ادغام معاونت پرورشی
چکیده : اما بحران امور تربیتی همچنان ادامه دارد. مشکل امور تربیتی تعویض مدیران و کم و زیاد کردن ادارات تابعه نیست؛ مشکل اصلی اعتقاد به ساختار دوگانه در نظام تعلیم و تربیت است. تعلیم و تربیت مقولهای واحد است. مربی نقشی مجزا از معلم ندارد و معلم همان مربی است. ایجاد ساختار مجزا و تعیین یک یا دونفر متصدی رسمی برای تربیت در میان کادر 40-30 نفری مدرسه، باعث انزوای فعالیتهای پرورشی در مدارس میشود. ...
شیرزاد عبداللهی
در سال ۱۳۴۳ از دل وزارت فرهنگ دو وزارتخانه و یک سازمان بیرون آمد: ۱- وزارت آموزش و پرورش ۲- وزارت فرهنگ و هنر ۳- سازمان اوقاف. وزارت آموزش و پرورش که متولی همه امور آموزشی بود در سال ۱۳۴۶ به دو وزارت علوم و آموزشعالی تقسیم و وزارت آموزش و پرورش از آن به بعد، متولی آموزش کودکان تا پایان تحصیلات متوسطه شد. دو واژه آموزش و پرورش که ترجمه کلمه واحد (Education) است، منشا بدفهمیهایی شد که تاکنون ادامه دارد. این تصور به وجود آمد که گویا «آموزش» و «پرورش»، دو مقوله مجزا از هم و موازی هستند و با همین تصور به تدریج دو ساختار جداگانه برای یک مقوله واحد شکل گرفت. در سال ۱۳۵۰ اداره کل امور تربیتی در ساختار معاونت آموزشی وزارت آموزش و پرورش ایجاد شد که دو اداره «امور فعالیتهای فوق برنامه» و «امور اردوها و مسابقات هنری و درسی» زیر مجموعه آن بودند. پیش از آن، فعالیتهای فوق برنامه، توسط سازمان پیشاهنگی و سازمان جوانان شیروخورشید سرخ مدیریت میشد.
بعد از انقلاب، یکی از بحثهای داغ آموزش و پرورش، تقدم تربیت بر تعلیم یا تقدم تعلیم بر تربیت بود. این بحث معمولا به این جمعبندی میرسید که تربیت بر تعلیم مقدم است و وظیفه اصلی وزارت آموزش و پرورش تربیت دانشآموزان است و همین تحلیل درست، منشا دوپاره شدن ساختار آموزش و پرورش و شکلگیری دو نهاد موازی معاونت آموزشی و معاونت پرورشی شد. بحث امور تربیتی در سالهای اول انقلاب جوهر سیاسی داشت و انگیزههای سیاسی موجب تاسیس این نهاد شدید. آن زمان مربیان تربیتی را سربازان انقلاب مینامیدند. امور تربیتی بر اساس نیازهای انقلاب و برای « جبران کاستیهای سیاسی، عقیدتی و انقلابی کارکنان و معلمان آن روزگار» در داخل مدارس شکل گرفت. در سال ۵۸ و ۵۹ بیش از ۳۵ هزار نفر از جوانان پرشور انقلابی و با هدف حراست از انقلاب و مبارزه با طاغوت و ضد انقلاب، وارد آموزش و پرورش شدند. مجلس در سال ۱۳۶۱ سازمان پیشاهنگی را منحل و همه داراییهای آن را به امور تربیتی واگذار کرد. به طور رسمی مجلس هنگام تصویب قانون وزارت آموزش و پرورش در ۲۵ بهمن ۱۳۶۶، ذیل ماده ۴ از فصل سوم، «واحد امور تربیتی» را با نام (معاونت پرورشی و تربیت بدنی) به سطح معاونت وزارت ارتقا داد.
اسناد، سخنرانیها و عملکرد این نهاد در دهه اول انقلاب (۶۷-۵۷) نشان میدهد که امور تربیتی در این مقطع کارکردی سیاسی داشته و وظیفه آن مبارزه با گروههای مخالف انقلاب و بازماندگان رژیم سابق و نیز پشتیبانی جبهه و جنگ بوده است. با حذف گروههای مسلح سیاسی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی و پایان جنگ در سال ۶۸ این مرحله از فعالیت امور تربیتی به پایان رسید. بعد از پایان جنگ تعدادی از مربیان پرورشی به نهادها و دستگاههای دیگر منتقل شدند. عده دیگری بیسروصدا خود را به بخش آموزشی منتقل کردند. دکتر «نجفی» سال ۸۴ در مصاحبهای به نگارنده گفت که در سال ۶۸ حدود ۹۰درصد مربیان خواستار انتقال به بخشهای دیگر بودند. تصور بر این بود که نهاد پرورشی علت وجودی خود را از دست داده است، چرا که دیگر در مدارس نه ضدانقلابی بود نه طاغوتی و نه گروهکی که بشود با او جنگید.
نظام هم تثبیت شده بود و شرایط بحرانی اوایل دهه ۶۰ و جنگ هم خاتمه یافته بود. در چنین فضایی اهداف و وظایف جدیدی برای این نهاد تعریف کردند: پاسخ به بخشنامههای اداری، نصب اوراق و پوسترهای تبلیغاتی، کمک به اجرای برنامههای آغازین مدرسه، برگزاری مسابقات فرهنگی، هنری و… . این فعالیتهای خرد با روحیات مربیان سازگار نبود. برخی از مدیران مدارس در دوره جدید، مربی را مزاحم مدیریت و عامل اخلال در برنامه آموزشی مدرسه میانگاشتند. بین معلم و مربی شکافی سرشار از سوءظن وجود داشت. در چنین فضایی مربی که در همه بدبختیها شریک معلمان بود، تبدیل شد به چرخ پنجم گاری مدرسه. در سالهای اول دهه ۷۰ طرح تعمیم فعالیتهای پرورشی مطرح شد تا از رهگذر آن بخشی از وظایف جدید مربی پرورشی به معلمان تفویض شود. اما این طرح که مبتکر آن محمدعلی نجفی بود موفقیتی در برنداشت. روند انقراض معاونت پرورشی که بعد از پایان جنگ شروع شده بود در سال ۸۰ تکمیل شد. این بار در راستای دفاع از وحدت فعالیتهای پرورشی و آموزشی، معاونت پرورشی در معاونتهای دیگر ادغام شد. جالب اینکه انحلال معاونت پرورشی توسط اصلاحطلبانی صورت گرفت که تبار سیاسی آنها به جناح چپ دهه ۶۰ که بهشدت پشتیبان امور تربیتی بودند برمیگشت، اما جریانهای سیاسی که تبارشان به راستهای دهه ۶۰ میرسید، اینک با یک چرخش در قامت مدافعان پرشور امور تربیتی ظاهر شدند و ادغام معاونتها را یک فاجعه ارزشی اعلام کردند.
سرانجام در پی تغییرات در مدیریت کلان کشور، در تیرماه سال ۱۳۸۵ مجلس هفتم در واکنش به اقدام دولت اصلاحطلب در سال ۸۰، طرح احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی را تصویب کرد. در طرح جدید ساختار دوپاره وزارت با تشکیل معاونت پرورشی در تمام سطوح اداری از وزارتخانه تا مدرسه امتداد یافت. از سال ۸۵ تاکنون به ترتیب سیدباقر پیشنمازی، سیدمهدی امینی، علیاصغر یزدانی، زکریا یازرلو و حسین هژیری در پست معاونت پرورشی کارکردهاند. اما بحران امور تربیتی همچنان ادامه دارد. مشکل امور تربیتی تعویض مدیران و کم و زیاد کردن ادارات تابعه نیست؛ مشکل اصلی اعتقاد به ساختار دوگانه در نظام تعلیم و تربیت است. تعلیم و تربیت مقولهای واحد است. مربی نقشی مجزا از معلم ندارد و معلم همان مربی است. ایجاد ساختار مجزا و تعیین یک یا دونفر متصدی رسمی برای تربیت در میان کادر ۴۰-۳۰ نفری مدرسه، باعث انزوای فعالیتهای پرورشی در مدارس میشود.
منبع: روزنامه شرق
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085