شمشیر سیاست بر حلقوم دانش
چکیده :سرعت پایین دسترسی به منابع اطلاعاتی علمی و در اکثر مواقع، به دلایل سیاسی امنیتی متداول، قطع کامل دسترسی به چنین منابعی، روند تحقیق و پژوهش را در کشور بسیار کاهش داده است. ارتباط دانشجویانمان را با منابع علمی محدود و مختل کرده ایم و همه تلاش و انرژی مان صرف این میشود که پسر دانشجو آستینش کوتاه و موهایش بلند نباشد....
حسین زمان
فیلترینگ بی حد و حصر و اعمال محدودیت های بسیار زیاد بر روی شبکه های اینترنتی امکان استفاده از شبکه های مذکور برای کسب اطلاعات در هر زمینه ای را تقریبا غیر ممکن ساخته است. بزرگترین لطمه ای که چنین محدودیت ها میتوانند به یک کشور وارد نمایند ضربات مهلکی است که کنترل های بی رویه و بی حساب و کتاب به پیکره مراکز علمی و تحقیقاتی از جمله دانشگاه ها وارد می نمایند. سرعت پایین دسترسی به منابع اطلاعاتی علمی و در اکثر مواقع، به دلایل سیاسی امنیتی متداول، قطع کامل دسترسی به چنین منابعی، روند تحقیق و پژوهش را در کشور بسیار کاهش داده است.
هم اکنون دانشجویان، اساتید و محققین و پژوهشگران در مقابل درهای بسته ای از مجامع و مراکز علمی موجود در فضای مجازی قرار دارند و میتوان گفت از اساسی ترین و غنی ترین منابع علمی محرومند. وقتی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ساعت ها مقابل کامپیوتر می نشینی و امکان دسترسی نداری و منتظر باز شدن صفحات مورد نظر زمانی طولانی چشم به صفحه مانیتور کامپیوتر میدوزی، با استرس و فشارهای گوناگونی مواجه میشوی که عملا توان و انرژی لازم برای تحقیق را از شما میگیرد.
در دنیایی که مباحث مربوط به مدیریت و تسهیم دانش (Knowledge Management & Knowledge Sharing) از اصلی ترین مباحث روز می باشد و در اکثر کشورهای رشد یافته و در حال رشد با سرعت تمام به دنبال پیاده سازی و تقویت سیستم های مدیریت دانش و بالا بردن امکان تسهیم دانش به منظور افزایش کمی و کیفی تولیدات و خدمات می باشند، تخریب عمدی و محدود سازی دسترسی همه اقشار از جمله اندیشمندان، متفکران، دانشمندان و محققان به شبکه های اطلاع رسانی البته به دلایل سیاسی و امنیتی بسیار نگران کننده و تاسف بر انگیز است.
اگر قرار است دیدن کنترل شود، شنیدن کنترل شود و مطلع شدن کنترل شود خوب حد اقل یک قاعده و قانونی برای آن در نظر بگیرید. نمیتوان حکم کرد که هیچکس هیچ چیز نشنود و هیچ چیز نبیند و هیچ اطلاعی کسب نکند. فیلترینگ موجود در ایران از هیچ قاعده ای تبعیت نمیکند و مبنا و ملاک، فیلترینگ حد اکثری است و در نتیجه امکان استفاده عملا به صفر نزدیک میشود.
دائم ابراز نگرانی میشود از فرار مغزها. چرا فرار نکنند؟ چرا یک دانشمند و یک محقق و یک دانشجوی علاقه مند به تحقیق و پژوهش باید بماند و درجا بزند؟ چرا اگر میتواند نرود؟ بماند تا مغزش به فسیل تبدیل شود؟ بماند و حسرت بخورد؟
نگاهی به رتبه دانشگاه ها و مراکز علمی ایران در جهان بیاندازید و ببینید جایگاهمان کجاست؟ با شعار دادن های واهی و ادعاهای صد من یه غاز رتبه علمی ما بالا نمیرود. دانشگاه های ما امروز حتی به پای دانشگاه های مالزی نمیرسند. لازم نیست با دیگر کشورها مقایسه کنید با همین مالزی مقایسه کنید، با هند مقایسه کنید که امروز برخی از دانشگاه های هند دارای بالاترین رتبه های جهانی هستند.
ارتباط دانشجویانمان را با منابع علمی محدود و مختل کرده ایم و همه تلاش و انرژی مان صرف این میشود که پسر دانشجو آستینش کوتاه و موهایش بلند نباشد. لابد در آینده نزدیک یک نفر هم باید درب دانشگاه بایستد و بو بکشد که دختر دانشجویی عطر محرک استفاده نکرده باشد. خدا میداند این نگرش ها و این سیاست گذاری ها چه بر سر مراکز آموزش عالی و اساسا علم و دانش در ایران خواهد آورد.
منبع: وبلاگ نویسنده
با عرض اینکه در داخل با تمام وقاحت دخالت در امر تحقیق و علم انجام می گیرد.. صد افسوس که این روند را به بیرون از مرز ها انتقال داده اند و هم اکنون پایان نامه های مربوط به ایران را نیز می خواهند فیلتر کنند و معلوم نیست که با این دیوانگی به کجا و چه جایگاهی می اندیشند.. به راستی از کجا به کجا رسیدیم .. جایی که دانشگاههای ترکیه مامن و ماوای خیل کثیری از دانشجویانی است که فقط قصد تحصیل و تحقیق با کمی آزادی بیان هستند.. آن آزادی و امکاناتی که در سرزمینمان از بهترین جوانان وطن دریغ می گردد. هر چند اشتباه است راجع به انسانهایی که دچار جنون قدرت گشته اند و هیچ مانعی را بر سر راه اقتدار طلبی افسار گسیخته خویش بر نمی تابند،همچون افراد عادی سخن گفت.. تنها حوزه ای که نمی توانند دخالت مستقیم کرده و بر سر آن هر آنچه بلا که می خواهند بیاورند حوزه علم است.. اما خون عالمان و دانشمندان در عصر ارتباطات بر تمامی صفحه ها جاری است.. پاینده باد راه حقیقت