نامزدهای انتخاباتی ما: سیامک قادری، عبدالله رمضان زاده، حسین نعیمی پور و شیث امانی
چکیده :ما این بار به پای صندوق های رای نمی رویم برای مقابله با حکومت دروغ و فساد و بی لیاقتی،جلوگیری از استقرار دیکتاتوری مطلقه فردی و دفاع از جمهوریت نظام و افشای مجلس بله قربان گویی که هیچ نقش مهمی در کنترل و امحای فقر، بیکاری، بزه های اجتماعی، انزوای بین المللی و پاسخ گو کردن ارکان حکومت و رهبری نظام ندارد. ...
کلمه_ گروه اجتماعی: سال ۸۸ همه باهم برای مقابله با حکومت دروغ و فساد و بی لیاقتی،جلوگیری از استقرار دیکتاتوری مطلقه فردی و دفاع از جمهوریت نظام به پای صندوق های رای رفتیم. حضورمان تحمل نشد و آرایمان خوانده نشد. جواب اطمینان و باورمان شد گلوله و زندان و اینک نزدیک به سه سال از آن روزها گذشته و کماکان در بر روی همان پاشنه می چرخد و امیدی ز بهبود اوضاع حداقل از سوی حاکمیت اقتدارگرا وجود ندارد. دلسوران واقعی نظام بارها و بارها تذکر دادند و راه های برون رفت از این بحران و چالش را بارها گفتند و گفتند اما به جای توجه به نصیحت های مشفقانه آنان با کسانی که عمر خود را در راه این نظام و انقلاب گذاشته اند چه بر خورد هایی صورت گرفت، حمله به خانه های آنان و نوشتن شعار و سر دادن عربده و ….اینک که موسم انتخابات شده است و می خواهند که ما هیزم انتخاباتی شویم که نتیجه آن از قبل معلوم است، می دانند که بدون حضور اصلاح طلبان و جوانان فعال سیاسی نمی توانند انتخاباتی با مشارکت حداکثری مردم ترتیب دهند. هرچند که اگر اصلاح طلبان نیز می خواستند وارد انتخابات شوند مردمی که در این دو سال و نیم هزینه داده اند، بارها در خیابان ها رای خود را طلب کرده اند، مردمی که فرزندان خود را از دست داده اند و راهی زندان کرده اند تا انتخاباتی آزاد داشته باشند تن به این انتخابات نمی دهند و در آن شرکت نمی کنند. ما این بار به پای صندوق های رای نمی رویم برای مقابله با حکومت دروغ و فساد و بی لیاقتی،جلوگیری از استقرار دیکتاتوری مطلقه فردی و دفاع از جمهوریت نظام و افشای مجلس بله قربان گویی که هیچ نقش مهمی در کنترل و امحای فقر، بیکاری، بزه های اجتماعی، انزوای بین المللی و پاسخ گو کردن ارکان حکومت و رهبری نظام ندارد.
سیامک قادری روزنامه نگاری که جز حق نگفت
روزنامهنگار، وبلاگ نویس و خبرنگار سابق ایرنا، به چهار سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم شد. سیامک قادری که در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۸۹ بازداشت شده بود، به اقدام و تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب و … متهم شده است.
سیامک قادری خبرنگار ایرنا در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل مسکونیش بازداشت و روانه زندان شد. پیش از این ماموران امنیتی شرط آزاد وی را انتشار مقالاتی به نفع رهبری و حاکمیت بر روی وبلاگ خود (ایرنای ما) اعلام کرده بودند.
او یکی از منتقدین نحوه اداره ایرنا بوده است و در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران در وبلاگی به نام ایرنای ما گزارشهایی درباره این رویداد منتشر کرد. بعد از چندین بار فیلتر شدن این وبلاگ، سیامک قادری با داشتن ۱۸ سال سابقه کاری در این خبرگزاری برکنار شد.
سیامک قادری همچنین پس از انتشار مصاحبه جوانفکر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد در گفتگو با روزنامه ی اعتماد نامه ای از زندان اوین به بیرون فرستاد. این روزنامه نگار در نامه ی خود برای نخستین بار سخن از رفتارهای ضد انسانی نیروهای اطلاعاتی با او در قبال نامه ی جوانفکر به وزارت اطلاعات برای بازداشت وی می گوید.او در این نامه می نویسد: ” جناب جوانفکر به درستی اعلام کرده اید انفرادی غیر قانونی و کاری مذموم است! اما آیا دلسوزی تان شامل حال آن جوانی که به جرم ارسال (مثلا) یک پیامک (SMS) یا ایمیل، ۷ ماه در انفرادی بوده و امروز با روانی پریش هم بندی ماست نیز می شود؟…بنده هم زمانی که چپ و راست سیلی بر صورت ام فرود می آمد و بوی تهوع آور توالت اتاق بازجویی، امانم را برده بود تا علیه جنبش سبز و سایت کلمه اراجیفی را به صورت مصاحبه تلویزیونی ارایه کنم یا هنگامی که سرم را با فشار به داخل آن استوانه ی مهوع هدایت می کردند ، با خود فکر می کردم یک جای کار ایراد دارد! ”
حسین نعیمی پور اتهام: مشارکت حداکثری در انتخابات
فرزند محمد نعیمی پور نماینده مردم تهران در مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ۱۱ بهمن ماه ۹۰ برای دومین بار بازداشت شد. او از اعضای اصلی ستاد موج سوم ( کمپین حمایت از خاتمی و موسوی) بود. ماموران دادستانی با مراجعه به دفتر محمد نعیمی پور، فرزند او حسین را بازداشت و به زندان اوین بند ۳۵۰ منتقل کردند. ماموران لباس شخصی پنج نفر بوده و از اعضای دفتر کار آقای نعیمی پور فیلم برداری کردهاند. در جریان این بازداشت برخورد ماموران بسیار توهین آمیز بوده است.
حسین نعیمی پور، پس از انتخابات نیز یک بار بازداشت و به مدت ۵۲ روز در حبس به سر برده بود.
دادگاه وی را به دلیل اقدام علیه امنیت نظام و تشویش اذهان عمومی به ۵ سال زندان محکوم کرد که در دادگاه تجدید نظر این حکم به ۴ سال کاهش یافت. او هم اکنون در کنار دیگر زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین دوره محکومیت خود را می گذراند
عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در بند سپاه
فعال سیاسی و کُردِ اصلاح طلب و قائم مقام جبهه مشارکت، در آبان سال ۱۳۴۰ در شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویر احمد در غرب ایران متولد شد. یک روز پس از انتخابات هم زمان با بازداشت ده ها فعال سیاسی و اجتماعی، عبدالله رمضان زاده نیز با خشونت مأموران امنیتی بازداشت شد. عبدالله رمضانزاده عصر روز ۲۳ خرداد پس از جلسه اضطراری حزب مشارکت در مورد رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در مسیر منزل به همراه فرزندش، عدهای لباس شخصی جلو اتومبیل او را میگیرند و با اسلحه وارد ماشین شده و بعد از شکستن شیشههای اتومبیل، او را تهدید میکنند که همراه آنها برود. اما رمضان زاده از رفتن سر باز میزند و از آنها میخواهد که حکم بازداشت او را نشان دهند که در این هنگام این افراد پسر وی را از ماشین به بیرون پرت میکنند و با ضرب و شتم رمضان زاده سعی در بازداشت او داشتند که مردم متوجه میشوند و در اطراف اتومبیل جمع میشوند. بالاخره ماموران با ضرب و شتم وی و با شکستن سر او به وسیله اسلحه رمضان زاده را بدون داشتن هیچ گونه حکم قضایی با خود میبرند و با اسپری فلفل به صورت پسر وی حمله میکنند. سخنگوی دولت اصلاحات یکصد و ده روز را در سلول های انفرادی بند دو الف سپاه پاسداران گذراند و برای اعتراف به جرم های ناکرده تحت فشار بود. او نیز چون دیگر یارانش در دادگاه های نمایشی شرکت داده اشت اما حاضر به سخن گفتن در این دادگاه ها نشد. به گفته ی خودش، بازجویی های وی از ساعت ۹ شب شروع می شد تا ۴ صبح ادامه می یافت: «در تمام این مدت شخص بازجو با این که چشم بند بسته بودم پشت سرم قرار داشت و من هیچ گاه بازجو را نمی دیدم.» رمضان زاده در دادگاه به پنج سال حبس محکوم شد. در میانه سال ۸۹ در حالی که به مرخصی آمده بود، مأموران امنیتی او را تهدید کردند که یا علیه جبهه مشارکت و جنبش سبز بیانیه صادر کند و یا به زندان بازگردد. عبدالله، آزادگی کرد و راه دوم را برگزید. او در اسفند ۸۹ به زندان اوین بازگشت.
رمضان زاده یکی از هفت دلاور آزادی خواهی است که علیه سپاه پاسداران به خاطر آن چه که «کودتای انتخاباتی ۸۸» نام گرفت شکایت کرد، هرچند که او نیز چون دیگر همراهانش به دلیل شکایت از عوامل کودتای انتخاباتی به زندان بازگشت. او هم چنین به همراه ۲۵ زندانی سیاسی دیگر وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را مسئول «شکنجه» زندانیان دانسته است. به هیچ کدام از این شکایت ها تا کنون رسیدگی نشده است. عبدالله این روزها را در بند اطلاعات سپاه اوین می گذراند .
شیث امانی کارگران در بند اتهام پیگیری حقوق از دست رفته
از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران،۲۶ دی امسال بازداشت شد.
شیث امانی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در حالی که در دادگستری سنندج پیگیر پرونده کارگران زندانی، شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا بود بازداشت و به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
در حالی که خانواده های شریف ساعد و مظفر صالح نیا به همراه دیگر خانواده های کارگری در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات تجمع کرده و خواهان آزادی این دو کارگر زندانی بودند شیث امانی به همراه تعدادی از اعضای اتحادیه ازاد کارگران ایران به دادگستری سنندج رفتند و شیث امانی در آنجا خواهان ملاقات با دادستان و رویت پرونده های شریف ساعد پناه و روشن شدن اتهامات وارده بر آنها شد. اما نه تنها هیچ پاسخی در این مورد به شیث امانی داده نشد بلکه ایشان بلافاصله دستگیر و حدود ساعت ۱۴ ظهر به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
شیث امانی حدود سه هفته عمل پیش جراحی سنگینی را به علت دیسک کمر انجام داده بود بطوری که به علت وخامت وضعیت جسمانی اش پس از عمل جراحی به بخش آی سی یو منتقل شده بود.
شیث امانی یکی از کارگران نساجی کردستان و سالها نماینده کارگران این کارخانه و یکی از رهبران کارگری شناخته شده در سنندج و از بنیان گذاران و اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است که بدنبال برگزاری مراسم اول ماه مه در سنندج در سال ۱۳۸۶ دستگیر و سپس همراه با صدیق کریمی یکی دیگر از بنیان گذاران و اعضای هیئت مدیره اتحادیه به دو سال و نیم زندان محکوم شد اما بدلیل اعتراضات گسترده اتحادیه آزاد کارگران ایران، سازمانهای کارگری در ایران و سراسر جهان و با اعتراضی که کارگران سنندج هنگام مسافرت آیت الله شاهرودی ریاست وقت قوه قضائیه در سنندج انجام دادند این احکام توسط وی لغو شد و این خبر از شبکه های تلویزیونی محلی استان کردستان نیز پخش گردید با این حال مدتی پیش دادگاه اجرای احکام در شهر سنندج طی ابلاغیه ای به شیث امانی و صدیق کریمی به آنان اعلام کرد احکام صادره بر علیه آنها در سال ۱۳۸۷ تماما ملغی نشده است و آنها برای تحمل زندان باید خود را به دادگاه اجرای احکام معرفی کنند.
بیست و سومین روز؛ محسن میردامادی، مهدی کوهکن، محمد داوری و مجید دری
بیست و دومین روز؛ وحید لعلی پور، حمزه کرمی، سعید مدنی، مهدی کریمیان اقبال
بیست و یکمین روز؛ علیرضا فلاحتی، سیدضیانبوی، عیسی سحرخیز و مهدی فروزنده پور
بیستمین روز؛ فیض الله عرب سرخی، پرستو دوکوهکی، محمد سلیمانی نیا، شهرام منوچهری
نوزدهمین روز؛ علیرضا رجایی، سیداحمد میری، امیر نوروزیان و علی اکبر محمد زاده
روز هجدهم؛ میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ بهنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
آقای دکتررمضان زاده را آزاد کنید .
رزمندگان جنبش سبز ایران را آزادکنید
تا امثال دکررمضان زاده در بند هستند درهیچ انتخاباتی شرکت نخواهیم کرد.
ازاهالی بیجار
دکتر رمضان زاده استاد عزیزمان را آزاد کنید .
درود بر همه سبز اندیشان دربند . حاکمیتی که بهترین های ملت را به بند کشیده چگونه دم از اسلام و عدالت می زند.
سخنرانی دکتررمضان زاده را هنگام حضور مهندس موسوی در سنندج هیچگاه فراموش نمی کنم و تا ایشان و دوستانشان در زتدان مخوف اوین و زیر دست شکنجه گران سپاه پاسداران هستند شرکت در هر انتخاباتی را خیانت به شهدای جنبش و رهبران آن می دانم و در آن شرکت نمی کنم .
از سنندج
کردها در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
من عمرا در انتخابات شرکت کنم . تا بشود هم به همه اطرافیانم می گویم در انتخابات شرکت نکنند . کا تاحالا خود اطرافیان از من داغ تر بودند. و اصلا شرکت نمی کنند .
البته این افراد شریف که فعلا در بند هستند، نمایندگان و نامزد های ما هستند منتها نه برای انتخابات قلابی و تقلبی و تخلفی بلکه دریک انتخابات درست و حسابی که با نظارت مردم صورت خواهد گرفت آنها را به یک مجلس کاملا ملی و غیر وابسته خواهیم فرستاد.
این صحبتها را برای مردمی که معیشتی فکرمیکنند. نکنید اگر بگویند نفری پنج هزار تومان به یارانه تان اضافه شد حضور ۸۰ درصدی پای صندوق رای دارند کاری ندارند به مجلس فرمایشی وغیره …مشکل اینه که صم بکم عمیا واکثرهم لا یعلمون
رآی ما شیرازیها فقط دکتر سپهر استاد دانشگاه در بند