خانواده کرامت الله زارعیان: خودکشی واقعیت ندارد، او را کشته اند
چکیده :برادر کرامت الله زارعیان افزود: پدر من به آقای شهریاریی قاضی پرونده گفت: ما چهارده تا شهید در فامیل مان داده ایم، کسانی که شهید شده اند دشمن رو به روی شان بود، پدرم گفت آن چهاره شهیدی که از دست دادم چیزی نشد اما این بچه را که از دست دادیم پدرم را صد سال پیر کرده است. زندگی ما داغون شده است.......
پدر، برادر و خواهر کرامت الله زارعیان دانشجویی که جسد او در حمام خانه اش پیدا شده است معتقدند که بر اساس نظریه پزشکی قانونی کرامت الله زارعیان خودکشی نکرده و علت و مکان مرگ نامعلوم اعلام شده است. به همین دلیل آنها به دستگاه قضایی و کمیسیون اصل نود مجلس ایران شکایت کرده و همچنین شکایت نامه ای تقدیم مجمع تشخیص مصلحت نظام کرده اند اما چون پاسخی به آنها داده نشده اقدام به اطلاع رسانی کرده اند.
کرامت الله زارعیان دانشجوی ورودی سال ۸۱ دانشگاه هنر که به گفته ی خواهرش در لیست بازداشتی های همان روزهای پس از انتخابات به دلیل شرکت در تظاهرات های اعتراضی مردم است پس از نگهداری در کهریزک و اوین آزاد شده و بار دیگر در بهمن سال ۸۹ بازداشت می شود و پس از آزادی نیز به لحاظ روانی دچار ناامنی هایی از سوی ماموران قرار داشته است.
بر اساس این گزارش جنازه کرامت الله چند روز پس از عاشورا در منزل اجاره ایش در خیابان نظام آباد تهران در وان حمام پر از آب جوش پیدا شده است. بعد از ۴ روز از چکه کردن آب و بوی تعفن، همسایگان به آتش نشانی و پلیس اطلاع می دهند و پلیس نیز در تماسی از خانواده ی این دانشجوی ۲۷ ساله برای تشخیص هویت می خواهد که به آنجا مراجعه کنند.
پدر خانواده زارعیان که دو نوجوان خود را به نام های کرامت لله و علی زارعیان در هشت سال دفاع مقدس در سنین ۱۶ و ۱۴ ساله از دست داده است این بار می گوید “آتش گرفته ام.”
برادر کرامت الله زارعیان که خودش بالای سر جسد رسیده و از نزدیک شاهد ماجرا بود به مسیح علینژاد می گوید: من روز اولی که رفتم آنجا چهار ساعتی بود که جسد پیدا شده بود، اولا قاضی کشیک از ساعت دو که به آنها اطلاع داده بودند تا ساعت هشت و بیست دقیقه نیامدند سر صحنه. گروه تشخیص هویت آمدند سر محل اما وقتی آمدند سر صحنه از انگشت نگاری محل سر باز زدند و فقط به فیلمبرداری و عکسبرداری اکتفا کردند. هر چه ما گفتیم انگشت نگاری کنید که ببینیم چه کسی آمده داخل ساختمان و جریان چه بوده گوش نکردند یعنی شما حساب کنید یک جنازه پیدا شود در تهران مرکز ایران اما قاضی کشیک سر صحنه نیاید.
وی در مورد مشاهدات خود می گوید: برادر من را به حالت دست باز کف حمام خوابانده بودند دست چپ او را گذاشته بودن زیر دوش حمام، و یک بریدگی سطحی روی دست او بود اما هیچ خونی از محل آن بریدگی سطحی نیامده بود و ما به گروه تشخیص هویت هم گفتیم اصلا خونی اینجا ریخته نشده. آنها گفتند نه ممکن است به خاطر آب رفته باشد. اما هیچ گونه قطره خونی به اطراف هم پاشیده نبود مشخص بود که جنازه از بیرون به داخل حمام خانه برادرم. و در خانه برادرم چفت بود قفل نبود از پشت، یعنی هر کسی می خواست می توانست بیاید جنازه را بیاندازد داخل خانه، یا بیاید داخل خانه برادرم را بکشد و خارج شود.
برادر کرامت الله زارعیان می گوید: من در داخل پاسگاه سه صفحه پر کردم و در مورد مظلومیت او و کتک هایی که در اوین خورده و شکنجه هایی که شده بود همه را نوشته بودم. برادرم تازه چهار روز به این خانه اش رفته بود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آثار زخم یا کبودی بر بدن برادرش بوده می گوید: پشت سر برادرم یک مقدار حالت له شدگی بود. مقداری از مغز او کف حمام بود. با دکترش در پزشکی فانونی که صحبت کردم گفت که این بر اثر مرور زمان و ۹۶ ساعت زیر بخار آب بود این اتفاق افتاد. این بریدگی سطحی روی دست او هم موجب مرگش نشده.
وی در پاسخ به این پرسش که اولین بار چه کسی اعلام کرد که برادرتان خودکشی کرده است گفت: گروه تشخیص هویت چهار نفر آمدند به خانه برادرم که فقط یک نفر رفت سر صحنه و همان لحظه که آمدند تمام مسئله را لوث کردند، زنگ زدند به قاضی کشیک گفتند خودکشی است، در پاسگاه صورت جلسه کرد گفت خودکشی است. ولی بعدا که رفیتم داخل دادگاه تمام اینها را از پرونده برادرم برداشتند. ولی پزشکی قانونی اعلام کرد که این خودکشی نیست و مکان و علت مرگ نامعلوم است این بریدگی دست باعث مرگ نشده. حتی پزشکی نوشته که مکان مرگ نا معلوم است.
او در مورد سکوت خانواده خود در مورد این حادثه می گوید: ما سکوت نکردیم، من به دفتر سازمان ملل رفتم، به دفتر مجمع تشخیص مسلحت نظام رفتم، به کمیسیون اصل نود مجلس شکایت کردم، حتی رونوشت مجمع تشخیص مصلحت در خانه ماست که به ما نامه زده اند.
وی در مورد سکوت خبری در این زمینه می گوید: خانواده ما یک خانواده مذهبی هستند، به هیچ وجه قبول نمی کردند، پدرم راضی نبود، در شهرستان ما جهرم اگر یک نفر حرفی بر ضد ولایت بزند می گویند منافق است. فقط حساسیت خانواده ما روی این مسئله است چون من مادر دو تا برادرش شهید شده، دو تا پسرش شهید شده و اینگونه نیست که به یک رسانه ای زنگ بزنند و خبر بدهند.
برادر کرامت الله زارعیان افزود: پدر من به آقای شهریاریی قاضی پرونده گفت: ما چهارده تا شهید در فامیل مان داده ایم، کسانی که شهید شده اند دشمن رو به روی شان بود، پدرم گفت آن چهاره شهیدی که از دست دادم چیزی نشد اما این بچه را که از دست دادیم پدرم را صد سال پیر کرده است. زندگی ما داغون شده است….
گفتگوی مسیح علی نژاد با خانواده (پدر، برادر و خواهر) کرامت الله زارعیان را می توانید در لینک زیر بشنوید.
VVVVVVVVVVVV^^^^^^^^^^^^^^^^^VVVVVVVVVVVVVVV
این بار می گوید “آتش گرفته ام.”
این بار می گوید “آتش گرفته ام.”
این بار می گوید “آتش گرفته ام.”
……………………………………………………………………………..
What a Country…….
A Young Man of Beautiful Age is Killed and None of the Leaders even Care…v
Your Young People are either get Killed or rot in Prison (Evin or Iran, what’s the difference..???)…v
This Reminds of Shah of Iran’s Words: “Koorosh, Sleep Well, because We are Awake”…v
Now, the “Dear Leader” should say: “Zahhak , Sleep Well, because I am the Leader”…v
What a Country… ….Country…!!!!????v
خطاب به خلیفه خامنه ای مستبد:
در مملکت چو غُرّش شیران گذشت و رفت ………. این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غُبارش فرونشست ………. گرد سُم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمع ها بکُشت ………. …هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
ای مُفتخر به طالعِ مسعود خویشتن……….. ………….تاثیر اختران شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز …………………این تیزی سنان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام…………برحلق و بردهانِ شمانیز بگذرد
ازاز اخرین …….
عابرکوچه
نشانت راپرسیدم
ب بی که به سخن
پاسخی براورد
پرده اشک را
یک سو زد
و..با..نگاهش
مرا به محفل تعزیت گلها برد
و
و..خود
درپرده ..اشکم
راهی.
انسوی نا پیدا…. تقدیم به پدر دل سوخته
از لطف شما متشکریم.
هزینه ترور آدمها برای رژیم در خارج از زندان ارزانتر از داخل زندان است؟
و سیعلم الذین ظلموا، أیَّ منقلبٍ ینقلبون!
ما نیز در انتظاریم.
وای چطور ممکنه تو این همه مدت ما بی خبر باشیم؟ به همین سادگی؟
آقای اژه ای هنگامی که زیبا کاظمی را با شیئی سخت و سنگین در زندان کشتند، زورت به قاتل آن نرسید وگذاشتی راست راست راه برود، درقضیه کهریزک هم که چهارجوان به آن صورت آشکار به قتل رسیدند باز زورت به قاتلان آنها نرسید، حالا چی زورت به قاتل این یکی میرسد یا در جهرم هم حنای شما رنگی ندارد و حکومت حسینقلی خانی برقرار است و شما با قاتل ها کاری نداری فقط اگر قمه کشی در خیابان پول یکی را زد فوری او را محکوم به اعدام میکنی. آخه مثلا توهم دادستانی؟ نه واقعا توهم دادستانی؟
کرامت ا.. دوست من بود چند روزی بود ندیده بودمش بعدا آمد و گفت داشته منزلش را تغییر میداده . پرسیدم تو که خونت خوب بود چرا عوض کردی ؟ با حالتی توام با شوخی و تلخی کلام گفت : نمیزارن یه جا آروم بشینیم زندگی کنیم . مجبورمان می کنند . تا روزی که شنیدم جنازه اش پیدا شده فهمیدم منظورش از اون حرفها چی بوده . تهدیدش کرده بودند که می کشیمت . آخه وقتی هم که از اوین آزاد شده بود مرتب دنبالش بودند و اذیتش می کردند . البته هیچوقت مستقیم شکایتی نمی کرد اما بالاخره ما می فهمیدیم . ما مطمئن هستیم که کرامت ا.. بدست عوامل رژیم و وزارت اطلاعات به شهادت رسیده
راستی شنیدم شهید کرامت وبلاگی هم داشت کسی میدونه نام وبلاگش چی بود