مردم به طرح هدفمندی بیاعتمادند
چکیده :در شرایط موجود که فضای معنی داری در کشور از دست رفته است، احتمال اجرای ناکام این طرح بسیار زیاد است. بنابراین به طور جدی باید به مجریان ان توصیه کرد که اگر مقامات عزم جدی برای اجرای این طرح دارند لااقل اندکی اجرای آن را به تعویق اندازند و پیش از اجرای آن اعتمادسازی را به طور جدی دنبال کنند. در شرایط فعلی مردم طرح هدفمندسازی را از آن خود نخواهند دانست و برای تحقق و کامیابی آن تلاشی نخواهند کرد و خود دولت هم این را می داند، برای این که برخوردش با جامعه طوری است که گویا هیچ اعتمادی به آن ندارد....
محسن رنانی *
هدفمندسازی یکی از بزرگترین سیاست های اقتصادی چند دهه اخیر است. اما بی گمان موفقیت این طرح تنها وقتی قابل پیش بینی است که جامعه به گونه ای معنی دار با اجرای آن همکاری کند و در جهت اهداف آن گام بردارد. و جامعه البته تنها وقتی چنین رفتاری خواهد داشت که فضای کشور برایش معنی دار باشد. اتفاقا اگر وقت مناسبی برای تلاش دولت جهت اعتمادسازی در جامعه است هرچند من شک ندارم که این سخنان من برای برخی سیاست گران یا نامربوط جلوه می کند یا آن را سیاسی قلمداد می کنند. اما زمان زیادی لازم نیست تا درستی این نظریه برای موفقیت طرح هدفمندسازی آزمون شود. به زودی اجرای این طرح آغاز خواهد شد و هم برای نظریه من و هم برای وعده های سیاستگران، آزمون بزرگ آغاز خواهد شد.
اما حقیقتا نباید به گونه ای عمل شود که هدفمندسازی یارانه ها پس از شروع متوقف شود یا شکست بخورد، چون خسارات زیادی به جامعه و اقتصاد ایران وارد می شود. بی گمان اجرای این طرح هم هزینه دارد و هم منافع. اما اگر شروع شود و سپس متوقف شود آنگاه بخشی از پیامدهای خسارت بار آن بر کشور تحمیل می شود اما منافعی از آن حاصل نمی شود. پس من امیدوارم یا اجرا نشود یا اگر اجرا می شود تا پایان برود و با موفقیت قرین باشد.
اما در شرایط موجود که فضای معنی داری در کشور از دست رفته است، احتمال اجرای ناکام این طرح بسیار زیاد است. بنابراین به طور جدی باید به مجریان ان توصیه کرد که اگر مقامات عزم جدی برای اجرای این طرح دارند لااقل اندکی اجرای آن را به تعویق اندازند و پیش از اجرای آن اعتمادسازی را به طور جدی دنبال کنند.
در شرایط فعلی مردم طرح هدفمندسازی را از آن خود نخواهند دانست و برای تحقق و کامیابی آن تلاشی نخواهند کرد و خود دولت هم این را می داند، برای این که برخوردش با جامعه طوری است که گویا هیچ اعتمادی به آن ندارد. مثال ملموس آن در مورد همین قیمت بنزین و زمان آغاز هدفمندسازی است که دولت هنوز که هنوز است با آن قایم باشک بازی می کند و هیچ اطلاعات درستی به جامعه نمی دهد.
متاسفانه این ها نشانه های بی اعتمادی است و البته تاسفبار تر آنکه این بی اعتمادی دو طرفه است و همین بی اعتمادی دو طرفه از نظر من «چشم اسفندیار» طرح هدفمندسازی است. بنابراین اگر واقعا نظر دولت این است که اجرای طرح هدفمندسازی برای کارآمد کردن مجموعه نظام سیاسی ما مهم است، باید بداند که موفقیت این طرح در گرو اعتماد و همکاری مردم است. با وضع موجود این احتمال قوت می گیرد که عدم همکاری با طرح به ابزاری برای ناتوان سازی دولت تبدیل شود. این بحث باید توسط دولت جدی گرفته شودو قبل از شروع طرح هدفمندسازی واقعا در این زمینه مطالعه کند و حتی مناسب است که یک نظرسنجی ملی انجام شود و به روشهای غیرمستقیم درصد آمادگی جامعه برای همکاری با طرح هدفمندسازی برآورد شود و اگر این درصد پایین بود این طرح آغاز نشود.
از سوی دیگر دولت برای اجرای موفق هدفمندسازی یارانه ها نیاز به بستری به نام ثبات اقتصادی دارد و لازم به تذکر است که ثبات و اعتماد رابطه متقابل دارند. ثبات، اعتماد می آورد و اعتماد ، ثبات. اگر به عللی یک جایی از این حلقه شکسته شود، روند معکوس می شود. یعنی بی اعتمادی موجب بی ثباتی و بی ثباتی موجب بی اعتمادی می شود. فرض کنید چند بار برای خرید برنج به فروشنده ای مراجعه کنید و در هر بار با قیمت جدیدی رو به رو شوید. کم کم اعتماد خود را به او از دست می دهید. وقتی اعتماد شما از دست رفت دیگر همه خرید های خود را از مغازه او انجام نمی دهید و تنها هر گاه مجبور شوید به مغازه او می روید. بنابراین ثبات خرید شما از آن مغازه نیز از دست می رود. درسطح کلان نیز چنین است. اگر حلقه اعتماد دولت و مردم شکسته شود زمینه ای می شود برای بی ثباتی و اگر یکی از این دو در رفتار خود بی ثباتی به نمایش بگذارد نیز زمینه ای می شود برای بی اعتمادی.
در یک کلام، بی ثباتی و بی اعتمادی ، سرمایه اجتماعی جامعه را تخریب می کند و در شرایط ضعف سرمایه اجتماعی، هیچ برنامه ریزی بلندمدتی جواب نخواهد داد و بسیاری از نظریه ها وسیاست های اقتصادی موضوعیت خود را از دست خواهند داد.
* عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان
منبع: خبرآنلاین
اعتماد سازی یعنی ارائه گزارش مستند ازمشروح هزینه های ۵ سال درآمد نفت توسط حسابرسان مستقل و تصویب توجیهات فنی – مالی واقتصادی برنامه های اجرایی در آمد حاصل از افزایش قیمت ها توسط مجلس و ارائه برنامه زمان بندی آن به ملت .آیا چنین گزارشی ارائه خواهد شد یااین که…؟
مردم نه تنها به این طرح بی اعتمادند که به تمامی طرحها و کارهای این دولت بی اعتمادند. وقتی تمامی طرحها یک شبه و بدون کارشناسی و درنظر گرفتن تمامی جوانب پیشنهاد می شوند، معلوم است که شکست می خورند و به هیچ دردی هم نمی خورند.
فکر می کنم طرحهای شکست خورده ای چون: سهام عدالت، مسکن مهر، بنگاه های زودبازده، وامهای خوداشتغالی و …. که همگی شکست خورده اند کافی باشد تا مردم هیچ اعتمادی به طرحهای دولت نداشته باشند.
بویژه این طرح که در حقیقت طرح «حذف یارانه ها» است نه «هدفمندی یارانه» و صد البته تورم بسیاری به دنبال خواهد داشت. (اگرچه که در حال حاضر نیز تورم و گرانی وحشتناک است و اجناس بطور هفتگی گران می شوند)
احسنت به شما
با اجرای این طرح زمینه های ذلت و فلاکت خودشان را فراهم میکنند…
دیگه معلوم شد دارید مترکیدا چون این طرح قرار بود زمان خاتمی اجرا شه ولی اون مرد این کارا نبود
اولا که ادب مرد به ز دولت اوست
اون زمان همین شما ها بودین که که نذاشتین اجرا بشه یعنی داشت بصورت تدریجی حذف میشد/ تو مجلس هشتم همه شدن دلسوز مردم به صورت ناگهانی حرف از تثبیت قیمت ها اوردن ولی هدفشون فریب مردم برای جمع کردن رای توی انتخابات سال بعدش بود و حالا همون افراد اومدن حرف از هدفمند کردن یارانه ها میزنن واقعا جالبه !!!!!!!!!!!!!
هدف از حذف کردن یارانه ها توی این دولت نامشروع که هم معلومه دولتی که سازمان برنامه بودجه حذف کرد و حق نظارت به نهاد ها زیر نظر شخص اول مملکت با تصویب مجلس حذف شد معلوم نیست با پول های بیتالمال چیکار می خواد بکنه.
هدفمندی یارانه هابه زبان ساده وعامه فهم یعنی انتقال درآمدنفتی کشورازسفره مردم به جیب حاکمیت کودتاچی وفروختن هرکالایی اعم ازآب وبرق وگارونفت وینزین وتلفن وگندم وگوشت وتخم مرغ به قیمت ده برابربه مردمی که کاروشغلشان راهم ازدست داده اند پولهایی که ازمحل درآمدهای نفتی وگرانفروشی کالا وخدمات دراختیارحاکمیت قرارمیگیرد باعث درآمدهنگفت برای سرکوبگران وغارتگران بیت المال شده وحداکثر۹% مردم راسیرنگه دارند
جناب حمیدرضا بهتره اول کمی ادب که برای هر فردی لازمه، داشته باشی بعد اظهارنظر کنی.
دولت حجت الاسلام خاتمی که الحق به فکر رفاه مردم بودند و بسیار هم در این زمینه موفق بودند؛ از آنجاکه تمامی کارهایشان کارشناسی واقعی صورت می گرفت و از کارشناسان خبره استفاده می کردند، می دانستند که برای هدفمند کردن یارانه، ابتدا به شناسایی اقشار آسیب پذیر نیاز است. و از آنجا که این شناسایی در کشور ما با توجه به امکانات موجود ممکن نبود ، پس به خاطر مردم و برای اینکه به مردم فشار اقتصادی وارد نیاید، این طرح را اجرا نکردند.
این طرح دولت فعلی فقط حذف یارانه است، چون هدفمند کردن یعنی یارانه را به کسی که نیاز ندارد ندهی و به آنکه نیاز دارد بیشتر بدهی. در حالیکه دولت بدون شناسایی نیازمندان و بی نیازها و فقط براساس فرمهای پر از غلط اقتصادی خانوار ، می خواهد یارانه را بصورت نقدی و برابر به حساب همه واریز کند. کدام عقل سلیمی که اندکی منطق هم بداند می پذیرد که این طرح هدفمندی یارانه است؟؟!!!!
پر واضح است که این طرح واقعا به ضرر نیازمندان خواهد بود. آنها که ثروتمندند، ثروتمند تر خواهند شد و فقرا فقیر تر و قشر متوسط جامعه نیز فروریخته و از بین رفته و به فقرا خواهد پیوست.
ای کاش اندکی فارغ از حزب و سیاست، عاقلانه و منطقی می اندیشیدید
حمیدرضا جان زمان خاتمی نفت ده بیست دلار بود زمان این گماشته صد دلار.شاید شما آن موقع به دنیا نیامده بودید که کامنتتان بوی خامی میدهد.
این هدفمندی فقط برای یک سری از مردم خوب شده وگرنه آن دسته از مردم که با ماهی ۳۰۰ تومان زندگی می کنن الان دیگر باید چند برایر دیگر برایپول آب و برق و گاز بگذارند فعلا مردم مشغول پول گرفتن هستن و نمی دانن چه کلاه بزرگی این آقایان بر سرشان گذاشتند