میزان رای دشمن است!
چکیده :این روزها همه از «دشمن» حرف میزنند: «دشمن» در کمین است. مترصد فرصت است. نمیخواهد ما «ما» باشیم. از خواریمان شاد است و از عزتمان ناشاد. باید گفتهها و ناگفتههای خود را با دماسنج او تنظیم کنیم. میزان شده است رای و نظر...
کلمه-مسعود شریف: این روزها همه از «دشمن» حرف میزنند: «دشمن» در کمین است. مترصد فرصت است. نمیخواهد ما «ما» باشیم. از خواریمان شاد است و از عزتمان ناشاد. باید گفتهها و ناگفتههای خود را با دماسنج او تنظیم کنیم. میزان شده است رای و نظر «دشمن»؛ خوشحالی و ناراحتی او، غم و شادی او، مدح و ذم او. به راستی این غول بی شاخ و دم کیست و چه خصوصیات و کارکردهایی دارد؟
در زیر به برخی از ویژگیها و کارکردهای دشمن اشاره میشود:
۱ – کارکرد اصلی «دشمن» فرافکنی است. دشمن ما را قادر میسازد مشکلات و ناکارآمدی خود را به گردن او بیندازیم. اگر بخواهیم از اصطلاحات معناشناختی کمک بگیریم، یک دالّ تهی است که مدلول ندارد. به زبان سادهتر، فضایی خالی است که محتوایی ندارد. به همین دلیل به ما اجازه میدهد آن را با انواع و اقسام چیزها پر کنیم. یکروز میتواند بارِ کاستیهای اداری ما را به دوش کشد، روز دیگر ناتوانی و بیسامانی اقتصادیمان را، فردا روزی ناکامی سیاسیمان را، و چه بسا بیتدبیری و قلدرمآبی دیپلماسیمان را. هر آنچه خارج از اختیار و کنترل ماست میتواند به او حمل شود. هر آنکه با ما در افتد در دم وابسته به دشمن و بیگانه است.
۲ – کارکرد مهم دیگر دشمن بازشناسیِ «خود» است. دشمن کسی است که ما «خویش» را در تقابل با «او» تعریف میکنیم. «دوست» را در میزان فاصله او با «دشمن» بازمیشناسیم. «خود» را در نسبت با «دیگری» مییابیم. هر قدر از «دشمن» دور شویم، به «دوست» نزدیک شدهایم، هر قدر از «دوست» دور شویم به «دشمن» نزدیک شدهایم. به همین دلیل همواره از فریبخوردگان از سوی «دشمن»، یعنی آنها که از دایره «دوستان» یا به اصطلاح «خودیها» دور شدهاند و به «غیرخودیها» و «دشمنان» پیوستهاند، خواسته میشود به «دامان سیستم بازگردند و توبه کنند» شاید که آمرزیده شوند. بازگشتن به دامان چیزی مستلزم بازیابی «خود» است در تقابل با «دیگری». یعنی که بیایید و به «خود» اصیلتان که «خودی» بود رجوع کنید. هنوز دیر نشده است!
۳ – کارکرد دیگر «دشمن» استحکام و تقویت مرز میان داخل و خارج، و درون و بیرون است. دشمن به ما کمک میکند حدومرزهای درون خود را با حدود و ثغور او ترسیم کنیم. خواستههای درونیمان را مطالبات بیرونی، خارجی، و وابسته به بیگانگان بنامیم. متر و معیار حق را با تعریف و تمجید یا تقبیح و سرزنش او بسنجیم. دشمن نه تنها مرزکشی اولیه میان «ما» و «آنها» و «خودی» و «غیرخودی» را ممکن میکند بلکه امکان بازتعریف مدام آن را نیز فراهم میآورد: هر لحظه باید دشمن را شناخت و با او مرزبندی کرد. بنابراین مرزهای «ما» با «دشمن» مرزهایی ثابت و ابدی و ازلی نیستند؛ قابل تغییرند، جابجا میشوند. چنانکه مرزهای «خودی» و «غیرخودی» آشکار و شفاف نیستند. ممکن است کسی که روزی «خودی» بوده فردا «غیرخودی» شود و به اردوگاه «دشمن» و «بیگانه» بپیوندد، آنکه «غیرخودی» بوده بنا به منفعت و مصلحت «خودی» شود و اردوگاه «دوست» را یاری رساند.
۴ – کارکرد هویتبخش و وحدتبخش، از برجستهترین کارکردها است. «دشمن» ما را متحد میکند، خلل و فرجهایمان را میپوشاند، اجازه میدهد خود را بجا آوریم، نقصها و معایبمان را به گردن او بیندازیم، هر آنچه که نمیپسندیم از آنِ او و وابسته بدو بدانیم، هویت خود را در تقابل با او برسازیم. «دشمن» آیینهای است در مقابل ما تا به کمال بیعیب و ایراد خود افتخار کنیم. اگر هم ایرادی هست از آیینه است و بازیگردان آن، یعنی «دشمن». اختلافها را باید کنار گذاشت. مگر نه اینکه «دشمن» چشم امید به همین تفرقه و جداییها دارد؟ از حق خود باید گذشت و صلح کرد تا به بلای خانمانسوز «دشمنشادی» مبتلا نشویم؛ حال به هر هزینه و بهایی. چه باک که این بها جان انسانها باشد. مهم این است که «دشمنشاد» نشویم. مهم این است که «دشمن» از اختلافات ما (که اغلب سلیقهای و در چارچوب سیستم است) بهرهبرداری نکند.
۵ – دشمن «میزان» است؛ ملاک تشخیص حق از باطل. حق آن است که «ما» میگوییم، باطل آن است که «آنها». هر آنکه با «ما» نیست با «دشمن» است، پس بر «ما» است. حقیقت را میتوان به مسلخ مصلحت برد، اگر و تنها اگر پای «دشمن» در میان باشد. «دشمن» محال است که سخن صواب بگوید مگر اینکه کاسهای زیر نیمکاسه باشد، مگر اینکه توطئهای در کار باشد.
۶ – کارکرد جنگطلبانه «دشمن» انکارناپذیر است. اگر که «دشمنِ» همیشه آمادهبهخدمت پشت دروازههای شهر سنگر گرفته، بنابراین ناگزیر رویارویی و تقابل را واجب میکند. در مقابل «دشمن» همواره باید آماده بود. «دشمن» علیالدوام در حال حمله و تهاجم است؛ حمله نظامی، تهاجم فرهنگی، هجمه اقتصادی و اجتماعی. بنابراین باید با او جنگید؛ اگر لازم بود «جنگ سخت» در جبهههای نبرد وگرنه «جنگ نرم» در عرصههای متنوع و گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سایبری و غیره.
۷ – دشمن «دشمن» است. باید تا این حد کلی، گنگ و مبهم باقی بماند. پرهیبی است که شکل و شمایل واضحی ندارد. نمیتوان و نباید مشخصاً گفت دشمن فلان کشور، فلان شخص، فلان سیستم یا هر چیز متعیّن دیگری است. گنگی و ابهام آن دستمان را باز میگذارد عنداللزوم هر که را باب میلمان سخن نگفت به عرصه «دشمن» برانیم، حال اگر در داخل بود به محدوده «دشمن داخلی» و اگر در خارج از مرزهای جغرافیایی حضور داشت به حوزه «دشمن خارجی». پس وضوح مفهومی و معنایی «دشمن» از محرمات است. اگر از این مفهوم پرده برداشته شود میتواند پشتوانه تمامی مدعاهای «ما» را به هم بریزد. ممکن است منجر به برملاشدن دستان خالی «ما» شود. بنابراین در پاسخ به این سؤال که «دشمن» کیست و چه هویتی دارد همواره میشنویم که «دشمن دشمن است».
BA SALAM
BE AKSAR KESHVARHA ,BEKHOSOS KESHVARHAYE GHARBI VA BE ONVAN YEK MOSALMAN MAMOLI SAFAR KARDE-AM.HARGEZ NADIDAM KE AN KESHVARHA VA MARDOMASH BA IRAN VA MARDOM IRAN doshmani DASHTE BASHAND HATA BA YAHODIYAN HAMSOHBAT SHODEH-AM ANHA HAM IRAN RA DOST DARAND-LOGHAT DOSHMAN FAGHAT SAKHTEH YEK MAGHZ MARIZ PARANOYA AST VA HAMANTOR KE DAR BALA AMADEH BARAY GOL ZADAN VA SARGARM KARDAN MARDOM VA BARAY TOGIYEH BI-KAFAYATI-HAYE KHODESHAN AST
دقیقا مثل جنگ جنگ است و…. ما در گرو این جنگ !
دشمن هم در بیرون هست وهم درخانمه مان
دشمن بیرونی همون جهان خوارانی هستند که هرجایی بدستشون برسه نابود میکنند نمونش رو هم در عراق
وافغانستان وزندانهای مخوف امریکایی واسراییلی میشه دید
اگه کسی نمیبینه باید بخودش شک کنه !!اگر کسی قبول نداره که ملت ما وکشور ما دشمن داره خیلی سطح فه موشعورش رو
اورده پایین بله مردم هیچ کشوری جز اسراییل با ما دشمنی ندارند اما دولتهای غاصبو خونخوار همیشه دشمن این مردم واین
اب وخاک بوده وخواهند بود
دشمن درخانه هم که مشخصه وشکر خدا از فتنه ۸۸ کاملا چهره از نقاب برداشت ونشون داد دشمنیش رو
همونهایی که رنگ سبز اهل بیت علیهم السلام رو قرانهای سرنیزه کردند اما به لطف خدا ونظر اهل بیت وهمت این مردم
بصیر وولایت مدار رسوا شدند
آقای دشمن خواهشا بیا با بمب ما را نابود کن از این درد بی پایان نجات بده
کمکم کن کمکم کن نزار این جا بپوسم
آقای دشمن هیچ راه فراری ندارم .از خودکشی هم میترسم
پس دستاتو میبوسم بزن خلاصم کن
مرگ یه بار شیون هم یه بار
من سمع منادی یاللمسلمین و لم یستجب فلیس بمسلم
“هر کس ندای تظلم مومنی را بشنود که ای مسلمان بدادم برس و اسجابت نکند مسلمان نیست”
آقای شبه سید جونم برات بگه:
غزه رو نابود کردند صداش در نیومد
لبنان رو نابود کردند صداش در نیومد
سرت رو درد نیارم سید نما
چچن
بوسنی
عراق
افغانستان
مسلمونهای چین
هر جاییکه یه بلایی سر مسلمونها اومد
مثل قضیه کاریکاتوریست دانمارکی
البته صداش در اومدها ولی فقط و فقط سخنرانی
تازه غزه ولبنان رو انداخت تقصیر ما
ولی ما که رفتیم تو فرودگاه بست نشستیم
گفتیم فقط راه رو باز کن اجازه بده خودمون بریم بجنگیم
گفت نه که مرغ یه پا داره
بعد با شعار نه غزه نه لبنان کاسه کوزه ها
سر سبزهای نوعدوست شکست
شما کتبی شعار دادید (گذاشتید همه رو بکشند)
ما شفاهی (خدا لعنت کنه هر کی این شعار رو سر داد افتاد تقصیر ما)
عزیز من، اگه از حرفهای رهبر نظام، کلمه دشمن و عبارت های مربوط به اون رو حذف کنن، چی می مونه (البته جدیداً بصیرت هم اضافه شده!)؟
قربون اون فهم و شعورت؛ امام خمینی کجا اینقدر دشمن دشمن می کرد؟ اگه واقعاً بعد از ۳۰ سال ایران قوی تر از سال ۵۸ هست، چرا اینقدر از دشمن می گیم؟ یعنی تو این ۳۰ سال فقط برای خودمون دشمن تراشیدیم؟ خداوکیلی خودت کلاهتو قاضی کن!اگر هم ضعیف تر شده ایم هم که بفرمایید “آقا” کلاهشون رو بذارن بالاتر…..
خدا هم تو را هم اونهایی که … میکنند شفا بده.اخه همه دنیا با هم دوستند و فقط با ما دشمنند؟خوب اگه اینجور باشه هم باز نشونه اینه که یه جای کار ما میلنگه.فتنه هم اون کسانی هستند که تقلب کردند و مردم را خس و خاشاک و گوساله و بزغاله و…خواندند.
خب دشمنان را که تومعرفی کردی .پس باقی مونده میشن دوست دیگه .مگه نه ؟
متجاوزان کهریزک ومتجاوزان به حریمهای شخصی .دشمنان علوم انسانی .حمله کنندگان به کوی دانشگاه .مفسدان اقتصادی دولتی
.اساتید مورد تائید شما با مدارک تقلبی .وزرای با مدارک تقلبی .کسانی که مردم را خس و خاشاک و میکروب و بزغاله و……….
خطاب میکنند .کسانی که هر روز تخم کینه را آبیاری میکنند .کودتاچیها . … .خودسرها ……
صدا و سیمای دروغ .دیگه جونم برات بگه : چاپلوسان وریاکاران و واعظان ریاکار و ساواکیها و……………………..
وای که چقدر دوست داریما .راستی از همسوئی سیاستهای دوستان داخلی در دولت محبوب شما با سیاستهای دشمن خارجی مثل اسرائیل و آمریکا که دیگه نگو.هرچه بهانه برای تجاوز بخوان محمود خان به ایشان میدهند و هرچه امتیاز هم بخواهند به شرط گیر ندادن به حقوق بشر محمودخان مضایقه نمیکنند
آیندگان قضاوت خواهند کرد که در داخل دشمن که بود و چهره آن در نظر مردم لخت و برهنه و عریان شد و از زیر تمام نقاب ها به بیرون کشیده شد و رسوای این دنیا و آن دنیا شد….
سید حسین عزیز اگر مشکلاتی که تا گردن مردمان ما را در خود فرو برده با این شعار ها و دشمن تراشی ها حل شدنی بود که روزگارمان اینچنین نبود که هست .اگر در مناطق خوش نشین زندگی میکنی ،کمی زحمت به خود بده و ده دقیقه ای برو تا ببینی فقر و فلاکت تا کجاها رخنه کرده و اگر هم در همان مناطق هستی و امیدواری که با عنایت آقایان به نانی برسی به تو بگویم که “بصیرت”ولی نه از بصیرت های شعاری بلکه کافی است کمی دقیق تر به گفتار های آقایان گوش کنی و نتیجه حرفهای ایشان را ببینی و نه تنها شعار ها را.در این ۳۲ سالی که گذشت ببین چه کسانی با این دشمن ،دشمن گفتن ها به نان رسیدند و من و تو اندر خم یک کوچه هستیم .ببین وقتی با ماشین های آنچنانی به مسجد و تکیه ها می آیند و ما را سر گرم دشمن بازی و روز قیامت میکنند ،خود هر روز فربه تر و ما لاغر تر میشویم .
ببخشید شاید بنده ملتفت مقاله نشدم ولی یکی از کارکرهای این واژه دشمن سلب مسئولیته
یعنی اگر به جای “دشمن” بگویی “آمریکا” دیگه کار به جاهای باریک میکشه
پس بهتره وقتی سخنرانی میکنی هزار بار کلمه دشمن را به کار ببری بدون نام بردن از او
و اگر این مجموعه این سخنرانیها را آنالیز کنید درونش سه چهر بار بیشتر اسم آمریکا به کار نرفته باشه
تازه اون تعداد اندک هم با چه نیاتی بوده
مثل سخنرانی “جشن هسته ای” که درآن از عنوان “آمریکای جهانخوار” (یا یه چیزی شبیه این-دقیقا یادم نیست)
حضرت علی علیه السلام : گذشت زمان پرده ها را میدرد و حقایق را آشکار میسازد
با سلام
در اینکه ما مشکلات فراوانی در این مملکت داریم حرفی نیست ولی ریشه خیلی از این مشکلها هم به همان دشمنی که شما منکر آن هستید مربوط میشود.اگر شما کمی بی غرض به فعالیتهایی که آمریکایی ها با دوستانشان بر علیه ایران انجام میدهند نگاه کنید آنوقت شما هم دشمن را میبینید.فراموش نکنید ما به کشور های اطراف آمریکا لشکرکشی نکرده ایم ما هواپیمای مسافر بری آمریکا را سرنگون نکرده ایم ما به کانادا یا مکزیک اسلحه نمیدهیم تا با آمریکا بجنگند ما در امریکا کودتای نظامی نکرده ایم وووو این بی انصافی است که به خاطر لجبازی و به قدرت رسیدن چشم بروی واقعیتها ببندیم.
اونکه هواپیما را ساقط کردند زمان امام بود ربطی به الان نداره و معلوم نبود تو این زمان بود معادلات چجوری میشد.اینها که ده تا گروگان انگلیسی رو از ترسشون آزاد کردن
اونکه دشمن داریم مثل نصرالله که دشمن داشت و با دشمنش جنگید و دشمنش رو شکست داد نه مثل ما که قضیه دشمن شده همون هویجی که به سر چوب میبندن تا چارپا رو وادار به حرکت کنند
آمریکا به کشورهای همسایه ما حمله کرده چه ربطی به ما داره یه بار هم به ما حمله کنه ببینیم همون قضیه گروگانهای انگلیسی میشه یا نه
راجع به توطئه های گوناگون گفتید والله عراقیها هم میگن انفجارات عراق کار ایرانه پس با قلم فرسایی قضیه توجیه نمیشه
و در آخر اینکه مطلب رو اصلا ملتفت نشدید
بیچارگی اینجاست که از یک طرف نمیتوان وجود دشمن را بعنوان نیرویی که به هر شکل قصد ضربه زدن به کشور را دارد ندید گرفت و کل ماجرا را سراب و خیالات دانست و از طرف دیگر استفاده ابزاری از دشمن باعث شده باور به آن کم شود. به نظر من تنها با ملاک منافع ملی باید این موضع متناقض را تشخیص داد
بیچارگی اینجاست که از یک طرف نمیتوان وجود دشمن را بعنوان نیرویی که به هر شکل قصد ضربه زدن به کشور را دارد ندید گرفت و کل ماجرا را سراب و خیالات دانست و از طرف دیگر استفاده ابزاری از دشمن باعث شده باور به آن کم شود
جانا سخن از زبان ما می گویی
با معیار آقاین آمران و عاملان جنایات کهریزک آدم های خوبی هستند وکار خوبی کردن چرا چون آمریکای جهان خوار این عزیزان را تحریم کرده است.
اگریادتان باشد یکبارسیداحمدخمینی درخصوص فروریختن سقف متروگفت این دیگربه امریکاچه مربوطه ؟ اما هموطن عزیز بطورمعمول دیپلماسی هرکشوری میکوشد منافع خودرادرسطح جهان حفظ کندبحث این است که هرکس چقدرتوان حفظ این منافع رادارد صرف قول دشمن دشمن چه مشکلی راحل میکند درحالیکه مرتب ازدشمن میگوییم جواب سؤالات ذیل رادرمورددشمن ارزیابی کنید.
۱-تاکنون گزارشی ازدرآمدهای کلان مراکزتحت پوشش رهبری داشته اید الف :آستان قدس رضوی وگزارش دخل وخرج آن که بعضابودجه ای درحدکشورژاپن دومین قدرت اقتصادی جهان درگردش عملیاتی خوددارد
ب : کلیه مراکززیازتگاهها وامامزاده ها وهکذا.. ۲-کلیه کارخانجات ومراکزمربوط به بنیادها (که هیچگاه کسی به ان دسترسی پیدانخواهدکرد وخلاصه خیلی …وبپپردازیم به اقلام وارقام رسمی اعلام شده درمورداختلاس هاکه هرکدام دردنیابرای سرنگونی یک دولت کافی است واین ارقام به بودجه ابرقدرت دنیاتنه میزند …آیاتاکنون هیچ حساسیتی نسبت به این ارقام کلان دیده وشنیده اید؟
عزیزان قدری بخودآیید وبدانیدویقین داشته باشید ومطالعه بفرمایید که باانجام هریک ازاین تخلفات چندین هزارخانواده قلع وقمع میشوندوبازهم بدنبال کلمه حقی بنام دشمن ولی فرافکنی بنام دشمن بگردیم بنابراین بجای طرفداری های بیمارگونه تاریخی باهم باشیدوبه عناوین تکراری وخیالی کمترتوجه کنید.واینکه واقعاماابایی ازخداوندبزرگ داریم .
این نوع مقالات مهم هستند نباید در یک فاصله کوتاه از سایت حذف شود——–در این این قبیل موضوعات مقالات بیشتر ی نوشته شود . نباید قکر کرد که این روش خسته کننده است .همانطور که حضرات روز و شب دشمن دشمن و……..فتنه و فتنه و……….
و…میگویند یک مقاله به تنهائی این شگرد اقایان را خنثی نمیکند.
دشمن انسان عقل ناقص او است.
دشمن عقل ناقص است.
اینها در سخنرانی هایشان هی دشمن دشمن می کنند برایشان میزان همان نظر دشمن است.
دشمن ما و دشمن همه کشورهای اسلامی ۲ چیز است ۱-استعمار خارجی۲_استبداد داخلی . با انقلاب ۵۷ به نقش کلیدی استعمار خارجی در شیوه اداره کشور غلبه کردیم اما متاسفانه روش تعریف شده ای برای اداره مستقل و نوین کشور نداشتیم و نداریم و به همین دلیل نتوانستیم از اهرمهای فشار خارجی بر علیه کشور بکاهیم و بر اساس وابستگی تولیدی و اقتصادی و حتی نظامی هنوز استعمار از سلاح تحریم علیه مان استفاده میکند ما با این غفلت تاریخی ۳۲ سال از عمر شریف انقلابمان را به استعمار تسلیم کردیم و از یک ملت انقلابی ضد انقلاب ساختیم.دوستان عزیز کمی به اطرافتان نگاه کنید به خانه تان به محل کارتان به ادارات و وزارت خانه ها به خیابانها به نیروی انتظامی به لباسهایی که میپوشید به حمل و نقل به تکنولوژیهای پیشرفته که زندگیتان بدون انها کاملا مختل میشود خوب توجه کنید چند در صد از این همه کالاها تولید ماست ؟ چند در صد از تولیدمان با وسایل و ابزارهای خارجی تولید شده اند ؟ چند در صد تولید مستقیم خارجی و چند در صد تولید غیر مستقیم خارجیها را به مصرف میرسانیم؟ما سال ۵۷ شعار استقلال را با دل و جان فریاد زدیم و ۱۳ ابان ۵۸ دستهای اهریمن وابسته ساز را عملا از کشور کوتاه کردیم چرا دولت مردان ما ۳۲ سال انرژی انقلابی این ملت را در مسیرهای صحیح به کار نگرفتند چرا استقلال کشور را تامین نکردند ؟چرا از میزان وابستگی نکاستند؟چرا به ان افزودند؟چراها بسیارند و ما همه از انها اگاهیم وهمواره به ضعف اداره کشور توجه داشته ایم و مصمم بوده ایم به تغییر مدیریت ان اما تا کنون زورمان نرسیده است چرا زور؟ چون طرف مقابلمان زور گو است …زور یعنی استبداد و…….و ما انقلابمان نا تمام مانده است .این استبداد توان رسیدن به استقلال این ملت را هر روز ضعیفتر میکند استعدادهای اساسی و اندیشه های جمعی را قربانی ارزوهای کوچک و فرعی می نماید .شعار انقلابی میدهد اما توان انقلابی بودن ندارد چون از شعور انقلابی بهره نمیگیرد .ما شاگردان مکتب قران و پیامبریم علم وشعور حرف اول این مدرسه است انان که با دانشگاهیان با علم با شعور با شورا و شور این ملت مخالفند با دین و ایمان این ملت مخالفند و مطمئن باشند که این انقلاب نا تمام ادامه دارد ….. با سلاح استبداد و باورهای بی حاصلشان مبارزه ضد استعماری ما را نیمه تمام گذاشته اند با شمشیر جهالت و تن پروری و شکم چرانی و عقب ماندگی و شعارهای دهان پر کن به قلب انقلابمان زخم زده اند شدت این جراحت چنان است که درد همه کشور را فرا گرفته و بسیاری را از سلامت دوباره مجروح نا امید کرده …. ای استبداد اگر چه هر روز تنی چند به نا امیدان می افزای اما خودت دیدی چگونه میلیونها به ان افزوده شده اند و ما در راهیم ما خواهیم رسید بزودی خواهیم رسید و بر تو پیروز خواهیم شد و مسلمانان و ازادیخواهان این پیروزی را به ما تبریک خواهند گفت مجاهد نستوه اسماعیل حنیه از غزه مجاهد کبیر شیخ فضل الله از جنوب لبنان مجاهد اندیشمند اردوغان از ترکیه و…و…. این پیروزی را به ملت ایران و اقای موسوی و خانم رهنورد تبریک خواهند گفت و قلب مسلمانان و ازادیخواهان جهان از این پیروزی شاد خواهد گشت و سردمداران ظلم و تجاوز و ستم خواهند لرزید و رنجید و ما پیام اوران ابادی ازادی و صلح جهانی خواهیم بود و وطنمان را خواهیم ساخت عرق ریزان له له زنان خستگی ناپذیر با اندیشه و کار و تلاش جمعی از این کشور یک کشور پیشرفته ونمونه و پاکیزه اسلامی خواهیم ساخت و با این عمل به همه مسلمانان طریقه پیشرفت و تکامل را خواهیم اموخت و ما همه ما میشویم وتو ای استبداد خیلی تنها خواهی ماند انقدر تنها خواهی ماند که……..
دیر جنبیدی برادر
خیلی دیر داری دست حریف را می خوانی
حریف این کارت را قبلا بازی کرده
تا دیر نشده حرکت های بعدی را پیش بینی کن
دشمن واقعی پشت دشمن دشمن گفتن خودشو قایم میکنه
لس انجلسی ها راضی باشند چون طراحان هستند باید مو بمو اوامر انها اجرا شود نمونه اش ۱۳ ابان ۸۹ چه سرد بر گذار شد که عسگر اولادی خط ضد امامی گفت یک لبخند بامریکا بزنیم همه چیز حله
سید حسین عزیز کامنتهای شما اگر از عمق وجودتان بر آید قابل احترام است و نشان دهنده ی این که باید واقعیت وجود مخالف را پذیرفت و نباید مخالفین را به خاطر اینکه مخالفند ، فتنه گر و میکروب خواند
دوست عزیز ، کسانی فتنه گرند که واقعیتهای جامعه را دچار اغتشاش می کنند کسانی هستند که اموال بیت المال را بناحق بین هر کشوری که می خواهند توزیع می کنند کسانی میکروبند که سلامت جامعه را با ادعاهایشان بخطر می اندازند نه کسانی که کوچکترین تریبونی برای انتقاد و پرسش از اوضاع کنونی کشور ندارند نمی توانند بپرسند کشوری که پر از محروم و فقیر است چگونه می تواند ثروتش را به کشورهای دیگر هدیه کند آن هم نه از سر انساندوستی بلکه بخاطر به کرسی نشاندن حرفهای خود
سید جان زمان این حرفها گذشته که عده ای را دوست و عده ای را دشمن بخوانیم چطور همین آقایانی که لفظ فتنه از دهانشان نمی افتد جرج بوش را که گفته بود دنیا با ماست یا علیه ما ، محکوم کردند و حالا خود همان رویه را در کشور در پیش گرفته اند؟
در ببست و دشمن اندر خانه بود حیله ی فرعون زین افسانه بود
بدبختی مملکت ما این است که برای خود دشمن فرضی درست کرده ایم و با توهم دسیسه های دشمن آزادی ملت را محدود میکنیم و اقتصاد کشور را به تباهی میکشانیم. وجود دشمن را نمیتوان منکر شد ولی توهم زدگی چیز دیگر است. حتی بدترین دشمنان خارجی (که البته عامل اصلی رفتارهای دشمنانه آنها را باید در خومان جستجو کنیم) با روشهای منطقی و دیپلماتیک منعطف میشوند. دشمن اصلی هواهای نفسانی ما است. قدرت طلبی و ثروت اندوزی ما است که برای رسیدن و حفظ آن دروغ میگوییم کبر میورزیم عوامفریبی میکنیم مطبوعات را سانسور میکنیم مردم را سرکوب میکنیم و ظاهری از دین را برای خواسته های نا مشروعمان علم میکنیم و اصل دین را خدشه دار میکنیم.
ما مانده در گرداب آب و نان و گندم
ما مانده در معنای بیروح ترحم
همدم نمانده چاه هم نا مطمئن است
اینجا هیاهوی انس و جن است
آه نیلبکها نالههاتان خوش بنالید
ای بغضهای در گلو مرده ببارید
این فصل آخر فصل نام و ننگ است
بردار گامی تازه وقت عشق تنگ است.
ba salam.negahi gozera be tarikh 30-saleh gozashteh neshan midahad ke hich zemanita in andazeh emroz amniyat meli che dar bode dakheli va che khareji ,dar khatar nabodeh ast.faghr,bikari,etiyad.be zanjir-keshydan mardom -tabeiz.fesad dastgah hokomati va ………va dar bod khareji seyasathaye popolisti.majeragone tahdid az meyan bardashtan digar keshvari ke ozve sazeman melal motehed ast va az soy aksariyat melal be rasmiyat shenakhteh shodeh ast .amviyat meli ra be khatar miandazad.hal bebinid che kesani mosabeb in vazh hastand-agar dar ioran dastgah ghazayee mostaghel bod mibayest in reyss-jomhor tahmili va khili az bala-dastihaye vey ra be miz mohakemeh mikeshanid
ما در تمام این سالها به صداقت دشمن اعتراف کرده ایم .چون دشمن از هر که تعریف کرده ما او را غیر خودی کردیم و بر عکس.
لحظه ای هم فکر نکردیم که دشمن خدعه می کند و با نیرینگ دارد مدیران شایسته را به دست حاکمانی که میزانشان دشمن است کنار می گذارد
این دشمن دشمن دشمن دشمن ها!! برای این است که پشت آن پنهان شوند تا ضعف ها و کاستی ها و مشکلات اقتصادی اجتماعی فرهنگی و سیاسی کشور توجیه شود!!
میزان بابام جان گردن کلفتی است. راستش را باید نوشت هرکی گردن اینقده دارد یعنی خیلی کلفت میزان با اوست. هرکه اسلحه گرفتی و آدم میکشی میزان با اوست . هرکه کلاشنیکف داری میزان با او رای با او شصت و سه درصد بااو همه چی با او
۱ – کارکرد اصلی «دشمن» فرافکنی است/ مخالفم . کار کرد فرعی دشمن فراافکنی است .
۲ – کارکرد مهم دیگر دشمن بازشناسیِ «خود» است. / مخالفم . درست این است : مبارزه با دشمن به « بازتعریف خود و دیگری » کمک می کند .
۳ – کارکرد دیگر «دشمن» استحکام و تقویت مرز میان داخل و خارج، و درون و بیرون است. / باز هم مخالفم ! مبارزه با دشمن این استحکام و تقویت را سبب می شود .
۴ – کارکرد هویتبخش و وحدتبخش، از برجستهترین کارکردها است. / اگر این گونه است که همه جیزمان را بدهیم و یک دشمن بخریم .یعنی کسانی که دشمن سازی می کنند کارشان صحیح است ؟ نویسنده ی محترم به عمق مفاهیم نپرداخته است و یا از آنها فارغ بوده است . دشمن هویت بخش و وحدت آفرین هست اما نه همیشه . چه بسا دشمن هویت ما را هدف قرار دهد و وحدت مارا در هم شکند . این که می گویند مفهوم دشمن هویت ساز است درست است اما نباید فراموش کنیم که منظور از هویت در این جا هویت صلب و خشک و یا همان « هویت برتر » نیست . منظور هویتی است که سیال است و در فرایند مبارزه به دست می آید و مبارزه با دشمن مولفه های دیگری به آن می افزاید اگر دشمنی وجود داشته باشد
و…
۵ – دشمن «میزان» است؛ /۶ – کارکرد جنگطلبانه «دشمن» انکارناپذیر است. ۷ – دشمن «دشمن» است. باید تا این حد کلی، گنگ و مبهم باقی بماند. / و اگر گنگ و مبهم بماند که دیگر هویت ساز و وحدت بخش نمی شود ، میشود ؟
———————————–
نویسنده ی محترم
معلوم است که شما در این نوشته مرادتان از « دشمن » ، دشمن خیالی یا دشمن موهوم است .اگر چنین باشد که دشمن موهوم نه هویت ساز است و نه وحدت آفرین و نه سبب بازشناسی خود است و نه سبب استحکام در داخل و خارج . اگر باور ندارید ، به وضعیت فعلی کسانی که مدام دشمن دشمن می کنند بنگرید ؟ هویت و وحدت و استحکام را در نزد آنان چگونه می بینید ؟
نویسنده در طول نوشته از مفهوم دشمن واقعی و دشمن خیالی در نوسان بوده و همین مغالطات بسیاری را سبب شده است . مغالطه ای که از آن می شود نتیجه گرفت ای کاش همیشه دشمنی داشت و همچنین می شود نتیجه گرفت دشمنی وجود ندارد.
غیر از این است ؟
سخن بنده این است : دشمن اگر وجود داشته باشد ، همان کار کرد دشمن را رادارد یعنی دشمنی و براندازی و نابودی همه چیز . سایر کارکردهایی که شما برشمرده اید ، « تبعات مبارزه و منازعه و جنگ » با دشمن است نه خودِ دشمن . برای آن که از این قضیه مطمئن شوید ، خود را در مقابل دشمنی ببینید که نمی خواهید با او مبارزه کنید ، از خود شما چیزی باقی می ماند ؟ هویت ؟ وحدت ؟ خود ؟
صلاح نیست به هوای مبارزه با مفهومی موهوم ، به مبارزه ای موهوم بیافتیم . صلاح است ؟
سلام
تاسف میخورم که چرا مطالب شما برای من ثقیل است.شما خود میتوانستید یک مقاله مفصل بنویسید.نظرات ناقص خود را شرح میدهم تا شما برای بنده جمع بندی نمایید.
۱ در بالا ذکر شد که واژه دشمن دلیل این است که سری را که درد نمیکند دستمال نمی بندند.چه بسا نام بردن از دشمنی خاص جنگی تمام عیار را باعث شود.
۲ کاربرد واژه دشمن ترفند آشکاریست برای فریب توده های مردم (نوعا انقلابی و لی کم اطلاع) که فکر میکنند دلیل عدم تجاوز آمریکا به ایران سیاست به ظاهر ضد امپریالیستی و به ظاهر انقلابی و سلحشورانه شخص اول مملکت است (پلتیک حاج آقا رضا نوشته مسعود بهنود)
۳ در ادامه ردیف ۲ واژه دشمن حکایت داستان استخوان لای زخم گذاشتن است که همان ترفند بالاست .در آن داستان شخص مرهم بند با گذاشتن یک تکه استخوان لای زخم مریض باعث عدم بهبودی وی میشد تا مریض همیشه مشتری مرهم بند باشد و وقتی شاگرد آن شخص آن یک تکه استخوان را از سر ساده گی برداشت با عتاب استاد خویش مواجه شد که ای ساده لوح چرا آن استخوان را برداشتی که باعث درآمدمان بود.
حالا این قضیه دشمن برای عده ای مردم که قلوب پاک و بی آلایشی دارند ولی از بازیهای سیاسی و اتفاقات اطراف خود نامطلع هستند یا قدرت تحلیل مسائل را ندارند حکایت آن استخوان را دارد
لطفا بنده را روشن بفرمایید
به نظر میرسد شما اساسا مقصود نویسنده را درک نکردهاید. بحث بر سر استفاده مدام و بیامان از واژه «دشمن» برای توجیه هرگونه کاری است. به کار بردن واژه دشمن کارکردهایی دارد که نویسنده آن را به خوبی توضیح داده است. ظاهرا منظور از «دشمن» در این مطلب بکارگیری این واژه به عنوان حربهای برای کوبیدن هر گونه اعتراضی است.
ظاهراً مقصود نویسنده بکاربردن واژه دشمن ازسوی حاکمان به عنوان حریهای برای کوبیدن هرگونه اعتراضی بوده است که کاملا دقیق و بجاست