انتقاد خانواده عادل محمدحسینی از دروغگویی ماموران امنیتی
چکیده :وی درخواست کرده بود که بعد از امتحانات مراجعه کند که نپذیرفته بودند و به او اطمینان داده بودند که به عنوان مطلع احضار شده و مسئله مهمی نیست و زود بازمی گردد. / دومین دروغ این ها که به نام اسلام فرزندم را برده اند و مرا و پدر و تنها خواهرش را آزار می دهند، این بود که گفتند فوری تماس تلفنی می گیرد ولی ۵ روز است که از او بی خبریم...
تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی شب گذشته با حضور در منزل عادل محمد حسینی دانشجوی تازه بازداشت شده خانواده او را مورد تفقد و دلجویی قرار دادند.
به گزارش تحول سبز، عادل محمد حسینی که دانشجوی دانشگاه امام خمینی قزوین است، در حال گذراندن امتحان های میان ترم بود که مهاجمین به خانه اش ریختند و ضمن تفتیش احضاریه او را به خانواده اش دادند. وی درخواست کرده بود که بعد از امتحانات مراجعه کند که نپذیرفته بودند و به او اطمینان داده بودند که به عنوان مطلع احضار شده و مسئله مهمی نیست و زود بازمی گردد.
مادر عادل دیشب به خانواده های دیگر زندانیان سیاسی که به دیدارش رفته بودند، گفت دومین دروغ این ها که به نام اسلام فرزندم را برده اند و مرا و پدر و تنها خواهرش را آزار می دهند، این بود که گفتند فوری تماس تلفنی می گیرد ولی ۵ روز است که از او بی خبریم و در مراجعاتی که به زندان داشته ایم هیچ کس جوابی به ما نمی دهد.
در این دیدار که تعدادی از دانشجویان و جوانان اصلاح طلب هم حضور داشتند، همه کسانی که تجربه این روزهای تلخ بی خبری را گذرانده اند به مادر عادل اطمینان دادند که اگر فرزندش را به خدا بسپارد و دل قوی دارد، به زودی خبر سلامتش را خواهد شنید و به گفته آنها، اساسا دیگر کودتاگران جرأت دست درازی به روی بچه های معصوم را ندارند چون حالا حالاها باید هزینه اعمال زشت و کریه خود را در زندان ها از فردای کودتا تا همین چندی پیش که منجر به قتل بهترین جوانان ایران اسلامی شد، بپردازند.
آیا می دانید که احمدی نژاد، خبرنگار مصاحبههای تلویزیونیاش را خود انتخاب میکند!؟ سایت آینده را ببینید تا باور کنید
شما هم که دارید مانند انها حرف میزنید چطور جرات دست درازی ندارند پس احکام زندانهای طویل المدت را چه کسانی صادر میکنند واز چه کسی میترسند که میگویید جرات ندارند انها از هیچکس نه میترسند ونه خجالت میکشند چون باید از ما مردم بترسند که شدیم مانند سیب زمینی نه اعتراضی نه تجمعی نه تحصنی نه حتی اعلامیه ویا شعار نویسی روی دیوار داریم بنزین لیتری هفتصد تومان میزنیم ونان دانه ای پانصد توامن میخوریم تازه صدایمان که در نمیاید هیچ دروغ هم میگوییم که انها جرات ندارند بروید خانه که مامان با گوشت کیلویی هجده هزار توامن ابگوشت پخته بخورید وبخوابید راحت که کارگردانی که میخواست فیلمی راجع به تظاهرات بسازد به شش سال زندان محکوم شد کسی هم چیزی نگفت یعنی کسی جرات نکرد چیزی بگوید حقیقت این است به مادر عادل هم بگویید منتظر بچه ات به این زودی ها نباش او هم حداقل به پنج ویا شش سال زندان محکوم میشود وما تنها تاسف خواهیم خود
دوست عزیز آزش کاوه تا حدودی هم حق با شماست ما الان یه مدته فقط نشسته ایم و اخبار میخونیم و اونها هم به همان کارشون که پر کردن زندانهاست ادامه میدند ولی بی برنامه و فکر هم نمیشه به قول شما اعتراض کرد ولی لین رو نگو که حکومت از ما نمیترسه بخدا حقیقت نداره میدونی چرا ؟ چون اگه نمیترسید قبل از اینکه کسی حرکتی بکنه به جرم فکر کردن دستگیر و زندانیش نمیکردن . چرا هر روز منتقدی رو زندانیش میکنند یا اصلا” چرا این همه زندانی سیاسی رو آزاد نمیکنند چون میترسن این از ترسشونه . آره درسته تو سرمون میزنن و ما صدامون در نمیاد ولی این از ترسشونه و ملت هم روزی صبرش بسر خواهد اومد زمانی که دیگه فکر میکنن آب از سرشون گذشته (البته به اون زمان نمیکشه میگم فکر آب از سر گذشتن رو میکنن) .اینا نمیتونن که تمام ایران و تو زندان بکنند میتونن ؟ با اینکارها هم که گوشت میخریم ۱۸ تومن یا ووو فقط دارن چهره شون رو کریه تر میکنند .این صبر ما هم معنی داره مطمعن باش معنی داره ؟ یه عده از مردم هنوز تو خواب هستند و باید اونها هم بیدار بشند . همونطور که ما صیر میکنیم و مثلا” داستان رژیم میگه ما چند روزنامه نگار گرفتیم که میخواستند ال کنند یا بل کنند وقتی که حرفاش ضد ونقیضه همین صبر ماست که اون رو مجبور کرده اینطور صحبت کنه .وقتیکه خانم فخرالسادات محتشمی پور که از همسرشون خبری ندارند و این همه صبر میکنند و این همه نامه یا عریضه به افراد مختلف مینویسند اینها باید همه تو تاریخ ذکر بشند که برای دادخواهی نزد همگان نامه نوشتند و همه سکوت کردند و روزی صندی باشه و بشه ثابت کرد که کسی به این گلایه ها و عریضه ها توجهی نکرد (البته خانم فخرالسادات محتشمی پور نمونه ای از صد ها یا هزاران نمونه هستند) .اگر ملت هم مثل این رژیم غاصب در یکروز بزنند و بکشند بدون اینکه سندی داشته باشند و دادخواهی عادلانه ای کرده باشند پس فرقشون با حکومت غاصب چیه ؟ چرا چهره سران و سردمداران مملکتی روز به روز مابین مردم خراب تر میشه ؟ اونچه که دلیلشه صبر و استقامتی هست که مردم از خودشون بروز میدن. صحبتهای شما نشون میده که شما هم مثل من جوان هستی(البته شاید اشتباه بکنم) چون من هم مثل شما دوست دارم کار حکومت رو یکسره بکنیم و همه در یکروز بریزیم تو خیابون ولی افرادی هم هستند که از پشت پرده ماجرا خبر دارن و تجربه شون از ما بیشتر . افرادی هستند که خانواده هاشون تو زندانهای رژیمند و در بدترین شرایط هستند هم از روحی هم از لحاظ مالی ولی همونطور که میبینی اونها هم صبر کردند ولی محکم بر سر آرمانهاشون وایسادند با اونکه میدونند عزیزانشون تحت بدترین شرایط در زندان به سر میبرن.