سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » روایتی از ضرب و شتم داماد میرحسین، استاد دانشگاه و برادر سه شهید + عکس...
» روزگار غریبانه‌ی خانواده‌ی مظلومی که دیگر به روضه‌خوانی نیازی ندارند

روایتی از ضرب و شتم داماد میرحسین، استاد دانشگاه و برادر سه شهید + عکس

چکیده :دکتر علی شکوری راد که خود او نیز در حاشیه‌ی مراسم در تشییع میر اسماعیل موسوی، برای مدت کوتاهی بازداشت شده بود، در وبلاگ شخصی‌اش تصویری از دکتر جواد سلیمی، داماد مهندس موسوی، را که صورتش بر اثر ضرب و شتم ماموران آسیب دیده، منتشر کرده و به شرح بخشی از ماوقع آن روز و نیز به گوشه‌ای از بازجویی‌های این برادر سه شهید اشاره کرده است....


کلمه – گروه سیاسی: گفته‌اند که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» یعنی که هر روزی، عاشورایی دیگر است و هر سرزمینی، کربلایی دیگر؛ و شاید این یعنی که برای هرکس، آن لحظه آزمایش و امتحان، آن معرکه حماسه و شجاعت و آن اوج غربت و مظلومیت، دست‌کم یک بار در زندگی تکرار می‌شود.

برای میرحسین و خانواده‌اش، اگر در سالیان دور و نزدیک چنین تجربه‌ای نبود – که بود و بارها هم بود – این چند روز تجربه‌ای از چنین روزهای عاشوراگونه‌ای بود: تلفیق مظلومیت و حماسه، که از یک سو تعالی روح آنها را سبب می‌شود و از سوی دیگر، دنائت و جنایت‌پیشگی قدرت‌مداران را فاش می‌کند.

در مظلومیت این خانواده همین بس که در هفتمین روز درگذشت بزرگ خاندان آنها، نه مجالی برای فاتحه‌خوانی و تسلیت‌گویی به آنها باقی گذاشته شده و نه امکانی برای همنشینی و همدردی دوستان و یاران پیشین باقی مانده است. توقع تسلیت‌گویی از سوی نان‌خوردگان و نمکدان‌شکستگان دیروز و قدرت‌طلبان بی‌اخلاق و بد‌سیاست امروز پیشکش؛ که حتی پیام‌های تسلیت از سر معرفت هم از تعرض افراد قلم‌به‌مزد در امان نمی‌ماند تا بار دیگر طنین سخن معروف مرجع تقلید سبز را زنده کند که: از مرده هم می‌ترسند.

سالهای سال است که در توصیف کرامت و راه و روش پیامبر(ص) در مقایسه با اعراب جاهلی زمانه‌اش، اشاره می‌کنند که او حتی به مرده‌های دشمنانش هم بی‌حرمتی نمی‌کرد، اجازه‌ی تدفین آنها و سوگواری بر ایشان را می‌داد و حتی به زنان داغ‌دیده‌ی مشرکان که کشته‌هایشان در جنگ با مسلمانان بودند و اینک در لابه‌لای سوگواری‌شان به پیامبر و مسلمانان توهین می‌کردند، تعرضی نکنند.

باز سالهاست که در این دیار هر بار خانواده‌ای، عزیزی را از دست می‌دهد، روضه‌خوانان در پایان مراسم ختم و تعزیت، برای تسلای دل آنها، مظلومیت خانواده حسین‌بن علی (ع) را یادآوری می‌کنند و می‌گویند که اگرچه این عزیز تازه‌گذشته تشییع‌کنندگانی داشت و … اما ارباب بی‌کفن از تشییع و تدفین و همراهی همراهان با احترام در آخرین روزهای حضور در این جهان هم محروم بود.

اکنون چه می‌توان گفت برای تسلا دادن به این خانواده در هفتمین روز درگذشت پدربزرگ ایشان، که حکومت مدعی اسلام حرمت مسلمانی‌اش را نگه نداشت و به مانند مظلومیت شهدای کربلا و به تاسی از ایشان، این خانواده هم از مراسم باشکوه و پر احترام و آزادی عمل برای تشییع عزیز خود، محروم ماندند.

تک‌جمله‌ای در روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که چنین بود: وقتی مادر مهندس فوت شد میر حسین نخست وزیر بود و چون از قبل برنامه کاشان داشت فقط آمد مادر را بوسید و رفت مراسم تشیع نبود .داخل هلی کوپتر سر به دیوار کم کم گریه میکرد. وقتی پدرش که به هم خیلی وابسته بودن فوت کرد فقط آمد جسد را بوسید و رفت.

این، خلاصه‌ای از داستان مظلومیت روزهای اخیر میرحسین است؛ و البته مظلومیت نزدیکانش که در روز تشییع جنازه‌ی عزیزشان، وقتی می‌بینند حکومت حرمت نگه نمی‌دارد و خود به عنوان میزبان مراسم، خواستند مانع تعدی و تعرض اوباش یقه‌بسته به تشییع‌کنندگان شوند، مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار گرفتند و حتی پس از آزادی هم ترجیح دادند سکوت کنند و دم نزنند؛ شاید تا بی‌حرمتی به پدر پیرشان، مضاعف نشود.

اکنون دکتر علی شکوری راد که خود او نیز در حاشیه‌ی مراسم در تشییع میر اسماعیل موسوی، برای مدت کوتاهی بازداشت شده بود، در وبلاگ شخصی‌اش تصویری از دکتر جواد سلیمی، داماد مهندس موسوی، را که صورتش بر اثر ضرب و شتم ماموران آسیب دیده، منتشر کرده و به شرح بخشی از ماوقع آن روز و نیز به گوشه‌ای از بازجویی‌های این برادر سه شهید اشاره کرده است؛ کسی که تا پدرش فوت نکرد، بسیاری از همکارانش نمی‌دانستند که او برادر سه شهید است که دو تن از آنها از فرماندهان دفاع مقدس بوده‌اند.

دکتر جواد سلیمی، داماد مهندس میرحسین موسوی که در مراسم تشییع میر اسماعیل موسوی مورد ضرب و شتم لباس‌شخصی‌ها قرار گرفته است

عکسی که دکتر شکوری راد منتشر کرده، مربوط به روز چهاردهم فروردین است که همکارش دکتر سلیمی در محل کار حضور یافته، یعنی سه روز پس از حادثه. او همچنین در یادداشتی که در زیر این عکس نوشته، اشاره می‌کند که جرم داماد میرحسین، دفاع از خانمی بود که به جرم فریاد یاحسین بازداشته شده بود و او را همراه با ضرب و شتم بر روی زمین می‌کشیدند و می‌بردند؛ و نیز اشاره می‌کند که وقتی بازجوی نظام جمهوری اسلامی این توضیحات را شنیده که توضیح دکتر سلیمی درباره بازداشتش پس از اعتراض به برخورد لباس‌شخصی‌ها با زن نامحرم یاحسین‌گو را «جفنگ» نامیده است.

متن یادداشت علی شکوری راد را به نقل از وبلاگش در ادامه بخوانید، که در شرح مظلومیت خانواده موسوی در شب هفت مرحوم میر اسماعیل، همین کافی است:

مشت محکمی بر گوشۀ چشم چپش فرود آمد و عینکش را روی صورتش خرد کرد و بلافاصله مشت دیگری به چشم راستش. این پاسخی بود به اعتراض او به مرد درشت هیکلی که پنجۀ قوی خود را به بازوی زن چادری استغاثه کننده ای، که جرمش فریاد “یا حسین” بود، افکنده و وی را در مقابل چشمان حیرت زدۀ جمعیت، کشان کشان می برد و گاهی ضربه ای نیز بر او وارد می کرد. غیرت مسلمانی به او اجازه نداده بود که در برابر این صحنه، تنها نظاره گر باشد.

غیرت و شهامت سه برادر شهیدش در وجودش به غلیان در آمد و اعتراضش را ادامه داد. همین شد که چند نفر از مأموران امنیتی که لباس شخصی بر تن داشتند بر سر او ریختند و او را در حالی که از خود دفاع می کرد زیر ضربات مشت و لگد گرفتند و سپس کشان کشان از جمعیت مردم جدا کردند و در کنار دیوار، جائی که جز خودشان کسی نبود نگه داشتند. در این حال مأموری لباس شخصی و سپید موی که سن پدر جواد را داشت در پیش چشم مردمی که نظاره گر بودند همچنان به او لگد می زد. جواد که صورتش خونین و لباسهایش پاره شده بود دیگر رمق و تاب ایستادن نداشت و روی همان دیواری که تکیه زده بود، سُر خورد و روی پاهایش نشست.

لحظاتی بعد بر دستانش دستبند زدند و درون یک سواری نشاندند. در آنجا بود که یکی دیگر از خیل مأموران دو مشت دیگر به صورت او کوفت تا به گفتۀ خودش تلافی کرده باشد. بر چشمان مجروحش نیز چشم بند زدند و بردندش.

او تنها نبود. چند نفر دیگر از نوه های غیور آن مرحوم، پدر میر حسین، که جمعیت برای تشییع پیکر بی جان او گرد آمده بودند و نیز داماد آن مرحوم را نیز که پدر دو شهید بود و برای وساطت به میان آمده بود، بازداشت کرده و با خود بردند.

از ۱۵ سال پیش که با جواد در بیمارستان همکار شده ام، او را می شناسم. دانش آموختۀ طب و دارای تخصص جراحی عمومی و فوق تخصص جراحی عروق بوده و اکنون عضو هیأت علمی دانشگاه با رتبۀ استاد تمامی و نیز عضو تیم پر اهمیت پیوند کبد است. با آنکه داماد مهندس میر حسین موسوی، نخست وزیر پر افتخار و محبوب دوران امام و جنگ تحمیلی ست، اما چندان وجهه و فعالیت سیاسی نداشته است.

فردی آرام و بی سر و صدا و دارای حسن خلق، که وظایف درمانی، آموزشی و پژوهشی خود را با دقت و به نحو احسن انجام می دهد و علی رغم فرصت بسیار مناسبی که تخصصش به او داده است، دنبال کسب درآمد بیشتر نبوده است و به همین دلیل دارای یک زندگی ساده و معمولی است.

تا پیش از آنکه چندی پیش پدر رنج کشیده اش به رحمت خدا برود و معرفی پدر موجب معرفی او نیز بشود، بسیاری از همکاران نمی دانستند او افتخار برادری سه شهید را دارد. شهدائی که دو تن از آنان از فرماندهان جبهه های جنگ در دفاع از اسلام و میهن بوده اند.

روز یکشنبه ۱۴ فروردین، وقتی به بیمارستان آمد چشمان کبود شدۀ او حکایت مزدی بود که بابت ایثارگری خود و خانواده اش و نیز تلاش بی وقفۀ علمی، که او را در سن ۴۵ سالگی به رتبۀ استاد تمامی رسانده بود، دریافت کرده بود. کشور به دستاورد ایمان، ایثار و از جان گذشتگی و شهادت مردمانش می بالد و افتخار می کند اما اینچنین از آنها قدرشناسی می شود.

او همان راهی را می رود که برادران شهیدش رفتند، یعنی دفاع از اسلام، انقلاب و راه و اندیشۀ امام(ره). اگر از خود او بپرسید، از هیچکس هیچ طلب و مطالبه ای ندارد. او همۀ این کارها را برای خدا کرده است و به رضایت او راضی ست.

دکتر جواد سلیمی، استاد دانشگاه و برادر سه شهید را با صورتی خون آلود و با چشم بند، در حالی که تمام بدنش درد می کرد، به پای میز بازجوئی بردند. فردی که معلوم نیست که بوده، چقدر درس خوانده و چه خدمتی به کشور و ملت کرده و ارزش وجودی‌اش چقدر است، او را بازجوئی می کند.

می پرسد: چرا بازداشت شدی؟ او می گوید: دیدم یک زن چادری را، که گفته می شد شعار یا حسین سر داده است، مأموری لباس شخصی و درشت هیکل گرفته است و کشان کشان می برد و در همان حال او را می زند. اعتراض کردم که چرا با یک زن نامحرم و در پیش چشم مردم این گونه رفتار می کنید … بازجو سخنش را قطع می کند و می گوید: جفنگ نگو!

دیگر چه بگوید این دکتر مجروح دل شکسته! همۀ آنچه روزگاری ارزش بوده است و برای آن انقلاب شده است، اکنون از نظر آنان جفنگیاتی بیش نیستند.

جواد دیگر حرفی برای گفتن ندارد و در خود فرو می رود.

… و چه می دانی که جواد کیست و اکنون به چه می اندیشد و در درون خود چه می کشد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۲۲۷ پاسخ به “روایتی از ضرب و شتم داماد میرحسین، استاد دانشگاه و برادر سه شهید + عکس”

  1. روزبه گفت:

    درود بر غیرت و شهامت داماد اقای موسوی
    به نظرم هر ادم با شرف دیکه ای که جای ایشون بود همین کار را میکرد

  2. من گفت:

    این بنده خدا چشمش داره از حدقه در می یاد خودشم که پزشکه چه طور یکی نوشته بود فیلم در نیار
    نمی دونم والا شاید شما حامیان ولایت عقلتون رو هم انگار فدا کردید؟!!!

  3. ناشناس گفت:

    می خاهم گریه کنم-دلم پر از درد است.من در این انقلاب دنیا امده ام اما این انقلاب را این دین ساختگی را و ای همه دورویی و ظلم را نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهههههههههههههههههههههههم

  4. محمود گفت:

    دراین سطح از دانائی و آگاهی که رسیده ایم خشونت و بی منظقی جائی در دنیای امروز ندارد امیدوارم ادامه دادن به این قبیل رفتار نا شایست
    از این مملکت و از جهان رخت بر بندد و بجای آن آرامش و استفاده از گوش و زبان جهت حل مشکلات جایگزین گردد اگر چنین نکنیم با خشونت بجائی
    نمیرسیم

  5. الهام گفت:

    یا حسین میرحسین

  6. گل بهار بهارخانی گفت:

    خیلی ممنونم

  7. ملا نصرالدين گفت:

    بابا قدرت ازفرشته شیطان میسازد هرکه میخواهد باشدبجز دوازده امام

  8. ناشناس گفت:

    اونی که میگه موسوی باید از اسرائبل و … تبری می جست به من بگه که اصولا شما وقتی با کسی رابطه ای ندارید چه دلیلی برای تبری جستن وجود داره؟!؟! و این که آیا شما اصلا بیانیه های آقای موسوی رو خوندید تاحالا که این طور حرف می زنید؟ هر چیزی که مافوق بهت بگه عزیزم لزوما درست نیست
    در مورد اونی هم که در مورد عاشورا میگه مردم کف می زدند چرا فلان و بهمان اینو بگم من هم اگر در عاشورا اونجا بودم و مردم مزدوران جانی و آدم کشی که از روی پل مردم رو پایین انداختند و با اسلجه های دوربرد مردم رو نشونه می گرفتند و با ماشین مردم رو زیر کردند اون هم به ناحق و در ماه حرام و در روز عاشورا کف می زدم برای رشادت و دلیریشون که مثل سپاه امام حسین جلوی یزیدیان وایستادند.
    دمشون گرم که کف زدند اگر امام حسین هم این همه رشادت مردم با دست خالی جلوی ظالمین تا بن دندان مسلح رو می دید حتما خوشحال می شد.
    جالبه زمان امام حسین هم یزید به عنوان خلیفه مسلمین به حضرت به ناحق لقب مرتد و از دین خارج شده داد و مسلمانان ساده رو خام کرد همون کاری که شماها دارید می کنید. منتها الان دیگه عصر ارتباطاته و همه دیگه به سادگی دستتون رو می خونن.
    به امید نابودی تمام دیکتاتورها
    یا حسین میرحسین

  9. azady گفت:

    زیاد ناراحت نشید اینا همشون یکی هستند -اگر قدرت دست اینا هم بود مطمئن باش همین آش و همین کاسه بود

  10. behnam گفت:

    یا الله ، خدایا به ظالمان فرصت بیشتر نده و به آنانی که با وقاحت تمام از این رفتارهای وحشیانه حمایت می کنند . یاحسین میرحسین .بترکد چشم حسودان میرحسین که بدون داشتن القاب من درآوردی جهانی (… مسلمین جهان)محبوب ملی و اسلامی است . آی بترکه چشم حسود

  11. محمد گفت:

    با عرض تسلیت به فرزند فاطمه (س) جناب اقای میر حسین موسوی فقد می توانم بگویم این افراد بی سر پا که دم از اسلام وبنام اسلام باابروی مسلمان بازی می کنند هیچ فگر کردن با این کارهای زحمت چندین ساله مبارزین وشهدا وجانبازان ازبین میبرند وبردن چکونه می خوا هند باز سازی کنند وچکونه می خوا هند به نسل های اینده بیاموزند که اسلام دین برتر از تمام ادیان است

    ۹

  12. احمد گفت:

    این چه نوع حکومت اسلامی است که بردار ۳شهید باید این جور مورد ضرب جهد قرارگیرد مردی که تا دیروز باید دانش اموزان راتربیت میکرد امروز
    دیگر نمی تواند زندگی کند
    تاسف

  13. ازاده گفت:

    بردارسه شهید اینگونه برخورد می کنند بااقای سعید تاجیک که به خانواده هاشمی فحاشی میکنه درجه می دهند شماره تلفن۵۵۹۰۱۰۳۱الی۴۱ دفترایثارگران شرکت نفت را بگیرید تااین عدالت نظام کاملا معلوم بشه فرمانده بسیج شده حالا بابرادر سه شهیدخدا جای حقه

  14. حسین گفت:

    عجب !!!!

  15. خشایار شاه گفت:

    ارتش جاوید در حال شکل گرفتن است.

  16. روح الله گفت:

    درد من تنهایی نیست، بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبر، و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند مینامد…(گاندی) آگاهی تا رهایی…

  17. شاه ايران گفت:

    خدا پدر شاهان را بیامرزد
    خدا پدر آمریکا رابیامرزد
    اگر ترس از آمریکا نبود الان مارا پودر کرده بودند

  18. علی گفت:

    آنهائی که دم از عاشورا میزنید بدانید شما در عاشورا آدم کشتید و کار حرام مرتکب شدید و اگر عده ای معدود دست زدند کار خلاف اسلام و حرام مرتکب نشدند آقای طائب که از خودتان است هم گفته اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی نمیشود چون موسوی و کروبی ضد اسرائیل هستند و اسرائیل نمیگذارد دنیا به نفع موسوی به اجماع برسند! بقول قالیباف میگه هر چه بررسی کردم ببینم احمدی نژاد کیست فقط می بینم یک ….است (فایل صوتی که ۶ ماهقبل از انتخابات ۸۸ با موبایل از قالیباف ضبط و ماهها روی اینترنت بود)

  19. وستا گفت:

    این حرکات تنها نشان از زبونی …حقارت وترس روزافزون حاکمان فعلی دارد…سقوط ونابودیشان را ناگزیر میبینند این است که دست به هر کار شرم آوری میزنند..

  20. amir گفت:

    یا حسین میر حسین

  21. ناشناس گفت:

    سلام خسته نمیشد این قد حرف میزیند ؟ خسته نمیشد از این همه دروغ؟ / آره با شما هستم که ادعا روشن فکری دارین میشینین پای اینترنت و توی این سایت و اون سایت هی بگید مرگ بر دیکتاتور و خودتون رو روشن فکر نشون بدید و وقت عمل که رسید برید خونتون ؟ / /بگید اخراجی ها تحریم بعدا از ظهر دست دوختر بگیر برو سینما بشین ۲ با ر ببین ؟؟
    جواب خون ندا و سهراب و محمد و خیلی های دیگه این نبود ؟؟
    لعنت به این مردم پست این طایفه زنده کش مرده پرست
    خستم از همتون

  22. اميرحسين گفت:

    اتفاقا بوده مردم هشت سال نخست وزیری مهندس موسوی را به یاد دارند که چطور با قناعت تواضع و خلوص و تدبیر مبتنی بر خرد جمعی کشور را اداره کرد مهندس موسوی یک انسان وارسته و به حق پیراسته است

  23. سوسن گفت:

    درود بر رهبران سبز و خانواده های صبور آنان و درود بر مردم سبز ایران که جنبش را فعالانه ادامه می دهند .
    هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیش به دستش دهند

  24. MRM گفت:

    این نیز بگذرد . . .

  25. ناشناس گفت:

    نه آقا این طور نیست یه سرچ بزن جوابیه مخابرات رو بخون

  26. فواد زماني گفت:

    خیلی دوست دارم تمام طرفدارای نظام و انقلاب جمع شن و تمام طرفدارای میر حسین و جنبش به اصطلاح سبز هم جمع بشن تا اثبات بشه که سران فتنه و طرفدارانشون در برابر طرفداران نظام همچون قطره ای اند در برابر دریایی پهناور

  27. همسران شهدای جنگ گفت:

    رهبر انقلاب بخوابید که ….