محتشمیپور: چرا باید رعایت قوانین زندان منوط به نظر بالادستیها باشد؟
چکیده :در نامه سرگشاده قبلی اظهار امیدواری کرده بودم که همه موارد غیرقانونی و غیر شرعی و غیر انسانی روا داشته شده بر همسر بیمارم بدون اطلاع شما باشد. لکن اکنون که اطلاعات لازم در اختیارتان است و امکان دریافت اطلاعات تکمیلی مهیاست، حجت بر شما تمام شده است و هم از این رو انتظار پاسخ سریع و صریح دارم: چرا همسر من که شاکی از آقای جنتی و سردار مشفق و همکاران کودتاگر اوست، باید در زندان آنهم در قرنطینه و ممنوع التماس و ملاقات باشد و همه گونه اختیارات از مسئول بخش نگهداری او در زندان گرفته شده و دادن هرگونه حقی و رعایت قوانین مصوب و آئین نامه های زندان منوط به نظر بالادستی ها باشد؟...
فخرالسادات محتشمیپور، همسر سید مصطفی تاج زاده شاکی جنتی و سردار مشفق و دیگر عوامل کودتای انتخاباتی، در نامهای به رئیس قوه قضاییه، تاکید کرد که حجت بر صادق لاریجانی تمام شده، چون از وضعیت غیرقانونی و غیر شرعی و غیر انسانی روا داشته شده بر تاج زاده مطلع است.
به گزارش کلمه، محتشمیپور همچنین از صادق لاریجانی خواسته است به این سؤال پاسخ سریع و صریح دهد: چرا همسر من که شاکی از آقای جنتی و سردار مشفق و همکاران کودتاگر اوست، باید در زندان آنهم در قرنطینه و ممنوع التماس و ملاقات باشد و همه گونه اختیارات از مسئول بخش نگهداری او در زندان گرفته شده و دادن هرگونه حقی و رعایت قوانین مصوب و آئین نامه های زندان منوط به نظر بالادستی ها باشد؟
متن نامه همسر تاج زاده را بخوانید:
جناب آقای صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
با سلام
مستحضرید که همسر آزاده اینجانب جناب آقای سید مصطفی تاجزاده در تاریخ ۲۴ مردادماه در پی شکایت از کودتاگران نظامی و انتخاباتی به همراه شش تن از دوستان زندانی دربند دو الف سپاه پاسداران، به زندان اوین فراخوانده شد.
مستحضرید که این سید آزاده را به جای انتقال به بند عمومی، در قرنطینه و در بی خبری کامل از خانواده و فضای بیرون از محل نگهداری اش نگاه داشتند تا وقتی که اولین نامه سرگشاده اینجانب خطاب به شما و مصاحبه ها و اطلاع رسانی های لازم در ارتباط با رویه های غیرقانونی و غیرحقوقی آغاز شده منجر به اولین تماس تلفنی بعد از ۱۱-۱۰ روز و متعاقب آن ملاقات کابینی شد.
مستحضرید که از ماه دوم بازداشت مجدد همسرم امکان تماس تلفنی بدون اعلام دلیل آن قطع شد و بیش از یک ماه است که او را ملاقات ممنوع کرده اند.
اینجانب به عنوان یک انسان که در دین رحمانی ما کرامت بسیار دارد و به عنوان یک زن که از مقام والایی در این دین و آئین برخوردار است، علی رغم سختی ها و فشارهای روحی که ظالمین ملبس به لباس مسلمانی بر خانواده ما روا داشته و می دارند، چهار هفته است که به امید رفع ممانعت های غیر موجه و غیر قانونی به سالن ملاقات زندان اوین می روم و با کمال تأسف موفق به دیدار همسر عزیزتر از جانم نمی شوم. این درحالی است که نزدیک دو ماه است مادر و پدر و خواهران او از دادستانی درخواست ملاقات حضوری داشته اند که پس از بارها مراجعه و استعلام، پاسخ دادستان شما «ملاحظه شد» بوده است.
اینجانب در نامه سرگشاده قبلی اظهار امیدواری کرده بودم که همه موارد غیرقانونی و غیر شرعی و غیر انسانی روا داشته شده بر همسر بیمارم بدون اطلاع شما باشد. لکن اکنون که اطلاعات لازم در اختیارتان است و امکان دریافت اطلاعات تکمیلی مهیاست، حجت بر شما تمام شده است و هم از این رو انتظار پاسخ سریع و صریح دارم: چرا همسر من که شاکی از آقای جنتی و سردار مشفق و همکاران کودتاگر اوست، باید در زندان آنهم در قرنطینه و ممنوع التماس و ملاقات باشد و همه گونه اختیارات از مسئول بخش نگهداری او در زندان گرفته شده و دادن هرگونه حقی و رعایت قوانین مصوب و آئین نامه های زندان منوط به نظر بالادستی ها باشد؟ از آنجا که ظاهراً بعضی موارد کذب خدمت حضرات مراجع عالیقدر و علمای اعلام از سوی نهادهای دولتی و حکومتی گزارش می شود، از این پس رونوشت مکاتبات خود را خدمت این بزرگواران خواهم فرستاد تا در پیشگاه عدل الهی عذر کاهلی و کم کاری نداشته باشم.
ولله عاقبه الامور
فخرالسادات محتشمی پور
۱۳۸۹/۱۰/۸
رونوشت: مراجع عظام تقلید و حضرات آیات وحید خراسانی، مکارم شیرازی، جوادی آملی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، صانعی، موسوی اردبیلی، بیات زنجانی، گرامی
ba mokhalef az dare goftego bayad vared shod
shoma bad az har molaghate kabini az tarafe ishan bayaniye midadid va hamin kare ishan ra kharab tar kard
hala ham az kafsh va kolah pare kardan be jai nemiresid ‘ be haman amam reza (A) ke goftid besparideshan va sabr pishe konid
omidvaram kalame kament ra chap konad
امیدوارم اطلاع یافتن مراجع از این اوضاع دهشتناک باعث روشنگری ایشان و بهبود اوضاع شود
امیدوارم مراجع واکنش نشان دهند
زیرا در کشور استبداد و دیکتاتوری آن هم از بدترین نوعش حاکم است.
برای اینکه نه برگزیده مردم هستند و نه به صورت قانونی برای مناصبی که دارند انتخاب شده اند، ازآن بالا آنها را انتخاب می کنند و درنتیجه رئیس قوه قضاییه ای که باید مستقل باشد و قانون اساسی ماهم میگوید سه قوه مستقل هستند، هرد و وهرسه میگویند هرچه آقا بفرمایید ما آن را انجام میدهیم. مگر همین آقای لاریجانی بارها نگفته اند اگر توصیه رهبری نبود ما بسیاری از وزرای آقای احمدی نژاد را نمی پذیرفتیم و رای اعتماد نمی دادیم؟ خوب آیا کسی ازاین آقا می پرسد که خوب مگر تو مستقل نیستی که البته نیست. چرا رای دادی؟ ترا گذاشته اند که حتی اگر رهبری هم خطایی کرد او را به راه راست هدایت کنی؟ مجلس در راس امور است یعنی جه؟ گرچه آنهم حرف درستی نیست. باید گفت مردم در راس امورند و این امر هنگامی عملی است که سه قوه کاملا مستقل باشند. وگرنه مگر ما در گذشته شاه نداشتیم که هرسه قوه نوکر او بودند؟ خوب پرای چه این همه خون ریخت وانقلاب شد وآی بگیر آی ببر، که …. … آدم حرف حق که بزند یا این کلمه آنرا سانسور می کند، یا این قوه قضاییه و وزارت اطلاعات سراغش می آیند که یاالله پا شوبریم با شما کار داریم. مگر این استاد دانشگاه اقتصاد دان چه گفت؟ حق نداشت راجع به یارانه ها قضاوت کند؟ واقعا عجیب است ها. حقیقتا باید گفت مملکته که داریم؟
کلمه عزیز، با شدت گرفتن دور جدید حملات صدا و سیما و مستندهای بخش خبری و برنامه دیروز امروز و فردا و تشدید وقاحت شریعتمداری، التماس میکنم نوشته زیر را هر جور که صلاح میکنید ویرایش و پیرایش نمایید و منتشر کنید.
این نوشته را صمیمانه به میرحسین مظلوم و دوست داشتنی، با تمام وجودم تقدیم میکنم:
«کیهانیون و فتنه سازی»
نگارنده قصد دارد در این سطور به تحلیل و بررسی دو خبر متناقض منتشره در روزنامه کیهان روز یکشنبه ۲۱ آذر بپردازد. روزنامه کیهان که در گذشته عادت داشت کلمات و جملات مهندس موسوی را تکه تکه کند و بدون مقدمه و موخره به خورد خوانندگان بدهد، اینبار دست به بدعتی خطرناک زد و در ابتدا در خبری به عادت مالوف خود، یادداشت واقعی مهندس موسوی در ارتباط با عاشورای حسینی را تحلیل بیمارگونه کرد اما در بدعتی خطرناک و خبری در ذیل همان خبر پیشین خود برای اولین بار دست به جعل یادداشت مهندس موسوی زد و یادداشت خلق شده ذهن فتنه ساز خود را به مهندس موسوی نسبت داد که اگر خوانندگان کمی دقت می نمودند به راحتی متوجه تناقض خبر ساختگی دوم کیهان با خبر پیشین خود کیهان در همان صفحه که مربوط به یادداشت واقعی مهندس موسوی بود، می شدند.
کیهان در خبر اول به یادداشت واقعی مهندس موسوی می پردازد و در سه محور اصلی یعنی قطعنامه ۵۹۸ و همچنین ارتباط با منافقین و مجاهدین خلق و در آخر هم انتخابات دهم ریاست جمهوری، آن را تحلیل می کند. اما در خبر “خود ساخته” دوم به دروغ بیان می دارد که مهندس موسوی در یادداشت خود اعلام راهپیمایی برای روز عاشورای امسال نموده اند. خبر دوم کیهان در اولین ساعات انتشار بهت سنگین اهالی رسانه از اوج این بی اخلاقی خطرناک را در پی داشت و همچنین نیت شوم کیهان و نقش محرک و اصلی آن در ماجراهای عاشورای سال گذشته را نیز اثبات کرد.
در ابتدا به خبر اول کیهان که به یادداشت مهندس موسوی مربوط است، می پردازیم. ماجرای مربوط به روند پایان جنگ و حرکت به سوی قبول قطعنامه بحثی است که تنها با اسناد تاریخی باید اظهار نظر نمود. اشاره های اخیر مهندس موسوی در پی اظهارات آقای رفیقدوست می باشد. آقای رفیقدوست و مهندس موسوی در نقل تاریخ اختلاف نظر آنچنانی ندارند و هر دو تاریخ روند جنگ را تقریباً یکسان بیان می کنند، اختلاف نظر در قضاوت بر سر عملکردهاست. مهندس موسوی به ناچار وارد این بحث شده اند و بیان داشته اند تا زمانی که طرف مقابل (که طلایه دارش آقای رفیقدوست است) به مهندس موسوی اتهام خیانت در روند پایان جنگ را وارد کند و ادامه دهد، ایشان مجبور به پاسخگویی هستند. روند تاریخ و تجربه اندوزی سیاسیون به خوبی اثبات می کند که نگاه و حرکت مهندس موسوی در جهت درخواست مکرر پیش بردن جنگ به سوی پایان آن در هنگامی که ایران نسبت به صدام برتری در جنگ داشت، عاقلانه ترین نظر در بین سیاسیون آن زمان بوده است. روند تاریخ ثابت کرد که نگاه مهندس موسوی در جهت حرکت به سوی پایان جنگ هنگامی که ایران در موضع قدرت بود و قسمتی از خاک عراق و همچنین جزایر آن در تصرف ایران بود، بهترین نگاه ممکن بوده است. آقای رفیقدوست و دوستانشان در نقل تاریخ اختلاف چندانی با مهندس موسوی ندارند اما هنوز هم مانند آن زمان مدعی هستند که در آن مقطع تاریخی باید برای فتح بغداد آن هم با آن امکانات صدام حرکت می کردیم، همانطور که در آن مقطع، نظر این آقایان غالب شد. در نامه ها و اسناد، مشخص است که برخی از سران کنونی نظام هم با آن آقایان هم عقیده بودند. همچنین در نامه صادره امام خمینی برای سران مملکت که در آن زمان به صورت محرمانه منتشر شد و چند سال قبل نیز رسانه ای شد، امام صراحتاً اعلام می کنند که فرمانده وقت سپاه خواستار تلاش برای دستیابی به بمب اتم و سلاح لیزر شده اند و در زمان بندی مد نظر خود به امام اعلام می دارند که با این برنامه ریزی جنگ را ادامه بدهیم و خواهیم توانست که در سال ۱۳۷۲ بغداد را فتح کنیم. با گذر تاریخ، اشتباه بودن این نگاه برای افکار عمومی به خوبی اثبات شده است و اصرار این آقایان بر دیدگاه مربوط به بیست سال پیش خود، جای تامل دارد.
کیهان در محور دوم یادداشت اول خود به منافقین پرداخته و این جای سوال اساسی دارد که چرا هر گاه مهندس موسوی به سران ملعون مجاهدین خلق حمله می کند، کیهان اینگونه برآشفته می شود و در یک تلاش مجدانه سعی می کند مهندس موسوی را به آنها بچسباند. برای ناچسب بودن این وصله، همین بس که رجوی ملعون در سال ۶۰ بعد از ماجراهای آن سال اقدام به انتشار اطلاعیه ورود به فاز مسلحانه نمود و مهندس موسوی در سخت ترین لحظات سال گذشته و پس از کشته شدن خواهر زاده نزدیک به خود و فشار روحی ناشی از تراوشات پلید کیهان که مدعی برنامه ریزی از پیش تعیین شده خود مهندس موسوی برای ترور خواهر زده اش شده بود، در تحسین برانگیزترین حرکت ممکن اقدام به انتشار بیانیه شماره ۱۷ نمود که حتی باعث تقدیر آقای محسن رضایی شد. پس از گذشت یک سال و همچنین با توجه به جعل اخیر روزنامه کیهان برای همگان ثابت شده است که هدف شوم اصلی کیهانیون این است که مهندس موسوی به مسعود رجوی تبدیل شود ولی چه سود که فاصله ای است از آسمان تا زمین بین این دو شخصیت و چه خوب عیان شده است که عصبیت بی سابقه کیهانیون از همین حرکات حساب شده و مسالمت آمیز مهندس موسوی است.
در رابطه با منافقین و مجاهدین خلق هم می توان گفت که مسعود رجوی و سران وطن فروش آن به رذالت و کثافتی فرو افتاده اند که حتی با آرمانهای رادیکال ابتدایی آنها هم همخوانی ندارد. از رسوایی های جنسی بگیرید تا طلاقهای اجباری و دریای خونی که به زمین ریخته اند. فقط جای تاسف اینجاست که حالا که شمارش معکوس برای اضمحلال شبکه شیطانی آنها آغاز شده است، کیهانیون با چسباندن آنها به اصلاح طلبان، خواسته یا ناخواسته به آنها تنفس مصنوعی می دهند. خوشبختانه کانونهای حقوق بشری فراوانی در خاک عراق و کشورهای دیگر برای نجات گروگانهای مغزشویی شده پادگان اشرف به وجود آمده است تا اغفال شدگان سران ملعون آن را به آغوش گرم خانواده هایشان بازگرداند. در این بین جالب اینجاست که کانون مشابه نزدیک به موسسه کیهان یعنی کانون هابیلیان با تفکرات کیهانی خود، از کمترین اقبال ممکن در میان خانواده های استوار گروگانهای اشرف که ۱۰ ماه است در سرما و گرما پشت جهنم اشرف تحصن کرده اند تا عزیزانشان را نجات دهند، برخوردار است و خانواده های مذکور بیشترین سعی را دارند که از کانون هابیلیان دوری گزینند و در عوض با سایر کانونهای نجات همکاری و ارتباط تنگاتنگ داشته باشند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
درباره قضایای انتخابات نیز مهندس موسوی اشاراتی به تخلفات گسترده و انکار ناپذیر و همچنین عملکرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس ششم و اعلام رسمی از کار انداختن شبکه نظارتی پیامکی ناظران (که بدون هیچ مانعی در انتخابات خبرگان هم استفاده شده بود) توسط سردار مشفق، داشته اند که هنوز پاسخی از طرف مقابل نگرفته است.
اساساً مهندس موسوی بر اساس گزارشات متعدد مشاوران خود و مشاهده از کار انداختن خشونت آمیز و بدون دلیل شبکه نظارت پیامکی که مانع قانونی ندارد و قبلاً هم استفاده شده است و همچنین تخلفات گسترده ماقبل و مابعد انتخاباتی، در ساعات پایانی انتخاباتی به یک باره با حمله به ستادهای انتخاباتیشان نیز روبرو شدند و مشاوران ایشان با ذکر این موارد متعدد، تردید را برای مهندس موسوی تقویت کردند و مجموعه این اتفاقات باعث جهت گیری مهندس موسوی شد و این در حالیست که هنوز نیز به موارد ذکر شده پاسخی داده نشده است. به طور مثال اگر بعضی از مقالات انتقادی برخی از رسانه های غربی را که بر ضد غرب است تحسین می کنیم و از آن استفاده می کنیم، نمی توانیم نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم و بعضی قسمتهای آن مقالات را در سایتهایمان در شیپور کنیم ولی به بعضی قسمتهای همانها از جمله تخلفات گسترده انتخاباتی در انتخابات ۸۸ ایران و حمایت بی حد و حصر تبلیغاتی و خدماتی سازمانهای حکومتی مانند صدا و سیما و سپاه و بسیج و کمیته امداد و تصمیم برای تعویق تعمدی ۲ ساله برای پرداخت سهام عدالت و پرداخت یکباره آن در شب انتخابات و همچنین سوء استفاده از فضای مناظره که یک طرف از بیان مسائلی محذورات امنیتی داشت ولی طرف مقابل آزاد گذاشته شده بود که تمامی خط قرمزهای امنیتی نظام را به سود خودش بشکند و عوامفریبانه وارونه نمایی کند، بی اعتنا باشیم. به هر حال این موارد هم در اسناد برخی رسانه های غربی که بخشهایی از آن مورد توجه و بازنشر جناح حاکم قرار گرفته است، منتشر شده اند.
در پایان نیز به بدعت جدید و خطرناک روزنامه کیهان می پردازیم. روزنامه کیهان تا به حال عادت داشته است که تریبونهای خارجی و افراد دیگر را تریبون رسمی مهندس موسوی خطاب کند در حالی که برخی اقتدارگرایان تندروی دیگر بر خلاف روزنامه کیهان حداقل به این اخلاق رسانه ای پایبند هستند که تریبون رسمی مهندس موسوی تنها “سایت خبری تحلیلی کلمه” است. کیهانیون حتی پا را فراتر از این گذاشته و سایتهای اجتماعی مانند فیس بوک و بالاترین را نیز برای مهندس موسوی سند می زنند. بعید است که آقای شریعتمداری ندانند که به عنوان مثال سایت بالاترین سایت حرفه ای تولید کننده خبری نیست و چیزی حدود سی هزار کاربر دارد و خود آقای شریعتمداری هم می توانند مطلبی را نگاشته و با ایجاد یک شناسه کاربری برای خود در سایت فیس بوک یا بالاترین، مطلبشان را منتشر کنند. حالا به طور مثال چگونه هر کدام از آن سی هزار نفر کاربر سایت بالاترین یا کاربران بیشمار سایت اجتماعی فیس بوک اگر مطلبی را منتشر کرد، آن مطلب می شود مطلبی که از بلندگوی مهندس موسوی مطرح شده است را دیگر آقای شریعتمداری می دانند و پروردگارشان.
اما بحث فراتر از اینهاست (که مطالب قبلی دیگر رویه عادی کیهان شده است) و آن اینکه یکشنبه ۲۱ آذر، کیهان یک بدعت خطرناک را به بدعتهای شوم گذشته خود اضافه کرد و آن چیزی نبود جز تولید مطلب جعلی و نسبت دادن آن به مهندس موسوی که ۱۸ ماه است از کوچکترین تریبون عمومی یا سانسور نشده محروم هستند.
با اینکه مبنای یادداشت اخیر مهندس موسوی درخواست برای آگاهی بخشی زینبی و حرکتهای مدنی و گفتگو و اطلاع رسانی مسالمت آمیز شبکه های اجتماعی بوده است، روزنامه کیهان در بدعتی رعب آور به جعل یادداشت مهندس موسوی پرداخت و ادعا کرد که مهندس موسوی در یادداشت اخیر خود دعوت به راهپیمایی در روز عاشورای امسال کرده است؛ مشابه حرکتی که البته غیرعلنی تر در سال گذشته توسط همین روزنامه تکرار شده بود. به مدد فناوری، آرشیو سایت کلمه تریبون رسمی مهندس موسوی و همچنین آرشیو روزنامه کیهان در محیط مجازی موجود است. پس از یک جستجوی ساده مشخص می شود که مهندس موسوی تا یک ماه قبل از عاشورای سال گذشته در سکوت خبری بوده اند و هیچ اظهار نظری ننموده اند و برعکس ایشان روزنامه فتنه ساز کیهان در روزهای متمادی قبل از عاشورای پارسال به دفعات مکرر بر طبل جنگ و خشونت کوبیده است و حجم اینگونه مطالب در روزهای منتهی به عاشورای پارسال شتاب باور نکردنی گرفته است.
اقدام اخیر و علنی تر این روزنامه باعث از بین رفتن کوچکترین تردیدهای موجود شده و روح فتنه ساز کیهانیون را عیان کرده است و این تئوری را به واقعیت تبدیل می کند که بزرگترین آرزو و کوشش آقای شریعتمداری، تبدیل مهندس موسوی به یک مسعود رجوی است ولی باید گفت که زهی خیال باطل که شبیه ترین افراد به مسعود رجوی ملعون در حال حاضر همان کیهانیون هستند که البته در ابتدای مسیر قرار دارند و خیلی مانده به آن ملعون برسند و ما از صمیم قلب خوشحال خواهیم شد که از همین ابتدای راه که مسیر بازگشت باز است، بازگردند و این مقدار به دور کردن و شقه شقه کردن و جدا جدا کردن ملت همت نورزند.
و آخر کلام هم اینکه ما هرچه در فضای مجازی جستجو کردیم به خبری حتی مشابه خبر جعل شده کیهانیون نرسیدیم. استقبال می کنیم که کیهانیون فقط در یک منبع دیگر و حتی همان سایت بالاترین هم که شده خبری شبیه خبر جعل کرده خود، معرفی کنند. به امید حرکت همگان در راستای وحدت که نقشه راه آن به زیبایی در بیانیه ۱۷ مهندس موسوی آورده شده بود و همچنین به امید استمرار آگاهی بخشی زینبی.
پیداست که شما تنها یک یاور موسوی هستید و از کم و کیف دوستان و مشاوران ایشان و اتفاقاتی که در ساعات پایانی انتخابات افتاد هیچ اطلاعی ندارید و هیچ ارتباط مستقیمی هم با سایت کلمه ندارید!!
و اما آقای یاور موسوی!
۱. تمام وقایع بعد از انتخابات معطوف به ادعای تقلب در انتخابات بود که هرگز نتوانستید آن را ثابت کنید. از همه مهمتر اینکه شما همواره در ادعاهای خود دو مغلطهی بزرگ دارید: اولاً آقای موسوی در ساعات پایانی انتخابات صراحتاً اعلام کردند که مردم با قاطعیت به ایشان رأی دادهاند؛ این ادعا یعنی اینکه ادعای شما مبنی بر اثربخش بودن توزیع سهام عدالت و … بیتأثیر بوده و رأی مردم به ایشان تعلق گرفتهاست. راه اثبات آن هم روشن و بدیهی بود اینکه صندوقها در حضور نمایندگان آقای موسوی بازشماری شود، همان که از آن طفره رفتید. این تناقض در سخنان آقای موسوی هم هست: ایشان نمیتوانند هم ادعای مهندسی آراء را داشته باشند و هم ادعای اثربخش بودن اقدامات فریبنده. ضمناً شما از کجا میدانید که آقای موسوی در پاسخ آقای احمدینژاد معذورات امنیتی داشتهاند؟ مگر مشاور ایشان بودهاید؟! ثانیاً، اثبات تقلب در انتخابات به دلایلی نظیر قطع پیامک و … با هیچ منطقی جور در نمیآید. لطفاً برای اثبات ادعای خود از دلایل منطقی استفاده نمایید.
۲. زمانی که آٔقای موسوی مکرراً بر شبکههای اجتماعی تأکید میورزند و آن را اصلیترین شیوهی توسعهی جنبش سبز میپندارند، شما نمیتوانید از این شبکهها اعلام برائت کنید. مگر این شبکهها چیزی جز فیس بوک، توئیتر، بالاترین و … هستند. فراموش نکنیدکه یک زمانی قرارهای خود را در همین سایتها میگذاشتید.
مؤید باشید.
بنام خدای خمینی(س)
برادر گرامی: «تخلفات» کاملا آشکار که یکی از آنها«تقلب» سازمان یافته بود برای همه آشکارا و بوضوح نمایان شد!علاوه بر وجوه کاملا آشکار تخلفات(که فعلا کاری به ان نداریم!) که در انتخابات به چشم همه آمد از جمله قطع اس ام اس هم و از بین رفتن شبکه اتصال بازرسان میرحسین(نفرمایید نه، قبل از شما سردار مشفق با اداعای مضحک، توضیح کاملی در این خصوص ارائه فرموده اند!؟) کم شدن امار تدریجی محسن رضایی در سیما در انظار چشم هزاران نفر از مردم!علیرغم تمدید ساعات حوزه ها، رفتن برق گروهی حوزه ها(نزدیک اذان مغرب!)، بسته شدن تعداد زیادی از در حوزه ها در ساعات بعد از ظهر بعلت تمام شدن برگه های تعرفه به شکلی مضحک، آمار بسیار بالاتر از صد در صد حوزه های انتخاباتی شمال کشور که آقایان علت این امر را مهمانپذیر بودن آن عنوان کرده بودند(که محسن رضایی در همان شبهای اول با بیان این آمار بالا، دلیل مهمانپذیر بودن را به تمسخر گرفت!)، تغییر رای موسوی در تهران از ۸۰۰ هزار نفر ناگهان به دومیلیون نفر(ظاهرا متوجه شدند ۸۰۰ هزار تا خیلی آبرو ریزی!) و…. تقلب کاملا اثبات شده توسط امیدوار رضایی که بخشی از آنرا به محکمه کسانی بردند که خودشان اصلیترین ناقضان حق مردم در این انتخابات بودند، چه، امیدوار رضایی مایوسانه از ادامه راه منصرف میگردد!تمام اینها به اضمام دلایل بسیار دیگر، همگی دلیل و برهان قاطعی است بر تمدید انتخابات و اگر مدعی هستند که احمدی نژاد رای کافی آورده است میتوانستند با تکرار آن با رفع نواقص و تخلفات گفته شده حقانیت خود را اثبات کنند!اینکه میرحسین بگوید مردم به من رای داده اند و بعد از انتخابات بر مبنای اعتراض به کلیت انتخابات، تخلفات خلاف قانون بسیار، چون بحث توزیع سهام عدالت و..را گوشزد کند دو مقوله جدا از هم هستند و بعید است شما این مورد را از سخنان یاور میرحسین متوجه نشده باشید!راه اثبات آن همان بود که امیدوار رضایی در حضور ناظرانی که خود ناقضان اصلی قانون اساسی و له کردن حق رای مردم بودند(حدود ۷ یا ۸ نفر شورای نگهبان برخلاف قانون اساسی از آقای احمدی نژاد کاملا حمایت کردند!!) تقلب را آشکارا باز میکند ولی کو گوش شنوا! در ضمن بردن اعتراض میرحسین موسوی به کسانی خود خلاف قانون عمل کرده اند و بعض آنها از دهه شصت تشنه بخون میرحسین هستند بنظر شما مضحک نیست!اما فرمودید شبکه های اجتماعی، مگر میرحسین سریعا از شبکه هایی چون فیس بوک …حرف زده است!؟ آیا بنظر شما فضای اینترنت و وبلاگها و سایتها جزوی از شبکه های اجتماعی نسیتند!؟ برادر گرامی نمیدانید بندانید، بنده در جایی کار میکنم که بحث اطلاع رسانی در آن بسیار مهم است جالب است بدانید برای نیروها این سازمان برادران بزرگوار اطلاعاتی! آموزش به اشتراک گذاشتن اطلاعات در یوتیوب، فیس بوک، بلاترین جزو برنامه های آموزشی خود قرار دادند، حالا شما از چه چیزی میگویید برائت بجوییم!! اما چرا میرحسین معذورات امنیتی داشت!؟ میخواهید بنده یک نقد از آن مناظره برای شما در همین جا بزنم و ببیند اگر موسوی مترصد جواب به احمدی نژاد میشد چه بلایی بر سر رهبر انقلاب میآمد!انوقت شما میماندید این همه دروغی که شب مناظره به خورده شما دادند!!
یه مثلی داریم ما ایرانی های سبز که میگیم رو که رو نیست ماشاالله، سنگ پای قزوینه.
آخه مرد حسابی ، خوش انصاف ، اون قسمت از جمله ات من رو کشته که گفتی:
” ۱٫ تمام وقایع بعد از انتخابات معطوف به ادعای تقلب در انتخابات بود که هرگز نتوانستید آن را ثابت کنید.”
۲ حالت داره یا شما خودت رو به خواب زدی که امیدوارم اینطور نباشه چون خدا هم وعده داده فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا (یعنی کسی که خودش رو به خواب زده دیگه خدا هم نمیتونه براش کاری بکنه) انشاالله که اینطور نیست.
یا اینکه واقعا خوابی که من یک تلنگر کوچیک میزنم بلکه بیداری حاصل بشه.(البته با ادبیات خودم)
آخه مرد حسابی! می گی نتونستید اداعای تقلب رو ثابت کنید.
چطور راجع اثبات یک ادعا صحبت می کنی در حالی که همه رسانه های تحت اختیار دولت یکطرفه به قاضی رفتند و راضی برگشتند.
مرد حسابی !
تو الان تو همین سایتی که اومدی با فیلتر شکن اومدی
می دونی یعنی چی ؟
یعنی صدا سیما که همش حرف ما رو بزنه اون که هیچ تو اینترنت هم حق ندارید اظهار نظر کنید .
شما به عنوان یک قاضی خوش انصاف بفرمایید کجا بیایم اثبات تقلب رو با مدرک اعلام کنیم؟
بذار اونهایی که تلاش داشتن تقلب رو اثبات کنن از زیر شکنجه و زندان و تجاوز خارج بشن بعد این حرفا رو بزن.
و ما برای آنها نشانه های روشن فرستادیم. باشد که پند گیرند.
بنام خدای خمینی(س)
برادر عزیز! مطالبی بسیار جذاب، و کاملا مستند بر وقایع انتخاباتی است و نشان داد که در انتخابات امسال، رویکرد جناح کودتا به برپایی خیمه ای از مصلحت، که درون آن مملو از دروغ و فریب و نیرنگ(همچون کارنوال عاشورای ۷۶) است که سعی دارد هر بار با رونمایی از قسمتی از این خیمه فریب، میخ دروغ و دغل را برای بقای خود در ذهن ساده لوحان طرفدار خویش بکوید!مسلما عمود این خیمه کسی نیست جزء حسین شریعت ندار، و ستونهای برقراری این خمیه، امثال مشفق و طائبها! و اما باز ما به سایت عزیز کلمه بگوییم و باز کلمه توجه نکند!برادران گرامی میدانیم دست تنها هستید و میدانیم مشغولیت شما بسیار است و میدانیم خطرات بسیاری شما را احاطه کرده است، ولی انصافا متن بالا ارزش این ندارد که بجای پریدن سریع در آرشیو شما، در صفحه ای دائما فعال، بماند و از طرفداران جناح کودتا دعوت کنیم و وجدان آنها را با از این دست مطالب، که بنده دیدم کم هم نیستند به تیغ حق جراحی کنیم!بنده معتقدم براحتی با مستندات خود آقایان میشود آنها را محکوم کرد، وحتی اگر در جریان این مناظرات فقط دو نفر۲ اصلاح شوند مطمئن باشید ثمره کار شما تازه به ببار نشسته است!
کامنت من ربطی به این موضوع نداره
دو شبه که یه مستند کذایی راجع به اتفاق های سال قبل نشون میدن.
من از بازداشتی های عاشورا هستم، الان هم منتظر حکم تجدید نظرم هستم
خیلی بهم برخورد وقتی این مستند دیدم
خواستم بنویسم اینجا که شما هم بخونید و بنویسید
هرچی بشه، هر دروغی که میخواین بگید، هر کاری که بتونین با میرحسین بکنید، هر کاری که میتونین با من و امثال من بکنین
یادتون نره
موسوی جونمه رئیس جمهورمه
با سلام .نامه های شما مرا به یاد این جمله معروف شریعتی انداخت که در زیر شکنجه دژخیمان حسرت یک اه را میگذارم خواهر من بهتر است مخاطب شما چاههای مدینه شود
چون در ایران میزان قانونی که برایت اجرا می شود بسته به میزان پول یا قدرت پارتی ات است
سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
مسیر حق و باطل مسیر روشنی است که خداوندمتعال و رسولان گرامی و ائمه اطهار آنرا به وضوح بیان نمودند
و ملاک در شناخت افراد پایبندی انها به راه درست است
به فرموده امام مظلوم علی علیه السلام (لا یعرف الحق بالرجال…) یعنی حق با افراد شناخته نمی شود بلکه این افراد هستند که با حق مقایسه شده و شناخته می شوند
لذا وقتی متاسفانه در نظام اسلامی ما به صراحت ظلم می شود دروغ گفته می شود تهمت زده می شودو…
و نهاد های نظارتی و افراد مسئول خود عامل به آن یا حداقل حامی آن هستند دیگر مصداق باطل و دوری از حق و ظلم شکل میگیرد
در این شرایط تبری از باطل و ظلم بر همگان فرض و واجب است و خداوند متعال نیز وعده سختی به ظالمان داده است (باشند تا ببینند) ان شائ الله
این نکته یادمان نرود که ما نیز مراقب اعمال و رفتار و گفتارمان باشیم
جناب آقای رزمندهی دفاع مقدس!
پاسخ جنابعالی ملاحظه شد. متأسفانه شما به دلیل نگاه ناروایی که به واقعیات دارید (و آنرا در ادبیات نوشتاری خود نیز بهخوبی بروز دادهاید.) قضاوت نادرستی از برخی گذارهها دارید و کماکان نتوانستهاید دلیل منطقی برای ادعای خود ارائه نمایید. بویژه آنکه همچون آقای موسوی از عبارت تکراری «برای همه آشکارا و بوضوح نمایان شد.» (!!) استفاده کردهاید که معلوم نیست چرا و چگونه مدعی درستی این عبارت هستید.
در هر صورت تصور حقیر این است که میتوانیم در اینباره بیشتر با هم گفتگو کنیم.
در همین فرصت پیشنهاد میکنم سایت کلمه مجال این گفتگو را فراهم آورد تا در همین جا و یا جای مناسب دیگری مفصلتر به گفتگو بنشینیم. مشروط بر اینکه میدان گفتگو با عبارات و گفتارهای احساسی موافقین و مخالفین آلوده نشده و امکان انتشار بدون سانسور نظرات طرفین فراهم گردد. ضمن آنکه غرض، ارائهی مدعای مستند به منظور کشف واقعیت باشد و نه گفتار شعارآلود و منطقسوز.
برقرار باشید.
بنام خدای خمینی(س)
برادر گرامی: نگاهی(بنده و بسیاری از مردم!) که آمار محسن رضایی در سیما را، بالا و پایین میبیند و بعد دست پاچگی و توجیه مضحک شورای نگهبان را میبنید و بعد قطع کامل اس ام اس ها که اصلا در زمان دیگر بهمین منظور استفاده میشود و توجیح آقای مشفق در جایی که قرنطیه ای کامل وزرات کشور ایجاد کرده بودند و دهها مورد تخلف و تقلب دیگر حتی از خلاف قانون رفتار خود بزرگان شما که شما همه را میدانید!! پس شواهد روشن و مشخص است و برای اثبات حق حتما میبایست رای گیری مجدد صورت میگرفت!بقول ایت الله صانعی میگویند شخصی روبروی حوض آبی بود میگفت در آن آب نیست، از او انکار و از دیگران اصرار! تا عاقلی پیدا شد طرف را گرفت و از سر تا پا کرد درون حوض! و گفت حالا آب است یا نه!؟
عزیز برادر؛ شاهد از غیب آمد. میگویی تقلب، متن همین خبر را بخوان. خانم محتشمی همسر سیدمصطفی تاجزاده رئیس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور و مجری انتخابات مجلس ششم به قاضی القضات گفته اند که چرا به شکایت ده ساله همسرم از آقای جنتی رئیس شورای نگهبان تا به حال رسیدگی نشده. میدانی در انتخابات مجلس ششم چه اتفاقی افتاده؟ نمیدانی که اینگونه دُرافشانی میکنی دیگر عزیز جان. در انتخابات مجلس ششم آقایان حداد عادل، احمدی نژاد، مرتضی نبوی، جواد لاریجانی، عسگراولادی، باهنر و خلاصه تمامی گنده های جناح راست “ادعای تقلب” نمودند و آقای جنتی هم مهر تایید بر ادعای آنها زد و ۲۵ درصد آرای تهران و برخی شهرهای دیگر را باطل کرد! و تا آنجایی آرا باطل شد تا آقای حداد عادل نورچشمی به عنوان رئیس فراکسیون اقلیت مجلس ششم از خارج لیست منتخبان به داخل لیست منتخبان وارد شوند! خیلی بد است که حافظه تاریخی ما اینقدر ضعیف باشد! میتوانید لینکهای زیر را یک مروری بفرمایید تا با هویت واقعی زعمایتان بیشتر آشنا شوید:
http://www.parlemannews.ir/?n=8209
شورای نگهبان در سال هفتاد و نه خطاب به وزارت کشور: وقتی که مثلا آمار رسمی کل جمعیت واجد شرایط رای در یک حوزه انتخابیه را ۲۳۹۲۷ نفراعلام میکنند چگونه از صندوقهای آن حوزه بیش از ۴۶۰۰۰ رای استخراج میشود!؟
http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1379/790308/siasi.htm#siasi11
درباره معذورات امنیتی هم همین بس که شما تصور کنید میرحسین اگر تنها همین یک جمله را میگفت چه زلزله ای که برپا نمیشد و همه ملت پشت میرحسین میایستادند و کل حکومت به چالش امنیتی مبتلا میشد:
“میرحسین در جواب افشاگریهای فسادهای مالی توسط احمدی نژاد: بنده ۲۰ سال داوطلبانه از قدرت دوری گزیدم و جنابعالی علیرغم کنکاش گسترده و ریز به ریز تمامی اجزای زندگی بنده به کوچکترین فسادی برای بنده نرسیده اید و دائم از دیگران مثال می آورید.
۱- قوه قضائیه به صورت تمام و کمال در این ۲۰ سال اختیارش در دستان بالاترین مقام نظام بوده است پس سوالات شما را شخص دیگری باید پاسخ دهد.
۲-با فرض بی توجهی نظام به عدالت و فساد اقتصادی در این ۲۰ سال، همین افشاگریهایی را که میگویید چرا در طول این ۴ سال ریاست جمهوری خود پیگیری نکردید و تنها برای شب انتخابات گذاشتید؟
۳-چرا وقتی پالیزدار که این اسناد را از قوه قضائیه خارج کرده بود و در اختیار شما قرار داده بود به دلیل خارج کردن اسناد محرمانه نظام از قوه قضائیه، زندانی شد و حکم طویل المدت زندان ۱۰ ساله گرفت، از وی حمایت نکردید و مانند یک دستمال مصرف شده، وی را دور انداختید؟
۴- چرا همراه فسادهای مالی که بیشتر هم از جریان سنتی اصولگرا برشمردید و به بنده هم ارتباطی ندارد، به فسادهای حلقه نزدیک خود از آقایان رحیمی و محصولی و کردان گرفته تا دیگران، کوچکترین اشاره ای نکردید؟”
فاعتبروا یا اولی الابصار
با سلام به برادر عباس
شروط خوبی برای گفتگو و مناظره گذاشته بودی اگرچه خود برخی از آن شروط را رعایت نمی کنی مثل احساسی سخن نگفتن و مستند حرف زدن. ای کاش به جای اینکه این پیشنهاد(مناظره با رزمنده دفاع مقدس) را به کلمه عزیز با این امکانات بسیار محدودش می دادی، آن را به صدا و سیمایی که با مالیات تو و من و رزمنده دفاع مقدس و بقیه اداره می شود اما همیشه در جهت ترویج عقیده تو و دوستانت عمل می کند پیشنهاد چنین کار ارزشمندی را می دادی.
اما عجالتا” عنایت بفرمایید و به این چند سوال بنده پاسخ بدهید تا معلوم شود ادعای تقلب قابل تأمل(نمی گویم قطعی تا نگویی غیر مستند حرف زده ای!) بوده است یا نه؟
۱- چرا ۹ نفر از اعضای شورای نگهبان پیش از انتخابات صریحا” در حمایت از احمدی نژاد موضع گرفته بودند و به اصطلاح حقوقدانی مانند الهام حتی در گردهمایی مصلی در کنار احمدی نژاد حاضر شده و بجای او سخنرانی کرد!
۲- به نظر شما می شود به داوری چنین افرادی در شورای نگهبان که حتی شکیبایی پنهان کردن نظرشان برای دو هفته را ندارند، اطمینان کرد؟
۳- رهبری بر اساس کدام قانون پیش از تأیید صحت انتخابات توسط همین شورای نگهبان غیر بیطرف، به احمدی نژاد تبریک گفت و جالب اینکه در پیام خود بر رأی ۲۴ میلیونی وی تأکید کرد؟
۴- رهبری بر اساس کدام قانون در نماز جمعه و وقتی که هنوز بررسی ها در مورد اعتراض شدید سه کاندیدای دیگر حتی شروع هم نشده بود، اعلام کرد بنظر ایشان تقلب نشده و اصلا” تقلب تا این حد امکان پذیر نیست؟
۵- آیا باید در انتخابات حتما” ده میلیون تقلب بشود تا آن انتخابات باطل شود و یا بر اساس قانون چنانچه تخلفاتی احراز شود که بر نتیجه انتخابات تأثیر گذار باشد، آن انتخابات باطل است؟(مثلا” در یکی از استانها چون کاندیدایی اقدام به توزیع لباس ورزشی در برخی مناطق حوزه انتخابیه کرده بود، شورای نگهبان آن انتخابات را باطل کرد)
۶- چرا حاکمیت تن به خواسته نامزدهای معترض مبنی بر تطبیق ته برگ تعرفه ها با کد ملی سازمان ثبت احوال برای اطمینان از صحت تعداد آراء خارج شده از صندوق نداد؟
۷- توزیع سهام عدالت در آستانه انتخابات، اجرای نظام هماهنگ حقوق در اردیبهشت ماه۸۸(پس از گذشت سه سال از تصویب مجلس)، توزیع بن کارمندی در ادارات سراسر کشور در خرداد ماه، افزایش جهشی حقوق بازنشستگان در آستانه انتخابات، مسافرت از استانی به استان دیگر در ایام تبلیغات با استفاده از هلی کوپتر توسط احمدی نژاد، بمباران خبری صدا و سیما در ایام تبلیغات در مورد خدمات دولت و … دهها مورد تخلف دیگر بنظر شما آیا بر انتخابات تأثیر گذار بوده یا نه؟ جالب اینکه برخی از این اقدامات به حدی رسوا کننده بود که هنوز هم همگان را به حیرت می اندازد. مثلا” دهها تن از معلمان در سال های قبل از ۸۸ به دلیل اعتراض به همین عدم اجرای قانون نظام هماهنگ حقوق توسط دولت، به زندان افتاده و یا تبعید شده بودند که به یکباره ظرف اردیبهشت ماه ۸۸ تمامی احکام کارکنان بر اساس این قانون صادر و ابلاغ شد و یا افزایش جهشی حقوق بازنشستگان چون منبع قانونی نداشت دو ماه پس از انتخابات لغو و مبالغ داده شده هم از فیش حقوقی آنان کسر شد.
۸- چرا برخلاف تمامی سی انتخابات گذشته ابتدا مجموع آراء(آنهم در کمتر از دو ساعت از پایان زمان رأی گیری!) اعلام شده و سپس در طول یک هفته ی بعدی آمار شهر ها و استان ها به تفکیک اعلام شد؟
۹- آمار آراء تهران میر حسین موسوی چگونه به یکباره از ۸۰۰ هزار رأی به ۲ میلیون رأی ارتقاء یافت؟
۱۰- آمار محسن رضایی چگونه به جای افزایش، ثابت که نماند هیچ، کاهش هم پیدا کرد؟
۱۱- چگونه تامرز بیش از بیست و یک میلیون رأی(در زمانی که آراء به تفکیک اعلام می شد)، هیچ رأی باطله ای اعلام نشده و به عبارتی مجموع آراء چهار نامزد برابر آراء به اصطلاح مأخوذه بود؟
اگر لطف کرده و همین چند سؤال ناقابل بنده را (با کمک همکاران محترمتان که احتمال می دهم با کمک هم اینگونه کامنت ها را تهیه میفرمایید) پاسخ دهید آنگاه می شود در مورد ادامه مناظره تصمیم گیری کرد.
سبز و سربلند باشید
با سلام به برادر عباس
شروط خوبی برای گفتگو و مناظره گذاشته بودی اگرچه خود برخی از آن شروط را رعایت نمی کنی مثل احساسی سخن نگفتن و مستند حرف زدن. ای کاش به جای اینکه این پیشنهاد(مناظره با رزمنده دفاع مقدس) را به کلمه عزیز با این امکانات بسیار محدودش می دادی، آن را به صدا و سیمایی که با مالیات تو و من و رزمنده دفاع مقدس و بقیه اداره می شود اما همیشه در جهت ترویج عقیده تو و دوستانت عمل می کند پیشنهاد چنین کار ارزشمندی را می دادی.
اما عجالتا” عنایت بفرمایید و به این چند سوال بنده پاسخ بدهید تا معلوم شود ادعای تقلب قابل تأمل(نمی گویم قطعی تا نگویی غیر مستند حرف زده ای!) بوده است یا نه؟
۱- چرا ۹ نفر از اعضای شورای نگهبان پیش از انتخابات صریحا” در حمایت از احمدی نژاد موضع گرفته بودند و به اصطلاح حقوقدانی مانند الهام حتی در گردهمایی مصلی در کنار احمدی نژاد حاضر شده و بجای او سخنرانی کرد!
۲- به نظر شما می شود به داوری چنین افرادی در شورای نگهبان که حتی شکیبایی پنهان کردن نظرشان برای دو هفته را ندارند، اطمینان کرد؟
۳- رهبری بر اساس کدام قانون پیش از تأیید صحت انتخابات توسط همین شورای نگهبان غیر بیطرف، به احمدی نژاد تبریک گفت و جالب اینکه در پیام خود بر رأی ۲۴ میلیونی وی تأکید کرد؟
۴- رهبری بر اساس کدام قانون در نماز جمعه و وقتی که هنوز بررسی ها در مورد اعتراض شدید سه کاندیدای دیگر حتی شروع هم نشده بود، اعلام کرد بنظر ایشان تقلب نشده و اصلا” تقلب تا این حد امکان پذیر نیست؟
۵- آیا باید در انتخابات حتما” ده میلیون تقلب بشود تا آن انتخابات باطل شود و یا بر اساس قانون چنانچه تخلفاتی احراز شود که بر نتیجه انتخابات تأثیر گذار باشد، آن انتخابات باطل است؟(مثلا” در یکی از استانها چون کاندیدایی اقدام به توزیع لباس ورزشی در برخی مناطق حوزه انتخابیه کرده بود، شورای نگهبان آن انتخابات را باطل کرد)
۶- چرا حاکمیت تن به خواسته نامزدهای معترض مبنی بر تطبیق ته برگ تعرفه ها با کد ملی سازمان ثبت احوال برای اطمینان از صحت تعداد آراء خارج شده از صندوق نداد؟
۷- توزیع سهام عدالت در آستانه انتخابات، اجرای نظام هماهنگ حقوق در اردیبهشت ماه۸۸(پس از گذشت سه سال از تصویب مجلس)، توزیع بن کارمندی در ادارات سراسر کشور در خرداد ماه، افزایش جهشی حقوق بازنشستگان در آستانه انتخابات، مسافرت از استانی به استان دیگر در ایام تبلیغات با استفاده از هلی کوپتر توسط احمدی نژاد، بمباران خبری صدا و سیما در ایام تبلیغات در مورد خدمات دولت و … دهها مورد تخلف دیگر بنظر شما آیا بر انتخابات تأثیر گذار بوده یا نه؟ جالب اینکه برخی از این اقدامات به حدی رسوا کننده بود که هنوز هم همگان را به حیرت می اندازد. مثلا” دهها تن از معلمان در سال های قبل از ۸۸ به دلیل اعتراض به همین عدم اجرای قانون نظام هماهنگ حقوق توسط دولت، به زندان افتاده و یا تبعید شده بودند که به یکباره ظرف اردیبهشت ماه ۸۸ تمامی احکام کارکنان بر اساس این قانون صادر و ابلاغ شد و یا افزایش جهشی حقوق بازنشستگان چون منبع قانونی نداشت دو ماه پس از انتخابات لغو و مبالغ داده شده هم از فیش حقوقی آنان کسر شد.
۸- چرا برخلاف تمامی سی انتخابات گذشته ابتدا مجموع آراء(آنهم در کمتر از دو ساعت از پایان زمان رأی گیری!) اعلام شده و سپس در طول یک هفته ی بعدی آمار شهر ها و استان ها به تفکیک اعلام شد؟
۹- آمار آراء تهران میر حسین موسوی چگونه به یکباره از ۸۰۰ هزار رأی به ۲ میلیون رأی ارتقاء یافت؟
۱۰- آمار محسن رضایی چگونه به جای افزایش، ثابت که نماند هیچ، کاهش هم پیدا کرد؟
۱۱- چگونه تامرز بیش از بیست و یک میلیون رأی(در زمانی که آراء به تفکیک اعلام می شد)، هیچ رأی باطله ای اعلام نشده و به عبارتی مجموع آراء چهار نامزد برابر آراء به اصطلاح مأخوذه بود؟
اگر لطف کرده و همین چند سؤال ناقابل بنده را (با کمک همکاران محترمتان که احتمال می دهم با همکاری هم اینگونه کامنت ها را تهیه میفرمایید) پاسخ دهید آنگاه می شود در مورد ادامه مناظره تصمیم گیری کرد.
از کلمه هم میخواهم که اینگونه صفحات را زود خارج نفرماید.
سبز و سربلند باشید
بنام خدای خمینی(س)
برادرعزیز! بنده دقیقا همون موقع مناظره احمدی نژاد با سید بزرگوار موسوی گفتم: احمدی نژاد با سوء استفاده هم از محظورات اخلاقی و هم بحث امنیتی موسوی، ناجوانمردانه بر میرحسین تاخت!!مثلا شما دقت کنید: بحث تداخل کار آقای خامنه ای و سید بزرگوار موسوی در دهه شصت، که متاسفانه آقای احمدی نژاد آنرا در جریان مناظره برعکس جلوه داد، اگر میخواست موسوی از خود دفاع کند چه باید میکرد!؟ آیا نباید مخالفت بسیار سنگینی جناح راست از جمله همین آقای خامنه ای(مثلا ولایتمدار!) را طرح میکرد!؟ و آیا مورد اصلا امکان پذیر بود!؟مناظره ای که روزنامه کیهان از آن بعنوان «بغض فرو خفته رهبری در دهه شصت» نام میبرد!!؟ مناظره احمدی نژاد یک مناظره پرفریب، ضد امام(س) بطور کامل، همراه با قلب واقعیات بود و اصلا این مناظره عیار صداقت جناح راست، از بزرگ و کوچکشان را نمایان ساخت که بنده براحتی قادرم، هرکس که دوست داشت هم در این زمینه و هم در زمینه های دیگر بحثی مفصلی داشته باشم و حتی بارها به سایت کلمه هم توصیه کرده ام علیرغم سنگینی کار و همچنین خطرات بسیار زیادی که برای دوستان هست امکانات یک صفحه وب پویا را برای همین منظور فراهم کنند یعنی صفحه وبی که آرشیو نشود و گفتم با وجود اسناد مدارک فروان چه در خصوص دهه شصت( از جمله دروغ پردازیهای امثال پناهیان و طائب و….) و چه در خصوص تهمتهای فراوان و بی پایه و اساس این جناح در پارسال و امسال و با وجود دوستان بسیار فعالی چون شما میتوان براحتی بر قبلهای پاک و سالم و عاری از تعصبات کور فائق شد و این موهبتی است بسیار بزرگ است!! به آقای عباس هم میگوییم حاضریم با شما و طیف شما(سایبری شما!!) و هر آنکس که شما بخواهید در این خصوص بحثی داشته باشیم تا کاملا سره از ناسره کاملا مشخص گردد!!
عزیز برادر؛ شاهد از غیب آمد. میگویی تقلب، متن خبر همین صفحه را بخوان. خانم محتشمی همسر سیدمصطفی تاجزاده رئیس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور و مجری انتخابات مجلس ششم به قاضی القضات گفته اند که چرا به شکایت ده ساله همسرم از آقای جنتی رئیس شورای نگهبان تا به حال رسیدگی نشده. میدانی در انتخابات مجلس ششم چه اتفاقی افتاده؟ نمیدانی که اینگونه دُرافشانی میکنی دیگر عزیز جان. در انتخابات مجلس ششم آقایان حداد عادل، احمدی نژاد، مرتضی نبوی، جواد لاریجانی، عسگراولادی، باهنر و خلاصه تمامی بزرگان جناح راستی که اتفاقن همانهایی که در حال حاضر به ادعای تقلب میتازند، خودشان “ادعای تقلب” نمودند و آقای جنتی هم مهر تایید بر ادعای آنها زد و ۲۵ درصد آرای تهران و برخی شهرهای دیگر را باطل کرد! و تا آنجایی آرا باطل شد تا آقای حداد عادل نورچشمی به عنوان رئیس فراکسیون اقلیت مجلس ششم از خارج لیست منتخبان به داخل لیست منتخبان وارد شوند! خیلی بد است که حافظه تاریخی ما اینقدر ضعیف باشد! میتوانید لینکهای زیر را یک مروری بفرمایید تا با هویت واقعی زعمایتان بیشتر آشنا شوید:
http://www.parlemannews.ir/?n=8209
شورای نگهبان در سال هفتاد و نه خطاب به وزارت کشور: وقتی که مثلا آمار رسمی کل جمعیت واجد شرایط رای در یک حوزه انتخابیه را ۲۳۹۲۷ نفراعلام میکنند چگونه از صندوقهای آن حوزه بیش از ۴۶۰۰۰ رای استخراج میشود!؟
http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1379/790308/siasi.htm#siasi11
آقای عباس، درباره معذورات امنیتی گفتید چه معذورات امنیتی. همین بس که شما تصور کنید میرحسین اگر تنها همین یک جمله را میگفت چه زلزله ای که برپا نمیشد و همه ملت پشت میرحسین میایستادند و کل حکومت به چالش امنیتی مبتلا میشد که میرحسین مصالح امنیتی و خط قرمزهای امنیتی مملکت را در نظر گرفت:
“میرحسین در جواب افشاگریهای فسادهای مالی توسط احمدی نژاد اگر میگفت: بنده ۲۰ سال داوطلبانه از قدرت دوری گزیدم و جنابعالی علیرغم کنکاش گسترده و ریز به ریز تمامی اجزای زندگی بنده به کوچکترین فسادی برای بنده نرسیده اید و دائم از دیگران مثال می آورید.
۱- قوه قضائیه به صورت تمام و کمال در این ۲۰ سال اختیارش در دستان بالاترین مقام نظام بوده است پس سوالات شما را شخص دیگری باید پاسخ دهد.
۲- با فرض بی توجهی نظام به عدالت و فساد اقتصادی در این ۲۰ سال، همین افشاگریهایی را که میگویید چرا در طول این ۴ سال ریاست جمهوری خود پیگیری نکردید و تنها برای شب انتخابات گذاشتید؟
۳- چرا وقتی پالیزدار که این اسناد را از قوه قضائیه خارج کرده بود و در اختیار شما قرار داده بود به دلیل خارج کردن اسناد محرمانه نظام از قوه قضائیه، زندانی شد و حکم طویل المدت زندان ۱۰ ساله گرفت، از وی حمایت نکردید و مانند یک دستمال مصرف شده، وی را دور انداختید؟
۴- چرا همراه فسادهای مالی که بیشتر هم از جریان سنتی اصولگرا برشمردید و به بنده هم ارتباطی ندارد، به فسادهای حلقه نزدیک خود از آقایان رحیمی و محصولی و کردان گرفته تا دیگران، کوچکترین اشاره ای نکردید؟”
فاعتبروا یا اولی الابصار
آقای عباس، شما به تقلب اشاره کردید. باید خوب بدانید که در میان چهار نامزد انتخابات، آقای محسن رضایی و ستادشان بیشترین مصادیق تقلب را ریز به ریز برمیشمردند. ممکن است ایشان و سایت تابناک هم اکنون مقداری مبتلا به فراموشی شده باشند ولی از حافظه تاریخی مردم هیچگاه مسائل پاک نخواهد شد. مخصوصن که در حال حاضر با پیشرفت تکنولوژی در فضای مجازی آرشیو تمامی مطالب موجود است. بد نیست نگاهی به ادعاهای آقای محسن رضایی، ستاد ایشان و سایت تابناک بیندازید:
آقای محسن رضایی در نامه به آیت الله جنتی مدعی شدند که نتیجه تجمیع آرای ثبت شده و امضا شده فرمهای وزارت کشور توسط ناظران ایشان، منجر به ۷ تا ۹ میلیون رای قطعی برای ایشان شده است.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51890
کدخدایی: محسن رضایی در نامهای به تاریخ ۲۴/۳/۸۸ بیان کردند برآورد ستادهای و کارشناسان نشان میدهد که اینجانب در بدبینانهترین وضعیت بین ۳.۵ تا ۷ میلیون رای داشتم هرچند که برخی از کارشناسان ۹ میلیون رای را نیز برآورد کردند. کدخدایی ادامه داد: براساس نامه ارسالی وی، مبنای محاسبه گزارش ناظران از محل شعب اخذ رای، تجمیع آرای بیش از هزار صندوق، نظرسنجیهای رسمی و مستقل کشور و اظهارات مردم و مسوولان ستادها است. کدخدایی در ادامه مدعی شد که رضایی تشویش اذهان عمومی میکند!
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=52375
امیدوار رضایی: ۷۰ تا ۸۰ درصد آرا با یک نوع خودکار و با یک خط مشترک به نفع یک کاندیدای خاص به صندوقها ریخته شده است.
http://www.khabaronline.ir/news-11634.aspx
کدخدایی در پاسخ به ادعای امیدوار رضایی، تصریح کرد: طبیعتاَ قوه قضائیه باید پیگیر این موضوعات بوده و با کسانی که اینگونه شایعات را مطرح میکنند، برخورد کند. زیرا شمارش آرا در مقابل دوربینهای صدا و سیما و هیاتهای نظارت و اجرایی شورای نگهبان صورت گرفت.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53664
تابناک: علت مشارکت بالای ۱۰۰ درصدی برخی حوزه های رای گیری؛ آقای دانشجو مدعی شدهاند که به دلیل فصل بهار و مسافرت پنجشنبه و جمعه، میزان مشارکت در برخی از حوزهها افزایش داشته است و استان مازندران را به طور مشخص نام بردهاند، اما برای آگاهی رئیس ستاد انتخابات کشور، باید گفت که خراسان جنوبی و شمالی و رضوی با همان پراکندگی جمعیتی ۲۳ حوزه آن مشارکت بالای ۹۵ درصد داشته، در صورتی که استان مازندران، تنها ده حوزه رأیگیری با مشارکت ۹۵ درصدی دارد که در این زمینه با حوزه کویری کرمان که همگان وضعیت آب و هوایی این استان را در این فصل میدانند، با داشتن مشارکت بالای ۹۵ درصد در ۹ حوزه رأیگیری با استان مازنداران که مصداق گفته ایشان است، برابری میکند. بنابراین، پراکندگی ۱۲۵ حوزه انتخاباتی که مشارکت در آن بین ۹۵ درصد تا ۱۴۱ درصد است، در سرتاسر ایران به نسبت تقسیم شده و جالب اینجاست که حوزهای مانند شهر اردبیل که اکنون در بین شهرهای ایران، بهترین آب و هوا را داشته و مناسبترین مکان برای مسافرت است، تنها در یک حوزه دارای مشارکت ۹۷ درصدی بوده است. دادن کلیه اطلاعات درست به مردم به ویژه تعداد آرای آنها، شاید در انتخابات گذشته ـ که حساسیت در جامعه نبوده ـ توجیهپذیر باشد، اما چگونه میتوان در این برهه حساس و دقت افکار عمومی، با بیان این مطلب که در دورههای گذشته این موضوع انجام نشده، توجیهات غیرمنطقی داد؟!
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=52556
توضیحات تابناک درباره خبر نتایج انتخابات و توضیح اینکه در مقطع کنونی تابناک برای انتشار اخبار واقعی انتخابات! محدودیت دارد: از کاربران عزیز تابناک میخواهیم به محدودیتهای این سایت در انتشار برخی اخبار در اوضاع کنونی ـ همانگونه که همواره مدنظر داشتهاید ـ عنایت داشته باشند.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51754
توضیح تابناک درباره آرای آقای رضایی و تاکید بر خلاف واقع بودن آرای اعلام شده آقای رضایی: نمی توان این آرای آقا محسن را باور کرد آنهم با آن همه بالا و پایین شدن ها روی صفحه تلویزیون.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=55182
سردبیر تابناک: تحلیلها آنگاه شفافتر شد که نماینده رضایی برای پیگیری شکایات وی از شورای نگهبان، پس از موضع گیری خاص عوامل ستاد انتخاباتی وزارت کشور و شورای نگهبان آشکارا اعلام کرد، یکی از دلایل اصلی انصراف دکتر رضایی از پیگیری شکایتهایش، همکاری نکردن عوامل اجرایی و نظارتی در این زمینه و بینتیجه دانستن این تلاشها با رویه موجود بوده است. شاید همین چالشها بود که شورای نگهبان را متوجه این موضوع ساخت که اگر رویه به اینگونه باشد و تنها معترض انتخابات که تام و تمام، اعتراضاتش را بر پایه قانون و از مجاری قانونی پیگیری کرده است نیز از این فرایند اعلام انصراف کند، سنگینی اعتراضات به شورای نگهبان و تصور بسته به نظر رسیدن راههای قانونی اعتراض به نتیجه انتخابات در جامعه، شکل پررنگتری(!!!) را به خود خواهد گرفت.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53213
محسن رضایی ۲ روز قبل از انتخابات تنها نامزدی بود که چند روز قبل از انتخابات خود را برنده قطعی مرحله اول انتخابات اعلام کرده بود: نیک میدانید که انتخابات، سه قطبی شده و با مشارکت حداکثری مردم، هیچ یک از نامزدها در دور نخست موفق به کسب بیش از پنجاه درصد آرا نخواهند شد و بالطبع با همت و اراده و رأی شما ملت بزرگ، اینجانب یکی از نامزدهای دور دوم خواهم بود.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51496
دکتر علی احمدی، نماینده محسن رضایی، برای پیگیری شکایات انتخاباتی، در واکنش به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد: بازشماری آرا به دلیل همکاری نکردن شورای نگهبان و وزارت کشور، در هیچ یک از استانها و حوزههای مورد توافق صورت نگرفته است. بنابراین، سخنان آقای کدخدایی و اطلاعیه ستاد انتخابات کشور، خلاف واقع بوده و تکذیب میشود. وی همچنین افزوده است: البته اگر آقایان اظهارات خلاف واقع را تکذیب نکرده و به چنین سخنانی ادامه دهند، آنگاه مجبور خواهیم شد، مکاتبات با شورای نگهبان و دلایل و مستنداتی که منجر به انصراف و پیگیری نکردن آقای رضایی از بازشماری آرا شده است، منتشر کنیم تا ملت شریف ایران در جریان حقایق این اقدام و رخدادهای پشت صحنه آن قرار گیرند. نماینده دکتر محسن رضایی در شورای نگهبان، تأکید کرد: ما حق پیگیری و شکایت از خاطیان و متخلفان احتمالی حقیقی یا حقوقی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در مراجع قانونی و قضایی وفق اصول ۳۴ و ۱۵۹ قانون اساسی و ماده ۹۴ قانون انتخابات ریاست جمهوری کشور را برای خود محفوظ میدانیم.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=52925
عطاالله مهرابی نماینده محسن رضایی در وزارت کشور در رابطه با نظارت بر بازشماری آرا در پاسخ به مطالب درج شده در سایتهای خبری برگرفته از سایت وزارت کشور و اظهارات رئیس ستاد انتخابات کشور در شبکه خبراظهار داشت : مطالب صورتجلسات منتشره در سایت وزارت کشور که به صورت یکجانبه و ناقص منتشر گردیده اولا به صورت غیر رسمی بوده و ثانیا خارج ازچارچوب کلی مورد توافق و قبل از طی شدن روند تطبیق فرم های چهار گانه صورت پذیرفته که به هیچ وجه قابل تعمیم به کل نبوده و نیست . این عضو ستاد محسن رضایی همچنین گفت : نکته مبهم دیگری که همچنان وزارت کشور از پاسخ به آن امتناع می ورزد تعارض و تناقض در آرای اعلامی است به گونه ای که در بامداد روز شنبه مورخ ۲۳/۳/۸۸ از مجموع سی میلیون آرای ماخوذه آقای رضایی ۶۳۰ هزار رای کسب کرده بود و بعدازظهر همان روز با اعلام ۳۴ میلیون رای آرای دکتر رضایی با ۶۰ هزار کاهش اعلام گردید. به گزارش مهر وی اضافه کرد : یکی از سئوالات جدی در خصوص بررسی و ابطال حوزه ها وصندوقهای مریض بوده است یعنی حوزه هایی که تعداد افراد شرکت کننده بیشتر از واجدین شرایط در آن حوزه ها بوده است که اتفاقا در بسیاری از آنها آرای یک کاندیدا بیش از ۷۵ درصد از کل آرای این حوزه ها را به خود اختصاص داده است و یا شعبه هایی که آرای برخی کاندیداها در آن صفر بوده یا این کاندیداها در آن شعبه ها نماینده ناظر نداشته اند و یا صندوقهای سیار که در انتقال از یک مکان به مکان دیگر از دیدرس ناظرین کاندیداها دور بوده اند.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53410
بنام خدای خمینی(س)
آقای رضایی قبل از آنکه بنا به دلایلی(که بنده و بسیاری نظرمان این است که ایشان بخاطر آینده سیاسی خویش اینچنین دستهای خود را بالا برده است!) با دلایل کاملا متقن که همگی شاهد آن هستیم بدنبال گرفتن حق از دست رفته بود و تا آنجا که امیدوار رضایی بعد از آنکه کاملا از استفیای حق توسط شورای نگهبان ناامید شد دست از تلاش برداشت که همگان فکر میکردند که رضایی تسلیم شده است ولی واقعیت با مصاحبه امیدوار رضایی کاملا برملاشد!جالب است بر اساس مواردی که در سطح شهر و در انظار عموم اتفاق افتاده بود نیروهای لباس شخصی با شکستن شیشه ها و… انداختن آن به گردن جنبش سبز(طبق معمول) قصد ایجاد فضای امنیتی و وانمود کردن به برنداز بودن جنبش سبز را داشتند که البته در روزهای اول مقداری موفق شدند ولی بسرعت این قضیه به اصطلاح لو رفت و محسن رضایی در صحبتی از ایجاد فضای امنیتی برای سرکوب جنبش سبز خبر داد!!
واقعا متاسفم که عباس هنوز متوجه نشده که تقلب شده تمام صندوقها تو خرابه های یکی از ساختمانهای فرمانداری شیراز پیدا کردند که جابجا کردند
آقایون به اصطلاح بسیجی که فکر میکنند خیلی با بصیرتند بدانند وبخوانند:
شما از حمایت آمریکا و غربی ها از سبزها صحبت کردید (و بدها)..
به نظر شما آیا آمریکا و غربی ها نمیدانند که مردم ایران با آنها(غربی ها) دشمنند؟
فکر میکنید نمیدانند به تزویر از چه کسی حمایت کنند تا یکی به اصطلاح با بصیرتی مثل شما در کشور اورا فتنه گر بخوانی؟
آیا کشور حیله گری مثل انگلیس سیاست اصلیش همین حمایت هاست؟پشت پرده اش چیزی نیست؟
آیا میدانید آقای احمدی نژاد تا بحال از دهها قطعنامه که میتوانست علیه اسراییل صادر شود جلوگیری کرده با آن صحبت های بابصیرتشان؟
دشمن اصلی امریکا و انگلستان در ایران همین جنبش مردمیست..
باسلام میخواستم به این اقای بسیجی بگویم که همانند حکومت قبل که بعد از فروپاشی خیلی از اسناد رو شد شما هم منتظر ان باشید که تمام اسناد رو خواهد شد وای به حال ان دوران
مقدمتاً:
۱. بهتر است بهجای استفاده از عناوینی نظیر «رزمندهی دفاع مقدس» و … از نام کوچک خود یا دستکم یک نام مستعار استفاده نمایید. اینگونه، پایبندی شما به تمرکز بر منطق بحث بیشتر نمودار خواهد شد. قطعاً شما تصور نمیکنید که تنها رزمندهی دفاع مقدس شما هستید! و یا رزمندهی دفاع مقدس بودن تفوق منطقی ایجاد میکند.
۲. با توجه به اینکه موضوع بحث، تقلب در انتخابات است. بهتر است تنها بر این موضوع تمرکز کنیم و از پراکنده گویی بپرهیزیم.
۳. این عنوان از صفحهی اول سایت کلمه خارج شده، پیشنهاد میکنم به شکلی امکان مشاهدهی آن در صفحهی اول فراهم گردد.
۴. از درج پیامهای احساسی و پراکنده جلوگیری شود.
و اما در مورد ایراداتی که مطرح کردهاید، هرچند موضوع جدیدی در آن وجود نداشته و پیشتر، پاسخ آنها به صورت مفصل و متقن داده شده ولیکن از آنجا که ظاهراً شما بنا ندارید به آن پاسخها اعتنا کرده و تنها قصد تکرار همان موارد را دارید نکاتی را عرض میکنم:
الف) در مورد ایرادات آقای محسن رضایی:
۱. بر خلاف گفتهی شما ایشان مدعی نه میلیون رأی بر اساس تجمیع صورتجلسهی صندوقهای رأی نبودهاند. (برای اثبات موضوع به همان سندی که خودتان ارجاع دادهاید مراجعه فرمایید!)
۲. اگر بنا بود ادعای هر کس در مورد میزان آراء وی پذیرفته شود، با ادعای ۷ میلونی آقای کروبی، ۹ میلیون آقای رضایی، ۲۵ تا ۳۰ میلیونی آقای موسوی و ۷ میلونی آقای احمدینژاد (به ادعای دوستان شما) با کمبود رأی نفوس ایرانی مواجه میشدیم که احتمالاً مورد تأیید شما نیز نمیباشد!
۳. بنا بهدرخواست آقای محسن رضایی تعدادی از صندوقهای رأی مورد اعتراض ایشان در حضور نمایندهی ایشان شمارش شد که تغییری مشاهده نشد.
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8804040519
4. آقای محسن رضایی بعدها در مصاحبه با ویژهنامهی همشهری ادعای برادر خود در مورد نگارش تعرفهها توسط یک خودکار را رد کردند.
۵. و در نهایت اینکه بهترین پاسخ به ادعای شما را خود آقای رضایی در همان مصاحبه دادهاند که بهصراحت تقلب در انتخابات را رد کردهاند و شما میتوانید مراجعه فرموده و مفصلاً مطالعه فرمایید. http://rezaee.ir/vdcenn8z.jh87ei9bbj.html
ب) دربارهی سایر موارد:
۱. برای اثبات تقلب، سادهترین، منطقیترین و قابلاطمینانترین شیوه، شمارش درصدی از آراء به صورت تصادفی و یا صندوقهای مورد نظر کاندیداهای معترض است. بدیهی است در صورت مشاهدهی اختلاف، بازشماری را تا آخرین صندوق میتوان ادامه داد. علت سرباززدن آقایان از این شیوه که در تمامی دنیا نیز مرسوم است چه بود؟ اگر آقایان مدعی شمارش تمام آراء بودند چرا از دهدرصد آن شروع نکردند و یا حداقل صندوقهایی که مطمئن بودند که در آنها تقلب شدهاست را معرفی نکردند تا بازشماری از آنها آغاز شود؟ این نوعی نقض غرض است.
ج) یک پیشنهاد ساده، عملی و اطمینانبخش
گزارهی مفروض: ستاد آقای مهندس موسوی در سایت کلمه، در همان زمان انتخابات اعلام کرد که حدود ۵۰ هزار نفر از نمایندگان ایشان بر سر صندوقهای رأی حاضر بودهاند. اگر بپذیریم که ادعای بعدی این ستاد مبنی بر اشکالتراشی در حضور این نمایندگان بر سر صندوقها صحت داشته و فرض کنیم۹۰ درصد این افراد قادر به حضور بر سر صندوقهای رأی نشدهاند!! (که فرضی بسیار فراخدستانه است.) پس میتوانیم فرض کنیم که دستکم ۵ هزار نفر از ناظرین ایشان در سر صندوقهای رأی حضور داشته و بر صحت و یا سقم حدود ۵ میلیون رأی ریزی نظارت داشتهاند و در نهایت صورتجلسهی صندوق را امضاء کرده و نسخهای از آن را هم در اختیار ستاد آقای موسوی قرار دادهاند. طبیعتاً این افراد نیز تنها مرجعی بودهاند که میتوانستهاند به آقای موسوی در مورد رأی بالای ایشان و پیروزی در انتخابات اطمینان دهند.
لطفاً به عنوان یک هموطن از آنجا که همگی خود را دلسوز کشورمان میدانیم و بهدنبال مشخص شدن حق هستیم به این پیشنهاد بهدرستی و بدون هرگونه تعصب بیمورد توجه کنیم:
وزارت کشور برای اولین بار فهرست تفکیکی صندوقها و همینطور حاصل جمع آنها را منتشر کرد و بر اساس آن مدعی بود که پیروزی با آقای احمدینژاد بودهاست. حال با یک اقدام بسیار ساده میتوان دروغگویی وزارت کشور را ثابت کرد و آن اینکه ستاد آقای موسوی تصویر و یا فهرست این فرمها را که به امضای نمایندگان آقای موسوی نیز رسیدهاست را منتشر کرده تا مغایرت شمارش یا همان مهندسی آراء در دستکم ۱۰ درصد از صندوقهای رأی برای افکار عمومی ثابت شود.
از شما بهعنوان یک هموطن خواهش میکنم بر این درخواست از ستاد آقای مهندس موسوی به عنوان یک مطالبهی عمومی اصرار ورزید و مصرانه از آنها بخواهید که با این اقدام وزارت کشور، شورای نگهبان و سایر نهادهای حکومتی را افشاء کنند تا سیهروی شود هر که در او غش باشد.
پاینده باشید.
آقای عباس؛ چرا فرار میکنید!؟ شما صراحتن تاکید نمودید که میرحسین در مناظره معذورات امنیتی نداشته است و سوال پرسیدید که کدام معذورات امنیتی؟ بنده به شما پاسخ صریح دادم که گویا بدجور از پاسخ بنده که خود پرسیده بودید در عجز ماندید که حالا میگویید فقط درباره تقلب صحبت میکنید و نه مسائل احساسی دیگر(حتا مسائلی که خودتان سوال پرسیده بودید!؟). به هرحال بنده معذورات امنیتی مناظره را که نفهدیم کجایش احساسی هست را دوباره مینوسیم به امید اینکه شما از مواجهه با آن فرار نکنید:
تصور کنید میرحسین اگر تنها همین یک جمله را میگفت چه زلزله ای که برپا نمیشد و همه ملت پشت میرحسین میایستادند و کل حکومت به چالش امنیتی مبتلا میشد:
“میرحسین در جواب افشاگریهای فسادهای مالی توسط احمدی نژاد اگر میگفت: بنده ۲۰ سال داوطلبانه از قدرت دوری گزیدم و جنابعالی علیرغم کنکاش گسترده و ریز به ریز تمامی اجزای زندگی بنده به کوچکترین فسادی برای بنده نرسیده اید و دائم از دیگران مثال می آورید.
۱- قوه قضائیه به صورت تمام و کمال در این ۲۰ سال اختیارش در دستان بالاترین مقام نظام بوده است پس سوالات شما را شخص دیگری باید پاسخ دهد.
۲- با فرض بی توجهی نظام به عدالت و فساد اقتصادی در این ۲۰ سال، همین افشاگریهایی را که میگویید چرا در طول این ۴ سال ریاست جمهوری خود پیگیری نکردید و تنها برای شب انتخابات گذاشتید؟
۳- چرا وقتی پالیزدار که این اسناد را از قوه قضائیه خارج کرده بود و در اختیار شما قرار داده بود به دلیل خارج کردن اسناد محرمانه نظام از قوه قضائیه، زندانی شد و حکم طویل المدت زندان ۱۰ ساله گرفت، از وی حمایت نکردید و مانند یک دستمال مصرف شده، وی را دور انداختید؟
۴- چرا همراه فسادهای مالی که بیشتر هم از جریان سنتی اصولگرا برشمردید و به بنده هم ارتباطی ندارد، به فسادهای حلقه نزدیک خود از آقایان رحیمی و محصولی و کردان گرفته تا دیگران، کوچکترین اشاره ای نکردید؟”
عاجزانه پاسخ صریح حضرتعالی به این موارد که شاه کلید ماجرا هستند را خواستارم
اما درباره تقلب هم ترجیح دادید کوچکترین اشاره ای به مستندات بنده ننمایید و یا متن نوشته بنده را نبینید! عاجزانه خواستار پاسخ حضرتعالی در این رابطه نیز هستم:
شاهد از غیب آمد. میگویید تقلب، متن خبر همین صفحه را بخوانید. خانم محتشمی همسر سیدمصطفی تاجزاده رئیس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور و مجری انتخابات مجلس ششم به قاضی القضات گفته اند که چرا به شکایت ده ساله همسرم از آقای جنتی رئیس شورای نگهبان تا به حال رسیدگی نشده. میدانید در انتخابات مجلس ششم چه اتفاقی افتاده؟ نمیدانید که اینگونه دُرافشانی میکنید دیگر عزیز جان. در انتخابات مجلس ششم آقایان حداد عادل، احمدی نژاد، مرتضی نبوی، جواد لاریجانی، عسگراولادی، باهنر و خلاصه تمامی بزرگان جناح راستی که اتفاقن همانهایی که در حال حاضر به ادعای تقلب میتازند، خودشان “ادعای تقلب” نمودند و آقای جنتی هم مهر تایید بر ادعای آنها زد و ۲۵ درصد آرای تهران و برخی شهرهای دیگر را باطل کرد! در حالی که تمامی ناظران شورای نگهبان و وزارت کشور که از مردم و معتمدین عادی محل بودند تمامی صورت جلسه صندوقها را امضا کرده بودند و ایرادها از جنس دیگری بود مثلن از جنس بیشتر بودن آرای صندوق حوزه های رای گیری از تعداد واجدین شرایط رای دادن در آن حوزه! تا آنجایی آرا باطل شد که آقای حداد عادل نورچشمی به عنوان رئیس فراکسیون اقلیت مجلس ششم از خارج لیست منتخبان به داخل لیست منتخبان وارد شوند! خیلی بد است که حافظه تاریخی ما اینقدر ضعیف باشد! میتوانید لینکهای زیر را یک مروری بفرمایید تا با هویت واقعی زعمایتان بیشتر آشنا شوید:
http://www.parlemannews.ir/?n=8209
شورای نگهبان در سال هفتاد و نه خطاب به وزارت کشور: وقتی که مثلا آمار رسمی کل جمعیت واجد شرایط رای در یک حوزه انتخابیه را ۲۳۹۲۷ نفراعلام میکنند چگونه از صندوقهای آن حوزه بیش از ۴۶۰۰۰ رای استخراج میشود!؟
http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1379/790308/siasi.htm#siasi11
http://www.youtube.com/watch?v=vXXilHGZ_18
اما درباره کامنت دوست دیگرمان که به لینکهای مستند تابناک(متعلق به رضایی)، خبرآنلاین(متعلق به لاریجانی) و … اشاره کرده بود. آقای عباس، لینک شما از سایت آقای رضایی مال همین امسال و دقیقن مربوط به یکسال بعد از انتخابات است و “یاور میرحسین ۴” خودش هم اشاره کرده بود که این آقایان هم اینک مبتلا به فراموشی شده اند و مواضعشان در تنقض ۱۸۰ درجه ای با یکسال پیش خودشان قرار دارد. فرمودید لینک اول تابناک و نامه آقای رضایی به صورتجلسات امضا شده توسط ناظرانشان اشاره نکرده است!! واقعن از قرائت یک متن فارسی هم عاجزید!؟ کلمات “تجمیع آراء” و “گزارش ناظرین اینجانب” را واقعن در متن رسمی نامه ایشان به آقای جنتی مشاهده ننمودید!؟ فرمودید ادعای امیدوار رضایی تکذیب شده!؟ به ضرس قاطع تا یکسال بعد از انتخابات تکذیب نشد و اگر بعد از آن هم شده که بنده شک دارم، مشمول همان قاعده آلزایمر دوستان میشود که بعد از خوابیدن تمام ماجراها دنبال منافع خودشان هستند. ضمنن اگر رسمن تکذیب میشد، یا خبرش از سایت خبرآنلاین متعلق به آقای لاریجانی حذف میشد و یا تکذیبیه اش هم الصاق میشد و در ضمن آقای امیدوار رضایی که تا به حال خودشان هیچ تکذیبیه ای صادر نکرده اند در همان بحبوحه انتخابات و بعد از ادعایشان نمیتوانستند از مجلس اصولگرا رای عضویت در هیئت رئیسه مجلس را بگیرند. میفرمایید ادعاهای شورای نگهبان در رابطه با آقای رضایی و ستادشان بر طبق خبر فارس نیوز. بنده در این رابطه جواب شما را نمیدهم و همانند “یاور میرحسین ۴” ارجاعتان میدهم به همان سایت تابناک و ستاد آقای رضایی که بعد از خبر فارس نیوز اینگونه اظهار نظر کردند:
دکتر علی احمدی، نماینده محسن رضایی، برای پیگیری شکایات انتخاباتی، در واکنش به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد: بازشماری آرا به دلیل همکاری نکردن شورای نگهبان و وزارت کشور، در هیچ یک از استانها و حوزههای مورد توافق صورت نگرفته است. بنابراین، سخنان آقای کدخدایی و اطلاعیه ستاد انتخابات کشور، خلاف واقع بوده و تکذیب میشود. وی همچنین افزوده است: البته اگر آقایان اظهارات خلاف واقع را تکذیب نکرده و به چنین سخنانی ادامه دهند، آنگاه مجبور خواهیم شد، مکاتبات با شورای نگهبان و دلایل و مستنداتی که منجر به انصراف و پیگیری نکردن آقای رضایی از بازشماری آرا شده است، منتشر کنیم تا ملت شریف ایران در جریان حقایق این اقدام و رخدادهای پشت صحنه آن قرار گیرند. نماینده دکتر محسن رضایی در شورای نگهبان، تأکید کرد: ما حق پیگیری و شکایت از خاطیان و متخلفان احتمالی حقیقی یا حقوقی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در مراجع قانونی و قضایی وفق اصول ۳۴ و ۱۵۹ قانون اساسی و ماده ۹۴ قانون انتخابات ریاست جمهوری کشور را برای خود محفوظ میدانیم.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=52925
عطاالله مهرابی نماینده محسن رضایی در وزارت کشور در رابطه با نظارت بر بازشماری آرا در پاسخ به مطالب درج شده در سایتهای خبری برگرفته از سایت وزارت کشور و اظهارات رئیس ستاد انتخابات کشور در شبکه خبراظهار داشت : مطالب صورتجلسات منتشره در سایت وزارت کشور که به صورت یکجانبه و ناقص منتشر گردیده اولا به صورت غیر رسمی بوده و ثانیا خارج ازچارچوب کلی مورد توافق و قبل از طی شدن روند تطبیق فرم های چهار گانه صورت پذیرفته که به هیچ وجه قابل تعمیم به کل نبوده و نیست . این عضو ستاد محسن رضایی همچنین گفت : نکته مبهم دیگری که همچنان وزارت کشور از پاسخ به آن امتناع می ورزد تعارض و تناقض در آرای اعلامی است به گونه ای که در بامداد روز شنبه مورخ ۲۳/۳/۸۸ از مجموع سی میلیون آرای ماخوذه آقای رضایی ۶۳۰ هزار رای کسب کرده بود و بعدازظهر همان روز با اعلام ۳۴ میلیون رای آرای دکتر رضایی با ۶۰ هزار کاهش اعلام گردید. به گزارش مهر وی اضافه کرد : یکی از سئوالات جدی در خصوص بررسی و ابطال حوزه ها وصندوقهای مریض بوده است یعنی حوزه هایی که تعداد افراد شرکت کننده بیشتر از واجدین شرایط در آن حوزه ها بوده است که اتفاقا در بسیاری از آنها آرای یک کاندیدا بیش از ۷۵ درصد از کل آرای این حوزه ها را به خود اختصاص داده است و یا شعبه هایی که آرای برخی کاندیداها در آن صفر بوده یا این کاندیداها در آن شعبه ها نماینده ناظر نداشته اند و یا صندوقهای سیار که در انتقال از یک مکان به مکان دیگر از دیدرس ناظرین کاندیداها دور بوده اند.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53410
سایت تابناک تا به حال هیچ تکذیبیه یا اصلاحیه ای را در رابطه با این اخبارمتعدد خود الصاق نکرده است و این خبرها را حذف هم نکرده است و این مستندات متقن به خوبی نشان میدهد که هیچ کدام از ۴ نامزد انتخاباتی و ستادهایشان به اندازه آقای رضایی و ستادشان ادعای تقلب و مصادیقش را نکردند و مبتلا شدن آنها به آلزایمر سیاسی آنهم بعد از یک سال، هیچ چیزی را عوض نمیکند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
آقا یا خانم و یا آقایان یا خانمهای یاور میرحسین!
۱. بر خلاف شما که خود را یاور میرحسین میدانید اینجانب یاور احمدینژاد و یا دلبستهی به او نیستم تا همچون شما خود را مکلف به حمایت از تمامی رفتارهای او بدانم، رفتارهای انتخاباتی آقای احمدینژاد و گفتههایش در مناظرات را باید خود او پاسخگو باشد. به شما نیز توصیه میکنم هرگز خود را مقید به حمایت از هیچ فردی نکنید تا در میدان منطق سبکبال باشید.
۲. اینکه گفته شد، سخن را با تمرکز بر موضوع تقلب دنبال کنیم به دلیل این است که تمامی حوادث پس از انتخابات معطوف به ادعای تقلب است و اگر برای شما روشن شود که این ادعا، سخنی بیپایه بوده است بسیاری از رویکردهای شما تفاوت خواهد کرد، مصادیقی نظیر اکثریت و اقلیت، متقلب، دیکتاتور و … در ذهن شما متحول خواهد شد و شما قضاوتی متفاوت خواهید داشت. ضمن آنکه پراکنده گویی به نتیجهبخشی سخن زیان میرساند. البته اینجانب پس از فرجام این موضوع حاضر بهپاسخگویی به ایرادات شما در سایر زمینه خواهم بود مشروط بر آنکه شما نیز بتوانید پاسخگوی سؤالات بنده باشید.
۳. فرمودهاید: بنده از قرائت یک متن ساده هم عاجزم! حال به این دو مورد توجه بفرمایید:
الف) شما در ابتدای آخرین نوشتهی خود مرقوم فرمودهاید که بنده صراحتاً تأکید نمودهام که آقای موسوی در مناظره معذورات امنیتی نداشتهاست و سؤال پرسیدهام که کدام معذورات امنیتی؟ جالب است که شما اصرار دارید که این موضوع را بنده صراحتاً نوشتهام، در حالی که در هیچ جای متن بنده چنین صراحتی وجود نداشته و هرگز چنین ادعایی را نداشتهام. بلکه شما (یا شاید سایر یاوران!) در مرقومهی ۹/۱۰/۸۹ فرمودهاید که آقای موسوی محذورات امنیتی داشته است. و بنده نیز ذیل همان مطلب پرسیدهام که شما از کجا میدانید که ایشان معذورات امنیتی داشتهاند؟ مگر شما مشاور ایشان بودهاید؟ حال شما که در قرائت متون تبحر دارید بفرمایید که این جمله را بنده صراحتاً کجا نوشتهام که شما موفق به قرائت آن شدهاید؟!
ب) در نامهی آقای محسن رضایی به شورای نگهبان (که شما بدان اشاره کردهاید)، ایشان مدعی شدهاند که در بدبینانهترین حالت بین ۵/۳ تا ۷ میلیون رأی داشتهاند، هرچند که برخی کارشناسان تا ۹ میلیون رأی نیز برآورد کردهاند و در ادامه یکی از مبانی محاسبهی خود را تجمیع آرای بیش از ۱۰۰۰ صندوق (به طور تصادفی) عنوان کردهاند. بدین معنا که ایشان با تجمیع حدود ۱۰۰۰ صندوق که حدود دو درصد(!) کل صندوقهای رأی بودهاست، برآوردشان این بوده است که بیش از میزان اعلامی توسط وزارت کشور دارای رأی بودهاند. که البته استواری این منطق و محاسبه (که خود ایشان نیز از آن تنها بهعنوان یک برآورد یاد میکنند.) برای اهل فن و افرادی که اندکی با ریاضی و آمار آشنایی دارند روشن است. و این در حالیست که شما بر اساس این نامه مدعی شدهاید که آقای محسن رضایی در این نامه مدعی شدهاند که نتیجه تجمیع آرای ثبت شده و امضاء شده فرمهای وزارت کشور توسط ناظران ایشان، منجر به۷ تا ۹ میلیون رأی قطعی(!!) برای ایشان شده است. جالب اینکه بر اساس ادعای شما این شمارش قطعی یک تقریب دو میلیونی (از ۷ تا ۹ میلیون) هم دارد!! ضمن اینکه لابد میدانید آقای محسن رضایی تنها در تعداد اندکی از حوزهها نماینده داشته و بخش اعظمی از صورتجلسههای صندوقهای رأی فاقد امضای نمایندگان آقای رضایی بوده است. حال باید دید که بنده از قرائت یک متن ساده عاجزم یا شما بر اساس پیشنههای ذهنی خود برداشتهای ناروا از یک متن ساده داشتهاید. البته در همینجا به شما توصیه میکنم بهجای استناد به اظهارات و عملکرد فردی که در حال حاضر به هر دلیل ادعاهای قبلی خود را قبول ندارد، به اسناد و مدارک تقلب در آرای آقای موسوی بپردازید. چون اولاً استناد به سخنان کسی که در حال حاضر از نظر خود عدول کرده است، منطق سخنان شما را تضعیف خواهد کرد و ثانیاً شائبهی بلامدرک بودن ادعای تقلب توسط آقای موسوی را به ذهن متبادر میسازد.
۴. در ادامه مطالبی را از قول آقای موسوی نوشتهاید که معلوم نیست این عبارات حاصل ذهن خوانی شما بوده و یا دیدگاههای واقعی آقای موسوی است. در هر حال بهتر است منتظر بمانیم تا این اظهارنظرها را از قول خود ایشان بشنویم و یا شما مدرکی ارائه فرمایید که روشن شود از سوی ایشان برای این اظهارات سمتی دارید.
۵. در مورد شاهدی که فرمودهاید از غیب رسیده است نیز لابد میدانید که خانم محتشمیپور همسر آقای تاجزاده بوده و بهتر است از اظهارات ایشان بهعنوان شاهدی برای آقای تاجزاده استفاده نکنید چرا که از شما نخواهند پذیرفت. ولیکن در مورد وقایع مجلس ششم و عملکرد ستاد انتخابات تحت مسؤولیت آقای تاجزاده بنده نمیدانم شما در چه سن و سالی هستید و از وقایع آن دوران چقدر اطلاع دارید ولیکن توصیه میکنم مذاکرات دادگاه مربوط و بویژه اظهارات آقای تاجزاده در آن دادگاه که در نهایت موجب محکومیت ایشان شد را به دقت مطالعه بفرمایید تا اگر فرصت و عمری باقی بود در فرصت بعدی بدان بپردازیم.
۵. و اما در مورد تقلب و مدارک اثبات آن، لابد میدانید که مدرک با حدس و گمان و برآورد، تفاوت ماهوی دارد. توجه بفرمایید: آقای میرحسین موسوی در ساعات پایانی انتخابات با قاطعیت اعلام نمودند که برندهی انتخابات بودهاند و این بدان معناست که اقدامات تشویقی دولت برای فریب مردم با شکست مواجه شده و مردم بهرغم توزیع سهام عدالت و … به آقای موسوی رأی دادهاند. بر اساس این ادعا هرگونه اعلام رأی بر خلاف این موضوع نوعی مهندسی آراء بوده است. حال بر اساس همین ادعای آقای موسوی بنده یک پیشنهاد بسیار ساده را طرح کردم که بهجای طرح موضوعاتی که در بهترین حالت تنها یک «اماره» برای وقوع تقلب بهشمار میرود، اصلیترین مدرک روسیاهی وزارت کشور رو شود و آن اینکه: همان صورتجلسههایی که ناظرین آقای موسوی بر سر صندوقها امضاء کردهاند و بر اساس همان نیز به آقای موسوی گزارش دادهاند که برندهی انتخابات هستند و ایشان نیز بر اساس همان مجاب شدهاست که در یک اقدام پیشدستانه قبل از اعلام رسمی نتایج و یا حتی پایان شمارش پیروزی خود را اعلام نماید و الان نیز آن صورتجلسهها در اختیار ستاد آقای میرحسین موسوی است در معرض دید عموم قرار گیرد. بنده نیز از همین جا با قاطعیت اعلام میکنم در صورت ارائهی این مدرک، علاوهی بر پذیرش تقلب در انتخابات، سایر سخنان شما را هم بدون کم و کاست بپذیریم و بهخاطر اشتباهم پوزش بطلبم. خواهش عاجزانهی حقیر این است که به عنوان یک مطالبهی عمومی، مصرانه از ستاد آقای میرحسین موسوی بخواهید تا این مدارک در معرض عموم قرار دهند تا افرادی که مثل بنده در اشتباه هستند، آگاه شده و بهحقانیت آقای موسوی پی ببرند.
رستگار باشید.
آقای عباس؛ دوست گرامی، چرا اکراه دارید که جواب سوالات شفاف را بدهید. از متن نوشته شما کاملن اینگونه بر می آید که مخالف این حرف هستید که میرحسین در جواب مناظره محذورات امنیتی داشته. متن جمله شما در پاسخ به یاور میرحسین در مقاله فوق العاده “فتنه سازی و کیهانیون” اینگونه بود: “شما از کجا میدانید که آقای موسوی در پاسخ آقای احمدینژاد معذورات امنیتی داشتهاند؟” ایرادی ندارد، اگر شما هم مانند ما موافق هستید که میرحسین محذورات امنیتی داشته ما اصرار نداریم که بگوییم شما مخالف نظر ما هستید و استقبال هم میکنیم. ولی اگر تصمیم گرفتید به این سوال که “شاه کلید ماجراهای انتخابات دهم هست” به صورت شفاف و بدون سفسطه پاسخ دهید و اگر پاسختان منفی بود، عاجزانه برای بار سوم از شما التماس میکنم که پاسخ دهید که “اگر” میرحسین در مناظره اینگونه جواب میداد، کشور در قبل از انتخابات به آشوب کشیده نمیشد؟ آنهم در مخالفت گستده مردمی با عالیترین مقام نظام و “قوه قضائیه ای که تمام و کمال در اختیار ایشان بوده است و قانون اساسی هم اجازه ریزترین مداخلات و انتصابها را به آن جایگاه میدهد و اصولن حکومت حضرت علی(ع) به قاطعیت صریح قضایی با دزدان بیت المال مشهور بوده و حضرت علی(ع) مستقیمن شخصن در رابطه با مفاسدی از آن دست دستورات مصداقی بدون معطلی و شدیدالحن صادر میکردند. خواهشن به این سوال جواب دهید که اگر میرخسین در پاسخ احمدی نژاد (که صراحتن یک هفته قبل از مناظره به صورت رسانه ای وعده داده بود اسامی مفسدان کله گنده نظام را در مناظره نام خواهد برد و هیچ کس جلوی وی را نگرفت همانطور که تا روز انتخابات هیچ شخص بلند مرتبه ای تا قبل از پایان رای گیری به این رفتار افشاگری احمدی نژاد در مناظره نهیب نزد)، اینگونه در مناظره جواب میداد، چه اتفاقاتی نیافتاد:
“میرحسین در جواب افشاگریهای فسادهای مالی توسط احمدی نژاد “اگر” میگفت: بنده ۲۰ سال داوطلبانه از قدرت دوری گزیدم و جنابعالی علیرغم کنکاش گسترده و ریز به ریز تمامی اجزای زندگی بنده به کوچکترین فسادی برای بنده نرسیده اید و دائم از دیگران مثال می آورید.
۱- قوه قضائیه به صورت تمام و کمال در این ۲۰ سال اختیارش در دستان بالاترین مقام نظام بوده است پس سوالات شما را شخص دیگری باید پاسخ دهد.
۲-با فرض بی توجهی نظام به عدالت و فساد اقتصادی در این ۲۰ سال، همین افشاگریهایی را که میگویید چرا در طول این ۴ سال ریاست جمهوری خود پیگیری نکردید و تنها برای شب انتخابات گذاشتید؟
۳-چرا وقتی پالیزدار که این اسناد را از قوه قضائیه خارج کرده بود و در اختیار شما قرار داده بود به دلیل خارج کردن اسناد محرمانه نظام از قوه قضائیه، زندانی شد و حکم طویل المدت زندان ۱۰ ساله گرفت، از وی حمایت نکردید و مانند یک دستمال مصرف شده، وی را دور انداختید؟
۴- چرا همراه فسادهای مالی که بیشتر هم از جریان سنتی اصولگرا برشمردید و به بنده هم ارتباطی ندارد، به فسادهای حلقه نزدیک خود از آقایان رحیمی و محصولی و کردان گرفته تا دیگران، کوچکترین اشاره ای نکردید؟”
ضمنن شما در جواب مقاله تحسین برانگیز “کیهانیون و فتنه سازی” به مسئله مجاهدین خلق و همچنین جعل شرم آور و تاریخی کیهان کوچکترین اشاره ای نکردید. خواهشمندم صراحتن موضعتان را نسبت به آن مقاله اعلام فرمایید. اگر به نوشته کیهان دسترسی ندارید، لینک آن نوشته را که جستجو کرده ام برای شما میگذارم:
http://www.kayhannews.ir/890921/2.htm#other208
http://www.emruznews.com/2010/12/post-5160.php
درباره نامه رضایی کلمات “تجمیع آرا” و “گزارش ناظرین اینجانب” را نمیبینید. ۱۰۰۰ صندوق به این خاطر است که تعداد ناظران ایشان کم بوده است و اینکه تجمیع آرای اعلام شده رسمی هیچ کدام از ۱۰۰۰ صندوق تصادفی منجر به ۲ درصد آرای اعلامی آقای رضایی نمیشود و از لحاظ ریاضی خیلی راحت میتوان فهمید که ایشان آرای ۱۰۰۰ صندوق تصادفی مدنظر خود را ۵۰ برابر کرده است و به عدد ۷ تا ۹ میلیون رسیده است. سوال اینجاست که چرا تجمیع آرای حتا ۱۰۰۰ صندوق اعلام شده که فراوانی آرای آقای رضایی از همه صندوقها بیشتر است هم حتا به یک دهم آرای اعلامی شورای نگهبان برای ایشان در همان صندوقها هم نمیرسد!؟ ایشان صراحتن اعلام میکند که در بدترین حالت حدود ۷ میلیون رای دارد یعنی دقیقن ۱۰ برابر آرای اعلام شده ایشان. شما با این همه مستندات سایت تابناک چگونه دارید منکر میشوید که آقای محسن رضایی و ستادشان بیشتر از تمامی ۴ نامزد دیگر ادعای تقلب کرده اند!؟ خواهشن دوباره لینکهای “یاور میرحسین ۴” را ببینید. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در ادعاهای آنها پیدا میشود! لینک تکذیبیه امیدوار رضایی را چرا نگذاشتید؟ اگر چنین لینکی وجود دارد که بنده بعید میدانم، تاریخش مربوط به قبل از گذشتن یک سال و خوابیدن ماجرای انتخابات است!؟ پاسخ ندادید که چرا بلافاصله بعد از ادعای آقای امیدوار رضایی، مجلس اصولگرا ایشان را به عنوان هیئت رئیسه مجلس انتخاب کرد.
http://www.khabaronline.ir/news-11634.aspx
مهمترین سوالات بنده راجع به آن محذورات امنیتی و موضع صریح شما نسبت به آن و همچنین انتخابات مجلس ششم هست که عاجزانه میخواهم پاسخ دهید. در انتخابات مجلس ششم شورای نگهبان به دلیل بیشتر بودن آرای بعضی از حوزه ها از تعداد واجدین شرایط حوزه ها، آرا را باطل کرده است و این عمل برخلاف امضاهای ناظران شورای نگهبان در فرمهای مربوطه بر سر صندوقهاست که آرای تجمیع شده وزارت کشور را تایید میکرد و تاجزاده در دادگاه آنها را منتشر کرد
http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1379/790308/siasi.htm#siasi11
این هم پاسخ آقای تاجزاده به آقای جنتی و سران حکومت
http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1379/790303/siasi.htm#siasi3
http://www.youtube.com/watch?v=vXXilHGZ_18
این هم شکایت رسمی وزارت کشور از آقای جنتی که مشخص نیست چرا به شکایت حتا رسیدگی هم نمیشود و اینکه این رفتار چه نسبتی با رفتار علوی دارد؟
http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1379/790304
یا اولی الابصار …
یاور محترم میرحسین ۳
۱. نمیدانم چه اصراری دارید دریافتهای ناروای خود را بر گفتههای من بار کنید. شما ظاهراً علت سؤال مرا درنیافتهاید؛ سؤال من مبنی بر اینکه: از کجا میدانید آقای موسوی در پاسخ آقای احمدینژاد محذورات (معذورات) امنیتی داشته است مطلقاً نه مؤید و نه منکر این معذور است، بلکه صرفاً استفهامی است؛ چرا که روشن نیست این اظهارنظرهای شما حاصل برداشتهای شماست و یا اینکه برای نسبت دادن این اظهارات و مواضع به آقای موسوی سندی دارید. بهتر است سایت کلمه که اعلام داشته تنها مرجع رسمی اعلام نظرات و مواضع آقای موسوی است در برابر اظهارات شما موضعگیری کند تا تکلیف بنده و سایر خوانندگان روشن شود. اهمیت این سؤال زمانی بیشتر میشود که شما مطالب دیگری نیز به ایشان نسبت میدهید که در هیچجایی از قول آقای موسوی نشنیدهایم. امیدوارم برای این اظهارات مدرکی داشته باشید و نظیر برداشتهای ناروایی که از گفتههای بنده دارید، حاصل برداشتهای ناروای شما نباشد. البته از آنجا که به نظر میرسد این موارد جزء دلمشغولیهای شماست نکاتی را در بندهای بعد به شما گوشزد میکنم.
۲. مفاسد اقتصادی حاصل روابط ناسالم افتصادی در دستگاههای اجرایی و اقتصادی، اقتصاد بهشدت رانتی و نامتوازن و قوانین ناقص و ناکافی است. به همین خاطر در مبارزه با مفاسد اقتصادی دولت در صف اول، مجلس در صف دوم و قوهی قضاییه در آخر صف است. در هیچ جای دنیا قوهی قضاییه مسؤول ریشهکن کردن مفاسد اقتصادی نیست. مسؤولیت قوهی قضاییه مبارزه با مفاسد اقتصادی در جامعهای برخوردار از اقتصاد شفاف و سالم و قوانین کارآمد و کافی است. متأسفانه بهدلیل قوانین ناقص و روابط ناسالم اقتصادی در بسیاری از موارد افرادی که مرتکب سوءاستفادههای مالی و مفاسد اقتصادی میشوند، اقدامات خود را کاملاً قانونی انجام میهند!! و بهرغم آنکه به اقتصاد و عدالت جامعه لطمه میزنند، دست قوهی قضاییه در برخورد با آنها بستهاست که آن نیز نیازمند اصلاح قوانین است. بنابراین انگشت اتهام در ترویج و ریشهدوانیدن مفاسد اقتصادی را نمیتوان به سمت قوهی قضاییه گرفت تا آن نتیجهای که شما (البته با بهکاربردن کلمهی “اگر” و از قول آقای موسوی) گرفتهاید معتبر باشد.
۳. بنده بهشدت با این نظر موافقم (و تصور میکنم شما نیز موافقید.) که تا زمانی که جرم در دادگاه ثابت نشود، اصل بر برائت است و هیچ کس حق ندارد جرمی را به شخصی نسبت دهد. بنابراین نه آقای احمدینژاد، نه آقای موسوی، نه آقای کروبی، نه آقای پالیزدار، نهآقای شریعتمداری، نه بنده و نه جنابعالی و نه هیچکس دیگر حق ندارد ابتدا بهساکن جرمی را به شخصی نسبت دهد. در کنار آن نیز بهشدت با این نظر موافقم که هرکس در هر جایگاه و مقامی باید در برابر قانون پاسخگو باشد، بنابراین هم آقای رحیمی و هم آقای مهدی هاشمی و هم سایرینی که اتهاماتی متوجهی آنهاست باید در دادگاه حاضر شده و از خود دفاع کنند تا در صورتی که مرتکب جرمی نشدهاند از آنها رفع اتهام شود.
۴. تبلیغات و مناظرات انتخاباتی سال ۸۸ سرشار از بداخلاقی، بیقانونی و بیانصافی بود. متهم کردن رئیس جمهور قانونی کشور به رمالی و دروغگویی، زیرسؤال بردن اقدامات سیسالهی انقلاب، نام بردن از افرادی که محکومیت آنها در دادگاه ثابت شده و … بخشی از این اقدامات است که هیچ ناظر منصفی نمیتواند آن را تأیید کند. در کنار آن نیز سردادن ضددمکراتیکترین شعار تبلیغاتی که: «اگه تقلب نشه، موسوی اول میشه.» نشان میدهد که برخی از پیش رفتار خود را در برخورد با نتیجهی انتخابات مشخص کردهاند.
و اما دوست عزیز همانگونه که پیشتر نیز گفتهام بر خلاف نظر شما شاهکلید ماجراهای انتخابات دهم، ادعای تقلب در انتخابات است. چرا که اگر ثابت شود که در انتخابات تقلب شده است، بهدرستی میتوان ادعا نمود که حکومت دیکتاتور، ضد مردم و غیردمکراتیک است. اما اگر روشن شود که این ادعا صحت نداشته درخواهیم یافت که کاندیدای شکستخورده در یک اقدام ضددمکراتیک، با تحریک احساسات اقلیت طرفدار خود بیش از یکسال کشور را به آشوب کشیده و هنوز نیز حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست. بر همین اساس نکات زیر را مجدداً گوشزد میکنم:
۱. محاسبهی تعداد آراء با شمارش دو درصد از صندوقها!! نامش نتیجهی قطعی نیست؛ برآورد است. آن هم برآوردی متزلزل و بیاعتبار. نتیجهی قطعی یعنی شمارش صددرصد آراء و غیر از آن هرچه گفته شود برآورد است. البته هرچهقدر درصد شمارش آراء بیشتر باشد به نتیجهی قطعی نیز نزدیکتر است. تصور نمیکنم فهم این موضوع چندان دشوار باشد. ضمن آنکه این صندوقها مربوط به مکانهایی بوده است که نمایندگان آقای محسن رضایی حضور داشتهاند، یعنی همانجاهایی که بیشترین رأی را به آقای رضایی دادهاند که انحراف از معیار این برآورد آماری را شدیداً افزایش میدهد. علاوهی بر آن ادعای همنویسی توسط یک خودکار توسط آقای امیدوار رضایی به این دلیل مطرح شد که نتیجهی بازشماری با صورتجلسههای امضاء شده تفاوتی نداشت و گرنه حاجتی به این ادعا نبود. در هر صورت بهتر است از گردهی آقای رضایی پیاده شوید به ادعای آقای مهندس موسوی بپردازید.
۲. آقای رضایی بر اساس بضاعت خود ۱۰۰۰ صندوق را شمرده و برآورد کرده است که ۹ میلیون رأی داشته است. آقای موسوی با شمارش چند صندوق مجاب شد که برندهی انتخابات است. شما که اصرار دارید به همهی سؤالات به صورت شفاف پاسخ داده شود چرا هر بار از پاسخ به این سؤال طفره میروید. یک بار دیگر سؤال آخرین مطلب پیشین بنده را مرور فرمایید. اصلیترین ادعای آقای موسوی مهندسی آراء بوده است. چرا صورتجلسههای حداقل ۵۰۰۰ صندوق (حدود ده درصد) را که با اعلام وزارت کشور مغایرت داشته و نشانهی بدیهی مهندسی آراء است منتشر نمیشود. آقای مهندس موسوی مدعی هستند که شمارش آراء در میانهی راه رها شده و نتیجهی انتخابات بر اساس مهندسی آراء اعلام شده است. بسیار خوب ایشان که مثل وزارت کشور قصد نیمهرها کردن شمارش آراء را ندارند صورتجلسهها را منتشر کنند تا بینندگان خود زحمت شمارش آراء را متقبل شوند. دوست عزیز، هموطن گرامی، حقجوی محترم، یاور راستین، این مطالبهای بهغایت بدیهی برای اثبات تقلب و صحنهآرایی خطرناکی است که وزارت کشور مرتکب آن شده است. قطعاً برآورد نتیجهی آراء بر اساس ده درصد صندوقها و البته بر اساس فرآوانی آماری سطح کشور بهواقعیت بسیار نزدیکتر است تا دو درصد ادعایی آقای رضایی. وقتی آقای مهندس موسوی با انبوهی از مدارک تقلب حاضر است چه حاجت به آقای رضایی است. آن هم آقای رضاییای که هماکنون از ادعای پیشین خود عدول کرده است. بیصبرانه منتظر پاسخ متقن شما بهاین موضوع هستم.
برقرار باشید.
آقای عباس؛ دوست گرامی، بنده درباره تقلب جواب شما را دارم مکررن به صورت غیرمستقیم میدهم ولی شما اکراه دارید برخلاف تقضاهای مکرر بنده کلمه ای راجع به واقعیت ماجرای انتخابات مجلس ششم بگویید و قضیه را باز کنید به دلیل اینکه از دو حالت خارج نیست که یا در انتخابات مجلس ششم حق با شورای نگهبان و حاکمیت بوده که یک چهارم آرا را با همان دلایل مشابه باطل کرده پس اکنون نیز میتوان حق را به این طرف داد(این طرف که خود طیف گسترده ای هستند و برای مثال آقای رضایی وزن تکیه شان بر تقلب بیشتر بود و مثلن مهندس موسوی که برخلاف آقای رضایی که مستنداتش موجود است تکیه شان بر “مهندسی آرا” و تخلفات بیشتر از تقلب بود) و یا اینکه در انتخابات مجلس ششم حق با اصلاح طلبان بوده و حرف حاکمیت باطل بوده که در این صورت پس بدعت گذار این بدعت ناحق و خلاف، خود حاکمیت بوده. برای اینکه شما را ترغیب نمایم که بیشتر روی قضیه انتخابات مجلس ششم تدبر کنید لطفن لینک زیر را به همراه کامنتهایش ببینید
http://www.kaleme.com/1389/08/29/klm-38652
در مورد آقای رضایی هم همان که گفتم که ایشان هم میخواهند از توبره بخورند و هم از آخور کما اینکه هیچکدام از اخبار موجود تابناک نه حذف شده نه اصلاحیه خورده و حتا آقای رضایی و تابناک حرکت خودشان را حتا نقد هم نکرده اند و اکنون تنها به اصلاح طلبان فحاشی میکنند و فکر میکنند مردم هم مانند خودشان آلزایمر سیاسی دارند که به یاد نیاورند جریان منتسب به آقای رضایی در نوع ادعاهایشان ۱۰ برابر کاسه داغتر از آش بوده اند.
در مورد فساد اقتصادی فرمودید “انگشت اتهام در ترویج و ریشهدوانیدن مفاسد اقتصادی را نمیتوان به سمت قوهی قضاییه گرفت” که خیلی واضح است که ادعای شما در تقابل ۱۸۰ درجه ای با اصل اساسی حکومت حضرت علی(ع) دارد. اسم مهدی هاشمی و دکتر! رحیمی قبل از محاکمه نباید آورده شود ولی سوال اینجاست که چرا سی سال است دادگاهها برای مهدی هاشمیها و رحیمیها حتا تشکیل هم نمیشوند!! تا به حال دیده اید که جایی بگویند اسنادی که پالیزدار از سازمان بازرسی کل کشور خارج کرده جعلی بوده است؟ فقط میگویند با افشای اسناد محرمانه نظام، امنیت نظام را به خطر انداخته است!! شما با ادعای خود اصل اساسی حکومت حضرت علی(ع) که بارزترین شاخصه اش بود را زیر سوال بردید. بروید در تاریخ حکومت ۵ ساله ایشان مطالعه کنید؛ پر است از دستورات حکومتی قاطع، بدون فوت کوچکترین وقت، شدید الحن و مصداقی که حضرت علی(ع) شخصن و راساً نسبت به فساد مالی مقامات حکومتی صادر میکردند.
به متنی که از دیروز تا به حال در پیامکها و کامنتها و ایمیلها دست به دست میچرخد توجه کنید:
“برنامه دیشب “دیروز امروز فردا”، مجری صدا و سیما(طبق عادت ۱۰ ساله نخ نما شده): بیایید مصداقی صحبت کنیم، فساد مالی دانه درشت شهرام جزایری…. الیاس نادران بلافاصله حرف مجری را قطع کرد: شهرام جزایری دانه درشت نیست
اینجا بود که مجری به تته پته افتاد
یعنی ۱۰ ساله سنگین شعاره عدالت علوی میدند ولی تو عمل ۱۰ ساله سوزنشون روی شهرام گیر کرده! از یک طرف انتظار مردمو با شعارهاشون بالا میبرند تا استفاده سیاسیشو ببرند از اون طرف که خودشون میمونن دست انتظارات مردم ۱۰ ساله بلا انقطاع میگن اینه هاشهرام جزایری رو پدرشو درآوردیم! باز یک خورده که سطح توقعات مردم بالاتر میره میندازن گردن قوه قضائیه که بله مشکل از قوه قضائیه هست و روسای قوه قضائیه تو دورانهای مختلف خودسرانه و بدون هماهنگی عمل کردند و بی بصیرتند. آقای آملی لاریجانی هم یک سال این طعنه کنایه ها رو تحمل کرد ولی اخیرن دیگه طاقت نیاورد و جوابشونو داد و گفت من چیکارم این وسط”
متن بالا خود گویای همه چیز است. اما فرمودید بنده مطلبی را به مهندس موسوی نسبت میدهم؟ کدام مطلب؟ قید “اگر” بنده خیلی شفاف هست. یک اتفاقی ۲۰ ماه پیش در هفته پایانی انتخابات افتاده است و تمام شده است، بنده با استفاده از قید “اگر” که “اگر اینگونه شده بود چه میشد” در حال گفتگو با شما هستم. کجای این نسبت دادن به مهندس موسوی هست و اگر اینگونه باشد که دیگر نمیتوان یک گفتگو هم کرد. بنده با مطالب مرتبط با فسادهای مقامات دانه درشت و همچنین متن زیر برای شما اثبات کردم که آن اتفاق “شاه کلید ماجرای انتخابات دهم” بود و شما برای نفی آن تنها باید با دلیل به نفی بپردازید که “اگر” میرحسین در مناظره اینگونه جواب میداد، کشور در قبل از انتخابات به آشوب کشیده نمیشد؟ آنهم در مخالفت گستده مردمی با عالیترین مقام نظام و “قوه قضائیه ای که تمام و کمال در اختیار ایشان بوده است و قانون اساسی هم اجازه ریزترین مداخلات و انتصابها را به آن جایگاه میدهد و اصولن حکومت حضرت علی(ع) به قاطعیت صریح قضایی با دزدان بیت المال مشهور بوده و حضرت علی(ع) مستقیمن شخصن در رابطه با مفاسدی از آن دست دستورات مصداقی بدون معطلی و شدیدالحن صادر میکردند. خواهشن به این سوال جواب دهید که اگر میرخسین در پاسخ احمدی نژاد (که صراحتن یک هفته قبل از مناظره به صورت رسانه ای وعده داده بود اسامی مفسدان کله گنده نظام را در مناظره نام خواهد برد و هیچ کس جلوی وی را نگرفت همانطور که تا روز انتخابات هیچ شخص بلند مرتبه ای تا قبل از پایان رای گیری به این رفتار افشاگری احمدی نژاد در مناظره نهیب نزد)، اینگونه در مناظره جواب میداد، چه اتفاقاتی نیافتاد:
“میرحسین در جواب افشاگریهای فسادهای مالی توسط احمدی نژاد “اگر” میگفت: بنده ۲۰ سال داوطلبانه از قدرت دوری گزیدم و جنابعالی علیرغم کنکاش گسترده و ریز به ریز تمامی اجزای زندگی بنده به کوچکترین فسادی برای بنده نرسیده اید و دائم از دیگران مثال می آورید.
۱- قوه قضائیه به صورت تمام و کمال در این ۲۰ سال اختیارش در دستان بالاترین مقام نظام بوده است پس سوالات شما را شخص دیگری باید پاسخ دهد.
۲-با فرض بی توجهی نظام به عدالت و فساد اقتصادی در این ۲۰ سال، همین افشاگریهایی را که میگویید چرا در طول این ۴ سال ریاست جمهوری خود پیگیری نکردید و تنها برای شب انتخابات گذاشتید؟
۳- چرا وقتی پالیزدار که این اسناد را از قوه قضائیه خارج کرده بود و در اختیار شما قرار داده بود به دلیل خارج کردن اسناد محرمانه نظام از قوه قضائیه، زندانی شد و حکم طویل المدت زندان ۱۰ ساله گرفت، از وی حمایت نکردید و مانند یک دستمال مصرف شده، وی را دور انداختید؟
۴- چرا همراه فسادهای مالی که بیشتر هم از جریان سنتی اصولگرا برشمردید و به بنده هم ارتباطی ندارد، به فسادهای حلقه نزدیک خود از آقایان رحیمی و محصولی و کردان گرفته تا دیگران، کوچکترین اشاره ای نکردید؟”
در پایان کماکان مشتاقانه منتظر موضع شما نسبت به مقاله تحسین برانگیز “کیهانیون و فتنه سازی” و مسئله مجاهدین خلق و همچنین جعل شرم آور و تاریخی کیهان نیز هستم.
لینک آن نوشته کیهان که جستجو کرده ام:
http://www.kayhannews.ir/890921/2.htm#other208
http://www.emruznews.com/2010/12/post-5160.php
در پناه حق
آقای یاور محترم!
۱. به چه علت مدعی هستید که مقصر اصلی قلمداد نکردن قوهی قضاییه در مبارزه با مفاسد اقتصادی ۱۸۰ درجه با اصل اساسی حکومت حضرت علی(ع) در تقابل است؟! این که دولت و مجلس در این خصوص نقش برجستهتری دارند در تقابل با اصل اساسی حکومت حضرت علی(ع) است؟! اینکه معتقد باشیم که دولت در اجراء و مجلس در تقنین باید راه را بر بروز مفسدهی اقتصادی تنگ کنند مخالف رویهی حضرت امیر است؟ بله قوهی قضاییه هم باید به وظایف خود عمل کند، اما اینکه عملکرد سهدههی دولتها از جمله دولتهای سازندگی و اصلاحات و همینطور مجالس متناظر با آنها را بهگوشهای وانهیم و مرتب بهتعبیر خودتان سوزنمان روی عملکرد ۲۰ سالهی قوهی قضائیه گیر کند به اصل اساسی حکومت حضرت علی(ع)پایبند بودهایم؟ البته ظاهراً در این خصوص عملکرد ۱۰ سالهی اول قوهی قضائیه نیز محل اشکال نیست و تنها اشکال به همین بیست سال اخیری است که میخواهیم با استفاده از آن وانمود کنیم که علت وجود مفاسد اقتصادی شخص اول مملکت است!! عجبا! آیا حضرت علی(ع) در مقام مبارزه با مفاسد اقتصادی و سوء استفادهی ویژهخواران رویکردی قضایی و جزایی داشت و یا در قامت یک مدیر اجرایی با کارگزاران اجرایی خود برخورد میکرد و بهآنها سخت میگرفت. آیا حضرت علی(ع) زمانی که بهزیادهخواهی برادر خود قاطعانه پاسخ منفی داد در مقام قضاوت نشسته بود و یا به عنوان متصدی بیتالمال راه سوءاستفاده را بر نزدیکان خود بست. نیازی به توضیح نیست که شیوهی حکومتداری در آن زمان با شیوهی مدرن امروزی متفاوت بود و هنوز آقای مونتسکیو نظریهی تفکیک قوا را ارائه نکرده بود! به همین خاطر شؤون حکومت حضرت علی(ع) را امروزه باید در اجماع قوا جستجو کرد؛ آن زمان درخواهیم یافت آن بخشی که بیشتر از همه متهم به بیتوجهای به رویهی حضرت علی(ع) است، بخش اجرایی کشور است؛ زمانی که بر خلاف سیرهی حضرت علی(ع) که خود را همشأن و همسان با ضعیفترین طبقهی جامعه میپنداشت و همچون آنها میزیست، در دورهی سازندگی و پس از آن طبقهای از ویژهخواران در قالب کارگزاران شکل گرفت که رفاه و بالانشینی را حق خود میپنداشت و اعتقادی به همشکلی با طبقات پایین جامعه نداشت. زمانی که پدیدهی آقازادگی شکل گرفت و عدهای بهدلیل انتصاب بهبرخی، با بند رانت خود را بالا نشادند و حق خود از خلقالله ستادند. آقای یاور پدیدههایی نظیر آقازادگی، رانت، رفاه و … پدیدههایی قضایی نیست، بلکه کاملاً معطوف بهشیوهی دولتداری دولتمندان است. علاوهی بر آن باید دید که افرادی که در طول دورهی سازندگی و پس از آن گردن کلفت کرده بودند در انتخابات ۸۸ از چه کسانی حمایت میکردند. باید دید که پول امثال شهرام جزایری (که البته این روزها بهحق باید گفت که از مقام دانهدرشتی نزول کرده است.) در جیب چه کسانی بوده است. باید دید که امثال کرباسچی در چه دروهای رشد کرده، بهسامان رسیده و رئیس ستاد انتخابات چه کسی بوده است؟ باید دید که متهم لندننشین که از برگشت بهکشور اجتناب میکند، فعال انتخاباتی چه کسی بوده است. آنطرف میدان هم همینطور است و متهم میدان فاطمی باید در برابر مرجع قضایی پاسخگو باشد. البته همانطور که پیشتر گفتم تا زمانی که شخصی در دادگاه محکوم نشده باشد، متهم است و نسبت دادن جرم به او نشر اکاذیب است به همین خاطر نیز پالیزدار به دلیل نشر اکاذیب و نسبت دادن مطالب خلاف به افرادی که در هیچدادگاهی متهم نشدهبودند، محکوم شد.
۲. و اما در مورد تقلب در انتخابات فرمودهاید که جواب مرا مکرراً به صورت غیر مستقیم دادهاید. چرا غیر مستقیم؟ چرا مستقیماً جواب نمیدهید، مگر سؤال بنده ابهام دارد؟ دربارهی انتخابات مجلس ششم هم هرچند شما تا کنون به هیچکدام از ایرادات بنده پاسخ نگفتهاید و مرتباً اصرار دارید که پاسخهای خود را دریافت کنید. اما برای آنکه جلوی هرگونه بهانهجویی شما گرفته شود در ادامه به این موضوع نیز خواهم پرداخت.
۳. ابطال تمام یا برخی از صندوقهای انتخابات در صورت وجود مستندات خدشه یا تقلب، بدعت ناحق یا غیرقانونی نیست، بلکه عین قانون است. اساساً یکی از کارکردهای قانون انتخابات نیز همین است. بنابراین اگر در بازشماری صندوقهای رأی مشخص شود که تعداد آراء با مفاد صورتجلسهها حتی در برخی موارد تا ۵۰ درصد مغایرت دارد، در برخی از صندوقها صورتجلسه وجود ندارد، تعداد تعرفهها با آراء مغایرت دارد. برخی از تعرفهها فاقد مهر نظارت است. لفاف برخی از صندوقها پارگی دارد و … موجب ابطال صندوق خواهد شد. مسبب این وقایع نیز در صورت اهمال یا سوء نیت باید محکوم و مجازات شود. همان اتفاقی که در مورد آقای تاجزاده و دوستانش در فرمانداری تهران افتاد، به شما توصیه میکنم مذاکرات دادگاه و کیفرخواست آقای تاجزاده دربارهی انتخابات مجلس ششم و همینطور اظهارات ایشان در دادگاه را مطالعه فرمایید تا حقایق برای شما روشن شود. ضمناً زمانیکه آقای تاجزاده به دلیل تخلف در انتخابات مجلس ششم محکوم شده است، نمیتواند از شاکی بهدلیل افتراء و نشر اکاذیب شکایت کند!! این موضوع ظاهراً از بدیهیات آیین دادرسی کیفری است! آقای تاجزاده اگر اعتراضی دارد باید به خود و مجموعهی تحت امرش در انتخابات مجلس ششم داشته باشد که بهدلیل تخلف و سهلانگاری موجب مخدوش شدن آراء حدود ۷۰۰ صندوق رأی شده و عملاً آراء مردم را در این صندوقها ضایع کردهاند. میگویم تخلف و سهلانگاری چرا که شورای نگهبان و دادگاه نیز بر همین موضوع تأکید دارد و در شکایت آقای جنتی نیز نامی از تقلب نیست. در هر صورت این از افتخارات نظام است که در صورت کشف تخلف یا تقلب مستند با آن برخورد کند. ابطال صندوقهای رأی نیز نهبیسابقه بوده و نهغیر قانونی که بدعتی غیرقانونی تلقی شود.
۴. اتفاقاً آنچه بدعت غیرقانونی است این است که فردی در ساعات پایانی روز انتخابات و پیش از اعلام نتیجهی انتخابات خود را با قاطعیت برندهی انتخابات اعلام کند و پیشاپیش طرفدارانش را به خیابان بکشاند. موضوعیای که بدون شک نمونهی آن را در هیچجای دنیا نمیتوان یافت.
در همین رابطه به موضوع بسیار خوبی اشاره کردهاید: اینکه ادعای آقای موسوی فراتر از تقلب، مهندسی آراء بوده است. کاملاً درست است ایشان معتقد است که وزارت کشور شمارش آراء را در نیمهی راه رها کرده و نتیجهی انتخابات را بر اساس خواست خود مهندسی و اعلام کرده است. این یعنی اینکه محتویات صندوقها مخالف خواست و نظر وزارت کشور بوده و در صندوقها چیزی جز آنچه که وزارت کشور اعلام کرده وجود داشته است. یعنی اینکه فهرست تفکیکی میزان آراء که وزارت کشور برای اولین بار منتشر کرد صوری بوده است. یعنی اینکه سخن بر سر تقلب در صندوقها نیست، بلکه بحث بر سر نتیجهسازی، مهندسی آراء و صحنهآرایی خطرناک در وزارت کشور بوده است. بسیار خوب کاملاً حق با شماست. بنده از همین الان پشت سر شما و در حمایت از آقای موسوی سخن خواهم گفت. بخوانید:
شورای نگهبان قانون اساسی!
همانگونه که رئیس جمهور منتخب، آقای مهندس میرحسین موسوی در ساعات پایانی روز انتخابات با اطمینان اعلام داشتند، رأی مردم بهایشان تعلق گرفته و رئیس جمهور منتخب مردم هستند. همانگونه که ناظرین و نمایندگان ایشان از اقصاء نقاط ایران بهستاد ایشان گزارش دادهاند، تمهیدات و تزویرات جناح قدرت در استفاده از امکانات دولتی، توزیع سیبزمینی، سهام عدالت و … برای فریب مردم با شکست مواجه شده و مردم با قاطعیت به ایشان رأی دادهاند. البته اگر قصد دارید که نمایندگان ایشان را به رأی خوانی و کشف آراء رأی دهندگان متهم کنید، سخت در اشتباهید، بلکه آنها به استناد نتیجهی شمارش اولیهی هر صندوق گزارش خود را به ستاد آقای موسوی اعلام داشته و قاطعیت و اطمینان آقای موسوی نیز بهدلیل جزمیت اسناد غیرقابل انکار است. ولیکن متأسفانه شما زمانیکه دریافتید که نتیجهی شمارش صندوقها بر خلاف خواست شما بوده، شمارش آراء را نیمهکاره رها کرده و نتیجهی انتخابات را بر اساس مهندسی آراء و خواست خودتان اعلام کردید. بعد از آن هم یک فهرست صوری از میزان آرای هر صندوق اعلام داشتید که با واقعیت تفاوت فاحش داشت. بر همین اساس برای اینکه بدانید مهندس موسوی به شعار «دانستن حق مردم است.» اعتقاد راسخ داشته و ادعاهای خود را بدون سند و مدرک ارائه نداده است و از آنجا که شما خود جزئی از جناح قدرت بوده و صلاحیت رسیدگی به شکایت ایشان را ندارید. سایت رسمی ایشان فهرست شمارش اولیهی ده درصد صندوقهای رأی را به صورت تفکیکی برای مردم منتشر میکند تا افکار عمومی خود متوجه مغایرت آراء اعلامی توسط شما با آراء واقعی و در نتیجه مهندسی آراء توسط شما شوند. تا سیهروی شود هر که در او غش باشد.
والسلام علی منالتبع الهدی
پی نوشت:
به مطلبی تحت عنوان «کیهانیون و فتنهسازی» اشاره کردهاید و اینکه کیهان مرتکب جعل خبر شده است. البته من مدافع و موافق تمامی دیدگاههای کیهان نیستم اما اگر منظور شما همان مطلب کیهان است که لینک آن را گذاشتهاید باید عرض کنم که مطلب مذکور نقل قولی از یکی از سایتها (که البته نام آن را هم ذکر نکرده است) بوده و این روزنامه مدعی است که آن سایت در تحلیلی به هوادران جنبش سبز در مورد حضور در روز عاشورا هشدار داده است. حال معلوم نیست که چرا شما مدعی شدهاید که کیهان مرتکب جعل خبر شده و آن را به آقای موسوی نسبت داده است. آیا انعکاس ادعای آن سایت که هیچکدام از ما نمیدانیم چه سایتی و کدام مطلب آن است، جعل خبر و انتساب آن به آقای موسوی است. لینک بعدی شما نیز مربوط به مطلبی است که مدعی است اشارهی کیهان به یکی از مطالب سایت جرس است و لینک آن را هم گذاشته است و سپس مدعی شده است که این لینک با خبر کیهان مغایرت دارد!! که باز هم معلوم نیست چرا باید بپذیریم که اشارهی کیهان به همان مطلبی بوده که در لینک دوم شما ذکر شده است. در هر صورت کیهان همواره در مطالب خود اشاراتی به برخی اظهارنظرهای کاربران سایتهای دارد که علیالقاعده عضوی از شبکههای اجتماعی هستند و معمولاً پر از تعریف و تمجید از آقای موسوی هستند و این روزنامه از مطالب آنها بر علیه آقای موسوی که طرفدار شبکههای اجتماعی است، استفاده میکند. اگر منظور آقای موسوی از شبکههای اجتماعی چیزی جز فیس بوک، تویتر، بالاترین و … است صراحتاً بفرمایند تا تکلیف بقیه روشن شده و حربهی کیهان نیز برای نقل قول از این سایتها ناکام بماند. ولیکن زمانیکه اظهارات و مواضع کاربران و فعالیت این سایتها، به عنوان بخشی از جنبش سبز مطرح میشود، نمیتوان آنها را در این جنبش نایده گرفت. در هر صورت نه آن مطلب طولانی تحت عنوان «کیهانیون و فتنهسازی» و نه آدرسهای شما هیچکدام مؤید جعل خبر توسط کیهان و یا انتساب مطلب نادرست به آقای موسوی نیست. اینکه تحلیلگر آن سایت معتقد است که آقای موسوی سایرین را به تجمع دعوت کردهاست، به معنای جعل خبر و نسبت دادن آن به آقای موسوی توسط کیهان است؟ البته این برداشت هرچند نادرست در مقایسه با سایر برداشتهایی که ضدانقلاب از رفتارهای آقای موسوی داشتهاند و آقای موسوی نیز هرگز آنها را تکذیب نکرده و یا از آنها برائت نجسته ناچیز است. به طور مثال وقتی که یک شخص در آن سوی دنیا خود را سخنگوی جنبش سبز و آقای موسوی میداند، و آقای موسوی نیز این موضوع را تکذیب نمیکند و از وی نیز اعلام برائت نمیکند و یا آن شخص جایزهی خود را بههمسر ایشان تقدیم میکند و خبری هم از نپذیرفتن جایزه و یا اعلام برائت نمیشنویم آیا حق داریم که مواضع ایشان را همان مواضع آقای موسوی بدانیم در آن صورت اگر روزنامهی کیهان دروغپراکنیها، فحاشیها و مواضع این فرد را بخشی از مواضع آقای موسوی بداند، روزنامهی کیهان را باید مقصر دانست یا آقای موسوی را که به هر دلیل تا کنون از مواضع این فرد اعلام برائت نکرده است.
آقای عباس؛ دوست گرامی، با اینکه به شخصه از این گفتگوی تقریبن مفصل با حضرتعالی لذت بردم و از شما هم ممنونم، اما فکر میکنم گره ای در بحث پیش آمده که ادامه گفتگو را علیرغم سازنده بودن آن تا به اینجا، غیرضروری میکند. به نظر بنده، حضرتعالی بحث را از یک دریچه خاص یک جریان سیاسی نگاه میکنید و متن نوشته های بنده را نیز اجمالی و گذرا تنها عبور میکنید. میفرمایید عبارت “سوزن گیرکردن” بنده در حالی که نخواندید که گفتم این متن پیامکها و ایمیلهای متعدد بعد از برنامه هست؟ میفرمایید بحث قوه قضائیه را برای ۱۰ سال اول انقلاب مستثنی کرده ام!؟ عین متن کامنت بنده: “اسم مهدی هاشمی و دکتر! رحیمی قبل از محاکمه نباید آورده شود ولی سوال اینجاست که چرا «سی» سال است دادگاهها برای مهدی هاشمیها و رحیمیها حتا تشکیل هم نمیشوند!! تا به حال دیده اید که جایی بگویند اسنادی که پالیزدار از سازمان بازرسی کل کشور خارج کرده جعلی بوده است؟ فقط میگویند با افشای اسناد محرمانه نظام، امنیت نظام را به خطر انداخته است!!” لغت “سی سال” اضافی هست آن وسط یا جدیدن ۳۰=۲۰ شده است؟ بنده نهایت نگاه فراسیاسی را دارم اما شما از دریچه یک جریان سیاسی خاص(طیف اصولگرایان سنتی خاص حامی احمدی نژاد که در عین حال مخالف رحیمی و مشایی هستند) به موضوعات نگاه میکنید. شما در حالیکه میگویید مخالف نام بردن از رحیمی و مهدی هاشمی قبل از محاکمه هستید، از روح نوشته تان کاملن واضح هست که خودتان مخالف رحیمی هستید و هیچ اشاره ای به نام افرادی که اسم رحیمی را آورده اند نمیکنید ولی در عوض به پالیزداری حمله میکنید که اتفاقن دادگاهش نیز تشکیل شده و صحت اسناد خارج شده از قوه قضائیه توسط وی ثابت گشته و وی تنها به دلیل “افشای اسناد(غیرجعلی و واقعی) محرمانه نظام” حکم ۱۰ سال ناقابل حبس گرفته است و مطابق عادت مالوف «سی» ساله قوه قضائیه (که حضرتعالی میفرمایید کوچکترین تفاوتی با رفتار برخوردی حکومت «پنج» ساله حضرت امیر(ع) و دادگاهها و دستورات حکومتی حضرت امیر(ع) درباره فسادهای کارگزاران ارشد نظام ندارد) کوچکترین دادگاهی درباره افراد بلندپایه آن اسناد پالیزدار حتا «تشکیل هم نشده»!(صدور حکم درباره مفاسد کارگزاران ارشد پیشکش)
شما به دلیل نگاه خاص سیاسی خود به رحیمی و مهدی هاشمی اشاره میکنید ولی به افراد قید شده توسط پالیزذار کوچکترین اشاره ای هم نمیکنید چون تمامن از طیف خاص اصولگرای سنتی هستند. همه اینها در حالیست که بنده با یک نگاه کاملن فراسیاسی به «سی سال» اشاره میکنم و هم رحیمی را متذکر میشوم، هم خانواده هاشمی و هم افراد حاضر در لیست پالیزدار و اگر مثلن به میرحسین اشاره نمیکنم تنها به این دلیل هست که پاکدستیش ثابت شده و شهره عام و خاص و موافق و مخالف است و اگر سندی وجود داشت در مناظره و از آن به بعد تا به حال ۱۰۰۰ بار در بوقها شیپور شده بود(البته اگر سند قطعی مبنی بر گرفتن ۵۱ “میلیارد دلار” که به دست دبیر محترم شورای نگهبان رسیده است را فاکتور بگیریم)
جوری از فساد مالی دولت سازندگی صحبت میکنید که هر که نداند خواهد پنداشت که نسبت میان اصولگرایان سنتی با آقای هاشمی، نسبت جن و بس الله بوده است. حالا خوب هست که خود اصولگرایان سنتی بالاتفاق متفق القول هستند که دلیل شکست سال ۷۶، نزدیکی بیش از حدشان به آقای هاشمی بوده. شما که گارگزار یا والی نظام رامقصر اصلی جریان فساد مالی میدانید و اصلن مشخص نمیکنید که بالاخره نهاد برخورد کننده ای در رفتار علوی وجود ندارد و حکومت تنها باید به فساد مالی کارگزاران و والیان ارشدش خیره شود و غصه بخورد. کارگزار نظام که مرتکب فساد مالی میشود که هیچگاه خودش از خودش حساب نخواهد کشید و خودش را محکوم نخواهد کرد! مگر غیر از این است که احکام سنگین برخورد با کارگزاران مفسد بدون کوچکترین فوت وقت توسط حکومت حضرت امیر(ع) صادر میشده؟ بنده مشخص هست که بیشترین انتقادم به نوع افشاگری و عوامفریبی آقای احمدی نژاد در مناظره هست تا قوه قضائیه. آقای احمدی نژاد چرا در ۳ سال و ۵۱ هفته از دوران خود به فکر بیان مفاسد و پیگیری آن نبودند و در هفته آخر و درست در شب مناظره به یاد عدالت علوی افتادند آنهم در شرایطی که کوچکترین مصداقی از شخص روبروی خودشان پیدا نکرده بودند و دائم زیر و روی پرونده دیگران را ورق میزدند و این همان محذورات امنیتی هست که شما هیچگاه آن را رد نکردید و تلویحن پذیرفتید که “اگر” میرخسین آنگونه پاسخ میداد اتفاقهای زیادی ممکن بود بیفتد. شما تنها قوه قضائیه و مسئولیتش را از گردونه خارج کردید.
حضرتعالی فراموش کرده اید در همان زمان به زعم شما غارت بیت المال توسط کارگزاران سازندگی، نه تنهابرخوردی از جانب اصولگرابیان سنتی صورت نگرفت که حتا آنها نزدیکترین افراد به آقای هاشمی در آن مقطع زمانی بودند. لیست انتخاباتی همین انتخابات پر حرف و حدیث مجلس ششم را در عکس زیر ببینید شاید مقداری حافظه تاریخی برخی مسائل را حل کند:
http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc4/hs384.snc4/44764_491704012787_540077787_6433824_8310225_n.jpg
اصولگرایی سنتی حمایت تام و تمام خودش از آقای هاشمی در همان سالهای به زعم شما غارت بیت المال را فراموش کرده است؟
درباره انتخابات مجلس ششم هم آنقدر موضوع واضح هست که ادامه بحثش بی فایده خواهد بود. در دادگاه تاجزاده کوچکرین سند یا حرفی از قول تاجزاده مبنی بر کوتاه آمدن تاجزاده بیان نشده که متناسب با شرایط فعلی قابل توجیه باشد وگرنه این روزها کیهانون صدها بار آن دادگاه را در رسانه هایشان در بوق کرده بودند. شما متن لینک بنده را برای خودم می آورید و اشاره ای هم به لینک پاسخ جامع تاجزاده به شورای نگهبان نمیکنید.
اتفاقی که به گواه اسناد و دادگاه مذکور در آن انتخابات رخ داده، اینگونه بوده است: “تمامی صندوقهای شمال شهر تهران تنها به دلیل اینکه بازشماری دستی نتایج حدود ۲ درصد با نتایج اولیه تفاوت داشت تمامن باطل شدند تا آقای رجایی حذف شوند و آقای حداد عادل جایگزین ایشان شوند و طنز تلخ هم اینجاست که در آن اختلاف ۲ درصدی هم که بسیار عادی و طبیعی شمارش دستی هست ولی شورای نگهبان دست روی آن گذاشت، آرای آقای رجایی از شمارش قبلی چند رای بیشتر شد و آرای آقای حداد عادل چند رای کمتر شد ولی کل آرای آن صندوقها را باطل کردند!!! طبیعتن اگر روند آن بازشماری(ابطال کل آرا در صورت مشاهده اختلاف ۲ درصدی بازشماری دستی) در جنوب شهر تهران که آرای آقای حداد عادل فراوانی بیشتری داشت هم ادامه مییافت و بازشماری و ابطالهای آنگونه! متوقف نمیشد و آرای جنوب تهران هم بازشماری میشد و باطل میشد، آقای حداد عادل نمیتوانستند جایگزین آقای رجایی شوند. در تمامی بازشماریهای انجام شده توسط شورای نگهبان، آرای آقای رجایی افزوده شده و آرای آقایان حداد عادل و هاشمی به دلیل فراوانی کمتر، کمتر شده(درست مانند بازشماری صندوقهای مدنظر آقای محسن رضایی که در تمامی آنها آرای آقای احمدی نژاد در بازشماری حدود ۲ درصد اضافه و آرای محسن رضایی ۳ درصد کم میشد تا جاییکه همانجا ستاد آقای رضایی تقاضای توقف بازشمازی را کرد و مدعی شد که بازشماری برگه های آرا نشان میداذ ۸۰ درصد آرا با یک خط و خودکار به نفع آقای احمدی نژاد بوده)
در انتخابات مجلس ششم در دادگاه هم مشخص شد که تنها به ۲ دلیل بیشتر بودن آرا از تعداد واجدین شرایط و همچنین اختلاف «۲ درصدی» آرای بازشماری شده، صندوقها باطل شده اند و تنها نیز آرای صندوقهای شمال تهران بازشماری و بالتبع باطل شده اند تا آرای جنوب شهر با فراوانی بیشتر برای آقایان حداد عادل و هاشمی، آنها را به عنوان رئیس فراکسیون اقلیت و رئیس احتمالی مجلس ششم روانه مجلس کند. طنز تلخیست که در بازشماری، حدود ۲ درصد به آقای رجایی افزوده شده و بعضن از آقایان کم شده اما کل صندوقهای شمال تهران به دلیل همین اختلافهای ۲ درصدی باطل شده تا عدالت علوی شورای محترم نگهبان جاری و ساری شود.
بحث بنده بیشتر از اینکه این موارد باشد، بحثهای کلان بود و دوست داشتم که برای مثال روی مقاله «کیهانیون و فتنه سازی» و مثلن مورد اشاره شده در آن در رابطه با جعل تاریخی روزنامه کیهان و همچنین مجاهدین خلق در ادبیات کیهان، گفتگو کنیم که پس از اصرار زیاد مبنی بر گشودن گفتگو، استنکاف حضرتعالی همراهی شما با ما در این زمینه و مخالفت شما با کیهانیون در این زمینه خاص را میرساند که جای استقبال دارد.
در مجموع همانطور که گفتم این بحث برایم جذاب بود و در انتها مطمئنم که شما هم تایید خواهید کرد که چقدر خوب هست که این فضای گفتگو در سایت کلمه ایجاد شده و کامنتهای شما بدون کوچکترین دخل و تصرفی در سایت کلمه منتشر شد. چقدر نیکوتر بود که طرف مقابل نیز این فضا را مهیا میکرد و مثلن تعدادی از برنامه های صدا و سیما را اینگونه برگزار میکرد. خواهشن نفرمایید که یامین پور در برنامه اش مثلن از محمدرضا تابش و برخی از اعضای فراکسیون اقلیت مجلس هشتم دعوت کرد که نپذیرفتند زیرا آنها به هر دلیلی که اتفاقن واضح هم هست نخواستد در برنامه شکت کنند، چرا از افرادی که عاجزانه و کرارن درخواست کردند دعوت نشد. کم نبودند امثال تاجزاده و شکوری راد و … تاجزاده ۱۸ ماه هست که تقریبن التماس برگزاری مناظره با هر شرایطی و هر شخصی و تازه با اولویت آقایان شریعتمداری و صفارهرندی را میکند. شکوری راد و بقیه هم به همین صورت که البته شکوری راد بعد از یک مناظره دانشگاهی به دلیل نقل یک خبر از رجانیوز که منبع آن را هم در مناظره، همان رجانیوز ذکر کرد بود، دستگیر شد، در حالی که رجانیوز به خاطر همان خبر، کوچکترین تذکری را هم دریافت نکرده است و آن خبر کماکان در سایت رجانیوز موجود است و حذف هم نشده.
به هر حال همانطور که گفتم، از شما باز هم ممنونم به خاطر این گفتگو و در پایان آرزوی گسترش این فضاهای گفتگوی مسالمت آمیز را دارم.
در پناه حق