سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » ۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش چهارم: آیا فضای مطبوعاتی و رسانه ای بازتر شده است؟...

۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش چهارم: آیا فضای مطبوعاتی و رسانه ای بازتر شده است؟

چکیده :در تاریخ 34 ساله ی نظام جمهوری اسلامی آزادی مطبوعات همواره با اما و اگرهای فراوان همراه بوده است، اما پس از انتخابات سال 88 شاهد سخت ترین دوره ی اعمال سانسور بر رسانه ها و سخت ترین برخوردهای امنیتی با اصحاب رسانه بوده و هستیم. صدا و سیما نیز به بلندگوی انحصاری جریانات حاکم تبدیل شده و هیچ اهتمامی به شنیده شدن صدای منتقدان و بازتاب چندصدایی و گوناگونی جامعه ندارد. آیا در چنین شرایطی امکان رساندن پیام منتقدان وضع موجود و تبلیغات انتخاباتی اصلاح طلبان وجود دارد؟ ...


کلمه: دانشگاهیان همراه جنبش سبز از اواخر ماه گذشته اعلام کردند که قصد دارند حاکمیت را در خصوص انتخابات ریاست جمهوری آینده با ۳۰ پرسش مورد سوال قرار دهند. این دانشگاهیان سبز که پیش از این با صدور بیانیه ای در حمایت از صدای تظلم خواهی فرزندان موسوی و کروبی فعالیت خود را آغاز کرده بودند، ابتدا در ‌مقدمه پرسش های خود و سپس با انتشار اولین، دومین و سومین پرسش در کلمه، دیدگاه خود را در تحلیل شرایط سیاسی کشور در آستانه انتخابات ۹۲ ارائه کردند.

به گزارش کلمه، دانشگاهیان همراه جنبش سبز در پرسش اول خود این سوال را طرح کرده بودند که «آیا شرایط به پیش از سال ۸۸ بازگشته یا بازگشت پذیر است؟» آنها به ارزیابی جوانب مختلف تحولات اجتماعی و سیاسی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم پرداخته و تحلیلی از وضعیت خطیر حاکمیت در دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی ارائه داده بودند.

آنها با در نظر گرفتن آن مقدمه، در دومین پرسش به بررسی این موضوع پرداخته بودند که با توجه به آن واقعیت ها، چگونه حضوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی می تواند مفید واقع شود؟ و سپس در سومین پرسش، به بررسی این نکته پرداختند که آیا مجموعه ی نظام تحمل گسترش امکان فعالیت منتقدان و به طور مشخص اصلاح طلبان را دارد یا خیر، و آیا امکانی برای فعالیت انتخاباتی اصلاح طلبان وجود دارد یا خیر.

دانشگاهیان سبز حالا در پرسش چهارم به بررسی شرایط رسانه ای لازم برای برگزاری انتخابات آزاد پرداخته اند و این پرسش را مطرح ساخته اند که آیا فضای مطبوعاتی و رسانه ای بازتر شده است؟ مشروح چهارمین پرسش دانشگاهیان همراه جنبش سبز را در زیر می خوانید:

پرسش چهارم
آیا فضای مطبوعاتی و رسانه ای بازتر شده است؟

آزادی، یکی از آرمان های اصلی مردم ایران در جنبش های یکصد ساله ی اخیر بوده و هست و آزادی بیان، از مهم ترین شقوق آن به شمار می رود. اعمال سانسور شدید بر نشر مطبوعات و و کتب در دوران ستمشاهی، امکان ابراز آزادانه ی هر سخنی در انتقاد از حکومت و حاکمان را به اندازه ای از همگان سلب کرده بود که در حین انقلاب اسلامی و پس از پیروزی آن، تصور برپایی نظام سیاسی جدید بدون اطمینان یافتن از حراست از آزادی ها و از جمله آزادی بیان، برای هیچکس ممکن نبود. ایده ی تضمین آزادی بیان در جامعه، هم از دستاوردهای بشری دوران تجدد به شمار می رفت، هم در گفتمان نواندیشی دینی که طی دو دهه ی پیش از آن به گفتمان پیشتاز در مبارزه تبدیل شده بود ریشه داشت و هم از شیوه ی حکومت داری پیامبر اسلام (ص) به عنوان الگوی اداره ی جامعه انقلاب کرده الهام گرفته بود. جامعه ی بدون آزادی بیان، به ناچار تن به خودکامگی می دهد و حاصل فشار حکومت برای داشتن جامعه ی تک صدایی، شهروندان را یا به طغیان وا می دارد یا به نفاق.

بر همین اساس بود که به هنگام تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی، در اصل نهم تأکید شده که هیچ مقامی به هیچ بهانه ای (مانند حفظ استقلال یا تمامیت ارضی) حق ندارد جلوی آزادی ها را بگیرد. در اصل ۲۴ نیز بر آزادی مطبوعات و در اصل ۲۵ بر ممنوعیت سانسور تصریح شده است.

اگرچه در تاریخ ۳۴ ساله ی نظام جمهوری اسلامی، به استثنای یکی دو سال اول آن، رعایت آزادی مطبوعات همواره با اما و اگرهای فراوان همراه بوده و میزان آزادی مطبوعات و رسانه ها در دوره های مختلف فراز و فرودهای متعدد داشته، اما بدون تردید، پس از انتخابات سال ۸۸ شاهد سخت ترین دوره ی اعمال سانسور بر رسانه ها و سخت ترین برخوردهای امنیتی با اصحاب رسانه بوده و هستیم. تعطیلی صدها نشریه، فیلتر شدن دهها وبسایت و وبلاگ، پارازیت انداری بر امواج دهها کانال ماهواره ای، دستگیری و حبس دهها فعال مطبوعاتی و بی کار ساختن صدها روزنامه نگار و خبرنگار، ایران را در رده ی دوم جدول کشورهای ناقض آزادی مطبوعات در جهان قرار داده است.

از سوی دیگر، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که بار تأمین هزینه های آن به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر دوش همه ی شهروندان است و بر همین اساس باید به عنوان رسانه ی ملی عمل کند، به بلندگوی انحصاری جریانات حاکم تبدیل شده و هیچ اهتمامی به شنیده شدن صدای منتقدان و بازتاب چندصدایی و گوناگونی جامعه ندارد. از همین رو بود که میرحسین موسوی در کارزار تبلیغاتی خود در انتخابات سال ۸۸، به رسمیت شناخته شدن چندصدایی از طریق آزادسازی فعالیت رسانه های صوتی و تصویری و رفع سانسور بر مطبوعات را در فهرست مهم ترین و فوری ترین خواسته هایش قرار داد. استدلال حقوقی او این بود که حال که اصل ۴۴ قانون اساسی به گونه ای تفسیر شده که انحصارات دولتی در حوزه های مختلف اقتصادی ضروری شمرده نمی شود، چه دلیلی دارد که این آزادسازی به حوزه ی رسانه تعمیم داده نشود؟ این دغدغه ی موسوی سابقه ای طولانی داشت، به طوری که در مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی می خوانیم که هنگام بررسی اصل ۱۵۷، وی به این نکته ی مهم اشاره می کند که بر کار صدا و سیما باید نظارت شود تا به خودکامگی کمک نکند و حالت طرفدارانه نگیرد. پس از آن به وقوع انقلاب ارتباطی اشاره می کند و پیشنهاد می کند مانند مطبوعات، اجازه داده شود بخش غیردولتی هم وارد این عرصه شود. بعدها و در دوران دولت اصلاحات نیز موسوی در قبال برخورد امنیتی با روزنامه ها واکنش نشان داد و «تعطیلی فله ای مطبوعات» را محکوم کرد؛ اصطلاحی که کاربرد آن با انتقاد شدید اقتدارگرایان مواجه شد.

او که هم سابقه ی مطبوعاتی طولانی در کارنامه ی فعالیت های اجتماعی و سیاسی خود داشت و هم نسبت به اهمیت نقش فضای مجازی و رسانه ای آگاهی تحسین برانگیزی داشت، از این سرمایه ی فکری در کارزار انتخاباتی اش بهره برد و به راه اندازی پایگاه های اطلاع رسانی رسمی مانند سایت «کلمه» و بعدها به عنوان پایگاه اطلاع رسانی ستادش، سایت «قلم» (در کنار دهها سایت خبری دیگر که بطور خودجوش توسط هودارانش پا گرفت) و نیز انتشار روزنامه ی «کلمه ی سبز» اقدام کرد. موسوی می دانست که حتی در صورت به دست گرفتن زمام دستگاه اجرایی کشور، امکان انتقال دیدگاه ها و نظریاتش از طریق رسانه ی ملی بسیار محدود خواهد بود. مهدی کروبی نیز پیش از آن با تأسیس روزنامه ی «اعتماد ملی» و سایت «سحام نیوز» در همین راه قدم برداشته بود. سیاست ورزان کهنه کاری همچون این دو می دانستند و می دانند که بدون حاکمیت جریان آزاد مبادلات خبری، از رسانه ی ملی نمی توان چشمداشت امانتداری، بی طرفی، انصاف و پایبندی به موازین حرفه ای داشت.

در بخش بعد خواهیم دیدکه رسانه ی «سابقاً» ملی نه تنها از جاده ی انصاف دور شده، که به عنوان یکی از فعال ترین دستگاه های امپراتوری دروغ ایفای نقش کرده و می کند. اما آنچه در اینجا شایان ذکر است این است که در روند کنونی، هیچ نشانه ای از اراده ی حاکمیت برای تغییر کارکرد رسانه هایی که با بودجه ی بیت المال اداره می شوند مشاهده نمی گردد. تازه ترین شاهد مدعای ما، هجمه ی تبلیغاتی است که برای احیای یک تجمع اتوبوسی مرده یعنی ۹ دی در این رسانه ها تدارک دیده شد؛ هجمه ای یک سویه، ناعادلانه، مملو از دروغ پردازی و با فرسنگ ها فاصله از انصاف و اخلاق. آیا در چنین شرایطی امکان رساندن پیام منتقدان وضع موجود و تبلیغات انتخاباتی اصلاح طلبان وجود دارد؟ پاسخ به این پرسش، روشن تر از آن است که نیاز به اظهار داشته باشد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۴ پاسخ به “۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش چهارم: آیا فضای مطبوعاتی و رسانه ای بازتر شده است؟”

  1. علی گفت:

    سلام سایت محترم کلمه صدای مااهل سنت درهیچ سایتی شنیده نمیشود خواستم تسلیت بگم خدمت تمام دوستان اهل سنت ایران درگذشت آخرین وزیراهل سنت جناب یحیی صادق وزیری وزیردادگستری شاپوربختیار این بزرگواردراخرعمرش تمام املاکش راوقف مدرسه نمود روحش شاد وبعدازگذشت ۳۴سال درجمهوری اسلامی هیچ اهل سنتی نه وزیرونه سفیرونه استاندارشد.فقط دردوره اصلاحات تلاشی شد اماان هم بامخالفت حوزه علمیه قم مواجه شد خدایارونگهدارتان

    • az diar fars گفت:

      ای برادر باور کن همین وزیر و وزرای دولت پاک هم فارغ التحصیلان همان حوزه ی علمیه هستند که عمامه را از سرشان برداشته اند و تمام مدارک تحصیلی شان هم از دانشگاه هاوایی در سانتی گو قم می باشد که بدبختانه ما شیعیان را هم ناخودی می دانند !

  2. az diar fars گفت:

    صد در صد بازتر شده ! به بزرگی سیاه چاله های فضایی که هر ذره ایی را به کام خود می کشانند ! اما اینجا سیاه چاله های ولایی اوین و رجایی شهر و … هستند که هر آزاد اندیشی را پس از بیان عقاید خود و یا نقد افکار اقلیت حاکم ، و بدبختانه نبود آزادی پس از بیان ،‌ به درون خود می کشانند ! و همان گونه که هیچ ذره ایی یارای فرار از یک سیاه چاله ی فضایی را ندارد و محکوم به نابودی ست اینجا هم هیچ فرد و اندیشه ایی یارای گریز از سیاه چاله های ولایی را ندارد شاید هر دو تاریک باشند اما پایان تاریکی سپیدی و پیروزی نور و روشنی بر تاریکی و نادانی است .

  3. یک هموطن گفت:

    با سلام خدمت هموطن عزیز اهل سنت
    اینجانب به عنوان هموطن شیعه شما عرض می کنم که با این تبعیض و با همه تبعیضات موجودات بین اقشار، اقوام و ادیان و … به شدت مخالف هستم و متنفرم و به آن خدایی که می پرستیم سوگند می خورم از این همه نابرابری رنج می برم. به امید آن روزی که بی توجه به این مرز بندی های تصنعی فقط و فقط بر اساس شایسته سالاری و تخصص و تعهد به وطن عزیزمان ایران و با رای مستقیم ما ایرانیان مسئولین کشور را برگزینم. زنده باد ایران عزیز ما