عصر جدید و کوتاه شدن زمان بالندگی و بازندگی
چکیده :در عصر جدید به کمک تکنولوژی ارتباطات، همانند سابق حقیقت دین و ارزشها اجتماعی به آسانی خرج هویت اش نخواهد شد. به عبارتی طرفداران حقیقت با بهره گیری از تکنولوژی عصر اطلاعات دیگر نخواهند گذاشت هویت مداران به راحتی حسهای تاریخی و هویتی را بر تن جنبشهای سیاسی و اجتماعی حامیان خویش بپوشاند....
کلمه – محمد رضا ملکیان:
هر ارزش و نهضتی متشکل از دو بخش حقیقت و هویت است. بدبختی از آن جای آغاز می شود که معیار درستی اعمال بر اساس طول و عرض هویت انجام پذیرد. چون هویت سنجی زحمت فکری نمی خواهد و در هر عصری مورد استقبال عوام خواهد بود. لذا در اکثر نبرد های فکری، هویت اندیشان به پشتوانه عوام، پیروز و بالنده عصر خویش بودند. ولی همان اندیشمندانی که در افکار عمومی در زمان وفاتشان مشهور به ارتداد بودند. چند قرن بعد با افزایش آگاهی و دانش عمومی؛ ملقب به قدیس و اولیا الله گردیدند و همچنین بالندگان دیروز(جاهلان مقدس) تا بینهایت تاریخ در سکوی بازندگان قرار گرفتند. مدت زمانی که برای این جابجای نیاز است در گذر عصر های تاریخی به حالت تصاعد کم گردد:
۱- در عصر کشاورزی (تا ۳۰۰ سال قبل) جابجای سکوی بالندگان با بازندگان چند قرنی به طول می کشید. شاید باور کردنى نباشد حافظ و فردوسی به عنوان بازنده عصر خویش، وفات یافتند. متشرعین هویت مدار با حربه ارتداد، افکار عمومی را چنان هدایت نمودند که از دفن حافظ و فردوسى در قبرستان مسلمانان ممانعت گردید. حافظ به اصرار بستگان و از لطف تفألی، در قبرستان مسلمین شیراز دفن شد، ولی فردوسى به اتهام ارتداد در باغ اش غریبانه دفن گردید. و همچنین ملاصدرا به سبب سیاست حذف و تخریبِ دین فروشان مقدس نما، به ظاهر بازنده عصر خویش گردید. چندسالى در روستایى در حوالى قم گمنام زندگى کرد و در مسیر حج درگمنامى وفات یافت و قبرى از ایشان یافت نمىشود. دویست سال بعد بر اساس متکوبات بجای مانده از ایشان، ملاصدرا در کسوت افتخارات جهان اسلام جای داد. و همچنین درمقابل شهرت امروز منصور حلاج و عین القضات همدانی باورکردنی نباشد که این دو عارف بزرگ با حکم فقیهان هویت مدار، مرتد واعدام گردیدند.
۲- در عصر صنعتی جدال فکری از حوزه نحله فکری به عرصه مدیریت ( دموکراسی و دیکتاتوری) و اقتصاد (بازار و سوسیالیسم) هم گسترش یافت و به کمک صنعت چاپ، زمان جابجای بالندگان و بازندگان کوتاهتر، و حداکثر به نیم قرن کاهش یافت. در این عصر دو معلم امام خمینی، آیتالله شاه آبادى (معلم عرفان و اخلاق) و علامه طباطبایى (خالق تفسیر المیزان) را بجرم انحراف از دین، مدتى در حوزه علمیه قم تحریم، و مجبور به انزوا و تدریس در منازل و یا در روستا اطراف قم شدند. و همچنین برخورد هویت مداران در آن ایام نسبت به امام خمینى و خانوادهاش همانند برخورد با مرتدین بوده است. [امام خمینى: عدهاى مقدس نماى واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند… یاد گرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار میرفت.در مدرسه فیضیه فرزند خرد سال مرحوم مصطفى از کوزهاى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند! چرا که من فلسفه میگفتم… (صحیفه نور جلد ۲۱ ص ۹۱)] .
۳- عصر حاضر، عصر انفجار دانش و آگاهی، عصر شبکه های اجتماعی مجازی، عصر رهایی حقیقت ارزشها از سیطره هویت های عوام پسند آنان است. در عصر جدید به کمک تکنولوژی ارتباطات، همانند سابق حقیقت دین و ارزشها اجتماعی به آسانی خرج هویت اش نخواهد شد. به عبارتی طرفداران حقیقت با بهره گیری از تکنولوژی عصر اطلاعات دیگر نخواهند گذاشت هویت مداران به راحتی حسهای تاریخی و هویتی را بر تن جنبشهای سیاسی و اجتماعی حامیان خویش بپوشاند. در سه سال اخیر، آگاهی رسانی بوسیله تکنولوژی ارتباطات، تغییرات اساسی در موضع گیری شخصیتهای مذهبی و سیاسی ایران بوجود آورد. که می شود استنباط نمود به واسطه این تکنولوژی، زمان جابجایی بین بالندگان و بازندگان بسیارکوتاه گردید.
این امکان که این زمان جابجائی بالندگان و بازندگان به صفر برسد حتی در کشورهای آراد دنیا به نظر محال میرسد ولی کشور های آزاد دنیا با بها دادن به آزادی بیان و عقیده در چهار جوب قانون و با نهادینه شدن اینکه هیچ فردی و نهادی و…. حق و اجازه ممانعت از اطلاع رسانی در جامعه را ندارد این معضل را برطرف نموده اند . در کشور ما چطور؟