آزادی بیان
چکیده :حكومت به معني درست و دقيق كلمه بدون آزادي بيان شدني نيست زيرا اين بحث به مشاركت برميگردد. سخن گفتن از مشاركت آسان و عمل به آن بسيار سخت است. در حقيقت مشاركت به اين معناست كه همه افراد جامعه احساس كنند باري بر دوش آنان است و وجود چنين احساس مسووليتي در افراد، هنر كمي نيست. امام علي (ع) ميفرمايد: «بار يك حكومت را جز دوش يك ملت نميتواند بردارد.» امام (ع) در اين سخن تاكيد ميكنند كه يك نفر را هم نميشود استثنا كرد چه آن يك نفر در بالاترين سطح فضايل و سوابق باشد و چه در پايينترين سطح و اگر يك نفر هم از قلم افتاد، به همين مقدار اين بار كج است. ...
حکومت به معنی درست و دقیق کلمه بدون آزادی بیان شدنی نیست زیرا این بحث به مشارکت برمیگردد. سخن گفتن از مشارکت آسان و عمل به آن بسیار سخت است. در حقیقت مشارکت به این معناست که همه افراد جامعه احساس کنند باری بر دوش آنان است و وجود چنین احساس مسوولیتی در افراد، هنر کمی نیست. امام علی (ع) میفرماید: «بار یک حکومت را جز دوش یک ملت نمیتواند بردارد.» امام (ع) در این سخن تاکید میکنند که یک نفر را هم نمیشود استثنا کرد چه آن یک نفر در بالاترین سطح فضایل و سوابق باشد و چه در پایینترین سطح و اگر یک نفر هم از قلم افتاد، به همین مقدار این بار کج است.
عبدالمجید معادیخواه در گفتوگو با شفقنا، احقاق حقوق افراد بدون هیچ واهمه، ترس و لکنت زبان را مفهوم اصلی آزادی بیان عنوان و اظهار کرد: آزادی بیان بحث پر شاخ و برگی است و افرادی تصور میکنند معنای آزادی بیان گفتمان آزادیهای سیاسی به معنی غربی آن است، اما واقعیت این است که در قرآن، احادیث، متون معتبر و تاریخ از آزادی بیان سخن به میان آمده است. در این منابع تاکید شده که افراد میتوانند از حقوق خودشان بدون واهمه و ترس سخن بگویند و در برابر کسی که حقوقشان را زیر پا میگذارد واکنش نشان دهند و در حقیقت این یک نوع آزادی بیان است.
جامعهیی که عاری از آزادی بیان باشد به ستم کشیده میشود
معادیخواه در آغاز به نمونهیی از رفتار امام علی (ع) درباره تاکید ایشان به آزادی بیان افراد جامعه اشاره کرد و افزود: فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر متن مشهوری است که همه با این متن آشنا هستند ولی متاسفانه بسیاری با محتوای آن بیگانه اند؛ در این فرمان امام علی (ع) تعبیری دارند و سخنانشان را به حدیث نبوی مستند میکنند و در واقع میگویند پیامبر اکرم (ص) دایما و مکرر بر این سخن تاکید میکردند؛ امام علی (ع) میفرمایند: «لن تقدس امه حتی یوخذ للضعیف حقه من القوی غیرمتتع؛ هرگز از آلودگیها جامعهیی پاک نمیشود که در احقاق حق ضعیف از قوی بدون هیچ لکنت بیانی دفاع شود.» در اینجا منظور از «غیرمتتع» حرف زدن اشخاص بدون تپق است. زمانی که ضعیفی میخواهد حق خود را از قوی بگیرد باید شرایط به گونهیی باشد که بسیار راحت و بدون هیچ واهمهیی بتواند حرف خود را بزند در غیر این صورت جامعه به پلیدیها یا ستم آلوده میشود. معادیخواه افراد یک جامعه را «شهروندان» و حاکمانی که به آنها حکومت میکنند را «شهریار» خواند و تصریح کرد: سیستمی مقدس است که افراد بتوانند حق خود را به صورت شفاف و روشن بگیرند و قلم در دست کسی نلرزد و هیچ فردی در هیچ شرایطی دچار لکنت زبان نشود. همچنین امام علی (ع) در این زمینه به مالک اشتر تاکید میکند، «اگر در دستگاه قدرت حقی لگد کوب شد مردم باید بتوانند با صراحت حق خود را بگیرند.» ناشر فصلنامه «یاد» به قضیه جنگ صفین و ایجاد آزادی بیان در این جنگ از سوی امام علی (ع) اشاره کرد و افزود: در جنگ صفین بحث شهروندی مطرح است. امام علی (ع) میفرمایند: «هیچ حقی یک طرفه نیست حتی حق خدا.» در واقع اگر بنا بود حقی یک طرفه باشد این باید فقط حق خدا باشد و این جمله چنان سنگین است که یکی از مترجمان نتوانسته درست ترجمه کند و نوشته است «تنها حقی که یک طرفه است، حق خداست» در حالی که جمله شرطیه است و مترجم، جمله را خبریه ترجمه کرده است. در حقیقت خداوند در تنظیم روابط خود با بندگانش برای کسانی که به وظیفه خودشان عمل کنند حق قائل شده است. در غیر این صورت امام علی (ع) در تعبیری میفرمایند: «اگر کسی یک طرفه حق را قبول کند و کسی به حق دیگری پایبند باشد که او حقی برایش قائل نیست این بردگی است.» با توجه به این سخن شهریاری میتواند از شهروندش مطالبه حق کند که به حق شهروندش پایبند باشد در غیر این صورت قصد برده شدن مردم را دارد.
نمونههایی از تاکید قرآن بر آزادی بیان
معادیخواه با بیان اینکه جایگاه قدرت در بین انبیا استثنا بود، تصریح کرد: ما در قرآن و در تاریخ انبیا دو نمونه داریم که پیامبران در موضع قدرت قرار گرفتند که یک نمونه آن حضرت سلیمان (ع) است. حضرت سلیمان (ع) قدرت بی مانندی در تاریخ داشت؛ جن، انس و شیاطین شرور در خدمتش بودند در چنین اوج قدرتی قرآن صحنهیی را نقل میکند و میفرماید: «حتی إذا أتوا علی؛ بر دشت موران گذار سلیمان افتاد وادِ النمْلِ قالتْ نمْلهٌ؛ یک ملکه موران که مونث هست به بقیه مورچهها گفت یا أیها النمْلُ ادْخُلُوا مساکنکمْ لا یحْطِمنکمْ سُلیمانُ وجُنُودُهُ بروید در لانههاتان تا پایمال نشوید وهُمْ لا یشْعُرُون آنها شعور ندارند.» این سخن ملکه زننده و تند است، اما حضرت سلیمان (ع) در مقابل «فتبسم ضاحِکا یک لبخند زد و بلافاصله دست به نیایش بلند کرد و گفت أنْ أشْکر نِعْمتک التِی أنْعمْت علی وعلى والِدی وأنْ أعْمل صالِحًا ترْضاهُ وأدْخِلْنِی بِرحْمتِک فِی عِبادِک الصالِحِین خدایا کمکم کن این?طور نباشم که چنین قضاوتی دربارهام شود.» از این داستان میتوان این نتیجه را گرفت که یک مور آنقدر آزادی بیان داشت که میتوانست در برابر فرد قدرتمندی مانند حضرت سلیمان(ع) با تندی سخن گوید. او به قضیه هدهد در زمان حضرت سلیمان (ع) نیز اشاره کرد و افزود: هدهدی، نامهرسان حضرت سلیمان (ع) بود. روزی حضرت سلیمان (ع) با عصبانیت با هدهد سخن گفت و به هدهد اجازه داد که توضیح دهد. هدهد در هنگام سخن گفتن ادبیاتی به کار برد که نشان از نبود ترس در برابر کسی است که قدرت دارد. هدهد خطاب به حضرت سلیمان (ع) میگوید: «فمکث غیر بعِیدٍ فقال أحطتُ بِما لمْ تُحِطْ بِهِ وجِئْتُک مِن سبإٍ بِنبإٍ یقِینٍ، من به چیزهایی احاطه دارم که تو نداری.» در حقیقت قرآن سرشار از نکتههایی است که به زیباترین شکل آزادی بیان را نشان میدهد منتها اشکال قضیه این است که اساسا در تاریخ انبیا نمونه قدرت وجود ندارد و به اندازه همان قدرت آزادی بیان نیز هست. او با بیان اینکه از منظر تاریخی از زمان مشروطه دارای تجربههای خوبی از آزادی بیان نیستیم، اظهار کرد: مطبوعات نمونهیی است که نشان میدهد از آزادی بیان به نحو احسن استفاده نکردیم. مطبوعات ما هر وقت فرصتی فراهم شد که در یک فضای آزادی تنفس کنند، سریعا به جای گفتوگو، هیاهو کردند و همین هیاهو بهانهیی شد برای افراد، که دوباره آزادی را گرفته و اختناق ایجاد کنند که اولین نمونه آن بعد از پیروزی مشروطه است؛ در آن زمان مطبوعات به قدری در ایجاد هیاهو افراط کردند که یکی از نویسندگان در روزنامه تایم لندن نوشت «این چه رفتاری است که در ایران انجام میشود»، ضربهیی که مطبوعات به مشروطه میزنند از ضربه طرفداران سلطنت سنگینتر است.
نخبگان و اهالی قلم در بهرهوری از فضای آزاد روشهای خردپذیری نداشتند
معادیخواه درباره ویژگیها و زمینههای آزادی بیان تصریح کرد: تاریخ مطبوعات نشان میدهد که نخبگان و اهالی قلم روشهای خردپذیری در بهرهوری از فضای آزاد نداشتند. البته این نکته را باید توجه داشت که معمولا دولتمردان در واقع در شرایط خاصی رضایت به وجود آزادی میدهند و طبیعی است به دنبال پس گرفتن این آزادی هستند و بهترین بهانهیی که به آنها داده میشود همین شلوغکاری و هیاهوی مطبوعات است. گاهی نیز خود مسوولان شرایطی را در مطبوعات ایجاد میکنند تا هیاهوی مورد نظر ایجاد شود و آزادی به آنها داده شده و سپس این آزادی پس گرفته شود. به عنوان مثال در زمان مشروطه انتقاد ظاهرا به اهل قلم متوجه است، اما در حقیقت سلطنت آنها را به این سمت سوق میدهد.
روششناسی به تجربهها گره خورده است
او خردورزی را در استفاده از تجربهها در زمینههای مختلف دانست و افزود: مومن نباید از یک سوراخ دو بار نیش بخورد در صورتی که ما دهها بار نیش میخوریم و درباره یک موضوع بارها دچار اشتباه میشویم و علت آن این است که به تجربههایمان بها نمیدهیم؛ در صورتی که روش شناسی به تجربهها گره خورده است. غربیها به تجربههای خود بسیار اهمیت میدهند به همین دلیل در روش شناسی بسیار از ما جلوتر هستند. در همین مورد امام علی (ع) نیز میفرمایند: «العقل حفظ التجارب خردورزی یعنی حفظ تجارب.» زمانی که افراد تجربه خود را حفظ کنند زمینه برای خردورزی فراهم میشود.
هیاهوزدگی و گفتوگو گریزی از عوامل مخرب آزادی بیان
رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران هیاهوزدگی و گفتوگوگریزی را از عوامل مخرب آزادی بیان عنوان کرد و ادامه داد: در آزادی مطبوعات شاهد هستیم که از تجربههای گذشته استفاده نشده است و خود مطبوعات با ایجاد هیاهو باعث از دست دادن آزادی خود شدهاند و بارها این مساله را تکرار کردند. در حقیقت هیاهوگرایی و گفتوگوگریزی بخشی از فرهنگ جامعه ما است و نخبگان ما گرفتار چنین مشکلی هستند، از این رو به کار بسیار اساسی در این زمینه نیاز است و بهتر این است که افراد مختلف مسائل را از زاویههای متفاوت بررسی کنند و درباره آنها به گفتوگو بپردازند تا با یک جمع بندی بتوانند به نتیجه خوبی برسند. رییس بنیاد تاریخ ایران به دو کلید واژهها «حوار» و «خوار» در قرآن اشاره کرد و افزود: تفاوت دو کلمه حوار و خوار یک نقطه است و مشتقات آنها در قرآن آمده است. در واقع حوار به معنای گفتوگو است که قرآن بر آن صحه میگذارد و خوار همان هیاهو است. قرآن میفرماید: «فأخْرج لهُمْ عِجْلًا جسدًا لهُ خُوارٌ بدین معنی که یک تندیس طلایی را سامری در فتنه خود علم کرد که حرفهای بی?معنی داشت و فقط هیاهو بود و صدا شنیده میشد و مضمون و محتوایی در کار نبود.» خوار و حوار بسیار به یکدیگر نزدیک هستند و به راحتی میتوانند جای یکدیگر را بگیرند؛ ما به خوار بسیار علاقه داریم، اما از حوار میپرهیزیم و در واقع مشکل ما همین مساله است و همه افراد و گروهها از جمله حوزویان و دانشگاهیان در این زمینه مقصر هستند.
در طول ۳۰ سال اخیر کتابی درباره آزادی بیان منتشر نشده است
معادیخواه ادامه داد: مبحث آزادی بیان کم اهمیت و بی ارزش نیست و با وجود ضرورت و اهمیت چنین مسالهیی در طول این ۳۰ سال حوزویان هنوز یک کتاب درباره این موضوع به انتشار نرساندند و بحث آزادی بیان را روشن نکردهاند. افرادی در تریبونهای رسمی با صدای بلند میگویند «در قرآن سخنی از آزادی بیان نداریم» در صورتی که در سراسر قرآن نمونههای بسیاری میتوان یافت که بر این مساله اهمیت داده شده است و باید بدانیم نقض آیات قرآن پیامدهای زیانباری دارد. او در پاسخ به اینکه اساتید و حوزویان علاوه بر اینکه کتابی درباره حق آزادی بیان نمینویسند چرا حتی در این مورد صحبت نمیکنند، اظهار کرد: ما مدتهای زیادی در اختناق زندگی کردیم و طبیعی است که این فرهنگ نهادینه میشود. زیرا تن دادن به گفتوگو به همان اندازه که با ارزش است پرهزینه و مشکل ساز نیز است. حضرت علی (ع) به عنوان حاکم معتقد به گفتوگو بود. او پردازش به مسائل موجود در ۵ سال حکومت حضرت علی (ع) را مشکل دانست و تصریح کرد: «اصلاحات علوی» شامل اتفاقات ۵ سالی است که هر روز آن یک تاریخ است و کمتر به آن پرداخته شده؛ ما فقط درباره امام علی (ع) هیاهو میکنیم و آن طور که باید و شاید به ابعاد شخصیتی ایشان نمیپردازیم. یک بعد اصلاحات علوی همین بحث آزادی بیان است و در این زمینه هیچ کاری نشده است و مقصر اصلی حوزویان ما هستند، نمیتوان از روشنفکران در این مورد انتظار و گلهیی داشت چرا که تا حوزویان به این مساله کمتوجهی میکنند، روشنفکران نمیتوانند کاری کنند.
حکمرانی به معنای درست و دقیق کلمه بدون آزادی بیان شدنی نیست
این کارشناس دینی مفهوم آزادی بیان را مملو از مشارکت دانست و افزود: حکومت به معنی درست و دقیق کلمه بدون آزادی بیان شدنی نیست زیرا این بحث به مشارکت برمیگردد. سخن گفتن از مشارکت آسان و عمل به آن بسیار سخت است. در حقیقت مشارکت به این معناست که همه افراد جامعه احساس کنند باری بر دوش آنان است و وجود چنین احساس مسوولیتی در افراد، هنر کمی نیست. امام علی (ع) میفرماید: «بار یک حکومت را جز دوش یک ملت نمیتواند بردارد.» امام (ع) در این سخن تاکید میکنند که یک نفر را هم نمیشود استثنا کرد چه آن یک نفر در بالاترین سطح فضایل و سوابق باشد و چه در پایینترین سطح و اگر یک نفر هم از قلم افتاد، به همین مقدار این بار کج است.
از نگاه حضرت علی (ع) اداره کردن جامعه با زور کار راحتی است، اما باید از قانون و حق خداحافظی کرد
رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران ادامه داد: از نگاه حضرت علی (ع) اداره کردن جامعه با زور کار راحتی است، اما در این صورت باید از قانون و حق خداحافظی کرد. در حقیقت اگر بخواهیم حقوق افراد رعایت شود، قانون، محور قرار بگیرد و همه به این قانون پایبند باشند همه افراد جامعه باید مشارکت داشته باشند. زمانی حضرت علی (ع) را متهم میکردند به اینکه حکومت کردن بلد نیست، این نوع نگاه حاکی از یک نوع جهل نسبت به ویژگیهای امام علی (ع) است. معاصران امام (ع) نیز میگفتند امام (ع) شجاع است، اما نمیتواند جنگ را اداره کند و معاویه در این زمینه موفقتر است. شاید این زمان تنها جایی است که میتوان افسوس حضرت علی (ع) برای مردم را درک کرد؛ چرا که حضرت قصد داشتند درست حکومت کنند و مردم به جای اینکه به او کمک کنند درباره امام (ع) اینطور قضاوت میکردند. در این هنگام امیرالمومنین در جواب آنان فرمود: «من میدانم چگونه میشود شما را اداره کرد که از من به مانند معاویه تقدیر کنید، «و لکنی لا اری اصلاحکم با الفساد نفسی؛ اما من درست نمیدانم که خودم را خراب و فاسد کنم برای اصلاح شما.» و منظور امام علی (ع) از «فاسد کردن خود» این است که ایشان تحت هیچ شرایطی یکی از زورمداران و دیکتاتورهای تاریخ نخواهد شد.
امام علی (ع) نشان داد که با مبانی اسلامی میتوان درست حکومت کرد
او پذیرش شکست از سوی امام علی (ع) را عاملی برای ماندگاری ایشان به عنوان الگو دانست و افزود: اگر امام علی (ع) در مقابل معاویه زورگویی میکرد و به پیروزی میرسید ظاهرا تاریخ عوض میشد، اما برای امیرالمومنین بسیار مهم بود که به بشریت در طول تاریخ نشان دهد که درست حکومت کرده است به همین دلیل حاضر شد از شکست در مقابل معاویه استقبال کند تا حکومت او به عنوان الگویی در دست بشر، انسان و اسلام قرار گیرد و به جهانیان ثابت کند و نشان دهد که با اسلام میتوان درست حکومت کرد. در آیهیی از سوره رعد آمده است: «به تو میگویند تو پیامبر نیستی قُلْ کفى بِاللهِ شهیداً بیْنی و بیْنکُمْ بگو من دو شاهد دارم یکی خداست و دیگری آن کسی که علم کتاب دارد.» درباره کسی که علم کتاب دارد بحثهای زیادی موجود است و یک تفسیر آن علی (ع) است؛ عدهیی معتقدند اسلام بعد از خدا یک شاهد بیشتر ندارد و آن امام علی (ع) است. معادیخواه ادامه داد: امروزه دوست و دشمن معتقد هستند که با اسلام نمیتوان حکومت کرد در این میان تنها دلیل و برهانی که ما میتوانیم بیاوریم حکومت امام علی (ع) در سایه و پایه اسلام است. امام علی (ع) میفرمایند: «وانّی عالم بما یصلحکم؛ کجیهایتان را میدانم چطور راحت میشود جبران کرد اما من نمیتوانم اجازه دهم این یک مورد هم خراب شود.» در واقع همیشه ملتها بودند که از ظلم حاکمان ناله میکردند اما حضرت علی (ع) برای اینکه حقوق شهروندی رعایت شود مظلوم واقع شدند.
از سیره امام علی (ع) میتوان درس آزادی بیان گرفت
او با اشاره به اینکه بسیاری از ابعاد شخصیتی و سیره امام علی (ع) ناشناخته مانده است، اظهار کرد: در بیشتر روضههایی که برای ائمه خوانده میشود از ظلمهایی که به آنها وارد شده سخن گفته میشود و فقط این زاویه مطرح شده و بزرگ میشود و به بقیه زوایا پرداخته نمیشود در حقیقت تحریم نگارشها باعث شده که دیگر ابعاد شخصیتی ائمه مطرح نشود و اگر این فاجعه نبود ما امروز باید از عصر اصلاحات علوی صدها کتاب داشته باشیم درصورتی که اینگونه نیست. ما باید صحنههای استثنایی در تاریخ را به نمایش بگذاریم هر چند که شاید عدهیی از بیان برخی مسائل خوشحال نشوند. اما باید توجه داشته باشیم که درس گرفتن از امام علی (ع) هزینههای سنگینی دارد که اگر این هزینهها را بپردازیم از آنها بهرههای زیادی خواهیم برد و یکی از این درسها بحث آزادی بیان است. او درباره وضعیت آزادی بیان در جامعه گفت: ما با ارزش آزادی بیان بیگانه هستیم. منتها طبیعتا کسانی که در راس امور هستند و امکانات و اختیارات در دست آنهاست، خود به خود انگشتها به طرف آنها دراز میشود. نخبهها، روشنفکران و اهالی قلم نیز در این زمینه مقصر هستند چرا که هر زمان که به آنها فرصت آزادی داده شد به درستی از آن استفاده نکردند و به دلیل ایجاد هیاهو به جای گفتوگو، حق آزادی از آنها گرفته شد. بنابراین اگر بخواهیم مانع از وقوع چنین اتفاقاتی شویم باید زمینههای مشارکت را فراهم کنیم. رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران افزود: در مسائل اجتماعی یک گروه خاصی مقصر نیست منتها کسانی که کشوری را مدیریت میکنند بار بسیار سنگینی بر دوش آنهاست و طبیعتا مطالبات متوجهشان است. او با اشاره به اینکه در قرآن کریم نیز آیاتی مبنی بر تاکید و اهمیت آزادی بیان وجود دارد، اظهار کرد: در قرآن کریم آیات فراوانی درباره آزادی بیان وجود دارد منتها ما نیاز به بازخوانی مفاهیم قرآن کریم داریم. ما در نگاه به متنها بسیار تحت تاثیر گفتمانهایی هستیم که پذیرفتهایم. به عنوان مثال فرض کنید زنی با پیامبر جدل میکند و سپس این جدل به محاوره و گفتوگو تبدیل میشود در واقع یک بعد این آیات، آزادی بیان است اما کسی چنین نگاهی به آیات نمیکند.
معنی آزادی، بی بند و باری نیست بلکه گرفتن حق ضعیف از قوی به اشکال مختلف است
او درباره اینکه آیا در بحث آزادی بیان میتوان محدودیتهایی قائل شد، گفت: در آزادی بیان قطعا محدودیت وجود دارد. حقوق افراد دو طرفه است و کسی به هیچوجه حق ندارد حرمتی را بشکند و حریمی را نادیده بگیرد اینها بحثهای فرهنگی، اخلاقی و حقوقی افراد است و نشان میدهد که معنی آزادی، بیبند و باری نیست بلکه به?معنای گرفتن حق ضعیف از قوی به اشکال مختلف است، اگر شخصی آزادی بیان را بهانهیی برای هتک حرمت انسانی قرار دهد و حق شخصی را ضایع کند و آبروی انسانی را بی دلیل بریزد در اینجا آزادی بیان دارای محدودیتهایی خواهد شد.
باید مراقب باشیم به بهانه محدودیتها آزادی بیان از افراد گرفته نشود
رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران افزود: این درست است که نباید به بهانه آزادی بیان به مومنی هتک حرمت شود اما از سوی دیگر باید مراقب باشیم به بهانه این محدودیتها آزادی بیان از افراد گرفته نشود و تلفیق این دو عنصر، کار پیچیده و دشواری است و لازم است تعدادی از افراد نخبه در این زمینه به گفتوگو بپردازند و همه ابعاد را مورد بررسی قرار دهند و محدودیتهای موجود در آزادی بیان را مشخص کنند تا حقی از کسی ضایع نشود.
منبع: شفقنا
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085