جنگ نرم پهلوان پنبه ها علیه سفره خالی مردم
چکیده :استاد، شیطان را بنیان گذار و مبتکر ِجنگ نرم تفسیر می کند و شاگرد خلف او علوم انسانی را منشاء جنگ نرم می خواند. یکی «در غذاخوردن مردم هم جنگ نرم را می بیند» و دیگری «اجتهاد فلان مجتهد را مصداق جنگ نرم» می داند و سومی می گوید «یكی از اهداف جنگ نرم میتواند هدفمند كردن یارانهها باشد». یا للعجب!! سرداران جنگ نرم! چرا دمی نمی اندیشند؟ مگر جنگ نرم جنگ اندیشه ها نیست؟ مگر پهلوان پنبه ها نمی دانند از سفره های خالی « شورش نان » می خیزد نه جنگ نرم؟ پهلوان پنبه های جنگ نرم، نرمکی بیاندیشند و پاسخ دهند: آیا این همه بصیرت از فرط ِ سیری...
کلمه-داریوش محمدی:
«پهلوان پنبه» در فرهنگ ایرانی اصطلاح شناخته شده ای است. لغت نامه ی دهخدا در معرفی این اصطلاح آورده است: مسخره ای که تمام تن خود را به پنبه گیرد. «او» با حلاجی که کمان در دست دارد برقص آید و حلاج در میان رقص کم کم پهلوان را با زدن کمان عور و برهنه کند، یعنی تمام پنبه های تن او را بر باد دهد. در اصطلاح پهلوان پنبه مردی درشت اندام و قوی هیکل بی زور و قوت را گویند که ظاهری دلیر و دلی جبان دارد. بظاهر پردل و بباطن ترسو. یالانچی پهلوان.
در دانش منطق هم، یک از مغالطات شناخته شده و مشهور به نام «مغالطه ی پهلوان پنبه» نام گذاری شده است. این مغالطه نوعی واکنش به مدعایی است که نمی توان آن را رد کرد و نادرستی آن را نشان داد. در مغالطه ی پهلوان پنبه، هیچ برهانی علیه اصل مدعا ارائه نمی شود بلکه شخص مغلطه گر، مدعای جدید را مطرح می کند که به ظاهر شباهتی با مدعای اصلی دارد، اما در حقیقت نسخه ای پوشالی و یا بدلی از آن است که تنها در ظاهر به آن شباهت دارد و مغلطه جو می کوشد تا با استدلال علیه این نسخه ی بدلی و ردِ آن، مدعای اصلی را گم کند و از اعتبار مدعی بکاهد. نمونه ای از این مغالطه در گفتگوی زیر آمده است:
احمد: در انتخابات ریاست جمهوری نوبت دهم تقلب شده است.
محمود: در کدام انتخابات تقلب نشده است؟ مگر ساز و کار انتخابات با انتخابات قبلی یکی نبوده است ؟ این چه ادعایی است که شما دارید؟ شما که می دانستید !!! در انتخابات تقلب می شود، چرا در آن شرکت کردید؟!
در این گفتگو، محمود چون نتوانسته است در خصوص اصل مدعا استدلال کند، موضوع را به انتخابات دیگر و مفهوم تقلب و سازو کار انتخابات کشانده است. در حالی که مدعایِ اصلی تنها یک گزاره ی ساده و روشن است و اصولا در خصوصِ مواردی چون: انتخابات پیشین، دانسته های کاندیدها، انگیزه ی آنها و مسائل قبل از انتخابات و… کاملاً مستقل و بی طرف است. محمود با استفاده از این مغالطه، «اعتبارِ مدعی» خود را هدف قرار می دهد و او را به فتنه گری متهم می کند و «گفتمانِ فتنه» را بنا می نهد!
***
از مغالطه ی پهلوان پنبه، با نام «نبرد با مبارز پوشالی : Attacking a Straw Man » هم یاد شده است، اما به نظر می رسد اصطلاحِ پهلوان پنبه – بخصوص در زبان پارسی – برای آن رساتر است؛ زیرا در این مغالطه هم فردی که مغلطه می کند و هم «مدعای پوشالی» هر دو به نوعی در نقشِ پهلوان پنبه ظاهر می شوند. یعنی از طرفی مدعایِ پوشالی، پهلوان پنبه ای است که به دستِ فرد، حلاجی می شود و ابهت و درستی او فرو می ریزد و نادرستی او نمایان می شود و از طرفی فرد با این مغلطه، خود در نقش پهلوان پنبه ای ظاهر می شود که توانسته است در مبارزه با یک حریفِ بدلی، پیروز میدان باشد.
مغالطه ی پهلوان پنبه، هنگامی که آگاهانه مورد استفاده قرار گیرد نوعی ترفند غیر اخلاقی است که در مقابلِ حقیقت، جا خالی می دهد و می کوشد به جای پذیرشِ حقیقت، از اعتبار و تاثیرِ آن بکاهد تا منافع خود را حفظ کند و یا اعتقادات خود را موجه جلوه دهد. این مغالطه هم چنین نوعی پاک کردن صورت مسئله و جایگزینی آن با یک مسئله ی مبتذل و پوشالی و ساده تر است و در نظام ها و ساختار های فراگیر و توتالیتر رایج است. نظام های توتالیتر – به رسم فراگیری – جواب های مهیای خود را دارند و در مواجهه با هر حقیقتی که مطلوب آنها نباشد، به مسائل ساده تر پناه می برند تا خود را موجهه جلوه دهند. نمونه ای از این مواجهه را می توان در رفتار دولتمردان با طرح هدفمند کردن یارانه ها دید و مشاهده کرد که چگونه پرسش ها و ایرادهای اقتصاددانان و صاحب نظران را به نام «فتنه ی اقتصادی» پوشش می دهند.
***
گاهی فرد، از فرط استفاده از مغالطه ی پهلوان پنبه، خود در عالم واقع به پهلوان پنبه مبدل می شود و پهلوانی خود را باور می کند. این پهلوان پنبه ی واقعی! از هر فرصتی برای پهلوانی خود استفاده می کند و هر میدانی را به عرصه ی مبارزه با دشمنان پوشالی تبدیل می کند تا موجودیت خود را در آن نشان دهد. دن کیشوت، نمونه ی مشهود و نمادینی از این دست پهلوان پنبه هاست که سرانجام از فرط فریبِ همراه ابله خود ، به مبارزه با آسیاب هاب بادی رفت و خود را به نابودی کشاند.
آقای محمود احمدی نژاد و یاران او، مدت هاست از فرط تکرار واژگانی چون جنگ نرم، آن چنان به آن باور کرده اند و آن چنان پهلوانان این نبرد خیالی شده اند که هر آن می رود تمام سرمایه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور را به باد دهند. افراط در بهره گیری از واژگانی چون جنگ نرم، ذهن این پهلوانان را جنگزده کرده است و آن ها به جایی کشانده است که هر آنچه محصول تغییر و کشف دانش بشری است، در آئینه ی جنگ نرم می بینند و چیزی نمانده است گردی زمین را هم مصداق جنگ نرم علیه کلیسا بخوانند و گالیله را از نو محاکمه کنند.
استاد، شیطان را بنیان گذار و مبتکر ِجنگ نرم تفسیر می کند و شاگرد خلف او علوم انسانی را منشاء جنگ نرم می خواند و دمی هم نمی اندیشند که این “جنگِ نرم” خود محصول و مخلوق همان علومی است که آنها به ستیز آن می روند و برساخته ی همان مغربی است که خود را در جنگ با آن سردار و پهلوان می خوانند.
یکی «در غذاخوردن مردم هم جنگ نرم را می بیند» و دیگری «اجتهاد فلان مجتهد را مصداق جنگ نرم» می داند و سومی می گوید «یکی از اهداف جنگ نرم میتواند هدفمند کردن یارانهها باشد». یا للعجب!! سرداران جنگ نرم! چرا دمی نمی اندیشند؟ مگر جنگ نرم جنگ اندیشه ها نیست؟ مگر پهلوان پنبه ها نمی دانند از سفره های خالی « شورش نان » می خیزد نه جنگ نرم ؟ مگر دولتمردان پول نفت را بر سفره ها آورده اند که برغذا خوردن مردم می تازند و به نام جنگِ نرم ! لقمه می گیرند؟ بر سفره ای که نان نیست، مجال قاشق و چنگال کجاست تا کار به نفوذ فرهنگ و جنگ نرم بکشد؟ پهلوان پنبه های جنگ نرم، نرمکی بیاندیشند و پاسخ دهند: آیا این همه بصیرت از فرط ِ سیری نیست؟
و کاشکی فقط تقلب در انتخابات بود و همه چیز با پهلوانان ِ فتنه ی سیاسی و فتنه ی اقتصادی تمام می شد. سوگمندانه ماجرا ادامه دارد. پهلوان پنبه ها، جنگ نرم را سمینارها برگزار می کنند و سرمایه های ملی را در آن به باد می دهند و دمی هم از ماجرای آسیاب های بادی و دن کیشوت یاد نمی کنند. صاحب نظری گفته بود هر انسانی اندکی دن کیشوت است؛ از شوربختی ماست شاید، که «پهلوان پنبه های وطنی» روی دن کیشوت را هم اندکی سفید کرده اند.
واقعا که اسم و معنی پهلوان پنبه برازنده شان است
عالی بود سایت عزیز کلمه .شما نور چشم جنبش سبز اید .
تیتر برای من مفهوم نبود لطفا علامت ((……………..)) را دور پهلوان پنبه بردارید یا فاصله بدهید خوانده نمی شود . متن بسیار بسیار زیبا بود اگرچه به خاطر علامت گذاری بعضی جمله را سخت خواندم .مثلا (( استاد شیطان را بنیان گذار و مبتکر ِجنگ نرم تفسیر می کند)) ظاهرا باید بعد از کلمه استاد مکث باشد پس کاما لازم است . در تیتر هم یک سرکشی کسره ای چیزی باید وجود داشته باشد .
کیف کردم با این نوشته بخصوص با این جمله ((آیا این همه بصیرت از فرط ِ سیری نیست؟))
کلمه: با تشکر ملاحظات شما صحیح بود و اعمال شد.
شورش نان را خوب آوردید. این نوع سفرها به لبنان و قم و برگزاری سمینارهای جنگ نرم ، بازی هایی که برای مردم اجرا میکنند تا حقیقتی را مخفی کنند و آن حقیقت وضعیت وخیم و ورشکستگی اقتصادی کشور و مردم است. اگر از دری فقر وارد شود ایمان از درب دیگر خارج میشود.
وایییییییییییییییییییییییییییییی چقدر زیبا،به خدا من و همه دوستانم تا دیدیم به بازوی احمدی نژاد بازوبند پهلوانی بستند همه بدون استثنا یاد پهلوان پنبه افتادیم،چه از نظر اخلاق ،چه ظاهری و چه باطنی مصداق پهلوان پنبه است.در دیاری که پهلوانان یا شهید شده اند یا در زندان هستند پهلوان پنبهها باید بازوبند بر بازوی خود ببندند.دمتون گرم متن بسیار عالی بود
بسیار عالی بود …جدا پهلوان پنبه های ما روی دن کیشوت را سفید کرده اند!!
موفق باشید
پهلوان پنبه دروغگوی خودمون بدان که جز خداوند متعال که ازلی و ابدی است همه چیز فنا پذیر است.تو از اون مورچه هم کمتری که فکر زمستونشم هست.یادت باشه هر فرازی یه فرودی داره.
حتما این متن را در شماره بعدی روزنامه کلمه قرار دهید تا با تکثیر آن مخاطبین بیشتری پیدا کند.
کلا این برو بچه های کلمه آدمای باحالین مثل حلقه یاران مهندس که همشون بامرام و عالی بودند . اصلا این سایت کلمه بوی میرحسین و صداقتش رو میده. دست خدانگهدارتان.
خود آقایان مصداق جنگ نرم هستند (با نگرش به ناگفته های انقلاب) بعد با نسبت دادن به طرف مقابل عملا نوعی فرافکنی انجام میدهند.
دوستان جوانترها لطفا با مطالعه دوباره و دقیقتر حوادث انقلاب به خصوص حواشی آن سطح دشمن شناسی خود را افزایش دهید.
به لطف سانسور شدید امکان طرح آنها نیست.
خیلی عالی یود، قدرت دانش و استدلال جنبش را بر جهالت کودتاگران نمایاندید! حقیقتا که جنبش سبز ، جنبش آگاهی هاست
با سلام
این قلم درشان کلمه است، صریح، پر معنا و با شجاعت. از همه شما تشکر میکنیم
هادی
بخدا این مملکت رو دارن تاراج میکنن یکی نیست بگه مگه از کیسه بابات پول در میاری که اینطور واسه یه مشت …خرج میکنی کرزای هم تشت رسوایی شما را پاین انداخت فردایی هم هست حساب و کتابی هم هست به امید انروز که دیر نیست.
بهانه تراشی موقعی پیش می آید که شخصی قادر به انجام شعارش ( ما می توانیم ) نباشدو بی عرضگی خود را در مقایسه با تیز هوشی و زرنگی خارجیان ناکارآمد بیابد …
“در این گفتگو، محمود چون نتوانسته است در خصوص اصل مدعا استدلال کند، موضوع را به انتخابات دیگر و مفهوم تقلب و سازو کار انتخابات کشانده است. در حالی که مدعایِ اصلی تنها یک گزاره ی ساده و روشن است و اصولا در خصوصِ مواردی چون: انتخابات پیشین، دانسته های کاندیدها، انگیزه ی آنها و مسائل قبل از انتخابات و… کاملاً مستقل و بی طرف است. محمود با استفاده از این مغالطه، «اعتبارِ مدعی» خود را هدف قرار می دهد و او را به فتنه گری متهم می کند و «گفتمانِ فتنه» را بنا می نهد!”
واقعا فکر میکنید منطقی حرف میزنید؟ آخر احمد چه دلیل منطقی و مستدل برای ادعای خود دارد که فکر میکنید جواب محمود قانع کننده نیست.
چاپ نمی کنید میدونم.
محمد حسین جان ، دقت کن :
نکته اول : این که احمد استدلالی برای خود داشته باشد یا مدعای احمد درست است یا غلط یک طرف قضیه است . اما نکته ی مورد نظر در این نوشته این است که محمود قدرت مقابله با این گزاره و مدعای اصلی را ندارد و بحث را به گزاره های مبتذل دیگری می کشاند . این همان مغالطه ی پهلوان پنبه است !
————-
نکته دوم : ادعای احمد بسیار ساده است . او می گوید در انتخابات تقلب شده است . برگزاری انتخابات پروژه ای است که باید صحت آن اثبات شود . مانند هر پروژه ی دیگر . تا وقتی که صحت آن اثبات نشده است ، می توان بر آن خرده گرفت .
————
نکته سوم : مبادا شما هم فکر کنید اصل بر برائت است و مدعی باید مدرک بیاورد . این هم از آن مغالطه های پهلوان پنبه هاست . چه کسی گفته است که در انجام یک فرایند اصل بر برائت است ؟ اصل برائت برای آدم هاست نه برای شخصیت های حقوقی . آدم ها همان موجودات پوست و استخوان داری هستند که خداوند آنها را خلق کرده و یک سری حقوق اولیه دارند مثل حق حیات ، حق ازدواج و حق انتخاب . اما، موسسه های حقوقی و پروژه های مدنی ، باید ابتدا مجوز بگیرند و بعد صحت خود را اثبات کنند . مثلا ثبت یک شرکت یا تائید یک پروژه توسط ناظر یا دفاع از یک پایان نامه توسط دانشجو در مقابل استاد .
مسئله ی اصلی در تقلب انتخابات ، همین یک نکته ی دقیقه است که متاسفانه مغالطه های پهلوان پنبه ای توانسته است تا حدی آن را به انحراف بکشاند .
————
نکته چهارم : «شورای نگهبان به عنوان ناظر قانونی صحت انتخابات را تائید کرده است » ، این درست است و به لحاظ قانونی تا اینجا همه چیز درست است . اما مشکل اصلی در جامعه که منجر به ظهور جنبش سبز شد این است که : عملکرد شورای نگهبان توسط اغلب صاحبان اصلی پروژه (مردم ) پذیرفته شده نیست . مردم می خواهند به این عملکرد شورای نگهبان اعتراض کنند . مشکل اینجاست !! راهکارهای قانونی تقریبا به بن بست رسیده و تنها راهکاری هم که قانون اساسی در اصل ۲۷ گذاشته است برای اعتراض ، توسط حاکمیت اجرا نمی شود و با توسل به قدرت نظامی اجازه ی اعتراض نمی دهند . پس فعلا مشکل اصلی عدم اجرای قانون اساسی است .
————-
می پرسم : آیتی بهتر از این می خواهیـــد ؟ هنوز هم فکر می کنید استدلالی وجود ندارد ؟ هنوز هم می توانید بر عملکرد میرحسین و شیخ مهدی و جنبش سبز ایرادی بگیرید ؟
اقا جان در مثل مناقشه نیست. حالا خوبه منم نتیجه گیری کنم احمد منم محمودم همون متقلب بزرگه پس چطور می شه مدعای محمود متقلب باور کرد؟!(محمود ما معمولا جایی که کم بیاره با طرح یک سئوال بی ربط جواب سئوال رو می ده)
واقعا عالی بود خیلی ممنون.
احتمالا سر وان تس هم با سران فتنه در ارتباط بوده، مبارزان جنگ نرم سعی کنند این کتاب دن کیشوت نوشته ی آن فتنه گر را هم جمع کنند.
… دون کیشوت مظهر انسان ساده ای بود که می خواست زمین و زمان را بر هم زند و طرحی نو در اندازد، طرحی انسانی. او نیزه اش را بر علیه باد و شن و ماسه و اسبش را در جهت مخالف باد می تازید. کجای این بد آیینان کجای این شیاطین به آن پرسوناژ عظیم می خورد. اما دل محکم دارید که در پستوی خانه هاشان و در بیوتشان حتا آنجا که آفتاب و مهتاب هم نمی بیند سبز شده است. قدمهاتان را استوار تر کنید که بنده در خلوت آنان نیز دیده ام که جوانانشان و و زنانشان و حتا خودشان دارند سبز می شوند. آنان مردم را سیاه می خواهند اما مردم دیگر سبز شده و کارشان از کارشان گذشته است و بقول خودشان تلاششان تلاشی بعد ذبح است، اگر چه ما را ذبح کرده باشند اما این آنها هستند که در خستگی ذبح ما دچار مرگی حتمی شده اند. زنده جنبش سبز ایران چه مذهبی و چه غیر مذهبی و هر مذهب و هر مکتبی! و جدا باد دین و آیین پاک از سیاست، و جدا باد سیاست پاک از دکان دین فروشان ساطور پنهان در زیر قبا و عبا!
اقای داریوش محمدی عزیز این مقاله هم مثله نوشته قبلیتون بسیاری عالی بود.
به خصوص نوشته قبلیتون در مورد سخنان سردار مشفق و بررسی حکومت های توتالیتر باعث شد که تلاش کنم مقاله ای در این مورد برای نشریه دانشگاه بنویسم.
به نظر من بررسی حکومت های توتالیتر و تشریح این بلای عقل سوز و مردم سوز در این شرایط بسیار لازمه.
دوستان رو دعوت می کنم به خوندن کتاب
توتالیتاریسم (حکومت ارعاب،کشتار،خفقان) نوشته هاناه ارنت (از اینترنت هم می شه دانلودش کرد!)
غصب حاکمیت
مقالات تحلیلی مختلف
کاشکی فقط تقلب در انتخابات بود و همه چیز با پهلوانان ِ فتنه ی سیاسی و فتنه ی اقتصادی تمام می شد.
با سلام به تمام دوستداران و عاشقان جنبش همیشه زنده سبز
به نظر من این مغالطه راهی برای فرار از جوابگویی به حق مردم در قبال اعتماد به حاکمیت است زیرا اینان هنوز نمی خواهند بپذیرند که دیگر جایگاهی در بین همه اقشار جامه چه مسلمان چه ارمنی چه مسیحی چه کارگر چه مهندس چه دکتر چه فرهنگی ندارند و فقط با اتکا به جیره خوران و افردی که از روی جهل و نادانی از انان پیروی می کنند به راه خود ادامه می دهند مگر معاویه و دستگاه حکومتی او دارای بیشترین تبلیغات و تجهیزات نبود ولی در نهایت به خاک ذلت کشیده شد.اقایان حکومتی بترسید از عاقبت کار همانا حق پیروز است.دوستدار جنبش همیشه سبز
مدام دشمن دشمن میگویند غافل از اینکه دشمن واقعی را با نادیده گرفتن مردم و استبداد خود در آستین پروراندند. و ضربه ای که این دوستان نادان بر ملک ایران زدند هیچ دشمن دانایی نزد. چه زیبا گفت پروین اعتصامی :” دشمن دانا بلندت می کند …. بر زمینت میزند نادان دوست”
جناب آقای ریس دیوان محاسبات از خواب غفلت تابستانی بیدار شو . چمدان های پول ریاست جمهوری به حامد کرزای چه بوده و چه هست ؟( یا شاید سه تا بودن که بررسی نشوند) مردم ایران حق دارند بفهمند که برای چه وچه اهدافی انجام گرفته اند؟آیا کتمان کردن آنها باید عدالت علی را دور زد؟ ما که از خیلی پولها را میدانیم به کجا می روند و شما ریاست محترم دیوان بررسی نکرده و نمی کنید. ولی حالا خودشان با صدای خودشان دارن داد میزنند احمدی نژاد سالانه دو چمدان به مقدار تعارفی ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیون دلارمی دهد پولهای مردم ایران را به ما می دهد. آیا مدرکی واضع تر از این هست. که رئیس جمهور محترمی صحبت می کنند. حداقل برای حفظ حرمت خودتان جوابگو این سوالات باشید.
آقای داریوش محمدی تئوریسین بسیار توانایی برای جنبش سبز هستند خدایشان سلامت دارد
عالیه
واقعا عالی
بهترین و قشنگترین رسانه هستید
چقدر حیف واقعا حیف که داخل مغازه ها و روزنامه فروشی ها به صورت آزادانه نیستید وگرنه با این خبرهای زیبا تمام مردم از شما استقبال گرمی میکردند……….به امید آن روز
به هر حال زیبا بود مرسی
جواب احمد : خیر , در انتخابات ریاست جمهوری نوبت دهم تقلب نشده است !
ای کاش عینکی اختراع می شد که بصیرت شما متوهمان بیشمار بودن را بالا می برد . اما چه افسوس که عینک هر نوعی که باشد به درد افراد کور نمی خورد .
انشالله در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) چشمهایمان بسته نباشد. اگر عینک تان رسانه ملی است باید بگویم:
این همه شعبده خویش که میکرد این جا سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
دوست گرامی. منطقی بحث کن. حرف شما منطقی نیست و البته جوابی هم ندارید. معمولا کسانی متوهم هستند که در قدرت هستند .
احمدی نژاد از حمید کرزای رییس جمهوری افغانستان خواسته ما کمک های شایانی به شما کرده و خواهیم کرد، اما شما دست از این قبای سبزتان بردارید، مردم ایران معتقند که شما هم سبز شده اید. احمدی نژاد این جملات را با خوشمزه گیهای مخصوص خودش گفته است اما مردم می دانند که او این مسخره گی را ماسک سرکوبها و کودتای خودش …کرده. اما در پست پشت آن داستان خونینی موج موج موج می زند!
این مساله که بودجه این مملکت و بیت المال صرف توهمات آقایان می شود بسیار مهم است که در این مطلب به آن توجه شده است. همایش هایی مثل جنگ نرم و دیدار های صرفا نمایشی همه و همه به باد دادن پول بیت المال و از دست رفتن مملکت است … خدایا خودت توهم این مردان را رفع کن و هدایتشان کن …
اگر اسم ما از صندوق رای بیرون بیاد (مثل مجلس ششم و انتخابات سال ۷۶) انتخابات صحیح است و گرنه تقلب شده!آقای موسوی قبل از شمارش آرا از پیروزی سخن گفت!خوبه که اکبر گنجی هم تقلب رو رد کرد.
…
شنیده اید جدیدا بازو بند قهرمانی ایران زمین را به بازوی … پهلوان پنبه بسته اند؟
ژانر: اینایی که در یک بحث به جای اینکه به نکته اصلی و مقصود گوینده توجه کنند به جزییات نامربوط می پردازند یا سعی می کنند با خوشحالی جواب احمد رو بدند!
آیا یک شعور یک گوسفند توانایی ابراز وجود در برابر شعور یک انسان را دارد ؟ وقتی توانایی حل مشکلات را ندارند به سراغ دشمنان و فتنه گران می روند
اینایی که من شناختم پس فردا میگن ما پوریای ولی هستیم!
How funny it is that it seems to me that you are attacking the straw man in the same post that you claim your opponents do it! It probably needs a very high level of hypocrisy.
با سلام؛ به نظرم در تقریر مغالطه پهلوان پنبه اشتباهی صورت گرفته است. مغالطه پهلوان پنبه به مغالطه ای گویند که از بین مدعیان یک ادعا سخن کسی را نقد کنیم که ضعیفترین آنها باشد. مثلا فرض کنید برای نقد مکتب اسلام بجای نقد قرآن و سخنان علی بن ابیطالب بیاییم و سخن محمود احمدی نژاد مسلمان را نقد کنیم! بعد این را سرایت بدهیم بگوییم ببینید اسلام چقدر ضعیف است؟!! در بین متفکران ما این مغالطه وجود داشت. مثلا مرحوم استاد مطهری در رد مکتب مارکسیسم به جای نقد متفکران طراز اول این مکتب مثل گئورگ لوکاچ به نقد دکتر تقی ارانی می پرداخت پر واضح است که تقی ارانی متفکر دست چندم این مکتب بود.
چه بحث های خوبی اینجا در گرفته است . جای صدا و سیما خالی :D
——————————————————————————
جناب امیــر :
اگر مغالطه ی پهلوان پنبه در خصوص مجموعه ای از گزاره ها یا نظریه های مشابه اتفاق بیافتد که حول یک موضوع وجود دارند ،تقریر شما نیز صحیح است و البته با آنچه در این نوشته آمده است « هیـــــــــچ تفاوتی ندارد » .
مثلا در همین مثال گزاره ی ” در انتخابات ریاست جمهوری تقلب شده است ” ، تقریرهای تضعیف شده و پوشالی ان می تواند این ها باشد :
تقریر گنجی : ” چون X در انتخابات پیروز نشده است ، پس در انتخابات تقلب شده است ”
تقریر عبدی : ” در همه انتخابات تقلب می شود ” یا تقریر ” امکان تقلب همواره وجود دارد ”
تقریر محمود و دوستان : ” انتخابات قانونی برگزار نشده است ”
حتی- با اجازه ی نویسنده – گزاره ی ” در انتخابات تقلب شده است ” ، اگر در خصوص انتخابات ۲۲ خرداد به کار رود ، عبارت ضعیف شده ای از این دو گزاره اند :
” سازوکار انتخابات معیوب بود ”
یـــا
” صحت انتخابات اثبات نشد، پی انتخابات باید باطل شود ”
در این مثالی که نویسنده آورده است ، محمـــود آقا به تقریر ضعیف شده ای از گزاره ی اصلی روی آورده است و با آن پنجه در افکنده است .نویسنده هم به درستی در خصوص این «مغالطه ی هدف دار و آگاهانه » گفته است :
“..در مغالطه ی پهلوان پنبه، هیچ برهانی علیه اصل مدعا ارائه نمی شود بلکه شخص مغلطه گر، مدعای جدید را مطرح می کند که به ظاهر شباهتی با مدعای اصلی دارد، اما در حقیقت نسخه ای پوشالی و یا بدلی از آن است که تنها در ظاهر به آن شباهت دارد و مغلطه جو می کوشد تا با استدلال علیه این نسخه ی بدلی و ردِ آن، مدعای اصلی را گم کند و از اعتبار مدعی بکاهد. ”
—————
کاش صدا سیمای جرات می کرد و این کامنت ها را یکبار میخواند و کاش صاحبان مملکت لحظه ای به این حقیقت می اندیشیدند که با یک مغلطه ی آگاهانه چگونه بنیاد مملکتی بر باد می رود . وقت آن است که دوباره به عظمت بوعلی سینا و علم منطق اعتراف کنیم !
سبز باشید .
اگر می بینید که این پهلوان پنبه ها پس از یک و نیم سال هنوز هم فتنه فتنه می کنند و همین…. دم از فته زد ، نشان از ترس شان از جنبش سبز است وگر نه که پس از یک و نیم سال و بعد از این همه در بوق و کرنا کردن باز صحبت از انتخابات نمیشد.
در سمینار جنگ نرم مصلی نماز جمعه را تبدیل به رستوران کردند….این دولت توانایی خاصی در کاربری جدید از مصلی دارد…..نمایشگاه و…..
این همه مغلطه و هیاهو و تهدید وسوء استفاده از مفهوم جنگ نرم از برای آن است که میبینند نمیتوانند تنها با سلاح گرم و بگیر وببند
مردم را وادار کنند به تن دادن به استبداد .به بردگی .به حیاتی برهنه و غیر انسانی .
میبینند که به درستی حریفشان بدون اسلحه و زندان و حمایت …………و سربازان گمنام و ملزم به ……….روی قدرت بی حد ومرزشان حد میگذارد .حریف آنها اراده ی مردم است و سلاحش آگاهیست وسیر تحول این آگاهی به فروپاشی کاخ استبداد می انجامد.
بله .زمانی که انسانها فهمیدند که باید انسان باشند ونه برده حقیقتا جنگی نرم را برعلیه برده داران آغاز کرده اند و هویت سرکوبگرشان را مورد تهاجم قرار میدهند وتا تخت شاهی پیش میروند .اشتباه نمیکنند آنهائی که مردم را فتنه گر و جنگاور نرم و ویروس میخوانند .چرا که نه ؟ پس چیست نام آن خشم الهی که که دم و دستگاه ظلم را برهم میزند و کانون قدرتهای فاسد را هدف قرار میدهد ؟
بله .جنگ نرم است .یعنی بدون سلاح گرم .بدون باتوم .بدون گاز اشکاور وبدون تجاوز .بدون آدم فروشی .بدون تفتیش عقاید .بدون بازجوئی .بدون اعتراف گیری زیر شکنجه .
تنها سلاح مردمی که در سازوکار استبداد فتنه میکنند آگاهیست .آگاهی به وظیفه ی انسانی .خواست داشتن جامعه ای انسانی
.آنها به درستی علوم انسانی را هدف گرفته اند .هرچند همین روش آنها تعداد بیشتری را به خواندن علوم انسانی دعوت میکند .
بله . آشنائی با علوم انسانی همان و زیر بار حرف زور نرفتن همان و به درستی اینگونه جنگ نرم را خطرناکتر از جنگ خشن و گرم میدانند .این جنگیست که پشتیبانش خشم الهیست .
به قول شاملو : من عدوی تو نیستم .انکار توام
اما نکته در اینجاست که سرکوبگران چون مغولها و قبایل وحشی کاربرد اسلحه های نرم را بلد نیستند .
نه هنری دارند و نه فرهنگی و نه هویتی و نه فلسفه ای ونه زبانی میدانند .
اینان در فضای جنگ نرم به مثال روحی هستند که میخواهد از جهان مردگان به جهان زنده ها حمله کند.
هیچ واسطه ای برای ارتباط او با جهان زنده ها نیست .وبرای همین که هیچ زبانی برای ارتباط با زنده ها ندارند مجبورند به اعمال زور عریانند .خلاصه اینکه جانوری درنده خو را چه به جنگ نرم .شرط اول قدمش آن است که زبان بداند این زبان بسته .
او که جز چنگ ودندان چیزی ندارد .اگر داشت که مثل آدم حرفش را میزد وانتقادش را میکرد .حزبش را میساخت و اعتراضش را میکرد
.او فقط بلد است مثل میمون از انسانها تقلید کند و مانور اقتدار و کارناوال عاشورا راه بیندازد.
زبان دست و پا شکسته ای را هم که میداند در راه شنود و تجسس و پرونده سازی و افترا و دروغ به کار میگیرد.
چرا ؟ چون فقدان معنا دارد .فقدان زبان دارد .برای همین میخواهد فضا را بی معنی کند تا بی معنائی خودش به چشم نیاید .
مثل بچه ای که درس امتحانش را نخوانده و میخواهد که همه نخوانده باشند .
بله جنبش سبز با سلاح علم و هنر و سیاست و عشق به جنگ خودکامگان میرود .اگر چنین جنگی نامش جنگ نرم است
خب باشد .چرا که نه .
ایده اولوژی یعنی امر بی واسطه .یعنی تحمیل ایده ای که بازتاب مناسبات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیست به واقعیت
بدون داشتن واسطه ی شرایط تاریخی و اجتماعی وسیاسی.
و کسی که اسیر ایده اولوژیست به دلیل بی تناسب بودن وبی ارتباط بودنش با واقعیت مجبور است به اعمال زور عریان
دون کیشوت در حالیکه مثال خوبیست برای انسان اسیر ایده اولوژی یا کسی که از واقعیت تلخی که از دست رفتن آمال و آرزوها و ارزشهایش را به رخش میکشد فرار میکند به فضائی خیالی که در آن میتواند آسیاب بادی را دشمن فرض کند و…………….
اما قیاس شعبون بی مخها و ریاکاران بی اعتقاد به همه چیز و جنایتکاران و کودتاچیها با دون کیشوت که انسانیست شریف و
با صداقت که پایبند به اصولیست شرافتمندانه بی انصافیست .
شاهد مثال اینها در برره است که به جنگ دشمن فرضی میرفتند .با این تفاوت که اینها همیشه خود را پیروز میدانند .اما برره ایها
گاهی هم شکست خود را میپذیرفتند .