حبیبی: ادعای حذف جریان اصلاحطلبی بیمبنا است
چکیده :دبیر کل حزب موتلفه: لازم است سليقههاي مختلف داخل نظام حضور داشته و رقابت كنند، بنابراين نبايد به دنبال حذف رقبايي باشيم كه نظام را قبول دارند چراكه در واقع حذف رقبا نظريه نادرستي است....
محمدنبی حبیبی در نشست خبری در دفتر حزب موتلفه اسلامی در مشهد، وجود جریان اصلاحات را لازم دانست و افزود: لازم است سلیقههای مختلف داخل نظام حضور داشته و رقابت کنند، بنابراین نباید به دنبال حذف رقبایی باشیم که نظام را قبول دارند چراکه در واقع حذف رقبا نظریه نادرستی است.
به گزارش ایسنا، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با رد این گفته که هرکسی رقیب ماست پس الزاما برانداز است، تصریح کرد: ممکن است یک نفر از ما موتلفه را قبول نداشته باشد پس نمیتوانیم بگوییم مخالفت با موتلفه مخالفت با نظام است.
وی افزود: من با این نظریه که کسانی فکر میکنند جریان اصلاحات به طور کلی حذف شده است و اصولگرایان رقیبی ندارند مخالف هستم و معتقدم با وجود اشتباههای استراتژیکی که جریان اصلاحات مرتکب شده است، ادعای حذف کامل جریان اصلاحطلبی ادعای بیمبنایی است.
وی ادامه داد: بر همین اساس جریان اصولگرا نباید اشتباهی که جریان اصلاحات به خصوص در انتخابات شورای شهر دوم مرتکب شد و رقیب را کاملا حذف شده دانست، مرتکب شود.
حبیبی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه «از روز اول در برابر بحث مکتب ایرانی به جای مکتب اسلامی گله کردیم» گفت: چرا بعضی از آقایان مکتب ایرانی را تراشیدند به جای مکتب اسلامی و بعد ماله به دست گرفتند که یک جوری آن را مالهکشی کنند، این حرف با این کار درست نمیشود. تراشیدن ایران در مقابل اسلام در واقع یک خصوصیت فکری شاهنشاهی است. اگر به هر دلیلی به خصوصیت سرزمینی، قومی و منطقهای در مقابل خصوصیت اسلامی تکیه کنیم، حتما ضرر میکنیم.
وی تاکید کرد: هیچ تقابل و تضادی بین مفهوم ایران و اسلام احساس نمیشود و در واقع مطرح کردن جغرافیا مقابل تفکر اسلام یک تفکر ناسیونالیسم و قومیتگرایی است. بنابراین اگر به کلیت تفکر اسلامی فکر کنیم به نفع ایرانی بودن ماست و هم به نفع عربی بودن عربها و به نفع تمامی همکیشان ما در آسیای جنوب شرقی در اندونزی و مالزی و تمامی جهان اسلام است.
وی در بخش دیگری از سخنانش موتلفه اسلامی را پشتیبان اصولی دولت دانست و افزود: ما پشتیبان بیچون و چرای دولت نیستیم یعنی مبنای ما موفقیت دولت است در واقع همه اصولگرایان باید به این نکته توجه کنند دولت و مجلس اصولگراست بنابراین اگر به تضعیف آنها بپردازیم، در واقع به ضرر جریان اصولگرایی است.
حبیبی سرنوشت همه اصولگرایان را با سرنوشت دولت و مجلس گره خورده دانست و گفت: اگر دولت و مجلس در پایان دوره خود در ذهن مردم به عنوان دولت و مجلس کارآمد شناخته نشوند، آن وقت جریان اصولگرایی در تشکیل دولت و مجلس آینده دچار آسیب جدی خواهد شد.
وی ادامه داد: انتقاد از کارهای نادرست افراد یکی از راههای کمک کردن به دولت است، اما باید توجه داشت که مرز انتقاد و تخریب کاملا روشن است، به هر حال همه باید تلاش کنیم مجلس و دولت موفقی داشته باشیم.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: انتقاد نکردن از دولت و مجلس حمایت کردن از آنها نیست؛ نباید در مورد فهم و شعور مردم اشتباه کنیم چراکه اگر امروز دولت خطایی را مرتکب شود، مردم در خیلی از موارد قبل از خواص متوجه میشوند بنابراین بهترین راه این است که موارد مثبت دولت را مثبت بگوییم و موارد منفی را منفی بگوییم و بیتفاوت نباشیم.
وی انتقاد دلسوزانه از دولت و مجلس را شایسته و از وظایف جریان اصولگرایی دانست و تصریح کرد: اگر نقاط ضعف و قوت مجلس و دولت را به عنوان جریان اصولگرا مطرح نکنیم و تمام انتقادات از دشمن و رقبا بیان شود، این لطمه بزرگی به جریان اصولگرایی وارد میکند.
وی درباره وضعیت جریان اصولگرایان گفت: اختلاف سلیقهها در جریان اصولگرایی در اصل و مبنا نیست و به شرطی که لطمهای به مبنا و اصل وارد نکند خطری ندارد بلکه باعث رشد جریان اصولگرایی میشود؛ اختلاف نظر و سلیقه با حفظ اصل و مبنا نگران کننده نیست.
وی با اشاره به اختلاف نظر در انتخابات مجلس هشتم افزود: کلیه اختلاف سلیقههایی که قبل از انتخابات مجلس هشتم وجود داشت، با نشستهای متعدد بین اصولگرایان، به جبهه متحد اصولگرایی منتهی شد و باعث کسب ۲۲۰ کرسی مجلس شد.
حبیبی در خصوص دو خصوصیت مجلس هشتم خاطرنشان کرد: در مجلس هشتم اختلاف سلیقهها در مبنا و اصل نیست و دیگری اینکه هر کجا نیاز به تصمیم و نظری بر اساس نظر مقام معظم رهبری باشد ۲۴۰ امضا جمع میشود که این نشانگر مجلسی یکپارچه اصولگراست.
وی اختلاف سلیقهها را مانع اتحاد ندانست و تصریح کرد: اگر با این تصور وارد میدان شویم که هر کس خود را حق مطلق و سلیقه دیگران را باطل مطلق بداند، شکست میخوریم. اگر با نگاه تعصب وارد میدان اتحاد نشویم اتحاد در بین اصولگرایان تجلی پیدا میکند.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: باید تعامل بین دولت و مجلس را طوری مدیریت کنیم که در درجه اول به اصول خدشه وارد نشود و دوم اینکه دایره اختلاف سلیقهها بیشتر از گذشته وسیع نشود و با حفظ اصول، فضای اختلاف سلیقه را مدیریت کنیم.
وی در خصوص ورود اختلاف سلیقهها در اداره کشور هشدار داد و گفت: ما باید مراقب تصور اصولگرایی در ذهن مردم باشیم تا تضعیف نشود چرا که مردم توقع دارند دولت و مجلس اصولگرا با هم تعامل داشته و این تعامل مثبت باشد.
حبیبی در پایان تصریح کرد: اگر این تعامل و وحدت به ضعف گرایش پیدا کند اولین سوال برای مردم این است که شما که نمیتوانید در بین خود وحدت و تعامل داشته باشید چگونه ما را به وحدت دعوت میکنید؛ در واقع وقتی کشمکشها زیاد میشود کار مثبت هم تحتالشعاع قرار میگیرد.
شما اول خود را اصلاح کنید ضد انقلاب وضد ایرانو ضد امام نباشید همین متن بالا از اتحاد صحبت میکنی و دو خط پائینتر زیر اتحاد را خالی میکنی مملکت مال ماست وقتی این را قبول کردی در عمل همه چیز درست میشود مملکت فقط مال شما نیست تا بحال ثروتش قدرتش مال شما بوده و شهید زندان گرانی مال ما بوده این را بدان در لبه پرتگاه هستید بامید اتحاد و ازادی زندانیان سیاسی که گره اش دست شماست ازمون خود را بده
انتخابات مجلس دارد نزدیک میشود و موئتلفه ایی ها برای اینکه جای خود را در منظومه ساختار قدرت و نظام حفظ کنند به شرکت « موازنه ساز» اصلاح طلبان در انتخابات و حضور ببی خطر و بی اثر تعدادی از آنها در مجلس و صحنه سیاسی نیازمند هستند.
اصلاح طلبی امروز در کلیت خود زندانی شده و به حصر کشیده شده است .
باند های نظامی امنیتی در غیاب کامل اصلاح طلبان به آقایان و همه غیر خودی عای دیگر هم رحم نخواهند کرد. همه هذف شدنی هستند ولی یک به یک.
پس از مرگ استالین جنگ قدرت بین دو جناح اصلاح طلب و ارتدکس های های لنینیست در جزب کمونیست اتحاد شوروی در گرفت. برایند و حاصل جنگ قدرت، روی کار آمدن دولت ناپایدار اصلاح طلب(رویزیونیست) خروچف بود. طبیعت ایدئولوژیک حزب با این اصلاح طلبی ناسازگار بود و در نتیجه با کودتائی درون حزبی خروشچف برکنار شد. ولی در کمیته مرکزی و دفتر سیاسی حزب همچنان مبارزه بین این دوجناح قدرتمند ادامه داشت و هیچ یک از آندو نمیپذیرفت جناح دیگر سکان قدرت را بدست گیرد. سرانجام اجماع بر این قرار گرفت که کمیته مرکزی لئونید برژنف را که از همه اعضاء خنثی تر، بیسواد تر ، بی ادعا تر، بیمایه تر و لذا بی خطر تر بود، موقتاً به دبیر کلی حزب و ریاست جمهوری برگزینند.
فرجام چنین ساده اندیشی ای تکرار داستان خاتون و محللی شد که ماندگار شد و به حذفِ تدریجی هم لنینیست های ارتدوکس (اصولگرا) و هم اصلاح طلبان خروشچفی از ساختار قدرت شد. برژنف که شخصی الکلی، فاسد ، لوکس پرست بود با استفاده از جنگ این دو جناح رقیب که پیروزی هریک سرنوشت و ماهیت حزب را تغیر میداد، بمدت هیجده سال و تا آغاز پایان برایند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی برسر قدرت ماند و تنها رئیس جمهور و دبیر حزب، پس از استالین بود که با توطعه سقوط نکرد زیرا نیروئی که توان پائین کشیدنش را داشته باشد باقی نگذاشته بود. روند استحاله قانونمندانه رژیم شوروی به یک بورکراسی فاسد با اقتصاد بوروکراتیک بنام سوسیالیسم تا فرو پاشی آن نظام و اسقرار «مافیاکراسی» به رهبری یلتسین و پوتین ادامه یافت.
نمونه تاریخی دیگر روی کار آمدنِ ( به قول مارکس)، سردسته اوباش و ولگردهای پاریس یعنی لوئی بناپارت ( برادرزاده ناپلئون بناپارت ) در فرانسه بود که با بهره گیری از رقابت سیاسی جریان های ریشه دار سیاسی رقیب در فرانسه روی کار آمد و قریب سی سال بر سر قدرت ماند.
آقای احمدی نژاد خواهد ماند اگر…. .!
ادعای موتلفه که تا بحال ویران کرده چطور
اقا یان دوباره می خواهند با چراغ سبز نشان دادن به اصلاح طلبان انها را وارد میدان کنند تا فضای تک صدایی در جریان انتخابات مجلس دست مایه تمسخر اپوزیسیون داخل و خارج نشود و بعد از راه هایی که بلد هستند دوباره انتخابات را به نفع خودشان تمام کنند و اصلاح طلبان را سکه یک پول نمایند و مهر تاییدی به انتخابات قبلی نیز بزنند.
شما هم یکی به نعل بزنید یکی به میخ !