شکایت عبدالله مومنی از شکنجه گرهایش در زندان اوین
چکیده :این فعال دانشجویی دربند در این شکایتنامه از سعید مرتضوی، دادستان قبلی تهران، حیدری فر بازپرس دادگاه انقلاب و از متهمان اصلی حوادث بازداشتگاه کهریزک، قاضی صلواتی رییس شعبه 15 دادگاه انقلاب و بازجوهای وزارت اطلاعات از جمله بازجویی به نام سید صالحی مشهور به سید شکایت کرده است. کسانی که مومنی آنها را در شکایتنامه اش شکنجه گران اصلی اش خوانده است. عبدالله مومنی هم اکنون در بند 350 زندان اوین به سر می برد . او چندی پیش نامه ای را از زندان خطاب به رهبری نوشت نامه ای که در آن به شرح شکنجه هایی که بر وی در هنگام بازجویی وارد آمده بود اشاره می...
عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت از افرادی که در مدت بازداشتش در بند۲۰۹ به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شکنجه اش نقش داشته اند، شکایت کرد. او شکایت نامه خود را پس از تنظیم در دادسرای اوین به دادستان تهران عباس جعفری دولت آبادی تحویل داد.
به گزارش خبرنگار کلمه، این فعال دانشجویی دربند در این شکایتنامه از سعید مرتضوی، دادستان قبلی تهران، حیدری فر بازپرس دادگاه انقلاب و از متهمان اصلی حوادث بازداشتگاه کهریزک، قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و بازجوهای وزارت اطلاعات از جمله بازجویی به نام سید صالحی مشهور به سید شکایت کرده است. کسانی که مومنی آنها را در شکایتنامه اش شکنجه گران اصلی اش خوانده است .
عبدالله مومنی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد . او چندی پیش نامه ای را از زندان خطاب به رهبری نوشت نامه ای که در آن به شرح شکنجه هایی که بر وی در هنگام بازجویی وارد آمده بود اشاره می کرد .
عبدالله در بخشی از نامه اش به رفتارهای بازجویی اشاره کرده که در زندان اوین به نام سید معروف است بازجویی که همیشه متهمانش را کتک می زند و به آنها فحاشی می کند. او به این رفتارهای خود افتخار می کند و خود را “تهرانی ساواک” می نامد. تهرانی به گفته زندانیان زمان شاه یکی از بی رحم ترین بازجوها ی آن دوران محسوب می شده و همواره زندانیان را به طرز وحشتناکی شکنجه می کرده است . وی پس از انقلاب اعدام شد.
عبدالله بارها توسط بازجو سید صالحی شکنجه می شده و حیدری فر بازپرس هم نه تنها با این شکنجه ها مخالفتی نمی کرد، بلکه با آنها همراهی هم نشان می داد. قاضی صلواتی قاضی پرونده وی هم هر بار عبدالله را می دید به او توصیه می کرد که اگر نظر بازجویش را بر اورده نکند حکم سنگینی خواهد گرفت .
شکنجه هایی که “سید ” به زندانیان وارد کرده بارها مورد اعتراض مسئولان زندان ۲۰۹ وزارت اطلاعات هم قرار گرفته و حتی گاه برخی از مسوولان بند ۲۰۹ از زندانیان خواسته اند اجازه ندهند او چنین رفتاری با آنها داشته باشد. برخی از بازجوها هم برای به حرف آوردن زندانیان آنها را تهدید می کنند که سید را به سراغ آنها می فرستند.
سید صالحی بارها گفته که من باید عبدالله مومنی را بشکنم و تا این کار را نکنم او را رها نخواهم کرد. “سید صالحی” بازجوی پرونده بسیاری از زندانیان حوادث پس از انتخابات از جمله حمزه کرمی نیز بوده است. او بارها به زندانیان می گفت: من می توانم شما را برای همیشه در اینجا نگه دارم . می توانم از قاضی بخواهم سالها برایتان حکم زندان بزنند. نمی گذارم به این زودی ها دادگاه شما تشکیل شود.
این موارد نشان می دهد که روال و سازوکار قانونی برای رسیدگی به پرونده زندانیان وجود ندارد. سرنوشت زندانیان سیاسی در دست افرادی کم دانش و بی تجربه که دارای مشکلات فراوانی هستند، قرار دارد.
مومنی در نامه اش خطاب به رهبر انقلاب درباره همین رفتارها نوشته است :« ضرب و شتم و رفتارهای غیر قانونی از همان لحظه اول بازداشت من آغاز شد. در جریان دستگیری درحالیکه گاز اشک آور که تا پیش از آن در خیابانها استفاده می شد در فضای بسته مرا به حالت خفگی انداخته و امکان هرگونه تحرکی را از من سلب کرده بود ماموران دست بردار نبوده و با کینه و دشمنی چنان مرا به زیر مشت و لگد گرفتند که با بینی، دهان و دندانهایی خونین و دستان و پاهایی زنجیرشده به مسئولان شان در زندان اوین تحویل شدم؛ و جالب آنکه وقتی به ماموران که حدود بیست نفر بودند در برابر فحاشی و ضرب و شتم می گفتم که از شما به قاضی شکایت می کنم، با فحش های رکیک آنها و الفاظ وقیحانه به خودم و قاضی مواجه می شدم. این البته دستگرمی آغاز کار بازجویان بر روی جسم و روح من بود. از همان ابتدای بازداشت درحالیکه مدام در گوشم می خواندند که “نظام ترک برداشته” با این وعده مواجه بودم که “شماها اعدام خواهید شد”. انتظار تحقق این وعده تا مدتها بارها وقتی در طی شبانه و روز بدون هیچ توضیحی مرا از سلولی به سلولی دیگر و از بندی به بندی دیگر منتقل می کردند مرا در بیم و هراس نسبت به ادامه حیات خویش قرار می داد. طی ۸۶ روز انفرادی هیچ وقت آسمان را ندیدم و طی هفت ماه بازداشت در بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ تنها شش بار از “حق هواخوری” برخوردار شدم و پس از دوران انفرادی و حتی پایان بازجویی و برگزاری دادگاه هر دو هفته تنها یک بار اجازه تماس تلفنی کوتاهی آن هم با حضور بازجو با خانواده را داشتم».
وی در چهارصدمین روز بازداشت خود در زندان خطاب به رهبری همچنین نوشت :
پس از بازداشت به شرح فوق، روانه انفرادی در سلول ۱۰۱ بند ۲۰۹ اوین شدم و در بدو ورود متوجه وجود مدفوع در زیر موکت سلول شده و اعتراض کردم، پاسخم این بود که “شایسته بیشتر از این نیستی.
از بند ۲۰۹ نیز پس از دو روز مرا به بند ۲۴۰ منتقل کردند و در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفتم، شرایط زندان سخت تر و غیرانسانی تر شد. برخلاف مصوبه مجلس ششم و دستور آیت الله شاهرودی که هر دو سلول انفرادی را یکی کرده بودند تا سوئیت بشود، در اینجا هر سلول انفرادی را تقسیم به دوسلول کرده بودند با ابعاد ۶۰/۱ در ۲۰/۲ متر (به شکلی که عرض سلول از قد من کوتاه تر بوده و تنها در یک وضعیت امکان درازکشیدن داشتم). یک سطل فلزی که بر سر چاه توالت جهت اجابت مزاج گزارده بودند و یک شیرآب در بالای آن نیز داخل سلولی به همین اندازه بود تا زندانی برای نیازهای اولیه نیز از سلول بیرون آورده نشود. در فضای قبر مانند سلول و سکوت گورستانی بند، متاسفانه وضعیت سلول نیز به شکلی بود که جهت قبله به سمت سطل فلزی مذکور بوده و فاصله سجده گاه زندانی با آن حدود یک وجب بود و نورافکنی هم ۲۴ ساعته روشن بود تا مبادا زندانی هوس خواب در سر بپرورد تحمل انفرادی و بازجویی های طولانی امری بود که باید به آن عادت می کردم. اما درکنار انفرادی، بی خوابی های مکرر در نتیجه جلسات بازجویی چند ساعته و ایستادن بر روی یک پا و ضرب و شتم و سیلی های پیاپی نیز ترجیع بند این روزها بود. فشارها و آزار ناشی از عدم اطاعت از خواست بازجویان آنقدر بود که گاهی باعث می شد در حین بازجویی از هوش بروم..
گاهی نیز که گویی باید مشت آهنین از آستین بازجو بیرون می آمد، چنین می شد و چندین بار آنچنان بازجوی پرونده، گلویم را تا حد خفگی می فشرد که بی هوش برزمین می افتادم و تا روزها از شدت درد در ناحیه گلو، خوردن آب و غذا برای ام زجرآور می شد. البته صدمات ناشی از شکنجه تنها متوجه یک زندانی چون من نیست بلکه به شخص بازجو و شکنجه گر نیز آسیب می رساند تا جایی که به یاد دارم در جریان یکی از بازجویی ها پس از ضربات متعدد و مکرر بازجو که با پشت دست به دهان و دندانهایم می کوبید متوجه ایراد جرح بر انگشتان دست اش شدم.».
.
مومنی در نامه اش تاکید کرده است «:بدین ترتیب بازجویی ها تنها یک هدف داشت: بریدن زندانی و اعتراف او به آنچه بازجو می خواهد و البته وقتی می پرسیدم که چگونه می توان برای اعتراف گرفتن دست به چنین رفتارهایی زد، پاسخی چنین می شنیدم که “به گفته بنیانگذار انقلاب، حفظ نظام اوجب واجبات است.»
مومنی در نامه اش همچنین نوشته است :«در ماه اول بازجویی مدام این جمله را از زبان بازجوها می شنیدم که “خونی ریخته شده و نظام ترک برداشته و خیلی از شماها باید اعدام شوید و شاکی شما نیز نظام است”. هر بار نیز که در بازجویی “مطابق میل بازجو” و به تعبیر آنها “مطابق مصلحت نظام” پاسخ نمی گفتم، گفته می شد که “یا جواب باید مطابق آنچه باشد که ما می خواهیم یا باید همین برگه بازجویی را بخوری و قورت بدهی” و این فقط تهدید نبود بلکه پس از رد خواسته هایشان با زور و فشار برگه های بازجویی به من خورانده می شد و جالب آنکه این عمل حتی یکبار در ماه مبارک رمضان و در هنگامی که روزه دار بودم نیز انجام شد، البته وقتی کتک زدن و فحش های ناموسی در شب های مبارک قدر حرمتی نداشته باشد، دیگر هر رفتاری مجاز خواهد بود.
مومنی در این باره خطاب به رهبر انقلاب نوشته است :« تخصص بازجوی نظام جمهوری اسلامی و به اصطلاح سربازان گمان امام زمان در استعمال الفاظ رکیک و فحش های ناموسی – رکیک ترین فحش هایی که به هیچ عنوان در این نامه نمی توان به آن اشاره کرد و حتی برای اولین بار در عمرم به گوشم می خورد- برای ام تجربه دردناکی بود و در ادامه همین بازجویی ها و فحاشی ها وقتی از بازجوی خود می شنیدم که “بلایی سرت می آوریم که وقتی بیرون اسم ۲۴۰ را شنیدی بدنت بلرزد”، از خود می پرسیدم که چگونه یک دستگاه امنیتی می تواند با چنین تهدیدها و ارعاب هایی امنیت را در کشور برقرار کند و عاقبت چنین روش هایی به کجا خواهد رسید؟ آیا با تکیه بر انهدام روانی و شخصیتی زندانیان به عنوان حلقه مکمل شکنجه و سرکوب می توان به عدالت دست یافت؟ اینکه در رفتار ضابطان هیچ ضابطه ای جز قاعده اعتراف گیری به هر قیمت، حکفرما نباشد با کدام اصول اخلاقی، شرعی و انسانی سازگار است؟ بازجویان در تمام طول بازجویی بارها به مادر مرحومه ام که زنی مومنه و مادر شهید است ، با بدترین وجه ممکنه ، مورد فحش وناسزا و الفاظ رکیک قرار می دادند، همسر فداکارم، بارها برغم آنکه زنی مسلمان و مومنه و همسر شهید است( و با آنکه می دانستند من با همسر برادر شهیدم ازدواج نموده ام) به عنوان….. می نامیدند و خواهران و نوامیس مرا به فجیع ترین وجه ممکن با لقب …. مورد دشنام و توهین قرار می دادند. این ابراز مکرر الفاظ ناشایست از مدافعین نظام اسلامی شامل حال برادر شهیدم نیز می شد و هدیه ی خانواده ما به مهین را منافق می خواندند.»
سرانجام عبدالله خطاب به رهبر انقلاب توضیح می دهد که چگونه بعد از این همه تهدید و توهین و بعد از اینکه بازجو بارها سرش را در چاه توالت فرو برد تا جایی که بارها دهان و حلقش از کثافات توالت انباشته می شد به آنچه بازجویان خواسته اند تن در داده و اعتراف کرده است هر چند او در همین نامه که از زندان نوشته شده بار دیگر تاکید می کند که همچنان به اعتقاداتی که پیش از بازداشت داشته پایبند است و سخنانی را که تحت فشار در دادگاه روخوانی کرده، بیان اعتقاد ات خود نمی داند .
عبدالله مومنی هم اکنون به عنوان یک زندانی از کسانی به دستگاه قضا شکایت برده که هنوز در راس قدرت هستند یا از حاشیه های امن برخوردارند آیا این بار دادستان تهران به داد یک زندانی مظلوم توجه خواهد کرد و داد او را از شکنجه گرانش خواهد ستاند یا شکایت این زندانی نیز تنها برگی دیگر را به برگهای تاریخ این کشور خواهد افزود ؟
وقایع اخیر بازاز و هجوم ماموران دولت -شکنجه زندانیان سیاسی-ترور و درغ -بی ثباتی -باستا ن گرایی البته جعلی-حمله به روحانیون و حوزه
تماما از لحاظ تاریخی یا اور سال ۵۶-۵۷است .
حکومت قبلی سال اخر ۵۶-۵۷ هم خانه اصناف درست کرد-به دانشگاه حمله برد -زندانیان سیاسی ….حمله به مراجع
وعده که این حکومت بی اخلاق …در حال سر امدن است.
درود بر ازادیخواهان
…
صدرحمت به شاه!
عبداله جان خدا بهت صبر بده اما یه چیزی بگم همه ی این حرفات که نامه شده و تحویل دادستان شجاع جناب دوکتر دادی خودتم میدونی … … ، …
دعای زیبای همیشگی و تقدیم میکنم : اللهم فک کل اسیر
…
مگر میشود که رهبری از این فجایع بیخبر باشد؟
اگر باشد که وااسفا
وگر نباشد که وامصیبتا
انشالله به زودی این برادران جای خود را به مخالفان چه واقعی چه مجازی بدهند تا آنها هم ثواب ببرند
از همه یاران سبز تقاضا میکنم این شکایت نامه را به هر شخص و یا سازمانی که تماس دارند به هر زبان بین المللی که میتوانند ترجمه کرده و برسانند. فراموش نکنیم که اولین وظیفه ما رساندن فریاد یاران در بندمان به همه جهان آزاد است
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
جالب بود! لابد انتظار دارید که به این شکایتها رسیدگی هم بشه؟ اصلا چطوره از دولت پیش دیوان عدالت شکایت کنیم و از مجلس بخواییم که احمدی نژاد رو عزل کنه! حتی میتونیم از مجلس خبرگان هم تقاضای رسیدگی به صلاحیت رهبر رو کنیم.حیف که رهبری جنبش هنوز تصمیم خودش رو برای یک مبارزه تمام عیار علیه این … نگرفته- ای کاش جنبش سبز فقط یه کم از استراتژی ها و نقشه هایی رو که آقای شریعتمداری …هر روز تو ذهن خودش واسه جنبش میتراشه میداشت. اونوقت مردم معترض به اینا نشون میدادن که خس و خاشاک و میکروب یعنی چی. Ya hosein
فرق این زندانها با زندانهای امویان ویا بنی عباس چیست؟
دلبرم کسیکه ضررش به هفت میلیارد نفر (نه هفتاد میلیون نفر) میرسد با یک سلسله حکمرانی مقایسه میکنی.
یک خورده آگاهیمان را بیشتر نماییم
قال الله تعالی :ان الربک لباالمرصاد . همانا خداوند تو در کمین ستمکاران است . مومنی عزیز اینان از تبار همان شکنجه گرانی هستند که عمار و یاسر و سمیه را شکنجه کردند .وعده خداوند نزدیک است .
فقط یک سئوال چه کسی به این شکایات رسیدگی میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همین قضاتیکه دارن احکام غیر عادلانه صادر میکنن؟که…………….. از حالا نتایجش مشخصه
همیشه شکنجه و زور در اخرین دوران یک حکومت بوجود می اید زمانیکه مشروعیت خودشو از دست میده.
دوست محترم مشروعیت یک نظام رو مردم تعیین می کنن.
در حماسه ۹ دی مشروعیت این نظام تعیین شد.
در ۲۲ بهمن هر سال این مشروعیت این نظام تعیین میشه.
البته طبق معمول براش حرف و حدیث در می یارن!
افسر جوان عزیز. ایشالله که همیشه جوان و شاداب باشی و افسر مدافع مردم نه افسر سرک کشدن و راپورت دادن سایتها و ایمیلهای شخصی مردم.
۹ دی و ۲۲ بهمن سال گذشته با هزررن ساعت تبلیغ و التماس و دهها هزار اتوبوس و صدها هزار ساندیس و ترفندهایی از قبیل پیاده کردن اجباری کارمندان در میدان آزادی از سرویسها و… بوجود آمد. با تحریک احساسات دینداران ساده لوح که آقا چه نشسته اید که سبزها عاشورای شما را از شما گرفتند و به رقص پرداختند. در حالی که به گفته آیه الله جوادی املی رقص در روز عاشورا بد است اما قتل نفس از همه امور بدتر است.
اما به یاد داری ۲۵ خرداد ۸۸ را؟؟ حماسه شکوهمندترین اعتراض مدنی تاریخ جهان را؟ نه رادیو و تلویزیون از یک هفته قبلش با چندین و چند شبکه تبلیغ کرده بودند. نه روحانیون حکومتی حضور مردم را واجب شمرده بودند. نه از اتوبوس خبری بود و نه از ساندیس.
برعکس، باتوم و گاز اشک آور و گلوله انتظار مردم را میکشد. اما سبزها آمدند. پرشکوه و باوقار. ستودنی و ساکت. مشروعیت یعنی این.
هر چند شماها با این قوم نجیب کردید آنچه نباید میکردید. منتظر مکر الهی باشید
هموطن عزیزم آرزوم می کنم انشا الله هرجا که هستی در پناه حق موفق و سربلند باشی.
ساندیس و پیاده کردن اجباری کارمندان و…. همون حرف و حدیث هایی است برای ۹ دی و غیره در آوردن…..
بهت قول می دم اگه حکومت یا دولتی بخواد با ساندیس و … سرپا نگه داشته بشه مطمئن باش با یه لیوان آب هم سرنگون خواهد شد.
یه سوال پروژه محرم سبز رو کی دنبال کرد؟ مردم که تو سالهای قبل داشتن عزاداریشونو انجام می دادند؟
همون ۲۵ خردادی که گفتی چرا دیگه تکرار نشد؟ همون ۲۵ خردادی که گفتی چرا فقط تو تهران برگزار شد؟
مگه تو انقلاب سال ۵۷ مگه از رادیو و تلویزیون و تبلیغات و مجوز خبری بود! مردم خود جوش اومدن بیرون و حکومت شاهنشاهی رو ساقط کردند.
شما می گی “سبز ها آمدند” ، خوب چرا دیگه نمی یان؟ ۱۳ آبانهم که گذشت؟
تا حالا از خودت پرسیدی ۲۵ خرداد که اسم بردی ، برای چی برگزار شد؟
افسر عزیز معلوم است که دنبال حقیقت هستی ولی تبلیغات سنگین و زهراگین جناح دروغ و تقلب شما را سر ۲ راهی قرار داده است.
من یک سوال از وجدان احتمالا بیدار شما میپرسم:
آیا شما قبول داری این حجم عظیم و تحصیلکرده سبز بتوانند به امام حسین علیه السلام یا هر مقدسات دیگری توهین کنند؟؟ حتما شما خودتان صدها نفر از معترضین را از نزدیک میشناسید. ممکن است برادرتان، خواهرتان، همسایه تان، همکلاسیتان، همکارتان سبز باشند (و انشائ الله خودتان هم به زودی سبز شوید) . آیا اینها دشمن عاشورا و امام حسینند؟؟؟ آیا قبول ندارید که دشمنان واقعی امام حسین که همان اصحاب دروغ و یاران دروغین امام زمان هستند با سوئ استفاده از احساسات پاک و ستودنی و عاشقانه بخش دیندار ولی کم اطلاع جامعه ،آنها را به نام مقدس حسین بر سبزها شوراندند؟؟
من مخلص دینداران پاکی هستم که در روز ۹ دی از نظر خودشان برای حمایت از حسین شهید به خیابان آمدند. اما شما چطور ثابت میکنی این سینه سوختگان حسین برای جنتی و احمدی نژاد پا به خیابان گذاشتند؟؟
پرسیدی چرا پس از ۲۵ خرداد نیامدند. روشن است چون با حجم گسترده سرکوب و کشتار و زندان مواجه شدند. ما میخواهیم زنده و آزاد باشیم ولی در عین حال آزاده باشیم. می دانی که پیروزی انقلاب ۱۵ سال طول کشید. در ضمن حضور دهها هزار نیروی امنیتی و قاتلان باتوم به دست برای سرکوب دانشمندان، دانشجویان و اقشار با فرهنگ دیگر سبز در خیابانها پس از ۲۵ خرداد به معنی حضور واقعی سبزهاست! و به قول ان وبلاگ نویس مشهور: “دیگر لازم نیست معترضین به خیابانها بیایند، حضور اینهمه نیروی سرکوبگر همان مفهوم را دارد!)
افسر عزیز حدس من آن است که شما از مهندسین متبحر IT هستید که احتمالا به عنوان “افسران جنگ نرم” در حال تحدید و تهدید سایتها و اشخاص معترض و مخالفند. عزیز من آیا یک لقمه نان ارزش این را دارد؟ شما نیازی ندارید که از این راه نان بخورید. شما یک متخصصید.
من فعلا تا وقتی میرحسین با مردم است مخلص ایشان هستم اما هیچگاه نمیپذیرم که به فرض با دریافت حقوق بیشتر مستقیما برای او یا هر کس خاص دیگری کار کنم.
ما سبزیم. حسین را چون جان شیرین دوست داریم و آزادگی در دنیا را حد اقل از او آموخته ایم.
افسر عزی علاقه دارم اگر کلمه محدودیت نگذارد این بحث را با تو ادامه دهم…
چرا به بی راه میری افسر جوان یک روز اجازه به سبزها بدین ببینیم کی تو زرد از اب در میاد .حداقل یه جواب بدین که دیوار بهتون نخنده.
آن را که پاکه چه منتش به خاکه… من هم موافقم اگه واقعا شما راست می گید یه روز فقط و فقط یه روز بگید مردم می تونند بدون چوب و چماق بیان و اعتراض خودشون و اعلام کنند… اصلا شما راستگو ترین آدم های دنیا نه اصلا داری به خود صداقت و.. می رسی خوب چرا نمی گذارند؟ بگو دیگه؟؟ بگو دیگه چون خودشون هم می دونند اگه آزاد کنند مثل قبل از انتخابات بلوا می شه همه می آن تو خیابون ها خود من و خانواده ام به رقم اعتراضی که داشتیم به دلیل مشکلاتی که احتمالا پیش می خواست بیاد تو هیچ کدوم دقت کردی هیچ کدوم از راه پیمایی ها شرکت نکردیم حالا فکر می کنی مثل من و خانواده ام کم هستند که با زور مهر خاموشی به دهانمان زدید
سلام…..۲۲ بهمن متعلق به همه مردم است …امسال نیز مانند سالهای گذشته شرکت کردم ولی دوستدار راه امام ره و نهست وزیر مورد تائید ایشان میرحسینم…..هموطن بزرگوار جمعیت ۲۵ خرداد را ندیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هموطن محترم، شما که دوستدار راه امام(ره) هستی فقط یه جمله معروف از امام رو بهت میگم: “میزان در هر شخص حال فعلی اوست”.
اینکه امام راحل در مقطعی ،شخص خاصی مورد تایید ایشان بودند دلیل نمی شود تا روز قیامت هم مورد تایید ایشان می بودند خوب انسان است و ممکن است هر لحظه کاری بکند و سابقه خود را خراب کند نمونه اش بنی صدر، بنی صدری که حکم تنفیذ ریاست جمهوری اش رو از دست امام گرفته بود،خوب چی شد؟ پشت پا زد به حکم تنفیذ و رای میلیونی که مردم بهش داده بودند و به دامن انگلیس پناه برد.
شما که از ۲۵ خرداد گفتی تا حالا از خودت پرسیدی همون ۲۵ خرداد برای چی برگزار شد؟
دوست محترم شما راست میگی ۲۲ بهمن متعلق به همه است و من هم نمی گم متعلق به شخص یا گروه خاصی است. فقط گفتم مشروعیت نظام جمهوری اسلامی هر ساله توی این روز بزرگ تعیین میشه. فک نکنم چیز دیگه ای غیر از این گفته باشم. (البته روزهای ملی دیگه ای هم هست و حضور میلیونی مردم در انتخابات گوناگون رو هم بهش اضافه کنین)
دوست عزیز حاج افسر، نظرات شما رو ذیل مطلب “آنگاه که فتنه گر شدم خوندم”. واسه شما متاسف نیستم، چون جنس امثال شما رو خیلی خوب میشناسم. واسه دوستان سبزم متاسفم که فکر میکنن امثال چون شما با صبوری و مناظرات منطقی به راه میان. برای دوست خوبم سبزینه تاسف میخورم که متانتش هرگز کارساز نیست.
فقط یک نکته واضح و پیش پا افتاده رو خدمتتون یادآور میشم و اون اینکه مشروعیت یک نظام رو مردم مشخص میکنن! اما نه با حضور در خیابونها به سبک عصر حجری. مشروعیت، اون موقع بدست میاد که دوربینهای صداوسیما برن کنار و دست از بازی با تکنیکهای فوتوشاپی خودشون بردارند و با رفراندوم آزاد به مضمون آری یا نه، اجازه بدند شعور مردم در صحنه ی واقعی جلوه کنه. (به نظرتون نظام قدرت این رو داره که اجازه ی این رفراندوم رو بده؟؟؟)
همچنین شما اجازه این رو ندارین که انتخابات ۸۸ رو مصادره کنین. به گفته حکومت خود شما حدود ۱۴ میلیون و ۲۲۸ هزار نفر به احمدی نژاد گفتن نه(و در اینجا اگه بخوام به روش مسخره خودتون نتیجه گیری کنم میتونم بگم: پس از اونجا که شخص اول نظام به طرز خیلی واضح از احمدی حمایت میکرد و مردم رو با بیاناتش دعوت به رای دادن به این شخص میفرمود، پس اون ۱۴ میلیونی که به احمدی نژاد رای ندادن، خواست ایشون رو اجابت نکرده و در نتیجه با ایشون هم مشکل دارن).
و در آخر یک سوال. شهردار تهران در مورد ۲۵ خرداد گفتن که با براوردهای به عمل آمده میتونیم بگیم که جمعیتی که در روز ۲۵ خرداد به خیابونها اومدند قریب به ۲ میلیون و نیم بودند( البته به قول قالیباف شهردارمحترم که عضوی از نظام هستن!!!!). شما حالا جواب سوال خودتون رو بدین که بالاخره بعد از روز ۲۵ خرداد این جمعیت ۲میلیونی یهو کجا رفتند؟ نمیخوای بگی که سخنرانی نماز جمعه ۲۷خرداد به این ۲.۵میلیون جمعیت بصیرت داد و اونها به آغوش اسلام برگشتند که؟؟؟؟
برای رنگین تر شدن لیست کامنت ها و برای نشوندن لبخند رو لبای دوستان مخالف و موافق خودتون جواب این سوال رو که دادین بعد میتونین برین خوش باشین
آقای مومنی خدا به همه مخصوصا
شما صبر بده مبادا از راهت دلسرد
بشی.بایاد خدا تحمل کن روز.من
بینی وبین الله انجام شکنجه ها
را بعینه شاهد بوده ام بدان که همه مسىولان از این امر باخبرند
وبه آن رضایت دارند.شبیه اون بازجو را هم دیده ام باورکنید
شکنجه کرها هیج مسلکی ندارند
وعمدتا …زاده اند.آنجاىی که شکایت
برده ای مصدردستورات شکنجه
است.
be in migan adl ALI
محمد فرق اش این بود که لااقل اموی ها و عباسی ها می گفتن ما خلیفه ایم و سیاست مان آدمکشی است، دیگه داعیه عدل علی نداشتند. …
Fasl Fasle Aghah Shodane, Sal Sale Ghalbha Dar SABZ Shodane, Mione In Hame Mah In Hame Sal Lahzeye Mobareze, Ghrghe Faryad Shodane, Salo Mah Az Peye To, Aziztarine Vase Ma, Hadaf Az Yeki Shodan, Bekhatere, Yek Omr Dar SABZ Bodane, Midonim Rooze Rahaee Rooze Por Khatare, Amma On Rooz , Dar Barabare JONBESHE Ma, Dashte SABZE Shahrha Az Adame, Az Adame
آقای موسوی کجایی؟
بابا مردم یخ کردند… انرژی که پارسال داشت فوران میکرد، الآن داره به حالت قبلی و همون دوران انفعال و سرخوردگی بعد از اصلاحات برمیگرده… به خدا کودتا چیا همینو میخوان و آرزو دارن… هرچی هم بگذره، دوباره جمع کردن مردم و ایجاد موج سبز سخت تر میشه…
bavar kardane in hame shekanje faghat mano be delshekastegi bishtar sogh dad,emshab ghalbam dard gereft vaghti haghayegh besyari az iran khandam,doa mikonam khoda be hame ma komak konad.
Ba Masalaht Nezam hame kari mishe kard. Hala agar zamoneh avaz mishod va Momeni bazporse bood chi mishod? Eshkal in mazhab sonati ast ke jai bara mokhalef nemigozarad. Agar usolgarai dar evin be jorme barandazi Rafsanjani va Musavi bood in aghyoun che mikardand?
مسئولان بی خبرند؟؟؟!! مگه ممکنه ندونند که چطور این زندانیان مجبور شدند در عرض یک ماه پس از دستگیری برعیله خود و دوستان و عقایدشان اعتراف کنند ؟ مگه ممکنه که ندونند که چرا و چطور چنین اعترافاتی از اینها گرفته شده؟؟خدا رحم کند به این عزیزان و تمام ناسزاها و شکنجه ها وبی خوابی ها و دوری از خانواده را در این مدت که واقعا طاقت فرسا بوده و به سختی کسی را توان مقاومت با این وحشیگریها است را ذخیره آخرت برایشان محسوب کند خدا ارحم الراحمین است.
اللهم فک کل اسیر
نه تنها رسیدگی نمیشه بلکه شکنجه ها چندین برابر خواهد شد!بااین همه طاقت بیار رفیق
مگه این مملکت قانون نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جنبش سبز هیچ پاسخی غیر از سکوت ندارد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هر چند القاب و عناوین ذکر شده توسط زندانی شایسته همان گویندگان و روسا و رهبران فکری آنها است و از کوزه همان طراود که در اوست ، لیکن حق و باطل میبایستی بصورت عینی خود را بروز دهند تا بتوان آنها را از همدیگر تمیز داد ، ادامه این برخودها از سوی فاسدین که فعلا” در اریکه قدرت میباشند برای آزاداندیشان سخت و طاقت فرسا است اما برای نهضت موثر و مفید و راه گشا است.
هزاران لعنت ونفرین بر کودتاگران وشکنجه گران دوران
من به بنابر وظیفه انسانی خود رفتار این… با بصیرت ! را دوستان و آشنایان بیان خواهم کرد.
درود به شرف مومنی و مومبی ها. این خشونت ها نشون دهنده همون ترک برداشتن نظام و از دست دادن مشروعیتشه.
اندکی صبر سحر نزدیک است
یا حسین میر حسین
خدا اجر بدهد آقایانی همچون سید صالحی را. با این اراذل و اوباش سبز باید همینگونه رفتار کرد.
متاسفم برات و برای کشورم که افرادی با تفکر تو توی اون زندگی میکنن. اما ما سبز ها ما میکروب ها ما خس و خاشاک ها بیشماریم. چه خوب گفت استاد شجریان عزیز که خس و خاشاک در موقع طوفان چشم رو کور میکنه و چه بسا از حدقه در میاره.
یا حسین میرحسین
برات متاسفم
حضرت علی علیه السلام :صحبت الاحمق عذاب الروح
کسیکه به خانواده شهدا ظلم کند حسابش با خود خداست
کسیکه الله اکبر بگوید جرمش اعدام است
پیام پدر شهید غنیان : آنها که رفتند کاری حسینی کردند ………………….
نمیشه بهت انسان گفت فقط یک نفر با خوی حیوانی از این شکنجه ها لذت میبره .کسی که بویی از انسانیت نبرده و این کار فقط از یک آدم بیدین و پست برمیاد که یک انسان رو شکنجه کنه .
خوب نمیشه
تو خوب میشی
بعید میبینم
سادیسم که درمان نداره عزیزم
خداوند متعال هم اجر تورو میده که با فیلتر شکستن وارد سایت کلمه شدی و غیر مستقیم ضربه به نظام زدی هم اجر سید صالحی رو که با برخوردهای هوشیارانه و مسئولانه چهره واقعی نظام رو به جهانیان نشون داد. حتماً ثوابش رو می برید یکم صبر کنید وعده خدا نزدیکه…
اینا با اینکارا شاه و ساواک رو روسفید کرده اند
مرگ بر دیکتاتور
قانون در کشوری معنا دارد که رهبرانش به ان عمل کنند. نه عزیز، ایران قانون ندارد و تنها قانون سلیقه گه ی حاکمان است. تنها راه آزادی و خوشی ما برپایی یک نظام مردم سالاری و جمهوری مطلق است و بس. سبز باشید.
نگاه کن چه فرو تنانه بر خاک می گسترد
آنکه نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است.
آن کو به یکی « آری » می میرد
نه به زخم صد خنجر،
و مرگش در نمی رسد
مگر آنکه از تب وهن
دق کند
نگاه کن چه فرو تنانه بر خاک می گسترد
آنکه نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است.
آن کو به یکی « آری » می میرد
نه به زخم صد خنجر،
و مرگش در نمی رسد
مگر آنکه از تب وهن
دق کند.
قلعه یی عظیم
که طلسم دروازه اش
کلام کوچک دوستی است.
(۲)
انکار ِ عشق را
چنین که بر سر سختی پا سفت کرده ای
دشنه مگر
به آستین اندر
نهان کرده باشی.-
که عاشق
اعتراف را چنان به فریاد آمد
که وجودش همه
بانگی شد.
(۳)
نگاه کن
چه فرو تنانه بر در گاه نجابت
به خاک می شکند
رخساره ای که توفانش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه بر آستانه تو به خاک می افتد
آنکه در کمر گاه دریا
دست
حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آنکه مرگش
میلاد پر هیا هوی هزار شهزاده بود.
نگاه کن
عبدا.. جان درود خدا بر تو باد وقتی این مطالب را میخواندم از خودم مردانگیم شرمم میشد که به این راحتی نشستم و دل به حال تو میسوزانم .کسی نباید دلش برای عبدا.. بسوزه دلمون باید به حال خودمون بسوزه که اون جهان باید جواب بدیم .باید جواب بدیم که چ را روبروی ظالم ساکت نشستیم . مگر عبدا.. زندگی ندارد مگر همسر ندارد مگر نمیخواهد با خانواده خود از این سهمیه های صدقه ای استفاده کند و لذت دنیا را ببرد؟اوف بر ما
khiyalet rahat ye roze khob miyad
علی همانژاد گفت:
“آقای موسوی کجایی؟
بابا مردم یخ کردند… انرژی که پارسال داشت فوران میکرد، الآن داره به حالت قبلی و همون دوران انفعال و سرخوردگی بعد از اصلاحات برمیگرده… به خدا کودتا چیا همینو میخوان و آرزو دارن… هرچی هم بگذره، دوباره جمع کردن مردم و ایجاد موج سبز سخت تر میشه…”
دوسته من. اینتور که داره پیش میره دیگه میر حسین جرعت جم کردن مردم را نداره. همه دلیران تو زندانن ۱۳ ابان هم تامم شد. ایا امیدی مانده؟
و آن ابر مرد علی (ع) فرمود که دعای مظلوم مستجاب می شود حتی اگر کافر باشد …….سرنگون باد حکومت ظالم
آقای مومنی بهتون تبریک میگم !
شما استعداد اینو دارید که از این به بعد به نوشتن رمان های درام بپردازید !
مسائلی که عنوان کردی شاید تونسته باشه عواطف و احساسات پاک افراد بی اطلاع از سازوکارهای نظارتی و کنترلی حاکم بر بند ۲۰۹ و … تحت تاثیر قرار بده !
اما …
حرفهایی که گفتی منو به یاد جمله ای معروف از گوبلز ( از افسران معروف نازی ها ) انداخت که گفت : « دروغ هر چه قدر بزرگتر باشد باور نکردن آن برای مخاطب سخت تر است »
خیلی دیر باسواد شدید شاید آنقدرمدهوش آگاهیهای معدودتان بوده اید که متوجه فاصله نجومی عقب مانده گی تان با شاگردانتان!! نشده اید
البته با سازوکار اوین آشنایی ندارم ولی با ساز و کار نطام آشنایی دارم که همان جمله معروف و “از رده خارج” گوبلز را سرلوحه کار خویش قرار داده اند
آقای مومنی نزد رجایی دوم !! تلمذ میفرمایند که البته دکر مثالهایش از حوصله خوانندگان خارج است
شهروند آزاد؟!!!
ندا با چشمان باز جان سپرد ، شرم بر تو که با چشمان بسته زندگى می کنی
ادم با عقل این نامه رو برای خارجی ها ننوشته برای رهبری نوشته که خودش میدونه تو زندان چه خبره . مومنی ادم معمولی نیست بلکه انسان شناخته شده ایه .مثل محمود شما نیست که به دوربین تلویزیون زل بزنه و دروغ بگه و به قول میر حسین عزیز اصلا هم تعجب نمیکنه اینقدر که به دروغ گویی عادت داره . عالم و ادم میدونن اون تو چه خبره لطف کن فیلم باز جویی زن سعید امامی که از دوستان خودشون بود رو سرچ کن تا ببینی اون تو چه خبره تازه اون خوب بوده اون فیلم رو که حتی روح الله حسینیان هم تایید کرد دیگه چی میگی ؟ فقط یک درصد احتمال بده این نامه درست باشه جواب خدا رو چی میدی اون دنیا که حق و حقیقت رو به این راحتی کتمان میکنی؟
Hargez, Ab Shodane Shaaame Aghahi Ra Dar Tarikie Yek Hokomate Diktatorie Dideeed, Hargez Khamidegie Sedaghati Paydar Ra Dar, DAYEREYE BASTEYE ESTEBDAD Dideeed, Hargez, ghaloo Ghamee, ROOYESHE SABZ ra Bedaste KAVIR Sazan Dideeed, Inha, Dardist Ke Dar Tarikhe Yek Mellat Beja Khahad Mand. …………….. Bavaram Nist VATAN Ba To Cheha Kardeand, Yarane SABZ Ra EESA SALIB KARDEAND
“سرانجام عبدالله خطاب به رهبر انقلاب توضیح می دهد که چگونه بعد از این همه تهدید و توهین و بعد از اینکه بازجو بارها سرش را در چاه توالت فرو برد تا جایی که بارها دهان و حلقش از کثافات توالت انباشته می شد ”
رهبر انقلاب؟؟!! کدام رهبر؟! کدام انقلاب؟!
لطفا کلمات را درست بکار ببرید.
انقلاب را برده اند و خورده اند و یک آبم روش. اگر این طوری نبود لزومی نداشت مهندس موسوی سکوت ۲۰ ساله اش را بشکند و به صحنه بیاید و لزومی نداشت منه بیچاره با بدبختی و دردسر و خطر کردن هر روز خودمو موظف کنم که ۱۰۰ نسخه کلمه را هدفمند منتشر کنم.
elmadonino عزیز
خسته نباشی. از اینکه در آگاهی بخشی به هموطنانمان نقش ارزنده ای داری از تو متشکرم به نوبه خودم.
امیدوارم همیشه سالم باشی و هیچگاه گیر این عربده کشها و قداره بندها نیوفتی.
جنایت مضاعف – فلاکت مضاعف
دوستان عزیز، سبزهای ماندگار، میدانم تمام تلاشتون رو میکنید تا شاید اگر این افسران جوان جنگ تخیلی وموهومی و زاییده ذهن مریض ودشمن دشمن گوی …، خواب باشن بیدارشون کنین ولی بخدا میگن لقمه ….بسیار شیرین هستش! این دوستان قدیم وقتی حقوق ومزایای اینچنینی و امکانات و البته قدرت توهمی بهشون میدن و احساسات مریض وعقده ایشون رو بدست میگیرند ، دیگه خدا رو بنده نیستند! اینها رو انشاالله بعد از خلع ید سردمدارانشون وغلبه سبزها ، خواهید دید که چگونه حتی یکروز توان مقاومت و بر عقیده خود بودن نداشته وبلافاصله خود رو ذلیل وخوار میکنند و میگن ما ساده بودیم واونها مارو گول زدن و…! باور کنید مواردی رو اول انقلاب دیدم که آدم از اینکه خداوند این موجودات ….حرصش میگرفت که چطور به گردن اون واین وحتی ÷در ومادر وخانواده خود می انداختند تا شاید مثلا” از عدالت فرار کنند! اینها میدونند چه میکنند! نان به نرخ روز خورها همواره بوده اند وهستند ولی دوست دارم همین افسر ( بلا به نسبت افسران عزیز ارتش که سیستم وحشت داره ازشون هنوز!) رو اونروز مبارک ببینید که چگونه ساندیس و اجبار کارمندی و فریب و… رو بهانه میکنه، غافل از اینکه دیگه دیر شده وسبزها عدالت رو واقعی اجرا خواهند کرد انشاالله.
من نه به جایی وصلم و نه از جایی حقوق می گیرم. این ساخته و پرادخته ذهن شماست. و برام مهم هم نیست که چی فکر می کنی.
اگه بیداری به سبک شما باشه ترجیح می دم تا آخر عمرم خواب باشم.
“””غافل از اینکه دیگه دیر شده وسبزها عدالت رو واقعی اجرا خواهند کرد “”” بزک نمیر بهار میاد.
زنده باشی آقای مومنی راهتان ادامه دارد . روزی می رسه که کودتاچیان در دادگاه حاضر شوند مطمینم
یا حسین میرحسین
تاریخ بخوانید تاریخ گذشتگان و تاریخ ادبیات مطالعه و مطالعه تا کاری که دیگران کردند شما نکنید یا با شدت بیشتر انجام دهید تا موفق باشید ؟!
خدمت دوست عزیز سبزینه.
دوسمت من اشتباه قضاوت کردی و سر دوراهی هم نیستم و هیچ وقت ه سر دو راهی قرار نخواهم گرفت ، فقط یه سوال کردم اما مثل اینکه هیچ کس حاضر نیست به ما جواب قانع کننده ای بدهد.
بالاخره نگفتید، ۲۵ خردادی که در کامنت های قبلی شما و کامنت های دوستانتان از آن نام می برید برای چی برگزار شد؟ هدفش از برگزاری چه بود؟
و چرا جناب میر حسین و دوستان تقلب در انتخابات سال ۸۸ را از راه قانونی اثبات نکرد؟
گفته بودی “”دشمنان واقعی امام حسین همان اصحاب دروغ و یاران دروغین امام زمان هستند که با استفاده از احساسات عاشقانه بنام مقدس حسین بر سبزها شوراند؟”” و گفته بودید “برادر یا خواهر یا همکار یا همکلاسی تان سبز باشند آیا همه دشمن امام حسین باشند؟”
در جوابت عرض کنم یادت می یاد طرفدارن جنبش سبز روز عاشورا “شعار مرگ بر اصل ولای…..” سر دادند(من کاری ندارم تحصیل کرده بودند یا نه)
چرا به عزادارن حسینی در خلوتی روز عاشورا با چاقو حمله کردن؟(مصدومان آن حادثه هم شهادت دادند)
و چندتا دسته گل ناقابل که آب دادند…..
من فقط سوالم اینه چرا میر حسین در مقابل اینها سکوت کرد؟
بازم میگم و می پرسم کی پروژه محرم سبز رو دنبال می کرد؟ (کاری ندارم تحصیل کرده بودند یا نه).
محرمی که مشهور بود به سرخ بودن ،چرا خواستن سبزش کنن؟ چه هدفی از سبز کردنش دنبال می کردن؟
شاید شما و برخی از دوستانتان نخواسته باشید محرم را سبز کنید اما چرا در مقابل رفتار برخی دوستان سبرتان سکوت کردید و اعتراضی نکردید؟
یادت می آید شعار جمهوری ایرانی سر داده شد؟
یادت می آید شعار “نه غزه نه لبنان….” سر داده شد؟
یادت می آید عکس امام راحل را پاره کردند؟
اگه دقت کنی هنوز هم این شعارها سر داده میشه.
دوست من وقتی این شعارها سر داده شد چرا نخست وزیر دوران امام(ره) در مقابل اینها سکوت کردند؟
اما در مورد ۹ دی، قریب به ۸ ماه از انتخابات می گذشت و احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده بود. اگه می خواستیم از احمدی نژاد یا شخص دیگه حمایت کنیم مطمئنا زودتر از اینها این کار رو می کردیم دلیلی نداشت ۸ ماه پس از اون این کار رو انجام بدیم. البته این هم یه جور توجیه روز ۹ دی از طرف شماست مثل دوستانتان که گفتید با ساندیس مردم اومدن خیابون.
از کشتار و سرکوب زندان حرف زدی. چرا راههای خیلی ساده و بی هزینه دیگه رو امتحان نکردی؟ فقط فقط یه شعار از حامیان جنبش سبز بگو که عملیش کرده باشین؟
حضور پلیس در سطح شهر به خاطر اینه که شما یه وقت نخواید ناجوانمردانه مثل روز عصر عاشورا از خلوتی شهر استفاده کرده و به مردم حمله کنین و اموال عمومی رو مورد هجوم قرار بدین. جنبشتون امتحان پس داده است رفیق!
دوست من گفته بودید “شما از مهندسین متبحر IT هستید و به عنوان افسران جنگ نرم و در حال تهدید و سایتها و اشخاص هستید”
و گفته بودید “نیازی ندارید از این راه نان بخورید”
دوست من چرا تحمل حرف مخالف رو ندارید و شروع کردید به قصه سازی در مورد من. آیا من در این چندتا کامنت شما و دوستانتان را تهدید کردم؟در ضمن از جایی هم حقوق نمی گیرم بیام اینجا کامنت بدم. امیدوارم ناراحت نشی اما خیلی بی معرفت و بی انصافی.
این حرفت و می زارم به حساب رهبر سبزت که در مورد انتخابات سالم سال ۸۸ قصه سازی کرد(قصه تقلب). اما هنوز که هنوزه تو اثباتش مونده.
اما در مورد جمله “انشائ الله خودتان هم به زودی سبز شوید” فقط بهت می گم
طالب سبزم نه آن سبز ریا
سبز هم بازیچه شد مهدی(عج) بیا
این زدن ها و کشتنها و سرکوب ها روش کیست ؟
برادران حاکم از خودتان بپرسید و با مطالعه تاریخ ببینید که آیا پیامبر اینگونه رفتار می کرد حضرت امیر اینگونه رفتار می کرد یا …
درود بر غیرت مومنی و مومنی ها
انشا الله که خدا نگهدارت باشد
و مطمئن باشد که حق همیشه پیروز است
پاینده ایران
درود بر پویندگان راه آزادی