صد حیف از این بساط که برچیده می شود
چکیده :در شب قدر، ملائک الهی آنقدر رحمت بر اهل زمین نازل می کنند که چنان زیاد است که به همه مناجات کنندگان ومتضرعان در زمین می رسد و به آنها در حالی که قصد دارند رحمتهای اضافی را به آسمان برگردانند خطاب می شود نه، چیزی از رحمت مرا را بر نگردانید. عده ای از بندگان من خواب هستند به آنها هم از این رحمت من بهره ای...
غلام علی رجایی*
آخرین ساعات ماه مبارک رمضان دارد سپری می شود .
یک ماه پیش خداوند موجود مبارکی بنام ماه رمضان را بین ما فرستاد.
ماهی که بفرموده رسول گرامی خدا روزهایش بهترین روزها وشبهایش بهترین شبهاست.
ماهی که در شرافتش همین بس که قرآن درآن نازل شده است .
ماهی که درشرافتش همین بس که شب قدردرآن نهفته است، شبی که اگر چه یک شب است ولی از هزار ماه برتر وبالاتراست. شب قدری که از ابتدا تا انتهای آن سلام است، سلام هی حتی مطلع الفجر
اخیرا روایتی شنیدم که در شب قدر، ملائک الهی آنقدر رحمت بر اهل زمین نازل می کنند که چنان زیاد است که به همه مناجات کنندگان ومتضرعان در زمین می رسد و به آنها در حالی که قصد دارند رحمتهای اضافی را به آسمان برگردانند خطاب می شود نه، چیزی از رحمت مرا را بر نگردانید. عده ای از بندگان من خواب هستند به آنها هم از این رحمت من بهره ای برسانید.
ماهی که خداوند بواسطه داشتن آن بنا به فرموده امام سجاد: آثرتنا به علی سایر الامم، ما امت اسلام را بر سایر امتهای ادیان گذشته برتر ساخته است.
ماهی که امام سجاد رفتن آن را مصیبت می داند واز خدا طلب جبران از دست دادن آن را می کند:
بار الها بر محمد وآل او درود فرست ومصیبت رفتن ماه ما را جبران کن!
ماهی که در شرافتش گفته اند تنها ماهی است که در قرآن از آن نام برده شده است.
ماهی که درشرافتش بعضی از علما را اعتقاد وفتوا بر این است که اگر با حرمتی که خدا از آن نام برده وآن را نه رمضان ،که ماه رمضان نامیده است بدان نگریسته نشود درازای این بی حرمتی نسبت به این موجود شریف ولطیف باید کفاره داد.
ماهی که موجود زنده ای است که بین ما می آید واز بین ما می رود:
وقد اقام فینا هذالشهر مقام حمد وصحبنا صحبه مبرور،این ماه در میان ما ستوده زیستووبا ما پسندیده مصاحبت نمود وبا پایان آمدن وقت و کامل شدن شماره اش از ما جدا شد.
ماهی که امام سجاد از رفتن آن وحشت می کند!:
پس آن را مانند کسی وداع می کنیم که فراقش بر ما سخت وغم افزا باشد وروی برتافتنش ما رابه وحشت افکند!
امروز پس از نماز صبح که دعای ۴۵ صحیفه نورانی سجادیه را می خواندم به تعابیر شگفتی از فرزند سالار شهیدان در باره فضیلتهای بیشمار این ماه شریف بر خوردم
ماهی که چنان شرافت ومنزلتی دارد که امام سجاد مکرر به آن سلام می کند:
السلام علیک یا شهرالله الاکبر و یا عید اولیائه!
سلام بر تو ای ماه بزرگ خدا و ای عید اولیای او!
سلام برتو، ای همسایه ای که دلها در جوار آن رقت یافت وگناهان در آن کم شد.
سلام بر تو ،ای یاری دهنده ای که ما را درمبارزه با شیطان یاری داد و ای رفیقی که راههای احسان را هموار ساخت.
سلام بر تو، که چه بسیارند آزادشدگان خدا در تو و چه نیکبخت است کسی که پاس احترام تو را نگاه داشت.
سلام بر تو ای ماهی که چه گناهانی را از ما پاک کردی وچه عیبهایی را بر ما پوشاندی.
سلام بر تو، دیروز چه سخت به تو دل بسته بودیم و فردا چه سخت به تو مشتاق خواهیم بود
سلام بر تو،ای ماهی که روزها با تو یارای برابری ندارند!
سلام بر تو، ای ماهی که با ارمغان برکت بر ما وارد شدی وآلودگی گناه را از ما فروشستی.
سلام بر تو و بر فضلت که از آن محروم شدیم و بر برکات گذشته ات که از ما گرفته شد.
سلام بر تو، که پیش از آمدنت در آرزوی تو بودیم وپیش از رفتنت از اندیشه فراقت محزون هستیم.
خدایا بحق نیکان وبرگزیدگانت وبحق روزه دار حقیقی این ماه مهدی علی وفاطمه که جانم فدای غبار قدمهای مبارکش باد همه ما را دراین ماه شریف بیامرز و در زمره آزادشوندگان از آتش گناه وقهرت قرار ده و توفیق دوام توبه را بما عنایت فرما ودر دلهای ما بذر انتظار درک ماه رمضانی دیگر را برویان.
منبع: وبلاگ شخصی غلام علی رجایی
مپندار که راضی به رفتنت بودم
دوباره موعد رفتن تو گردید و من دست خالی تر از همیشه تو را بدرقه کردم
اما بیخبر بود رفتنت بیصدا چنان مرا در گمانه زنی های رفتنت بر سر دوراهی گذاشتی
که رفتنت را ندیدم
حال تا دوباره باز گردی سالی میگذرد و چه حادثه ها که بر من بگذرد و در این میان
آیا من باشم که دوباره بینمت یا نه با خداست
وقتی هم میرفتی مرا با عیدت تنها گذاشتی
سفر بخیر نازنین
نوشتار فوق آنقدر زیبا جامع و کامل است که جائی برای اظهار نظر نمی ماند . “ماهی که درشرافتش همین بس که شب قدردرآن نهفته است، شبی که اگر چه یک شب است ولی از هزار ماه برتر وبالاتراست. شب قدری که از ابتدا تا انتهای آن سلام است، سلام هی حتی مطلع الفجر” من به عمرم یاد ندارم در هیچ ماه رمضانی اینچنین حرمت شکنی شده باشد ! یاد ندارم که گروهی به اصطلاح خودسر قدر شب قدر را به آن حد پائین آورند که موجبات رعب و وحشت بر ساکنین محله ای فراهم آورند و باز هم یاد ندارم که در ماه نزول قرآن به سجده گاه مسلمانان یورش برند و مسجد قبا را به خاک و خون کشند ! اگر چه آورده اند زمستان تمام شد و روسیاهی به زغال ماند باید گفت بهار قرآن به پایان می رسد و سیه روئی به زغال خودسر می ماند و تا تاریخ هست خواهد ماند ! قلم فرانسه