سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » بیست و سی؛ یک نظام ۳۰ ساله و یک تلاش ۲۰ ساله...
» راز غوغای این چند روزه

بیست و سی؛ یک نظام ۳۰ ساله و یک تلاش ۲۰ ساله

چکیده :می‌توان از «یک نظام ۳۰ ساله و یک تلاش ۲۰ ساله» سخن گفت. «نظامی ۳۰ ساله» که «جمهوری اسلامی» است و با اتکاء به آراء عمومی اداره می‌شود و «تلاشی ۲۰ ساله» برای استقرار نوعی «حکومت اسلامی» که به قرائتی تمامیت خواه از اسلام و حکومت اتکا دارد. نظامی ۳۰ ساله برای استقرار حاکمیت قانون و تلاشی ۲۰ ساله برای یکدست کردن حاکمیت. گفتمانی ۳۰ ساله که آرمانش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است و گفتمانی ۲۰ ساله که حاضر است استقلال و آزادی و جمهوریت و اسلامیتِ نظام را به پای یک قرائتِ اقتدارگرایانه قربانی کند. نظامی ۳۰ ساله که خود را مدیون «دفاع و سازندگی و اصلاحات» می‌داند و گفتمانی ۲۰ ساله که در دفاع مقدس، خیانت سران را می‌بیند، سازندگی را به سرمایه داری محکوم می‌کند و اصلاحات را براندازی می‌خواند. نظامی که جنگ ۸ ساله را یادگار رشادت‌ها و گذشت‌ها و ظرفیت‌های خود می‌داند و گفتمانی ۲۰ ساله که ماندگاری خود را در تهاجم فرهنگی می‌بیند و سردارانش به رشادت در جنگ نرم ۸ ماهه مشهورند. نظامی ۳۰ ساله که بسیج را مدرسهٔ عشق می‌خواند و گفتمانی ۲۰ ساله که بسیج را یک حزب تمام می‌خواهد و......


کلمه- داریوش محمدی:

بیست و سی، برداشتِ اول

مصباح یزدی: مقدمات فتنه سال ۸۸ از ۲۰سال قبل شروع شده بود و کمک‌های مالی، کار فکری و کار تشویقی که برای این اقدام در نظر گرفته شده بود دارای برنامه‌های دراز‌مدتی بود که ما به خوبی با آن‌ها آشنا نیستیم. مسئله تهاجم فرهنگی ۲۰ سال است که مورد تاکید مقام معظم رهبری است. (اردوی طرح ولایت)

مصباح یزدی: فتنه ۸۸ به مدت ‌۲۰ سال توسط زیرک‌ترین سیاست‌مداران داخلی و خارجی پی‌ریزی شده بود (در دیدار ‌جمعی از کارکنان سپاه پاسداران و وزارت دفاع)

احمد خاتمی: ما فتنه ۸۸ را معلول یک انتخابات نمی‌بینیم چرا که فتنه اخیر نتایج ۲۰ سال عقده‌گشایی علیه ارزش‌های انقلاب اسلامی بود (همایش امنیت ملی و انضباط اجتماعی)
حیدر مصلحی: طبق اسناد به دست آمده از فتنه گران مشخص شد که حرکت آنان از ۲۰سال قبل آغاز شده است. اسنادی که منتسب به سران فتنه و تشکیلات و احزاب مرتبط با آنهاست این موضوع را روشن می‌کند. (کانون الزهرای کاشان)

حیدر مصلحی: مجموعه‌ای که فتنه را مدیریت می‌کرد به هیچ وجه مجموعه‌ای نبود که قبل از انتخابات شکل گرفته و طراحی کرده باشد، بلکه این مساله یک سابقه ۲۰ ساله دارد (گردهمایی مشترک مسوولان و هادیان سیاسی نیروهای مسلح)

مهدی طائب: در طی این ۲۰ سال موضوع جدایی مردم از حاکمیت را مطرح کردند… سران فتنه از سال  ۶۵ ! تاکنون هدف سرنگونی نظام را دنبال می‌کردند… مقام معظم رهبری این موضوع را از سال ۶۸ رصد کرده بودند. همه کشورهای دنیا پشت این فتنه قرار گرفته‌اند (همایش فصل «عبرت‌ها و بصیرت‌ها»)
سردار محمد علی جعفری: بیش از ۲۰ سال است که ماهیت تهدید علیه انقلاب تغییر کرده و از تهدید فرهنگی وارد مرحله جنگ فرهنگی و نرم شده‌ایم و بر همین اساس مقام معظم رهبری اعلام جهاد فرهنگی نمودند. هر چند فتنه سال گذشته.. بسیار خطرناک‌تر از جنگ تحمیلی بود که صدام با حمایت جامعه جهانی علیه ما آغاز کرد (در جمع فرماندهان، پاسداران و بسیجیان استان گلستان)

سردار صفوی: حقیقا امام راحل ‏جانشین و نایب عام امام زمان (عج) بودند و همچنین مقام معظم رهبری، که دو برابر حضرت امام این ‏انقلاب را رهبری می‌کنند در مدت بیش از ۲۰ سال رهبری توانسته‌اند کشور را از خطرات و فتنه‌های ‏مختلف ایمن نگه دارند. ‏ (یادواره ‏سردار شهید حاج حسن شوکت‌پور و شهدای درجزین استان سمنان)

سرتیپ علی فضلی: مولا و رهبرمان ۲۰ سال قبل هجمه و شبیخون فرهنگی را گوشزد کرد اما به آن بی‌توجهی شد و سپس براندازی فرهنگی را مطرح کرد که باز هم فهم نشد (جلسه ستاد راهیان نور استان گیلان)

سیدمحمدجواد ابطحی: همانگونه که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند، فتنه گران حداقل از ۲۰ سال قبل برای رسیدن به فتنه ۸۸ برنامه ریزی کرده بودند و از‌ همان زمان تخم نفاق و شبهات دینی را کاشتند. (سپاه نیوز)

سید‌کمال‌الدین سجادی: این افراد تاکنون مصون مانده بودند اما دیگر به جایی رسیده‌ایم که نباید با آن‌ها مماشات و مدارا کرد، چرا که آن‌ها خط نفاق را از ۲۰ سال قبل دنبال کرده و به نظام و مردم خسارت زدند..

سردار مشفق، مفصل‌ترین روایت را از ۲۰ سال اخیر دارد. سرداری که در یک سخنرانی مفصل و مشهور، به زعم خود و دوستانش پرده‌های این «جنگ ۲۰ ساله» را کنار می‌زند و ابایی ندارد که سوابق این جنگ نرم را از ۲۰ به ۳۰ هم بکشاند و یاران بیشتری را هم از انقلاب در این جنگ خائن و فریب خورده بداند. (سخنان سردار مشفق را می‌توانید در اینجا بخوانید)

بیست و سی، برداشتِ دوم

میر حسین موسوی در مصاحبه‌ای«تعبیر قابل اعتنا» و مهمی را در خصوص بد اخلاقی‌های احمدی ن‍ژاد در مناظره‌های انتخاباتی به کار گرفت. میر حسین در این مصاحبه گفته بود «بعد از انتخابات دو ماه طول کشید که بنده اعتقاد پیدا کنم مناظره کذائی نه برای از میدان بردن بنده یا آقای کروبی بلکه برای تصفیه حساب کامل با همه نیروهای رقیب و یکدست کردن کشور بوده است. بنده یکی و فقط یکی از این هدف‌ها و سنگهای سر راه بودم». مهندس موسوی در ادامهٔ این مصاحبه، با اشاره به سخنرانی سردار مشفق خبر از یک «تلاش۲۰ ساله» برای یکدست کردن کشور می‌دهد که «ظاهرا قرار بوده که این انتخابات آخرین پرده این تلاش باشد». تلاشی که «از انتخابات مجلس چهارم شروع شده» و نشان می‌دهد اقتدارگرایان با توسل به آن «به دنبال حذف کردن همه فضای ملی از منتقدین و معترضین بودند؛ فضایی شبیه کره شمالی با کمی بزک مردمسالاری».

دو ماه قبل از آنکه میر حسین موسوی به این تلاش «بیست ساله» برای یکدست کردن کشور، اعتقاد پیدا کند، آیت الله خامنه‌ای نیز در جلسه‌ای با حضور نمایندگان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دهم از «بیست سال تلاش» سخن گفته بود… .
با اغماض از یکسال و چند ماه اخیر، می‌توان به خرداد ۸۸ بازگشت؛ زمانی که با رجوع به آن می‌توان از «یک نظام ۳۰ ساله و یک تلاش ۲۰ ساله» سخن گفت. «نظامی ۳۰ ساله» که به استناد معتبر‌ترین سند رسمی آن، «جمهوری اسلامی» است و با اتکاء به آراء عمومی اداره می‌شود و «تلاشی ۲۰ ساله» برای استقرار نوعی «حکومت اسلامی» که به قرائتی تمامیت خواه از اسلام و حکومت اتکا دارد. نظامی ۳۰ ساله برای استقرار حاکمیت قانون و تلاشی ۲۰ ساله برای یکدست کردن حاکمیت. گفتمانی ۳۰ ساله که آرمانش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است و گفتمانی ۲۰ ساله که حاضر است استقلال و آزادی و جمهوریت و اسلامیتِ نظام را به پای یک قرائتِ اقتدارگرایانه قربانی کند. نظامی ۳۰ ساله که خود را مدیون «دفاع و سازندگی و اصلاحات» می‌داند و گفتمانی ۲۰ ساله که در دفاع مقدس، خیانت سران را می‌بیند، سازندگی را به سرمایه داری محکوم می‌کند و اصلاحات را براندازی می‌خواند. نظامی که جنگ ۸ ساله را یادگار رشادت‌ها و گذشت‌ها و ظرفیت‌های خود می‌داند و گفتمانی ۲۰ ساله که ماندگاری خود را در تهاجم فرهنگی می‌بیند و سردارانش به رشادت در جنگ نرم ۸ ماهه مشهورند. نظامی ۳۰ ساله که بسیج را مدرسهٔ عشق می‌خواند و گفتمانی ۲۰ ساله که بسیج را یک حزب تمام می‌خواهد و…

بیست و سی، برداشتِ سوم

مخالفان و موافقان، به تفاوت معناداری که ۲۰ سال اخیر نظام با دههٔ اول آن داشته است پی برده‌اند و به این «شکاف معنادار» بار‌ها و بار‌ها اشاره کرده‌اند. تا جایی که تاکید مکرر حلقهٔ اصلی قدرت، بر «۲۰ سال تلاش» می‌رود که از آن رقیبی برای «۳۰ سال نظام» بسازد و گفتمان ۲۰ ساله را رقیبی برای حکومت ۳۰ سالهٔ جمهوری اسلامی بداند. گفتمانی که حضور و وجودش را انکاری نیست که یاران به حضورش می‌بالند و رقیبان از وجودش می‌نالند.

بانیان این «گفتمانِ ۲۰ ساله»؛ از «شبیخون فرهنگی» و گفتمان دشمن، «هویت» می‌گیرند و «مهندسی فرهنگ» را «چراغ» راه خود می‌دانند و «جنگ نرم» را عاملی برای همبستگی تعریف کرده‌اند و آشکارا این «جنگ ۲۰ ساله» را دشوار‌تر و پرهزینه‌تر از جنگ تحمیلی ۸ ساله می‌خوانند؛ گویی ترجیح می‌دهند که ۳۰ سال گفتمان جمهوری اسلامی، ذیلِ ۲۰ سال گفتمانِ جنگ نرم قرار گیرد.

همراهان این گفتمانِ ۲۰ ساله، تصمیم گیری‌ها، رفتار‌ها و حتی سیاست‌های ۱۰ سال اول نظام را در هر فرصتی تخطئه می‌کنند و از نقاط قوت آن می‌کاهند، شاید ۳۰ را به ۲۰ فرو بکاهند. این «فروکاستن» می‌تواند از هر مانعی بگذرد و با هر صدایی هم نوا شود، حتی اگر این مانع «ارزش‌های ۸ سال دفاع مقدس» باشد و آن صدا، نوای دشمنان بینوای انقلاب و ملت باشد. این فروکاستن می‌تواند فرماندهی کل قوا را سرباز دشمن بخواند و مجاز است که نخست وزیر دفاع مقدس را، جاسوس بیگانه بداند. می‌تواند «انقلاب دوم» را از معنا تهی کند و آن را توطئهٔ شکست خوردگان «انقلاب اول» تفسیر کند. این فرو کاستن می‌تواند…

این «تلاش ۲۰ ساله»، نمودهای عینی بسیاری داشته است که لازم است مروری شوند. استعفای سید محمد خاتمی از وزارت ارشاد، حاکی از آن است که «شبیخون فرهنگی» آغاز شده و مجالی برای «گفتگو» نیست. تلاش برای مصادرهٔ انجمن‌های دانشجویی و تسریع در پروژ هٔ امام سازی برای دانشجویان اگرچه موفق نبود اما توانست برچسب فساد اقتصادی و سرمایه داری را به یکی از بزرگ‌ترین رقیبان بچسباند تا در «فرصت مناسب» عدالت خواهان علیه سرمایه داران بشورند. گروههای فشار به عرصه آمدند وبا دستاویز مبارزه با تهاجم فرهنگی، سینما‌ها را آتش زدند و روشنفکران را مرعوب کردند و هزینه‌های حضور سیاسی و فرهنگی را بالا بردند. «دوست ناتوان ِ» دولت سازندگی، در دشمن پروری برای آن سنگ تمام گذاشت و اصلاحات را علیه سازندگی شوراند و دشمن واقعی اصلاحات را پنهان کرد. میر حسین موسوی را به «سکوت» واداشت، هاشمی رفسنجانی را تضعیف کرد، کرباسچی را به زندان انداخت و قصد جان عبدالله نوری کرد و به جانِ سید محمد خاتمی افتاد.

غفلت ِ «گفتمان ۲۰ ساله» از «نظارت استصوابی» منجر به شکل گیری «مجلس ششم» شد و چون از «فتحِ سنگر به سنگر» به هراس افتاد، به خشونت مضاعف روی آورد تا غفلت خود را جبران کند. «قتل‌های زنجیره‌ای» برای سقوط دولت خاتمی، «میدان دادن» به منتقدان سرسخت برای تضعیف هاشمی، و سرانجام «نظارت استصوابی ِ مضاعف» علیه مجلس؛ باشد که سهل انگاری چهار سال پیش، جبران شود!

کوی دانشگاه، «سپاه» را به رخ کشید و سرداران سپاه را به بازی گرفت، مبادا قانون مطبوعات اصلاح شود و دولت و مجلس به هوای اصلاحات بنیادی بیافتند. «یک کارتون»، بهانه‌ای برای تحصن سه روزه در قم شد، تحصنی که لازم بود تا گفتمان ۲۰ ساله خود را حامی «سنت گرایان» بخواند، درحالی که – به گفتهٔ مرحوم آیت الله توسلی – «کوک شده بود تا دولت را زمین بزنند» و به زعم برگزارکنندگان «داشت کمر دولت آقای خاتمی را می‌شکست». «یک مصاحبه» فرصتی شد تا «صدا و سیما» تریبون منتقدان شورای شهر شود. مصاحبه‌ای که اولین خانه را برای شکل گیری حلقهٔ قدرت این گفتمان ۲۰ ساله «آباد» کرد و در غوغای «بی‌سیاستی‌ها» و «سکوتِ سیاست مداران»؛ «عدالت خواهی» عوام را فریفت تا «خواص» هم به خدا پناه ببرند و دولت هم به دست بوسی بیاید.

گفتمان ۲۰ ساله، به قدرت رسید. «نودولتان» به میدان آمدند و فرهنگ و جامعه به نظامیان وگروههای فشار و اصحاب خشونت و دست بوسان سپرده شد. «بـُـتِ نـو» گفتمان همه چیزخواهی را بر اندام عدالت طلبی بنا نهاد، روشنفکران را به سیاست‌ها پوپولیستی بازی داد و مردم را با عوام فریبی به بازی گرفت و سرانجام «سکوت» را هم بر نتافت؛ مبادا بُتی بشکند. این بار پیش دستی کرد و سکوت را شکست تا «مهندسین فرهنگی» آخرین گام را بردارند و به «مهندسی آرا» برسند.

گفتمان ۲۰ ساله، تاریخ می‌نویسد، خاطره می‌خواهد و گذشته می‌طلبد. در این گفتمان ۲۰ ساله همه چیز باید به هم بیاید. «سردار مشفق» راوی این تاریخ ۲۰ ساله است.

بیست یا سی؟ مسئله این نیست!
امام خمینی، رهبری «کاریزماتیک و مشروعیت یافته» بود که از طرفی «لولای جمهوریت و اسلامیت» نظام جمهوری اسلامی بود و از طرفی دیگر «عاملی استثنایی» که نسبت میان «قانون اساسی و ولایت فقیه» را تنظیم می‌کرد. فضای استعاری ِ «ثلث اول نظام» به یاری فضای آرمانی و انقلابی شکل گرفت و به کمک «جنگ تحمیلی» تقویت شد.


سال ۱۳۶۸، جنگ به پایان رسیده بود و در غیاب امام، قانون اساسی هم تجدید شد. قانون جدید، مسئولیت‌ها، اختیارات و وظایف سنگین تری را بر دوش رهبری جدید نظام گذاشت. مضمون ِ «ولایت مطلقهٔ فقیه» مندرج در قانون اساسی جدید، با تسط کامل بر «صدا و سیما»، «قوهٔ قضائیه»، «سپاه» و «شورای نگهبان» و تسلطِ غیر مستقیم برمجلس خبرگان، به رقیب قدر قدرتی برای قانون اساسی تبدیل شد و در فقدان شخصیت کاریزماتیکِ امام، حفظ تعادل و تنظیم میان «ولایت و قانون» به امرِ دشواری تبدیل شد که مرور زمان این دشواری را نمایان ساخت.

در ثلث دوم نظام، تسریِ ولایت به شورای نگهبان، نظارت استصوابی را به ارمغان آورد و به تدریج «جمهوریت نظام» قربانی «ولایتِ شورای نگهبان» شد. از طرفی دیگر، تفسیر رسمی حکومت از اسلام – که امکان همراهی ِاسلامیت و جمهوریت را دشوار کرده بود – به یاری نظارت استصوابی آمد و با تزئینی خواندن رای مردم، «فرمایشی شدن انتخابات» را مشروع ساخت. به عبارتی، اگر یک قرائت آرمانی، نمرهٔ جمهوریت نظام را در پایانِ ثلث اول ۲۰ می‌دانست و به آن افتخار می‌کرد، یک قرائت واقع گرا نمرهٔ قابل قبولی به جمهوریت نظام در «دو ثلث آخر» نخواهدداد و «۲۰ سال اخیر» را به سبب «نخواندن جمهوریت» مردود خواهد کرد.

مردود شدن نظام در ۲۰ سال اخیر، تنها به جمهوریت آن ختم نمی‌شود. در پایان این دو دهه، «سکوت معنادار» مراجع تقلید و اعتراض بی‌شمار روشنفکران دینی و بی‌اعتمادی عمومی از یک طرف و کم اعتباری «تفسیر رسمی حاکمیت از اسلام» و بد اخلاقی دولتمردان از طرف دیگر، اسلامیت نظام را هم به چالش کشیده‌اند، تا ۲۰ سالهٔ اخیر، در اسلامیت خود هم مردود شود.
نتیجه گیری
اگر جمهوریت و اسلامیت را رکن‌های اصلی حکومت بدانیم، با هر قرائتی می‌توان «گفتمان ۲۰ ساله» را رقیبی برای «جمهوری اسلامی» دانست. گفتمانی که در دولت سازندگی حضوری پنهان دارد و فاقد طبقه است. در دولت اصلاحات هر از گاهی ظاهر شده و به یاری بحران‌ها، حضوری اپوزیسیون وار دارد و در دولت احمدی ن‍ژاد نیمهٔ پنهان آن آشکار شده است و با حضور در قدرت طبقهٔ جدیدی را شکل داده است. طبقه‌ای که ترکیبی از «نظریه پرداز‌ها، مبلغ‌ها، مجوز شرعی صادرکن‌هایی» هستند که در نظر یا در عمل به «جمهوریت و اسلامیت» نظام اعتنایی ندارند و «جمهوری اسلامی» را رقیبی برای خود می‌دانند. گفتمانی که میر حسین در مصاحبهٔ خود آن را به درستی نشانه رفته است.


Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۵۴ پاسخ به “بیست و سی؛ یک نظام ۳۰ ساله و یک تلاش ۲۰ ساله”

  1. ناشناس گفت:

    به امید آن روزی که جمهوریت و اسلام واقعی به کشور و نظام ما برگردد

  2. سارا گفت:

    نا واضح و پوشیده بود. میتوانست بسیار بهتر نوشته شود.
    در کل چیزی جدید نداشت و فکرم را مشغول نکرد.

    • سبزاندیش گفت:

      سارا خانم دقت کنید. این مقاله جزو صریح ترین و موشکافانه ترین مقالاتی است که در کلمه خوانده ام. به راستی پیدا کردن سرنخ کلاف پر پیچ و خم مصادره جمهوری اسلامی به مطامع اقلیت بی دین حاکم نگاه دقیق میرحسین را می خواهد. دوباره و چند باره بخوانید. حتماً نکات بسیاری را خواهید یافت.

    • ناشناس گفت:

      به نظرم خیلی زیبا ترسیم شده بود.

    • سبز اندیش گفت:

      خیلی زیبا ودر عین حال تاثیر گذار بود

  3. رزمنده دفاع مقدس گفت:

    بنام خدای خمینی(س)
    و حمله همه جانبه به “جمهوریت” ایران اسلامی، همگی از سوی مطرودین حضرت امام(س) بوقوع پیوست! این یعنی اینکه، حضرت امام(س) نقطه ضعف و آشیل نظام جمهوری اسلامی ایران را، یعنی، همین افراد مطرود شده که بعد از رحلت جانگداز حضرت امام(س) سکاندار کشتی انقلاب شدند، عالی تشخیص داده بودند!!

  4. مصطفی گفت:

    جای تاسف بار ماجرا آنجای شروع می شه که ،بعد از تباهی جمهوریت و اسلامیت نظام .برای هویت دادن تاریخی و ریشه ای به
    جریان حاکمه برای اذهان آیندگان،شروع به ترسیم و بازخوانی تاریخ ملی و مذهبی کنن.
    که گوئی حلقه مفقوده سعادت دنیا و آخرت نوع بشر،حکومت الهی ولایت مطلقه فقیه بوده که نظرییه و اساس انقلاب ۵۷ براساس آن بوده و در دهه اول انقلاب از این آرمان دور شده،و با اصلاح قانون اساسی در سال ۶۸ و قدرت بخشیدن به ولایت فقیه جلوی این انحراف گرفته شده.
    به نظر بنده برای جلوگیری از این ماجرا آگاهی دادن مردم نسبت به برخورداری از حق جمهوریت و حق مذهب (که هردو حقوق درنهایت احترام به حقوق دیگر افراد باشد)و ارائه راهکارهای عملی و با برنامه از طرف رهبرهای اعتراضی می باشد.

    به امید صبح آزادی.

  5. هادی گفت:

    تفکری که تمامیت خواه مینامیم در طول تاریخ اینگونه بوده است مگر دوران صفویان را فراموش کرده اید، در زمان انقلاب نیز این تفکر با حمله به بزرگانی همچون دکتر شریعتی و مهندس بازرگان و آیت اله طالقانی دنبال به دست آوردن همه مراکز قدرت بود. این تفکر چند مشخصه دارد، اگر مردم را گریه نیاندازد ورشکست میشود، اگر رئیس نباشد باید مرئوس باشد و بجای دستور دادن باید کار کند ولی کاری بلد نیست که انجام دهد باید فقط آنها اجازه داشته باشند اسلام را تفسیر کنند چون اگر دیگران این اجازه را پیدا کنند دروغ گوئی آنها در طول تاریخ پیدا خواهد شد و …..

    نسل امروز به برکت جنبش سبز، این قشر را خوب شناخته و خوب میداند که نه به فکر مردمند و نه به فکر اسلام عزیز، و اگر امام اسلامش را از این گروه جدا نکرده بود و آنها را اسلام آمریکایی‌ نیامیده بود قطعن افتخارات سالهای ۵۷ هم نداشتیم

  6. محمد امی گفت:

    به نام خدا
    سلام
    آقای طائب چند کلاس سواد داره ؟ من امی میفهمم ۲۰=۶۵-۸۸ غلطه ! یعنی سوریه هم پشت این تخریبها قرار دارد که میگویند همه کشورها؟ انصافا من هم موافقم که از زمانی که آقای … روی کار آمد فتنه شروع شد و با تقلب در انتخابات پارسال به اوج خود رسید. البته همه این مقاله شما نکات جالبی داشت ولی یک نکته را ندید گرفته اید و آن اینکه خود ما این کشور را ساخته ایم. ما به تباهی اجازه رشد و نمو دادیم. ما کار را به جائی رساندیم که آقای جنتی که زمانی پشتش از شنیدن صدای خانه ملت میلرزید بی شرمانه بگوید یکی را اعدام کردید خوب کردید باقی را هم اعدام کنید. ما به حکم حکومتی رهبر برای عدم رسیدگی به جریان آزاد روزنامه ها در مجلس ششم بها دادیم. همه اینها را گفتم تا به تبلیغی که توسط نیروی انتظامی در میان کلانتری ها پخش شده است برسیم. یک لحظه غفلت یک عمر پشیمانی می آورد. مراقب لحظه های غفلت خود باشیم. ما پیروزیم.

  7. ناشناس گفت:

    بیست و سی سبز
    قشنگ بود

  8. زهرا گفت:

    مهندس موسوی چیزی بگو دلمان برایتان تنگ شده

  9. ناشناس مسلمان گفت:

    ««««««««««««««««««««««« دو کلمه درد دل »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
    سلام به همه اونایی که از دروغ و یکنواختی خسته شدن .
    دیشب داشتم با یکی از دوستام تو ایرلند صحبت میکردم . یه کشور اروپایی نه چندان پیشرفته … چندتا عکس از اونجا برام فرستاد . میگفت پاشو بیا اینجا ، خیلی کشور راحتیه . اول فکر کردم منظورش از راحتی ، بی بند و باریه !!! بعد چندتا عکس از اونجا برام فرستاد رو میلم . . . . شادی تو صورت مردم اونجا موج میزد . خیابونا روشن و صاف بود . رودخونه هاش زلال بودن . تمام شهر رنگارنگ بود . خنده از رو صورت مردم محو نمیشد . همه خوش تیپ و سالم و سرحال بودن . باخودم گفتم خدایا کی میشه کشور ماهم همینجوری بشه .
    ——- با خودم گفتم کی میشه که مردم از خر شیطون بیان پایین و افسار عقلشون رو دست این و اون ندن . کی میشه که مسولین نظام ما از زین اعتقادات مردم بیان پایینو اینقدر با اعتقادات مردم بازی نکنن . کی میشه که مردم از عقلشون کمک بگیرن ، نه از حرف دیگرون .——— تا یه بی‌حجاب میبینن میگن آآآی مردم ، چه نشسته‌اید که خون امام حسین خشکید . تا از مرد سیاسی مورد علاقه ت دفاع میکنی، میگن تو تشنه به خون حسینی ، تو از لشکر یزیدی . بمیرم واسه امام حسین که برای خرد جنگید و امروز یه عده بی‌خرد طرفدارشن.
    ای خدا
    ای خدا
    نجاتمون بده .
    اللهم عجل لولیک الفرج
    ای خدا

  10. محمد گفت:

    نتیجه می گیریم حفظ نظام با این شکل وشمایل فعلی نه فقط از اوجب واجبات نیست بلکه به دست نا اهلان هم افتاده است.

  11. هر ایرانی یک رسانه سبز گفت:

    چرا حضرات خواب تشریف دارن؟ چرا حقیقت را نمی‏بینند و فقط از روی سناریو می‏خوانند؟ مرگ اینان را از خواب بیدار خواهد کرد؟ آیا! یا …؟
    آخر حضرات.
    باید بدانید که اگر به جنگ در رکاب رسول‏الله هم که می‏روید، اسبِ شما نباید دزدی باشد، لحن گفتار شما نباید یزیدی باشد. شما قرار است فخر جهان اسلام و تشیع باشید. آن از علم‏الهدی شما، آن از احمدی‏نژاد و …. آخر عزیز دل برادر ام‏القرایی اسلام با مشتی آدم بدزبان و فحاش و دروغگو و آدمکش و تجاوزگر و … مگر ممکن است؟
    آقایان مسئول، از خواب غفلت و ننگ و مرگ بیدار شوید. هنوز خیلی دیر نشده. باور کنید که اسبِ دزدی، اسبِ دروغ، اسبِ غرور و فریب شما را جز به رکاب شیطان نخواهد برد. حال هر خطبه‏ای که دوست دارید بخوانید. هر تهمتی که دوست دارید بگویید. هر فریبی که شیطان نیز بدان فکر نکرده، بر زبان بیاورید. این یک اتمام حجت از جانب دین خدا بر بندگان اندیشمند وی است.

  12. هر ایرانی، یک رسانه سبز گفت:

    ای کاش این مطلب ارزنده و زیبا با هنر هنرمندان به فیلمی مستند تبدیل شود و منتشر گردد. توسط من، توسط هر ایرانی که یک رسانه سبز است. ان‏شاءالله

  13. حمید گفت:

    من بسیار خرسندم که به تدریج مقالاتی بر روی کلمه قرار می گیرد که از حواشی گذشته و به اصل موضوع رسیده است. اما امیدوارم توجه داشته باشیم که این گفتمان باید به گفتمان عامه تبدیل شود و نه آن که تبدیل به گفتمانی محدود شود.
    برای این منظور باید به مردم آگاهی داد و پا به پای مردم حرکت کرد. یادمان باشد که مردم تصمیم گیرند و رهبران تنها هنگامی موفقند که برآیند خواست مردم باشند.
    پس همان گونه که استراتژی جنبش سبز نیز آگاهی است، باید بر عنصر آگاهی دادن به عامه مردم تاکید کرد. …
    به نظر من، در این زمینه تلاش کافی صورت نگرفته است. برای مثال، جنایت کهریزک موضوعی است که باید به آن بسیار پرداخت چرا که پرده از درون این سیستم برمی دارد. هیچ کس، عریان کردن یک زندانی را نمی پذیرد و هیچ کس فرو کردن یک زندانی در خاک برای مدت ۱۰ ساعت را نمی پذیرد. مخصوصا از نگاه دینی، این قبیل اعمال بسیار قبیح تر است. بنابراین باید بر روی این دم خروس که به تایید نظام نیز رسیده است تاکید کرد. متاسفانه آن گونه که باید واقعیت کهریزک برای عامه باز نشده و شرح جنایات آن را مردم نمی دانند.
    بی مناسبت نیست بخش هایی از گزارش کهریزک بر روی روزنامه کلمه قرار گیرد تا هم نام و نشان عاملین اصلی شناخته شود و هم آمرین و حامیان آمرین.

  14. یک سبز ایرانی گفت:

    من هرچی بیشتر می گذره و بیشتر فکر می کنم بیشتر به این نکته اطمینان پیدا می کنم که دیگران (دولتی ها،جماعت ساندیس خور، لباس شخصی ها) و تمام کسانی که به ما (مردم) توهین می کنند و وصله می زنند در واقع خودشون را معرفی می کنند. وقتی ما را فریب خورده خطاب می کنند یعنی خودشون دارن روی فریب دادن مردم (به خصوص افرادی که رسانه ای به جز تلویزیون ندارن و روستاهایی که دولت فکر می کنه می تونه فریبشون بده) کار می کنند.
    وقتی خودشون ما را فتنه گر خطاب می کنند یعنی دارن بین مردم تفرقه می اندازند و می خواهند مردم را به جان هم بیاندازند، یعنی می خوان با فتنه بین مردم دو دستگی ایجاد کنند.
    وقتی رسانه های دیگه را دشمن خطاب می کنند یعنی دارند یه گندی به کشور می زنند که نباید کسی بفهمه.
    خلاصه تمام اتهاماتی که به ما می زنند یعنی توصیف ویژگی های خودشون (دیگران، ساندیس خورها، …). خوب هرکسی هم خوب خودش خوب می شناسه
    وقتی امریکا را دشمن خطاب می کنند یعنی دربه در دنبال برقراری ارتباط با امریکا هستند.
    وقتی از راستی و صداقت حرف می زنند یعنی دارن دروغ میگن
    این ها در خرداد ۷۶ شکست سختی خوردند و فکر کردن که این ۸ سال (۸۴-۷۶) دنبال آتو گرفتن و تخریب اصلاح طلب ها باشند. در ۴ سال (۸۸-۸۴) تمام تلاششون را کردند و انوع و اقسام دروغ ها را گفتند ولی وقتی در خرداد ۸۸ بازهم شکست خوردند فهمیدن که دیگه نمیشه مردم را فریب داد و شروع کردند به حذف رقیبان.
    سخن برای گفتن و نوشتن زیاد است که در جای خود بازهم خواهم گفت.
    در نهایت از روزنامه بسیارخوبتان هم تشکر می کنم

  15. نهال سبز گفت:

    تحلیل عالی بود.

  16. حمید گفت:

    امیدوار بودن هیچ موقع با واقعیت تطابق ندارد هما ما انسانها اغلب امیدواریم چون کاری از دستمان ساخته نیست. امیدوارم سال تصفیه سیاسی دینوسورهای قدرت طلب باشد. اراده مردم بر بر این مفسدان پیروز شود. امیدوارم ار حقوق بشر بیاموزیم تا راه از تاریکی بزداییم.

  17. ناشناس گفت:

    ۲۰

  18. ناشناس گفت:

    از فرجام دیدگاهی که گردهم آئی چند میلیونی مردم را ” کاریکاتور ” میخواند و نادان ترین و متوهم ترین افراد را از همه به خود ” نزدیکتر” میپندارد و به اکثریت قاطعی از نخبگان و مصلحین و دانش آموختگان کشور ” میکروب ” میگوید و طیف طرفداران او شامل ” دینکاران ” احمد خاتمی و علم الهدی و شجونی و یزدی میباشد بهتر از این هم نمیتوان انتظاری داشت. به گمان ما دل شاهد پیامبر بشیر و نذیر ما از این مدعیان که آبروی اسلام را در عالم برده اند و سقفی به کوتاهی درک ناقص و خلق نداشته و تجربه محدودشان بدان بسته اند در خون است و سرنوشت کسانی که دل پیامبر اکرم را خون بکنند جز رقت و محنت چیزی نیست. اگر هنوز در خواب و خمارید و “صبر بر شکنجه” حس جان شما را برای لمس واقعیات جامعه کرخت نکرده است بیدار شوید و تا بیشتر از این دیر نشده و خسارات جبران ناپذیر بیشتری به کیان کشور و بنیان فرهنگ و آئین ما وارد نشده دست از لجبازی با مردم و خواست مشروع آنان بردارید. مگر مردم چه چیزی جز بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی که بازمانده مجاهدات و ثمره خون هزاران شهید است میخواهند؟ مگر احقاق “حقوق اساسی” ملت همانگونه که در قانون اساسی آمده است برای آقایان اینقدر ” گران ” مینماید که از عهده غرامت آن بر نمیایند؟ به کجا به دروغ رانده میشوند …؟

  19. سبزو گفت:

    اوایل که ۲۰:۳۰ شروع میشد برای دیدنش لحظه شماری میکردیم حالا موقعی که به طور تصادفی این برنامه را میبینم حالت تهوع به من دست میدهد.

  20. محسن گفت:

    به نام خدا
    نوشته ای پر از تناقض! ۸ سال دفاع مقدس که این قدر اینجا از آن دفاع کرده اید و از قداست آن گفته اید مگر در پیام اخیر آقای موسوی یکی از اشتباهات امام خوانده نشده بود؟ ما دم خروس را باور کنیم یا قسمتان را؟ بالاخره امام را قبول دارید یا نه؟ خودتان فهمیده اید؟ در مورد اصلاحات قانون اساسی. سوال: چه کسی دستور به اصلاحات قانون داد؟ امام. در زمان چه کسی صورت پذیرفت؟ امام چه موقع تصویب شد؟ دو سه ما بعد از فوت امام. چرا می خواهید به دروغ القا کنید این اصلاحات کار امام خامنه ای بوده؟ عزیزان این چهره نفاق را کنار بگذارید. بگویید که ذره ای به آرمان های امام خمینی به خط امام به اندیشه ی امام اعتقاد ندارید. چرا از احساسات مردم نسبت به امام سوء استفاده می کنید؟ همه در سال گذشته در روز قدس روز دانش آموز روز دانشجو و بالاخص عاشورا شعارها و آرمان های شما را شنیدند. نه غزه نه لبنان. روزه خواری. مرگ بر چین. مرگ بر روسیه. مرگ بر ولایت فقیه. و از همه بدتر افتضاح روز عاشورا. سوت و کف. سوزاندن خیمه امام حسین. کدام این ها خط امام است؟ پس شما چگونه امام را قبول دارید؟!
    کلمه: مخاطب محترم اشاره نکردند که اقای موسوی کی و کجا هشت سال جنگ را از اشتباهات امام(ره) عنوان کردند. احتمالا منظور شما جعل خبری است که کیهان چند هفته پیش انجام داد.

    • هر ایرانی، یک رسانه سبز گفت:

      ۱) ۸ سال دفاع مقدس…پیام اخیر آقای موسوی یکی از اشتباهات امام خوانده شده بود؟
      لطفا از همین سایت کلمه، یک پژوهشی و لینکی! چرا عینک زده‏اید تا یک‏سوی حقیقت را نبینید!؟ و فقط سحرزده‏ی سمتِ ریا و فریب باشید!؟ اگر یافتید، لینکش را معرفی کنید. خدا را خوش می‏آد که ما هم بیدار شویم!

      ۲) عزیزان این چهره نفاق را کنار بگذارید.
      سندی بر چهره‏ی نفاق: بدزبانی، دروغگویی، فریب، سوء استفاده از بیت‏المال، سوء مدیریت بر منابع انسانی و سرمایه‏ها و برنامه‏ها، گریز از قانون، عدم تمکین به قانون، تصمیم‏های نابخردانه، شوک‏برانگیز و ناگهانی که حتی رهبر را در برابر کارِ انجام‏شده قرار می‏دهد و حتی حیرت نزدیک‏ترین یارانش! بس است یا با لینک تقدیم کنم؟

      ۳) از احساسات مردم نسبت به امام سوء استفاده می کنید؟
      سوء استفاده از احساسات را در تحریف و تقطیع سخنان امام در ۲۰:۳۰ دیدیم و دیدیم که حتی خانواده‏ی امام نیز موضع گرفتند. سوء استفاده آنجایی‏است که امام می‏فرماید مگر دستخط من، یا فیلم و .. به تشخیص کارشناسان ولی هنوز مدعی هستیم که امام فرمود ایشان بهترین است!!! و …

      ۴) همه در سال گذشته در روز قدس روز دانش آموز روز دانشجو و بالاخص عاشورا شعارها و آرمان های شما را شنیدند. نه غزه نه لبنان. روزه خواری. مرگ بر چین. مرگ بر روسیه. مرگ بر ولایت فقیه. و از همه بدتر افتضاح روز عاشورا. سوت و کف. سوزاندن خیمه امام حسین.
      بسیار جمله‏ی ارزنده‏ای است که تا زمانی ایران در بدترین مشکلات داخلی دست و پنجه نرم می‏کند، گروهی شهامت داشته‏باشند و با اعتراض، ضمن هشدار به حاکمان، آرزوی ایرانی قدرتمند و توانا را داشته‏باشند. ایرانی شایسته‏ی زندگی و سربلندی، ایرانی که در حقیقت نقش مدیریت جهانی را بازی کند و همه در برابر این عظمت، با میل سر تکریم فرود آورند؛ نه به دروغ و ریا. روزه‏خواری!؟ اگر در جمع یکی دو نفر نیز به هر ظنّی همراه شدند، آیا می‏توان جلوی بارش باران را گرفت؟ به بهانه‎ی اینکه در این هوا، مگسی نیز پرواز کرده؟ این کودکانه استدلال کردن جز برای فریب است؟ اگر راست می‏گویید، راهپیمایی بعدی که روز ۲۲ بهمن خواهد بود، سازمان تبلیغات اسلامی را مجاب فرمایید که اعلام کند: فقط کسانی که به احمدی‏نژاد رای داده‎اند و او را برترین می‏دانند؛ به شرط آنکه نماز قضا نداشته‏باشند؛ نماز شب بخوانند، روزه‏ی قضا نداشته‏باشند، معتاد نباشند، فریب نخورده‏باشند و … .!!! مرگ بر چین؟ مرگ بر روسیه؟ مگر چین و روسیه؛ به کشتار مسلمانان مناطق مختلف دست نزدند؟ مگر برخی فقها و مجتهدین موضع نگرفتند؟ شما را چه می‏شود در برابر خیانت آنها به مسلمانان خودشان و منافع ما و غارت منابع ما سکوت کنیم؟! افتضاح روز عاشورا که سیستم حاکم را به رفتاری ابوجهل‏وار وادار نموده است. چون سند انکار جنایات یزیدی را در دامن دارد، عبور از پیکره‏ی انسان زنده، کشتن، پرت‏نمودن و ترور خیابانی و … آری. آیا سازمان ننگین مجاهدین خلق، چنین رفتار ددمنشانه‏ای با مردم داشته!؟ هرگز و بعید می‏دانم هیچ حکومتی چنین سبعانه با شهروندان خویش رفتاری داشته‏باشد! سوت و کف و سوزاندن!؟ لطفا مقدمه و تالی را باهم ببین. اگر نمی‏دانی قضاوت نکن، که مولا علی(ع) می‏فرماید بین حق و باطل ۴ انگشت فاصله است، چشم تا گوش. بیا و مانند ما ببین. آنگاه استدلال کن.

      ۵) کوتاه سخن آنکه بیداری و بصیرت چیز خوبی است. ولی یادت باشد. اگر می‏خوانی، منابع خبری ۲ طیف را با هم بخوان. هر یک گوشه‏ای از حقیقت و نظر دیگری را برایت آشکار می‏کند. اگر دوست داری قضاوت کنی و داور خوبی باشی، منصف باش. برای هر دو سوی رفتار، حق اشتباه در نظر بگیر و بعد تصمیم بگیر که اشتباه چه کسی بزرگتر بوده؟ و چه کسی وظیفه‏اش حکم می‏کرده کمتر اشتباه کند. شاد، تندرست و عاقبت‏بخیر باشید. ان‏شاءالله.

    • ناشناس مسلمان گفت:

      هموطن ، خواهش میکنم شما دیگه سنگ امام رو به سینه نزنین . حاضرم قسم بخورم که اگه امام الان زنده بود ، خودتون از رهبری خلعش میکردین و جزو سران فتنه به حساب میاوردین و اعدامش میکردین .
      مگه غیراز اینه که امام گفتند ارتش و سپاه نوکر مردم اند ؟ مگه غیرازاینه که گفتند رهبری هم نوکر مردمه ؟ پس کو ؟ شما از یه آدم معمولی یه قدیس ساختین که هیچکس نمیتونه بهش نزدیک شه . میخوام بدونم نوکرا همه شون اینجورین ؟
      راجع به کف و سوت و … باید بگم که شما از خیلی چیزا خبر نداری و برای کامنت گذاشتن تو کلمه سنتون پایینه . ولی اگه یه بار دیگه خواستی کامنت بذاری ، اول برو از منابع خبری موثق اگاهی بگیر ، بعد بیا اینجا . نه اینکه مغزتو با کیهان و ۲۰:۳۰ پرکنی .
      امیدوارم اون روزی بیاد که همه‌ی شماها شرمنده‌ی ملت ایران بشید .
      اللهم عجل لولیک الفرج

    • محمد امی گفت:

      به نام خدا
      سلام
      اون مقاله و سئوالاتت را در مورد اشتباه کردن امام از آقای شریعتمداری بپرسی حتما برایت جواب دارند ! در مورد شعارها وقتی دزدیهای آقای … در اداره بیمه دو برابر مبلغ ۲۵۰ میلیون دلاری کمک به حماس بود مشخص میشود که اسم حزب ا.. و حماس قربانی ضعفهای مدیریتی و فساد مالی برخی در ایران شده است. شما طرفدار روس و چین هستی ؟ ما طرفدار منافع ملی خودمان هستیم.در مورد تغییرات قانون اساسی مشخصا یک چیز را برایت میگویم اگر اهل تعقل هستی درباره اش فکر کن : فرض را بر این میگذارم که تمام حرفهای شما در این باب درست باشد.مگر نه این بود که قانون اساسی اولیه ایران مورد تایید خود آقای خمینی بوده است و بعد از ۹ سال به این نتیجه رسیده است که قانون اساسی در عمل دچار مشکل است و تصمیم به تغییر آن گرفته است. من با توجه به شناخت شخصی که از مرحوم خمینی دارم _علیرغم اینکه بر خلاف مهندس موسوی اعتقادی به بسیاری از کارهایش نداشته و ندارم _ درباره اینکه فردی خوش نیت بوده است تا این لحظه دچار شک جدی نشده ام.حال اینکه آن تغییرات در آن زمان اصلاحات بوده است مشخصا من باور دارم چنین بوده است هرچند در عمل منجر به فتنه انحصار قدرت در جایگاه ولی فقیه شده است. به نظر من مرحوم خمینی گمان نمیکرد روزی مجلس خبرگان جنبه فرمایشی پیدا کند وگرنه قدرت رهبری را در لایه های زیرین پخش میکرد.(البته این برای کشور ما و جامعه پادشاه مسلک ما در کوتاه مدت مشکلات عدیده به وجود می آورد که خود مرحوم خمینی در اوایل انقلاب با آن روبرو شده بود.) در مورد روز عاشورا هم فرض ( من نبودم دوستانی را هم که میشناسم نبوده اند) که شما درست میگویید. من در جائی منقول از امام حسین این جمله را دیدم :” ما را برای اسلام دوست داشته باشید.” بر فرض شما هم امام حسینی محض ! حالا خودت بگو کف و سوت زدن و بر فرض خیمه ای به نام اباعبدال.. را آتش زدن در روز عاشورا بدتر است و یا کشتن مسلمان در همان روز عاشورا؟ لطفا جمله امام حسین را در نظر بگیر.

  21. عبدالله گفت:

    شما را همین بس که در ردیف منافقین و دشمنان ایران و انقلاب قرار گرفته و راه نجاتتان را پناه بردن به دامن بیگانگان قرار داده اید.

    • هر ایرانی، یک رسانه‏ی سبز گفت:

      ۱) در ردیف منافقین و دشمنان ایران و انقلاب
      ۲) راه نجاتتان پناه بردن به دامن بیگانگان

      ۱) چه کسی دوست دارد هرکسی که انتقاد کند را بلافاصله به توطئه، فتنه و در ردیف دشمن قرار گرفتن، متهم کند. راستی چرا!؟ چرا باید به قول همین سیستم حاکم، ۱۳میلیون (حداقل) منافق و دشمن در ایران باشد؟ مگر چه می‏گویند؟ آیا اینکه بگویند «پرونده‏سازی بد است» «دروغ بد است» و کشتار و اینگونه رفتار و تهدید و تحدید بد است؟ اندیشه نیز خوب چیزی است. نوشتار را بخوان. اکثر مخاطبان کلمه؛ از روی درک و دقت و درایت؛ در این ۲ساله، جز اجرای تام قانون اساسی، و احکام دین و امر به معروف و نهی از منکر چیزی نخواستند. چرا هزینه‏ی امر و نهی اینقدر بالاست؟ مگر اینکه بگوییم رییس‏جمهور باید با ادب باشد، پایبند به قانون اساسی باشد، پناه بردن به دشمنان ایران و انقلاب است؟ مگر همراهی با بنیانگذار انقلاب، خانواده‏اش، یارانش، خیانت به انقلاب است؟
      ۲) پناه به خدا، قرآن، قانون اساسی و حقوق اجتماعی مردم؛ بیگانه است؟ پس شما آشنای کفر هستید. مبارک است ان‏شاءالله. لطفا سخنان یاران خود را با خط‏کش قرآن و قانون اساسی بسنج، بعد داوری کن. سعی کن کمی از اشتباهات سیستم مدیریتی را هم ببینی. شاد و عاقبت بخیر باشید.

  22. سمیرا فدایی میرحسین و خاتمی گفت:

    سلام

    دیگه به اینجام رسیده

    فضای جامعه خیلی بد شده

    جوری که همه خصمانه به هم نگاه میکنند

    خدا لعنت کند با نیان این فضای سنگین را

    خیلی بده که تو کشورت احساس غربت و تنهایی کنی……………………..

    اللهم عجل لولیک الفرج

    یا حجه ابن الحسن //////// ریشه ظلمو بکننننننننننننننننننننننننننننننننن

    یاحسین – میرحسین رایاری کن ( آمین)

  23. ناشناس گفت:

    یکی از بهترین تحلیل هایی بود که می شد ارائه داد به ویژه توجه به این مطلب که امام تعادل بین ولایت فقیه و قانون را حفظ می کرد البته می دانست ابدی نیست و برای همین تاکید می کرد خبرگان را جدی بگیرید اما هیچ وقت آن را جدی نگرفتیم!!!لطفا در این باره بنویسید.امام خبرگان را قوی می خواست تا قدرت یک جا جمع نشود و این کوتاهی همه ما بود که خبرگان را جدی نگرفتیم و بعد از امام هم که تایید صلاحیت یه دست شورا افتاد و آن دور در قانون اساسی پیش آمد لطفا این ها را جداگانه بگویید تا معلوم شود راهی که امام می خاست به لحاظ نظری هم نباید به اینجا می رسید.

  24. ناشناس گفت:

    بسیار عالی بود. شاید یکی از صریح ترین مقاله هایی بود که تا بحال در کلمه دیده ام. مرسی

  25. morteza گفت:

    درود بر شما…درود بر خمینی…درود بر سید بزرگوار مهندس موسوی…
    درود بر خاتمی…درود بر کروبی….درود بر دکتر رهنورد و
    میلیون‌ها ایرانی‌ سبزو شهیدان راه اسلامو انقلابو آزادیو دموکراسی

  26. Ali گفت:

    لطفآ این مطلب را در روزنامه کلمه بگنجانید.

  27. سارا گفت:

    سایت بزرگوار کلمه درود بر شما باد . من از سایر سایت های سبز می خواهم در انعکاس این مطلب و توجه به نکات بسیاری که در آن درج شده غفلت نکنند .
    ——————————————-
    به عنوان یک دانش آموخته ای جامعه شناسی می خواهم توضیحی بر این مطلب داشته باشم و چند مورد بسیار جالب ان را شرح دهم .
    نکته اول : رویکرد این نوشته رویکرد تحلیل گفتمانی است البته با توجه و عنایت به مخاطب عام . رئیکردی که اجازه تحلیل و بازخوانی گذشته و حال را می دهد و می تواند پشتوانه ای برای آینده باشد .
    نویسنده در برداشت اول ، به عنوان یک ناظر مستقل ۲۰ و ۳۰ را از زبان گروه اول روایت می کند و واژه ی « تلاش ۲۰ ساله را »معرفی می کند . واژه ای جدید که نیاز به معرفی دارد .
    نویسنده در برداشت دوم ، به مواجهه ی گفتمان ۳۰ ساله ی انقلاب و این تلاش ۲۰ ساله اقدام می کند . برداشتی که معلوم است می توانست بسیار صریح تر باشد .
    در برداشت سوم :روایت گفتمانی این تلاش ۲۰ ساله است . نویسنده دال های مهمی از این گفتمان ۲۰ ساله را معرفی کرده است . دال هایی چون گفتمان فرهنگی ، قتل های زنجیره ای ، نظارت استصوابی ، مهندسی فرهنگی ، مهندسی آرا ، دروغ ، نو دولتان … . این برداشت یک برداشت کوتا اما غنی از ۲۰ سال تلاش است . بازوهای این گفتمان را به خوبی آورده است : سپاه ، قوه قضائیه ، صدا و سیما ، دوست ناتوان ( این تعبیر دوست ناتوان منو کشته ! ) …
    در برداشت ( بیست یا سی ) نویسنده به رویارویی این دو گفتمان و ریشه های آنها اشاره می کند . ثلث اول نظام نرم ی قبولی گرفته است به خاطر فضای انقلابی ، شخصیت امام و جنگ تحمیلی . اما دو ثلث دیگر نمره ی قبولی ندارند نه در جمهوریت و نه در اسلامیت . به این عبارت از متن دقت کنید :

    امام خمینی، رهبری «کاریزماتیک و مشروعیت یافته» بود که از طرفی «لولای جمهوریت و اسلامیت» نظام جمهوری اسلامی بود و از طرفی دیگر «عاملی استثنایی» که نسبت میان «قانون اساسی و ولایت فقیه» را تنظیم می‌کرد. فضای استعاری ِ «ثلث اول نظام» به یاری فضای آرمانی و انقلابی شکل گرفت و به کمک «جنگ تحمیلی» تقویت شد.

    نتیجه گیری هم اگرچه کوتاه اما گویاست : حکومت اسلامی علیه جمهوری اسلایم کودتا کرده است . کودتایی خزنده و بیست ساله .
    ————————–

    این نوشته نکات پنهان و ریز بسیار دارد . جمله هایش بخصوص در برداشت دوم و سوم نکته های ظریف بسیار دارند . این بند را بخوانید و مانند من حال کنید :

    «دوست ناتوان ِ» دولت سازندگی، در دشمن پروری برای آن سنگ تمام گذاشت و اصلاحات را علیه سازندگی شوراند و دشمن واقعی اصلاحات را پنهان کرد. میر حسین موسوی را به «سکوت» واداشت، هاشمی رفسنجانی را تضعیف کرد، کرباسچی را به زندان انداخت و قصد جان عبدالله نوری کرد و به جانِ سید محمد خاتمی افتاد.

    • حسین شریعتمداریِ سبز گفت:

      دست مریزاد. بسیار ارزنده و زیبا بود. جای اینگونه تحلیل‏ها در پای برخی نوشتارها خالی است.

  28. محمدجواد-سبزِ سبزِ سبز گفت:

    واقعا خیلی خوب مسائل تحلیل و بازگو شد- دستتون درد نکنه- دیگه اون اقلیی هم که ایندفعه رایشون به احمژیمژاد بود دارن می فهمن که ککیا خائن و همسو با سیاستهای اسرائیلی و انگلیسی هستند…

  29. مینا گفت:

    عالی بود

  30. حقیقت گفت:

    قابل توجه هموطن گرامی آقای (محسن)ودوست گرامی ایشان.درجواب نظرات شما بایدگفت که اولا زمانی که میگوئید ازاحساسات مردم سوءاستفاده نکنید باید این نکته رادرنظر داشته باشید که چه کسانی بااحساسات مردم بازی میکنند؟.روزنامه ایران و کیهان واخبار ۲۰و۳۰ و… یا سایت کلمه؟ دوما فرمودید که برای راهپیمائی هواداران احمدی نجاد به اصطلاح موردنظر خود از وزارت ارشادی اجازه گرفت که ازدشمنان سرسخت موسوی و خاتمی و رفسنجانی و…میباشد. به نظر شما اینکار ممکن است؟ ثانیا زمانی که میفرمائید منابع خبری دو طیف رابرای احراز فهم راست و دروغ بودن ادعاهایشان بخوانید سوال میکنم که ایا تا به حال شما چنین کاری کرده اید؟که اگرجوابتان آری است باید گفته شود یا سن تان به چنین کاری قد نمیدهدکه بفهمید واقعیت کدام است یا خودتان را به آن راه زده اید. درجایی که حتی اجازه ابراز عقاید دینی و اسلامی و انقلابی شخص به امری سخت وشاید ناممکن تبدیل شده است و تریبونهای مختلف صداوسیما و مطبوعات در اختیار یک طیف خاص میباشد نمیتوان ازهمه مردم خواست که به حقیقتها گوش دهند. به امید روزی که به فرموده نبی مکرم اسلام عیبهای خودمان رابهتروزودتر ببینیم وبه رفع آن بر آییم و انگاه عیب دیگران را در بوق و کرنا کنیم. کجاست آن حقی راکه مولاعلی (ع) بدنبال آن آمدندوبه شیعیان راستین خود هدیه دادند؟ بیایید و حقیقت واقعی را دریابید. بیایید*بیایید

  31. نوید گفت:

    @ ناشناس مسلمان – من باید عرض کنم که مردم دنیا هرکی‌ به نوع خود مشکلات سیاسی و اجتماعی دارند ، ولی‌ ما مردم ایران متاسفانه یک مشکل مضاعف داریم . و آنهم این است که دولت و حاکمیت در تمام کارهای مردم چه اجتماعی چه سیاسی دخالت تنگ نظرانه دارد . شما در هیچ جای دنیا این چنین چیزی ر انمیبینید. و این خود باعث می‌شه که مردم شادی و نشاط را از دست بدهند.

  32. یک نفر ! گفت:

    عالی بود
    ممنون

  33. فرياد رسي نيست گفت:

    این مقاله بسیار زیبا است ولی فهم آن نیاز به بیشینه اطلاعات بیشتری دارد و از آنجایی که جوانان نیز مخاطبان شمایند خواهش می کنم موضوع را هر چند طولانی شود و یا حتی در چند قسمت مطرح شود باز کنید. البته من دقیقا روزنامه و مسائل را در آن برهه می دانم.
    از مقاله بسیار دقیق ولی بسیار خلاصه ایشان متشکرم.

  34. اصلاح طلب اصولگرا گفت:

    سلام. برمظلومیت میرحسین گریستم. فان الله مع الصابرین.

  35. فرزند انقلاب گفت:

    ای بی انصافها
    با دلارهای امریکایی چه بر سر این ملت اوردید
    و با تکرار دروغهای خود جوانان عزیز این ملت را حیران

  36. ناشناس گفت:

    خوب اینکه معلومه فقط نظرات افراطی
    بر و بچه های خودتون را بعد از ویرایش میذلزین
    و چقدر هم هز این نظر خوشحالید
    به بد ذلتی گرفتار شدید

  37. reza گفت:

    ای کاش این جریان فته هم اینا یاد نمی گرفتن
    روزی حقیقت و زیبایی دوباره بر ایران عزیز پهنه خواهد گستراند و این سیاهی کنار میرود

  38. مبارز سبز گفت:

    مشکلات ما از انجا شروع شد که نتوانستیم فرق بین دوست و دشمن را تشخیص دهیم جایی که بی شرمان روی کار امدند الام این ما هستیم که باید جور اشتباهات پدرانمان را با خون و جون خود بپردازیم من اماده برای جبران هستم امادهام تا دیکتاتور و یزید زمان را به زیر بکشم و تما ایران را سبز سبز کنم ماهساسم و تا اخر برای هدفمان می جنگیم ننگ بر ظالمان و دیکتاتور یاحسین میرحسین

  39. محمد علی گفت:

    یک سری هم به نطق پیش از دستور حسین فدایی در تاریخ ۲/۲/۱۳۸۸ (۲ اردیبهشت ۸۸) بزنید! حتما آنجا می توانید سر نخ های بیشتری بیابید. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8802020247

  40. علی گفت:

    من اعتمادم از آقای خامنه ای برنگشته است ولی خیلی به ایشان انتقاد دارم می خواهم اگر این مطلب را می بینند راه خلاصی از نکبت موجود در حاکمیت به ایشان بگویم تا مردم و خود ایشان و خواص به ناکجا آباد نروند .

  41. علی گفت:

    نگاه این مقاله کمی مطلق گرایانه و تند میباشد. به نظر بنده روند تغییرات در بدنه حاکمیت به آرامی صورت گرفته و نگرش افراد نیز پله پله تغییر یافته و حتی نفوذ زیادی در بدنه حاکمیت از جانب کشورهای دیگر مانند انگلیس و اسرائیل و آمریکا صورت گرفته است. این نیست که از ۲۰ سال پیش عده ای تصمیم گرفته اند تا به نقطه امروزی برسند و امروز به همان اهداف خود رسیده اند . حتی منش آقای خامنه ای نیز در طول این ۲۰ سال به آرامی تغییر یافته. باید دید ریشه اصلی این تغییرات در کجاست و چه چیز باعث شده سیستم حاکمیت کشور چنین با شتاب بسوی تنگ تر کردن فضا سیاسی و نابسامانی بیشتر حرکت نماید؟
    به زعم بنده بایستی ریشه این تغییرات را در موارد زیر جستجو کرد :
    ۱- مشکلات موجود در قانون اساسی کشور و پتانسیل ایجاد فضای تک قطبی در آن
    ۲- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعنوان یک تشکل نظامی فراتر از قانون ( باید توجه داشت که ارتش هرکشور یک از ارگان هایی است که همیشه خطر کودتا و ایجاد تک صدایی در آن وجود دارد و بایستی همواره تحت کنترل بوده و اجازه عدول از قانون و افزایش بی رویه قدرت را به آن نداد حال آنکه سپاه پاسدارن نه تنها پابند هیچ قانونی نبوده بلکه قدرتی مافوق یک ارتش را داراست)
    ۳- آگاهی سیاسی پایین در جامعه ( که خوشبختانه در دوران آقای خاتمی این مشکل تا حدود زیادی مرتفع گردید)
    ۴- نفوذ عوامل کشورهای دیگر در رده های بالای قدرت (این مسئله بایستی بدقت مورد بررسی قرار گیرد و ارتباط برخی مسئولین رده بالا با کشورهایی مثل انگلیس را باید جدی گرفت. کسانی که تهمت وابستگی به بیگانگان را به جنبش سبز میزنند به احتمال زیاد قصد فرافکنی و انحراف افکار را از سمت خود دارند)
    اللهم عجل لولیک الفرج

  42. عمارسبز گفت:

    به امید حاکمیت و پیروزی گفتمان سبز

  43. یک دانشجو گفت:

    در این بیست ساله رهبر ایران چه کسی بوده است ؟ و چه نقشی در این امو ر داشته ؟

  44. دانشجوی سبز گفت:

    بسیار عالی و پر مغز بود. ای کاش آقایون کمی گوش شنوا داشتن!!!!
    یا حسین میرحسین