عکس نوشت جبهه ها / رویت را از ما برنگردان، دلاور
چکیده : اما هیچ کس نفهمید برای تو که نام جانباز را یدک می کشی نه جنگ هرگز تمام شد و نه زندگی هیچ گاه شروع شد. تو ماندی میان درد و عشق. ماندی میان اعتقاد و فراموشی. ماندی میان مردمی که تو را به چشم دیگری می دیدند. ماندی میان مسوولانی که فکر می کردند هر چه زمان بگذرد درصد جانبازی تو کم می شود. نمی دانستند قلب پاره هیچ گاه التیام نمی یابد...
کلمه – گروه اجتماعی: اینجا خوابیده ای سرو خمیده.رویت را از ما برنگردان، دلاور. می دانیم جنگ برای تو هیچ وقت تمام نشد. همان روزی که پایت را در فکه جا گذاشتی می دانستی که جنگ با تو به شهر خواهد آمد. برای آن همسنگرت هم همینطور بود. شب های حمله برای او پایانی نیست. هر شب عراقی ها آتش می ریزند بر جان اش . تن اش تب می کند. گوش های سوت می کشند. داد می زند سنگر بگیرید ولی چشم که باز می کند در خانه است و چشمان نگران همسر و فرزندانش خبر می دهد، موج یک بار دیگر از تن اش عبور کرده، در ذهن اش تنوره کشیده است. برای او هم جنگ تمام نشده است.
جنگ که تمام شد، همه برگشتند، سر زندگی. اسیران آزاد شدند و با تاخیر رسیدند به خانه. خانه برای شان خانه شد. اما هیچ کس نفهمید برای تو که نام جانباز را یدک می کشی نه جنگ هرگز تمام شد و نه زندگی هیچ گاه شروع شد. تو ماندی میان درد و عشق. ماندی میان اعتقاد و فراموشی. ماندی میان مردمی که تو را به چشم دیگری می دیدند. ماندی میان مسوولانی که فکر می کردند هر چه زمان بگذرد درصد جانبازی تو کم می شود. نمی دانستند قلب پاره هیچ گاه التیام نمی یابد.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085