مجاهدین انقلاب: آزادی و صلح را هم برای فلسطین میخواهیم، هم برای ایران
چکیده :دولتي كه خود منتخب ملت خويش نباشد و با اتكا به زور و زندان ها و شكنجه و كاربرد نيروي نظامي، پليسي و امنيتي و با اتخاذ سياست ارعاب و وحشت افكني به سلطه بر مردم خود ادامه دهد و ابتدايي ترين حقوق انساني، شهروندي و سياسي ملت خودرا پايمال كند، چگونه مي تواند مدافع و حامي ملت فلسطين يا هر ملت تحت ستم استبداد و سركوب ديگري باشد؟...
در آستانه روز جهانی قدس، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با انتشار بیانیه ای ضمن بزرگداشت این روز، دفاع از آزادی فلسطین و شعار آزادی خواهی در داخل کشور را در یک راستا ارزیابی کرده، نسبت به ایجاد دوقطبی های ساختگی و کاذبی همچون تضاد ایرانیت- اسلامیت، منافع ملی- همبستگی بین المللی با ملل مظلوم و تحت استبداد و … هشدار داد.
به گزارش کلمه، متن کامل این بیانیه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
روز قدس روز همبستگی با ملت مظلوم فلسطین گرامی باد
پایان جنگ جهانی دوم، آغاز دوران جدیدی در تاریخ جهان بود که در کنار ویژگی های گوناگون آن یکی هم این بودکه سیستم استعماری پیشین دیگر قابل دوام نبود و نظام سرمایه داری ناگزیر نیازمند رابطه ای تازه با ملت های عقب نگه داشته شده بود، رابطه ای که منجر به جایگزینی استعمار نو و نفوذ اقتصادی و سیاسی در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین شد، به ویژه آن که آگاهی ملت ها به حقوق ملی و ضرورت حاکمیت و به دست گرفتن سرنوشت خود در چارچوب آن واحد ملی از یک سو و سر برآوردن اردوگاه شرق سوسیالیستی و آغاز جنگ سرد از سوی دیگر تداوم سیاست های انضمام و اشغالگری سرزمینی و سلطه استعماری کهن را ناممکن می ساخت. به همین سبب از جمله نام هایی که به عصر پس از جنگ داده شد عصر استعمار زدایی و کسب یا اعطا استقلال به سرزمین- ملت هایی بود که پیش از آن ملت- سرزمین های بی دولت بودند. طی چند دهه پس از جنگ، ده ها کشور یکی پس از دیگری به طرق مختلف یا به وسیله فرآیند استعمار زدایی از بالا و یا از طریق جنبش های آزادی بخش، انقلابی و استقلال طلبانه از پایین در بخش اعظم جهان پا به عرصه ظهور گذاشتند و به عنوان ملت در کشورهای مستقل نمایندگان خود را به سازمان ملل متحد اعزام کردند.
اما درست در چنین چرخش تاریخی ای ، سرنوشت ملت- سرزمین فلسطین واژگونه رقم خورد. در عصری که ملت ها از زیر سلطه اشغالگران آزاد و به کسب استقلال و تشکیل دولت سرزمینی و ملی خود نایل می شدند، سرزمین- ملت فلسطین به زیر اشغال رفت و اکنون پس از گذشت بیش از شصت سال همچنان با اشغال، تجاوز، آوارگی و درد و رنج دست به گریبان است. تاریخ شصت سال اخیر ملت فلسطین، دو چهره دارد: از یک سو، جنگ، تجاوز، قتل عام، شکنجه، وحشیگری، تخریب مزارع و خانه های مردم بر سر آنان و آوارگی میلیون ها انسان در دیگر کشورهای جهان توسط رژیم اشغال گر و صهیونیستی (اسراییل) و از سوی دیگر مقاومت و مبارزه برای باز پس گیری سرزمین و حق تعیین سرنوشت و نیل به آزادی، استقلال و عدالت توسط ملت فلسطین است.
براستی کدام وجدان انسانی و آزاد را می توان یافت که با چنین ملتی احساس همدردی و همبستگی نکند آن هم در برابر رژیمی که در کنار اشغال گری ها و بیدادگری هایی که طی جنگ ها و قتل عام های صبرا و شتیلا و تل زعتر درکارنامه خود دارد. یکی از تازه ترین ددمنشی های آن حمله به “کشتی آزادی” و کشتار فعالان مدنی و حقوق بشری است که قصد رساندن کمک های بشر دوستانه و غذا و دارو به زنان و کودکان و مردم تحت محاصره غزه را داشتند.
روز قدس بنا نهاده شده توسط حضرت امام(ره)، روز اعلام همدردی و همبستگی با چنین ملتی است. روز قدس نماد صف بندی در کنار مظلوم و در مقابل ظالم است. روز قدس، در مضمون، روز فریاد اعتراض آزادی، استقلال، عدالت و صلح علیه استبداد، وابستگی و اشغال، ستم و جنگ است. در این میان مدافعان و حامیان راستین و اصیل ملت فلسطین، تنها ملت ها، دولت ها، گروه ها و افرادی بوده و هستند که عملاً در چنین صف بندی ای، مدافع و حامی صادق و واقعی آزادی و استقلال و عدالت و صلح باشند.
در طول شصت سال گذشته کم نبوده و نیستند دولت هایی که در سرزمین خود آزادی ملت های خویش را در زندان کرده و با تداوم حاکمیت استبدادی و سرکوبگر، به واقع ملت و کشور خویش را در اشغال گرفته اند و در همان حال عوامفریبانه و به گونه ای ابزاری دم از آزادی قدس و دفاع از دولت مستقل، ملی و دموکراتیک فلسطینیان می زنند. دولتی که خود منتخب ملت خویش نباشد و با اتکا به زور و زندان ها و شکنجه و کاربرد نیروی نظامی، پلیسی و امنیتی و با اتخاذ سیاست ارعاب و وحشت افکنی به سلطه بر مردم خود ادامه دهد و ابتدایی ترین حقوق انسانی، شهروندی و سیاسی ملت خودرا پایمال کند، چگونه می تواند مدافع و حامی ملت فلسطین یا هر ملت تحت ستم استبداد و سرکوب دیگری باشد؟ و درست به این دلیل که جوهر اصلاح طلبی و جنبش سبز ایران، آرمان آزادی و عدالت و استقلال و صلح و نفی هرگونه ستم در مناسبات انسانی؛ چه درعرصه ملی و چه در عرصه بین المللی است، با ملت مظلوم، مقاوم و آزادیخواه فلسطین احساس همدردی و همبستگی می کند.
متأسفانه دیده می شود که برخی در حرکتی انفعالی و واکنشی در برابر برخورد ابزاری دولت ها با مسئله فلسطین به خطا افتاده و سرنوشت ایران و غزه را نه در کنار هم در برابر یکدیگر می بینند و با سردادن شعارهایی که حاکی از دو قطبی های تصنعی و کاذب در جنبش سبز است، عملاً به توهم استبداد خواسته دامن می زنند. ما نسبت به تضادهای ساختگی و کاذبی همچون تضاد ایرانیت- اسلامیت، منافع ملی- همبستگی بین المللی با ملل مظلوم و تحت استبداد و اشغال و ستم، ناسیونالیسم ایرانی- انترناسیونالیسم انسانی و … هشدار می دهیم. اینگونه دو قطبی سازی ها افزون بر اینکه در نظریه بی بنیاد است، در عمل نیز هزینه هایی ناموجه بر ملت ایران برای نیل به آرمان های بزرگ و تاریخی خود تحمیل کرده و آنها را از مسیر سازنده و درست خویش منحرف می کند و خواسته و یا خواسته زمینه سرکوب جنبش را فراهم می سازد.
جنبش سبز همانگونه که برای ملت بزرگ ایران خواهان آزادی، عدالت و دست یابی به حق تعیین سرنوشت و تشکیل دولتی دموکراتیک است، این حقوق را برای ملت فلسطین نیز می خواهد و در راه نیل به چنین حقوقی از آنان و همه ملت های هم سرنوشت حمایت می کند، همچنانکه از آنان نیز انتظار حمایت معنوی و سیاسی دارد. منطق اصلاح طلبی و جنبش سبز منطقی منسجم است و همه آنچه را برای خود می پسندد برای ملت های دیگر نیز می پسندد و بالعکس. اما این منطق استبداد و تمامیت خواهان است که دچار تناقض لاینحل است. آنان شعار رفراندم در فلسطین را سر می دهند اما طرح چنین شعاری را در ایران جرم می دانند. برای زندانیان فلسطینی اشک تمساح می ریزند اما به زندان انداختن معترضان حق طلب و آزادی خواه در ایران را حق می دانند، انتفاضه فلسطین و مقاومت سنگ در برابر سلاح آتشین را تجلیل می کنند اما معترض آرام و مسالمت جوی ایرانی را به اتهام محارب متهم و محکوم می کنند. به راستی کدام منطق شایسته حمایت از ملت مظلوم فلسطین و محکوم کردن رژیم ظالم اسراییل است؟ درست بر پایه همان منطق آزادی خواه و عدالت طلب بود که ملت ایران در انقلاب ضد استبدادی و اسلامی خود در سال ۵۷ شعار می داد “امروز ایران، فردا فلسطین” و همین منطق است که امروز نیز حکم می کند به جای شعار “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران” ، شعار “هم غزه و هم لبنان و هم ایران” سر داده و خواهان آزادی، عدالت، استقلال و صلح برای ایران و همه ملت های تحت ستم جهان شود.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
۸۹/۶/۹
هم ایران هم غزه به امید آزادی همه مردم دنیا از استبداد
چه ایران چه غزه کشتن مردم بسه.
آقای موسوی به فکر روز قدس باشید .اعلامیه بدین
نگران جون ما هم نباشید . ما ترجیح میدیم بمیریم تا این جوری زندگی کنیم
فقط بگید روز قدس کجا بیاییم
توروخدا