سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » نقد ناپذیری و عذرناپذیری؛ دو ویژگی خودکامگی از منظر امام علی (ع)...
» بخش ۳/ ویژگی ها و پیامدهای خودکامگی در آموزه های امام علی (ع)

نقد ناپذیری و عذرناپذیری؛ دو ویژگی خودکامگی از منظر امام علی (ع)

چکیده :خودکامگان عذر ناپذیرند و جرأت شفاف سازی و دلیل آوری ندارند زیرا در پناه تاریکی و مخفی کاری و توضیح ندادن و دلیل نیاوردن می توانند به کج روی و ستم کاری ادامه دهند تا کسی نداند و نفهمد و صدای مخالف و اعتراضی بر نخیزد. این درحالی است که امام علی (ع) داشتن عذری آشکار را موجب خشنودی خداوند می داند و توفیق آن را از خداوند طلب می نماید: «من از خدا می خواهم با رحمت فراگیرش که مخصوص اوست ، و قدرت بزرگش که بر انجام هرگونه درخواستی تواناست که من و تو را توفیق دهد در داشتن عذری آشکار در پیشگاه او و آفریدگانش که خشنودی او در آن بُوَد....


کلمه-گروه معارف: در بخش اول، دوم و سوم از سلسله گفتارها درباره ویژگی ها و پیامدهای خودکامگی در آموزه های امام علی (ع) به  هفت ویژگی خودکامگی و حکومت خودکامه اشاره کردیم. در این بخش به دو ویژگی دیگر خواهیم پرداخت.


نقد ناپذیری

نقد ناپذیری یکی از نشانه های خودکامگی است و علت آن نیز خودشیفتگی حاصل از چنین خصوصیتی است. در این حالت نقد و انتقاد یعنی جدا کردن سره از ناسره ، و آشکار کردن محاسن و معایب یا هیچ جایی ندارد یا چنان باید صورت گیرد که آنان بپسندند یا با خطوط قرمزی که خودکامگان خود تعریف میکنند به گونه ای هدایت می شود که آنان می خواهند.
نقد ناپذیری خود کامگان در بیان امیر المؤمنین (ع) در ناتوانی زبان ها از بیان حقیقت تعریف شده است:
« القائِلُ فیه ِ بالحَقِّ قلیلٌ و اللّسانُ عَنِ الصدق کلیلٌ و اللّازِمُ لِلحَقِ ذلیلٌ.» (نهج البلاغه، کلام۲۳۳)
گوینده حق اندک و زبان در راست گفتن ناتوان است و آنان که با حق اند خوار شدگان اند.
خودکامگان از صراحت و صداقت گریزانند و دوست دار چاپلوسی و ظاهر آرایی اند و از این رو نقد و انتقاد را ، که لازمه آن صراحت و صداقت است بر نمی تابند. امیر مومنان علی (ع) در شکستن چنین فضایی و گشودن راه انتقاد به روشنی فرمود: «پس با من آنگونه که با سرکشان زورگو سخن می گویند، سخن مگویید
و آن محافظه کاری هایی را که با تند خویان و مستبدان روا می دارند، با من روا مدارید
و با ظاهر آرایی با من آمیزش مکنید
و شنیدن حق را بر من سنگین مپندارید
و گمان مبرید که من خواهان آنم که مرا بزرگ انگارید،
چراکه آن کس که شنیدن حق برای او سنگین باشد ، یا عرضه نمودن عدالت بر وی برایش دشوار بود ، عمل به حق و عدالت برای او دشوارتر است؛ پس از گفتن حق یا مشورت دادن در عدالت باز مایستید که من نه برتر از آنم که خطا نکنم و نه در کار خویش از خطا ایمنم مگر اینکه خداوند مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است. »(نهج البلاغه، خطبه۲۱۶)
در این آموزه والا نکاتی چند دیده می شود تا فرد، گروه و حکومت خودکامه بتواند روحیه نقدناپذیری خود را درمان نماید :
•    گشودن فضای نقد و انتقاد
•    فراهم کردن امنیت نقد و انتقاد
•    تشویق به نقد و انتقاد
•    زیر پا گذاشتن محافظه کاری های مرسوم در نزد خودکامگان که با وجود محافظه کاری نقد و انتقاد جای ندارد.
•    نفی ظاهر آرایی ، خوش خدمتی ، چاپلوسی و ستایشگری که با وجود این امور نقد و انتقاد   بی معناست .
•    قابل نقد دانستن هر کسی و هر حکومتی.
در اندیشه و سیره امام علی(ع) نقد ناپذیری آفتی بس بزرگ و تباه کننده است و لازم است نقد و انتقاد به عنوان حقی اساسی برای همگان دیده و راه آن گشوده شود .
« از حقوق واجب خداوند بر بندگانش نصیحت و خیرخواهی با تمام توان و همکاری در برپا داشتن حق در میان خودشان است .»(نهج البلاغه ، خطبه ۲۱۶)
نصیحت ازماده « نُصح» و به معنای خلوص و بی غلّ و غش بودن است؛ پس نصیحت در برابر غش است و هرکه درباره کسی خالص باشد و هیچ گونه نظر شخصی و اغراض را دنبال نکند و هرکاری که می کند و هر سخنی که می گوید مصالح و منافع آن فرد یا جمع را در نظر داشته باشد ، اهل نصیحت است؛ بنابر این نصیحت، انتقادی خیرخواهانه است .
امیر المومنین علی(ع) فرمود:
« ازجمله حقوق من بر شما این است که در نهان و آشکار انتقاد خیرخواهانه کنید.»(نهج البلاغه، خطبه۳۴)
و در زبان و عمل، راه نقد و انتقاد و نصیحت را کاملا گشود تا خودکامگی در هیچ لایه ای از حکومت او راه نیابد و همه اجزای آن از صدر تا ذیل به وسیله همه ارزیابی شود تا سره و ناسره از یکدیگر شناخته شده و محاسن و معایب به راحتی و روشنی و به دور از ظاهر سازی دیده شود.
و آخر آنکه سخنان خوشایند بی اساس گفتن و ستایش و چاپلوسی اگرچه مورد پسند خودکامگان است ولیکن امیر مومنان علی(ع) آن را دشمنی و تجاوز گری معرفی می کند و می فرماید :
« به راستی دشمن را از آن رو دشمن نامند که او بر تو تعدی و تجاوز روا می دارد . پس هر که در نشان دادن عیب های تو مداهنه کند (کوتاهی کند) هم او دشمن تو ست.» (غرر الحکم ، ج۱، ص۲۶۷)

عذر ناپذیری
از دیگر نشانه های خودکامگی عذر ناپذیری است، بدین معنا که فرد، گروه و حکومت خودکامه حاضر به روشنگری و شفاف سازی در مورد تصمیم ها و اقداماتی که صورت داده اند نبوده و از پذیرش ناتوانی و اشتباه کاری خود سر باز می زنند و خود را بالاتر از آن می داند که دلیل ها و عذرهای خود را بیان کنند.
در همین راستا امیر مومنان علی (ع) ، کارگزاران خود را از خصوصیت عذرناپذیری پرهیز میداد چنانکه در نامه مالک اشتر فرمود: « اگر مردمان درباره تو گمان ستمی بردند ، عذر و دلیل خود را آشکارا با آنان درمیان بگذار و با این کار، از بدگمانیشان بیرون بیار، که با این رفتار نفس خود را به فرمان آورده ، تربیت کرده باشی و با مردم مدارا نموده و با برپا داشتن آنان به راه حق به خواست خودت هم رسیده باشی. »(نهج البلاغه، نامه ۵۳)
خودکامگان عذر ناپذیرند و جرأت شفاف سازی و دلیل آوری ندارند زیرا در پناه تاریکی و مخفی کاری و توضیح ندادن و دلیل نیاوردن می توانند به کج روی و ستم کاری ادامه دهند تا کسی نداند و نفهمد و صدای مخالف و اعتراضی بر نخیزد. این درحالی است که امام علی (ع) داشتن عذری آشکار را موجب خشنودی خداوند می داند و توفیق آن را از خداوند طلب می نماید :
«من از خدا می خواهم با رحمت فراگیرش که مخصوص اوست ، و قدرت بزرگش که بر انجام هرگونه درخواستی تواناست که من و تو را توفیق دهد در داشتن عذری آشکار در پیشگاه او و آفریدگانش که خشنودی او در آن بُوَد .» (نهج البلاغه ،نامه ۵۳)
اگر فرد ، گروه و حکومت ، متعهد به عذرپذیری ، یعنی شفاف عمل کردن و دلیل ارائه نمودن باشند و در صورت اشتباه و خلاف کاری، اشتباه خود را بپذیرند و درباره آن توضیح دهند و آن را اصلاح کنند، خودکامگی حدّ می خورد؛ و علی (ع) حکومت خود را چنین پیش برد. آن حضرت خود شفاف عمل    می کرد و اجازه نمی داد کاری غیر قابل دفاع و بدون پشتوانه لازم صورت گیرد و چنانچه خلافی نیز از سوی کارگزارانش رخ میداد، خود، آن را گردن می گرفت و به اصلاح آن می پرداخت . نامه آن حضرت به منذر بن جارود عبدی که مدتی کارگزار فارس بود و به دلیل خلافکاری در اداره امور برکنار گردید، گویای این امر است:
« اما بعد، بی گمان شایستگی پدرت مرا درباره تو فریب داد و گمان کردم که از شیوه رفتار او پیروی می کنی و راه او را می پیمایی. ولی ناگهان در گزارشی که درباره تو به من رسید، دریافتم که از فرمانبرداری هوای نفست دست بر نمی داری و برای آخرتت توشه ای باقی نمی گذاری. با ویران کردن آخرتت، دنیای خود را آباد می کنی و به قیمت بریدن از دینت، با خویشاوندانت می پیوندی. »
(نهج البلاغه، نامه۷۱)
عذرپذیری، عملکردی است که مورد پذیرش خداوند است و خودکامگی خصوصیتی است که آدمی را ورای عذر پذیری قرار میدهد و خودکامه برای خود شأنی قائل می شود که به سبب آن ، خویش را برتر از آن می بیند که چیزی را گردن گیرد و عذری بپذیرد.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۴ پاسخ به “نقد ناپذیری و عذرناپذیری؛ دو ویژگی خودکامگی از منظر امام علی (ع)”

  1. ناصح گفت:

    خوب این حرفارو که علی(ع)واسه آقایون نگفته اینارو واسه مریخیا گفته.

    إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ

    خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ

  2. دوست گفت:

    یا امیرالمومنین ادرکنی!این کلام بهترین روشنگری است

  3. montaghed گفت:

    ey kash midanestim naghd paziry va ozr avary kasr-e- shaan nist balkeh morede taiid ast.

  4. sabz گفت:

    mamnoon montazere shonarehayh baadi hastim