سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » ۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش دوم: چگونه حضوری در انتخابات مفید است؟...

۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش دوم: چگونه حضوری در انتخابات مفید است؟

چکیده :آیا حضور در انتخابات سال 92 به منظور ایجاد تحول بنیادین در روش مدیریت اجرایی است که به حفظ ته مانده ی سرمایه های اقتصادی و اجتماعی کشور منجر شود، یا به فرض دستیابی اصلاح طلبان به قدرت، خواسته و ناخواسته به تغییراتی محدود و ناپایدار منتهی می گردد؟ به بیان دیگر، آیا صرف حضور در انتخابات و سپس در مصادر قدرت اجرایی کشور می تواند به بهبود وضعیت بینجامد و مانع از از دست رفتن فرصت باقیمانده برای نجات کشور شود؟...


در پی انتشار بیانیه «دانشگاهیان همراه جنبش سبز» در حمایت از صدای تظلم خواهی فرزندان موسوی و کروبی، این دانشگاهیان اعلام کردند که قصد دارند با طرح ۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲ حاکمیت را مورد سوال قرار دهند. پیش از این، ‌مقدمه این پرسش ها و اولین پرسش در کلمه منتشر شد و حالا در زیر، دومین پرسش این دانشگاهیان را می خوانید.

به گزارش کلمه، دانشگاهیان همراه جنبش سبز در پرسش اول خود این سوال را طرح کرده بودند که «آیا شرایط به پیش از سال ۸۸ بازگشته یا بازگشت پذیر است؟» آنها به ارزیابی جوانب مختلف تحولات اجتماعی و سیاسی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم پرداخته و تحلیلی از وضعیت خطیر حاکمیت در دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی ارائه داده بودند.

این دانشگاهیان سبز اکنون با در نظر گرفتن آن مقدمه، به بررسی این موضوع پرداخته اند که با توجه به آن واقعیت ها، چگونه حضوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی می تواند مفید واقع شود؟ مشروح پرسش دوم آنها را در ادامه می خوانید:

پرسش دوم
چگونه حضوری در انتخابات مفید است؟

در قسمت پیشین این نوشتار گفته شد که به چه دلایلی، مشابه انگاری وضعیت کنونی جامعه ی ایران با شرایط پیش از انتخابات دوم خرداد ۷۶ نادرست است. در این بخش می خواهیم به نکته ی دیگری که به آن بحث مرتبط است بپردازیم و آن این که با توجه به واقعیت هایی که بخشی از آنها مطرح شد، چگونه حضوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی می تواند مفید واقع شود؟ به عنوان مقدمه و به منظور پاسخ به این پرسش، می خواهیم نیم نگاهی داشته باشیم به آنچه ضرورت ورود میرحسین موسوی به انتخابات را برای او روشن کرد.

رایزنی ها و تلاش ها برای انتخابات سال ۸۸، در واقع از تابستان ۸۷ آغاز شد. در یک طرف، تیم احمدی نژاد مصمم بود که دوره ی بعد نیز قدرت را به هر قیمتی در دست خود داشته باشد. بیشتر گروه ها و دسته های سیاسی که در بخش های مختلف حکومت حضور داشتند نیز با این تصمیم همراهی می کردند. یادمان نرفته است که در دیدار هیئت دولت با رهبری در هفته ی اول شهریور همان سال، به دولت گفته شد که خود را برای اداره ی کشور برای یک دوره دیگر آماده نگه دارد: «ﺗﺄﻛﯿﺪ ﻣﻲﻛﻨﻢ. ﻓﻜﺮ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﻛﻪ اﻣﺴﺎل، ﺳﺎل آﺧﺮ دوﻟﺖ اﺳﺖ؛ ﻧﻪ. ﻣﺜﻞ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﭘﻨﺞ ﺳﺎل دﻳﮕﺮ ﺑﻨﺎﺳﺖ ﻛﺎر ﺑﻜﻨﺪ، ﻛﺎر ﺑﻜﻨﯿﺪ». از آن دولت به عنوان پاک ترین دولت پس از انقلاب و بهترین دولت پس از مشروطیت نام برده شد. اگر چه در همان زمان هم برخی از چهره ها و جناح های سیاسی که پیش از آن از حامیان دولت نهم به شمار می رفتند از عملکرد آن سرخوده بودند، اما همه به دنبال رصد جهتگیری اراده ی رهبری بودند تا به ناسازگاری با خواست او متهم نشوند. در مردادماه همان سال در محافل مختلف سیاسی، اخبار مربوط به جلساتی با حضور بالاترین تصمیم سازان نظام در قبال انتخابات ۸۸ منتشر شد. بنا بود پروژه ی ناتمام یکدست سازی نظام با مهندسی انتخابات و شکست نمایشی اصلاح طلبان و بازنشستگی سیاسی آنها برای همیشه، و ایجاد رقابت میان نیروهای اصولگرا برای نمایش نوعی دمکراسی رقابتی در ویترین سیاست خارجی، تکمیل شود.

در طرف دیگر، مهدی کروبی که حزب اعتماد ملی را پس از انتخابات سال ۸۴ راه اندازی کرده بود، و محمد خاتمی به همراه احزاب همراه، خود را آماده ی حضور در انتخابات می کردند. میر حسین موسوی با رویکردی متفاوت به مسئله نگاه می کرد. از نظر او، کشور در موقعیتی قرار داشت که تنها مدیریتی فراجناحی می توانست آن را از فرو غلتیدن به پرتگاه نگه دارد:

اینجانب آمده‌ام تا با کمک و همراهی همگان در جهت تحقق جامعه‌ای پر از امید و نشاط تلاش کنم. این آرمانی است که همه در برابر آن مسؤولند. شرایط و حوادث، خواستی عمومی و مستقل از تمایلات گروهی و صنفی برای بهبود فراهم آورده است که بزرگ‌ترین سرمایه ما در مسیر پیش‌روست. ما نمی‌توانیم این سرمایه بزرگ را نادیده بگیریم و نباید با سرایت دادن تفاوت‌های خود به متن جامعه آن را از دست بدهیم؛ لذاست که اینجانب با اعلام گفتمانی که از همان روز نخست آن را در معرض نگاه ملت شریف قرار داده‌ام و همواره پذیرای اصلاح اصولگرایانه در آن هستم، در عین دوستی با طیف‌های متنوع سیاسی و سپاسگزاری از تمام احزاب و تشکل‌هایی که به حمایت از پشتیبانی از این خدمتگزار مردم پرداختند، مستقل پا به صحنه می‌گذارم تا مرزبندی‌های جناحی، این راه روشن را مسدود نکند.

میرحسین به این اصل پایبند ماند. وی که پیش از آن در برابر فشارهایی که برای اعلام حضور یا عدم حضور در انتخابات، از دیگر نامزدها خواسته بود که بدون توجه به این مسئله درباره ی حضور خود تصمیم بگیرند، پیشنهاد کرد که هر سه نفر تا پیش از موعد نام نویسی به فعالیت بپردازند و در واپسین روزها و پس از مراجعه به نظرسنجی های مختلف، نسبت به تصمیم گیری برای کناره گیری به نفع نامزد مورد اقبال اکثریت اقدام شود. کروبی این پیشنهاد را پذیرفت، اما خاتمی تصمیم به کناره گیری گرفت. ستاد انتخاباتی موسوی از ابتدا تا انتها فراجناحی ماند و ستادهای اصلاح طلبان و اصولگرایان حامی او بطور مستقل اما در هماهنگی کلی با ستاد اصلی به فعالیت پرداختند. در دیداری که پس از اعلام ورود به انتخابات با رهبری صورت گرفت، میرحسین در پاسخ به ابراز نگرانی رهبری از حضور اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در ستادش پاسخ داد که «شما نسبت به مشاوران و نزدیکان من شناخت دارید و می دانید که مستقلا عمل خواهم کرد، اما درهای ستاد را به روی هر کسی که علاقمند به فعالیت باشد باز خواهم گذاشت.» پس گفتمان میرحسین در عین حال که نقاط مشترک زیادی با جریان اصلاح طلبی داشت، به دنبال تحولاتی بنیادی تر در مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور بود.

حال پرسش اساسی این است که آیا حضور در انتخابات سال ۹۲ به منظور ایجاد تحول بنیادین در روش مدیریت اجرایی است که به حفظ ته مانده ی سرمایه های اقتصادی و اجتماعی کشور منجر شود، یا به فرض دستیابی اصلاح طلبان به قدرت، خواسته و ناخواسته به تغییراتی محدود و ناپایدار منتهی می گردد؟ به بیان دیگر، آیا صرف حضور در انتخابات و سپس در مصادر قدرت اجرایی کشور می تواند به بهبود وضعیت بینجامد و مانع از از دست رفتن فرصت باقیمانده برای نجات کشور شود؟ بدیهی است که بخش مهمی از اصلاح طلبان این گونه نمی اندیشند. تأکید تشکل هایی مانند حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب بر ضرورت تحول اساسی در نگرش های حاکم بر نظام در سطوح مختلف حکومت به عنوان شرط لازم برای تحقق هرگونه تغییر در روند مخرب کنونی، حاکی از آگاهی و هوشیاری ناشی از تجربیاتی است که از روند حرکت کشور از فردای دوم خرداد ۷۶ تاکنون به دست آمده. بنابراین، هر گونه حضوری را نمی توان راهگشای بن بست سیاسی کنونی دانست. افزون بر این، چنانچه در بخش های آتی این نوشتار توضیح داده خواهد شد، ای بسا حضور نسنجیده ای که ناظر به این اصل مهم نباشد، به از دست رفتن بسیاری از دستاوردهای انکارناپذیر گفتمان اصلاح طلبی نیز منجر شود.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۸ پاسخ به “۳۰ پرسش تا انتخابات ۹۲/ پرسش دوم: چگونه حضوری در انتخابات مفید است؟”

  1. میثم گفت:

    تفاوت اصلاح طلب ها و اصولگراها در این است که اصلاح طلبها پایبند به اخلاق و منطق هستند. در حالی که طرف مقابل پایبند به هیچ اخلاق و یا منطق قابل درکی نیست. پس شما نمیتونید با اونها از راه “گفتمان” یا منطق به نتیجه برسید.
    در این مورد خاص “گفتگوی تمدن ها” کارساز نیست. :)
    به نظر من (به عنوان یه اصلاح طلب کوچیک) ، جامعه اصلاح طلبی باید هر چه زودتر و بطور یکپارچه ، انتخابات را تحریم کنه .به چند دلیل:
    ۱- در صورتی که سکوت کنیم ، دروغ هایی را از قول ما در رسانه هاشون رواج میدهند تا به نفع خودشون بهره برداری کنند.
    ۲- اگر سعی در معرفی یک کاندیدا کنیم یا از یکی از کاندیداها حمایت کنیم، یا اون شخص رد صلاحیت میشه و یا در یک انتخابات مهندسی شده نابود میشه. برای ما شکست و برای اونها گرم شدن تنور انتصابات و پیروزیه.
    از طرفی حضور یک کاندیدای اصلاح طلب باعث میشه تا اصولگراهایی که امروز مثل سگ و شغال به جون هم افتادن دربرابر رقیب قدرتمند با هم متحد بشن که این هم درست نیست.
    ولی با تحریم انتخابات اولا این سیرک از رونق میافته ، دوما اصولگراها در جنگ با هم تضعیف میشن ، سوما ژست تحریم کننده انتصابات بهتر از بازنده اونه.
    جا داره در این مورد به فرمایشات معظم له اشاره کنم که فرموده: ” آب تو آسیاب دشمن!! نریزید و جدول دشمن رو پر نکنید” :D

  2. Yasooj گفت:

    این کار باعث اتحاد اصول باز ها خواهد شد و دقیقا همان کارى است که خامنه اى
    بیشترین سود را از آن خواهد برد. انتخاباتى که توسط سپاه امکان مهندسى
    نتایج آن وجود داشته باشد ارزش شرکت کردن ندارد. اول باید فرایند انتخابات
    شفاف و قابل راست آزمائى باشد بعدا به فکر شرکت کردن و کاندیدا داشتن بود.
    اگر بر فرض خاتمى را هم در دقیقه نود اجازه شرکت دادند مطمئن باشید اگر
    احساس کنند به قول خودشان یک انقلاب مخملى در حال وقوع است و میرود که
    راى کافى نیاورند مانع از تحقق راى ملت و تسلط آمریکا و رقاصان بر ایران
    خواهند شد. به همین زودى یادتان رفت روش استدلال و کار خامنه اى را؟ شرکت
    در انتخابات عاقلانه نیست و عملا هم کار بیهوده اى میباشد. این بازى قطع شود
    بهتر است.

  3. Alex Yazdani گفت:

    به نظر اینجانب انتخابات در هر شکلی‌ میتواند به صورت ابزاری برای مشارکت، وزن گیری و یا اعتراض باشد. جمهوری اسلامی حتا بدوم شرکت اصلاحطلبها بیشتر از ۵۰ درصد مشارکت خواهد داشت و این مشارکت برای رژیم و حتا دنیا کافیست. اپوزیسیون چپ و سلطنت طلب که بطور فله ۳۰ سال انتخات را تحریم کردند و هیچ نتیجه و آثاری نداشته. بخشی از اصلاح طلبها هم انتخابات مجلس را تحریم کردند و دیدیم که بی‌اثر بود. اینجانب معتقدم که آقایان خاتمی، رفسنجانی‌، نوری، لاری و خوئینی‌ها در داخل بیشتر میتواند مصر باشند تا در خارج رژیم و ما باید اینهارا تشویق به ایستادگی در کنار مردم و همچنین داخل رژیم کنیم نه تهدید به بیرون آمدن. در هر صورت اگر این آقایان اسم نویسی کنند و صلاحیت آنها تائید نشود هزینه بزرگی به رژیم تحمیل کرده و در آنصورت شاید بتوان از تحریم صحبت کرد و انتظار داشت تعداد کثیری از بدنه جامعه به تحریم بپیوندند.

  4. Ali گفت:

    با سلام، حاکمیت میخواهد انتخاباتی بدون هزینه برگزار کند تا در چشم جهانیان مشروعیت از دست رفته خود را تا حدودی ترمیم کند. انتخابات فرایند چندین گام است :
    ۱. اعلام کاندیداتوری
    ۲. ثبت نام (اعلام رسمی)
    ۳. دوران بررسی صلاحیت ها توسط شورای نگهبان
    ۴. اعلام نتایج صلاحیت کاندیداها
    ۵. دوران اعتراض به نتایج رد صلاحیت ها
    هر گام از ایت فرایند شرایط را برای در دست گرفتن جو انتخابات و هزینه دار کردن انتخابات برای آنانکه میخواهند انتخاباتی فرمایشی و بدون هزینه داشته باشند هرینه دار کند یعنی مشروعیت زدائی از انتخابات فرمایشی.

    وقت آن رسیده خواب را از چشمان حاکمیت در برگزاری یک انتخابات فرمایشی و بدون هزینه بگیریم در این راه گذر، دو استراتژی را در پیش بگیریم:
    ۱. استراتژی اول: استراتژی کاندیداهای متعدد مورد تایید ملت آزادیخواه و اصلاح طلبان واقعی مانند خاتمی، عبدا..نوری، هاشمی رفسنجانی (با تمام ایراداتی که به ایشان وارد است)، …. با این استراتژی در کلیه زیر فرایند انتخابات از گام یک تا پنج فعال هستیم، کانونهای انتخابی در سراسر کشور فعال شده ودر یک فرایند قانونی میتوانیم توجه جهانیان را بسوی خود جلب کنیم. در این راستا بی شک حاکمیت دست به رد صلاحیت دست جمعی اصلاح طلبان خواهد زد که این عمل مشروعیت انتخابات را به کل زیر سوال میبرد.
    ۲. استراتژی دو: تمرکز فعالیت کلیه آزادیخواهان خارج از کشور با هر عقیده و تفکری برای به راه اندازی کمپین انتخابات آزاد، مصاحبه با مطبوعات ،جراید و رسانه های تصویری.

    بیاد داشته باشیم انعکاس این انتخابات منوط به هماهنگی و پیش بردن صحیح دو استراتژی ذکر شده بصورت موازی می باشد.

  5. انتخابات آزاد گفت:

    هر گونه حضور جریان اصلاح طلبى بدون امکان راستى آزمایى نتایج انتخابات شکاف عمیقى بین طبقه متوسط و اصلاح طلبان خواهد انداخت .انتخابات آینده نقطه عطف آینده اصلاح طلبان خواهد بود و تاریخ خواهد نوشت که آیا در بازى سیاست اصلاح طلبان مشروعیت را محترم شمردند یا قدرت را .

  6. Shahin گفت:

    مهم این است که توسط حاکمیت وجهان وزن ما دیده شود وگرنه چه تحریم و چه رای دادن براحتی توسط کودتاگران مدیریت میشود من کلا با نظر آقای گنجی موافقم باید انتخابات را هزینه مند کرد وگر در خانه نشستن و تحریم ما که آرزوی دیکتاتور است

  7. ناشناس آشنا گفت:

    با تشگر از مقاله قابل توجه تان .

    هر انتخاباتی بدون برداشتن حصر و آزادی زندانیان انتخاباتی قبلی‌ یک شکست برای افراد، سازمان‌ها و احزاب شرکت کننده خواهد بود!

  8. آرادی اندیشه گفت:

    به نام او
    شما در حال دست و پا زدن در منجلابی هستید که خودتان برای خودتان درست کردید
    اگر واقعا موسوی و کروبی اصلاح طلب و مصلح اند پس چرا بعد از عاشورای ۸۸ از کسانی که هتک حرمت کردند اعلام برائت نکردند؟
    به کوری چشم تمام دشمنان ولایت فقیه به فرمان ولی امر در انتخابات و راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت خواهیم کرد و داغ شکست این نظام را بر دل دشمنانش خواهیم گذاشت
    والسلام…