آیه های عاشورایی
چکیده :هنوز آسمان را تا این که به رنگ سرخ بنشیند، فاصله ای هست . در هیچ کجای زمین اینچنین خاکی نیست که توان تحمل میخ های خیمه های تو را داشته باشد . عمودهای زمین ، زیر سقف آسمان برپا شده اند و چادرهای سیاه تنها سرپناهی است که کودکان تشنه را از چشم های تیز آفتاب می گیرد...
السلام علیک یا ابا عبدالله
هنوز آسمان را تا این که به رنگ سرخ بنشیند، فاصله ای هست . در هیچ کجای زمین اینچنین خاکی نیست که توان تحمل میخ های خیمه های تو را داشته باشد . عمودهای زمین ، زیر سقف آسمان برپا شده اند و چادرهای سیاه تنها سرپناهی است که کودکان تشنه را از چشم های تیز آفتاب می گیرد. گرم است ، آنچنان که لب ها را با آب نسبتی بیش از گذشته باید ! تا ترک های عمیق بر نازکی پوست کودکان متولد نشوند. اینجا آخر زمین است که عمودهای زمین را زیر سقف آسمان فرو کرده اند.
خیمه ها بر پا شده و خورشید از پوست صورت دختران معصوم رو میگیرد تا نیایش نوران اش را در زمینی خشک به باران بنشیند . اینجا قلب تپنده کارزار است و کودکان تشنه عباس مانده اند که علقمه را در خشکی بگنجاند و همه اقیانوس ها را سیراب کند .
کودکان عموی خود را تشنه اند.
مشک روی شانه ، زره پوش ، سوار است ، عباس سعی اش را از خیمه ها آغاز کرد . رو به سوی رودی که همه یقین داشتند سراب نیست در مقابل دیدگان دریایی اش! نه یک بار که هفت مرتبه آغاز خویش را به انتهایی دوباره رساند و باز تکرار ….
مرتبه اول دست راست ، مرتبه دوم دست چپ ، چشم ها ، پشت و پناه حسین و تیرها ، عمود آهنین و در آخرین مرتبه ، بر بلندای مشکی سوراخ شده به سجده افتاد. تاریخ این هروله را فراموش نخواهد کرد!
بند بند شد و تکه تکه !
آیه آیه شد. کوچکی از مصحفی کبیر!
اعوذبالله را نمی دانم ولی شاید بسم الله همین گرمای صحرا باشد و ناله کودکان تشنه
آیه اول …قسم به فواد…. به دل …به تپیدن های بی قرار
قسم به درد …به بغض …به فریاد بی امان.
آیه دوم … مشکی سوراخ ، دلی شکسته ، رنگی پریده .
آیه سوم …نگاه هراسان بچه ها ، صدای العطش خیمه ها !
کسی صدا میزند برادر ! مردی بی تاب و قرار ، صحرا را به زیارت دو دست می دود !
پرچمی بر زمین می افتد ، عمود خیمه ای پایین می آید . آسمان روی سر زمین خراب می شود
.
آیه چهارم … و چیزی درون صحرا جریان دارد. شاید دم ! شاید غم !
آیه پنجم … پشت خمیده حسین ، علم روی زمین ، نبرد تمام شد!
آیه آخر … گوشواره های دخترکانم را در آورید . پیراهن کهنه من را بیاورید !
آیه ، آیه می شوم !
جانم حسین این چه آیه ایی است؟
یا حسین ادرکنی
دین اسلام دین زیباییها عشق محبت .واز انطرف رد سلطه رد هر اله غیر از الله تاریخاست . اسلام مملو از زیباییها محبتها و گذشتها و از طرفی دیگر مبارزه خون دادن در مقابل سلاطین جابر است .
اگر برای ما اهل تشیع فقط همین فلسفه عاشورا بدون تحریف مانده باشد یقین بدانیم هیچگاه یزیدیان کاخ نشین ابن زیادهای (ابن مرجانه) های زنا زاده حرمله ها یی که در پایتخت اسلام گلوی علی اصغر خسینیان را سوراخ نمودند خولیهایی که جنازه سوخته فرذندانمان را در کانتینرهای یخچالی پنهان نمودند و….. امروز بر ما حاکم نبودند .
پس بیادید حسینی شهید شویم جون زینب خبر رسان جنایت یزدیان باشیم . چون بندیان حسین در زندانهای یزید فریاد براوریم چون امام سجاد با دعا قلم وهنر ظلم را افشا کنیم در انصورت وعده الهی تحقق یافته سرنگونی کفر و ظلم حتمیست
به قول شهید مطهری باید به حسین زمانه و یزید زمانه پرداخت