شهادت حسن میرزاخان، از آسیب دیدگان قطع نخاعی سرکوب های ۸۸ + عکس
چکیده :مراسم ختم حسن میرزاخان، از آسیب دیدگان سرکوب های پس از انتخابات 88 که پس از چهار سال رنج و سختی، جان خود را در راه آزادی و برای ایران از دست داد، عصر پنجشنبه از ساعت 14 الی 15:30 در مسجد نور واقع در میدان فاطمی تهران برگزار خواهد شد....
کمتر از ۵۰ روز پس از آنکه مادر سهراب اعرابی در گفت و گو با کلمه به نام چند تن از آسیب دیدگان سرکوب های پس از انتخابات ۸۸ اشاره کرد و از مظلومیت آنها سخن گفت، یکی از این جانبازان سبز، جان خود را در راه آزادی و برای ایران از دست داد.
به گزارش کلمه، «حسن میرزاخان» که در زمان فوت تنها ۲۶ سال داشت، از آسیب دیدگان قطع نخاعی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در روز ۲۶ خرداد ۸۸ در میدان ونک در اثر اصابت گلوله از پشت به مهره کمرش در محل ستون فقرات دچار قطع نخاع شد.
وی در اثر عوارض بعد از این حادثه، پس از تحمل نزدیک به ۴ سال رنج و سختی، به شهادت رسید و روز گذشته در قطعه ۵۰ بهشت زهرا که از قطعه های متعلق به شهدا و در اختیار بنیاد شهید است، به خاک سپرده شد.
بنیاد شهید و امور ایثارگران برای این آسیب دیده حوادث سال ۸۸ کارت جانبازی صادر کرده بود و پس از درگذشت وی نیز قبری را در قطعه شهدا به وی اختصاص داد. خبرگزاری و سایت های حکومتی هم خبر درگذشت حسن میرزاخان را منتشر کردند و او را «جانباز فتنه ۸۸» نامیدند.
پیش از این و در جریان کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری در تظاهرات روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ هم رسانه ها و نهادهای حکومتی تلاش کردند با صدور کارت و صحنه سازی، تلاش کنند به معرفی قربانیان سرکوب ها به عنوان بسیجی و حامی حاکمیت فعلی بپردازند و بدین ترتیب تلاش کنند خون این شهیدان را مصادره کنند.
اکنون این آسیب دیده مظلوم پس از چهار سال رنج بی وقفه، به شهادت رسیده و مراسم ختم وی عصر فردا پنجشنبه از ساعت ۱۴ الی ۱۵:۳۰ در مسجد نور واقع میدان فاطمی تهران برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است که تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی نیز شب گذشته با حضور در منزل شهید حسن میرزاخان شهادت وی را به خانواده اش تسلیت گفتند.
پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی در گفت و گوی ماه قبل خود با سایت کلمه به نام حسن میرزاخان اشاره کرده و با اشاره به فشارهایی که از سوی حکومت بر آسیب دیدگان بعد از انتخابات سال ۸۸ وارد بوده و هست، از شهدا و جانبازان سبزی که تحت همین فشارها و رعب و وحشت ها، هنوز بعد از سه سال و نیم نامی از آنها به میان نیامده، سخن گفته بود.
امید عزیزی، بهزاد یزدان پناه، حسن میرزاخان و وحید ایرانی مقدم از جمله جانبازان سبز بودند که خانم فهیمی به نام آنها اشاره و تاکید کرده بود که ظلم روا داشته شده در حق این جوانان، پنهان نخواهد ماند.
بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادارتر است
به لالهٔ در خون خفته
شهیدِ دست از جان شسته
قسم به فریاد آخر
به اشک لرزان مادر
که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهید
قسم به اسم آزادی
به لحظهای که جان دادی
به قلبِ از هم پاشیده
شهیدِ در خون غلتیده
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
«جاویدان ایران عزیز ما»
که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهید
قسم به عزم همرزمان
ستمکشان با ایمان
به خستگان جان بر کف
دلاوران همپیمان
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
«جاویدان ایران عزیز ما»
گاهی آرزو می کنم کاش کلمه انتخابات از لغت نامه ها پاک می شد .چطور باور کنیم شهادت این عزیزان را .دسته گلهایی که پرپر شدند و این همه رنج و درد و آخر هم مرگ در غربت و سکوت کشوری که مردمانش خیلی زود همه چیز را از یاد می برند .حسن عزیز شهادت تو درست در روزهایی اتفاق افتاده که عده ای بر سر و کله می زنند تا دوباره در انتخابات حکومتی شرکت کنند که تو و سهراب و اشکان را از ما گرفت.شهدا زنده اند این وعده خداست و دست انتقام گیرنده اش به زودی انتقام خون شما را خواهد گرفت.و نیک می دانم مرگ پایان کبوتر نیست .با چشمانی پر از اشک می گویم روحت شاد و راهت سبز.
دوست بودیم خیلی دوست بودیم
به نام خدای چهارده معصوم وقران خالق زمین واسمان وبشریت خداوندا دگر صبرمان به سر امده قسم ات میدهیم به اهل بیتت به قران صبرمان لبریز شده چه زمانی وعده هایت که در قران امده به اجرا در می اید ؟؟؟!!!!!!! مگر خودت وعده ندادی کافران را نابود میکنی وصالحان را عزت میدهی الان دیگر زمانش فرا رسیده ترا به خون این جوانان باک وبی گناه که جان خود را که عزیز بود برایشان فذای اسلام وانقلاب کردند وعده هایت را عملی کن ………………………..باخون دل مینویسم تورا به جان کوثرت فاطمه زهرا دوردانه بیامبر محمد رسول ص علی ع حسن حسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسین دستت را نشانمان بده من خودم در مسجد در عزاداری فاطمیه هلاکت ظالمان را خواستم وبیروزی مظلومان ازادی زندانیان راه امام وانقلاب واسلاموهمه بیایید ودعا کنیم که وعده های خداوند انشاالله نزدیک است………………………….
«حسن میرزاخان» که در زمان فوت تنها ۲۶
سال داشت، از آسیب دیدگان قطع نخاعی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در
روز ۲۶ خرداد ۸۸ در میدان ونک در اثر اصابت گلوله از پشت به مهره کمرش در محل ستون
فقرات دچار قطع نخاع شد.
Shame… Such a Shame
26 Years Old and Killed…??? For What…???x
For Saying “Where is My Vote”…???x
We Will Never Forgive…x
We Will Never Forget…x
We Will Never Forgive…x
We Will Never Forget…x
عاقبت این خون ها دامن همه ی ظالمان و حاکمان جائر ایران را خواهد گرفت
روان پاکش شاد و راهش استوار!
بدین طریق به بازماندگان این عزیز تسلیت عرض میکنم و از درگاه خداوند متعال آرزوی صبر ,استقامت برایشان دارم.
اونایی که میخوان با اسم اصلاحطلبی کاندید ۹۲ بشن، ببینن
اون مردمی که هنوز ۴سال هم کامل نشده ولی باز به فکر این سیرک انتخاباتی افتادن، ببینن
ای خدای خاتمی و هاشمی و ای خدای روحانی و کواکبیان و ای خدای میرحسین و شیخ مهدی ، بیامرزش همانطور که وعده دادی به قیام کنندگانِ مقابل ظلم و جور
کسانی را که در را مبارزه با ظلم و ستم کشته میشوند تاریخ از بین نخواهد برد
زیرا انها انساتهای بس بزرگوار و دوست داشتنی ومحبوب در نزد خدا و مردم خواهند بود
روحش شاد و راهش پر دوام
من دیروز ختم ایشون در مسجد فاطمی رو رفتم. احساس کردم خیلی تعداد کمی غیر از خانواده و تعدادی اطلاعاتی از جنبش سبز رفته بودند. انتظارم این بود که تعداد بیشتری از دوستان جنبش تشریف میآوردند. زجههای خانمها که از بخش مردان میشد شنید خیلی ناراحت کننده بود. همچنین آخوندی سرسپردهای که بعد از طلاوت قرآن شروع به سخنرانی کرد، گفت “حسن میرزاخان در راه اسلام و مقام معظم رهبری کشته شد”. ننگ بر دروغگویان
سلام بر شهید و شهادت
دلاور بازی سرخ جان
شهید حسن میرزا خان
ای وای بازم دلم تنگ شد .
این روزا کارم شده سرچ کردن اسمت تو گوگل .
با اینکه اعلامیه رو ۱۰۰۰ بار دیدم باور نکردم اما این بار اینجا مثل پتک زد تو سرم که کمال من رفتم
حسن بابات پیر شد
اشک چشم لیلا ، فاطمه خشک شد
حسن محمد باید برا عروسیت میدوئید اخه
راستی مگه محمد مهدی شادی رو به تو نسپرد ،بیچاره اب شد از بس گریه کرد
حسن احوال همه رو گفتم بیا این بار سراغ مادرت رو نگیر ، به خدا نه من دل گفتنش رو دارم نه تو تحمل شنیدن .
تا یادم نرفته بگم مادر سهراب یادت کرد ، گفته دلش گرفته از رفتنت ، اخه خیلی حرف مادر داداش سهراب رو میزدی
حسن تو رفتی راحت شدی اما دل همه مارو سوزوندی
تا هستم تو دلم هستی