توسعه ناپایدار جرعه جرعه جان دریاچه ارومیه را می نوشد
چکیده :از دو سال پیش تا کنون ده کیلومتر از ضلع خوبی دریاچه ارومیه خشک شده است. جایی که دو سال پیش می توانستی آب را لمس کنی اکنون تا کیلومترها شوره زار نمک است. در سواحل جنوبی دریاچه ارومیه به دلیل ورود رسوبات رودخانه سطح دریاچه بالاتر آمده است و در این قسمت آب از ۱۰ تا ۱۲ کیلومتر عقب نشینی کرده است حال این ۱۰ کیلومتر را در ۷ متر کاهش ارتفاع سطح آب دریاچه ارومیه ضرب کنید تا بینید که عمق فاجعه...
متهم اصلی نابودی دریاچه ارومیه، مجموعه ای از دخل و تصرف های ناروای انسان در طبیعت است و نامش توسعه ناپایدار! مدیریت غلط آب و زمین، آرام آرام تبدیل به اژدهای عظیم الجثهای شده که کاسه دریاچه ارومیه را جرعه جرعه می نوشد و آنقدر هم ولع دارد که تا تمام اش نکند دست بردار نیست. صادق زیبا کلام، عمق فاجعه را خوب لمس کرده و می گوید “کاری نکنیم که یک سال و یا حداکثر چند سال دیگر دردرس جغرافیا به دانش آموزانمان یاد دهیم که قبلا درارومیه دریاچه بزرگی بود ولی نیاکان ما گذاشتند برود و کک شان هم نگزید”.
به گزارش ایلنا، باید گریست نه به حال دریاچهای که روزگاری مظهر باروری خطه آذربایجان بود بلکه به حال آدمهایی که با تمام ادعایشان گذاشتند نگین سرخ ارومیه جلو چشمشان خشک شود.
همه ما شنیده ایم که دریاچه ارومیه بعد از بحروالمیت بزرگترین دریاچه آب شور جهان است و غیر از آن به سبب موقعیت بسیار ویژه ای که دارد، آب و هوایی مطلوب را برای ساکنان خطه آذربایجان و کردستان به ارمغان آورده است و «آرتیمیا»، این سخت پوست قرمز رنگ دنیا، فقط در دریاچه ارومیه وجود دارد.
همه ما باز هم اخباری در مورد کم آب شدن دریاچه ارومیه و احتمال خشک شدن آن شنیده ایم. ولی واقعیت این است که تا نبینی باور نمیکنی که این توسعه ناپایدار چه بر سر نگین سرخ آذربایجان آورده است.
دریاچه ارومیه دارد می میرد! شنیده ایم، می خواهد نجات اش دهند، اما اگر این روزها ببینیاش، باور نمی کنی که کسی بتواند ان را زنده نگه دارد.
دریاچهای که نزدیک به ۴۰ سال است، که مدعی حفاظت از آن هستند، چه شد که به یک باره در ورطه نابودی افتاده است؟ دریاچه ارومیه که به عنوان یکی از ۹ ذخیرگاه بیوسفری ایران در یونسکو شناخته می شود و از سال ۱۳۵۷ نیز در زمره یکی از مهمترین تالابهای بینالمللی جهان در سایت رامسر به ثبت رسیده است امروز در سایه روزمرگی متولیان توسعه درحال نابودی تدریجی است.
فکر می کنید دریاچه ارومیه چقدر دیگر دوام بیاورد؟ محمد جواد محمدی زاده، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که خیلی خوشبین است، برنامه ۵ ساله ای را برای احیا دریاچه ارومیه تعریف کرده و می گوید:« نجات اش می دهیم»،اما نوشدارویی پس از مرگ، سهرا ب را چه حاصل؟
محمد باقر صدوق، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت از محیط زیست، از رئیس سازمان واقع بین تر است. او امید چندانی به نجات دریاچه ارومیه ندارد. می گوید :«شاید تا سه سال دیگر هنوز بتوانیم زنده نگه اش داریم»!
بیش از نیمی از دریاچه ارومیه خشک شده است
دریاچه ارومیه روز به روز بیشتر آب می رود، امید یوسفی، سرپرست پارک ملی دریاچه ارومیه می گوید:«از دو سال پیش تا کنون ده کیلومتر از ضلع خوبی دریاچه ارومیه خشک شده است. جایی که دو سال پیش می توانستی آب را لمس کنی اکنون تا کیلومترها شوره زار نمک است. در سواحل جنوبی دریاچه ارومیه به دلیل ورود رسوبات رودخانه سطح دریاچه بالاتر آمده است و در این قسمت آب از ۱۰ تا ۱۲ کیلومتر عقب نشینی کرده است حال این ۱۰ کیلومتر را در ۷ متر کاهش ارتفاع سطح آب دریاچه ارومیه ضرب کنید تا بینید که عمق فاجعه کجاست».
حسن عباسنژاد، مدیرکل محیط زیست استان آذربایجان غربی هم «عوامل انسانی و طبیعی را در وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه» مقصر می داند. او می گوید: «خشکسالی و توسعه ناپایدار سه هزار کیلومتر از پنج هزار کیلومترمربع وسعت دریاچه ارومیه را تبدیل به شورهزار کرده است.
غلظت نمک به پیش از ۳۳۰ گرم در لیتر رسیده و بستر دریاچه در اثر اشباع شدن از نمک کاملاً سفید پوش شده ، گویا دریاچه ارومیه در این قسمت ها کفن پوش شده است».
آب دریاچه ارومیه زلال زلال است، پس آرتیمیا کجاست؟
روزگاری اگر یک مشت آب از دریاچه بر می داشتی، می توانستی “آرتیمیا”، سخت پوستهای کوچکی را که تنها ساکن همیشگی دریاچه ارومیه هستند را در آن ببینی، اما اکنون آب، زلال زلال است، حتی یک آرتیمیا هم در این نواحی دیده نمیشود.پس آرتمیاها کجایند؟
دریاچه ارومیه همراه همیشگی مردم آذربایجان بوده، فقط مردم محلی و کسانی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این منبع حیات، ارتزاق می کردند، می دانند که دریاچه ارومیه یعنی چه. مرگ این دریاچه را هم هیچ کس به خوبی مردم محلی لمس نمی کند.
وقتی بمب نمکی ۸ میلیارد تنی دریاچه ارومیه منفجر شود، تاریخ دوباره شاهد فاجعه دیگر است، دریاچه ارومیه به طور قطع به تاریخ میپیوند، همانگونه که آرال در شوروی سابق برای همیشه از روی نقشه جهان پاک شد.
۵۰ سال پیش هم مسولان شوروی فکر چنین روزی را که آرال خشک شود، نمیکردند. همانگونه که مسولان ما اکنون طرحها و نقشههای بزرگ انتقال آب از حوزههای آبریز دیگر به دریاچه ارومیه را در ذهن میپروراند، متوجه عمق فاجعه نیستند، نقشههایی که خدا میداند اگر اجرا هم بشود چه مقدار هزینه مالی و زیست محیطی به دنبال دارد.
خشک شدن آرال، طوفان شن و نمک که حامل غبارهای سمی آفت کش و سموم کشاورزی و انواع بیماریهای تنفس و سرطان پوستی و ریوی را برای مردم به ارمغان آورد و خدا میداند نابودی دریاچه ارومیه چه بلایی بر سر خطه آذربایجان و سرزمینهای مجاورش میآورد.
مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس مسوول تالابها این خطر را به خوبی احساس کرده است. او می گوید: «در صورت خشک شدن دریاچه ارومیه ، میزان بالای نمک این دریاچه فاجعه آفرین است». او هشدار می دهد: «وزش بادهای حاوی نمک به سمت شهرها و زمینهای کشاورزی خطرناک است بنابر این باید دقت داشته باشیم وجود نمک در شهرها، تخریب ساختمانها و خودروها را به دنبال دارد و علاوه بر این موجب شور شدن زمینهای کشاورزی شده و آنها را از حیث انتفاع خارج میکند که مسلما هزینههای سنگینی را بر جوامع محلی متحمل میسازد».
توسعه ناپایدار جرعه جرعه جان دریاچه ارومیه را می نوشد
متهم اصلی نابودی دریاچه ارومیه ، مجموعه ای از دخل و تصرف های ناروای انسان در طبیعت است و نامش توسعه ناپایدار، مدیریت غلط آب و زمین، آرام آرام تبدیل به اژدهای عظیم الجثهای شد که کاسه دریاچه ارومیه را جرعه جرعه می نوشد و آنقدر هم ولع دارد که تا تماش نکند دست بردار نیست. خشکسالی و احداث سدهای بی حساب و کتاب و برداشت بیرویه چاههای مجاز و غیر مجاز و احداث میانگذر و… چنان گره کوری برسر راه ادامه حیات نگین سرخ آذربایجان انداخته است که هیچ کس را یارای باز کردن آن نیست.
احداث سدهای بی حساب و کتاب و چاه های غیر مجاز ، مثل خوره به جان دریاچه ارومیه افتاده است
احداث سدهای بیحساب و کتاب در رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه ناجوانمردانه جان دریاچه را گرفته است. جالب است بدانید که در مسیر ۱۲ رودخانهای که به دریاچه ارومیه میریزد ۲۹ سد خاکی و بتونی وجود دارد که با خساست تمام حتی قطرههای آب را از دریاچه تشنه آذربایجان دریغ میکنند.
توسعه بیرویه اراضی کشاورزی و استفاده نادرست از منابع آبی و حفر چاههای غیر مجاز هم مثل خوره به جان دریاچه افتاده است به طوری که امروز هزاران حلقه چاه غیر مجاز و مجاز در اطراف دریاچه ارومیه وجود دارد که باعث افت سفرههای آب زیرزمینی شده است. بنابر این حتی اگر باران به مقدار کافی هم ببارد این آب نخست جذب زمین میشود تا سفرههای آب زیرزمینی را پر کند و بعد نوبت رودخانههای روان میشود. البته میزان آب رودخانهها هم که به خاطر پمپاژ آب و احداث سدها به صفر رسیده است، پس عملا رودخانهها نیز شرمنده لبهای تشنه دریاچه ارومیه میشوند.
متهم دیگر نابودی دریاچه ارومیه خشکسالی است. آنقدر کمبود آب در دریاچه مشکل ساز شده است که به گفته باقرزاده کریمی «با توجه به بارشهای امسال که ۱۰ درصد از متوسط بارشهای سال گذشته بیشتر بوده هم کمبود آب را اندکی جبران نکرده است».
داستان نابودی دریاچه ارومیه را برای هر کس میگویی آهی میکشد و میگوید راهی برای نجات دریاچه ارومیه وجود ندارد. هرچند مسئولان همچنان امیدوارند و می گویند حتما باید راهی باشد.
آیا برنامه کمیته راهبردی مدیریت جامع دریاچه ارومیه، راه به جایی می برد؟
برای نجات دریاچه ارومیه کمیته راهبردی مدیریت جامع دریاچه ارومیه به دستور محمود احمدی نژاد و ریاست معاون اول او تشکیل شده است.
در این کمیته که با حضور استانداران سه استان آذربایجانشرقی، غربی و کردستان، ریاست سازمان محیطزیست و وزیران نیرو و جهاد کشاورزی تشکیل شده، مقرر شده است تا برنامههایی برای نجات دریاچه ارومیه تهیه شود که از آن جمله میتوان بحث اجرایی کردن مدیریت دریاچه ارومیه، بحث انتقال آب حوزهای از حوزه زاب که مراحل اجرایی آن در دست بررسی است اشاره کرد.
یکی دیگر از برنامههای این کارگروه مکلف کردن وزارت نیرو به تامین سالانه ۱/۳ میلیارد متر مکعب آب برای دریاچه ارومیه است.
این مصوبه، مصوبه خوبی است اما واقعیت این است که اکنون دریاچه ارومیه پیش از ۱۶ میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد و به قول نماینده وزارت نیرو در «کارگاه بینالمللی گامی به سوی شکلگیری مدیریت پایدار اکوسیستمهای تالابی ایران»، ظرفیت کل ۲۹ سد احداث شده در حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۳/۱ میلیارد متر مکعب است بنابراین اگر وزارت نیرو همه دریچه سدها را هم بازکند بار هم این کمبود جبران نمیشود و سطح آب دریاچه یک میلی متر هم بیشتر بالا نمیآید.
بحث انتقال آب از حوضههای آبی دیگر مانند زاب و ارس نیز راهکار دیگر کارگروه تخصصی ملی نجات دریاچه ارومیه است اما به گفته علی نظری دوست رئیس پروژه حفاظت از تالابهای ایران،«انتقال اب از یک حوزه آبی به یک حوزه آبی دیگر از نظر زیست محیطی عواقب وخیمی دارد و هنر این است که آب یک حوزه آبی را از همان حوزه آبی تامین کنیم وگرنه مشکلات دو چندان میشود».
دریاچه ارومیه یک شبه خشک نشده ، پس یک شبه هم احیا نمی شود
واقعیت این است که خشک شدن دریاچه ارومیه یک شبه به وجود نیامده که یک شبه هم حل شود. به گفته نظری دوست «تقریبا نیمی از مشکلات دریاچه ارومیه از مشکلات تالابهای اطراف آن ناشی میشود»،او میگوید:«حوزه آبی دریاچه ارومیه شامل ۱۲ تا ۱۵ حوزه تالابی دارد که از لحاظ اکولوژیک به دریاچه وصل هستند این تالابهای محل زندگی وزادآوری انواع پرندگان تالابی مانند لک لک، حواصیل و فلامینگو هستند».
نظری دوست میگوید:« بر خلاف تصور همه فلامینگوها در دریاچه ارومیه زندگی نمیکنند بلکه تنها از آرتیمیای موجود در آب دریاچه تغذیه میکنند وگرنه سایر فعالیتهای آنها مانند لانهسازی و تخم گذاری وجوجه آوری در تالابهای اطراف دریاچه ارومیه انجام میشود».
او ادامه میدهد: «متاسفانه به علت خشکسالی و احداث سدهای بی حساب و کتاب از ۱۵ تالاب دریاچه ارومیه تنها ۷ تا ۸ تالاب از لحاظ اکولوژیک فعالاند و بقیه خشک شده و جای خود را به زمینهای کشاورزی را دارند».
رئیس پروژه حفاظت از تالابهای ایران تاکید میکند: «واقعیت این است که سد سازی الزاما بد نیست ولی متاسفانه در کشور آنقدر بد به کار گرفته شده است که تبدیل به یک معضل شده است و گرنه آبخیزداری به هیچ عنوان نمیتواند کار سد را انجام دهد پس از مدتی از خشک شدن تالابها مردم محلی متوجه عمق فاجعه شدند چون هم سرسبزی منطقه از بین رفت و هم چاهها آرام آرام خشک شدند بنابراین مردم دست به کار شدند در حال حاضر برخی تالابها مانند “سولدوز” کامل احیا شده ، “یادگارلو” پس از ۲۰ سال امسال احیا شد و “درگه سنگی” نیز در دست احیا شدن شدن است».
جوامع محلی به داد برخی از تالاب ها رسیدند اما کمی دیر
نظری دوست عقیده دارد:«احیا تالابها توسط جوامع محلی هم باعث بهبود وضعیت کشاورزی منطقه می شود و هم بررونق اکوتوریسم تاثیرمثبت دارد که این دو عامل موجب معیشت راحتتر مردم محلی میشود، غیر از همه اینها میتواند تنوع زیستن تالابی دریاچه ارومیه را حفظ کند».
گرچه احیا تالابهای اطراف دریاچه ارومیه توسط جوامع محلی و به راهنمای پروژه حفاظت از تالابهای ایران تا حدود موفق بوده است ولی به نظر میرسد برای انجام چنین فعالیتهایی اندکی دیر شده است.
واقعیت این است که نه فقط برای موفقیت در نجات دریاچه ارومیه بلکه تمام تالاب های ایران که به نوعی در معرض خطر قرار دارند باید درک مشترکی از مدیریت زیست بوم بین دست اندکاران پروژههای زیست محیطی مطرح باشد.
به عقیده حمید فراهانی راد عضو انجمن ارزیابی محیطزیست ایران «گرچه اکنون همگان تلاش دارند تا در جهت احیاء تالابهای ایران به ویژه دریاچه ارومیه گام بردارند اما در بحث حفاظت و توسعه هنوز در بین مسوولان مناقشه وجود دارد و بسیاری از مسوولان معتقدند که محیط زیست با توسعه متعارض است».
او تاکید میکند:« هنوز کارکردهای تالابها به ویژه در بین تصمیم گیران مشخص نیست».
فراهانی راد عقیده دارد: «رویکرد ما نسبت به دریاچه رویکردی سنتی بوده و تنها به مناطق چهارگانه حفاظتی تاکید دارد در حالی که مدیریت زیست بومی نگاهی یکپارچه دارد و مرزی نمیشناسد و نوک پیکانش رو به سوی توسعه پایدار اس».
واقعیت این است که برای نجات دریاچه ارومیه تلاش بسیاری صورت میگیرد از شکل گیری کمیته راهبردی مدیریت جامع دریاچه ارومیه گرفته تا برگزاری کارگاه تخصصی مدیریرت پایدار تالاب که به منظور استفاده از تجارت موفق در احیا تالابها صورت میگیرد.
اما آنچه در این میان مهم است این است که آیا چند نشست و ابلاغ چند مصوبه و برگزاری کارگاههای تخصصی از این دست میتواند دردی از دردهای نگین سرخ آذربایجان دوا کند واقعیت این است که به گفته معاون استاندار آذربایجان غربی تا زمانی که این مصوبهها رنگ عمل به خوب نگیرید هیچ تغییری در وضعیت دریاچه ارومیه صورت نمیپذیرد.
شاید وقت آن باشد که دست از حرف زدن برداریم و اندکی عمل کنیم، حداقل آنچه در توان داریم اکنون برای دریاچه ارومیه انجام دهیم.
واقعیت این است که بسیاری از کارکردها و ارزشهای اکولوژیکی و غیر اکولوژیکی دریاچه ارومیه از دست رفته و یا مختل شده است ولی اینکه آیا این مختل شدن قابل برگشت است یا خیر هنوز مشخص نیست.
باید نهایت تلاش را به کار بست، نکند به قول صادق زیبا کلام یک سال و یا حداکثر چند سال دیگر دردرس جغرافیا به دانش آموزانمان یاد دهیم که قبلا درارومیه دریاچه بزرگی بود ولی نیاکان ما گذاشتند برود و کک شان هم نگزید.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085