معاون وزارت نفت: به اسم تولید داخل از چین کالا وارد می کردند
چکیده :در دو دهه گذشته بحث «ساخت داخل» و رعایت قانون معروف 51 ردصد مناقشهای جدی میان سازندگان و پیمانکاران داخلی و مسئولینی نفتی بوده است. از یک طرف مسئولین در گفتار، خود را طرفدار این قانون میدانستند و آمار و ارقام مختلفی در خصوص ارائه کار به سازندگان داخلی ارائه میکردند و از آن سو هم «داخلی سازها» همیشه منتقد بودند و عنوان میکردند که ظرفیت خالی فراوانی برای کار دارند. اما در هشت سال گذاشته علیرغم سر دادن شعار «ما میتوانیم» در صنعت نفت، بسیاری از سازندگان چینی کارگاههایشان رونق گرفت و برخی از سازندگان داخلی هم به جای سازندگی به وارد کننده بدل شدند که این قطعا نوعی فساد است و باید در جای خود بررسی شود. ...
در دو دهه گذشته بحث «ساخت داخل» و رعایت قانون معروف ۵۱ ردصد مناقشهای جدی میان سازندگان و پیمانکاران داخلی و مسئولینی نفتی بوده است. از یک طرف مسئولین در گفتار، خود را طرفدار این قانون میدانستند و آمار و ارقام مختلفی در خصوص ارائه کار به سازندگان داخلی ارائه میکردند و از آن سو هم «داخلی سازها» همیشه منتقد بودند و عنوان میکردند که ظرفیت خالی فراوانی برای کار دارند. اما در هشت سال گذاشته علیرغم سر دادن شعار «ما میتوانیم» در صنعت نفت، بسیاری از سازندگان چینی کارگاههایشان رونق گرفت و برخی از سازندگان داخلی هم به جای سازندگی به وارد کننده بدل شدند که این قطعا نوعی فساد است و باید در جای خود بررسی شود.
این موضوع دستمایه خوبی بود برای مصاحبه نفتنا با عماد حسینی معاون مهندسی و طرح های وزارت نفت. حسینی به وجود این فساد در توزیع پروژهها قائل است اما سیاستمدارانه سخن میگوید و رقم دقیقی از میزان فسادهایی که در این زمینه رخ داده است، نمیدهد. البته قول افشای جزئیات این فساد را در آیندهای نزدیک داد. ما وشما هم منتظر میمانیم.
مشروح این گفت و گو به شرح زیر است:
آقای حسینی، همواره بعد از تصویب قانون ۵۱درصد در ایران که فکر کنم حدود ۲۰ سال از آن گذشته در وزارت نفت همه وزرا گفتهاند که ما سهم داخلی را رعایت کردهایم و حتی مدعی بودهاند که در دوره ما بیشترین حجم ساخت داخل بوده ولی پیمانکاران و مشاورین و سازندگان داخلی همیشه ناراضی بودهاند. چه اتفاقی در این میان رخ میدهد که ما به یک نظر مشترک در این قضیه نمیرسیم؟
این سوال بسیار مهمی است. شاید یکی از دغدغههای اصلی سازندگان و پیمانکاران صنعت نفت همین مسئله است. در طول زمان اسامی مختلفی بر این «ساخت داخل» گذاشته شده است اعم از خودکفایی و ۵۱ درصد. قوانین مختلفی هم در مجلس وضع شده است. در ۲ الی ۳ سال گذشته هم قوانینی برای توسعه ساخت داخلی در مجلس تصویب شده است. اینها در واقع همگی اهمیت موضوع را میرساند اما این را نباید فراموش کرد که داخلیسازی صنایع مرتبط با صنعت نفت و قطعات بخش پیمانکاری و بخش سازندگان را اگر بخواهیم در داخل صنعت نفت بومیسازی کنیم نیازمند یک سری شرایط خاص هستیم. اما اینکه در دورانهای مختلف موضوعات مختلفی مطرح شده و وزرای مختلف هرکدام ادعاهایی داشتهاند، به نظرم تا حدودی همه ادعاها درست بوده است. این کار نیازمند عزم ملی است، یعنی ما اگر میخواهیم که ساخت داخل را در کشور تقویت کنیم نیازمند یک عزم ملی هستیم. صرفا اگر توان فعلی داخل را بکار بگیریم، نمیتوان مشکلات را حل کرد چرا که بعضی از تولیدات داخل در شرایط فعلی کیفیت و کارایی لازم را ندارند.
مثل «هایتک ها» و «ولهد ها» و لولههای آر سی.
بله. میدانید که صنعت نفت، صنعتی استراتژیک است و قطعات مرتبط با این صنعت هم به طوری است که اگر ارزیابیهای دقیق روی آنها انجام نشود، تست میدانی روی آنها انجام نشود و بعد هم در داخل سیستم بهکار گرفته شود، ممکن است مشکلات بعدی را برای کل سیستم ایجاد کند.
همیشه در وزارت نفت این خلاء وجود داشته که ما تکلیف اولویتهایمان را نمیدانستیم که آیا اولویت ما به سرعت انجام دادن پروژه است یا شکلگیری زنجیرهای از شرکتها و پیمانکاران و مشاوران نفتی که بتوانند در خارج از ایران هم کار بگیرند؟
به دلیل متفاوت بودن سیاستهای حاکم در وزارت نفت در دورههای مختلف، متاسفانه یک سری مشکلات ایجاد شده است. این موضوعی که شما میگویید درست است اما باید سیاستهای حاکم و تفکراتی که در صنعت نفت بوده را هم ببینیم. شما میدانید که ما در سالهای گذشته، موج اول توسعه صنعت نفت را داشتیم که بین سالهای ۷۶ الی ۸۶ بود. من این سالها را موج اول توسعه صنعت نفت مینامم؛ یعنی ده سالی که واقعا موج طوفندهای از توسعه در صنعت نفت ایجاد شد. ما امیدواریم موج دوم توسعه از چند ماه گذشته شروع شده باشد، که با کلید خوردن پنج فاز از پارس جنوبی تا پایان سال ۹۳، موج دوم برای توسعه صنعت نفت رخ دهد. من میخواستم این را بگویم که در موج اول توسعه صنعت نفت بخش پیمانکاری ما تقویت شد و سعی شد که بنیه پیمانکاری داخلی تقویت شود. در این دوره شرکتهای بسیار خوبی در وزارت نفت شکل گرفت مثل شرکت پتروپارس، پتروایران، O1 و تاسیسات دریایی. اینها شرکتهایی بودند که در زمانی که شکل گرفتند میخواستند به پیمانکاران عمومی (GC) تبدیل شوند که در واقع همانGeneral Contractor ها هستند و تقریبا لایه سوم از اجرای پروژههای صنعت نفتند. یعنی لایه اول Delevoper است، لایه دومOperator و لایه سوم GC ها و EPC ها هستند که میخواستیم اینها را در صنعت نفت شکل بدهیم. اما متاسفانه با تغییر سیاستهای حاکم بر وزارت نفت این شرکتها به فراموشی سپرده شدند. هرچند اینها بخش خصوصی هستند اما تقویت و توسعهشان وظیفه صنعت نفت بود.
لطفا مصداقیتر صحبت کنید.
در آن زمان دولت هفتم و هشتم بر سر کار بود و سیاستی که وزارت نفت در آن موقع داشت، تقویت بنیه پیمانکاری و تقویت سازندگان داخلی بود. یعنی موج اول تولید داخل و ارتقا توان داخلی درآن زمان شکل گرفت. اما در دولتهای نهم و دهم به دلیل تغییرات مختلفی که در سیاستهای وزارت نفت ایجاد شد و وزرای مختلفی که در نفت مسئولیت گرفتند عاملی شد برای توقف آن حرکت خوب. ما از اول انقلاب در حدود سه یا چهار وزیر نفت داشتیم ولی در دولت نهم و دهم نزدیک به هشت الی نه وزیر و سیاستگذار در حوضه وزارت نفت داشتیم که اینها باعث مشکلاتی شد. من کل مشکل صنعت نفت کشور را ناشی از این از همپاشیدگی میدانم.
موج اولی که آقای زنگنه در سال ۷۶ بنیان گذاشت، پایهای را برای صنعت نفت کشور ایجاد کرد. در این موج اول یک سیاست دقیق پایهریزی شد که تا سال ۸۶ و تا پایان دوره هامانه ادامه داشت. اگر آن سیاستها ادامه پیدا میکرد و دنبال میشد من فکر میکنم که وضعیت پیمانکاری ما در کشور متفاوت با وضع فعلی بود. شرایط فعلی یک آوار بجا مانده از دولت نهم و دهم است.
چرا این اتفاق افتاد به نظر شما؟
عرض کردم بخاطر تغییر سیاست های حاکم بود که اصلا در نتیجه آن اولویتها فراموش شده بود.
مگر میشود اولویتهایی به این بزرگی از چشم کسی دور بماند؟
در ابن مدت به اینکه صنعت نفت ما چه اولویتهایی دارد توجه نشد. اگر در این مدت بنیه پیمانکاران داخلی تقویت میشد و اگر مدیریت دانش صورت میگرفت (مدیریت دانشی که در ۱۰ فاز از پارس جنوبی انجام شده بود)، قاعدتا میتوانست پایهای باشد برای پیشرفت پروژههای دیگر و توسعه بقیه فازهای پارس جنوبی. اگر مهندسی ارزش، یعنی بحث زمان هزینه و کیفیت در پروژههای ما مغفول نمیماند و اینها تبدیل به دانش میشد الان وضع متفاوتی داشتیم. ولی این اتفافات نیافتاد و علاوه بر فقدان مدیریت دانش، وضعیت پیمانکاران داخلی ما بدترین شرایط را دارد.
اتفاقا برخلاف ادعای دولت قبل که اعلام خودکفایی در صنعت نفت میکرد، کارگاههای چینی فعالترین دوره حضور در ایران را داشتند.
دقیقا. ادعای خودکفایی در داخل میشد اما پیمانکاران خارجیای به ایران آمدند مانند پیمانکاران چینی که توانشان نصف توان داخلیها بود و نتوانستند پروژههای ما را انجام دهند و الان هم ما درگیر مشکلات آنها هستیم. نمونهاش را در میدان آزادگان دیدید که آن اتفاقات برای کشور افتاد و به هر حال آقای زنگنه با قاطعیت خلع ید پیمانکار را اعلام کرد.
شما تایید میکنید که اطلاعات مهندسی فنی میدان آزادگان توسط چینیها به سمت عراقی میدان برده شده است؟
من نمیدانم. هر احتمالی وجود دارد و من سند قابل قبولی در این زمینه در دسترس ندارم. اما دور از ذهن هم نیست که این اتفاق افتاده باشد. اگر ما میتوانستیم بنیه پیمانکاران داخلی را تقویت کنیم قطعا پیمانکاران داخلی منافع ملی ما را ترجیح میدادند تا اینکه پیمانکار چینی بیاید و بخواهد با مبادله اطلاعات یک سری مشکلات را ایجاد کند. در واقع میدانید که در میادین مشترک پروتکل حقوقی مشخص میان کشورها وجود ندارد و پیشرفت تکنولوژی سبب شده که برداشتها به طرق مختلف انجام شود. به عبارت دیگر در چند هزار متری زیر زمین دیگر برای برداشت از مخازن مرزی وجود ندارد و قاعدتا این مبادله اطلاعات توسط کشورها و شرکت های خارجی ما را با مشکل مواجه میکند. این مشکلی است که شاید ما در خیلی از میادین با آن مواجه هستیم.
اینکه میگویید انتقال اطلاعات از طرف چینیها دور از ذهن نیست به چه معنا است؟
فعلا هیچ اطلاع دقیقی نداریم ولی اگر دادهای در این زمینه وجود داشته باشد اعلام خواهد شد.
مگر کسی که جاسوسی اطلاعات کرده اعلام میکند که من این اطلاعات را فروختهام؟ ما احتمالا با یک چیزی مثل جاسوسی صنعتی مواجه هستیم و کسی نمیآید اعلام کند که من چنین کاری کردهام.
بالاخره این احتمال وجود دارد. نه تنها این شرکت چینی که شرکتهای دیگر هم به همین شکل هستند. آنها بر اطلاعات مخازن ما مسلط هستند و اصلا این اطلاعات در اختیار آنها است. این اطلاعات را اینها نه تنها در اینجا و در داخل کشور دارند بلکه در کشور خودشان هم اطلاعات آرشیو شده است. دلیل آن هم این است که این یک شرکت خارجی است و متاسفانه هیچ گونه نظارتی حداقل در زمینه کنترل خروج اطلاعات لحاظ نشده بود.
من فکر میکنم که این یک رسم پیمانکاری در نفت است که شما وقتی جایی کار میکنید باید امانتدار اطلاعات آنجا باشید.
بله، قطعا همینطور است.
برای نمونه شل هنوز هم اطلاعات سروش و نوروز را به هیچ شرکت دیگری نداده است. این اخلاق حرفهای شرکتهای بزرگ است. من فکر میکنم مشکل ما این بود که با شرکتی کار کردیم که در صنعت نفت دنیا به عنوان شرکتی شناخته میشود که اخلاق حرفهای را رعایت نمیکند.
بله، متاسفانه مشکلات مربوط به تحریم بهانهای شد که این شرکتهای چینی به ایران وارد شوند و در عرصه پیمانکاری داخی دخالت کنند و باعث یک سری مشکلات بشوند.
اینها واقعا اخلاق حرفهای و شرافت حرفهایشان برای ما اثبات شده نبود که بخواهیم اینها را در پروژههایمان دخالت دهیم. اما خب به هر حال این اتفاق افتاد و تصمیم وزارت نفت در آن زمان این بود و این اتفاقات افتاده است. امیدواریم در پروژههای آتی با این مشکلات مواجه نشویم. به همین خاطر الان مثلا در میدان آزادگان بیشتر تکیه بر منابع داخلیمان است و میخواهیم بر اساس بنیه پیمانکاری داخلی که در سالهای پیش شکل گرفته این کار را پیش ببریم.
آقای حسینی نکتهای که وجود دارد این است که ما هیچ وقت عزم کافی برای قدرت دادن به پیمانکاران داخلی نداشتهایم. یک زمانی مدل جوینت ونچر کردن داخلیها با خارجیها مطرح بود که خارجیها در دادن تکنولوژی خساست به خرج میدادند. فکر میکنم در تکنولوژی هایتک هیچ شرکتی نمیآید این کار را بکند.
ما هنوز هم بعد از این همه ادعا دکلساز حرفهای در ایران نداریم. گرچه سال ۹۱ جهاد دانشگاهی اعلام کرد که یک دکل ساخته ولی اگر واقعا ساخته بود این کار را ادامه میداد و دکل دوم را هم میساخت که نساخت وکلا آن مجموعه و آن تیم از هم پاشیده شد.
به نظر شما وزارت نفت نباید به این سمت برود که از توان و ظرفیت خارجی استفاده کند و کشور را جلو بیاندازد؟
در ابتدای عرایضم اشاره کردم که ما باید بحث ساخت داخل را تفکیک کنیم. اگر بحثمان تکنولوژیها و بحث صنایع هایتک است، با توجه به عدم انتقال تکنولوژی در سالهای اخیر و با توجه به اینکه به هر حال تکنولوژی هایتک در دنیا هر روز دچار تغییرات میشود و این تغییرات به کشور ما وارد نشده، قاعدتا خیلی با سرعت نمیتوانیم به این تکنولوژیها دست پیدا کنیم.
برای ما این مهم است که بتوانیم از ظرفیت پیمانکاران داخلی و سازندگان داخلی حداکثر استفاده را ببریم. من در نمایشگاه نفت از پیمانکاران داخلی شنیدم که میگفتند ۷۰ درصد ظرفیت تولیدشان خالی است و تنها از ۳۰ درصد ظرفیتشان استفاده می کنند. البته این حرف آنهاست. ما باید برای پیمانکارانمان ظرفیتسازی کنیم تا آنها با حداکثر ظرفیت کار کنند و محصولاتی با استاندارد و کیفیت ایجاد کنند.
مشکلی که ما الان در داخل کشور داریم برمیگردد به کیفیت کار این شرکتها و ارتقای آن.
مثل شیرهای سرچاهی که قرار بود ماشینسازی اراک برای فاز ۹ و ۱۰ پارس جنوبی بسازد که من شنیدهام از لحاظ نشتی مشکل دارند.
بله. خیلی از اینها مشکل دارند. البته ما نمیخواهیم ساخت داخل را زیر سوال ببریم اما آن چیزی که برای ما مهم است هم استفاده از محصولات داخلی است و هم اینکه برای پروژههایمان از قطعاتی استفاده کنیم که این قطعات نیازی به دوبارهکاری نداشته باشد.
ما اگر قطعهای را بر سر چاه نفتی قرار دهیم که این قطعه کارایی لازم را نداشته باشد با این کار باعث تحمیل یک هزینه مضاعف به کشور خواهیم شد. یعنی ما به جای اینکه بیاییم داخلیسازی انجام دهیم و استفاده از توان داخلی باعث کاهش هزینههایمان شود با یک عدم رعایت استاندارد باعث افزایش هزینه پروژهها شدهایم. این چیزی است که متاسفانه در سالهای اخیر رخ داده است.
یکی از دغدغههای ما و یکی از مشکلات ما در اجرای پروژهها افزایش هزینه پروژهها است. برآورد ما این است که افزایش تورم و افزایش مشکلات اقتصادی در کشور به اندازهای افزایش هزینه اجرای پروژهها در صنعت نفت نبوده است. این افزایش در صنعت نفت حدود سه الی چهار برابر بوده است.
به هر حال با این تعدیلهایی که انجام میدهیم و کارهایی که انجام میشود تعداد معدودی از سازندگان و بعضی از پیمانکاران شرافت حرفهای خودشان را زیر سوال بردند و باعث شدند که هزینه اجرایی پروژهها زیاد شود و در واقع دلالان جایگزین شرکتها شدند.
یکی از معضلات ورود دلالان است و یکی دیگر اینکه خود سازندگان بهجای اینکه چیزی را بسازند رفتهاند از چین آن را وارد کردهاند.
بله. به جای اینکه سازنده قطعه باشند، تامینکننده قطعه شدهاند. در واقع به نام سازنده و به کام تامینکننده کار کردهاند. این یکی از مشکلات اساسی ما است که در بخش داخلی وجود دارد و ما باید این را شناسایی کنیم. این شناساییها باید انجام شود تا حداقل به نام ساخت داخل قطعات چینی و بیکیفیت وارد کشور نشود.
شما گزارش مشخصی دارید که به طور مشخص بگوید چقدر فساد در این زمینه انجام شده است؟
ما رقم دقیقی نداریم. اما گزارشهایی تهیه شده است.
تقریبا رقم فساد چقدر بوده است؟
من الان رقمی ندارم.
اینهایی که به شما گزارش شده چقدر بوده است؟
آن چیزی که به ما گزارش شده تنها چند مورد بود و ممکن است مواردی باشد که هنوز به ما گزارش نشده است.
این فساد چقدر بوده است؟
الان در ذهنم نیست. تعدادی از این شرکتهای داخلی با برند خوشان و ساخت کشور دیگر، کالا فروختهاند و از همان کشور تامین کردهاند و برند خودشان را هم در همان کشور روی محصول زدهاند و اینها وارد کشور شده و متاسفانه باعث یک سری مشکلات هم شده است.
در مورد بحث هایتک و دکلسازی که گفتید ما اعتقادمان بر این است که بومیسازی نباید به قیمت از دست رفتن زمان برای ما باشد. ما اگر میخواهیم که میادین مشترک را توسعه دهیم، بهخاطر این است که کشور همسایه دارد این برداشت را انجام میدهد. در اینجا فاکتور زمان برای ما بسیار با ارزش است. ممکن است دکل در ایران ساخته شود و حتی تجاریسازی هم در آینده انجام شود، ما میتوانیم اینها را در میادین مختلف در داخل کشور استفاده کنیم و این بخشی از برنامههایمان است. ما با کمک معاونت مهندسی میخواهیم برنامهای تهیهای کنیم که از محصولات ساخت داخل در میادین مستقل داخلی استفاده کنیم که مسئله زمان در برداشت از آنها وجود ندارد و مثل میادین مشترک نیست که ما داریم فرصتها را از دست میدهیم.
در میادین مشترک حتی اگر دکل وارداتی هم بیاوریم و حتی اگر به صورت مشارکتی از سایر شرکتهای خارجی استفاده کنیم کار درستی کردهایم. ما هر چه سریعتر باید این میادین مشترک را تعیین تکلیف کنیم. من قبلا هم گفتهام که ما نباید زمانی پالایشگاههایمان را به بهرهبرداری برسانیم که در میادین مشترک دیگر گازی در درون مخزن وجود ندارد.
گزارشهایی را که من در رابطه با مهندسی مخزن دیده بودم نشان میداد که تقریبا فشار مخزن در پارس جنوبی خیلی پایین آمده است.
بله. چون برداشت انجام میشود و کشور قطر ۱۱ سال از ما جلوتر برداشت را شروع کرده و اینها باعث یک سری مشکلات شده است. با توجه به این برنامه زمانبندی که وزارت نفت انجام داده و تمرکزی که بر روی فازهای مختلف گذاشته است سبب شده که ما پنج فاز را تا پایان سال ۹۳ به بهرهبرداری برسانیم. این به این معنا نیست که فازهای دیگر تعطیل شدهاند. فازهای دیگر هم کارهایشان انجام میشود اما تمام انرژی و امکاناتی که در بخشهای حفاری و دکل وجود دارد بر روی این پنج فاز متمرکز است تا بتوانیم به ظرفیت گاز کشور اضافه کنیم.
ما سال به سال برداشت گازمان را اضافه میکنیم و این بهتر از این است که بعد از سه سال به میزان برداشتی برسیم که ممکن است ارزش افزوده کنونی را هم برای ما نداشته باشد.
آن شرکتهایی که گفتید فساد داشتند، بیشتر به آن طرح ۳۵ ماهه و انقلاب نفتی برمیگشت؟ یعنی آن شرکتهایی که با سرمایه صدهزار تومانی تاسیس شده بودند و اصلا هویتی نداشتند؟
من نمیدانم در چه قالبی بودند اما ممکن است چنین شرکتهایی هم در میانشان بوده.
میدانید که در کدام پروژهها بودهاند؟
بله،شرکتهای بینام و نشانی بودند و اساسا تعریف پروژههای ۳۵ ماهه،خودش نشان از کمترین درک از مهندسی نفت است. به نظر من که در این جایگاه قرار دارم، کمترین درک از مهندسی، چه خود مهندسی ارزش و چه بنیان مهندسی این را ثابت نمیکند که ما میتوانیم ۳۵ ماهه به نتیجه برسیم. آن هم در میادینی که مشترک هستند.
به همین دلیل شما میبینید که نزدیک به ۳۰ الی ۴۵ میلیارد دلار پروژه به کار گرفته شده در سالیان اخیر اما حتی ۱ میلیون متر مکعب گاز هم تولید نشده و باعث شده کشورهای همسایه برداشتشان را بیشتر کنند.
ما هزینه و سرمایهگذاری را انجام دادیم اما این سرمایهها را پخش کردیم در فازهای مختلفی که بهرهبرداری از آنها ممکن است در زمان دیرتری انجام شود.
در آن فازها فقط کارهای سیویل انجام شده؟
بله. فقط کارهای سیویل انجام شده و کارهای مهندسی را انجام ندادهاند. با شیوه جدیدی که دنبال میکنیم، حتی در مراحل نهایی هم اگر به این نتیجه برسیم که دیگر کار کردن در فازی برایمان اقتصادی نیست، میگوییم کار را متوقف کنند.
در شرایط فعلی بیشترین انرژیمان را بر روی فازهایی که بیشترین پیشرفت فیزیکی را داشتهاند انجام میدهیم. هدف اصلی ما استحصال سریع گاز از این میادین مشترک است.
الان هر شرکت های صاحب پروژه در نفت ،به صورت مجزا هر کدام ،خودشان برای خودشان وندور لیست دارند و در زمینه ورود به وندور لیست هم فسادهای مختلفی در این سالها دیده شده است. یعنی برای وارد شدن به وندور یک شرکت حاضرند پول خرج کنند و به دلالان و واسطهها و بعضی مدیران پول بدهند. شما چه راهی اندیشیدهاید که از این وضعیت فسادزا خارج شویم.
خوشبختانه قانون این اختیار را به وزارت نفت داده که منابع واحد دستگاه مرکزی را ایجاد کند یعنی اینکه ما بتوانیم یک وندور لیست مشترک و یک مدیریت واحد در وزارت نفت داشته باشیم و تمامی شرکتها و تمامی نیازها ارجاع شوند به این وندورلیست واحد. الان مشکلاتی که ما داریم این است که حتی در یک شرکت ما میبینیم چند وندورلیست وجود دارد.
بازرگانی لیست خودش را دارد و مهندسی هم لیست خودش؟
بله. طبقات مختلف وندورهای مختلفی برای خودشان دارند و این در منافات با آن چیزی است که ما میخواهیم. چون اینها مفسدهانگیز هستند و ممکن است مشکلات و خطای انسانی در آن ایجاد شود.
الان پروژهای در وزارت نفت شروع شده برای سامان دادن به این قضیه و بحث دیگرمان هم الکترونیکی کردن مناقصات است. در واقع هدفمان الکترونیکیکردن خرید کالا است. اینها را اگر بشود تعمیم دهیم به بخش پیمانکاری و تعمیم دهیم به قسمت نظارت بر اجرای طرحها خطای انسانی کاهش مییابد و علاوه بر این ما وندور واحدی را در وزارت نفت داریم و دیگر نیازی به ارزیابی توسط سایر شرکتها نیست. تمام شرکتها میآیند و ارجاع داده میشوند به این وندور مشترک و از طریق این وندور در مناقصات شرکت میکنند. این مناقصات هم در درون خود سیستم انجام میشود بدون اینکه خطایی رخ دهد. ماژولهای مختلفی در درون این سیستم تعریف میشود از مرحله تقاضا تا مرحله حمل و ترخیص.
مقاومتی در داخل سیستم برای اجرای این طرح ندارید؟
مقاومت هم اگر باشد میبایستی این مقاومتها را کاهش دهیم. در واقع، اطلاعرسانی وشفافسازی وظیفه ماست و اگر مقاومتی هم باشد قاعدتا باید با آن برخورد شود چون یکی از کارها و ابزارهایی که با عنوان معاونت مهندسی میبایستی در اختیار ما گذاشته شود این است که ما بتوانیم این سیستم را شفاف کنیم. ما باید سیستم پیمانکاری و سیستم سازندگان صنعت نفت را شفاف کنیم. ورود به مناقصات صنعت نفت باید شفاف شود. الان در معاونت مهندسی درحال بازنگری آییننامه مناقصات هستیم چون در قانون اختیارات وزارت نفت، این اختیار به ما داده شده که در مورد میادین مشترک از آییننامه معاملات شرکت نفت ایران استفاده شود و ما بر ساس آن داریم آیین نامه را بازنگری میکنیم. در ماده ۷ آییننامه معاملات شرکت ملی نفت یک سری شرایط برای مناقصات گذاشته شده و ما در آنجا شفافسازی انجام میدهیم. ما قانون برگزاری مناقصات را داریم اما در قانون اختیارات وزارت نفت این اختیار در میادین مشترک بر عهده وزارت نفت است. اصلیترین موضوع هم این است که خود شرکتهای دخیل در مناقصه در ارزیابیهای فنی و ارزیابیهای مالی حضور داشته باشند.
آقای حسینی، در معاونت طرحها و مهندسی که شما مسئولیت دارید، جهتگیری کلی چیست؟ اینکه ساخت داخلمان را تئسعه دهیم، یعنی بیشتر مدل جوینت ونچر شدن یا اینکه میادینی را مشخص کنیم و توسعهشان را بدهیم به خارجیها تا سرعت کار بالا برود؟
ما نیازهای سریعمان را نمیتوانیم ساخت داخل کنیم.
مثل چی؟ شیرهای سر چاهی، ول هد ها؟
بله ولهد ها، کیسینگها، لولهها و کمپرسورها و پمپها و بویلرها. البته بعضی از آنها داخلیسازی شده و بعضی هم نشده.
دکلها چطور؟
دکلها هم به همین صورت.
لندینگ و جکآپ هم همینطور؟
فرقی نمیکند. بحث ما این است که آنهایی که برای ما به لحاظ فاکتور زمان ارزش داشته باشند و داخلیسازی هم نشده باشند نمیتوانیم در شرایط فعلی اینها را داخلیسازی کنیم چون همانطور که عرض کردم، زمان در پروژههای میادین مشترک اهمیت ویژهای برای ما دارد و این باید در سالهای گذشته انجام میشد و ظرفیت آنها اضافه میشد.
یعنی در واقع در ۸ سال گذشته ما هیچ رشدی در زمینه ساخت داخل نداشتیم؟
داشتیم ولی نه به اندازهای که نیاز داشتهایم.
در چه حوزههایی داخلیسازی کردهایم؟
در حوزهی قطعهسازی. الان لیست ندارم.
مثل ولو؟
بله مثل ولو.
پس وضعیت مثل صنعت خودروسازیمان است. بیشتر قطعهساز ایجاد کردهایم.
بله. ولی همانطور که اشاره کردم در میادین مستقل و میادینی که در داخل کشور است ما بخش ساخت داخل را تشویق و حمایت میکنیم. حمایت از ساخت داخل برای ما یک اصل است اما نه به هر قیمتی. در پروژههای پارس جنوبی و پروژههای میدان آزادگان اگر به سرعت برداشت انجام نشود برای ما تبعات خاصی دارد.
ما حتی در بازنگری قراردادها هم میخواهیم این را ببینیم که محصولات داخلی به دلیل داشتن کیفیت و استانداردهای لازم ترجیح داده شوند به محصولات خارجی. در بخش جوینت ونچری هم اگر انتقال تکنولوژی صورت بگیرد کاملا حمایت میکنیم که داخلیها با خارجی ها جوینت بشوند.
برای شرکتهایی که در این زمینه فساد انجام دادهاند برنامهای دارید و آنها را به دستگاههای نظارتی معرفی میکنید؟
کدام شرکتها؟
همان شرکتهایی که به اسم سازندگان داخل رفتهاند از چین و سایر جاها دلالی کردهاند.
نهادهای نظارتی خودشان باید ورود پیدا کنند و این به نظرم وظیفه ما نیست که اینها را معرفی کنیم. باید خودشان ورود پیدا کنند. البته در شرایط فعلی اولویت ما این نیست که مچگیری کنیم.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085