دروغ، اتهامزنی، آزار و شکنجهی مردم در هیچ شرایطی مجاز نیست
چکیده :امام بر این پندار غلط، خط بطلان کشید که مصلحت همه چیز را توجیه میکند و برخی چنین میاندیشیدند دروغ، خیانت، افترا، اتهام زدن به دیگران، آزار و شکنجه مردم و حتی اشاعه فحشاء اگر مصلحت اقتضاء کند، مجاز بلکه واجب است! این که به معنای نفی تمامی ارزشهای الهی و انسانی است. امام در شرایط سخت جنگ خارجی و جنگ مسلحانه گروههای داخلی، حفظ ضوابط و معیارها را ضروری اعلام کردند؛ به نحوی که هیچ عذر، ضرورت و حتی مصلحتی، تجاوز به حقوق شهروندی مردم را توجیه نکند و با افراد خاطی برخورد...
چندی پیش مجمع روحانیون مبارز از مسئولان قضایی خواسته بود به فرمان هشت مادهای امام خمینی (س) پایبند باشند. کلمه چندی پیش متن کامل این فرمان را منتشر کرد و اکنون مصاحبه سایت جماران با آیتالله محقق داماد را برای آگاهی یبشتر خوانندگان منتشر میکند.
آیت الله دکتر سیدمصطفی محقق داماد، فقیه، حقوقدان و استاد فلسفه، که در آن زمان به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور در ستاد اجرایی فرمان هشت ماده ای امام حضور داشته، در این گفتوگوی مکتوب، ضمن بازخوانی چرایی و چگونگی صدور فرمان به شرح اقدامات ستاد اجرایی می پردازد.
او فرمان هشت مادهای امام را یک سند فقهی توصیف میکند که در سختترین شرایط، بر پاسداری از ارزشهای اخلاقی و انسانی و اسلامی تاکید میکند.
جناب آقای دکتر محقق داماد، شما در سال ۱۳۶۱ یکی از اعضاء شاخص ستاد اجرائی فرمان ۸ مادهای حضرت امام بودید لطفا در مورد فرمان ۸ مادهای و ستاد اجرائی مختصراً توضیح بدهید.
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و فروریزی دستگاههای دولتی نوعی تندروی و اعمال روشهای خشن امری روزمره شده بود. مخصوصاً در شرایط درگیریهای مسلحانه سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ روند قانونمندی جامعه به شدت آسیب دیده بود.
در این شرایط بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در فرمانی که بعداً به فرمان ۸ مادهای معروف شد، در راستای جلوگیری از تجاوزات و تندروی ها دستورات قاطعی صادر کردند که در قانونمند کردن کارکردهای نهادهای انقلابی و کارگزاران و مأمورین دولتی در قوای اجرائی و قضائی بسیار تأثیر گذار شد.
امام در شرایط سخت جنگ خارجی و جنگ مسلحانه گروههای داخلی حفظ ضوابط و معیارها را ضروری اعلام کردند به نحوی که هیچ عذر، ضرورت وحتی مصلحتی تجاوز به حقوق شهروندی مردم را توجیه نکند و با افراد خاطی برخورد شود.
این فرمان عام و کلی و شامل موارد متعددی بود به منظور عملیاتی کردن هر یک از بندهای این فرمان ستادی تشکیل شد مرکب از آیت الله موسوی اردبیلی به عنوان رئیس تشکیلات قضائی و رئیس دیوان عدالت اداری و اینجانب به عنوان رئیس سازمان بارزسی کل کشور و نخست وزیر وقت و وزیر وقت کشور و وزیر مشاور در امور اجرائی.این ستاد تحت ریاست آیت الله موسوی اردبیلی جلسات خود را مرتباً تشکیل میداد و احکام نصب اعضاء این ستاد تماماً از طرف رهبری انقلاب صادر شده بود.
ستاد اجرائی در اولین اقدام به منظور اجرائی کردن بندهای فرمان ۸ مادهای منشور اجرائی در قالب ۲۴ ماده تنظیم و به تصویب رساند که در واقع دستورالعمل هیاتهای بازرسی بود که به منظور نظارت بر اجرای فرمان ۸ مادهای تشکیل شده بود.
نحوه نظارت بر اجرای فرمان ۸ مادهای چگونه بود؟
با شروع کار ستاد مرکزی هیاتهای سه نفره بازرسی یک نفر به انتخاب قوه قضائیه یک نفر از طرف نخست وزیری و نفر سوم توسط بازرسی کل کشور تشکیل و به استانها اعزام شدند گزارش این هیأتها در ستاد مرکزی مبنای کار بود و بر اساس تخلفات و جرائم اعلامی در برخورد با متخلفین تصمیمات قاطع و سریع اتخاذ میشد.
نحوه اقدام ستاد اجرائی چگونه بود؟
ستاد غالباً جلسات خود را شبها تشکیل میداد و به گزارشها رسیدگی میکرد و تصمیمات متخذه بلافاصله ابلاغ و روز بعد از طرف صدا و سیما انتشار مییافت که چندین مورد عزل مقامات مختلف قضائی و اجرائی و تحت پیگرد قرار دادن متخلفین جو خوشبینی بیسابقهای ایجاد کرد به طوری که بسیاری از افراد که در مقابل تندرویها وجو رادیکال سالهای ۶۰ و ۶۱ مرعوب شده و مهاجرت کرده بودند، به کشور بازگشتند و کسی جرأت نمیکرد که قوانین را نقض کند. انتشار نام متخلفین که عزل میشدند یا تحت پیگرد قرار میگرفتند، باعث عبرت دیگران شده بود، به طوری که درصد تجاوزات از قوانین و موازین به طور بسیار محسوسی کاهش یافت.
مهمترین تخلفات در چه زمینههائی بود؟
گزینشها و هیاتهای بازسازی و پاکسازی ادارات و مراکز آموزش عالی وضع نامناسبی داشت. علاوه بر این، تجاوز به اموال و حریم شخصی مردم نیز به رویهای هر روزه تبدیل شده بود. امام در آن شرایط که هر روز چند خانه تیمی کشف میشد رعایت حدود قانونی و شرعی را لازم دانستند. برای مثال مشخصاً یکی از بندهای فرمان ۸ مادهای مضمونا اینگونه بود که اگر مأمورین دادستانی برای کشف و دستگیری اعضاء خانههای تیمی وارد منزلی شدند، فقط در حدود مأموریت محوله اقدام کنند، به طوری که (اگر مثلاً) آلات لهو و لعب مشاهده کردند، از این جهت متعرض صاحب یا ساکنین خانه نشوند.
چنین بلندنظری و تساهلی در آن شرایط بحرانی از شخصیتی در حد و قد و قواره امام قابل انتظار بود، به طوری که بعضی از مضامین بندهای فرمان ۸ مادهای مورد شگفتزدگی و تعجب حتی صاحب نظران میشد.
در کوتاهترین بیان، پیام فرمان ۸ مادهای چه بود؟
اقدام به اجرای قوانین و مقررات و حفظ اموال و نفوس مردم و حفظ حریم خصوصی و رعایت حقوق شهروندی.
سرانجام ستاد اجرائی فرمان ۸ مادهای چه شد؟
بعد از اعزام هیاتهای بازرسی و قانونمند شدن نسبی و تدریجی سازمانهای دولتی و نهادهای انقلاب و به کار افتادن سیستمهای نظارتی که در قانون اساسی و قوانین عادی پیشبینی شده بود ضرورت ادامه کار ستاد اجرائی عملاً از بین رفت. یک قسمت تحت عنوان هیاتهای قضائی زیر نظر آیت الله موسوی اردبیلی باقی ماند که مدتها همانند دادگاههای اصل ۴۹ در مورد بعضی پروندههای مفصل تصمیمگیری میکردند.
به نظر شما مهمترین بند منشور ۲۴ مادهای که بر اساس فرمان ۸ مادهای تصویب شد کدام است؟
همه بندهای ۲۴ گانه منشور با استعانت از منطوق و مدلول یا روح فرمان ۸ مادهای تنظیم و تصویب شده بود و انتخاب از بین آنها مشکل است برای نمونه در بند ۱۱ منشور چنین آمده است:
«افراد کمیتهها از حیث وظایف انتظامی تابع وزارت کشور در امور مربوطه به قوه قضائیه (اعم از دادگاهها و دادسراهای انقلاب و دادگاههای کیفری یک و دو) ضابط قوه قضائیه محسوب و فقط مجری اوامر کتبی و قانونی مقامات قضائی صالحه در محدوده حوزه مأموریت خود میباشند و بدون حکم مقامات صالحه قضائی حق هیچگونه تحقیق، تفحص و احضار و جلب و دستگیری افراد یا ورود به منازل و تعرض به اموال را وجهاً من الوجوه ندارند. جرائم مشهود از شمول این حکم مستثنی است. متخلفین درمحاکم صالحه محاکمه و مجازات شرعی و قانونی میشوند. کلیه مأمورین انتظامی و اعضاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیتهها و بسیج موظفند از اجرای دستورات و اوامر مقامات غیر قضائی در زمینه احضار و جلب و دستگیری افراد و توقیف اموال اکیداً خودداری کنند.»
به نظر شما به طور کلی چه درس وپیامی این فرمان داشت ؟
به نظر من این فرمان از یک فقیه جامع الشرائطی مانند امام می تواند حاوی درس بلکه دروس مهمی باشد.شما می دانید که فقه ما علاوه بر نصوص شرعیه که در منابع اولیه وجود دارد یکی از منابع مهم آن سیره اصحاب وعمل فقیهان بزرگ است.
امام خمینی (س) که یکی از فقیهان بزرگ تاریخ ونمونه کامل مکتب فقهی قم است به یک پندار غلط وخطا خط بطلان کشید، و آن این بود که برخی چنین می اندیشیدند و شاید هنوز هم چنین بپندارند که مصلحت همه چیز را توجیه میکند. دروغ، خیانت، افترا، اتهام زدن به دیگران، آزار و شکنجه مردم و حتی اشاعه فحشاء همه این اعمال در شرائط عادی حرام وممنوع است ولی می گویند اگر مصلحت اقتضاء کند مجاز بلکه واجب است! در حالی که این به معنای نفی تمامی ارزشهای الهی و انسانی است.
امام خمینی در شرائط سخت جنگی، ترور و وحشتی که تروریستها ایجاد کرده بودند و هر روز نقطه ای از کشور دچار انفجار میشد و عزیزان بسیار گرانبهایی از ما شهید می شدند، حتی در چنین شرایطی ارتکاب اعمالی را که در متن فرمان آمده است مجاز ندانستند. به عقیده ایشان، هیچ مصلحتی بالاتر از ارزشهای اسلامی – انسانی نیست و اگر همه این اعمال مجاز شود، دیگر نظام معنی ندارد.
این فرمان با توجه به شخص و شخصیت صادر کننده باید یک سند فقهی شناخته شود وبه نظر من بایستی با آثاری نظیر تنبیه الامه نائینی که در مشروطیت توسط میرزای نائینی تالیف شد مقایسه شود.
تنبیه المله وتنزیه المله در مقام پاک کردن اتهاماتی است که بر روحانیت شیعه وقت وارد می شد که این طایفه مخالف آزادی ودموکراسی و پیشرفتهای زندگی روزمره مردم هستند، و لذا عنوان کتاب تنزیه المله نهاده شد و تمامی این اتهامات را از دامن روحانیت پاک کرد. اعلام کرد که لااقل افرادی از فقها هستنند که اینگونه فکر می کنند. در تاریخ صدور این فرمان، این اتهام را بر حکومت اسلامی وارد میساختند که دراین نظام هدف وسیله را توجیه میکند و امام با صدور فرمان، این اتهام را به عنوان یک فقیه بزرک و معمار انقلاب از دامن نظام اسلامی زائل ساخت. من البته به هیچ وجه مدعی نیستم که کسی از فرمان تخلف نکرد. متخلف همیشه وجود داشته، ولی باید سعی کرد که متخلفین به نام اسلام چنین نکنند.
در خاتمه، تذکر این نکته را ضروری میدانم که برخی از مطالب و نکاتی که در متن فرمان آمده بود، دقیقا در قوانین موجود از جمله در آئین دادرسی کیفری وجود داشت. ولی اینکه امام خمینی برآن تاکید فرمود، به این علت بود که برخی از متخلفین اینگونه مقررات را جزء قوانین فرهنگ غربی معرفی کرده بودند و میگفتند این همان مطالبی است که طرفداران حقوق بشر غربی طالب آنها هستند و مقید بودند که رعایت نکنند و آن را نقض کنند. و متاسفانه نقض این گونه قوانین ومقررات را به دین اسلام و یا روحیه انقلابی منتسب میساختند. به هر حال اگر فضای آن زمان تصور گردد صدور این فرمان در آن زمان و آن جو و فضا، یکی از مظاهر شجاعت دینی امام مبتنی بر تقوا و فقاهت شمرده خواهد شد. تقوائی که در مرجع تقلید شرط است، عبارت است از مخالفت هوی و اطاعت محض از اوامر الهی و شجاعت انجام خواستهای خداوند، حتی اگر هم مخالف با افکار عمومی باشد.
من مخالفتی با جمهوری اسلامی و دین ندارم مشکلم با افراد راس کار هست که خیلی بیراهه می روند و خدا انشالله از سر تقصیراتشان بگذرد و انشالله اصلاح شوند
روی صحبتم با کسانی هست که ادعا بسیجی و دین داری دارند و لباس مقدسی زا بر تن کرده اند که زمانی عزیزان این نظام بر تن می کردن و خون ها برای این انقلاب دادند حرمتش را نگه دارید و با این همه توهین به فرزندان انقلاب آخرت خود را به باد ندهید و
نصیحت برادرانه ام را اگر انتقاد پذیر هستید گوش کنید
اول به برادر دینی تان توهین نکنید چون شهادتین را بجا آورده اند همین اشخاصی که الان خیلی راحت وصله منافق را بهشان می چشبانند و انواع اقسام حرف های رکیک را به اینان می دهند زمانی جان مال و فرزندانشان را در راه این انقلاب داده اند و حال شما با آبرویشان بازی می کنید
پس منش مولا علی چه شد فقط بلد هستید بر زبان بیاورید پس عمل کجا رفت
مولا علی با دشمنانشان هم توهین نمی کردند و با محبت با مخالفین رفتار می کردند سوال من از شما سیره معصومین چه شد نباید حفظ و اجرا شود
همین اشخاصی که در این نظام الان منافق نامیده شده اند همه از عزیزان امام خمینی (ره) بوده اند شده یک بار از خودتان سوال کنید مگر میشود تمام کسانی که در این انقلاب نقش داشته اند منافق بشوند
دختر شهید آیت الله طالقانی
همسر شهید رجایی
فرزندان شهید بهشتی
آیت الله تهرانی
فرزندان شهید همت
آیت الله هاشمی رفسنجانی
فررندان شهید باکری
آیت الله هادی خامنه ای برادر رهبر (سید علی خامنه ای)
فرزندان آیت الله منتظری
مهندس موسوی
آقای کروبی
خاندان شهید دستغیب
آیت الله صانعی
آیت الله بیات زنجانی
آیت الله سید علی محمد دستغیب
آیت الله حسینی زنجانی
آیت الله صادق روحانی
خانواده های شهیدان باقری . اسلامی نسب . اجرائی . روزیطلب و هزاران شهید دیگر
و نوری زاده ها تاج زاده ها . صفاهی فراهانی و …..
معاونین ریاست جمهوری های دورهای قبل
و ده ها تن از مسئولین وقت نظام که هر کدام را به طریقی اهانت های کرده اند و منافق نامیدنشان
کمی هم جدا از هر گونه احساس و جبهه گیری فکر کنید و فقط رضای خدا تبارک تعالی را در نظر بگیرید و تمام پل های پشت سر خودتان را خراب نکنید
فقط ۱% این احتمال را بدهید که اشتباه فکر می کنید
خداوند همه ما را مورد مغفرت و آمرزش خودش قرار بدهد
خواهشی دارم مطلبی را تهیه کنید و نام و اسامی منتقدان حکومت را ذکر کنید و به اطلاع عموم برسانید که چه شخصیت های بزرک و برجسته ای مخالف و منتقد این حکومت دیکتاتوری هستند
با تشکر از شما
فرمان هشت ماده ای از افتخارات نظام جمهوری اسلامی و از افتخارات دوران مدیریت حضرت امام است.
امام در حقیقت انقلاب و حکومت را برای اجرای احکام اسلام، برای تامین حقوق اساسی مردم، آزاد کردن مردم از یوغ استبداد و استعمار، توسعه و پیشرفت کشور و سعادت دنیوی و معنوی مردم می خواستند و بارها تاکید داشتند که اگر مساله اجرای احکام اسلام و اهداف و آرمان های انقلاب مطرح نباشد هیچ داعیه ای نداشته و نداریم که به صحنه آمده و قدرت را به دست بگیریم.
بنام خدای خمینی(س)
وضعیتی که بنده در دهه شصت علیرغم برخی تندرویها(که آن هم دلایل کاملا خاص خود را داست و آقای مجید انصاری در مصاحبه ای با سایت جماران به آن کاملا پرداخته اند:http://www.kaleme.com/1388/10/14/klm-7302/) شاهد آن بودم با وضعیتی که الان شاهد آن هستم مثال میان ماه من تا ماه گردون ……..!باور کنید گاها فکر میکنم چشمان من را بسته اند و در سیاره ای دیگری رهایم کرده اند، غریبه ی غربیه ام و بارها آرزوی مرگ و رسیدن بوی فقط اندک زمانی از دهه شصت در قبال باقمیانده عمرم را داشتم!!آن هجوم و ان قلت بحضرت امام(س) و چوب لای چرخ محبوبترین دولت نزد امام(س) و مردم و آن همه توصیه به حق مردم از جانب امام(س)(که خود با تمام توان پیشقراول اجرای آن بود!) و بعد نگاه کنید فقط به وضعیت نوری زاد آن هم با نوشتن فقط چند نامه!!با مسائل دیگر از جمله باتونیزه کردن انقلاب و…اصلا کاری نداریم فقط به وضعیت اشخاصی چون نوری زاد نگاه کنیم متوجه اختلاف اساسی اسلام کاریزماتیک دهه شصت و اسلام قلدر و پادگان مآب اینک میشویم و این همان راز و رمز اختلاف اساسی بین دو نسل ۵۷ و دهه بعد از رحلت حضرت امام(س) است!آن شرایط زمینه رشد حاج همت ها و باکری ها …فراهم کرد و این شرایط زمینه رشد سعید عسگرها!! اختلاف از زمین تا آسمان!!
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
یا ایها الذین امنو لم تقولون ما لا تفعلون
درود بر محقق داماد. این روحانی راستین که از ذخایر اسلام است.کمتر میتوان روحانی ای با این درجه از اشتهاد واگاهی یافت.خوب تجزیه وتحلیل مینماید وکم میگوید اما چون در وگوهر