انسان مداری مبتذل یا شریعت مداری؟
چکیده : «انسان مداری انحصاری ، کیهان و جهان را در کام خویش می خواهد و به قرائت خویش می خواند و به قلم خویش می نویسد و به مرام خویش می...
برای ابراز همدردی با همسران
شهید باکری و شهید همت
کلمه- مهستی شیرازی: اومانیسم همان انسان مداری است. «انسان مداری یا انسان محوری»، حاصلِ طبیعی تسلطِ انسان بر طبیعت جهان و سیطره ی نسبی قدرت ِ انسان بر کیهان ، در قرن های ِ اخیر است.
در اومانیسمِ مطلق، «انسان» مبنا و معیار همه چیز است و ترازوی نهایی درستی و نادرستی است و «معیار غالب ِ حق و باطل »، همان انسان است. در انسان مداری، فعلی که به کار انسان بیاید، اخلاقی است و دینی که در خورِ انسان نباشد، فانی است. حتی «حقیقت» هم، اگر مطلوب آدمی نباشد، مردود است و «مقدس» ی هم که مقلوب انسان نباشد، مغلوب می شود. در منطق ِ اومانیستی؛ انسان، خسرو خوبان جهان است و لاجرم « هر چه آن خسرو کند شیرین بــُود».
اومانیسم، تا آنجا که یک مکتب فکری است، مانند همه ی مکاتب فکری دیگر اثرات خود را دارد. قضاوت در خصوص آن ها مجال این نوشته نیست. بلکه، مراد این نوشته، پرداختن به «نوعی مبتذل و فجیع از انسان مداری» است، که در بسیاری از مکاتب فکری ِ– حتی اومانیسم مطلق!- هم مذموم است !
«اومانیسم مبتذل» ، یا «انسان مداری پیش پا افتاده»، مرام و منش و خوی انسان هایی است که نه تنها محورِ درستی و نادرستی و حق و باطل را به انسان فرو کاسته اند، بلکه انسان را هم به چند انسان خاص تقلیل داده اند. یعنی انسان مداریِ مبتذل، نوعی انحراف از انسان مداری هم هست که محور و مدار خود را به انسان هایی از یک مکتب، یک فرقه، یک گروه، یک حزب و یا یک قشر خاص بنا نهاده است و «همه چیز را برای آن ها می خواهد».
انسان مداری مبتذل، به همین هم بسنده نمی کند. او ! «حقیقت» را در آئینه ی یک فرقه ی خاص می بیند و «همگان» را به همان آئین می سنجد. «اخلاق» را به کیش آنان می خواهد و «قانون» را به کیش آنان قربانی می کند. «دین » را به تفسیر خویش می خواند و «شریعت » را بر مدار خود می بیند. «قدرت» را در تسلیم آنان می طلبد و « سیاست » را به آنان تسلیم می کند.
انسان مداری ِ مبتذل ، نوعی «اومانیسم انحصار طلبانه» است، که در عمل به حقوق انسانی دیگران نیز وفادار نمی ماند و و پُـر بیراه نیست، اگر بگوییم نوعی «انسان مداری حیوانی !»است که بنا به قانونِ جنگل، حق بقا و سلطه تنها را برای «یک فرقه» قائل است و پر بیراه نرفته ایم ، اگر بگوییم «انسان مداری انحصاری ، کیهان و جهان را در کام خویش می خواهد و به قرائت خویش می خواند و به قلم خویش می نویسد و به مرام خویش می پسندد.»
از مــــا و سرزمین مــا دور باد ..
خیلی مطلب جالبی بود.
تشکر از خانوم مهستی شیرازی.
سلام
عجب چیزیه این انسان مداری مبتـــــــــــذل!!!!
جالب بود
پرنغز و زیبابود امافکر میکنم درک آن برای عوام مشکل باشد.به هرحال آنهاهم بخش بزرگی از کلمه خوانهاهستند….اگر خانم شیرازی ساده تر مرقوم میفرمودندبیشتر جلب توجه میکرد.
آموزگارسبز
مسئولین محترم سایت کلمه
اولن که خسته نباشید .دوما چطوری می شود در همین سایت سایر نوشته های خانم شیرازی را خواند خواهش می کنیم کمی دیدتان را بازترکنید و نوشته های این چنین را سانسور نکنید و از خانم شیرازی هم بخواهید بیشتر بنویسد در این وظعیت ما با نوشته های ایشان نفس می کشیم .خسته نباشید
کلمه: اسم ایشان را در بخش جست و جوی کلمه بزنید و نوشته هایشان را بخوانید.