه گسترش و تعمیق جنبش دموکراسی خواهی است.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085