نامه امیرارجمند به احمد شهید: انتخابات پیش رو فاقد حداقل های انتخابات رقابتی است
چکیده :اردشیر امیرارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران خواست تا نسبت به پیگیری جدی نقض آشکار، روشمند و فاحش حق بر انتخابات آزاد، رقابتی، سالم و منصفانه در ایران که موجب تشدید محرومیت شهروندان ایرانی از حقوق اقتصادی، اجتماعی و مدنی و سیاسی می شود، توجهات لازم را مبذول نماید....
اردشیر امیرارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران خواست تا نسبت به پیگیری جدی نقض آشکار، روشمند و فاحش حق بر انتخابات آزاد، رقابتی، سالم و منصفانه در ایران که موجب تشدید محرومیت شهروندان ایرانی از حقوق اقتصادی، اجتماعی و مدنی و سیاسی می شود، توجهات لازم را مبذول نماید.
در بخشی از این نامه آمده است: اقتدارگرایان حاکم بر ایران بعد از کودتای انتخاباتی ۲۰۰۹ و سرکوب جنبش اعتراضی مردم ایران، در سال ۲۰۱۲ و با برگزاری انتخاباتی ناسالم، غیررقابتی، نمایشی و فرمایشی در فضایی کامل امنیتی یک بار دیگر حق تعیین سرنوشت مردم را در انتخابات مجلس، نقض کردند. اینک در آستانه برگزاری انتخابات مهم ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراها در گسترهی کشوری، شاهد مهندسی انتخابات به شکل و گونهای جدید، و وقوع کودتایی دیگر هستیم.
متن این نامه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته بشرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضع حقوق بشر ایران
حق تعیین سرنوشت بنیادترین حق بشری است که یکی ازمهمترین جلوه های آن، حق داشتن حکومتی برخاسته از خواست و اراده آزاد مردم می باشد. این حق در قطعنامه های مکرر کمیسیون (شورای فعلی) حقوق بشر و دیگر اسناد بین المللی موردشناسایی قرار گرفته و جنبه عرفی پیدا کرده است. اصلی ترین جزء آن نیز، حق انتخابات آزاد، رقابتی , سالم و منصفانه است؛ حقی که متاسفانه به صورت پیوسته از مردم ایران سلب شده است.
اقتدارگرایان حاکم بر ایران بعد از کودتای انتخاباتی ۲۰۰۹ و سرکوب جنبش اعتراضی مردم ایران، در سال ۲۰۱۲ و با برگزاری انتخاباتی ناسالم، غیررقابتی، نمایشی و فرمایشی در فضایی کامل امنیتی یک بار دیگر حق تعیین سرنوشت مردم را در انتخابات مجلس، نقض کردند. اینک در آستانه برگزاری انتخابات مهم ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراها در گسترهی کشوری، شاهد مهندسی انتخابات به شکل و گونهای جدید، و وقوع کودتایی دیگر هستیم. در این خصوص، توجه جنابعالی را به موارد زیر جلب میکنم:
۱-بعد از گذشت چهار سال از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ هنوز طیف وسیعی از معترضان به تقلب در این انتخابات در زندان هستند. رسانه ها، احزاب و تشکلهای سیاسی و صنفی مستقل و نهادهای مدنی غیردولتی، از امکان فعالیت انتقادی و مستقل و امن و آزاد، منع شدهاند. فعالان سیاسی خارج از زندان به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی و در معرض و ارعاب و تهدید پیوسته قرار دارند. خانم زهرا رهنورد و آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رهبران جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران (جنبش سبز) تحت تدابیر شدید امنیتی و به صورت کاملا غیرقانونی هچنان در زندان خانگی بهسر میبرند. و این همه درحالی رخ میدهد که اقتدارگرایان حاکم بر ایران پیوسته ادعا میکنند که برگزارکننده آزادترین انتخابات در جهان هستند .
۲-شورای نگهبان قانون اساسی که یکی از وظایف اصلی آن باید حفاظت و حراست از حقوق بنیادین شهروندان و به ویژه حق تعیین سرنوشت آنها باشد عملا به سد و مانع اصلی برای تحقق این حق تبدیل شده است. این نهاد تحت فشار و به دستور نیروهای امنیتی و با رضایت رهبری و با هدف مهندسی انتخابات قبل از آغاز آن و تثبیت موقعیت نامزدهای مورد نظر خود، اقدام به ردصلاحیت گزینشی و خودسرانه طیف وسیعی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهموری کرده است. تمامی زنان داوطلب ردصلاحیت شده اند. علاوه بر نامزد اجماعی مورد حمایت اصلاح طلبان و جنبش سبز، تمامی نامزدهای مستقل و منتقد حاکمیت، نامزد جناح دولت ـ که البته در کودتای انتخاباتی ۸۸ شراکت داشته است ـ و حتی بخش وسیعی از نامزدهای اصولگرا و سنتی رد صلاحیت شده اند. این عمل تبعیض آمیز شورای نگهبان مغایر با تصریحات و روح قانون اساسی جمهوری اسلامی، قانون انتخابات در ایران، اصول بدیهی حقوق و همچنین تعهدات بین المللی ایران در این حوزه حقوق بشر است. بدیهی است عاملان به این گونه نقض آشکار و روش مند حق بر تعیین سرنوشت از مصادیق بارز ناقضان حقوق بشر محسوب میشوند.
۳- عدم تایید صلاحیت و حذف غیرقانونی، نامزد اجماعی مورد حمایت اصلاح طلبان، و بخش وسیعی از همراهان جنبش سبز و دموکراسی خواهان ایران که بنا بر تمام شواهد و قرائن از بیشترین اقبال برای پیروزی در انتخابات برخوردار بود، موجب میشود انتخابات پیش رو فاقد حداقل های انتخابات رقابتی شود و نتیجهی ادامه این روند، مهندسی انتخابات و ناسالم و غیرقانونی و نامشروع بودن آن خواهد بود.
۴- در انتخابات شوراهای محلی (شهر و روستا) نیز شاهد عدم تایید صلاحیت و حذف غیرقانونی قریب به اتفاق نامزدهای اصلاح طلب و حامیان جنبش سبز هستیم. بنا بر اقرار صریح رییس هیات نظارت بر انتخابات شوراها، صلاحیت تمامی افرادی که حامی و همراه جنبش سبز بودهاند رد شده است. این رفتار غیرقانونی و تبعیض آمیز نیز از مصادیق آشکار نقض حق بر انتخابات آزاد، رقابتی, سالم و منصفانه است.
شورای هماهنگی راه سبز امید از جنابعالی انتظار دارد به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضع حقوق بشر در ایران، نسبت به پیگیری جدی نقض آشکار، روشمند و فاحش حق بر انتخابات آزاد، رقابتی ,سالم و منصفانه در ایران که موجب تشدید محرومیت شهروندان ایرانی از حقوق اقتصادی، اجتماعی و مدنی و سیاسی می شود، توجهات لازم را مبذول فرمایید.
در انتها لازم میدانم بر مخالفت موکد این شورا را با تحریمهای اقتصادی ـ که موجب تشدید محرومیت مردم رنجدیده و تحت ستم ایران می شود ـ تصریح نمایم.
با تقدیم احترام
اردشیر امیرارجمند
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۶ می ۲۰۱۳
جناب امیر ارجمند اولا خود می دانید که اگر هاشمی هم تایید می شد چیزی از نمایشی بودن این انتخابات کم نمی شد مشکل مردم ایرانند که تصور کرده بودند هاشمی ناجی آنهاست ببینید چه بر سر مردم آوردند که جنبش سبز ما با این همه هزینه باید عقب گرد داشته باشد وازآقایان کروبی و موسوی به هاشمی برسیم .خنده دار است .دیگر این شعر هم کلیشه ای شده خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است .ما مردم همگی باهم آجرهای این خانه استبداد زده را روی هم چیدیم و اگر قرار است روزی استبداد از این سرزمین رخت بربندد نیاز به همکاری همه ما برای ویرانی استبداد است …سایت کلمه لطفا پیام منو منتشر کن.ما کجا حرفامون رو بزنیم.صدا و سیمای حکومت که از ان مردم نیست ما همه امیدمون به فضای مجازی است حالا کی قراره ما مردم از فضای مجازی در بیایم و برای گرفتن حقمون به پا خیزیم خدا عالم است.خدا نگهدار.
با آوردن مردم به خیابان و نشان دادن قدرت مردم علیه مهندسی انتخابات یا مهندسی کودتا اعتراض کنیم!
تنها راه مانده، مقاومت اجتماعی نرم در برابر این دیکتاتوری است.
حاکمان امروزی ما هدفشان بهبود وضع ایران نیست. این قشر جز در راس قدرت
ماندن و تقسیم کردن اموال ایران مابین اقوام، دوستان و نظامیان محا میشان
هدف دیگری ندارند. شکی نیست که حاضرند ایران را همانند سوریه به خاک و آتش
بکشند و صدها هزار ایرانی را قربانیه اهداف خصوصی خود کنند.
پس ما
چه کنیم؟ آیا راهی غیر از مقاومت نرم اجتماعی مانده؟ با نرفتن به پای
صندوقهای دروغین رای شروع کنیم و از دوستداران ایران و دست اندر کاران
بخواهیم که پایههای چنین مقاومتی را بریزند. هر ایرانی و در هر جای دنیا
موظف است برای نجات و حفظ ایران مقاومت را شروع کند. غفلت و خواب ما را
نجات نخواهد داد