پیام میرحسین موسوی به مناسبت آذر، ماه دانشجو
چکیده :مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، که «انا ربکم...
نسخه موبایل و فایل پی دی اف ویژه نامه پیام میرحسین موسوی به مناسبت آذر، ماه دانشجو برای تکثیر
کلمه: میرحسین موسوی، در پیامی که به مناسبت فرارسیدن ماه آذر خطاب به دانشجویان نوشته، آنها را همراهان پرمهر و شجاع جنبش سبز نامیده و گفته است که با توجه به ایجاد محدودیتها برای دیدار مستقیم وی با دانشجویان، لازم دیده که به عنوان قدردانی این پیام را برای آنها بفرستد. موسوی آذر را ماه دانشجو نامیده و تلاش کرده است در این پیام به بخشی از سوالات و دغدغه هایی که در این مدت از سوی دانشجویان مطرح شده، پاسخ گوید.
میرحسین در این پیام که شامل یک مقدمه و پنج بند است، ۱۶ آذرماه را یادآور حادثه ای دانسته که در آن دانشجویان هوشیار و پیشتاز ایران، به خاطر اعتراض به استبداد داخلی و استعمار خارجی، به خاک و خون کشیده شدند؛ روزی که نشان داد سرکوب برای بقای بیشتر تکیه گاه بدی است. میرحسین در تجلیل از دانشجویان، آنها را «دیده بان بیدار مخاطرات جامعه ایران» خوانده و به مستبدان یادآوری کرده است که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند، و آنها را به کنج خلوتکده امن تخیلی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است تا بلکه تألم ناشی از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
وی در بند نخست پیام خود «شیوه خریدن فرصت» توسط دولتمداران را مورد نقد قرار داده و گفته است: «همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند. صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.»
میرحسین سپس از دولتمداران پرسیده است:
«چرا این همه اصرار برچشم بستن به نظرات اقتصاددان های برجسته کشور و نمایندگان مجلس دارید؟ کجا رفت وعده های آموزش مجانی و ایجاد اشتغال و اصل ۴۳ قانون اساسی؟ چرا به مردم نمی گویید که با پولی که می خواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بی خاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه می خواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم با توزیع بخشی از پولی که ازدست آنان ربوده اید می تواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت برسر سفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ چگونه است که به نجوا و آهسته از سرنوشت سند چشم انداز بیست ساله نام می برید؟»
موسوی پس از طرح این سوالات اطمینان داده است که سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته، حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کارگرفته شود، می توانند با پراکندن سوالها و نقدها پل های ارتباطی نیرومندی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند.
وی در همین پیام، ضمن یادآوری تجربه کهریزک، کوی دانشگاه و عاشورای تهران و با تاکید بر این که اقتدارگرایان خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیده و به تجمع های مهندسی شده دلخوش کرده اند، نتیجه گرفته که نشانی از بصیرت برای برگشت به سوی مردم دیده نمی شود.
موسوی با اشاره به این پرسش مهم بسیاری از همراهان جنبش سبز که در این روزها که امکان بیان اعتراض ها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، چه باید کرد؟ گفته است که پاسخ به این پرسش باید محصول عقل جمعی باشد و همه همراهان راه سبز امید باید راهکار ارائه کنند. وی با تاکید بر اینکه «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است»، گسترش آگاهی در میان مردم را یکی از مهمترین راهکارها در شرایط موجود دانسته است.
میرحسین در پایان ضمن تجلیل از مبارزان در بند از زن و مرد، به ویژه دانشجویان در بندی که نشان داده اند راه سه آذر اهورایی ۱۶ آذر فراموش نشده است، رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جنبش سبز را جزو وظایف همه ما دانسته است.
به گزارش کلمه متن کامل پیام میرحسین موسوی به مناسبت ماه دانشجو به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشجویان همراه جنبش سبز،
دوستان جوان و پرمهر و شجاع هموطن،
سلام و درود بر شما باد
در آستانه ماه آذر -ماه دانشجو- در یادآوری ایستادگی ها و مبارزات شما برای پاسداری از حقوق ملت ایران و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، لازم دیدم چند کلمه از باب قدردانی و احترام برای شما عزیزان بنویسم، به ویژه آنکه امکان دیدار مستقیم با شما کم شده است.
در دوسال اخیر، در ملاقات هایی که با شما داشته ام و یا در نامه ها و یادداشت هایی که فرستاده اید، همواره شاهد دغدغه های شما درباره آینده ایران عزیز و جنبش سبز آزادیخواهانه مردم ایران بوده ام. و البته از شما نیز جز این انتظار نیست، چرا که در سرزمین ما، دانشجو همواره ی تاریخ دیده بان بیدار مخاطراتی بوده است که جامعه ایرانی را تهدید می کرده است و در این راه خود نیز، به گواهی تاریخ، از خطرهای بزرگ در راه دفاع از مردم و ملت استقبال کرده است. و مگر نه این است که ۱۶ آذرماه هرسال یادآور حادثه تلخی است که در آن، دانشجویان هوشیار و پیشتاز این دیار، که در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی حامی آن دهان به اعتراض گشوده بودند، به خاک و خون کشیده شدند؟ در آن روز مستبدان و خودکامگان تصور می کردند که بعد از آن سرکوب و کشتار، دهان انتقاد و اعتراض برای همیشه بسته خواهد ماند؛ خطایی که همه کسانی که به پیروزی برپایه ارعاب تکیه می کنند مرتکب می شوند، و چه بد تکیه گاهی است ابزارسرکوب برای بقای چند روز بیشتر.
مستبدان نمی دانند که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند، وآنها را به کنج خلوتکده تخیلی به ظاهر امنی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است، تا بلکه تألم ناشی از از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
مستبدان، روز به روز تنهاتر می شوند و به همه چیز و همه کس گمان بد می برند، دوستان دیروزشان را از خود می رانند، و هر انتقاد و نصیحتی را توطئه ای برای نابودی خویش می پندارند. و بدتر آنکه منافع خودشان را مساوی با منافع ملی می گیرند و در چنین وضعی ناچار به سلاح داران تکیه می کنند، و به دنبال کسانی می گردند که چشم و گوش بسته از آنها فرمان برند و سایه شک و تردید نسبت به افکار و اعمال آنها را حتی برای لحظه ای از دل نگذرانند.
مستبدان در دایره تنگی که برای خود فراهم کرده اند، آنقدر گرد خویش می چرخند که از شنیدن همهمه سقوط کاخ خودکامگی و خودرایی باز می مانند و زمانی بیدار می شوند که بسیار دیر است برای بازگشت به آغوش مردم.
آنان نمی دانند که دهان و گوش و چشمان مردمان را شاید بتوان از گفتن و شنیدن و دیدن بازداشت، اما اندیشیدن موهبتی الهی است که دروازه های خلوتگاه آن به روی زورمندان بسته است. راز این همه احساس خطر از دانش و دانشجو و دانشمند، این همه اضطراب از آزادی چرخش اطلاعات، این همه ترس از رسانه های آزاد، این همه واهمه از تجمع حتی آرام و مسالمت جویانه منتقدان و معترضان، و نیز این همه تلاش برای بیگانه نمایی دوستان مردم و انقلاب، و روند مستمر پایان ناپذیر ناخودی کردن فرزندان ایران، این همه هراس از هرآنچه با عقلانیت جمعی پیوند دارد و این همه پرهیز از هر آنچه با برنامه ریزی و مدیریت دانش محور مرتبط است آیا درهمین نیست؟ و سرانجام، مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، که «انا ربکم الاعلی». و این آخری به گواهی تاریخ بدترین جنبه جباریت است. یعنی واجب است که اطاعت کنید و سوال نکنید و ما برتر از آن هستیم که مورد سوال قرار گیریم. آیا قانون گریزیهای گسترده و حساسیت در برابر خواست بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی وعدم تمکین در مقابل رای مردم و گریز از انتخابات های آزاد و رقابتی غیرگزینشی و بستن روزنامه ها جز این معنی می دهد که عده ای خود را برتر از قانون و مستغنی از آرا و نظرات مردم می دانند؟
مگر امام رحمت الله علیه در سال ۵۹ نگفت «همه روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رای داده است. همین رای نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید. بروید مشغول کار خودتان بشوید.»
ودر سال ۶۰ نیز فرمودند:
«البته دزدها از قانون بدشان میاید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان می آید»
وهم ایشان بودند که در جواب نامه صریح نمایندگان مجلس در مورد انحراف نظام از حدود قانون اساسی گفتند که همه باید به قانون برگردیم.
۱- چنین است دوستان عزیز که امروز، به واسطه به کارگیری شیوه غلط خریدن فرصت های زودگذر از طریق ایجاد بحران های پیاپی، هزینه های سنگینی بر مردم ما تحمیل می شود، تا با تمسک به شیوه از پیش شکست خورده فرار به جلو، تحکیم مناسبات فرقه ای با الگوی «اطاعت محض یا اخراج»، برانگیختن کینه های ناشی از شکاف عمیق تر شده میان فقرا و اغنیا، این قدرت چندروزه چند روزی بیشتر در دست قدرتمندان باقی بماند.
روندی که می بایست در بستر اعتمادسازی گسترده مردم -مردمی که به دولتمردان به دلیل انتخابات پر از تخلف و تقلب و دستکاری رایانه ای آرا بدبین شده بودند- و با تکیه بر خرد جمعی واستفاده از صاحبنظران خداترس و بیطرف صورت می گرفت، اینک جراحی دردناکی نامیده می شود که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای من در آوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است. همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند.
صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.
پرسش بزرگ مردم ما از آنها این است که اگر به راستی بر این حقایق آگاهید و می شنوید نظر کارشناسان را که متفق اند اجرای این طرح به شکلی که شما تهیه کرده و اجرا می کنید جز خسارت های مادی و انسانی و تشدید بی عدالتی، دستاوردی در بر ندارد، چرا این همه اصرار بر چشم بستن به نظرات اقتصاددان های برجسته کشور و نمایندگان مجلس دارید؟ کجا رفت وعده های آموزش مجانی و ایجاد اشتغال و اصل ۴۳ قانون اساسی؟ چرا به مردم نمی گویید با پولی که می خواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بی خاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه می خواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم، با توزیع بخشی از پولی که از دست آنان ربوده اید، می تواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت بر سرسفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ چگونه است که به نجوا و آهسته از سرنوشت سند چشم انداز بیست ساله نام می برید؟ نمی اندیشید که حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی را آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کار بگیرید، سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته می توانند با پراکندن پرسشها و نقدها پل های ارتباطی نیرومندی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند؟
۲- شاید قرار است که به این بهانه، باز هم آب گل آلود شود و کسانی باز هم به جای پاسخگویی، راهبرد فرار به جلو و از بین بردن فرصت ها تا مرز نابودی نظام و ایجاد بحران های شدید در این کشور را دنبال کنند. امروز بیش از همیشه شاهد دشمن دشمن کردن دست اندر کاران، به عنوان جزئی از استراتژی پیروزی از طریق ترساندن هستیم. پیش از این شاهد بوده ایم که به گواه تصاویری که ضبط شده است، مأموران امنیتی و افراد موسوم به لباس شخصی، خودروها و موتورسیکلت ها را می سوزانند، شیشه ها را خرد و ساختمان ها را تخریب می کنند، و با بی شرمی، معترضان را متهم به انجام آن می کنند. آیا برای آنهایی که به راحتی کارناوال راه می اندازند و برای مأموران دولتی کلاه گیس و آرایش ها و لباس های جنس مخالف فراهم می کنند، دشوار است که این بار هم تحت عنوان فتنه سبز یا سرخ یا هر عنوان دیگری، آشوب های ساختگی بر پا کنند و آن را وسیله ای برای فریب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسویه حساب های جدید سیاسی قرار دهند؟
متاسفانه تجربه کهریزک و کوی دانشگاه و زیر گرفتن بی پناهان با اتومبیل پلیس و از پل پائین انداختن و سر زندانیان را به چاه توالت فروکردن و خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیدن و دل بستن به تجمعهای مهندسی شده و فرمایشی، جلوی روی ماست و نشانی از بصیرت برای بازگشت به سوی مردم دیده نمی شود.
۳- همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.
هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.
۴- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقه مندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.
به نظر من، به عنوان یک فرد از این خیل عظیم، «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است». گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماس های چهره به چهره، بالابردن توانمندی ها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفتگو در جمع های کوچک حقیقی یا مجازی و با توسعه شبکه های اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبش های مردم این سرزمین از مشروطه تا کنون، می توانند بخشی از تلاش های ما و نه همه آن باشد.
می توان با معرفی نظری و عملی اسلام رحمانی و تبری از افکار و اعمالی که به نام دین رواج یافته و با سرچشمه های وحیانی و سیره پیشوایان دینی بیگانه است، جلوی نهادینه شدن رفتارهای نابهنجاری را که دولتمردان و صاحب منصبان برای بقای قدرت خود استخدام کرده اند، گرفت.
یادمان باشد که برای ما، هدف وسیله را توجیه نمی کند. یادمان باشد که شعار «دروغ ممنوع» در روزهای پرشکوه پیش از انتخابات، چگونه از جان مردم خسته از دروغ های پیاپی قدرتمندان برخاست و فضای این دیار را فراگرفت. یادمان باشد که تا یکایک ما، خود را از آلودگی ها و نقایص اخلاقی پاک نسازیم، انتظار داشتن جامعه اخلاق بنیادی که در آن همه انسانها بتوانند به قله های شکوفایی انسانی خود برسند، بیهوده است. و یادمان باشد که در این راه، شکست نیست، اما صبر و استقامت فراوان، و عدم ترس از پرونده سازی و سایر اقدامات سرکوبگرانه ضروری است. یادمان نرود که همه باهم می گفتیم نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.
۵- یاد و یادآوری مبارزان در بند از زن و مرد و آگاه کردن مردم از ایستادگی زندانیان سیاسی و رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جزو وظایف همه ماست. در این میان جا دارد در ماه آذر، «ماه دانشجو»، از دانشجویان در بند یاد شود؛ دانشجویانی که راه سه شهید اهورائی ۱۶ آذر را فراموش نکرده و نشان داده اند که در راه نیل به جامعه ای عادلانه و آزاد و متعلق به همه ایرانیان، از هیچ خطری نمی هراسند و دلیرانه مقاومت می کنند.
و سرانجام آن که چه کسی است که نداند سه میلیون دانشجوی آگاه کشور بزرگترین سرمایه جنبش سبز است؟ جنبشی که همراهان آن بی شمارند و هریک به نوعی رهبر این جریان عظیم مردمی هستند.
من نه بسیجی هستم و نه چیز دیگه….یه دانشجو که شهریه دانشگاهم رو خودم میدم تا این روزم محتاج اینو اون نبودم…
اما واقعا چرا باید تو سایت یه شخص و فرد بزرگی چون میر حسین موسوی که این همه خدمت در زمان جنگ کرد همش تخریب یه نفر باشه اونم آقای خامنه ای
این روزا با دیدن فیلم مختارنامه میتونم مقایسه کنم کسانی که به حسین (ع) کافر میگفتن و یزید را امیرالمومنین…
من آقای خامنه ای را با حسین (ع) مقایسه نمی کنم ها نه اما بیاین از گذشته از تاریخ عبرت بگیریم…
هیچ به این فکر کردیم اگر در آن زمان بودیم با یزید بودیم یا با خود حسین؟
چرا یه مسئله انتخاباتی کشیده میشه به تخریب کسی که در حال حاضر رهبر این کشوره..
ما به کجا میریم؟
حسین و کافر میدونستن
علی رو مرتد
خامنه ای رو…. من گفتم ایشونو با اونا مقایسه نمی کنم اما خیلی شبیه هم هستن این وقایع
شما مثل اینکه خوب و با دقت مختارنامه رو نگاه نمی کنی! اون کسی که همه ثروت و قدرت دستشه و هر کار دلش می خواد می کنه و از هر تبلیغاتی بر علیه مخالفانش استفاده می کنه و از شکنجه و قتل معترضانش استفاده می کنه و … یزیده نه امام حسین! حالا از اول سعی کن مطابقت بدی
سلام جناب آقای میر حسین موسوی ، بهتر است بگویم میر حسین موسوی قدیم ، همان میرحسین موسوی سال های جنگ ، مرد خوب و مثبت ما است. متأسفانه ورق برگشته است و چهره ای دیگر از این نخست وزیر محبوب زمان جنگ را می بینم. ما آقای موسوی همان سالها را می خواهیم ، نه این فرد جدید را. وا مصیبتا…
سلام خیلی خوشحالم که حزب اللهیا هم مطالب این سایتو و مخصوصا بیانیه های افراط وار موسویو میخونن ولی شما چی مثل کبک سرتونو کردین تو بقضاوت می کنید….
واقعا که جای تاسف داره
جانم فدای رهبر آزاد اندیش و روشن فکرم سید علی خامنه ای
فقط میر حسین
ya hossein mir hossein
۱۶ آذر فراموش نشود . الله اکبر . زندانی سیاسی ازاد باید گردد.ازادی سیاسی تامین باید گردد.حکومت زورگویان برچیده باید گردد. زندانهای سیاسی برچیده باید گردد.بسیج ادمکشان تعطیل باید گردد. ساواکی حیا کن دانشگاهو رها کن.دیکتاتور حیا کن مساجدو رها کن. استقلال ازادی جمهوری اسلامی .رفراندوم اصلاحات فریاد هر ایرانی .این شورای نگهبان دشمن جمهوری است .دین مبین اسلام ضامن ازادی است. ارای ملت ما رفاه کشور ماست.دولت کودتا گر دشمن ملت ماست .رهبری عمومی مورد تایید ماست.ولایت خصوصی افت کشور ماست.درود بر موسوی سلام بر رهنورد.
درودبرمیر حسین موسوی امیر کبیر زمان درود بر یاران بزرگوارش کروبی صانعی زید آبادی تاجزاده رمضانی
با عرض سلام وگرامیداشت روز دانشجو
چرا مقام معظم رهبری، یاقوه قضاییه این خیانتکاران را محاکمه وبه سزای اعمال پلیدشان نمی رساند تا کی صبوری؟اگر به فکر این هستید که اینان برگردند زهی خیال باطل اینان بسان آیه شریفه کر وکورند. مارا از شر اینها راحت کنید.
سلام و درود به همه ی دوستان(در واقع دشمنان)ایران، چه از راست چه از چپ:
من متاسفم از مسلملنی فقط اسمشو گذاشتیم رو خودمون!
ای خاک بر سر ما!
تمام خصوصیات بد انسانی رو داریم:حسادت، کینه، نفرت، از زیرکار دررفتن و…..اونوقت اسم خودمونو میذاریم مسلمان!
اینها مشکل اصلی ما ایرانیانه و این ایران با این اسم بزرگش متاسفانه داره با کارای ما روبروز بدتر میشه،تاکی میخوایم اینقدر تنبلی کنیم،تا کی میخوایم دنبال اسم ورسم باشیم؟تاکی؟……..
حالا دیکه وقتش نشده یه خورده از این تنیلیها رو کنار بذاریم و کشورمونو بسازیم،توقعاتمونو کم کنیم تا کشوری خوب و پیشرفته داشته باشیم،تا کی بخوریمو بخوابیم، چرا باید حتما باید زور بالا سرمون باشه تا یه کاریو بکنیم یا نکنیم؟
پس کو مسلمونی؟
کو وجدان؟
کو……………..؟
ای وای که ما مسلمانیم!ای وای………..
همه تو ایم مملکت میخوان رییس باشن، پس کی کار کنه؟
چرا ؟
جون ایرانی هستیم؟
گناه ما فردای قیامت از یه کافر بیشتره،به اسم مسلمونی گناه میکنیم،ظاهر همه چی درست نگه میداریم!
این مملکت فقط با همدلی وسعی و تلاش ساخته میشه!
پس بیایید با فکر مشکلات رو حل کنیم و احساسی رفتار نکنیم!
به امید ایرانی آباد…
مرسیییییییییییییییی
آقای میرحسین
باز هم به شما خاطرنشان میکنم اگر می خواهیدجنبش به نتیجه ای برسد باید افشا کنید، باید همه مقصران را که در سایه حکومت دینی به انتفاعی رسیده اند حتی خودتان، معرفی کنید، اگر اشتباهی کردید اقرار کنید و همه خائنان به ملک و مملکت را رسوا کنید. باید رسوا کنید تا خونهای ریخته شده در طول این دهها سال به ثمر برسد و الا با کلی گویی و حرفهای نیمچه خنثی دردی مداوا نمی شود.
آقای میرحسین! اگر از اسراری مطلعید خواهش می کنم با خود به گور نبرید، خواهش می کنم…
آقای موسوی خواهشا شما دیگر از قانون دم نزنید….
که شما بودید که قانون را …
متاسفانه تازگی دانشجو های تنها دانشگاه تحصیلات تکمیلی ایران با تخلفی وحشتناک روبرو شدند. برای ورود به مقطع دکترا باید مدرک زبان داشت و دو مقاله تا بتوان بدون آزمون وارد این مقطع شد ولی متاسفانه دانشجو های بسیجی این دانشگاه بدون مدرک زبان و مقاله و بدون آزمون به راحتی وارد این مقطع شدند آنوقت من به خودم گفتم احمق پس تقلب درست بود درست.
خدایا میدان و معرکه مهیاست.خدایا می دانم در این لحظات فراموشکار شده ام.رهبرم،امیدم،پیشوای عزت طلبی ام ،در میدان تهمت و افترا است و انگ یزیدی بودن بهش زده می شود .و من به آنچه اعتقادی ندارم (یعنی موثر بودن آگاهی بخشیدن یه این جماعت قسی القلب )مشغولم.
میر حسین ،رهبر کبیر من،از خدایت برای من شهادت در رکاب خودت را که مسلما راه خداست،طلب کن.
خدایا صبر جمیل خودت را بر میر حسین و خانواده اش نازل کن.
خدایا من در رکاب ایشان می خواهم درس عشق و خدمت و زندگی بیاموزم!
خدایا کربلای حسین را ندیدم ولی بلوای یزید زمانه را دارم میبینم.خدایا به خون حسینت قسم! من را به کربلای میر حسین برسان!
زنده بادا خیرخواهان ایران زمین
یا حسین میرحسین
به امید ایرانی سبز و ازاد
تا پایان حکومت سلطه دو سال و نیم باقی است.شاید هم بسیار زودتر.و پیروزی در انتخابات آینده یعنی زمینه آغاز طرح رفراندوم در قانون اساسی.اختاپوس سلطه ارکان دیگری هم دارد که با اصلاح قانون اساسی امکان پذیر است.دعا کنید در بحران تحریم و فشارهای منطقه ای و رکود صنعت داخلی و افزایش نرخ تورم و نرخ بیکاری و افزایش جرم و جنایت و آزادسازی حاملهای انرژی و …………………………………………………………………………………………………………………………………….کمر مردم ایران عزیز نشکند.
آقا روداری به خدا قد در دیزی سنگیهای زمان غار نشینی. راستی شما که اینقدر اهل فهم هستی، چطوریه که حتی یه شعار هم نمیتونی از خودت در بیاری و اونو از منافیق میدزدی؟ نکنه این بار منافقین در سالهای گذشته تقلب کردهاند و این شعار را از شما دزدیدهاند؟
به نام خدا
من در اینجا به یک نکته ای اشاره کنم انتخابات بعدی نزدیکه و احتمال کاندیدا شدن دکتر عارف یا سید حسن خمینی زیاده بیایید همه با هم کمک کنیم که یکی از این دو بزرگوار انتخاب شن مخصوصا دکتر عارف که هم سابقه ی خوبی داره وهم با اصولگرا ها خوب هست همیشه سبز باشید
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید:
الیمین والشمال مضله
والطریق الوسطی هی الجاده
چپ گرایی و راست گرایی هر دو به طرف گمراهی است.
راه راه وسط است خیرالامور اوسطها
راه راه مستقیم است: اهدناالصراطالمستقیم
خداوند گمراهان را نجات دهد و هدایتشان کند
گمراهان امروز کسانی هستند که از مسیر ولایت و مسیر واقعی اسلام فاصله گرفتند چه راستی باشد چه چپی چه یت باشد چه یون چه موسوی باشد چه احمدی نژاد چه حتی نعوذ بالله آقای خامنه ای باشد که خدای ناکرده زبانم لال از مسیر اسلام خارج شود به فرموده حضرت امام که گفت حتی من خمینی از مسیر اسلام خارج شوم بر مردم است که در برابرم بایستند. باید در برابر کج روندگان ایستادگی کرد.
آقای موسوی! تو نخست وزیر رییس جمهور وقت بوده ای نه نخست وزیر امام!
ضمنا چرند نامه ات را نیز خواندم یک کلمه از اسلام راستین و دفاع از اسلام و نشر ارزشها سخن نگفته ای!
با چه آرمانی میخواهی به مردم زندگی و حیات ببخشی؟
با شال سبز و رنگ سبز و پارچه سبز؟
اینها شدند نماد تو که ملتی را با فریب رنگ و نیرنگ از زیر ظلم و ستم نجات دهی؟
کمی عاقل شو!
به دامان اسلام بازگرد!
هنوز دیر نشده!
ما هنوز به تو علاقه داریم!
زیرا برای این کشور زحمت کشیده ای!
تا دیر نشده به آغوش پر مهر اسلام و ملت بازگرد.
خداوند توبه پذیر است.
آقای احمدی نژاد هم از اعمال و رفتارش توبه نماید که او نیز مرتکب اشتباهاتی شده است.
اما انصافا برای این ملت دارد زحمت میکشد و کارهای زیادی انجام داده است که تو آقای موسوی با رفسنجانی و خاتمی طی ۲۴ سال انجام نداده اید.
باز هم میگویم احمدی نژاد اشتباهاتی دارد که باید از محضر ملت عذر خواهی و از پیشگاه خدا توبه کند اما تو آقای موسوی گناهانت بسیار زیاد است که فکر میکنم تا آخر عمر باید بنشینی و توبه و انابه کنی!
مرسی از این همه ادم روشن فکر و اگاه . . .
جناب آقای بسیجی با عرض سلام
خیلی خوشحالم که تو این بحث باز شرکت کردید.چون با تمام لجاجتی که برای رد واضحات کردید این موضوع را با حضور خودتون گواهی کردید که جنبش سبز صدای مخالفشو گوش میده و سایت کلمه این فضا و امکان رو به شما داد، حالا دوست دارم جوابمو بگی ؟ آیا تو رسانه ها و تریبون های وابسته به طرزفکرجنابعالی همچین امکانی به مخالف داده میشه؟ ممنون از حضورت که ندونسته آب به ریشه جنبش ریختی! واقعا ممنون
باسلام
من سرا پاتقصیر می خواستم بدانم شغل شریف این آقای (برادر بسیجی )چیست از کجاارتزاق می کنند که اینهمه وقت آزاد دارند که اینهمه کامنت بگذارند یا شاید هم شغلشون همینه یعنی بابت این کارمواجب می گیرند
درود بر حسین زمان میر سبز پدر ملت
دوستت داریم
درود بر مهندس موسوی که شجاعانه همچنان در مقابل اقتدارگرایان ایستاده و بامید پرودگار وبا یاری ملت فهم وآزاده ایران به پیروزی خواهد رسید. ضمنا” پیامی برای این برادران به اصطلاح بسیجی دارم . البته تا اندازه ای با ید به این برادرا ن بسیجی حق داد که از روی فقر وبیکاری بناچا ر در استخدام این حکومت دیکتاتور در آمده اند . ای برادر بسیجی از خدا بترس و اطمینان داشته باش که ملت اعمال جنایتکاران را بی جواب نخواهدگذاشت.
مهندس موسوی دوست داریم.به قول معروف دیر و زود داره اما سوخت وسوز نداره.به امید پیروزی
سخت است فهماندن چیزی به کسی که از نفهمیدن سود(پول)می برد!
بسیجی فقط میداندکه نبایدبفهمد.!!!!
chera ghve ghazaieye ba musavi barkhork nemikone, shayad kasei zire nimkase bashe va az khodeshune
من میر حسین را نمره ی ۲۰می دهم